« نوروز و معنویت | تساوی جنسیتی؛ خدعهای برای بیهویت سازی زنان » |
آیین همسرداری
میگویند: مرد اگر برای خانم کار کند، «الْكَادُّ» یعنی کسی که زحمت بکشد، «لِعِيَالِهِ» کسی که برای خانوادهاش زحمت بکشد، «كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» (كافي، ج 5، ص 88) مثل مجاهد است. مرد زحمتکش مثل مجاهد است، خودش مجاهد نیست. مثل مجاهد است. اما اگر زن در خانه کار بکند، نگفته: «کالمجاهد» گفته: «جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ» (من لايحضرهالفقيه، ج4، ص416) جهاد زن خوب شوهرداری کردن است. مردی که کار میکند، «کالمجاهد» است. زنی که کار میکند… گرفتید چه گفتم؟ مردی که کار کند مثل مجاهد است. زنی که کار کند مجاهد است. «جِهَادُ الْمَرْأَةِ» این یک مسأله است.
خدا در قرآن یک آیه دارد، با مردم چطور باشید؟ یک آیه دارد با خانمها چطور باشید؟ با مردم، آئین همسرداری، با مردم آیهاش این است. «وَ لْيَعْفُوا» (نور/22) به نظرم نیاز به ترجمه نیست. «وَ لْيَعْفُوا» یعنی باید همدیگر را عفو کنند. ببخشند.
«وَ لْيَصْفَحُوا» از صفحه است. صفحه یعنی چه؟ یعنی آدم برمیگرداند. صفحه برگشت. عفو کن مردم را، اگر ناراحت شدی، ورق برگردد. یعنی ناراحتی را به خنده و شادی تبدیل کن. ولی نسبت به زن و شوهر و عروس و داماد یک جمله دیگر دارد. میگوید: «تَعْفُوا» (تغابن/14) از همسر بگذر. یک خلافی هم کرد، چیزی نگو.
«وَ تَصْفَحُوا». ببینید «وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا» برای مردم است. «تَعْفُوا وَ تَصْفَحُوا» یک «وَ تَغْفِرُوا» هم اضافه کرده است. مغفرت، ببخش! با مردم اگر مشکل پیدا کردی، عفو و صفح، با همسر اگر مشکل پیدا کردی، عفو و صفح و مغفرت. گرفتید چه گفتم؟
نسبت به باقی مردم خداوند میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ» نصفش را من میخوانم و نصفش را شما بگویید. «بِالْعَدْلِ» کسی هست باقیاش را بگوید؟ «وَ الْإِحْسان» (نحل/90) متشکرم! خداوند به عدالت و احسان دستور داده است. اما نسبت به پدر و مادر میگوید: «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا» (بقره/83) نگفته: «بالوالدین عدلا». با مردم عدالت و احسان. با پدر و مادر عدالت لازم نیست.
عدالت یعنی چه؟ عدالت، تعادل، تعادل یعنی تو یکی و من هم یکی.
اگر پدر گفت: احمق! من احمقم؟ خودت احمقی! نه… نه! با پدر و مادر تعادل نیست. با مردم تعادل طوری نیست اما با پدر و مادر «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا». نگو: مادرم فحشم داد، من هم او را فحش دادم.
قرآن راجع به آئین همسرداری میگوید: عرفی باشید. «بالمعروف» زندگیتان… یک کار استثنایی نکنید. اول انقلاب ما را در یک عروس دعوت کردند، نان و پنیر و هندوانه دادند. گفتیم: چرا؟ گفت: من میخواهم عروسی من نمونه باشد. گفتم: این عروس وقتی به دنیا آمد، نوزاد بود اسلام گفت: به احترام قدوم عروس خانم یک گوسفند عقیقه کن. آنوقتی که هیچی نداشت، اسلام گفت: یک گوسفند بکش و آبگوشت به مردم بده. حالا که باسواد شده، جهازیه آورده و زیبایی دارد و خانه شما را گرم کرده، آنوقت نان و پنیر و هندوانه میدهی؟ گفتم: همین نان و پنیر و هندوانه را تا آخر عمر پز میدهی. میگویی: مرا میبینی؟ انقلابی ازدواج کردم. نان و پنیر و هندوانه دادم. باسمه تعالی! غلط کردی.
