حجاب برتر 

دختری ۱۵ ساله هستم علاقه به پوشیدن چادر ندارم ، مگر با مانتو نمی شود حجاب را رعایت کرد ؟ ولی پدرم مرا به زور وادار به پوشیدن چادر کردند . آیا واقعا دین اسلام این است پس من این دین را نمی خواهم …

اول این که دختر خانم ، تو که هیچ ، همه دخترها هم که هیچی اگر کل کره زمین جمع شوند نمی توانند یک مگس خلق کنند .

آدمی که از ترس پشه می رود توی پشه بند که دیگر پز دادن ندارد …..

من معلم قرآنم از قرآن می گویم ؛ قرآن می گوید : ان تکفروا ؛ اگر شماها و همه مردم کره زمین هم کافر شوید ذره ای در خدا اثر ندارد . من بارها این مثال را زده ام  ، اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند ذره ای از ازرش خورشید کم نمی شود ….

اما در مورد حجاب و مانتو یک مساله فقهی است که باید از مراجع بپرسید ولی من یک چیز می گویم :

اگر شما از چادر به مانتو رفتید دختر شما از مانتو به فُکُُل می رود و بعد از فکل به بی حجابی یعنی این سیر طبیعی است .

مثل آدمی که اول تخم مرغ می دزدد و بعد مرغ می دزدد بعد کشتی آهن در دریا می دزدد و بعد هم بت یک کشور را می دزدد …….

یک سری از گناهان گام به گام است ، قدم به قدم است یعنی اگر شیطان بخواهد مرا شراب خور کند یک دفعه نمی گوید با عمامه در محراب شراب بخور ، اول می گوید نمی خواهی بروی مسجد .  بعد می گوید نمی خواهی عمامه بگذاری . بعد ذره ذره روی من کار می کند تا آن طور که می خواهد بشوم .

در قرآن کلمه مانتو نیست . می فرماید : فیطمع الذی فی قلبه مرض ( سوره احزاب ، آیه ۳۲) جوری بیرون نیایید که آنهایی که بیمارند چشمانشان دنبالتان بیفتد .

ممکن است کسی چادری باشد ولی جوری چادری باشد که افراد بیمار دل دنبال او باشند یا کسی مانتویی باشد ولی پوشیده باشد .

مهم در اسلام تحریک است …

اصل در حجاب این است که جامعه باید سالم باشد ……

بنابراین مساله مانتو فقهی است از مرجع بپرسید .

من نگرانیم این است که از چادر عدول به مانتو و از مانتو عدول به فُکُُل و از فکل به بی حجابی برسیم طوری که دو سه نسل بعد از ما چیزی از حجاب نمی ماند .

یک دختری بود یک لباس بد جور داشت لخت بود . گفتم :مادر این ذخیره قیامت شماست ؟ 

گفت : حاج آقا ۹ سالش نشده است .

گفتم ؛ می شود دختر را با این قیافه بیاوری در خیابان و بعد سر ۹ سالگی بگویی حجاب .؟……

ما باید بچه ها را از آغاز تربیت کنیم که حکم خدا را بپذیرند ….

سخنان حجه الاسلام قرائتی  ، گزیده سخنان ، شنیده شده .

غیبت نکن 

به بعضی که غیبت می کنند می گویی  «آقا غیبت نکن »

می گوید : « من دیدم که می گویم ، اگر ندیده بودم که نمی گفتم .» 

همین که دیدی غیبت است اگر ندیده بودی که تهمت بود . چیزی را که دیدی نباید بگویی . بعضی ها هم می گویند : «غیبتش نباشد »

غیبتش نباشد دیگر چیست ؟ 

صیغه محرمیت اول می خو اند بعد می گویند : غیبت اگر نباشد فلانی خیلی متکبر است .

ستار باش. همانطور که خداوند ستارالعیوب است و عیب مارا مخفی کرده است . ما هم عیب مردم رامخفی کنیم.

انسان اگر غیبت کند ثواب عملش تا چهل روز در نامه عمل آن کسی که غیبتش را کرده میرود .اگر نماز و روزه قبول داشته باشد ، اگر نداشته باشد گناهان او می آید در نامه عمل کسی که غیبت کرده است .

این را به دیگران هم بگویید .

دیده شده در کتاب .طریق دوست ، مجموعه رهنمودهای آیت الله مجتهدی تهرانی  ، به کوشش علی اکبرمزدآبادی ، ص ۲۱.

چه کنیم دلمان مرده نباشد 

شخصی پیامبر خدا صلی الله و علیه و آله و سلم را در خواب دید عرض کرد : « دعایی به من یاد بدهید که دلم زنده شود .»

