« مراسم تحلیف دونالد ترامپ | آیا می شود از مرگ فرار کرد ؟ » |
خطر یأس در صورت توبیخ شدید
۱- توبیخ به یأس کشیده نشود. این یک مورد. یعنی طوری نگوییم: تو کارت خراب است. خودت خرابی، ضایع کردی. خاک بر سرت کنند. چقدر پست هستی. چقدر رذل هستی. یک طوری توبیخ نکنیم که این فکر کند دیگر برود هیچوقت نمیتواند سر بلند کند. طرف را رگبار نبندیم.
نقل شد حضرت عیسی با جمعی داشتند میرفتند. یک سگ مردهای افتاده بود. هرکسی گفت: اَه چقدر زشت است. یکی گفت: چقدر سیاه است. یکی گفت: چقدر کثیف است. یکی گفت: چقدر بو میدهد! هرکسی یک چیزی گفت. ولی حضرت عیسی فرمود: باقیاش را میدانید؟ حضرت عیسی فرمود: چه دندانهای سفیدی دارد؟ یعنی عیبش را میگویی، خوبیهایش را هم بگو. قرآن وقتی میخواهد بگوید: شراب نخورید. میگوید: شراب یک منافعی هم دارد. «فِيهِما إِثْمٌ كَبِيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ» (بقره/۲۱۹) یعنی در شراب و قمار منفعت هم هست.
از کار توبیخ شود، نه از شخص. نگوییم: تو بدی. بگوییم: کارت بد بود. یک کسی کار خلاف میکند، بگو: تو خوبی، کارت بد بود. قرآن میگوید: «إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقالِين» (شعرا ، ۱۶۸) من از عمل شما ناراحت هستم. نمیگوید: شما آدم بدی هستید. عملت بد است! این خیلی مهم است.
کمالات فراموش نشود. قبل از توبیخ کمالاتش را بگویید. در توبیخ کمالات فراموش نشود. بعضی آدمها یک ظاهر بدی دارند. ولی یک کمالاتی هم دارند.
خود انسان هم باید مواظب باشد وقتی خواست خودش را توبیخ کند، فکر نکند بدبخت شده و ورشکسته است. داروین را همه میگویند: دانشمند است. حال آنکه داروین یک آدم بسیار عقب افتاده در دو رشته بود. پدر داروین پزشک بود. میخواست آقا زادهاش هم پزشک شود. او را دانشکده پزشکی فرستاد. شکست خورد. ضمن اینکه پدر داروین پزشک بود، آخوند مسیحی هم بود. کشیش بود. دنبال علوم آخوندی و حوزه علمیه مسیحیت رفت. آنجا هم شکست خورد. در علوم دینی شکست خورد. در پزشکی هم شکست خورد. دنبال علوم طبیعی رفت و داروین شد. یعنی ممکن است آن کسی که نزد شما نابغه است قبلاً در دو رشته شکست خورده باشد. کسی حق ندارد، خودش را مأیوس کند و خودش را توبیخ کند که تو بدبخت هستی. تو دیگر شانس نداری. افرادی هستند شوهرشان تصادف میکند، یا میمیرد و یا طلاق میگیرد و در زندگیشان حادثهای رخ میدهد. این دیگر ازدواج نمیکند. میگوید: ما اگر شانس داشتیم، همان همسر اول برای ما میماند و زندگی ما تأمین میشد. حالا که زندگی ما به هم خورده، معلوم میشود ما شانس نداریم. چه کسی این را گفت؟ اتفاقاً قرآن یک آیه دارد میگوید: «لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً» (طلاق, ۱) شاید دومی خوب باشد.
هر کس میخواهد بنویسد
۱_ به یأس کشیده نشود. ۲_ انتقاد از کار باشد نه از شخص. ۳- کمالات فراموش نشود.۴- مثل آینه بی سر و صدا عیب را بگویید. علنی نباشد. ۵- به حداقل اکتفا کنید. ۶- تکرار نشود. .
۷- اگر یک کسی را میخواهی انتقاد کنی، انتقاد خودت را بگو: حرف من نیست. حرف جامعه و بزرگان است. میگویند: تو چه کاره هستی انتقاد کنی. تو خودت چقدر درس خواندی؟ من اگر بگویم: مردم بیایید ببینید قرائتی چه میگوید؟ میگوید: مگر تو چه کسی هستی؟ تو هم یک آدم مثل باقی آدمها هستی. اما گفتم: مردم بیایید من از قرآن برای شما بگویم؟ بیایید حرفهای امیرالمؤمنین را برای شما بگویم. اگر حرف را بگویی از خودم نیست و از بزرگترها است، مردم گوش میدهند.
۸_وقتی میخواهی حرف بزنی، با لحن عاطفی حرف بزن. در قرآن هست میگوید: «یا بُنیَّ»، «یا أبتِ»، «یا قوم»، «إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوح» (شعرا/106) «أخُوهُم» یعنی داداش جون! «یا بُنیََ» یعنی پسر عزیزم. «یا أبتِ» یعنی بابا جون! دخترم، عزیزم. پسرم، این لحن عاطفی باشد. آیه داریم «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ» (بقره/۱۸۳) ای مؤمنین روزه بگیرید، لحن، لحن عاطفی است. این لحن عاطفی خیلی اثر دارد. لحن عاطفی حرفهایش اثر دارد. خواهرم، حجاب مصونیت است. حالا بحث حجاب بر زبانم آمد، یک کلمه هم برای حجاب بگویم. گرچه حجاب شما خوب است. ولی باز هم یک چیزی میگویم بد نیست تکرار کنم. نمیدانم گفتم یا نه. اگر گفتم که هیچ و اگر نگفتم که نگفتم.
فرم در حال بارگذاری ...