« خوش به حال مصطفی... | نقوی حسینی: دولت اهتمامی به حل مشکلات کشور ندارد » |
این منم مادر یمن
اینک آغوشم بهار نیست
این منم مادر یمن.
مصیبت عظمی دیده.
آهای مادران عصر جاهلیت با شمام!
از پس دیوارهای تاریخ صدایم را می شنوید؟!
کجایید تا ببینید زجر دیده تر از شما هم در دنیا، هست.
من یکی از همان دختران تا پای گور رفته و برگشته ام.
کاش همان روزها می گذاشتید پدر روی تنم خاک بریزد
کاش اینک اما من هم مادر شده ام و کودکی که قرار بود روز به روز در دامانم بپرورانمش ،گیسوانش را شانه کنم و با او تا ته شادی دنیا بدوم ،میان آغوشم روزهای (نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْ) خود را طی می کند.
آهای مادر! بیا و ببین دخترت در عصر مدعیان روشنفکری و سازمان حقوق بشر و بیانیه های آزادی، بیچاره تر از توست.
تو تا بالای مزار دخترانت می رفتی اما من مصیبت زده دستانم،آغوشم ،جایی که قرار بود بهار باشد،شده است خود خود مزار .
تو دیگر زیر خاک را ندیدی مادر .
اما من آنچه قرار است برای مردگان گور اتفاق افتد مقابل چشمان خونبارم مشاهده کردم.
آب شدن گوشت و رسیدن به استخوان و حالا پوست….
آه خدااا ! آیه ای نازل کن!
دیگر برای بشر(( بای ذنب…)) جواب نمی دهد انگار.
نوشته شده به قلم م.رمضانی طلبه
فرم در حال بارگذاری ...