انقلاب اسلامی و فتنه ها

 

 فتنه های بیرونی 

انقلاب اسلامی ایران به لحاظ ماهیت اسلامی استكبارستیزی و مردمی خود همواره پس از پیروزی در معرض تهدیدات و فتنه هایی قرار داشته اما با اتكای به خدواند متعال و نیروی عظیم مردمی این گردنه ها را یك به یك به سلامت طی كرده و توانسته در دهه چهارم خود صادر كننده این تفكر باشد. آنچه كه امروز در لبنان مصر تونس یمن عراق و افغانستان در مورد مبارزه با غرب و گسترش موج اسلام خواهی در منطقه مواجه ایم در واقع اثرات غیرقابل انكار انقلاب اسلامی است كه در دل و جان ملت های منطقه نفوذ كرده و راه خود را برای فتح قله ها تا زمان ظهور منجی طی خواهد كرد.

 

پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ عملا نقش و توسعه نفوذ غرب در منطقه و استیلای آنها بر منابع گسترده خاورمیانه را با تهدیداتی مواجه كرد. تاكید انقلابیون بر این نكته كه قدرت های شرقی و غربی دیگر نمی توانند در امورات ایران دخالت كنند و در كنار آن بحث صدور انقلاب اسلامی این زمینه را برای غرب فراهم كرد كه برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران دست به ترفندهایی بزند. این امر از آغاز در دخالت ها و شیطنت های سفارت خانه های خارجی و به ویژه سفارت ایالات متحده آمریكا به وضوح دیده شد. از طرف دیگر تاكید جمهوری اسلامی ایران بر غیر مشروع بودن رژیم جعلی اسراییل غرب را با این معضل تامین امنیت این رژیم مواجه كرد. حمایت های معنوی جمهوری اسلامی ایران از ملتهای بی دفاع فلسطین و لبنان آنها را برای مقابله همه جانبه با این رژیم آماده كرد كه نتایج آن را در سال های اخیر به وضوح مشاهده كردیم.

 

جمهوری اسلامی ایران در طی سال های استقرار خود با دشمنان داخلی نیز پنجه در پنجه بود كه واقعه كردستان خوزستان تركمن صحرا و بلوچستان از جمله آنهاست.


بسط نفوذ ایران در منطقه و از طرف دیگر مشكلات داخلی و عدم دولت سازی این زمینه را برای دشمنان فراهم آورد تا از هر دستاویزی برای مقابله با انقلاب ملت ایران فروگذار نباشند. كودتای هوایی نوژه از جمله این اقدامات بود كه با كشف و خنثی سازی راه به جایی نبرد. واقعه طبس ترورهای منافقین و ماجرای رییس جمهور عزل شده زا جمله دیگر فتنه هایی بوده كه انقلاب جوان ایران با آنها مواجه بود. اما تدبیر امام خمینی و حمایت های مردم اجازه نداد كه دشمنان از این طریق طرفی بندند. اصلی ترین حربه دشمنان انقلاب جنگ تحمیلی ۸ ساله بود كه با تجهیز ماشین جنگی صدام روی داد. ۸ سال بر سر این ملت بمب و موشك بارید و بسیاری از سرمایه های ملت ایران و عراق به علت جهل حاكم وقت عراق از بین رفت و امروز نیز شاهدیم كه عاقبت این دشمنان چه شد. اصلی ترین حربه دشمنان انقلاب جنگ تحمیلی ۸ ساله بود كه با تجهیز ماشین جنگی صدام روی داد. ۱

 

فتنه های درونی 
دشمنان از هیچ تلاشی برای مقابله با ملت ایران چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی فروگذار نشدند. اما چون اراده ملت ایران را هدف قرار داده بودند ره به جایی نبردند. تفكر بالای ملت ایران و توان آنان در شناسایی مشكلات و نقاط ضعف به همراه تدبیر رهبری ( چه در زمان امام و چه در زمان آیت الله خامنه ای) این زمینه را فراهم آورد كه كشور از هر گزندی در امان باشد. مشكلات دوران اصلاحات و همزمان با آن بحث های مربوط به پرونده هسته یی كشورمان فشارهای مصاعفی بر ملت از طرف غرب را باعث شد. آخرین تلاش غرب برای به اصطلاح سرنگونی جمهوری اسلامی ایران را نیز در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ شاهد بودیم. باز هم همگان دیدند كه ملت چگونه دوشادوش رهبری خود توانست با این مشكل نیز درافتد و آن را به خاك بمالد.


