نامزدی قدم 

 

خانه عمویم دیوار به دیوار خانه ما بود . هر روز چند ساعتی به خانه آن ها می رفتم ، گاهی وقت ها مادرم هم می آمد . آن روز من به تنهایی به خانه آن ها رفته بودم ، سر ظهر بود داشتم از پله های بلند و زیادی که از ایوان شروع می شد و به حیاط ختم می شد به پایین می آمدم ، که یک دفعه پسر جوانی روبه رویم ظاهر شد ، جا خوردم زبانم بند آمد برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به هم گره خورد . پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد ، صدای قلبم را می شنیدم که داشت از سینه ام بیرون می زد .

 

آنقدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم ، بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آن جا هم یک نفس تا حیاط خانه خودمان دویدم . زن برادرم ، خدیجه ، داشت از چاه آب می کشید ، من را که دید ، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد . ترسیده بود ، گفت ؛ « قدم ! چی شده . چرا رنگت پریده ؟! »

 

کمی ایستادم تا نفسم آرام شد . با او خیلی راحت و خودمانی بودم ، او از همه زن برادرهایم به من نزدیک تر بود ، ماجرا را برایش تعریف کردم ، خندید و گفت : « فکر کردم عقرب تو را زده ، پسر ندیده !» ….

 

آن شب از لابه لای حرف های مادرم فهمیدم آن پسر ، نوه عموی پدرم بوده و اسمش هم صمد است . از فردای آن روز آمد و رفت های مشکوک به خانه ما شروع شد و مراسم شیرینی خوران و نامزدی در خانه ما برگزار شد  ………..

 

یک شب خدیجه من را به خانه شان دعوت کرد ، زن برادرهای دیگرم هم بودند ، برادرهایم به آبیاری رفته بودند و زن ها هم فرصت را غنیمت شمرده بودند برای شب نشینی ، موقع خواب یکی از زن برادرهایم گفت : « قدم ! برو رختخواب ها را بیاور »

 

رختخواب ها توی اتاق تاریکی بود که چراغ نداشت ؛ اما نور ضعیف اتاق کناری آن را روشن می کرد ، وارد اتاق شدم و چادر شب را از روی رختخواب ها کنار زدم ، حس کردم یک نفر توی اتاق است ، می خواستم همان جا سکته کنم ؛ از بس که ترسیده بودم با خودم فکر کردم « حتما خیالاتی شده ام » چادر شب را برداشتم که صدای حرکتی را شنیدم ، قلبم می خواست بایستد گفتم : « کیه ؟!» 

 

اتاق تاریک بود و هر چه می گشتم چیزی نمی دیدم .

 منم نترس ، بگیر بنشین ، می خواهم باهات حرف بزنم .

صمد بود ، می خواستم دوباره در بروم که با عصبانیت گفت : « می خواهی دوباره فرار کنی ، گفتم بنشین » 

 

اولین باری بود که عصبانیتش را می دیدم ………

 

خیلی ترسیده بودم گفتم الان برادرهایم می آیند ، خیلی محکم جواب داد :« اگر برادرهایت آمدند من خودم جوابشان را می دهم ، فعلا تو بنشین و بگو من را دوست داری یا نه ؟! » 

ازخجالت داشتم می مردم ، آخر این چه سوالی بود ! جواب ندادم .

 

دوباره پرسید : « قدم ! گفتم مرا دوست داری یا نه ؟! این که نشد هر وقت مرا می بینی فرار می کنی ، بگو ببینم کس دیگری را دوست داری »؟! 

 

_ وای نه … نه … نه به خدا ، این چه حرفیه من کسی را دوست ندارم ، خنده اش گرفت و گفت :« ببین قدم جان ؛ من تو را خیلی دوست دارم اما تو هم باید من را دوست داشته باشی ، عشق و علاقه باید دو طرفه باشد ، من نمیخواهم از روی اجبار زن من بشوی ، اگر دوستم نداری بگو ، باور کن بدون این که مشکلی پیش بیاید همه چیز را تمام می کنم »

 

……. آهسته گفتم « من هیچ کسی را دوست ندارم فقط فقط از شما خحالت می کشم »

 

نفسی کشید و کفت « دوستم داری یا نه ؟!»

 

جواب ندادم ، گفت : « می دانم دخترنجیبی هستی ، من این نجابت و حیایت را دوست دارم اما اشکالی ندارد اگر با هم حرف بزنیم اگر قسمت شود می خواهیم یک عمر با هم زندگی کنیم ، دوستم داری یا نه ؟»

 

جواب ندادم ، گفت «جان حاج آقایت جوابم را بده دوستم داری یا نه »؟

آهسته جواب دادم : « بله »

انگار منتظر همین یک کلمه بود …..

