« آثار نهضت عاشورابررسی تحریفات واقعه کربلا »

رمز جاودانگی انقلاب حسینی :

 

رمز جاودانگی عاشورا

 

 

در تاریخ نبردها و کشتارهای بسیاری ثبت شده است که در برخی از آنها به مراتب جنایت بارتر،فجیع تر و گسترده تر از حادثه عاشورا بوده و در آنها چندین برابر شهدای کربلا به خاک و خون کشیده شده اند،اما  همه ی آن جنگ ها و جنایت ها در لابه لای کتاب های تاریخ دفن شده است و محققان باید نبش تاریخ کنند تا زوایای تاریک آنها روشن و دانسته شود که در قرن های گذشته بر این مرز و بوم چه گذشته است.صرف مظلوم بودن افراد مقتول ،موجب ماندن آنان در حافظه ی روزگار نمی شود.بسیاری از مظلومان و ستم دیدگان تاریخ فراموش شده اند و اکنون نامی از آنا بر جای نمانده است؛کسی که برای کشور گشایی وهدف های غیر خدایی می جنگد، در تاریخ مدفون می شود.

 

تنها واقعه ای که چونان نگینی بر انگشتری تاریخ می درخشد و قدر اول آسمان جهاد و اجتهاد و قیام و اقدام است،همانا واقعه عاشورا است؛زیرا سالار شهیدان برای احیای دین خدا قیام کرد و از آنجا که دین الهی   “حی لایموت” است ؛ احیاگر دین هرگز نمی میرد و نامش برای همیشه بر جریره عالم بشریت ثبت است.

 

پس از واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش،امویان چنین می پنداشتند که اسلام نابود شده است و دیگر نشانی از آن بر جای نخواهد ماند . یزید سر خوش از این پندار خام ،طبل نابودی دین برکوفت و چنین می گفت:که دین و حکومت از بازیچه های بنی هاشم بود و اکنون جز افسانه ای از آن بر جای نمانده است.

 

نه وحی نازل شده و نه خبری آمده است؛ولی پس از سخنان گهر بار و حماسی امام سجاد(ع) و زینب (ع) یاوه های امویان باطل شد و دین زندگی جاوید یافت.

 

زینب کبری (ع)در دربار شام به امویان فرمودند:به خدا سوگند! هر نیرنگی به کار ببندید،هرگز نخواهید توانست نام و یاد ما را از خاطره ها بزدایید.این سخن در اوج قدرت امویان بیان شد.

 

هنگامی که کاروان  اسیران حادثه عاشورا به دروازه شام رسیدند،مردی از امام سجاد پرسید:در نبرد کربلا چه کسی پیروز شد؟امام در پاسخ فرمودند :برای آگاهی از این امر،ببین هنگام اذان و اقامه نام چه کسی را می بری؛"اذا اردت ان تعلم من غلب و دخل وقت الصلوه فاذن ثم اقم”

نام امام حسین(ع) از پس غبار سالیان و قرون ،همچنان شهره ی جهان است و به آزادگان سراسر گیتی فروغ امید می بخشد

همه اینها نشان دهنده پیروزی خاندان پیامبر(ص)در کربلاست؛زیرا با وجود گذشت سالیان دراز نام و یاد و هدفشان زنده و پاینده است.

پس فلسفه  جاودانگی عاشورا را می توان در مورد بررسی قرار داد:

 

1-پاداش شهادت و جان فشانی در راه خدا:

 

برای انسان های موحد چیزی بالاتر از آن نیست که نعمت وجود را در راه رضای مبعود به  گیرند و در راه خدا فدا شوند.آمادگی برای فدا شدن ،نشانه ی صدق انسان در راه محبت خداست.خدا مشتری جان ها و مال هاست و در برابر آن بهشت را وعده داده است.

اولیای خدا در برابر پروردگار برای خود هیچ شانی قائل نیستند و اگر دین الهی نیازمند مال و جان و حتی آبروی آنان باشد ،از نثار آن مضایقه ای نمی کنند.عزت و عظمت و ارزش دین،تا حدی است که برای بقای آن،ریزترین انسانهای پاک و حجت های الهی فدا می شوند و این ایثار را ادای حق الهی می شمارند.

