یک انقلابی باید اهل فکر و اندیشه و مطالبه باشد
سرکار خانم لیلا رضایی از مبلغین مدرسه علمه کوثر ورامین در جلسه بصیرت افزایی که امروز در مدرسه علمیه کوثر برگزار شد با اشاره به دستاوردهای چهل ساله نقلاب اسلامی گفت : یک انقلابی باید اهل فکر و اندیشه و مطالبه باشد و اولین شاخص اعتقاد است . ناامیدی در جامعه زمانی می باشد که اعتقاد نباشد .
وی افزود : در چهل سالگی انقلاب دشمنان ملت از یک سو با افزایش فشارهای اقتصادی و از سویی نا امید کردن مردم از آینده تمام تلاش خود را برای نابودی انقلاب به کار گرفته اند .
لیلا رضایی با اشاره به سخنان رهبر مغظم انقلاب پیرامون انقلاب اسلامی اظهار داشت : رهبر معظم در مورد پیشرفت انقلاب می فرمایند : انقلاب پیش رفته , تکامل پیدا کرده لذا طبق آیه 24 سوره ابراهیم « أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ » اصل ثابت است , ریشه محکم است , این خصوصیت انقلاب می باشد .»اصل ثابت است , ریشه محکم است و این خصوصیت انقلاب است . بنابراین به اقتضای فشارها و سختی ها جامعه ایمانی و اسلامی پیرامون ولی از دوره مقاومت به دوره استقلامت انتقال یافته است .
رضایی گفت : دشمن برای دهه 50 انقلاب دو کار اساسی دارد تا امت را از سنگر اسلام به سنگر مقابل ببرد و مردم انقلاب را بشکنند .
لیلا رضایی با اشاره به دسیسه های دشمنان انقلاب گفت : از مهمترین اهداف دشمنان برای نابودی انقلاب رویگرداندن خانواده های شهدا از باورهای شهید است و دیگر هدف رویارویی حوزه های علمیه در مقابل انقلاب و اهداف انقلابی است .
رضایی در پایان گفت : در این برنامه ده ساله دشمن هدف ،مستضعفین و قشر متدین جامعه می باشند .
بیانات در دیدار مسئولان نظام و کنفرانس وحدت اسلامی
بشر دنبال فلاح است، دنبال رستگاری است. گرفتاری بشریّت از آغاز تا امروز، عبارت است از نبود عدالت، نبود رحمت، نبود هدایت. گمراهیهای گوناگون بشر، زندگی را بر آنها دشوار کرده است.
امروز هم بشریّت، محتاج همان سرچشمهی نور است؛ امروز هم بشریّت، محتاج این است که به دعوت نبیّ اکرم -که دعوت حق است، دعوت صدق است، دعوت رحمت است- پاسخ بگوید؛ اگر بشر به این مرحلهی از بلوغ فکری برسد که به دعوت نبیّ مکرّم اسلام پاسخ بدهد، گرفتاریهای بشر برطرف خواهد شد.
امروز هم حضور قدرتها و ظلمِ ناشی از بیباکی و تهوّر ۱ آنها در اَعمال مجرمانه، موجب شده است دنیا مثل آن روز «کاسِفَةُ النّور» و «ظاهِرَةُ الغُرور» باشد؛ امروز هم متأسّفانه بشریّت گرفتار است.
این گرفتاری، مخصوص دنیای اسلام نیست که از اسلام دور مانده است، [بلکه] همهی بشریّت گرفتارند؛ آن کشورهایی هم که بظاهر از پیشرفت تمدّنی و زرقوبرق دنیایی برخوردارند، بشدّت گرفتارند؛ این گرفتاری، ناشی از جهل است، ناشی از فریب است، ناشی از نبود عدالت است؛ و اسلام پاسخگوی همهی اینها است، اسلام تضمینکنندهی فلاح و رستگاری ملّتها است؛ ما مسلمانها باید این درس را بگیریم. البتّه این را نباید فراموش کرد که به توفیق الهی و به فضل الهی، جریان مقاومت در مقابل ظلم و زور، امروز در دنیا وجود دارد، متّکی به نام خدا و به اسلام. منطقهی ما یک نمونهی از آن است. امروز در منطقهی ما روحیهی بیداری اسلامی بر بسیاری از ملّتها و کشورها حاکم است.
اینکه شما ملاحظه میکنید قدرتمندان مستکبر دنیا، در رأس آنها آمریکای جنایتکار -شیطان بزرگ- نسبت به این منطقه حسّاس هستند، بهخاطر این است که در این منطقه روحیهی گرایش به اسلام و اقبال به اسلام و بیداری اسلامی بهطور واضح به چشم میخورد؛ اینها با بیداری ملّتهای مسلمان مخالفند، اینها از بیداری ملّتهای مسلمان میترسند.
در هرجایی که اسلام توانسته است بر دل و جانِ مردم مسلّط بشود، استکبار سیلی خورده و ما جدّاً معتقدیم که استکبار، بار دیگر از بیداری اسلامی در این منطقه سیلی خواهد خورد.
عرض ما به برادران مسلمان، به ملّتهای مسلمان، به روشنفکران دنیای اسلام، به علمای محترم دینی در کشورهای اسلامی همین است؛ این حرکت اسلامی را هرچه میتوانید تقویت کنید؛ راه نجات این منطقه تقویت بیداری اسلامی است، تقویت حرکت مقاومت اسلامی است.
این وظیفه متوجّه عموم آحاد ملّتهای مسلمان است؛ بخصوص علمای اسلام، بخصوص روشنفکران، نویسندگان، شعرا، دانشمندان، هنرمندان، نخبگان سیاسی؛ اینها موّظفند، اینها مخاطبند به خطاب دعوت پیامبر اسلام و هدایت اسلامی.
امروز این زمینه در دنیای اسلام پدید آمده است؛ بخصوص در این منطقهی غرب آسیا زمینهی بیداری اسلامی فراهم است؛ همه باید کمک کنند، این بیداری را به ثمر برسانند.
نصیحت ما به حکّام کشورهای اسلامی هم این است که به ولایت اسلام برگردند؛ تحت ولایةالله قرار بگیرند؛ ولایت آمریکا و ولایت طاغوت به کار آنها نخواهد آمد.
امروز متأسّفانه بعضی از کشورهای مسلمان منطقهی ما به جای ولایةالله، زیر عَلَم ولایت طاغوت سینه میزنند، به جای تبعیّت از اسلام و از نور قرآن، از آمریکا تبعیّت میکنند.
آمریکا هم بنا بر طبع استکباری خود، آنها را تحقیر میکند؛ شنیدید -همه شنیدند- که رئیسجمهور یاوهگوی آمریکا، حکّام سعودی را تشبیه کرد به گاو شیرده؛ این تحقیر است؛ این اهانت است؛ اهانت به مردم آن منطقه و مردم آن کشور است. اگر آلسعود از اهانت به خودشان بدشان نمیآید، خب به جهنّم، بدشان نیاید، اهانت بشوند؛ امّا این اهانت به مردم منطقه است، اهانت به ملّتهای مسلمان است. چرا باید حکّام اسلامی در دو حرکت جنایتآمیز که امروز متأسّفانه منطقهی ما را جریحهدار کرده است -یکی حرکت جنایتآمیز علیه فلسطینیها و دربارهی مسئلهی مهمّ فلسطین، یکی هم حرکت جنایتآمیز دربارهی یمن- با آمریکا همراه بشوند؟ این را هم مطمئن باشند که در هر دو قضیّه هم مطمئنّاً پیروزی با مردم فلسطین و مردم یمن است و آمریکا و تبعهی ۲ آمریکا در این قضیّه شکست خواهند خورد.
بوضوح امروز آمریکا، در این منطقه ضعیفتر از ده سال پیش و بیست سال پیش است؛ بوضوح رژیمِ صهیونیستیِ خبیث، امروز ضعیفتر از گذشته است.
چند سال قبل از این، رژیم صهیونیستی در مقابل حزبالله لبنان شکست خورد؛ ۳۳ روز توانست مقاومت بکند و بعد شکست خورد؛ دو سال بعد از آن در مقابل فلسطینیها ۲۲ روز توانست مقاومت کند و شکست خورد؛ چند سال بعد در مقابل مردم مظلوم غزّه ۸ روز توانست مقاومت بکند و شکست خورد؛ در همین هفتهی اخیر ۲ روز توانست مقاومت بکند و شکست خورد؛ این ضعف رژیم صهیونیستی است، ضعفِ روزافزون رژیم صهیونیستی است.
ملّتهایی که فکری دارند، هویّتی دارند، انگیزهای دارند، متّکی به خدا هستند، متوکّل علیالله هستند، میایستند و خدای متعال به آنها کمک خواهد کرد.
وَلَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لایَجِدونَ وَلِیًّا وَلا نَصیرًا * سُنَّةَ اللهِ الَّتی قَدخَلَت مِن قَبلُ وَلَن تَجِـدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبدیلا؛ ۳ این سنّت الهی است؛ اگر مسلمانها بِایستند، بر همهی سازوبرگ قدرتهای طاغوتی و مستکبر پیروز خواهند شد. امروز مردم یمن سختترین شکنجهها را دارند از ناحیهی دولت سعودی و همراهانش و آمریکا -پشتیبانش- تحمّل میکنند لکن بدانید قطعاً ملّت یمن و انصارالله پیروز خواهند شد؛ آنها شکست نمیخورند؛ ملّت فلسطین شکست نمیخورند؛ تنها راه، مقاومت است و آن چیزی که امروز آمریکا را و متحدّینش را دستپاچه کرده که به حرفهای یاوه متوسّل میشوند، به کارهای غلط متوسّل میشوند، ایستادگی ملّتهای مسلمان است و این ایستادگی نتیجه خواهد داد. برادران عزیز، خواهران عزیز! ملّت ایران چهل سال است که مقاومت میکند.
ما در روز اوّل مثل یک نهال باریکی بودیم، آسیبپذیر بودیم؛ به برکت نام مبارک پیامبر و به برکت هدایت امام بزرگوار، توانستیم ایستادگی کنیم؛ البتّه شهید دادیم، سختی کشیدیم، امّا ایستادگی کردیم. امروز ملّت ایران و کشور ایران یک درخت تناور است؛ امروز آمریکا و رژیم صهیونیستی غلط میکنند که ملّت ایران را تهدید کنند؛ تهدیدهای آنها، حرکات آنها، خباثتهای آنها تا امروز شکست خورده است، از این پس هم شکست خواهد خورد؛ تحریم هم شکست خواهد خورد، سیاستهایشان هم شکست خواهد خورد؛ به برکت مقاومت. مقاومت هم جز در سایهی ایمان بالله و اتّکاء بالله و اعتماد به وعدهی الهی ممکن نیست؛ خدای متعال وعده فرموده است، با تأکید فرموده است: وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛ ۴. با تأکید، وعدهی نصرت داده است؛ این وعده تحقّق پیدا خواهد کرد.
اگر چنانچه ما خودمان را اصلاح کنیم، به وعدهی الهی با چشم حُسنظن نگاه کنیم نه با سوءظن، پیروز خواهیم شد. سوءظنّ به وعدهی الهی مال کفّار است؛ الظّانّینَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم؛ ۵ این کسانی که به وعدهی الهی سوءظن دارند، معلوم است که از وعدهی الهی سود نخواهند برد.
ملّت ایران حسنظنّ خود به وعدهی الهی را اثبات کرده است؛ ایستاده است. به ما حملهی نظامی هم شد، تحریم هم شدیم، نفوذ عوامل جاسوسی هم اتّفاق افتاد، شهید هم دادیم، امّا ملّت ایران مثل کوه ایستاد و توانست خود را مستحکم و پایدار کند! امروز این شجرهی طیّبه -شجرهی طیّبهی جمهوری اسلامی و ملّت ایران- شجرهی طیّبهای است که «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماء».۶ روزبهروز به فضل الهی ما پیشرفت کردیم، روزبهروز قویتر شدیم؛ بعد از این هم همین خواهد بود؛ و این نسخهِی حرکت مسلمین و پیشرفت مسلمین در دنیای اسلام است.
رحمت خدا بر امام بزرگوار ما که او این راه را جلوی پای ما باز کرد، و رحمت خدا بر شهیدان عزیز ما که آنها بودند که جان خودشان را در این راه گذاشتند و توفیقات را برای ملّت ایران به وجود آوردند؛ انشاءالله در آینده هم همین خواهد بود. [اگر] برادران مسلمان، وحدت را، اتّحاد را، یکزبانی را، یکدلی را در همهی منطقهی اسلامی در نظر بگیرند، بر همهی این توطئهها انشاءالله غالب خواهند شد به فضل الهی.
۱) گستاخی، بیپروایی
۲) دنبالهروها، پیرویکنندگان
۳) سورهی فتح، آیات ۲۲ و ۲۳؛ «و اگر کسانى که کافر شدند، به جنگ با شما برخیزند، قطعاً پشت خواهند کرد و دیگر یار و یاورى نخواهند یافت. سنّت الهى از پیش همین بوده و در سنّت الهى هرگز تغییرى نخواهى یافت.»
۴) سورهی حج، بخشی از آیهی ۴۰؛ «… و قطعاً خدا به کسىکه [دین] او را یارى میکند، یارى میدهد …»
۵) سورهی فتح، آیهی ۶؛ «… به خدا گمان بد بردهاند؛ بَدِ زمانه بر آنان باد، و خدا بر ایشان خشم نموده و لعنتشان کرده …»
۶) سورهی ابراهیم، بخشی از آیهی ۲۴؛ «… ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است.»
پایه گذار وحدت شیعه سنی چه کسی است؟!
برخی گمان میکنند امام خمینی(ره) یا حتی آیت الله بروجردی، مبدع و بنیانگذار وحدت شیعه و سنی هستند. (با توجه به اقدامات متعدد و برجسته شان) اما سابقه وحدت شیعه و سنی نه تنها در بین علمای سبق وجود داشته که اولین اسوه وحدت، شخص امیرالمومنین علی(ع) است.
برخلاف تصور عام سکوت حضرت علی (ع) در دوران خلفای راشدین ابدا به معنای انزوا و گوشه نشینی و بی تفاوتی و قهر و غضب نبوده است.
امام علی(ع) در دوره سه خلیفه، بهترین نمودهای عینی و عملی وحدت مسلمانان را در تاریخ اسلام ثبت کردند.
در اولین گام وحدت، امیرالمومنین از حق شخصی خویش به خاطر حفظ وحدت مسلمین گذشتند و سالها مصیبت ها و رنجهای زمانه را هم بدان سبب تحمل نمودند.
در اولین بزنگاه تفرقه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، در سقیفه، ابوسفیان که شم سیاسی نیرومندی داشت و زمینه اختلاف را فراهم می دید، مستقیما به درب خانه علی(ع) رفته و به وی پیشنهاد کرد که «دستت را بده تا من با تو بیعت کنم که اگر من با تو بیعت کنم، همه فرزندان عبد مناف و بعد قریش و سرانجام همه عرب تو را به فرمانروایی می پذیرند.» و امام علی(ع) که از هدف فتنه انگیزانه ابوسفیان در ایجاد تفرقه و آشوب برای خشکاندن نهال نوپای اسلام و بازگرداندن جاهلیت به خوبی آگاه بود، ضمن رد این پیشنهاد به وی فرمود: «تو به جز فتنه و آشوب، هدف دیگری نداری.تو مدتها بدخواه اسلام بوده ای. مرا به نصیحت و سپاهیان تو نیازی نیست.»
امام علی(ع) با مشورت، همکاری و همفکری با خلفا تمام توان خویش را برای جلوگیری از انحراف اسلام پس از رسول خدا(ص) به کار بستند.
ابوبکر در بزنگاههای مختلف (جنگ با مرتدین، در نبرد با رومیان، در مناظره با علمای یهود و نصاری و..) خود را مدیون مشورت ها و علم امیرالمومنین(ع) میدانست.
این از سانسورهای تاریخ اسلام است که علاوه بر مشاوره های علمی، نظامی، سیاسی، در طول خلافت عمر بن خطاب، حضرت علی(ع) سه بار (به هنگام عزیمت خلیفه دوم به شام، در ابتدای جنگ قادسیه و عزیمت او به بیت المقدس) جانشینی عُمر در مدینه و اداره این شهر را می پذیرد. صرفا برای حفظ اسلام. وحدت از این بالاتر؟!
حضرت علی در عصر خلیفه سوم، افزون بر مشاوره های معمول، در برابر ناراضیان خلیفه نیز نقش میانجی گری را به عهده داشت و هنگام محاصره خانه عثمان و بستن آب بر وی، به خلیفه آب رساند و فرزندان جگرگوشه اش حسنین(ع) را برای حفاظت از او به درِ خانه اش فرستاد.
این از بزرگترین ظلمهای دوستان نادان و دشمنان آگاه به حضرت علی(ع) است که این محور وحدت شیعه و سنی به محور تفرقه بدل شود. چه خوب که شیعه درست پا بر جای پای اهلبیت(ع) گذارد و نه پیش و نه پس از آن. در عمل و نه در حرف.