پیامبر فرمود دعای زیرا بخوان و سپس سه مرتبه صلوات بفرست .

« یا حیُ یا قیوم یا لا اله الّا انت أَسالک ان تحیِیَ قلبی ؛ ای زنده ، ای قائم به ذات خود ، ای کسی که معبودی حزب تو نیست ، از تو می خواهم که دلم را زنده کنی »

دیده شده در کتاب ذکرها شگفت انگیز معصومین ، حجه الاسلام سید ابو الحسن موسوی نژاد ، نشر بوستان قم ، ص ۳۹ ، به نقل از ادعیه جلالیه ، ص ۲۷۴.

دعای جوشن صغیر را در مفاتیح آمده اگر شده یک بار بخوانید ، معمولا دعای جوشن کبیر را همه خوانده ایم . اما دعای جوشن صغیر این دعا از امام کاظم علیه السلام است .

این دعا جوری هست که اگر آدم بخواند و توجه بکند به آن ، زبان شکر انسان را باز می کند . یعنی به قدری قشنگ بلد است چکار کند در این دعا که زبان شکر انسان باز شود ، نه فقط زبان قلب آدم شاکر باشد .ممکن است آدم روی زبانش گوید الهی شکر اما آن که روی قلبش بگوید خیلی هنرمند است .

امام کاظم علیه السلام این کار را می کند . من دو سه جمله آن را ترجمه می کنم :

امام کاظم علیه السلام به خدا عرض می کند خدایا یک عده ای هستند که الان دچار انواع مریضی ها هستند . اصلا لذت خوردنی ها و چشیدنی ها را نمی فهمند ولی من اینجوری نیستم . به تعدادی بیماری که در عالم هست ، الان چه تعداد بیماری در عالم هست اما تو نداری ، خدایا شکرت ..وَاجْعَلْنى لِنَعْماَّئِكَ مِنَ الشّاكِرينَ وَلاِلاَّئِكَ مِنَ الذّ اكِرينَ .

یک عده ای هستند که الان به خاطر جرم و جنایت هایی که مرتکب شده اند الان توی زندان هستند . چه تعداد جرم و جنایت در عالم هست ، به تعداد آن ها تو نداری …وَاجْعَلْنى لِنَعْماَّئِكَ مِنَ الشّاكِرينَ وَلاِلاَّئِكَ مِنَ الذّ اكِرينَ…..خدایا شکرت .

یک عده ای الان هستند خدایا دور از وطن چشم براه هستند . برای دیدن یک عزیزشان .. اما من عزیزانم اطرافم هستند ..وَاجْعَلْنى لِنَعْماَّئِكَ مِنَ الشّاكِرينَ وَلاِلاَّئِكَ مِنَ الذّ اكِرينَ.

ببینید …

نقص ها را می بیند یاد کمالاتی که خدا داده به او می افتد .

یعنی روش مقایسه ای آدم بعضی از مشکلات را می بیند آن وقت می گوید خدایا ممنون هستم . حالا تازه این ها نعمت های ظاهری هستند ، نعمت های معنوی آن که از الان تا قیامت باید سر به شکر بگذاریم.

نعمت این که خدا را می شناسیم ، بنده خدا هستیم . نعمت ولایت اهل بیت علیهم السلام اینها قابل گفتن نیست . لطافت می خواهد آدم این را بفهمد..

سخنان حجه الاسلام عالی ، گزیده سخنان ، شنیده شده ..

دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، عصر روز (چهارشنبه) در دیدار رئیس و مسئولان قوه‌ی قضائیه، سلامت دستگاه قضا و تلاش مستمر برای جلب رضایت مردم را وظیفه‌ی مهم و هدف اساسی قوه‌ی قضائیه خواندند و با اشاره به نزدیک شدن روز جهانی قدس تأکید کردند: به فضل الهی روز جمعه، بار دیگر فریاد یکپارچه‌ی دفاع از مردم مظلوم فلسطین در سراسر ایران و دنیای اسلام بلند خواهد شد و امت اسلامی به فریضه‌ی مهم دفاع از مظلوم عمل خواهد کرد.

رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای این دیدار با گرامیداشت یاد و خاطره‌ی شهید آیت‌الله بهشتی پایه‌گذار قوه‌ی قضائیه به‌عنوان مدیری خوش‌فکر، قاطع، مدبر و پیگیر، از زحمات و تلاش‌های مسئولان عالی قضائی و مدیران و کارکنان قوه‌ی قضائیه صمیمانه تشکر کردند.