 

دیده شده در کتاب دختر شینا ، خاطرات قدم خیر محمدی کنعان ( همسر سردار شهید حاج ابراهیمی هژیر ) خاطره نگار ، بهناز ضرابی زاده ، خلاصه صفحات ۲۱ تا ۴۲  

 

   یکشنبه 24 بهمن 13951 نظر »

فاطمه در مراسم یهودیان 

 

 

قطب راوندی روایت کرده است : جمعی از یهود عروسی داشتند ، به خدمت حضرت رسول صلی الله آمدند و گفتند ؛ ما بر تو حق همسایگی داریم و عروسی در پیش داریم ، التماس می نماییم که فاطمه را به خانه ما بفرستی که موجب مزید عزت و مکرمت ما گردد .

 

در این باب مبالغه بسیار کردند ، حضرت فرمود : او همسر علی بن ابی طالب علیه السلام است و در حکم اوست . ایشان التماس کردند که حضرت شفاعت نماید نزد امیرالمؤمنین و رخصت بگیرد . 

 

غرض آن ها این بود که چون خود را به زیور بسیار آراسته بودند و جامه های فاخر پوشیده بودند ، اگر فاطمه با جامه های کهنه خود به عروسی ایشان برود ، موجب خواری و مذلت آن حضرت گردد ، پس در آن حال جبرئیل نازل شد ، جامه ها و زیورهایی از بهشت برای فاطمه آورد ، و آن حضرت با جامه ها و زیورهای بهشتی به خانه آن یهودی درآمد .

 

چون زنان یهود آن حضرت را با آن زیورها و نور و صفا مشاهده کردند همگی به نزد آن حضرت به زمین افتادند و بر پاهای مبارکش بوسه زدند و بسیاری به اسلام مشرف شدند .

 

مترجم می گوید : این قصه از این مبسوط تر و در کتب دیگر مسطور است ، چون در کتب معتبر به این نحو بود ما نیز چنین ایراد کردیم .

 

 

دیده شده در کتاب جلا ٕٕ العیون ، علامه محمد باقر مجلسی ، نشر آدینه سبز ، فصل سوم از باب دوم ، ص ۱۸۱.

   یکشنبه 24 بهمن 13952 نظر »

تنهایی زینب

 



زمین و آسمان لرزیدمیانِ ناله ی زهرا

چه زجری میکشد مادر ، از این بیرحمی دنیا

 

گرفته است آسمان امشب گَمانم بغض ها دارد

یکی خسته میان در ،کبودی روی تن دارد

 

چه زجری میکشد زینب ،که مادر را نمیبیند

دوای دردهایش را ، به جز مادر نمیبیند

 

حسن غمگین وپژمرده ، حسین تنهای تنها ماند

بمیرم من برای آن زنی که لای در جاماند

 

نگاهی میکند زهرا به روی صورت همسر

ببخش من را علی جانم که تنها میشوی زین پس

 

خدا لعنت کند آنرا که بر عشق علی دست زد

که با یک ضربه محکم به بازو وبه صورت زد

 

زمین حالا عزادار است برای مادر زینب

خدا رحمی بکن امشب بر این تنهایی زینب

 

 

شیرین میراخوری ، طلبه پایه چهارم 

   شنبه 23 بهمن 13959 نظر »

لذات مادی و معنوی 

 

 

همان‎طوري که روح در دنيا با بدن موجود است و رشد بدن به وسيله روح است و بدن ذاتاً نه درد دارد و نه لذّت، لذّت‌ها و دردها مختص روح است، در بهشت هم اين چنين است. بدن از آن جهت که يک موجود مادّي است، نه لذّت دارد و نه درد؛ اين لذّت و درد برای لامسه است که لامسه شأني از شئون نفس است. نفس در مرحله پايين، لمس دارد؛ در مرحله مياني وهم و خيال دارد؛ در مرحله اوج و برترش عقل دارد و اگر لذّتي هست برای نفس است در يکي از مراحل سه‌گانه و اگر دردي هست برای نفس است در يکي از مراحل سه‌گانه و چون نفس و بدن با هم هستند چه در دنيا چه در آخرت، چهار قِسم فرض دارد: يکي اينکه هم لذّت مرحله بالا باشد هم مرحله پايين که از مرحله پايين به عنوان لذّت بدني ياد مي‌شود.