چه از این طرف بگویید: یک شامی بدهم که مشابه آن نباشد. تالاری بگیرم که مشابه آن نباشد. سفری بروم، سوغاتی بیاورم، چیزی بپوشم. هر کاری بکنید که بگویید: میخواهم این نمود داشته باشد، اینها درست نیست. معروف یعنی زندگی شما عادی باشد. حدیث بخوانم. پیغمبر ما چنین مینشست، گرد، که معلوم نشود کجا بالاست، کجا پایین است. یک غریبه هم که میآمد هی نگاه میکرد، میگفت: «ایکم رسول الله» کدام یک پیغمبر هستید؟ یعنی اینقدر پیغمبر عادی بود. زندگی عادی باشد. لازم نیست یک کاری کنیم که هیچکس این کار را نکرده باشد.
با همدیگر ادب داشته باشید. قرآن بخوانم. «وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقاب» (حجرات/11) حدیث داریم پیغمبر به بچهها سلام میکرد. به همدیگر سلام کنید. هرکس سلام کند ثوابش بیشتر است. 69 ثواب برای کسی است که سلام میکند. یک ثواب برای کسی است که جواب میدهد. نه، زن باید به مرد سلام کند. چه کسی گفته است زن باید به مرد سلام کند؟ پیغمبر ما به بچه سلام میکرد. آخر من فوق لیسانس هستم و زنم لیسانس است. اصلاً مگر سلام ربطی به مدرک دارد؟
ادب را مراعات کنید. چرا میگویی: عباس؟ بگو: عباس آقا. فاطی، بگو: فاطمه خانم. ادب چیز خوبی است.
قرآن میگوید: حتی، آشغالی بیا آشغالهای ما را هم ببر. شما به یک مسلمان باید آشغالی بگویی؟ نفتی، زغالی! اسم مردم را با ادب ببرید. اسم همسر، اینها علاقه را زیاد میکند. حدیث داریم اگر مرد به خانمش بگوید: من تو را دوست دارم، صادقانه بگوید، این کلمه از دل زن بیرون نمیرود.آخر او باید، قرآن میگوید: «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء» (نساء/34) مردها حکومت دارند. مردها حکومت دارند، نه تحکم! ما قاطی کردیم. فرق بین حکومت و تحکم را نمیدانیم چیه. «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء» یعنی مدیریت با مرد است. چرا؟ بخاطر اینکه پول باید پیدا کند.
روابط اجتماعی را باید بفهمد. روابط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، یکسری درگیریهاست بخاطر این مدیریت را به مرد دادند. اما مدیریت خانه هم با زن است. هرطور میخواهد خانه را درست کند. نه! من گفتم: پرده را درست کن، چرا اینجا زدی؟ بابا ولش کن. امام باقر مهمان داشت. مهمان آمد خانه امام باقر را… امام باقر(ع) او را در اتاق قشنگی برد. این مهمان دید اتاق قشنگ است. امام، چرا یک چنین اتاقی دارد؟ خیلی لوکس است. امام باقر دید تعادل این به هم خورده است. فرمود: شما فردا هم بیا! گفت: چشم! فردا آمد امام باقر ایشان را در اتاق خیلی ساده برد. گفت: اتاق دیروز چه بود؟ اتاق امروز چیست؟ گفت: اتاق دیروز مهریهی خانمم بود. خانم من از من مهریه میخواست، پول دادم رفت خانه را شیک کرد. من خانمم را آزاد گذاردهام. پول خودش است، میخواهد اتاقش شیک باشد. این اتاق من است و آن اتاق خانم من بود. دیروز دیدم نگاه میکنی، فهمیدم حالت به هم خورده است. گفتم: امروز هم بیایی.
خانم باید در یک سری جاها که اختیار دارد، مال خودش است، آزاد باشد. در کار همدیگر دخالت نکنیم. چه گفتی؟ با که بودی؟ سوء ظن نداشته باشیم. ادب را مراعات کنیم. قرآن در مورد مهریه میگوید: «نحله» نحله از نحل عسل، یعنی این شیرینی است. وگرنه بگوید: من چه چیزم از فلانی کمتر است؟ او صد سکه و من پنجاه سکه؟ او هزار سکه و من هشتصد سکه؟ زنها فکر میکنند مهریه نرخشان است. نرخ شما نیست.
اگر نرخ باشد پس حضرت زهرا هم بیارزش است نعوذ بالله! مهریه علامت این است که مرد راست میگوید. و لذا به مهریه صداق گفتند. صداق از صدق است. صدق یعنی راستش را بگو. صداق یعنی یک پولی بده تا من بفهمم حرفی که زدی، راست است. مهریه دو اسم دارد، هم مهریه است هم صداق است. صداق یعنی پولی بده، مهریه بده علامت صداقت. چشم و هم چشمی نباشد.