ایشان با تجلیل از رئیس قوه‌ی قضائیه به‌عنوان شخصیتی عالِم، فرزانه و جامع، گفتند: دستگاه قضائی از جهت وظایف ذاتی همچون نظارت بر اجرای قانون، و پیشگیری از جرم و همچنین از جهت حضور رئیس قوه‌ی قضائیه در شوراهای عالی و اصلی نظام و تأثیرگذاری در سیاست‌های کلان، دارای اهمیت بسیار بالایی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: به دلیل این اهمیت مثال‌زدنی، اقدامات و عملکرد قوه‌ی قضائیه همواره از حساسیت خاصی برخوردار بوده و همچنین این قوه، هدف تهاجم‌ها و تبلیغات سوء زیادی قرار دارد.

ایشان خاطرنشان کردند: تبلیغات مغرضانه‌ی رسانه‌های بیگانه و تهاجم به قوه‌ی قضائیه، در دوره‌ی کنونی افزایش بیشتری پیدا کرده که دلیل آن مواضع انقلابی، ارزشی و صریح رئیس دستگاه قضائی و مسئولان عالی این قوه است.

ادامه »

خطرناک ترین عضو :

زبانمان را باید مواظب باشیم . این زبان خیلی خطرناک است خطری که زبان دارد هیچ یک از اعضا و جوارح انسان ندارد . 

هر روز صبح زبان انسان از بقیه اعضا و جوارح احوال پرسی می کند .

به پا می گوید :حال شما چطور است ؟ به گوش می گوید حال شما چطور است ؟ 

آن ها جواب می دهند ما حالمان خوب است اگر تو بگذاری . تو یک غیبت می کنی حال ما را می گیری و ما دیگر حال دعا نداریم .

به زبان می گویند تو با یک سخن بی جا پدر ما را در می آوری .

در بین مردم که هستی زبانت را حفظ کن امان از این زبان ! 

در قدیم می گفتند که کسی به غلامش گفت برو بهترین چیزها برای من بیاور .

غلام رفت یک زبان گوسفند آورد .

بعد به او گفت برو بدترین چیز را بیاور .

دوباره رفت یک زبان آورد .

زبان هم خوب است هم بد . اگر با زبان خرف خوب بزنی ، خوب است و اگر غیبت کنی بد است .

دیده شده در کتاب طریق دوست ، مجموعه رهنمودهای اخلاقی آیت‌الله مجتهدی ، به کوشش علی اکبر مزدآبادی ، نشر یا زهرا سلام الله ، ص ۲۴.

در شب قدر سوره قدررا بخوانیم و ثوابش را هدیه کنیم به مولود رمضان امام حسن علیه السلام و شهید رمضان حضرت علی علیه السلام .

به امید روزی که لااقل در شب قدر تفسیر هم گفته شود ، با کمال تاسف تفسیر سهمش کم است الحمدالله دعا سهمش خوب است . دعای الغوث را می خوانند کار خوبی است قرآن سرمی گیرند ….

با این که شب قدر شب نزول قرآن است فقط آن که کم رنگ است سهم قرآن است ، 

حالا راجع به دعا نکاتی باید گفت :

اول این که اگر خواسته باشیم خدا ما را ببخشد ما هم باید مردم را ببخشیم یک کلید است . خدا در قرآن می گوید اگر شما می خواهید من شما را ببخشم شما هم باید مردم را ببخشید …

اگر کسی ظلم کرده ببخشید ، می فرماید والیعفوا ؛هم دیگر را ببخشید از سر تقصیر یکدیگر بگذرید . آیا دوست ندارید خدا شما را ببخشد .

اگر می خواهید خدا شما را ببخشد شما هم مردم را ببخشید پس به احترام شب قدر به احترام این که ظرف را بشورد چون اگر ظرف را نشورد شیرش نمی کنند . تو قلبی که کینه هست من از فلانی بدم می آید حالا هر کسی هست ، حالا ظلمی شده  اگر ببخشیم خدا ما را می بخشد .

بسم الله ؛

به احترام شب قدره هر کس به من ظلم کرده ببخشیم .

نباید روح ما به قدری تنگ باشد که یک هسته انار در آن گیر کند .

پس چی ؛ قلب ما اگر پاک باشد یعنی کینه نداشته باشیم و لقمه ما اگر پاک باشد دعا مستجاب می شود .

سخنان حجه الاسلام قرائتی ، گزیده سخنان ، شنیده شده .