 

گاهي ممکن است لذّت مرحله نازل باشد که از آن به لذّت بدني ياد مي‌شود و لذّت مرحله بالا؛ يعني لذّت عقلي نباشد. گاهي به عکس است و گاهي هيچ قِسمي از دو قِسم حاصل نيست، حالت عادي است. اين اقسام چهارگانه را ما در دنيا داريم، در آخرت هم اين‎چنين است.

 

در دنيا آنجا که لذّت بدني هست؛ يعني لذّت مرحله نازله نفس است و لذّت مرحله عاليه نفس؛ يعني عقل نيست، مثل لذّت پوشيدن و نوشيدن و خوردن و امثال آن. اين مرحله نازله نفس؛ يعني مرحله لامسه لذّت مي‌برد، اما عاقله لذّت نمي‌برد.

 

گاهي به عکس است؛ يعني لذّت عقلي هست، ولي لذّت نفسي مراحلِ نازله نيست; مثل اينکه فقيهي يک مطلب دقيق فقهي را کشف کرد يا حکيمي مطلب فلسفي را کشف کرد يا طبيبي يک مطلب دقيق طبّي را، داروي غدّه‌اي را کشف کرد، اين عقل لذّت مي‌برد، نه حس و خيال و نه لامسه. در حالي که بدنِ عادي است غذاي خوبي نخورده، شربت خوبي ننوشيده است.

 

درست است که لذّت کيف است؛ اما کيف است از بالا تا پايين، از پايين تا بالا؛ هم مرحله لمس لذّت دارد، هم مرحله وهم و خيال لذّت دارد، هم مرحله عقل. از کسي تعريف مي‌کنند و بَنِري به نام او مي‌زنند اين يک لذّت خيالي است; اما اگر يک مطلب علمي را کشف کرد، يک دقّت اصولي يا فقهي را کشف کرد، اينجا لذّت عقلي دارد، نه لذّت وهمي و خيالي و نه لذّت حسّي که لذّت بدني باشد. گاهي هر دو را دارد; مثل اينکه هم شربت خوبي در کنار او هست هم يک مطلب دقيق قرآني را فهميده است، نهج‎ البلاغه را خوب فهميده، صحيفه سجاديه را خوب فهميده است، اين يک لذّت عقلي است. ادراک کردن، حرف ديگري است؛ اگر کسي مطلبي را کشف بکند او لذّت مي‌برد; اما اگر به ديگران منتقل بکند آنها فقط مي‌فهمند، چون کشف آن برای ديگري است، ممکن است ادراک علمي باشد; ولي لذّت نباشد، چون او از ديگري دارد نقل مي‌کند.

 

ببينيد يک وقت است که کسي توليد مي‌کند; مثل آن کشاورز کوشا و زحمتکشي که با ابتکارات خودش ميوه توليد مي‌کند. يک وقت کسي دلّال است اين دلّال ميدان لذّتي نمي‌برد او کاري نکرده است، ميوه را آن کشاورز با ابتکار خودش يا گلخانه‌اي يا غير گلخانه‌اي با تلاش و کوشش و ابتکار خودش يک ميوه‌ خوبي را عرضه کرده، اين فقط دلّال ميدان است.

 

در علوم هم همين‎طور است يک وقت در فقه، اصول، فلسفه، کلام، تفسير کسي حرفي براي گفتن دارد او لذّت مي‌برد. کسي وقتي حرف ديگران را دلّالي مي‌کند او لذّتي نمي‌برد، او ميدان‌دار است.

 

بحث‌ها هم همين‎طور است اگر کسي از خودش حرفي داشته باشد، گذشته از ادراک علمي لذّت عقلي دارد. اگر يک عبادت خالصانه‌اي، شب‌زنده‌داري داشته باشد لذّت عقلي مي‌برد. «مَنْ ذَا الَّذِي‏ ذَاقَ‏ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِكَ فَرَامَ مِنْكَ بَدَلا»همين است«وَ أَذِقْنِي فِيهِ حَلَاوَةَ ذِكْرِك‏» همين است، اين لذّت‌ها لذّت عقلي يا فوق عقل است. 

 


بنابراين همان‎طوري که روح در دنيا با بدن هست، مرحله نازله روح به نام لمس که در بدن ظهور مي‌کند وجود دارد، لذايذ گاهي هم در مرحله بالاست هم در پايين، گاهي در پايين است در بالا نيست، گاهي در بالا هست گاهي در پايين نيست، گاهي در هيچ مرتبه نيست، اين مراحل در قيامت هم ممکن است فرض داشته باشد….

 

 

جلسه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی ، ۱۹/ ۱۱/ ۹۵ ، شنیده شده .

