« چند راه ساده برای این که بیمار نشویم | هزینه های سازش با دشمنان در کلام رهبر انقلاب » |
دخیل عشق : اثر خانم مریم بصیری
کتاب را با تشویق دوستان از یکشنبه شب شروع کردم و امروز ظهر به اتمام رساندم. تقریبا پنج صفحه اول را گیج و گنگ جلو می روی و از پرش بند به بند و خط به خط صحنه ها و سکانس های آن سر در نمی آوری. اما کم کم دست نویسنده برایت رو می شود و در هر دو خط منتظر تغییر صحنه خواهی بود تا غافلگیر نشوی.
پیشتر که می روی با شناخت نام ها و شخصیت ها به خود می آیی و می بینی علی رقم اینکه نویسنده به روش خود ادامه داده اما تو صفحات متعددی را خوانده ای بدون آنکه سر درگم شده باشی.
اگر از من بپرسند میگویم جایزه ای که این کتاب گرفته کم بوده است.به راستی کتاب فوق العاده ای بود. وقتی با شخصیت داستان هم قدم می شوی و سختی ها و مرارت هایش را می بینی ،می بینی که چطور یک پایش در مرکز توانبخشی جانبازان است و یک پایش در حرم امام رضا ،گاهی در خانه است و پی درمان پای مادرش و گاهی در بنگاه برای پیدا کردن خانه ای نقلی و … برایت آشکار می شود که نویسنده با این تغییرات مدام قصدخسته کردن ذهن مخاطب و همدردی و هم پایی او با(صبوره) شخصیت اصلی داستان را دارد.
و به حق بسیار ظریف و هوشمندانه قدرت تمرکز مخاطب را به چالش می کشد بدون اینکه ذره ای در این سلسله تغییرات رشته ی قصه از دستش خارج شود.
نویسنده در انتخاب نام شخصیت ها نیز ظرافت به خرج داده است.
(صبوره ) و صبری که در زندگی دارد.(رضا) که علی رقم از دست دادن دو پا و یک دستش در جبهه، راضی است به رضای حق.(آسیه)که زن مردی است با اخلاق و دارایی فرعون گون.و در انتها (رسول) که فرستاده ای است از طرف…. با اینکه بخش هایی از این کتاب به دردهای مگوی مردان جنگ اشاره دارد ،اصل داستان در مورد آمال و آرزوهای زنان گره خورده به جنگ است و زحماتی که در این راستا به دوش کشیده اند.
سلامتی همه جانبازان و رفع خستگی از دل و جان مادران و همسرانشان صلوات.
نوشته شده به قلم دوست خوبم « م.رمضانی طلبه.»
سلام.
ممنونم از معرفی کتاب
یکصد و سی و سه بار، می زنم دخیل عشق
بعد هر چه باد باد، می زنم به نیل عشق
نیمه شب برای تو، حرف تازه می زنم
با زبان گریه و لهجه ی اصیل عشق
من فرار کرده ام تا ضریح چشم تو
می دهی پناه من؟ می شوی کفیل عشق؟
وقت پر کشیدن است در مسیر باز نور
آسمان و پنجره ،بهترین دلیل عشق
حال که به جشن تو، دعوتی دوباره ام
هدیه کن به کام من، تین و زنجبیل عشق
شک نمی کنم که تو، دست رد نمی زنی
روی دست خسته ام ، ای بزرگ ایل عشق
یا عباس بن علی علیه السلام
ای سردار عشق دخیل
دخیلک یا عباس
فرم در حال بارگذاری ...