یکی از راهبردهای اساسی آمریکا و دشمنان انقلاب اسلامی در مخالفت با نظام اسلامی، تهاجم و تبلیغات گسترده و همه جانبه و ایجاد جنگ روانی علیه اسلام ناب محمدی(ص) است. آنان می کوشند بدین شیوه جامعیت دین اسلام و به ویژه فقه و احکام و قوانین اسلامی را در اداره حکومت و مدیریت و سیاست گذاری در جامعه مدرن ناتوان و ناقص معرفی کنند و چنین القاء کنند که دین یک امر عبادی، شخصی و رابطه بنده با خدا است و نباید از آن انتظار مدیریت و حکومت در یک جامعه مدرن را داشت.

 

برخی روش ها و مطالبی که دشمنان برای ترویج القائات شوم خود و مشوش کردن اذهان نسل جوان به کار بسته اند عبارتند از:

۱ ـ بزرگ نمایی برخی از کاستی ها و نابسامانی ها که لازمه هر حرکت و تحول بنیادین و به خصوص انقلاب اسلامی است.

۲ ـ تخطئه کردن نظام اسلامی به دلیل نارسایی هایی که به دست عوامل دشمن به وجود آمده است.

۳ ـ نادیده انگاشتن دستاوردهای عظیم انقلاب، بویژه استقلال سیاسی و فرهنگی.

۴ ـ تعمیم عملکرد نامطلوب و غیر قابل دفاع برخی مدیران و مسئولان لغزیده در دام دنیاطلبی، به کلّیت انقلاب و مسئولان نظام.

۵ ـ بالا بردن سطح توقعات مردم و ناراضی کردن آنان از وضعیت موجود و سیاه جلوه دادن نظام جمهوری اسلامی در خدمت رسانی به مردم.

۶ ـ تحلیل های منحرف کننده ومغالطه آمیز ازحوادث ورویدادهای مختلف انقلاب.

۷ ـ مقایسه های سطحی و غلط بین ایران اسلامی و برخی کشورهای به ظاهر پیش رفته بدون در نظر گرفتن فرهنگ دینی و سنت های ملی.

 

 

در مقابل این شبهه ها و مغالطه های توطئه آمیز به اجمال و اختصار می توان گفت:

اولا: انقلاب اسلامی دستاوردهای فراوانی داشته است که در رأس آنها احیای اسلام ناب محمدی(ص) و قطع کامل وابستگی های سیاسی، فرهنگی از بیگانگان، رشد اقتصادی، آزادی تؤام با مسؤلیت انسانی، خودباوری، استقلال طلبی، فراهم آمدن زمینه خدمت رسانی به مردم و استقرار عدالت اجتماعی است.

 

ثانیا: انقلاب اسلامی از طلیعه پیروزی تا دوران دفاع مقدس و بعد از آن با توطئه های نظامی و سیاسی فراوانی از سوی دشمنان مواجه بوده که در برابر تمام آن ناملایمات و سختی ها با پرداخت حداقل هزینه بهترین و بیشترین کار آیی را در ثبات و رشد انقلاب در ابعاد گوناگون داشته. امام در یک تحلیل جامع در این باره می فرماید:

 

من امروز بر این عقیده ام که مقتدرترین افراد در مصاف با آن همه توطئه ها و خصومتها و جنگ افروزی هایی که درجهان علیه انقلاب اسلامی است، معلوم نبود موفقیت بیشتری از افراد موجود به دست می آوردند. در یک تحلیل منصفانه از حوادث انقلاب، خصوصا از حوادث ده سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقلاب اسلامی ایران در اکثر اهداف و زمینه ها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینه ای مغلوب و شکست خورده نیستیم!