منابع در: http://yon.ir/57sN
صد سال پیش در ایران چه خبر بود؛ کشتار آنفلوآنزای اسپانیایی
بی بی سی فارسی ادعا کرده است که صد سال پیش ۹ میلیون از مردم ایران نه بر اثر قحطی و گرسنگی ناشی از احتکار انگلستان بلکه بر اثر آنفلانزای اسپانیایی جان خود را از دست داده اند . برای پی بردن به این مسئله مهم تاریخی که شاید بتوان آن را یک تحریف تاریخی از طرف بی بی سی خواند لازم است چند مورد را بررسی کنیم :
متن منتشر شده توسط بی بی سی فارسی :
جنگ جهانی اول یکی از مرگبارترین رویدادهای تاریخ بشر است، شمار قربانیان آن حدود ده میلیون نظامی، هفت میلیون غیر نظامی و ۲۰ میلیون مجروح تخمین زده شده است.
اما این جنگ در سال آخر خود شاهد شیوع یکی از مرگبارترین همهگیریهای تاریخ بود؛ آنفلوآنزای اسپانیایی که تقریبا سراسر دنیا را گرفت و شمار قربانیان آن را بیش از پنجاه میلیون نفر تخمین زدهاند.
با اینکه در آن زمان میکروب به عنوان عامل بیماریهای عفونی کشف شده بود اما تقریبا یک دهه بعد ویروس عامل این بیماری شناسایی شد. مقایسه تلفات جنگ تقریبا چهار ساله با جهانگیری آنفلوآنزای اسپانیایی که حدود سه سال طول کشید نشان میدهد آنفلوآنزای اسپانیایی چه کشتاری کرده است.
آنفلوآنزای اسپانیایی پانصد میلیون نفر- یک سوم جمعیت دنیا را مبتلا کرد و تقریبا به اندازه قربانیان مستقیم جنگ کشته به جا گذاشت. برخی محققان معتقدند چون اولین مورد بیماری در اسپانیا گزارش شد این آنفلوآنزا به اسپانیایی شهرت پیدا کرد.
بعضی دیگر میگویند سانسور زمان جنگ باعث شد این بیماری در فرانسه، بریتانیا و آلمان آزادانه گزارش نشود اما بیماری در اسپانیا که در جنگ بیطرف بود آزادانهتر گزارش میشد و این تصور ایجاد شد که بیماری در آنجا شدیدتر است بنابراین لقب اسپانیایی گرفت.
داوطلبان صلیب سرخ برای مقابله با آنفلوآنزای اسپانیایی در آمریکا ۱۹۱۸ ایران نهتنها از این همهگیری مستثنی نبود بلکه یکی از بالاترین آمارهای مرگ بر اثر این بیماری را در دنیا داشت.
سر آرنولد ویلسون در کتاب پرشیا مینویسد: “با وجود اینکه بیماریهای عفونی مثل طاعون خیارکی، وبا و گونهای آنفلوآنزا بین ۱۹۱۸ و ۱۹۲۰ دنیار را درنوردید، در پرشیا (ایران) همهگیر شدند و بیش از جنگ چهارساله جان انسانها را گرفتند، شواهد ناچیزی در پرشیا در دسترس است.”
عباس میلانی در کتاب شاه مینویسد: “در آن روزها، وبا و آنفلوآنزا، اعتیاد و گرسنگی در مملکت بیداد میکرد. اسطقس بهداشتی جامعه در آن روزها سخت علیل و بیمار بود. به روایتی در دو دهه اول قرن بیستم ایران دستکم یک دهم و شاید چهل درصد جمعیت خود را در نتیجه انواع بیماریهای واگیر، قحطی و جنگ از دست داد.”
“در واقع سال ۱۹۱۹، یعنی سال تولد محمدرضا [شاه]، اوج رواج بیماری مرگزایی بود که گرچه از آمریکا آغازیده بود، اما به آنفلوآنزای اسپانیایی شهرت دارد. میگویند مرگبارترین ویروس تاریخ بود و چه بسا چیزی حدود صد میلیون قربانی گرفت.
به دیگر سخن حتی از طاعون کشندهتر بود. ابعاد دقیق کشتار این بیماری در ایران روشن نیست. اهل خبرت، اما، بر این باورند که قحطی، کثیفی آب، اعتیاد و فقدان امکانات پزشکی دست به دست هم داد و این بیماری را در ایران حتی کشندهتر کرد.” جامعترین تحقیق را درباره شیوع آنفلوآنزای اسپانیایی در ایران در طول جنگ جهانی اول را دکتر امیر اصلان افخمی انجام داده است.
دکتر افخمی مینویسد برخلاف سایر نقاط دنیا که بیشتر قربانیان آنفلوآنزای اسپانیایی شهرنشینان بودند در ایران این بیماری در روستاها بیشتر قربانی گرفت.
دکتر افخمی “شرایط اجتماعی” ایران را مهمترین دلیل برای تلفات زیاد آنفلوآنزای اسپانیایی در ایران میداند و به طور مشخص و مفصل به “قحطی، اعتیاد به تریاک، مالاریا و کمخونی (آنمی)” اشاره میکند ..۱
آنفلانزای اسپانیایی
در قرن بیستم ویروس آنفلوآنزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۸ شیوع پیدا کرد و عامل مرگ بیش از ۴۰ درصد از سربازان آمریکایی در این جنگ بود. همچنین آنفلوآنزای آسیایی در سال ۱۹۵۸، و آنفلوآنزای هنگ کنگی در سال ۱۹۶۸ نیز در کنار آن در مجموع بیش از یک میلیون مرگ را سبب شدهاند.
تا امروز آمار مرگ و میر یک سیر نزولی را طی کردهاست. به این صورت که در آغاز فعالیت این ویروس مرگهای دسته جمعی حتی ۴۰ میلیون نفر در یکسال گزارش شدهاست اما به مرور کاهش یافت. امروزه گونههای جدیدتر این ویروس مانند آنفلوآنزای پرندگان یا آنفلوآنزای خوکی نیز ظهور کردهاند.۲
علت مرگ ایرانیان در جنگ
جنگ موجب ویرانی مناطق زیادی از کشور شد و اثر نامطلوبی بر اقتصاد ایران گذاشت. با این همه شدت سختی های برآمده از جنگ در زمستان 1297 ش/ 1919م، رخ نمود و با بروز قحطی و بیماری مشکلات افزایش یافت و تعداد زیادی از ایرانیان جان باختند. درباره این سختیها و اوضاع اجتماعی ایران به ویژه قحطیهای پدید آمده در دوران جنگ و شیوع بیماریهای ساری، پژوهشی مستقل انجام نشده و آنچه در این باره به ویژه تلف شدن عده زیادی از ایرانیان نوشته شده اغلب افواهی هستند و کمتر بر مشاهده مستقیم و دقیق تکیه داشتهاند.
با وجود این در لابهلای همین آثار مطالبی دقیق و در خور توجه درباره موضوع پژوهش حاضر آمده که البته تعداد آنها بسیار کم و انگشت شمار است که در بخش پیشینه تحقیق و معرفی و نقد منابع و مآخذ به آنها اشاره شده است.
در این میان کتاب قحطی بزرگ تألیف محمدقلی مجد با ترجمه محمد کریمی نخستین تک نگاری و اثر مستقل درباره قحطی سالهای 1296-1298ش/ 1917- 1919م، است که نویسنده از آن به عنوان هولوکاست واقعی نام برده است.
محمدقلی مجد کتاب خود را با تکیه بر اسناد و گزارش های موجود در آرشیو وزارت امور خارجه آمریکا و اخبار و گزارش های منتشر شده در روزنامههای آن ایام به ویژه روزنامههای رعد و ایران تألیف کرده و از خاطرات افسران و فرماندهان انگلیسی نیز استفاده کرده است.
هدف اصلی وی از تألیف این کتاب نشان دادن رفتار ارتش انگلیس در ایران به عنوان مسبب اصلی قحطی بزرگ بود. او تأکید میکند این قحطی هنگامی رخ داد که سراسر ایران در تصرف نظامی انگلیسیها بود، و آنها نه تنها کاری برای مبارزه با قحطی و کمک به مردم ایران نکردند بلکه عملکردشان وضع را وخیمتر نمود و موجب مرگ ایرانیها شد.
مجد معتقد است درست در زمانی که مردم ایران به دلیل قحطی و گرسنگی هلاک میشدند، ارتش بریتانیا مشغول خرید مقادیر عظیمی غله و مواد خوراکی از بازار ایران بود و با این کار افزون بر افزایش قیمت مواد غذایی، مردم ایران را نیز از دستیابی به این مواد محروم کرد و در عین حال مانع ورود مواد غذائی و غله از آمریکا و هند و بین النهرین به ایران شد.
همچنین دولت انگلیس از پرداخت پول حاصل از فروش نفت ایران خودداری کرد و دولت ایران را در تنگنای بیشتری انداخت که همه این اقدامات را باید جنایت جنگی و نسل کشی به شمار آورد.
مجد بر این باور است که انگلیسیها از قحطی و نسلکشی به عنوان وسیله مناسبی استفاده کردند تا به طور کامل بر ایران مسلط و چیره شده و منابع ثروت آن را به یغما برند.