 

   جمعه 22 بهمن 1395نظر دهید »

اسلام واقعی 

 

فضل بن شاذان گفت : مامون از حضرت رضا علیه السلام درخواست کرد خلاصه ای از اسلام واقعی را به اختصار برایش بنویسد . امام علیه السلام این مطلب را نوشت : 

« اسلام واقعی شهادت لا اله الا الله وحده لا شریک له الهاًً واحداً احداً صمداً قیوماًً سمیعاًً بصیراًً قدیراً قدیماً باقیاً ، عالمی است که جهل در او راه ندارد و قادری است که ناتوانی در او نیست ، غنی است که هرگز نیازمند نمی شود . عادلی است که ستم روا نمی دارد . و آفریننده هر جیزی است و مثل و مانند ندارد و نه مخالف و ضد و همطرازی دارد و کسی که شایسته عبادت و سزاوار شوق و بیم و ملجأ و پناه دعا کنندگان است ، اوست .

 

محمد صلی الله علیه و آله بنده و رسول امین و برگزیده و ممتازترین خلق و سید المرسلین و خاتم الانبیا و بهترین فرد جهانیان است که پیامبری بعد از او نیست و ملت او قابل تبدیل به ملت دیگری نیستند و شریعتش تغییر پذیر نیست و آن چه او آورده واقعیت محض است . 

 

دیده شده در بحارالانوار ، علامه محمد باقر مجلسی ، انتشارات اسلامیه ، ترجمه جلد چهارم ،جلد دوم ، بخش بیستم ، صفحه ۳۳۷.

   پنجشنبه 21 بهمن 1395نظر دهید »

چرا انقلاب ایران به پیروزی رسید؟

 

 انقلابی که در ایران به وقوع پیوست، در تاریخ به عنوان تنها انقلابی که در صدد برآمد که طرز تفکر یک ملت را صرفا از دیدگاه معنوی تغییر دهد، ثبت خواهد شد.

 

این انقلاب از یک مذهب الهام گرفته است و کاملا از نقطه نظر مذهب - یعنی اسلام - اجرا شده است. و فقط به همین دلیل، این انقلاب در رتبه ای بالاتر از دیگر انقلابهایی که در نقاط دیگر اتفاق افتاده اند، قرار می گیرد. طرح ریزی انقلاب (اسلامی) به طرف روح بشر نشانه رفته است نه عقل او!

 

هنگامی که ندای امام برای انقلاب (اسلامی) رسید، این پیام با غیرت مذهبی مردم آمیخته شد و هیچ قدرتی بر روی زمین نتوانست آنرا متوقف کند. این بزرگترین سلاح برای انقلاب بود. رویه قاطع (انقلاب) کمترین مقاومت و بیشترین پذیرش را توسط توده مردم، تضمین کرد موفقیت انقلاب تنها در این حقیقت نهفته است که (انقلاب) فطری و کاملا بر مبنای اصول اسلامی بود. انقلاب هیچ اهمیتی برای عقاید غرب و اصول شرق قایل نیست - که معمولا بر نظریات ساده اندیشانه انسانی بنیان نهاده شده اند - تئوریهایی که معمولا عمیق نیستند و کاملا با نوسانات روشنفکری و ملاحظات مادی آمیخته شده اند.

 

تئوریهایی که قدرت را متمرکز کرده اند و یک طبقه حاکم برخوردار از امتیاز را از میان گروه اندکی ایجاد کرده اند، که بر اکثریت بدبخت اعمال قدرت می کنند. نظریاتی که انسان را از جامعه جدا کرده است و فرد را با کوشش های خودخواهانه اش در زندگی شخصی - از همنوعانش جدا کرده ست بنابراین انقلاب (اسلامی) ، قدرت را اسطوره زدایی و غیر متمرکز کرد و به مردم سپرد و این هرگز در هیچ جای تاریخ جهان اتفاق نیفتاده بود! برای اولین بار، افراد معمولی و تا بحال غیر متمایز و مستضعف جامعه توانستند به اربابان قدرت تنه بزنند!

 

طبیعتا انقلاب مجبور بود که با مخالفان هم از درون و هم از بیرون مواجه بشود.

مخالفتها از درون عمدتا از معدودی طبقه مرفه ناشی می شد که بیم داشتند که ثروتهای مادیشان را که اغلب آنها را با ابزارهای مشکوک به دست آورده بودند - از دست بدهند.

 

مخالفت ها از خارج و عمدتا هم از غرب و هم از شرق ناشی می شد و اقمارشان در داخل نیز بسیار زیاد احساس خطر می کردند از آنجا که اربابانشان احساس خطر می کردند و آنها نیز به دلیل مجاورت فیزیکی با ایران، بیشتر این احساس خطر را داشتند. جریان پیوند شرق و غرب (علیه انقلاب اسلامی) ، فلسفه روشن انقلاب را تصریح کرد.