ثالثاً وجود پاره ای از مشکلات و نابسامانی ها، معلول دینی بودن حکومت نیست بلکه نشأت گرفته از این واقعیت است که برخی از مسئولین و نهادهای نظام به تمام آیین ها و دستورات اسلام در قلمرو مسئولیت خود عمل نکرده اند و یا از مسیر اسلامی بودن نظام منحرف شده اند و به تعبیر مقام معظم رهبری:

ما هر جا موفق شدیم، ناشی از تبعیت از اسلام بوده، هر جا ناموفق ماندیم ناشی از سرپیچی از اسلام بود.

عملکرد صحیح مبتنی بر تعهد و پایبندی به دستورات خداوند نتایج مثبتی برای نظام اسلامی داشته، اما هرگاه با اکتفا کردن به ظواهر اسلامی به دنبال پیروی از سایر الگوها و کشورها بودیم و خواستیم دیگران را از خود راضی کنیم و هماهنگ و همرنگ سیاست های جهان باشیم، گرفتاری و مشکلات فراوانی برای ما پدید آمده است.

 

ادامه »

   پنجشنبه 14 بهمن 13959 نظر »

رابطه ایران و آمریکا

 

 

اگر بخواهیم رابطه ایران و آمریکا را بررسی کنیم ، باید در قالب این مبنا و چارچوب باشد که آیا برقراری رابطه به صلاح هست یا نه؟

در این جا چند نکته قابل توجه است:

اولا ، خود آمریکا قطع رابطه با ایران را آغاز کرد. اگر آن ها قطع نکرده بودند، ما قطع نمی کردیم; زیرا ما معتقدیم که باید در تمام دنیا حضور داشته باشیم و رابطه دیپلماتیک هم مانعة الجمع با خصومت نیست; مثلا ما با عراقی ها هشت سال جنگ داشتیم، با این حال، هم ما در بغداد سفارت داشتیم و هم عراقی ها در تهران، هیچ مساله ای هم به وجود نیامد.

ثانیا ، آمریکایی ها برقراری رابطه دیپلماتیک را با دوستی و رفاقت گره زدند.

ثالثا ، برای برقراری رابطه، شرط و شروط مضحکی را مطرح کردند و گفتند : شما اول باید چهار شرط را بپذیرید تا ما بر سر میز مذاکره بنشینیم: ۱ - این که حقوق بشر را در ایران رعایت کنید; ۲ - از تروریسم حمایت نکنید; ۳ - عهدنامه «اسلو» که آشتی بین عرفات و اسرائیل است را بپذیرید; ۴ - سلاح هسته ای نداشته و دنبال دانش آن هم نروید.

ایران در وضعیتی قرار گرفت که یا باید آقایی و استکبار غرب را می پذیرفت و یا همچنان مقابله می کرد.۱

 

 زمان قطع کامل روابط بین ایران و آمریکا در ۱۹ و ۲۰ فروردین ۱۳۵۹موانع فراوانی احیا و ظاهر شده‌اند که تا به امروز مانع روابط رسمی بین دو کشور حتی با وجود منافع مشترک گردیده‌اند. من‌جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

دعاوی از طرف ایران:

آزادسازی و پرداخت دارایی‌های مصادره شده ایران توسط آمریکا حمایت غیررسمی آمریکا از اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران حضور نظامی آمریکا در ع و منطقه وضع تحریم علیه ایران

دعاوی از طرف آمریکا:

اختلال و مداخله ایران در مسئله اعراب و اسرائیل (حمایت از گروه‌هایی همانند حماس و گروه‌های دیگر اسلامی)به رسمیت نشناختن و تهدید مداوم اسرائیل توسط ایرانمبارزه با برخی اقلیتهای مذهبی و سیاسی در ایران (همانند بهاییان، بابیان، و غیره) توسط نظام جمهوری اسلامی.ترویج سیاست «مرگ بر آمریکا» و ترویج آمریکا ستیزی .تصرف سفارت آمریکا آغاز و نقطه شروع وخامت روابط سیاسی ایران و آمریکا شد، و آمریکا به‌دنبال این حرکت ایران، به طور کامل تحریم‌های علیه ایران وضع نموده، و سیاست خود را علیه تهران تغییر داد.