گذشته از کتاب مجد، در تعداد دیگری از پژوهش هایی که درباره جنگ جهانی اول و ارتباط آن با ایران انجام شده، دیده میشود اغلب پژوهشگران بنا بر بینش و گرایش سیاسی خود وقتی از قحط و غلای سالهای 1296- 1298ش، سخن به میان میآورند، با تک سبب بینی آشکار علت اصلی را معمولأ به گردن استبداد داخلی و بی کفایتی مسئولان کشوری انداخته یا بر عامل خارجی تکیه کرده و نقش دولتهای استعماری به ویژه بریتانیا را جلوه خاص داده و از دیگر علل و اسباب این پدیده ناخودآگاه غافل مانده اند.
به نظر میرسد علت اصلی آن نیز استفاده نکردن از اسناد مراکز آرشیوی داخل کشور است که اگر مورد بهره برداری قرار می گرفتند، بدیهی است باعث تغییر نگرش و رأی و نظر درباره این موضوع میشد.
در بررسی اولیه این پژوهش نیز درباره قحطیهای زمان جنگ جهانی اول به ویژه قحطی بزرگ سالهای سخت 1296-1298ش/ 1917-1919م، فرض ابتدایی این بود که مهمترین عامل قحطیها و تشدید آن در سالهای یاد شده حضور قوای بیگانه و اقدامات آنان به خصوص نیروهای نظامی انگلیسی بود که فعالیتهای آن در این باره را میتوان جنایت جنگی بر ضد غیر نظامیان به شمار آورد و از آن به عنوان یکی از بزرگ ترین نسل کشیهای سده بیستم میلادی یاد کرد. در واقع ایران بزرگ ترین قربانی جنگ اول جهانی بود.
در نتیجه درک مفهوم تاریخ ایران پس از جنگ جهانی اول بدون آگاهی از این قحطی ناممکن و اساسأ به درستی قابل درک نخواهد بود.
زیرا انگلیسی ها از این قحطی و نسل کشی به عنوان وسیله ای برای تسلط بر ایران استفاده کرده و بدین طریق حضور استعماری خود را در دوران پهلوی در ایران استمرار بخشیدند.۳
۱_ بی بی سی
۲_ ویکی پدیا
این منم مادر یمن
اینک آغوشم بهار نیست
این منم مادر یمن.
مصیبت عظمی دیده.
آهای مادران عصر جاهلیت با شمام!
از پس دیوارهای تاریخ صدایم را می شنوید؟!
کجایید تا ببینید زجر دیده تر از شما هم در دنیا، هست.
من یکی از همان دختران تا پای گور رفته و برگشته ام.
کاش همان روزها می گذاشتید پدر روی تنم خاک بریزد
کاش اینک اما من هم مادر شده ام و کودکی که قرار بود روز به روز در دامانم بپرورانمش ،گیسوانش را شانه کنم و با او تا ته شادی دنیا بدوم ،میان آغوشم روزهای (نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْ) خود را طی می کند.
آهای مادر! بیا و ببین دخترت در عصر مدعیان روشنفکری و سازمان حقوق بشر و بیانیه های آزادی، بیچاره تر از توست.
تو تا بالای مزار دخترانت می رفتی اما من مصیبت زده دستانم،آغوشم ،جایی که قرار بود بهار باشد،شده است خود خود مزار .
تو دیگر زیر خاک را ندیدی مادر .
اما من آنچه قرار است برای مردگان گور اتفاق افتد مقابل چشمان خونبارم مشاهده کردم.
آب شدن گوشت و رسیدن به استخوان و حالا پوست….
آه خدااا ! آیه ای نازل کن!
دیگر برای بشر(( بای ذنب…)) جواب نمی دهد انگار.
نوشته شده به قلم م.رمضانی طلبه
نقوی حسینی: دولت اهتمامی به حل مشکلات کشور ندارد
عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دولت اهتمامی به حل مشکلات کشور ندارد، گفت: مردم کشور را نابود شده و رها شده میبینند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سید حسین نقوی حسینی عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، امروز درباره کنوانسیون fatf در حوزه علمیه کوثر ورامین گفت: شورای نگهبان cft را خلاف شرع و خلاف قانون اساسی کشور اعلام و آن را رد کرد.
وی افزود: به طور قطع پس از بازگشت این قرارداد به مجلس، کمیسیون امینت نخواهد توانست اشکالات گرفته شده از سوی شورای نگهبان را رفع کند چرا که محتوای cft غیر قابل تغییر بوده از این رو مجدد به شورای نگهبان ارجاع داده میشود و پس از بازگشت دوباره به مجلس، رییس مجلس طبق آیین نامه این قرارداد را به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع میدهد و آنجا است که مجمع تشخیص میدهد ایران عضو این کنوانسیون بشود یا نشود.
نقوی حسینی درباره آثار اقتصادی، سیاسی، حقوقی cft، ابراز کرد: با توجه به تحریمهای ثانویه آمریکا که فوق cft است و ایران چه عضو cft باشد و چه نباشد عملا تحریمهای آمریکا بر ملت ایران حاکم خواهد بود لذا هیچ کشور عاقلی نمیآید تعهدات قطعی بدهد برای آن که عضو این کنوانسیون شود تا سود احتمالی دریافت کند.
عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: متاسفانه مسیری که امروز دولت برای مذاکره، گفتوگو و پذیرش شرایط غرب حرکت میکند ما را به اهدافمان نمیرساند بلکه مشکلاتمان را نیز افزایش میدهد بنابراین راهی جز اتکای به توان داخلی و فعال کردن داشتههای خودمان نداریم.
وی با استناد به نظرات مردم در زمینه نحوه مدیریت رییس جمهور، اظهار داشت: گاهی در دیدارهای مردمی، مردم به ما میگویند دولت کشور را نابود کرده او نه تنها کشورداری نمیکند بلکه کشور را رها کرده است؛ البته ما اعتقاد نداریم که همه چیز در کشور رها شده است ولی به یک معنا انسان احساس میکند که دولت به برخی از وظایف خود نمیپردازد.
امروز دخل و خرج کشور، درآمدها و هزینههای کشور دست دولت است بنابراین دولت در این زمینه مسؤولیت دارد.
نقوی حسینی ادامه داد: متاسفانه دولت اهتمامی برای حل مشکلات ندارد و از این ترکیب هم انتظاری جز این نیست که ما به پیشرفت نرسیم.
عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نقش مجلس را در رفع مشکلات کشور بسیار مهم دانست و گفت: امام راحل فرمودند: اگر مجلس اصلاح شود کشور اصلاح میشود؛ مجلس وظیفه دارد بر عملکرد دولت نظارت قوی داشته باشد تا قوانین تصویب شده از سوی مجلس توسط دولت اجرایی شود.
سه سفارش امروز رهبرانقلاب به جوانان
رهبر انقلاب، صبح امروز در دیدار دانشآموزان و دانشجویان:
به جوانان عزیز چند سفارش دارم:
اول اینکه دشمنی آمریکا را فراموش نکنید و فریب لبخند دشمن را نخورید. گاهی میگویند ما با ملت [ایران] دشمنی نداریم با دولت [ایران] دشمنی داریم؛ دروغ میگویند. دولت جمهوری اسلامی بدون ملت کارهای نیست. آمریکا قبل از انقلاب هم با ملت ایران دشمنی میکرد، منتها با عوامل خود در داخل.
سفارش دوم اینکه نظریهی «مقاومت در مقابل دشمن قویپنجه» را تبلیغ کنید. این نظریه از لحاظ عملی و نظری درست است.
سفارش سوم اینکه شما جوانان، خود را در قبال مسئلهی پیشرفت کشور مسئول بدانید؛ ترس و تنبلی را کنار بگذارید و نوآوری را وظیفهی خود بدانید. بدانید آیندهی کشور و آیندهی ایران اسلامی بهمراتب بهتر و درخشانتر از گذشته است و در مناسبات جهانی دست برتر را خواهد داشت. این چیزی است که حتمی و قطعی است و در آن تردیدی نیست و شما این #آینده را به چشم خود خواهید دید. ۹۷/۸/۱۲
نامه تند آیتالله یزدی به آیتالله العظمی شبیری زنجانی در پی دیدار با سیدمحمد خاتمی + واکنشها
متن این نامه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم حضرت آیت الله شبیری زنجانی «دامت برکاته» سلام علیکم با احترام؛ ضمن عرض ارادت و تسلیت ایام اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، پیرو انتشار تصاویری در فضای مجازی از حضرتعالی در کنار برخی افراد مسئله دار که برای نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری احترامی قائل نیستند؛ بدین وسیله به عرض میرساند، این موضوع ناراحتی و تعجب مقلدین و حوزویان را در پی داشته است.
