« دیدار اعضای شورای دانش آموزی دبستان دخترانه علوی از مدرسه علمیه کوثرنظر اسلام درباره شب یلدا »

برای پیروزی یک کمربند فکری داشته باشید 

 

يک بيان نوراني در نهج البلاغه است که برگرفته از قرآن است؛ در قرآن کريم کسي که جيبش خالي است کيفش خالي است گاهي به فقير گاهي به مسکين، گاهي به ﴿خَشْيَةَ إِمْلاق﴾, ياد مي‌کند.

 

در نهج البلاغه هم که «إِذَا أَمْلَقْتُمْ‏ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَة» ببينيد هرگز تعبير به گدايي و نداري و اينها نيست، چون نداري يعني نداری، بار علمي و آثار ديگري ندارد؛ اما «املاق»؛ يعني چاپلوسي و تملّق!

 

کسي که جيبش خالي است کيفش خالي است ناچار به تملّق است. اينکه فرمود: ﴿وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاق﴾, نگفت «خشية فقدانٍ» از گراني و نداري! ترس از تملّق؛ انساني که جيبش خالي است اهل املاق و تملّق و چاپلوسي است.

فرمود شما عزيز و کريم هستي، مبادا ـ خداي ناکرده ـ از کسي تملّق کني، چاپلوسي کني. وجود مبارک حضرت امير هم در نهج البلاغه فرمود: «إِذَا أَمْلَقْتُمْ‏ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَة»، اگر خشية املاق است، در آستانه اين هستيد که ـ خداي ناکرده ـ تملّق بگوييد و چاپلوسي کنيد فوراً با خدا تجارت کنيد و صدقه بدهيد. حالا صدقه، مهم‌ترين صدقه صدقات علمي و فکري است که آدم بتواند جان عده‌اي را با راهنماييهاي علمي حلّ کند. نشد، صدقه مالي بدهد؛ «إِذَا أَمْلَقْتُمْ‏ فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَة».

 

اينجا حضرت فرمود شما کمربندي بايد داشته باشيد؛ حالا مي‌خواهيد يک مسئله رياضي حلّ کنيد آن کمربند متقن قواعد رياضي کمربند شماست. بخواهيد مسئله فقهي حلّ کنيد، آن منابع و مباني قوي فقهي کمربند شماست که بيگانه نيايد و آشنا نرود، شما بسته‌بندي کنيد و تحويل بدهيد.

 

فرمود «حزم و زيرکي» به اين معناست. اين کمربند را مي‌گويند «حازم». تنگ اسب را مي‌گويند «حازم» که بار نيفتد. کمر هم آسيب نبيند، اين را مي‌گويند «حازم» و اين مبناي فکري کمربند است.

فرمود اگر مي‌خواهيد پيروز باشيد چه در مسائل خانوادگي، چه در مسائل اجتماعي، چه در مسائل سياسي يک کمربند فکري بايد داشته باشيد. «الظَّفَرُ بِالْحَزْمِ وَ الْحَزْمُ بِإِجَالَةِ الرَّأْيِ»؛ يک آدم بسته و متحرّک و ساکن، اين شخص جامد است.

فرمود شما بايد چندين مبنا را فحص کنيد تا کمربندتان را پيدا کنيد، بايد جولان بدهيد، فکر بدهيد؛ فکر بسته هرگز به کمربند دسترسي پيدا نمي‌کند. بايد جَولان داشته باشيد مباني ديگران را، منابع ديگران را، نقد ديگران را، اشکالات و تأييد و تقويت ديگران را همه را دور بزنيد تا کمربندي انتخاب بکنيد و دور انديشه خود را ببنديد.

يک انسان بسته‌فکر چگونه مي‌تواند کمربندي درست کند؟! فرمود ظفر به حزم است و حزم به اجاله رأي است و رأي به تحصين اسرار است، تحصين اسرار. «حصن»؛ يعني قلعه و دژ. يک قلعه اساسي است به نام «کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِي‏» که در حديث نوراني «سلسلة الذهب» امام رضا(سلام الله عليه) هست، فرمود اين دژ قلعه است و دژبان آن هم خداست، چون خدا فرمود: «کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِي»، هر کس هم وارد اين حصن شد و اين کلمه را گفت، اين حصن چون حصن من است من دژبان او هستم.

نه او به خودش اجازه مي‌دهد که بيراهه برود و نه اجازه مي‌دهد راه کسي را ببندد، چون وارد قلعه شد و امام هشتم هم فرمود امامت و رسالت و ولايت اين درِ ورودي است؛ يعني اگر وجود مبارک پيغمبر درباره حضرت امير(عليهما السلام) فرمود: «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌ بَابُهَا»;خود اين چهارده معصوم، خود نبيّ و رسول و وليّ و امام معصوم اينها باب توحيد هستند، از اين راه انسان مي‌تواند موحّد بشود خدا را بشناسد، اينها دَر هستند، شرط هستند: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِن شُرُوطِهَا». اين يک حصن است.

دوم اينکه انسان راز خود را براي هر کسي باز نمي‌کند. مهم‌ترين راه براي پيروزمندي يک متفکر از دخالت وساوس اين است که راه خود را براي شيطان باز نکند. اين يعني چه؟ اگر کسي بيراهه رفت و ـ خداي ناکرده ـ مال حرام خورد، او شريک اوست و شريک در تمام کارهاي انسان راه پيدا مي‌کند. مگر ممکن است کسي مال حرام بخورد و شيطان شريک انديشه او نشود؟ اين سيزده قسم مغالطه همه از شيطان است، وگرنه نه از طرف فرشته‌هاست نه از طرف انبياست. ﴿إِنَّ الشَّياطينَ لَيُوحُونَ إِلى‏ أَوْلِيائِهِمْ لِيُجادِلُوكُم﴾همين است.

 

آیت الله جوادی آملی ۹/۲۹/ ۹۷

   شنبه 1 دی 1397


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 761
  • دیروز: 2669
  • 7 روز قبل: 10195
  • 1 ماه قبل: 46671
  • کل بازدیدها: 888117
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 23
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1