از چه می ترسی 

در روایت است که می فرماید : « خدا هیچ کس را بر انسان مسلط نمی کند مگر کسی را که تو از آن بترسی » 

تو از چه می ترسی ؟ همان را بر تو مسلط می کند . 

تو از چه می ترسی ؟ خدا بدش می آید . چرا از من نمی ترسی ؟ فقط منم که به تو ضرر نمی رسانم . فقط منم که به نفع توام . منم که به تو آرامش می دهم . منم که تو را در آغوش خودم می گیرم . از من نمی ترسی ؟  از کی می ترسی ؟ خدا همان را بر او مسلط می کند . از این روش های خدا دیده اید دیگر به هر کس امید داشته باشی خدا واگذار می کند به او . 

آقا این پول داشت می خواست به من قرض دهد دلم دنبال او بود ، خب برو بگیر ، واگذار می کند به او . بعد هم ملائکه را می فرستد می گوید ؛ پول را از این بگیر ببینم دل مردم را به خودش بسته . بعد که می روی سراغ پول می گوید : آقا ندارم یک شکستی به من افتاده و همه چیز خراب شده است . برمی گردی ، می گویی خدایا درها بسته شده ….

ملائکه دلشان می سوزد می گویند : خدایا این بدبخت ، خدایا نگاهش بکن . گفته می شود ؛ این الان دو دقیقه بعد یک فکری به ذهنش می رسد یک در نیمه بازی هست صبر کنید شما . الان به ذهنش نرسیده ، بعد یادش می افتد که راستی بروم به فلانی بگویم . می گوید : خدایا برمی گردم و می رود .

طرف به تو گفت من به تو وام می دهم برگرد بگو خدایا دست توست ها ! اینها هیچ کاره اند . تشکر ازاو بکن اما در اصل از خدا تشکر کن .

ریشه ترس چیست ؟ یکی قطع ارتباط با پروردگار عالم . ریشه دوم ترس ؛محبت است ، علاقه است .

دنیا را دوست داری ترسو بار می آیی . تا وقتی حب دنیا در دلت هست ترس هست . روایت از امام صادق علیه السلام است : « یا هشام من احب الدنیا ذهب خوف الاخره من قلبه : کسی که دنیا را دوست داشته باشد خوف از آخرت از قلبش می رود » 

پس خوف چه می ماند ؟ خوف دنیا ، هر چه را دوست داشته باشی می ترسی . 

دیدی زیاد داری می ترسی برگرد بگو من چه چیز را زیاد دوست دارم . مثلا آبرویت را زیاد دوست داری از بی آبرویی می ترسی .

بی خیال آبرو ! آبرو دست خداست ، نترس آبرو دست خداست او حفظ می کند .

ما چه کار بکنیم برای از بین رفتن ترس ؟ 

ترس خیلی زشت است یکی از زشت ترین نتایج محبت به دنیا و زخارف دنیا و انواع و اقسام محبت های به دنیاست . اینها را علاقه نداشته باش شجاع می شوی ، شجاعتت می رود بالا .

توکل از آن طرف ، پیوستن به خدا از آن طرف ، اعتقاد به خدا از آن طرف ، بریدن از دنیا و این طور علاقه ها از یک طرف .

این دنیایی که شما دوستش دارید اصلا لازم نیست دوستش داشته باشید . برای چه دوستش دارید ؟ این دنیا نوکر شماست . این دنیا حمار شماست . این دنیا غلام شماست . تو نیاز نداری به او علاقه داشته باشی ……….

خدا وقتی تو و دنیا را خلق کرد ، درِ گوش دنیا یک حرفی زد من اینجا پشت بلند گو میگویم ؛ فرمود : دنیا هر کس افتاد دنبال تو ، ناز کن بکش عقب بگذار که بیفتد که بیفتد که بیفتد ….

« طوبی لِمن شُغله خوف الله عن خوف الناس ؛خوشا به حال کسي که ترس از خدا او را از ترس مردم بازدارد .» بله از خدا بترسی کس دیگری به سمتت نمی آید .

««مَنْ خَافَ اللَّهَ آمَنَهُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مِنْ كُلِّ شَيْ ءٍ ؛ هر کس از خدا بترسد خدا او را در امنیت قرار می دهد از هر چیزی » .

خدا شاهد است کسی بخواهد شما را بترساند الکی بودن آن عامل ترساندن را خدا به تو نشان می دهد ، می گوید ؛ ببین ضعیف بودنش را ببین .

سخنان حجه الاسلام پناهیان ، گزیده سخنرانی ، شنیده شده .