لازم به ذکراست، اینجانب نیز در دو مرحله با حضرتعالی مکاتباتی در مورد برخی از مسائل دیگر داشته ام که جواب قانع کننده ای دریافت نکردم؛ لذا این نامه رابه ناچار به صورت سرگشاده خدمتتان ارسال کردم چگونه میشود، حضرتعالی که فرصتی برای ملاقات با هیات رئیسه مجمع عمومی اساتید را ندارید، فرصت میکنید در منزل آقایی در تهران حاضر شوید و با این آقایان ملاقات داشته باشید!.
یادآور میشوم مقام و احترام شما در سایه احترام به نظام اسلامی حاکم، رهبری و شأن مرجعیت است، پس لازم است این احترام و شئون مرجعیت را رعایت فرموده و ترتیبی اتخاذ فرمائید این گونه مسائل دیگر تکرار نگردد.
ان شاء الله
واکنش ها :
نامه مسیح بروجردی به آیتالله العظمی شبیری زنجانی در پی نامه تند آیتالله یزدی
حجت الاسلام والمسلمین مسیح بروجردی یکی از پر سابقه ترین شاگردان حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی است که ۲۸ سال در دروس خارج فقه و اصول ایشان شرکت کرده اند. وی با ارسال نامه ای به محضر آیت الله العظمی شبیری زنجانی نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم محضر استاد بزرگوار حضرت آیت الله العظمی آقای شبیری زنجانی دام ظله الوارف سلام علیکم و رحمة الله هرگز گمان نمی کردم تأکیدات حضرتعالی در لزوم حراست از اخلاق اسلامی در حوزه های علمیه و تذکرات شما درباره افول اخلاق در میان روحانیت، به همین سرعت چنین شاهدی از غیب پیدا کند.
رعایت ادب اقتضاء میکند کمتر به نامه سرگشاده خطاب به معظم له بپردازم، اما ناگزیرم توجه دهم که بی توجهی به روابط پر برکت دوستانه بلکه گاهی علاقه عمیق پدر و فرزندی میان استاد و شاگرد در حوزه های علمیه، باعث تحلیل های اشتباه و موضعگیری ناموزون و ایجاد دردسر برای روحانیت و حوزه شده است.
به عنوان یکی از فرزندان شما، امیدوارم خاطر مبارک از این گونه نامهها مکدّر نباشد، و این تجربه های تلخ را درس اخلاقی بشمارید برای طلاب جوان و انقلابی که بدانند در هنگام عصبانیت چگونه سخن بگویند که این چنین با آبروی حوزه و نهادهای باسابقه آن بازی نکنند. ان شاء الله خداوند سایه پر فیض آن عزیز را بر سر قاطبه شیعه حفظ و آن وجود شریف را از بلیات دوران محفوظ دارد و استدعا دارم ما را در خلوات خویش از دعای خیر محروم نفرمایید.
ارادتمند شما مسیح بروجردی 6 آبان 1397
غرویان:
کسانی که در حد مرجعیت نیستند چگونه برای یک مرجع تقلید تعیین تکلیف میکنند؟
یک مدرس حوزه علمیه قم با بیان اینکه کسانی که در حد مرجعیت نیستند چگونه میتوانند برای یک مرجعتقلید که از نظر علمی و فقهی در رتبه ای بالاتر قرار دارد، اینگونه تعیین تکلیف کنند؟
می گوید نوشتن این نامه با چنین لحن و روشی صحیح نبود.
آیتالله محسن غرویان، با اشاره به نامه سرگشاده آیتالله محمد یزدی گفت: به نظر من انتساب این نامه و محتوای آن به آیتالله یزدی اندکی قابل تأمل است، اما اگر خود وی آن را تایید کند دیگر جای بحثی نیست. نکته دیگر که باید به آن اشاره کرد، این است که در تاریخ حوزههای علمیه، مراجع و مرجعیت در یک مقام و مرتبهای بودند که اجتهاد آزاد داشتند و این چنین نبوده که شخص دیگری بخواهد برای یک مجتهد آنهم در حد مرجع تعیین تکلیف کند.
وی افزود: مراجع در اظهارنظرهای فقهی و موضع گیریهایی که داشتند، آزاد بودند و این از افتخارات حوزههای علمیه و مرجعیت شیعه است که حوزه های علمیه، محل تبادل آزاد فکری و اظهار نظر اجتهادی بوده است.
اما این جای شگفتی دارد که کسی بخواهد برای یک مرجع تقلید تعیین تکلیف کند و این مسأله بسیار عجیبی است.
این مدرس حوزه علمیه قم گفت: مردم توقع ندارند که اینگونه اختلافنظرها بین علما به شکل آشکار و علنی مطرح شود. اگر آیتالله یزدی نظری داشتند باید به شکل محرمانه به حضور مرجعیت آیتالله زنجانی ارسال میکردند.
ولی این نوع شیوه مطرحکردن نظر جای تعجب دارد. به نظر من صلاح نبود که این نامه با چنین لحنی و به صورت سرگشاده نوشته شود.
وی بیان کرد: سوالی هم که برای بسیاری از فضلا، اساتید، طلاب و عموم مردم مطرح میشود این است؛ کسانی که در حد مرجعیت نیستند چگونه میتوانند برای یک مرجعتقلید که از نظر علمی و فقهی در رتبه ای بالاتر قرار دارد، اینگونه تعیین تکلیف کنند؟
آیتالله غرویان در پایان گفت: با اینکه رقابتهای ناسالم جناحی در میان برخی از حوزویان هم وجود دارد، ولی آیتالله شبیری زنجانی در میان حوزویان از شخصیتهایی هستند که چهره ایشان بیشتر فقاهتی است و بیشتر پژوهش و تحقیق در کارنامه آیتالله شبیری زنجانی میدرخشد.
واکنشهای چند فعال سیاسی به نامه آیت الله یزدی به آیتالله العظمی شبیری زنجانی سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در حساب توئیتری خود نوشت: «مرجعیت پشتوانه حفظ هویت شیعی است.
مواظب باشیم مراجع پاک زیست را با تابلوی دغدغه مقدس حفظ نظام ، موهون نکنیم و میراث تاریخی تشیع را به تاراج نسپریم.»
علی شکوری رادهم به این نامه واکنش نشان داد و در حساب توئیتری خود نوشت:
«حضرت آیتاللهیزدی! شما بخوبی مقام علمی، اخلاقی و مرجعیت حضرت آیتاللهالعظمیشبیریزنجانی را میدانید. این نوع حرمتشکنی حریمی را باقی نمیگذارد و از کسی در مقام شما بعید است. آنکه در دفاع از او چنین کردهاید از این کار شما ناخشنود است. خداوند توفیق جبران به شما عنایت فرماید.»
غلامعلی رجایی در کانال تلگرامی خود به نامه آیت الله یزدی واکنش نشان داد.
در بخشی از نوشته رجایی آمده است: «خدا کند نامه آقای محمد یزدی، به مرجع عالیقدر،آیت الله شبیری زنجانی درست نباشد، همو که من در آخرین سفر مشهد که درخدمت مرحوم هاشمی بودم ،در ملاقاتشان حضور داشتم ،از هاشمی شنیدم آقای زنجانی در مقطعی، استاد ایشان بوده است. آقای یزدی در بیانی که متاسفانه کمتر به آن توجه شد به حضور این مرجع عالی مقام و بیدار در منزل کسی که -خاتمی-، مساله دار است و برای رهبری و نظام احترامی قائل نیستند اعتراض می کند.»
حمیدرضا جلائیپور از سخن گفتن با زبان تهدید با آبروی حوزه ابراز تاسف کرد.
جلایی پور آیت الله شبیری زنجانی را آبروی روحانیت مستقل شیعه خوانده و نوشته است: «آیتالله شبیری یک مرجع تقلید ریشهدار و صاحب سلوک اخلاقی در حوزه علمیه قم است. مرجعیت او ساخته و پرداخته صدا وسیما نیست. او هیچوقت به اسلام اقتدارگرا اعتقادی نداشته و مبلغ آن نبوده است.
زندگی خودش و همه فرزندانش کوچکترین تغییری با قبل از انقلاب نداشته است.»
الیاس حضرتی در حساب توئیتری خود نوشت:
«ما شیعیان مفتخریم که مراجع بزرگوارمان جز از خدای متعال از هیچ قدرتی اجازه نگرفتهاندومقید به قیود هیچ نهاد سیاسی یا اقتصادی نبودهاند.بیجهت نبوده که همواره مظلومان به بیوت مراجع پناه بردهاند.ما مکلفان اما اجازه نخواهیم دادکه به بهانههای واهی به ساحت مراجع اهانت شود.فاین تذهبون».
عباس عبدی نیز نوشت:
نامه آقای یزدی عضو برجسته جامعه مدرسین قم خطاب به آیت الله شبیری زنجانی بازتاب وسیعی داشت.
