« قیامت با نور حسین روشن می شود | اگر کسی نماز نخواند کافر است .. » |
نينوي
مسير حركت تغيير ميكند و امام پيوسته قافله را به سمت چپ سوق ميدهند. كاروان در نهايت به «نينوي» ميرسد.
هنگام فرود به اين قريه روز چهارشنبه اول ماه محرم الحرام بوده است. البته ماه ذي حجة بنابر آن چه تصريح شده است ناقص بوده است. در اين مكان ناگاه «مالك بن بشير» فرستاده «ابنزياد» فراميرسد؛ نامهاي را به «حر» تحويل ميدهد و به حر و ياران او سلام ميدهد ولي به امام حسين عليهالسلام و اصحابش سلام نميكند. متن نامه چنين است:«هنگامي كه نامهام را خواندي، حسين را در مكاني سكني ده كه آنجا نه آب باشد، نه آبادي و نه پناهي.» حر نامه را مطالعه ميكند و به امام حسين عليهالسلام تحويل ميدهد.
آن حضرت نامه را مطالعه ميكند و از او ميخواهد كه آنها را واگذارد تا در آن قريه فرود آيند.ابنمخنف گويد منظور از قريه «نينوا»، «غاضريات» يا «شفيه» است.حر گفت: «من نميتوانم اين مرد خود جاسوس ابنزياد است».
كربلا
كاروان امام در روز پنج شنبه، دوم محرم الحرام سال شصت و يك هجري در كربلا فرود آمد. كربلا آخرين منزل امام و ياران حضرت است.
امام رو به حر كرد و فرمود: «قدري جلو رويم»، همين كه به كربلا رسيدند به ناگاه حر و سربازان او راه را بر امام و كاروان بستند. آري، آنجا نزديك رود فرات بود و اسب امام نيز از حركت باز ايستاد. امام نام آن محل را پرسيد.
زهير گفت: «اين زمين را طف گويند»، امام فرمود: «نام ديگري بر آن نيست؟» زهير گفت: «اينجا را به كرب و بلا ميشناسند». ناگاه اشك در چشمان مباركش حلقه زد و دستور داد در آنجا بار نهند.
«سيد بن طاووس» ميفرمايد: وقتي امام به كربلا رسيدند از اسم آن محل پرسيدند، گفته شد كربلا، پس فرمود: «فرود آييد، اينجا محل بارنهادن ما و ريخته شدن خون ماست و اينجا محل قبور ماست، اين گونه جدم رسول خدا صلي الله عليه و آله بر من بيان فرمود».
همه فرود آمدند و بارها را بر زمين نهادند. حر و يارانش در ناحيهاي ديگر فرود آمدند. هنگام ورود، امام همه فرزندان، برادران و اهل بيت خويش را گرد آورد و به آنها نظر فرمود و گريست و اينگونه لب به سخن باز كرد:
«پروردگارا، ما خاندان پيامبر تو محمد صلي الله عليه و آله و سلم هستيم، كه اينگونه ما را بيرون كرده و از حرم جدمان رانده و آزردهاند و بنياميه به ما تجاوز و ستم روا داشتهاند. پروردگارا، حق ما را از آنها بگير و ما را بر قوم ستمگر ياري فرما.»
پس از آن به ياران خود رو كرده فرمود:«الناس عبيد الدنيا، و الدين لعق علي السنتهم، يحوطونه مادرت معايشهم، فاذا محصوا بالبلاء، قل الديانون؛ مردم بنده دنيايند و دين به زبان آنها قدري شيرين آمده است. تا آنجا كه معشيت آنان را برآورد، به گرد آن ميگردند. ولي در هنگامي كه بلا گرفتار آيند، دينداران اندكاند».
دیده شده در کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام . استاد مرتضی آقا تهرانی ، ص ۷۴ ، ۷۶.
اللهم ارزقنی شفاعة الحسین فی الدنیا و الآخرة
فرم در حال بارگذاری ...