 

با بدتر شدن روابط در طی زمان کار به برخورد نظامی در خلیج فارس در زمان جنگ ایران و عراق کشید و نیروی دریایی آمریکا به‌دنبال حمله ایران به نفتکش‌های کشورهای عربی، کشتی‌های جنگی ایران و سکوی نفتی ساسان را نابود کرد.

انهدام هواپیمای مسافربری پرواز شماره ۶۵۵ ایران ایر بر فراز آسمان خلیج فارس توسط ناو جنگی وینسنس آمریکا، از نقاط اوج فجایع این دوران می‌باشد. اما در همین سالیان تلاشهایی برای برقراری روابط نیز انجام شد که با شکست مواجه گردید. ماجرای ایران-کنترا از این نمونه‌است. در طی این ماجرا ایران با کمک دلالان بین‌المللی اسلحه، مقادیری موشک و قطعات هواپیماهای جنگی خریداری نمود.

 

جیمی کارتر

پس از سقوط محمدرضا شاه پهلوی در سال ۱۹۷۹، دولت جیمی کارتر سعی کرد تا روابطش را با حکومت جدید اسلامی در تهران بهبود ببخشد. کریس امری در کتاب «روابط خارجی ایالات متحده و انقلاب ایران» (۲۰۱۳) می‌نویسد که در اواسط سال ۱۹۷۹ دولت کارتر طرح مشترک سی‌آی‌ای و وزارت امور خارجه برای تقسیم اطلاعات جاسوسی با ایران را تصویب کرد. کاخ سفید امیدوار بود که اگر اطلاعات فوق‌العاده حساس - همچون وضعیت نظامی عراق و نگرانی آمریکا از اینکه فروپاشی ارتش ایران در پی انقلاب می‌تواند موازنهٔ قدرت در منطقه را برهم بزند - را در اختیار برخی از افراد حکومت جدیدالتاسیس قرار دهد، رابطهٔ جدیدی آغاز خواهد شد و از عناصر معتدل‌تر در ایران حمایت می‌شود. زمانی که این تلاش‌ها در شرف آغاز بودند، در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا در تهران حمله کرده و ۵۲ دیپلمات آمریکایی را به مدت ۴۴۴ روز به گروگان گرفتند و به این ترتیب تلاش‌های دولت کارتر ناکام ماند. در پی آن فرمان اجرایی برقراری وضعیت اضطراری ملی در مورد ایران در تاریخ ۱۴ نوامبر ۱۹۷۹ اعلام شد، که به رئیس جمهور ایالات متحده این اختیار را می دهد که اموال و دارایی های ایران را توقیف کند.

 

دولت رونالد ریگان

در طول تاریخ روابط ایران و آمریکا پس از انقلاب، گاهی قدم‌هایی برای بهبود روابط دو طرف نیز برداشته شده‌است که به دلایلی بی‌نتیجه مانده. ماجرای ایران-کنترا را شاید بتوان اولین مورد از این اقدامات دانست.

 

دولت رونالد ریگان در دههٔ ۱۹۸۰ تلاش کرد تا با ایران که از ۸ سپتامبر ۱۹۸۰ درگیر جنگی سخت با عراق شده بود، رابطه برقرار کند. در سال ۱۹۸۵ دولت ریگان دلواپس دو موضوع مربوط به ایران بود: آزادی آمریکایی‌هایی که توسط شبه‌نظامیان اسلامی لبنان - که تحت حمایت ایران قرار داشتند - به گروگان گرفته شده بودند و دیگر اینکه آمریکا نگران بود در شرایطی که حال جسمی روح‌الله خمینی رو به وخامت بود، هیچ‌گونه امکان نفوذی در این کشور به دست نیاورده بود.

 

در اواسط سال ۱۹۸۵ مقامات اسرائیلی به آمریکا کمک کردند تا از راه‌های مخفی با افراد معتدل‌تری در درون دولت ایران - از جمله اکبر هاشمی رفسنجانی- ارتباط برقرار کند. در این زمان بود که گزارش کمیسیون تاور از ماجرای ایران - کنترا افشا شد. پس از یک دوره مذاکرات سخت و طولانی در ماه می ۱۹۸۶ مقامات ارشد آمریکایی از جمله رابرت باد مک‌فارلین، مشاور اسبق امنیت ملی، به ایران سفر کردند تا با رژیم ایران مستقیماً وارد معامله شوند و در قبال آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان، محموله سلاح در اختیار ایران قرار بدهند.