تقسیم کار، یک روز امیرالمؤمنین و حضرت زهرا نزد پیغمبر آمدند، گفتند: تقسیم کار. فرمود: کارهای درون خانه برای زهرا، کارهای بیرون خانه برای حضرت علی. خیلی هم خوشحال شدند. در خانه هم گاهی کار میکردند. حدیث داریم یکبار حضرت زهرا آش میپخت، امیرالمؤمنین عدس پاک میکرد. امیرالمؤمنین به زهرا نگفت: من فوق لیسانس هستم، عدس پاک کنم؟..
لباس عیب را میپوشاند. زن و شوهر باید عیب همدیگر را بپوشانند. متأسفانه گاهی دختر به فامیلهایش عیب شوهرش را میگوید. پسر هم به فامیلهایش عیب زنش را میگوید. گاهی آدم باید یک چیزی را ولو فهمید، اغماض کند.
حالا یک شن درون سبزی است. خانم ببین! چرا نشان میدهی؟ در بیاور کنار بگذار. خانم خودش میفهمد این سبزی شن داشت و زیر دندان شما رفت. از همه گذشته مگر سبزی پاک کردن وظیفه زن است؟ خدایا خانم من پای تلویزیون نباشد. من گاهی وقتها حرفهایی که میزنم میدوم تلویزیون را خاموش میکنم. خانم من میگوید: یک چیزی برای زنها گفتی؟ هان! خستگیهای بیرون را درون خانه نقل نکنید. خستگیهای خانه را برای مرد نقل نکنید.
«هُنَ لِباسٌ لَكُم» لباس عیب را میپوشاند. لباس زینت است. زن باید برای انسان زینت باشد. خانمها یک چیزی برای حجاب بگویم. شما که حجابتان خوب است ولی من کلیدی به شما میدهم که همه قفلها را با آن باز کنید. با بیحجابها چطور صحبت کنیم؟ الآن دویست عروس اینجا نشستند. شما به نماینده همه عروسهای دنیا حرف بزنید. آیا زنی پیدا میشود که بگوید: شوهر من 98 درصد مرا دوست داشته باشد و دو درصد هم یک دختر دیگر را دوست داشته باشد؟ خانمها اجازه هست یا نیست؟ با هم بگویید… نیست.
هیچ زنی اجازه نمیدهد… گوش کنید…توجه کنید. هیچ زنی اجازه نمیدهد شوهرش 98 درصد او را دوست داشته باشد، 2 درصد هم یک خانم دیگر را دوست داشته باشد. خانم شما که اجازه نمیدهی دل شوهر شما دو درصد جای دیگر برود، چرا بدحجاب و آرایش کرده خودت را در خیابان مطرح میکنی؟ وقتی خودت را در خیابان آرایش میکنی، یعنی مردم مرا ببینید. پس تو که راضی نیستی، این استدلال قرآنی نیست. استدلال فطری است. تو که وجداناً راضی نیستی، فطرتاً راضی نیستی یک درصد علاقه شوهرت یکجا برود، خودت هم با این قیافه میآیی، علاقه مردم را به سمت خودت جذب نکن. این دلیل حجاب ماست. آیه هم داریم نمیخوانم. حدیث هم داریم نمیخوانم. طوری حرف بزنیم که هر بیدینی بگوید: راست میگویی. یعنی زنهایی هم که هیچ دینی ندارند، بگویی: شوهرت یک درصد علاقهاش جای دیگر رفت، حساس میشود. اگر علاقه شوهر جای دیگر برود، بد است، خودت هم علاقه شوهر مردم را به سمت خودت جذب نکن…
گاهی وقتها میخواهیم یک خدمتی بکنیم. بنده میخواهم افطاری بدهم. میگویم: یک غذا درست کن. میگوید: تو میخواهی افطار بدهی من باید کلفتی کنم؟ بله یکوقت زن خودش حاضر میشود. خوب یک عبادتی است و با هم شریک هستیم. نصف توفیقات مردها برای حمایت زنهاست…. هرکس هر توفیقی دارد، بخشی به خاطر خانوادهاش است.
اگر صبر کنید و کمک شوهرتان کنید، شوهر شما ترقی کند، شما در اجرش شریک هستید …
سخنان حجت الاسلام قراعتی، شنیده شده ، ۲۶/ ۱۲/ ۹۵
فرم در حال بارگذاری ...