« راهکارهای افزایش شخصیت | سخت ترین عباداتی که خدا از بندگان خواسته است » |
حر نمونه زیبای یک تواب
توبه ندامت و پشيماني واقعي از گناهان گذشته است و اين ندامت , ندامت قلبي است , ولي اظهار آن به اين نحوه است : استغفراللّه ربى و أتوب اليه .تكرار اين لفظ همراه با ندامت قلبي بسيار مطلوب است . البته توبه واقعي آن است كه علاوه بر اعتراف به جهل و ندامت و تنفّر قلبي، با عمل نيكو و صالح ، كاستي ها يي را كه دارد ، جبران كند.
آیتالله بهجت میفرمود: زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال آنها پیش نیاید.
بخشش گناه و از میان بردن اثرات سوء آن از ناحیه پرودگار عالم همواره برای مؤمنان موجب ایجاد گشایشهای معنوی و مادی بوده است.
اکثر گرفتاریهایی که انسان به آن مبتلا میشود، به واسطه گناه است، زیرا به کار نگرفتن نعمتهای خداوند در مسیری که او میپسندد و صرف کردن آنها در معصیت خداوند نشانه کفران نعمتها است.
خداوند راه توبه و استغفار را برای همه باز گذاشته است و میفرماید: «وَ تُوبُوا اِلَی اللهِ جَمیعاً اَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»، ای مؤمنان! همگی با هم به سوی خدا توبه کنید و باز گردید شاید رستگار شوید.(سوره نور ایه ۳۱)
همچنین راه بازگشت به سوی خویش را به بندگانش آموخته است و ابتدا دستور عذرخواهی و استغفار، سپس فرمان به توبه میدهد: «وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَیْهِ»؛ از الله، پروردگارتان طلب آمرزش کنید، پس از آن توبه کرده و به سوی او باز گردید.(سوره هود ایه ۳)
با این وجود در آیاتی دیگر به اثرات استغفار در دنیا اشاره شده است مانند: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً/یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً/وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً»؛ از پروردگار خویش آمرزش طلبید که او بسیار آمرزنده است (اگر چنین کنید) او (باران) آسمان را پیدرپی بر شما فرو میفرستد و شما را با اموال و فرزندان بسیار کمک میکند و باغهای سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار میدهد.(سوره نوح ایه ۱۰)
بنابراین دستور به استفغار از خود قرآن گرفته شده و در روایات نیز تأکید شده است.
حر از خاندان های معروف عراق و از رؤسای کوفیان بود. او پسر «یزید» فرزند «ناجیه» فرزند «قعنب» فرزند «عتاب بن هرمی پسر «ریاح بن یربوع» است.
او از رؤسای کوفیان بود و به سرکردگی هزار سوار برگزیده شده بود. هنگام خروج از کوفه همواره صدایی را از پشت سر می شنید که می گفت ای حر تو را به بهشت بشارت باد. اما کسی را نمی دید. هنگامی که خدمت امام رسید این داستان را بازگو کرد. امام به او فرمودند: تو به واقع به پاداش و نیکی راه یافتهای.
در یکی از منازل (قصر بنی مقاتل یا شراف) راه را بر امام بست و مانع از حرکت آن حضرت به کوفه گشت. امام به او فرمود: مادرت به عزایت بنشیند چه قصدی داری؟ حر گفت: آگاه باشید که به خدا قسم اگر غیر شما از عرب به من آن عبارت را میگفت - در حالی که وضعیت او چون شما باشد همین عبارت را به او باز میگفتم. اما به خدا قسم برای من این (حق) نیست که یاد مادر شما کنم مگر به نیکوترین وجهی که میتوانم.۱
توبه حر
هنگامی که حر فریاد غریبانه امام حسین علیه السلام را که طلب یاری میکرد شنید، نزد عمرسعد رفت و پرسید: آیا تو با این مرد خواهی جنگید؟ عمر گفت: آری به خدا قسم، با او جنگی خواهیم داشت که دست کم، سرها قطع گردد و دستها جدا گردد.