 

این عملیات فاجعه‌آمیز بود. دولت ریگان نتوانست آزادی گروگان‌ها را تضمین کند زیرا ایرانی‌ها انتظار نداشتند تا مقامات ارشد آمریکایی به تهران سفر کنند و به این دلیل در نحوهٔ پاسخگویی به درخواست آمریکا دچار تفرقه شدند. نتیجه آنکه آمریکایی‌ها دست خالی تهران را ترک کردند. اوضاع زمانی خراب‌تر شد که تندروهای ایرانی مخالف با برقراری روابط با آمریکا، اطلاعات سفر محرمانهٔ مک‌فارلین به تهران را در اختیار رسانه‌ها قرار دادند. کنگره و رسانه‌ها مشغول پیگیری این ماجرا شدند و در جریان این پیگیری مشخص شد که اعضای دولت ریگان به طور غیرقانونی سود حاصل از فروش اسلحه به ایران را در اختیار کنتراها قرار می‌داده‌اند. کنترا گروه شبه‌نظامیان راستگرایی بود که کنگرهٔ آمریکا حمایت از آن‌ها را ممنوع اعلام کرده بود. جنجال ایران - کنترا به این ترتیب اتفاق افتاد.

 

دولت جورج اچ دبلیو بوش

پیروزی ایران در جنگ با عراق در اوت ۱۹۸۸ نقطهٔ عطفی در رژیم بود. پس از هشت سال جنگی که در آن ۱۹۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند و میلیون‌ها دلار هزینه مالی در برداشت، رژیم ایران انزواطلب شد و حرارت و تعصب انقلابی‌اش را متوجه سازندگی اقتصاد و بازسازی زیربنایی کرد. این درونگرایی دلایل متفاوتی داشت از جمله درگذشت خمینی در ژوئن ۱۹۸۹ و جانشینی او توسط علی خامنه‌ای؛ همچنین انتخاب یک فرد میانه‌رو، اکبر هاشمی رفسنجانی برای ریاست جمهوری ایران. پس از انتقال قدرت، خامنه‌ای به رفسنجانی دستور داد تا اقتصاد ایران را از نو بسازد، وجههٔ بین‌المللی ایران را بهبود ببخشد و ارتش عظیم کشور را به حالت صلح بازگرداند زیرا جنگ با عراق به اتمام رسیده بود.

 

بروس ریدل، تحلیلگر سی‌آی‌ای در کتاب «آغاز دشمنی» نوشتهٔ جیمز بلایت می‌گوید که درونگرایی و انزوای ایران به این معنا بود که این کشور دیگر دلیل اصلی نگرانی سیاستگذاران آمریکایی نخواهد بود. با این وجود دولت جورج اچ دبلیو بوش به یافتن راهی برای برقراری روابط دیپلماتیک با ایران ادامه داد. جورج بوش در سخنرانی مراسم تحلیفش اشاره‌ای غیرمستقیم به ایران داشت: «امروز آمریکاییانی در سرزمین‌های بیگانه اسیر شده‌اند. هرگونه کمکی در این زمینه تا مدت‌ها از یاد نخواهد رفت. هر حسن نیتی با حسن نیت پاسخ داده خواهد شد. نیکی می‌تواند تا ابد ادامه پیدا کند.» معنای سخنرانی این بود که اگر ایران به آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان کمک کند به نیکی پاسخ خواهد یافت. اما برنت اسکوکرافت، مشاور امنیت ملی، در کتابی که با همکاری جورج اچ دبلیو بوش نوشته شده است با عنوان «دنیای دگرگون شده» (۱۹۹۹) می‌نویسد زمانی که رفسنجانی در پایان سال ۱۹۹۱ شخصاً آزادی گروگان‌ها را تسهیل کرد، دولت بوش «هیچ کاری نکرد». مشخص شد که حسن نیت با نیکی جبران نمی‌شود.