 

تفکر اروپا - مدار به کفایت احساس خطر کرد و به همین جهت به کوشش های خرابکارانه نامحدود برای از بین بردن انقلاب و تمامی ارزشهای آن، دست یازید. ایران می بایستی با هر وسیله ضروری و ممکن متوقف می شد!

 

شکست غرب در قدردانی از اشتیاق هم نوعان بشر، برای تغییر و کرامت شخصی، در ذهن انسان غربی وحشت و ترسی را موجب شد که پیامد آن اینست که غرب خود اولین قربانی است و این خسارت غرب خیلی بیشتر از خساراتی است که آنها به انقلاب اسلامی وارد آورده اند.

ادامه »

   چهارشنبه 20 بهمن 13951 نظر »

ربا خواری 

 

ربا خواری از اموری است که قرآن صریحا مرتکبان آن را تهدید به عذاب دوزخ کرده است و می فرماید ؛ «  فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهي‏ فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَي اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ : پس هرکس موعظه ای از جانب پروردگارش دریافت کند و از معصیت خدا دست بردارد،گناهی که قبلا کرده حکم گناه بعد از موعظه را ندارد و امر آن بدست خداست )این حکمی کلی است که ربا و غیر آن از گناهان کبیره شامل می شود و بطور کلی هر کس از نصایح و پند پروردگار متنبه شود و دست از گناه بردارد وتوبه کند،گناهان سابقش بخشوده گردد .در این مورد کسانی که قبل از حکم حرمت رباخواری آن را مرتکب شده اندگناهی متوجه آنها نیست و می توانند از اموالی که قبلا از راه ربا بدست آورده اندبهره مند شوند ،اما امر آنها با خداست ،یعنی اگر او بخواهد می تواند آنها را رهاکند ویا وظیفه و تکلیفی متوجه آنها نماید که کارهای سابق خود را جبران کنند،(ومن عاد فاولئک اصحاب النارهم فیها خالدون ):(و هرکس باز به گناه خودرجوع کند،چنین کسانی یاران آتشند و در آن جاودانه خواهند بود) ( بقره ، آیه ۲۷۵) 

 

نظیر همین معنی در آیه ۱۳۰ و ۱۳۱ سوره آل عمران آمده که رباخوران را تهدید به عذاب آتش می کند ، جالب این که می گوید : این همان عذاب و آتشی است که در انتظار کافران است .يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۳۰﴾ ،وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ ﴿۱۳۱﴾ 

 

وقتی ربا خواران اعلان جنگ با خدا داده اند یا خدا به آن ها اعلان جنگ داده که تا سر حد کافران سقوط کنند ، و این تعبیری است بسیار تکان دهنده در مورد این معصیت عظیم .

 

از بعضی از روایات استفاده می شود که رباخواری در تمام کتب آسمانی و در تمام شرایع پیامبران خدا حرام بوده است ، همانگونه که در فقه الرضا آمده است « و هو محرم علی لسان کل نبی وفی کل کتاب » 

 

 

دیده شده در کتاب پیام قرآنی ، آیت الله مکارم شیرازی ، انتشارات دارالکتب الاسلامیه ، جلد ۶ ، ص ۳۸۵.

 

 

   چهارشنبه 20 بهمن 1395نظر دهید »

دستاوردهای انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) 

 

 

 شکستن ابهت پوشالی ابرقدرت‌ها
شما بدانید که این نهضت ملی ایران، این عظمت قدرت‌های بزرگ با تبلیغات تحمیل کرده بودند در دِماغ‌ها که اصلاً نمی‌شود با انگلستان درافتاد، حالا هم دیگر اصلاً با آمریکا نمی‌شود دیگر درافتاد،‌ این عظمت را شکست…. شما ثابت کردید که نه، می‌شود! می‌شود با آمریکا هم طرف شد می‌شود که لانه جاسوسی آمریکا هم تصرف کرد، می‌شود جاسوس‌های آمریکایی را هم گرفت و نگه داشت و حفظ کرد. شما این را ثابت کردید به دنیا. آن عظمتی که از آنها به واسطه تبلیغات زیادی که داشتند، در دنیا سایه افکنده بود که ابرقدرت است و کسی حق حرف زدن ندارد، آن شکست.