حر گفت: شما چه خواهید کرد؟ آیا پیشنهاد او مورد پسند شما نیست؟ ابن سعد گفت: اگر کار دست من بود (هر آینه از جنگ با او) دست میکشیدم. اما امیر تو (ابن زیاد) از این کار سر باز میزند. حر او را ترک کرد و با دیگران در انتظار ایستاد، در حالی که در کنار او قره پسر قیس قرار داشت.
حر به قره گفت: آیا اسب خود را امروز آب دادهای؟ قره گفت: نه. حر گفت: آیا میخواهی آن را سیراب کنی؟ قره گمان کرد که حر قصد کنارهگیری از سپاه ابن سعد را دارد، در حالی که حر چندان تمایلی نداشت که قره جدا شدن او را مشاهده کند. پس او را ترک کرد و رفت. اینجا بود که حر به امام حسین علیه السلام قدری نزدیک شد. مهاجر پسر اوس به حر گفت: آیا تو میخواهی که حمله کنی؟ در پاسخ این سوال حر ساکت شد و بر خود میلرزید، پس در حالی که مهاجر از این حال حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: اگر از من درباره شجاعترین مرد کوفه سوال میشد، تو را معرفی میکردم، این چه حالتی است که در تو میبینم؟ حر گفت: همانا خود را بین بهشت و دوزخ متحیر میبینم، به خدا سوگند اگر مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد. پس از آن با شلاق به اسب خود
نواخت و به سوی امام حسین علیه السلام رهسپار شد.
لحظات دیدار با امام
او به سبب آن چه پیش از آن به آل رسول روا داشته بود و آنها را در مکانی بی آب و گیاه وانهاده بود، سر از خجالت به پایین انداخته بود و به سوی آنها پیش میرفت.
«پروردگارا! من به سوی تو باز میگردم، پس توبهام را پذیرا باش. من دل اولیا و فرزندان پیامبرت را به وحشت انداختهام. ای اباعبدالله! من بازگشتهام و تائب هستم، آیا برای من راهی به توبه هست؟ امام در پاسخ حر فرمود: آری، خداوند به تو روی خواهد کرد.
این گفتار امام حسین علیه السلام حر را شادمان کرده بود. او به یقین دریافت که به زندگانی بی پایان و نعمتهای همیشگی راه یافته است.
شهادت حر
پس از حبیب ابن مظاهر به میدان رفت و به پیکار عظیمی نمود. تا جایی که بر اساس روایات تا 40 تن را به درک واصل کرد. وقتی لشگر پیاده نظام به او حمله ور شدند تیری به پای اسب خورد و اسب به زمین خورد. اما حر با چالاکی از اسب پایین پرید و مبارزه ای دلاورانه کرد تا جایی که 40 نفر از سپاه دشمن را به قتل رساند. در همین هنگام پیاده نظام به او حمله کردند و جسم بی جانش روی زمین افتاد. او را به کنار شهدای دیگر خیمه رساندند. وقتی امام خون از صورت حر پاک می کرد و با پارچه ای پیشانی حر را می بست، این جمله را بر زبان جاری می کرد:
تو آزادهای! همان طور که مادرت تو را نامیده است و تو در دنیا و آخرت آزادهای.۲
حضرت باقر (ع) : کسی که از گناه کردن توبه می کند همانند کسی است که گناه ندارد. و کسی که در گناه کردن اسرار ورزد و در گناه بماند ولی آمرزش و بخشش از خدا خواهد مانند مسخره چی است.( اصول کافی جلد 4 صفحه 168) ( یعنی کسی که در گناه بماند و بر ادامه گناه اسرار ورزد ولی از خدا بخشش و آمرزش خواهد مانند مسخره چی است که خود را یا احکام دین را یا پروردگار را مسخره کند).
۱_http://jamejamonline.ir/online
۲_یاران شیدای حسین علیه السلام،استاد مرتضی اقا تهرانی ، نشرموسسه ولا منتظر ، ص ۱۷۴.
فرم در حال بارگذاری ...