مخالفتها با این نامه بجای خود؛ ولی واقعیت آنچه در قم می گذرد همین نگاه آقای یزدی است. مساله این است که با یک فهم عرفی هر کسی متوجه می شد که این نامه اثرات منفی و مخربی برای حوزه و نظام دارد پس چرا آقای یزدی چنین نامه ای را نوشتند؟
عبدی در پایان آورده است: آیا دیگران هم می توانند چون آقای یزدی برای یک مرجع چنین نامه ای بنویسند و تحت تعقیب قرار نگیرند؟ اگر بتوانند؛ در این صورت ایرادی به کار آقای یزدی نیست و اگر نتوانند که قطعا نمی توانند باید مشکل را در این تبعیض ویرانگر جستجو کرد. این تبعیض ریشه همه نابسامانی ها و اظهار سخنان نسنجیده است که اتفاقا کسانی بیشتر قربانی این تبعیض میشوند که از آن بهره مند هستند.
فراخوان رهبر انقلاب برای تکمیل و ارتقای الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت
متن الگوی پایهی اسلامی ایرانی پیشرفت به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الگوی پایه، چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و معرف سیر کلی تحولات مطلوب ایران در عرصه فکر، علم، معنویت و زندگی بسوی تمدن نوین اسلامی ایرانی در نیمقرن آینده است.
این الگو با مشارکت گسترده متفکران و صاحبنظران ایرانی و بر اساس جهانبینی و اصول اسلامی و ارزشهای انقلاب اسلامی و با توجه به مقتضیات اجتماعی و اقلیمی و میراث فرهنگی ایران، بر طبق روشهای علمی و با استفاده از دستاوردهای بشری و مطالعه آیندهپژوهانه تحولات جهانی طراحی شده و شامل مبانی، آرمانها، رسالت، افق و تدابیر است.
مبانی،
اهم پیشفرضهای اسلامی، فلسفی و علمی جهانشمول معطوف به پیشرفت را ارائه میدهد. آرمانها، ارزشهای فرازمانی - فرامکانی و جهتبخش پیشرفت است. مبانی و آرمانها وجه اسلامیت الگو را تضمین میکنند.
رسالت،
میثاق مشترک مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت است.
افق، آرمانهای الگو را بر جامعه و زیستبوم ایران در نیمقرن آینده تصویر میکند و هدفهای واقعی آحاد مردم، جامعه و حکومت ایران را در آن موعد معین میسازد.
تدابیر،
تصمیمات و اقدامات اساسی و بلندمدت برای حل مسائل مهم کشور و شکوفا ساختن قابلیتهای ماندگار ملی بهمنظور رسیدن به افق است. این الگو با ایمان استوار و عزم راسخ و تلاش عظیم و مدبرانه مردم و مسئولان جمهوری اسلامی ایران اجرا خواهد شد.
مبانی *
مبانی خداشناختی - خدامحوری و توحید، اساس و محور بنیادین حیات فردی و اجتماعی مؤمنان است. الله معبود یکتا، علیم، حکیم، غنی، ربالعالمین، رحمن، رحیم، هادی، شارع، تنها مالک و حاکم مطلق هستی است که: - عادل در تکوین، تشریع و سزادهی است؛ - واسع، جبرانکننده، روزیدهنده مخلوقات، اجابتکننده دعاها و حاجتها است؛ - ولیّ مؤمنان، یاور مجاهدان راه خدا، حامی مظلومان، انتقامگیرنده از ظالمان و وفاکننده به وعده خویش است.
* مبانی جهانشناختی
- جهان با عوالم غیب و شهودش، سرشت توحیدی دارد و مراتب روحانی، مادی، دنیوی و اخرویاش، پیوسته در مسیر تکامل و تعالی به سوی خداوند است. - نظام علّی - معلولی بر جهان حاکم است. جهان مادی در طول عالم ماورا است و عوامل مؤثر در آن منحصر به علل مادی و طبیعی نیست. - جهان محل عمل و آزمایش و بستر تکامل و تعالی و یا سقوط معنوی اختیاری انسان است و بر اساس سنتهای الهی به کردارهای آدمیان واکنش نشان میدهد. - خداوند جهان مادی را در خدمت انسان که امانتدار و آبادکننده آن است، قرار داده که در صورت بهرهبرداری کارآمد و عادلانه، تأمینکننده نیازهای او است.
* مبانی انسانشناختی - هدف از آفرینش انسان، معرفت و عبادت پروردگار و در پرتو آن، دستیابی به مقام قرب و خلیفةاللهی است. - حقیقت آدمی، مرکب از ابعاد فطری و طبیعی و ساحات جسمانی و روحانی است. - بُعد فطری او که ناشی از نفخهی الهی است منشأ کرامت ذاتی و نیز برخورداری از اوصاف خداپرستی، دینورزی، کمالگرایی، حقیقتجویی، خیرخواهی، زیباییگرایی، عدالتطلبی، آزادیخواهی و دیگر ارزشهای متعالی است.
چنانکه بُعد طبیعی او منشأ دیگر اوصاف و نیازهای مادی گوناگون است. انسان در کشاکش مقتضیات این دو دسته صفات و نیازها و تحقق معقول و متعادل آنها به کمالات اکتسابی دست مییابد. - انسان دارای کمال و سعادت اختیاری است که در صورت انتخابهای صحیح و در چارچوب تمسک به هدایت الهی و رشد عقلانی میتواند به مرتبه نهایی آن واصل شود. - حیات انسان پس از مرگ تداوم مییابد و چگونگی حیات اخروی مبتنی بر باور، بینش، منش، اخلاق، کنش و رفتار آدمیان در زندگی دنیوی است. - با توجه به مبادی پیشگفته، انسان دارای حقوقی از جمله حق حیات معقول، آگاهی، زیست معنوی و اخلاقی، دینداری، آزادی توأم با مسئولیت، تعیین سرنوشت و برخورداری از دادرسی عادلانه است. - انسان موجودی اجتماعی است و تأمین بسیاری از نیازها و شکوفایی استعدادهای خود را در بستر تعامل و مشارکت جمعی جستجو میکند.
* مبانی جامعهشناختی - جامعه بهعنوان بستر تعامل و مشارکت در جهت تأمین انواع نیازها و شکوفایی استعدادها، نافی هویت فردی، اختیار و مسئولیت اعضا نیست ولی میتواند به بینش، گرایش، منش، توانش و کنش ارادی آنها جهت دهد و از افراد بهویژه نخبگان اثر پذیرد. - ساختیافتگی جامعه عمدتاً مبتنی بر فرهنگ است که بهمثابه هویت و روح کلی جامعه در اجزا و عناصر خرد و کلان آن حضور دارد. - بنیادیترین واحد تشکیلدهنده جامعه، خانواده است که نقشی بیبدیل در تولید، حفظ و ارتقای فرهنگ جامعه دارد. - جوامع با وجود پارهای تفاوتها، تحت تأثیر سنن الهی و قوانین تکوینی مشترک و فراگیر هستند. - شماری از سنتهای الهی حاکم بر جوامع و تاریخ عبارتند از: پیوند تحولات اجتماعی با نفس و اراده انسان؛ وفور نعمت در اثر تقوی، عدالت و استقامت؛ عذاب و کیفر جامعه در صورت گسترش ظلم، فساد، گناه و ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ امهال و استدراج و سلطه مؤمنان بر اهل باطل. - تغییرات اجتماعی تحت تأثیر عوامل فرهنگی، جمعیتی و انسانی، جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، دانشی و فناورانه پدید میآید. - جامعه دینی مبتنی بر شکلگیری مناسبات اجتماعی بر اساس اصول و ارزشهای دینی است و دینداری فردی آحاد جامعه بهتنهایی ضامن تحقق جامعه دینی نیست. - جهتگیری تاریخ به سوی آیندهای پیشرفته در تمام ابعاد مادی و معنوی با حاکمیت ایمان و تقوا و رهبری امام معصوم(ع) است. - پیشرفت حقیقی با هدایت دین اسلام، رهبریِ پیشوای الهی، مشارکت و اتحاد مردم و توجه به غایت پایدار تحقق کلمه الله حاصل میشود.
* مبانی ارزششناختی
- ارزشها ریشه در واقعیت دارند و اصول آنها ثابت، مطلق و جهانشمول است. - اصول ارزشها از طریق عقل و فطرت، و تفصیل آن از طریق کتاب و سنت قابل کشف است. - ارزشها در ساحتهای ارتباطی انسان با خدا، خود، خَلق و خلقتساری است. - تحقق ارزشها موجب پیشرفت دنیوی و سعادت اخروی است.