 

صدور انقلاب و دفاع از مستضعفان
ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانی کنیم. ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمی‌کنیم کنار بگذاریم، زیرا اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی قائل نمی‌باشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است... من بار دیگر پشتیبانی خودم را از تمام نهضت‌ها و جبهه‌ها و گروه‌های که برای رهایی از چنگال ابرقدرت‌های چپ و راست می‌جنگند اعلام می‌کنم.

 

 

تأسیس حکومت اسلامی
ما در این انقلاب پیروزی‌های فوق تصور داشتیم و مظلومیت‌های زیاد. بزرگترین پیروزی تحول یک رژیم دو هزار و پانصد ساله مستکبر و ستمگر به یک رژیم اسلامی که در راه اسلام می‌خواهد قدم بردارد و ان‌شاءالله بردارد.شایسته یادآوری است که گام نخست در برقراری حکومت اسلامی، تکمیل ساختار حکومت و ارکان آن است که به بهترین و بی‌سابقه‌ترین شکل انجام شد: هیچ سابقه ندارد ـ هیچ ـ که یک کشوری ملتش که قیام کردند و آن رژیم سابق را از بین بردند بعد از یک سال و نیم مثلاً همه چیزهایی که باید حکومت داشته باشد اینها متحقق کردند و قانون اساسی‌شان را نوشتند، جمهوری اسلامی‌شان را رأی دادند، رئیس‌جمهورشان را رأی دادند، مجلس خبرگانشان را رأی دادند، مجلس شورای اسلامی‌شان را رأی دادند و همین چند رو نخست‌وزیر، وزرای خودش را معرفی می‌کند و تمام و کمال آنچه که حکومت لازم دارد متحقق می‌شود این سابقه ندارد در دنیا که همچون چیزی بشود.

 

لیکن گام بعدی و البته همیشه مستمر، تلاش خستگی‌ناپذیر برای پیاده کردن محتوای آنکه اجرای همه احکام اسلامی و رنگ اسلامی به خود گرفتن همه اشخاص و امور در کشور است؛ گامی که مقداری از آن طی شده و هنوز بسیاری از آن باقی مانده است: در نیمه راه هستیم الان، بیشتر راه مانده است. ما فقط رفتن محمدرضا و کوتاهی دست اجانب مقصد اعلایمان نبود، آن مقدمه بود یعنی اینها یک خاری بودند بین راه که باید این خارها از بین راه برداشته بشود تا ما بتوانیم آن مقصدی که مقصد اصلی است به آن برسیم و آن مطلبی را که مطلب اصلی ماست و اصل اسلام است به آن تحقق بدهیم. ما همه رأی به جمهوری اسلامی دادیم شما هم دادید رأی، رأی تنها کافی نیست رأی همین‌قدر است که رسماً الان مملکت ایران رژیمش جمهوری اسلامی است.

 

نتیجه‌‌گیری
انقلاب اسلامی دستاوردهای فراوانی دارد. این دستاوردها در نظر و سخن امام خمینی دستاوردهایی بی‌نظیر در حوزه‌های مختلف است که انقلاب اسلامی را از سایر انقلابات متمایز ساخته است. دستاوردهایی در حوزه‌های جهانی، معنویت و اخلاق، دین، فرهنگ، سیاست، اقتصاد، مسائل اجتماعی، نظامی و… از این رو دشمنان انقلاب اسلامی همواره درصدد کتمان یا آسیب‌رسانی به دستاوردهای یاد شده هستند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که خود یکی از دستاوردهای مهم و کلیدی انقلاب است و براساس قانون اساسی مسئولیت نگهبانی از دستاوردهای انقلاب اسلانی را برعهده دارد موظف است دستاوردهای یاد شده را بشناسد و بشناساند و سپس راهکارهای مناسب جهت حفاظت از هر یک از این دستاوردها را در پیش گیرد. مقاله حاضر گامی کوتاه در راستای شناسایی بخشی از دستاوردهای یاد شده به روایت امام خمینی عزیز(ره) است.

 

 

دیده شده در سایت http://farsi.khamenei.ir/others-article?id=17049

   دوشنبه 18 بهمن 13954 نظر »

انقلاب اسلامی از زبان فردوست 

 

این یک انقلاب کامل ولی قدم به قدم و مرحله به مرحله بود ، که مسلما تاریخ نظیر آن را ثبت نکرده است و به همین علت موفق بوده و موفق خواهد بود . از روزی که انقلاب در مقیاس کوچک به منظور طرد رژیم آغاز شد ، به عنوان رئیس « دفتر ویژه اطلاعات » از جزئیات آن می توانستم مطلع شوم و مطلع می شدم .