در دوره ای که دین خدا در معرض زوال بود و جهالت و غفلت مردم ،زمینه اضمحلال مکتب شده بود،امام حسین (ع) حاضر شد برای بیداری و آگاهی مردم بر اساس خواسته و عمل به تکلیف ،قربانی  شود و یاران و فرزندانش نیز قربانی این راه گردند و زنان و خردسالان نیز اسیر شوند و برای رضای خدا همه ی     سختی ها و معایب دردناک و طاقت فرسا را تحمل کرد.در فرهنگ الهی،مقام شهادت بالاترین مقام است.پیامبر اسلام (ص)می فرماید:

فوق کل ذی بر بر حتی یقتل فی سبیل الله”  همانا بالای هر نیکی نیکوتری است،جز مقام شهادت در راه خدا.

بر اساس این روایت ،برترین مقام نیک ،شهادت در راه خداست.در فرهنگ الهی خداوند بالاترین اجر و مزد را برای مقام شهادت قرار داده است.

 

2-الگو گیری همه جانبه از قیام عاشورا:

 

مهمترین هدف از جاودانگی نهضت عاشورا،ارائه سرمشق از این نهضت است.که اساسی ترین بعد حادثه ی عاشورا است.الگوگیری از قیام عاشورا،یعنی گفتار و رفتار عاشوراییان را در زندگی فردی و اجتماعی خویش الگو و اسوه قرار دادن.

در نهضت عاشورا با قهرمان ها و الگوهایی روبرو هستیم که با گفتار و رفتار خود حادثه ای بس بزرگ آفریدند،حادثه ای که می تواند برای شیعیان و مسلمانان و حتی همه جهانیان الگوی مناسب و کارآمد و بهترین وسیله پند آموزی باشد.

با پایان یافتن دوران حکوممت ننگین معاویه،زمام حکومت اسلامی به دست پست ترین چهره ی اموی یعنی یزید فرزند نابکار معاویه افتاد.با روی کار آمدن یزید دین و ارزش های دینی در مخاطره ی جدی قرار گرفت ،به طور علنی حق پایمال می شد و از باطل جلوگیری نمی شد و سنت و سیره ی واقعی رسول خدا(ص)فراموش و بدعت هایی با نام اسلام جایگزین گشت.

امام حسین(ع)در چنین شرایطی نه تنها حاضر نبود حکومت نگین یزید را به رسمیت بشناسد و با او سازش کند بلکه با مشاهده انحراف علنی حاکم غاصب از مسیر اسلام و به بیراهه کشانیدن اساس و تاریخ اسلام و ماهیت آن ،تشخیص داده شد که جز با قیام خونین و حماسه ای عظیم نمی توان جلو این انحراف را گرفت و احیای دین و هدایت مسلمین و بیداری آنان منوط به این حرکت خداپسندانه است.امام حسین(ع) قیام کرد و انقلاب عاشورا در تاریخ را ثبت نمود و جهان اسلام را تکان داد.این قیام علاوه بر ابعاد مهم و نتایج ثمر بخش آن تا صحنه ی قیامت حماسه ای جاوید است که مسیر تاریخ اسلام را عوض کرد و مبارزه بین حق و باطل را به خوبی به نمایش گذاشت.

قیام امام حسین(ع)باید از ابعاد گوناگون مادی و معنوی فردی و اجتماعی اخلاق سیاسی و نظامی و فرهنگی: الگو و سرمشق باشد آن هم نه در هر برهه ای از زمان و مکان و سرزمینی خاص ،چرا که در ادبیات عاشورا آمده است :

“کل یوم عاشورا کل عرض کربلا و کل شهر محرم” یعنی درگیری حق جویان و عدالت خواهان با باطل و ستمگران همیشگی است،و رویداد عاشورا در تاریخ همواره قابل تکرار است.

از این رو عاشورا رسالت بزرگی را بر دوش همه ی دینداران به ویژه افراد آگاه جامعه نهاده است،همگان پس از شناخت ابعاد آن موظفند خود و جامعه ی خود را با آن مقایسه کنند و از آن الگو بگیرند.