* مبانی دینشناختی
- دین، دستگاه جامع معرفتی - معیشتی است که از سوی خداوند متعال برای تأمین کمال و سعادت دنیوی و اخروی آدمیان نازل شده است. - دین کامل، جهانشمول و نهایی، اسلام است که بر نبی خاتم(ص) نازل و توسط آن حضرت ابلاغ و تفصیلات آن در سنت پیامبر و اهلبیت(ع) بیان شده است. - اسلام با نظام هستی و سرشت انسان، هماهنگی دارد و نقش بدیلناپذیری در تأمین نیازهای نظری و عملی، فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی ایفا میکند. به همین جهت، استطاعت کامل برای تمدنسازی و ارائهی الگوی پیشرفت دارد. - اسلام در چارچوب مبانی و اصولی ثابت و پایدار و بر مبنای اجتهاد در عرصههای اعتقادی، اخلاقی و شریعت و توجه به عناصر انعطافپذیر فقه اسلامی، توان پاسخگویی به نیازهای نوشونده زمانی و مکانی را دارد. - خردورزی و تمسک به دانش بشری و تجارب عقلایی، مورد تأکید اسلام است و وحی، مایه شکوفایی عقل محسوب میشود. از این رو تمدنسازی و پیشرفت اسلامی افزون بر تکیه بر اصول، ارزشها و تعالیم اسلامی، مبتنی بر عقل و دانش بشری نیز هست.
آرمانها
آرمانهای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ارزشهای بنیادین فرازمانی و فرامکانی جهتدهنده پیشرفت است. مبناییترین این ارزشها، نیل به خلافت الهی و حیات طیبه است. اهم ارزشهای تشکیلدهنده حیات طیبه عبارتند از: معرفت به حقایق، ایمان به غیب، سلامت جسمی و روانی، مدارا و همزیستی با همنوعان، رحمت و اخوت با مسلمانان، مقابله مقتدرانه با دشمنان، بهرهبرداری کارآمد و عادلانه از طبیعت، تفکر و عقلانیت، آزادی مسئولانه، انضباط اجتماعی و قانونمداری، عدالت همهجانبه، تعاون، مسئولیتپذیری، صداقت، نیل به کفاف، استقلال، امنیت و فراوانی. رسالت رسالت ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران، حرکت عقلانی، مؤمنانه و متعهدانه در جهت ایجاد تمدن نوین اسلامی متناسب با آرمانها در زیستبوم ایران است.
افق در سال ۱۴۴۴ هجری شمسی مردم ایران دیندار، عموماً پیرو قرآن کریم، سنت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) و با سبک زندگی و خانواده اسلامی ایرانی و روحیه جهادی، قانونمدار، پاسدار ارزشها و هویت ملی و میراث انقلاب اسلامی، تربیتیافته به تناسب استعداد و علاقه تا عالیترین مراحل معنوی و علمی و مهارتی، و شاغل در حرفه متناسباند و از احساس امنیت، آرامش، آسایش، سلامت و امید زندگی در سطح برتر جهانی برخوردارند.
* * *
تا سال ۱۴۴۴ ایران به پیشتاز در تولید علوم انسانی اسلامی و فرهنگ متعالی در سطح بینالمللی تبدیل شده و در میان پنج کشور پیشرفته جهان در تولید اندیشه، علم و فناوری جای گرفته و از اقتصادی دانشبنیان، خوداتکا و مبتنی بر عقلانیت و معنویت اسلامی، برخوردار و دارای یکی از ده اقتصاد بزرگ دنیا است. تا آن زمان، سلامت محیط زیست و پایداری منابع طبیعی، آب، انرژی و امنیت غذایی با حداقل نابرابری فضایی در کشور فراهم شده؛ کشف منابع، خلق مزیتها و فرصتهای جدید و وفور نعمت برای همگان با رعایت عدالت بین نسلی حاصل شده است. فقر، فساد و تبعیض در کشور ریشهکن گردیده و تکافل عمومی و تأمین اجتماعی جامع و فراگیر و دسترسی آسان همگانی به نظام قضائی عادلانه تأمین شده است.
* * *
ایران در آن زمان از تداوم رهبری فقیه عادل، شجاع و توانمند و ضمانت کافی برای سیاستها، قوانین و نظامات مبتنی بر اسلام برخوردار است و همچنان با اتکا به آرای عمومی از طریق مشارکت آزادانه مردم در انتخابات به دور از تهدید ثروت و قدرت و با بهرهگیری نظاممند از مشورت جمعی نخبگان اداره میشود و قدرت کامل برای دفاع بازدارنده از عزت، حاکمیت ملی و استقلال، امنیت همهجانبه و تمامیت ارضی خویش را حفظ کرده و عامل اصلی وحدت و اخوت اسلامی، ثبات منطقهای و عدالت و صلح جهانی است.
در سال ۱۴۴۴ ایران از نظر سطح کلی پیشرفت و عدالت، در شمار چهار کشور برتر آسیا و هفت کشور برتر دنیا شناخته میشود و دارای ویژگیهای برجسته جامعه اسلامی و خاستگاه تمدن نوین اسلامی ایرانی است.
تدابیر
۱- تبیین و ترویج اسلام ناب محمدی(ص) متناسب با مقتضیات روز
۲- تقویت و تعمیق فرهنگ توحیدی و معادباور و ایمان به غیب
۳- بسط فرهنگ قرآنی و تعمیق معرفت و تداوم محبت اهلبیت(ع) از طریق زنده نگه داشتن فرهنگ عاشورا و انتظار بدون انحراف و بدعت
۴- ترویج آموزههای اخلاق اسلامی و هنجارهای مدنی و تبلیغ عملی دین
۵- شناساندن علمی و واقعبینانه ارزشها و دستاوردهای انقلاب اسلامی
۶- گسترش تعلیم و تربیت وحیانی، عقلانی و علمی
۷- تربیت نیروی انسانی توانمند، خلاق، مسئولیتپذیر و دارای روحیه مشارکت جمعی با تأکید بر فرهنگ جهادی و محکمکاری ۸- ارتقای موقعیت شغلی، کرامت و منزلت اقشار علمی و فرهنگی بهویژه معلمان و استادان
۹- تبیین، ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی ایرانی سالم و خانوادهمحور با تسهیل ازدواج و تحکیم خانواده و ارتقای فرهنگ سلامت در همه ابعاد
۱۰- اهتمام به احیا و توسعه نمادهای اسلامی ایرانی بهویژه در پوشش، معماری و شهرسازی با حفظ تنوع فرهنگی در پهنه سرزمین
* * *
۱۱- تحقیق و نظریهپردازی برای تبیین عدم تعارض دوگانههایی از قبیل عقل و نقل، علم و دین، پیشرفت و عدالت، ایرانی بودن و اسلامیت، و تولید ثروت و معنویت، از سوی صاحبنظران و نهادهای علمی کشور
۱۲- تقویت و گسترش تولید علمی اصیل، بومی و مفید در رشتههای علوم انسانی با بهرهگیری از مبانی و منابع اسلامی و دستاوردهای بشری
۱۳- توسعه علوم بینرشتهای و مطالعات و پژوهشهای چندرشتهای بدیع و مفید
۱۴- کوشش و تعامل فکری بلندمدت و پایدار نخبگان و مؤسسات علمی برجسته کشور در عرصه بینالمللی
۱۵- حمایت فزاینده و مطالبه متناسب از برجستهترین مؤسسات و شخصیتهای علمی کشور برای تولید علم در راستای رفع نیازها و حل مسائل اساسی جامعه
۱۶- ارزشگذاری معلومات و مهارتهای غیررسمی روزآمد و کارآمد، ارتقای دانشهای مهارتی و تنوعبخشی به شیوههای مهارتافزایی
۱۷- ارتقای دانش پایه و توسعه شبکههای علم، فناوری و نوآوری با همکاری متقابل مؤسسات علمی و پژوهشی، صنایع و دولت در فرایند تولید کالا و خدمات
۱۸- ارتقای مهارتهای حرفهای بومی به فناوریهای صنعتی با استفاده از دستاوردهای نوین علمی و تجارب تاریخی و احیای بازارهای تولیدی تخصصی مطابق قابلیتهای سرزمینی
۱۹- پیریزی و گسترش نهضت کسبوکار هنرهای نمایشی و کاربردهای فضای مجازی با استفاده از میراث فرهنگی و ادبی ایرانی اسلامی و قابلیتهای ملی و محلی مطابق تقاضا و پسند مخاطب منطقهای و جهانی
۲۰- التزام به رعایت اصول و قواعد اسلامی در غایت و ساختار تصمیمات، سیاستگذاریها و نهادسازیهای اقتصادی و مالی