 

امروزه وقتی این اجزا را کنار هم می گذارم و کل طرح را مجسم می کنم ، می بینم که در هیچ انقلابی چنین نظمی برای مدت نسبتا طولانی نمی توانسته وجود داشته باشد ، انقلاب ها همیشه ظرف چند روز و با یک عملیات سریع و خشن به پیروزی رسیده اند ، در حالی که انقلاب ایران با حوصله زیاد و قدم به قدم به پیروزی رسید .

 

در این انقلاب اعمال خشونت آمیز از سوی مردم در حداقل بود و از طریق خسته کردن و فرسوده کردن ارگان های دولتی ( اعم از نظامی و غیر نظامی ) و دربار و شخص محمدرضا به پیروزی رسید . 

 

هیچ انقلابی چنین نبوده و معمولا سازمان دهندگان انقلاب ها طولانی کردن آن را مساوی با عدم موفقیت می دانند ، ولی انقلاب ایران طی حدود ۹ ماه روز به روز کوبنده تر شد و مسافت طولانی خود را با موفقیت طی کرد .

 

این اولین نمونه ای است که چنین فرم انقلاب ، که مسلما در تاریخ جهان ، علی رغم این که انقلاب های زیادی به ثبت رسیده است ، نمی توان نظیر داشته باشد . آن چه درباره انقلاب نوشته شد نمی تواند جنبه تملق گویی داشته باشد و این انقلاب بزرگتر از آن است که فردی مانند من اجازه تملق به خود دهد ..

 

 

دیده شده درکتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست ، ویراسته عبدالله شهبازی ، نشر مطالعات و پژوهش های سیاسی ، جلد اول ، صفحه ۵۶۸.

   دوشنبه 18 بهمن 13955 نظر »

دستاوردهای انقلاب اسلامی در ۳۵ ساله گذشته

 


نتایج و دستاوردهای انقلاب اسلامی طی ۳۵ سال گذشته را می‌توان به اختصار در چهار حوزه سیاسی، اقتصادی، علمی فناوری ونظامی بررسی کرد. البته در این بررسی اجمالی، بدیهی است که به اهم دستاوردها اشاره می‌شود و امکان پرداختن به جزئیات وجود ندارد.

 

الف- دستاوردهای سیاسی

دستاوردهای سیاسی انقلاب اسلامی را می‌توان به دو بخش سیاسی داخلی و بین‌المللی تقسیم نمود.

۱-دستاوردهای سیاسی داخلی

انقلاب اسلامی با شعار «استقلال آزادی جمهوری اسلامی» در ایران به پیروزی رسید, قانون اساسی جمهوری اسلامی از بزرگ‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است. در اصل ششم قانون اساسی آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود از راه ا نتخابات: انتخاب رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر این‌ها، یا از راه همه‌پرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین می‌گردد.» بر اساس این اصل، ایران در طی ۳۵ سال گذشته از حاکمیت ملی برخوردار بوده و تمامی مسئولان در حوزه‌های مختلف با رای مستقیم یا غیرمستقیم مردم انتخاب شده‌اند.

 

ساختار حکومتی و قدرت در جمهوری اسلامی، با محوریت ولایت فقیه برگرفته از آموزه‌های دینی و شرع مقدس ایران است که انقلابی با ماهیت دینی را پدید آوردند. اصول استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت بر مبنای اسلام، از اصول اصلی نظام جمهوری اسلامی بوده و رویکرد آرمانی این نظام، ایجاد تمدن نوین اسلامی می‌باشد.

 

۲-دستاوردهای سیاسی بین‌المللی

شعارهای «نه شرقی نه غربی – جمهوری اسلامی» و «استقلال آزادی - جمهوری اسلامی» گویای یک واقعیت تلخ بود. این واقعیت تلخ همان به تاراج رفتن استقلال ایران با سلطه قدرت‌های خارجی برای یک دوره طولانی است. با انقلاب اسلامی، ایران از یک طرف از سلطه قدرت‌هایی خارجی رها شد و از طرف دیگر با حفظ استقلال در سیاست خارجی، مسیر توسعه قدرت برای تحقق آرمان‌های انقلاب را در پیش گرفت .

انقلاب اسلامی آغازگر تحولات بزرگ، اساسی و بنیادین در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی گردید. بازتاب‌هایی چون:

الف- تأثیر جدی بر نظریه‌های سیاسی

ب- تأثیر بر مسایل راهبردی جهان و از جمله فروریختن نظام دو قطبی حاکم بر جهان با ضربه های اساسی که از سوی انقلاب اسلامی بر اندیشه مارکسیسم وارد گردید.