 

حق محوری نهضت عاشورا:

 

استواری نهضت عاشورا بر محور و پایه ی حق ،از عوامل موثر جاودانگی آن به شمار می آید و این تضمینی است که قرآن کریم آن را در سوره رعد آیه 17 بیان فرموده از مصادیق بارز حق وحق طلبی ،نهضت عاشورای حسینی(ع)به شمار می آید که در جهت تبعیین این مهم و تطبیق آیه ی فوق بر حادثه کربلا پیرامون چهار محور زیر بحث می شود:

1-نبرد حق و باطل:

بر اساس آیات و روایات و نیز شواهد تاریخی به یقین دین حق است که پیروز است و غلبه ی نهایی با حق است و عدل بر ظلم و خیر بر شر چیره خواهد شد و دین و ایمان بر کفر غلبه خواهد داشت.از جمله آیه قرآنی در این زمینه:

“هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الخق لظهره عل الدین کله و لو کره المشرکون"او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاده تا آن را بر همه ی آیین ها غالب گرداند،هر چند مشرکان کرامت داشته باشند. « 1.قرآن کریم ،توبه،آیه 33»

 

2- پایداری و دوام حق :

 

3- پیروزی نهضت عاشور؛که به دو نوع تقسیم می شود:

         I.            غلبه نظامی و ظاهری

       II.            غلبه اعتقادی و فکری

 

4-شواهد حق محوری نهضت عاشورا

الف)حسین محبوب دل ها و مهمان قلب ها

از جمله پاداش ارزنده ای که از جانب خداوند متعال به مومنان و نیکوکاران وعده داده شده است ،محبویت در نظر خلق است.ایمان و عمل صالح جاذبه و کشش عجیبی دارد.اعتقاد به یگانگی خدا و دعوت پیامبران که بازتابش در روح و فکر و گفتار و کردار انسان به صورت اخلاق عالی انسانی ،تقوا و پاکی و درستی و امانت و شجاعت و ایثار و گذشت تجلی می کند،همچون نیروهای عظیم مغناطیسی و کشنده و رباینده است.در حقیقت این نخستین پاداشی است که خدا به مومنان می دهد که دامنه اش از دنیا به سرای دیگر کشانده می شود.

بسیار دیده ایم هنگامی که اینگونه افراد پاک چشم از جهان می بندند،دیده ها برای آنان گریان می شود و هرچند در ظاهر جاه و مقام اجتماعی نداشته باشند باز مردم جای آن را خالی می بینند و خود را عزادار می دانند.این همان پاداش الهی برای مومنان راستین و صالحان است که در آیه قرآنی به آن اشاره شده است:

“ان الذین آمنو و عملو الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا” همانا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند،بزودی خداوند رحمان،محبتبی برای آنان در دل ها قرار می دهد. « سوره مریم،آیه 96»

دوستی امر وجدانی است و همه ی انسانها با آن سر و کار دارند و ریشه اش در شناخت محبوب است

ب)محبت به اهل بیت (ع)و امام حسین(ع)

بر اساس مفاد فوق شعاع محبت بشری اهل بیت عصمت و طهارت (ع)را نیز در برمی گیرد که شخصیت حسن بن علی(ع)یکی از آنان است که به طور ویژه در قلب ها ساکن می شود و انسانهای حق گرا به او علاقه مند هستند و به او عشق می ورزند.

تایید این مطلب آنکه پیامبر اکرم (ص)وجود چنین محبتی را به فرزند دلبندش حسین بن علی (ع) دردل های اهل ایمان پیش بینی و از آن به عنوان محبت مکتوم یاد کرده است و می فرماید:

“ان الحسین فی بواطن المومنین محبه مکتومه” هر آیینه برای حسین (ع) در قلب های اهل ایمان محبتی پنهانی وجود دارد

نتیجه : این محبت و عشق حسینی در دل ها به گونه ای است که با ذکر نام و مصایب او قلب ها و احساسات پاک جریحه دار و توجه ها به نهضت بی نظیرش معطوف و مانع فراموش شدن آن واقعه غم بار می شود.هر سال با ورود ماه محرم بلکه در تمام سال میلیون ها انسان سر از پا نمی شناسند و عاشقانه در سوگش به عزا می نشینند. و در ماتمش اشک می ریزند.و از همین راه موجبات جاودانی نهضتش فراهم می آید.

 

 

بخشی ازمقاله سرکار خانم مریم منصور بیگی

   سه شنبه 2 مهر 1398


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 494
  • دیروز: 401
  • 7 روز قبل: 4963
  • 1 ماه قبل: 24946
  • کل بازدیدها: 841446
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 11
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1