۲۱- تحقق عدالت مالیاتی و کاهش فاصلههای جمع درآمد خالص خانوار از طریق ایجاد نظام یکپارچه مالیاتستانی، تأمین اجتماعی و ارائه تسهیلات مالی با بهرهگیری از سامانه جامع اطلاعاتی ملی
۲۲- تسهیل ورود کارآفرینان به عرصههای اقتصادی بهویژه اقتصاد دانشبنیان و کاهش هزینههای کسبوکار با تأکید بر اصلاح قوانین، مقررات و رویههای اجرایی کشور
۲۳- تحقق عدالت در ساختار قانونی نظام بانکی با ایجاد انضباط پولی، رهایی از ربای قرضی، توزیع عادلانه خلق پول بانکی و بهرهمندسازی عادلانه آحاد مردم جامعه از خدمات پولی
۲۴- استقلال بودجه دولت از درآمدهای حاصل از بهرهبرداری از منابع طبیعی و ثروتهای عمومی و انتقال این درآمدها به مردم با تأمین عدالت بین نسلی
۲۵- توقف خامفروشی منابع طبیعی ظرف ۱۵ سال از زمان شروع اجرای الگو و جایگزینی آن با زنجیره پیشرونده تولید ارزش افزوده ملی در داخل و خارج کشور
۲۶- مصونسازی و تقویت فرآیندها، سیاستها، تصمیمات و نهادهای اقتصادی در مقابل تکانههای سیاسی - اقتصادی هدفمند و غیرهدفمند برونزا
۲۷- توسعه فعالیتهای زیربنایی، اقتصادی و اجتماعی و مصرف آب، انرژی و سایر منابع حیاتی متناسب با ظرفیت، حقوق و اخلاق زیستی
۲۸- حفظ حقوق مالکیت عمومی بر منابع طبیعی و ثروتهای ملی همراه با رعایت ملاحظات صیانتی، زیستمحیطی و بین نسلی در بهرهبرداری از آنها
۲۹- کاهش شدت مصرف انرژی و متناسبسازی سهم تولید و مصرف انرژی از منابع انرژی پاک
۳۰- بسترسازی برای استقرار متعادل جمعیت و توازن منطقهای در پهنه سرزمین بر مبنای آمایش ملی و تخصیص امکانات و تسهیل و تشویق سرمایهگذاری در بخشهای اقتصادی و فرهنگی مناطق مختلف و توانمندسازی مناطق محروم با توجه به استعدادهای سرزمینی
۳۱- تمرکززدایی در ساختار اقتصادی-مالی کشور با واگذاری برنامهریزی و تصمیمگیری به استانها و شهرستانها در چارچوب سیاستهای ملی
۳۲- بهرهگیری از دیپلماسی فعال اقتصادی در کسب فناوریهای پیشرفته و تشویق سرمایهگذاری خارجی برای صادرات و حمایت از صادرات تولیدات داخلی با ارزش افزوده
۳۳- فعال کردن قابلیتهای سرزمینی و موقعیت ارتباطی ایران از طریق ایجاد زیرساختهای پیشرفته برای تبدیل ایران به قطب راهبردی فرهنگی، علمی، فناوری و اقتصادی
۳۴- گسترش قطبهای گردشگری طبیعی، فرهنگی، مذهبی و سلامت با محوریت مناطق و مراکز هویتساز
۳۵- تأمین امنیت و ایمنی غذا و ترویج تغذیه سالم و ارتقای سازوکارهای نظارت بر تولید و توزیع مواد غذایی و مصرفی ۳۶- پوشش همگانی مراقبتها و خدمات و توزیع عادلانه منابع حوزه سلامت
۳۷- همکاری بینبخشی و مشارکت نظاممند مردمی در ارتقای سلامت با اولویت پیشگیری و کنترل عوامل تهدیدکننده ۳۸- تنظیم نرخ باروری در بیش از سطح جانشینی
۳۹- اعتلاء و تقویت و ترویج دانش بومی در حوزه سلامت، مبتنی بر شواهد متقن علمی
۴۰- ارتقای توانمندیهای حوزه پزشکی با هدف ارائه آموزش، خدمات و تولیدات در سطح ملی و بینالمللی
۴۱- اعتلای منزلت و حقوق زنان و ارتقای جایگاه اجتماعی و فرصتهای عادلانه آنان و تأکید بر نقش مقدس مادری
۴۲- ارتقای استقلال، اقتدار، پاسخگویی و تخصصی شدن نظام قضائی و تربیت و جذب قضات عالم و متعهد و دانشافزایی مستمر و نظارت بر عملکرد قضات و کارکنان قضائی و اصلاح و الکترونیکی کردن فرایندهای دادرسی
۴۳- طراحی و اجرای راههای پیشگیری از جرم و افزایش آگاهی و اخلاق اجتماعی و تقوای عمومی
* * *
۴۴- گسترش فهم عمیق و تحکیم نظریه مردمسالاری دینی مبتنی بر ولایتفقیه
۴۵- حفظ و تقویت مردمسالاری دینی، مشارکت مردمی، عدالت و ثبات سیاسی
۴۶- گسترش و تقویت تشکلهای مردمی بهمنظور افزایش سرمایه اجتماعی و تحکیم ساختار درونی نظام
۴۷- تقویت فضای آزاداندیشی بهمنظور ارزیابی و نقد علمی سیاستها و عملکردهای گذشته و حال برای تصحیح مستمر آن و حفظ مسیر انقلاب اسلامی
۴۸- ارتقای نظارت رسمی، مردمی و رسانهای بر ارکان و اجزای نظام و پیشگیری از تداخل منافع شخصیت حقیقی و حقوقی مسئولان و کارکنان حکومت و برخورد بدون تبعیض با مفسدان بهویژه در سطوح مدیریتی
۴۹- اجرای کامل ضمانتهای پیشبینیشده در قانون اساسی در حوزه آزادیهای فردی و اجتماعی و آموزش و ترویج حقوق و تکالیف شهروندی و تقویت احساس آزادی در آحاد جامعه
۵۰- تعیین ضوابط عادلانه و شفافسازی فرایندهای تخصیص امکانات و امتیازات دولتی، درآمد، ثروت و معیشت مسئولان حکومتی و منابع و هزینههای مالی فعالیت سیاستمداران و تشکلهای سیاسی
۵۱- گزینش مسئولان و مدیران بر مبنای التزام عملی آنان به حد کفاف در معیشت و اهتمام ایشان به هنجارهای عدالت، صداقت، راستگویی، اعتماد، فداکاری و پاسخگویی
۵۲- تقویت اقتدار حاکمیتی و ارتقای نظام سیاسی و متناسبسازی ساختار اداری کشور با روشهای جدید بهگونهای که کمتر از یکدرصد جمعیت کشور حقوقبگیر دولت باشند
۵۳- پیشگیری از شکلگیری تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران، گسترش بسیج مردمی و تقویت بنیه دفاعی بازدارنده
۵۴- تقریب مذاهب اسلامی و تحکیم اتحاد و انسجام مسلمانان از طریق تأکید بر مشترکات دینی و پرهیز از اهانت به مقدسات مذاهب اسلامی
۵۵- ترویج عقلانیت و روحیه جهادی در جهان اسلام و حمایت از حرکتهای اسلامی و نهضتهای آزادیبخش و استیفاء حقوق مردم فلسطین
۵۶- تأکید بر چندجانبهگرایی، گسترش دیپلماسی عمومی و کمک به حکمیت و صلح بینالمللی
ابولهبان امروز
ســوره »مســد« از عجیبترین ســورههای قرآن اســت. خدای حکیم در قرآن برای ســرزنش افراد، ً نام آنها را نمیآورد و به بیان ویژگیهای آنان بسنده میکند؛ اما در این سوره به صراحت، نام ابولهب ذکر شــده و یکی از غلیظترین نفرینهای قرآن بهنام او ثبت شــده اســت؛ چون او از هیچ کوششی برای ممانعت از گسترش دین خدا دریغ نکرد.
امــروزه کســانی وجــود دارند کــه آگاهانه یــا ناآگاهانه کار ابولهبــی انجام میدهنــد و در برابر ترویج عقاید دینی یا اجرای احکام الهی، مانع ایجاد میکنند؛ برای نمونه:
وقتی در کشور موجی برای حمایت از امر به معروف و نهی از منکر بهراه میافتد، برخی با این قانون الهی مخالفت میکنند؛ یا زمانی که عدهای با دغدغه فرهنگی به مبارزه با فساد و بیحجابی میپردازند، دم ِ از آزادی زده و فضای فکری جامعه را گلآلود میکنند
یــا وقتــی مراجع تقلید، نســبت به اموری مانند ربا در سیســتم بانکی هشــدار میدهند، بــرای حفــظ منافع خود، حاضرند مقابل مراجع بایســتند و حتی گاه فتوای آنان را در امور مختلف به ریشخند بگیرند.
این افراد باید بدانند: با این کار، همگام و همراه ابولهب شده اند و باید مراقب باشند نفرین الهی که برای ابولهب نازل شده، دامنگیر آنان نشود.
منبع : برگرفته از فایل درسنامه فهم و مفاهیم قرآن
<< 1 ... 7 8 9 ...10 ...11 12 13 ...14 ...15 16 17 ... 39 >>