ج- بازتاب و تأثیر جدی بر حرکت‌های رهایی‌بخش در جهان اسلام و خارج از آن، به‌گونه‌ای که اکنون بیداری اسلامی را می‌توان به عنوانی یکی از مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی مورد مطالعه قرار داد. با انقلاب اسلامی جریان مقاومت اسلامی در منطقه در برابر رژیم صهیونیستی پدید آمد و در کوتاه‌ترین زمان از جریان سازش پیشی گرفت. جنگ‌های ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و ۸ روزه معادلات صهیونیست‌ها را برهم ریخت و بحران سوریه نتوانست جبهه مقاومت را فرو ریزد.

د- ایجاد و تقویت روح مبارزه، مقاومت و ایستادگی در ملت‌ها برای مبازه با آمریکا

ه- معرفی اسلام ناب به عنوان یک مکتب تعالی‌بخش و تمدن‌ساز

و- تبدیل ایران به یک قدرت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای تاثیرگذار

 

ب- دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی

اقتصاد ایران و وضعیت اقتصادی مردم با انقلاب اسلامی به‌طور کلی متحول گردید. هرچند هم اکنون به دلایلی کشور با مشکلات اقتصادی و از جمله به دلیل تحریم‌ها و فشارهای خارجی دست‌ و پنجه نرم می‌کند، لکن وضیعت اقتصادی ایران و میزان برخورداری مردم در حوزه‌های گوناگون با دوران قبل از انقلاب بسیار متفاوت است. پس از انقلاب اسلامی مجموعه‌ای از نهادهای انقلابی با هدف رفع فقر و محرومیت به‌ویژه از مناطق روستایی و شهرهای کوچک تشکیل گردید و هر یک از نهادها در ایجاد تحول در وضعیت اقتصادی مردم وکشور نقش مؤثری ایفاء کردند. جهاد سازندگی، بنیاد مسکن، کمیته امداد حضرت امام خمینی (ره) نمونه‌هایی از این نهادها می‌باشند. با انقلاب اسلامی، بسیاری از شاخص‌های زندگی در ایران به دلیل دستاوردهای اقتصادی و خدمات‌رسانی جمهوری اسلامی بر اساس سیاست پیش‌رفت و عدالت تغییر کرد. شاخص‌های زیر می‌توانند تا حدودی نمایشگر این تحول باشد:

 

گاز طبیعی هم اکنون در جان به عنوان انرژی برتر محسوب می‌شود. ایران با داشتن ۲۸/ ۳ تریلیون متر مکعب ذخایر گاز طبیعی به عنوان دومین دارنده ذخایر شناخته شده جهان بعد از روسیه قرار دارد.اکنون بسیاری از روستاهای ایران هم علاوه بر شهرها از نعمت گاز برخوردارند.

 

خطوط ریلی و راه‌آهن در هر کشور، نقش مهمی در پیشرفت و توسعه دارد. 


قبل از انقلاب عمدتاً با کمک شرکت‌های خارجی کم‌تر از ۲۵ درصد داروی مورد نیاز در داخل کشور تولید می‌شد و از طرفی نیز بسیاری از بیماران برای معالجه به خارج از کشور اعزام می‌شوند، اکنون با تکیه بر توان داخلی بیش از ۹۶ درصد داروهای مورد نیاز در داخل کشور تولید می‌شود و جمهوری اسلامی ایران نیز به یکی از صادرکنندگان دارو تبدیل شده است.


طی سال‌های پس از انقلاب در عرصه برخورداری مردم از نعمت مخابرات و خطوط تلفن ثابت و همراه، آمارهای رسمی نشان‌دهنده یک تحول بزرگ در این عرصه است. 

 

با توسعه شبکه فیبر نوری در کشور، امروز نزدیک به ۳۰ میلیون کاربر اینترنتی در ایران فعال است.
بررسی‌ها در شاخص‌های توسعه شبکه آب‌رسانی، شبکه راه‌های کشور، تعداد خودروهای سواری در کشور، حجم مسافرت‌های داخلی و خارجی، سرانه مصرف، درآمد سرانه و … همگی از افزایش‌های قابل توجه نسبت به قبل از انقلاب داشته و از بهبود وضعیت زندگی مردم حکایت می‌کند.

 

ادامه »

   یکشنبه 17 بهمن 13952 نظر »

1 ... 43 44 45 ...46 ... 48 ...50 ...51 52 53 ... 98

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 1269
  • دیروز: 630
  • 7 روز قبل: 11304
  • 1 ماه قبل: 42986
  • کل بازدیدها: 1176567
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 21
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 14
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
 
مداحی های محرم