ادامه »

   چهارشنبه 13 بهمن 1395نظر دهید »

ریختن خون بی گناهان 

 

احترام به خون انسان ها در اسلام به حدی است که ریختن خون یک انسان برابر با کشتن همه انسان ها شمرده شده « من قتل نفساً بغیرِ نفسٍ اوْ فسادٍٍ فی الارض فکأنما قتل الناس جمیعا » مائده آیه ۳۲.

 

و ریختن خون مومن سبب عذاب ابدی و غضب الهی و عذاب عظیم شمرده شده است ، می فرماید : «وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً : و هر کسی مؤمنی را به عمد بکشد ،پس جزای اوجهنم است و در آن جاودانه خواهد بود، و خداوند بر او غضب آرد و او را لعنت میکند و برای او عذابی بزرگ آماده دارد» نسا ، آیه ۹۳

 

و به این ترتیب قاتل مومن به چهر مجازات بزرگ اخروی تهدید شده است :

۱_ خلود در دوزخ 

۲_ غضب الهی 

۳_ لعن خداوند 

۴_ عذاب عظیم 

 

و این حد اکثر احترام اسلام را به خون مومن می رساند چرا که در هیچ مورد از مجازات قرآن کریم چنین مجازات بیان نشده است .

 

 

دیده شده در کتاب پیام قرآنی آیت الله ناصر مکارم شیرازی ، نشر دارالکتب الاسلامیه ، جلد ۶ ، ص ۳۸۲.

   سه شنبه 12 بهمن 1395نظر دهید »

پیام رهبر انقلاب در تجلیل از فداکاری آتش نشانان مؤمن و شجاع

 

حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی با بزرگداشت فداکاری با شکوه و مظلومانه آتش‌نشانان مؤمن و با اخلاص در حادثه پلاسکو و با تشکر از همه دستگاهها و افرادی که در این ده شبانه‌روز تلخ با همه‌ی توان، کار بزرگی را به پایان رساندند، خاطرنشان کردند: این شهیدان، یک بار دیگر خاطرات فداکاریهای دوران دفاع مقدس را زنده کردند و نشان دادند که ایرانی مؤمن آنجا که پای خطرپذیری برای ادای وظیفه در میان باشد، عزمی راسخ و شجاعتی مثال‌زدنی را تجسّم می‌بخشد و در راه خدا متاع جان را بی‌چند و چون عرضه می‌کند.


متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم


اکنون پس از شبها و روزهای تلخ نگرانی و کاوش، نوبت آن است که یاد فداکاری با شکوه و مظلومانه‌ی آتش‌نشانان مؤمن و شجاع ملت ایران ثبت و بزرگ داشته شود و مردانی را که حقاً باید قهرمانان کم‌ادّعا و با اخلاص نامیده شوند همگان بشناسند و درس آنان را در خاطر نگه دارند.


این جوانمردان برای نجات جان و مال هم‌میهنان خود، با شهامتی شگفت‌انگیز به درون آتش و آوار رفتند و جان خود را در خطر نهادند و خود را فدا کردند. آنان یک بار دیگر خاطرات فداکاریهای دوران دفاع مقدس را زنده کردند و نشان دادند که ایرانی مؤمن آنجا که پای خطرپذیری برای ادای وظیفه در میان است عزمی راسخ و شجاعتی مثال‌زدنی را تجسّم می‌بخشد و در راه خدا متاع جان را بی‌چند و چون عرضه میکند. خانواده‌های داغدار و همه‌ی ملت ایران به این عزم و شهامت برخاسته از ایمان ببالند و صاحبنظران، این پدیده را در تحلیلها و محاسبات خود درباره‌ی ایران و ایرانی مؤمن به حساب آورند. این حادثه از سوئی غم‌انگیز و از سوئی افتخارآمیز است. اینها شهیدان راه خدمت دشوار و انجام وظیفه‌ی پر خطرند و هرگز فراموش نخواهند شد ان‌شاء الله.