من برای یا کریم ها مهم نیستم

فکر کن در یک عصر تابستانی که زمین دم کرده رو به خنکی می رود ،تو در اتاق خود دراز کشیده ای ، چشمانت را ببند و به مرگ بیندیش.
فکر کن دیگر زنده نیستی ،حرکتی نکن ،آرام باش.آرام آرام.
چه می شنوی ؟!! موتور سواری از کوچه عبور می کند ،بدون آنکه بداند در خانه ای همین حوالی تو دیگر نفس نمی کشی.

سبزی فروش داد می زند وداد می زند و از خیابان های دور می آید و به کوچه ی شما می رسد سبزی هایش را می فروشد و می رود بدون آنکه بداند در یکی از این خانه ها،تو جان سپرده ای. شاید هر روز هم از او سبزی می خریدی، ولی امروز او حتی لحظه ای به یاد تو نمی افتد و برای اینکه شاید باز هم بیایی اندکی درنگ نمی کند. او باید سبزی هایش را تا شب بفروشد.

همان طور که در میان اتاق چشمانت بسته است و بازی مرگ می کنی ،مگسی دور سرت می چرخد و گاهی روی سر و صورتت می نشیند و باز پرواز می کند برای او هم مهم نیست که زنده ای یا نه .

یا کریم می خواند ، صدای تیک تیک ساعت هم می آید . خوب گوش کن با رفتن تو ،او از نفس نیفتاده و همچنان در گذر روزگار تعجیل دارد.
می بینی همه چیز سر جایش است و اتفاقی برای زمین و زمان نیفتاده. همه کس و همه چیز در مسیری مشخص در حرکتند و کاری به بود و نبود تو ندارند. حتی آنها که از رفتنت می سوزند و داغدار می شوند باید به این گردش روزگار تن دهند.

من و تو در گردش روزگار مهم نیستیم.مرگ که بیاید همه کس و همه چیز در پی کار خویشند .

پس وابستگی به این همه کس و همه چیز چرا؟!!
دلبستگی به این همه چرا؟!!
این همه غرور و منیت چرا؟!!

بیا گه گاهی بازی مرگ را در خانه و در خلوتمان انجام دهیم تا یادمان بیایید ابدی نیستیم،باید برویم ولی همچنان توشه ی سفرمان خالی است.

“من از عقوبت محشر هماره می ترسم                        ز انتقام تو دلبر هماره می ترسم “

نوشته شده به قلم معصومه رمضانی ، طلبه فارغ التحصیل .

مردهای بی مایه 

یک وقتی یه نفر پیرمردی در تهران مرده بود گفتند ۸۰ سالش بود اما پیشانیش به مهر نرسیده بود . حالا عده ای نشسته بودند ، من می خواستم با این ها سربه سر بذارم . صحبت شب اول قبر شد ، یک نفر گفت : وای به حالش ، یک نفر گفت : چی میشه ؟ 

گفتم : هیچ چی نمی شه ! 

گفتند: چطور ! آخر ۸۰ سال است نماز نخوانده .

گفتم : بله جهنم میرود ولی سوال قبر ندارد .

بنده به آن ها عرض کردم روایات نشان می دهد که سوال قبر از یک مومنی است که سرش به تنش بی ارزد یا یک کافری است که سرش به تنش بی ارزد :«"امام صادق فرمود:

لا یسئل فی القبر الاّ من محض الایمان محضا او محض الکفر محضا و الاخرون یلهون عنهم : اشخاصی در قبر مورد سؤال قرار می گیرند که یا مؤمن محض یا کافر محض باشند و سایرین به حال خود رها می شوند. “» 

اصلا می فرماید یک عده هستند که یلهون عنهم ولشان می کنند بیچاره مثل کرم خاکی آن جا می ماند تا قیامت برپا شود .

آخر آدم باید بهش بیارزد که به او بگویند ؛ من رب .

مرحوم آقا شیخ علی نخود معتقد بود که بعضی مردها اینقدر بی مایه می شوند که مردنشان یادشان می رود .

می گویند که از جلوی حمامی رد می شد ، یک دفعه دیدند که ایشان خیلی ناراحت شد . گفتند چرا ناراحت شدید ؟

فرمود : صاحب این حمام مرده ، یادش رفته که مرده روحش می آید این جا هر روز داد و بیداد راه می اندازد که چرا پشت دخل من نشستی ؟ به پول های من چرا دست می زنید ؟ من را چرا دخالت نمی دهید ؟ 

خدا نکند این طور شود که خیلی ناجور است…

سخنان آیت‌الله فاطمی نیا ، شنیده شده .