اینجانب در غم آن عزیزان و دیگر جان‌باختگان حادثه‌ی پلاسکو با خانواده‌ها و بازماندگان آنان شریکم و از خداوند متعال برای آنان رحمت الهی و برای اینان صبر و اجر مسألت میکنم.


همچنین از دستگاهها و افرادی که در این ده شبانه‌روز تلخ با همه‌ی توان برای نجات جان آتش‌نشانان و گرفتارشدگان، کوه سنگینی از کار و تلاش و همت و نگرانی را بر دوش کشیدند و با همکاری و صمیمیّت، کاری بزرگ را به پایان رساندند تشکر میکنم و پاداش الهی را برای آنان میطلبم.

 

سیّدعلی خامنه‌ای
۱۰ بهمن ماه ۱۳۹۵

 

دیده شده در سایت رسمی امام خامنه ای مدظله العالی 

   یکشنبه 10 بهمن 13953 نظر »

من انقلابی ام 

 

«انقلابیگری» یکی از موضوعات پرتکرار در بیانات سال‌های اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی است؛ موضوعی که آیت‌الله خامنه‌ای از آن به‌عنوان «راهِ پیشرفت ایران اسلامی» یاد می‌کنند.

 


تأکید بر روحیه و گفتمان «انقلابیگری» و تجلیل از «انقلابی‌ها» طی چند سال اخیر جایگاهی ویژه در ادبیات رهبر معظم انقلاب پیدا کرده و ایشان به مناسبت‌های مختلف به این موضوع ضریب داده و به تبیین ابعاد و اثرات آن می‌پردازند.


اما چرا آیت‌الله خامنه‌ای در این برهه‌ی زمانی بر عنصر انقلابیگری تأکید می‌کنند؟ وظیفه‌ی انقلابیون در قبال این گفتمان چیست؟ و نهادینه شدن روحیه‌ی انقلابیگری چه نتایج و اثراتی را برای کشور در پی خواهد داشت؟


در ادامه بر اساس بیانات رهبر انقلاب به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهیم.

 

 اپوزیسیون نظام سلطه


نکته‌ی اول اینکه «اپوزیسیون نظام سلطه‌ی جهانی، امروز جمهوری اسلامی است.»و عامل موفقیت و پیروزی جمهوری اسلامی در ایستادگیِ مقتدرانه مقابل دشمنان بشریت و حفاظت از منافع ملی خود، در یک کلمه «اسلامِ انقلابی» است. «چه چیزی مانع شده است از اینکه مقاصد این‌ها [سلطه‌گران] تحقّق پیدا کند؟ اسلام انقلابی یا انقلاب اسلامی -هر دو تعبیر درست است؛ اسلام انقلابی هم درست است، انقلاب اسلامی هم درست است- که امروز در نظام جمهوری اسلامی تبلور پیدا کرده.»

دشمنِ مستکبر از ابتدای پیروزی انقلاب همه‌ی توان خود را برای سرنگونی و تضعیف نظام اسلامی به میدان آورده ولی ناموفق بوده است: «همه‌ی تلاش خودشان را کردند که جمهوری اسلامی را از بنیان نگذارند رشد کند، و البته نتوانستند… به این نتیجه رسیدند که نظام جمهوری اسلامی را نمی‌شود ساقط کرد؛ چون مدافع آن، حامی آن، سینه‌های سپرکرده‌ی مردم مؤمن است.»

 

 توطئه «انقلاب‌زُدایی»


با ناکامی این تلاش‌ها توطئه‌ی «تهی کردن نظام از محتوای اسلامی و انقلابی» در دستور کار دشمن قرار گرفت: «آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که باید از محتوای نظام هرچه می‌توانند کم کنند… انقلاب را از محتوای خود، از مضمون اسلامی و دینی خود، از روح انقلابی خود تهی کنند و جدا کنند… جمهوری اسلامی، اسمش جمهوری اسلامی باشد، اسمش نظام انقلابی باشد، اما از محتوای اسلام، از محتوای انقلاب در آن خبری نباشد.»

دشمن در چنین مدلی برای «هضم انقلاب اسلامی در هاضمه‌ی استکبار جهانی» و «تجدید سلطه‌ی خود بر ایران اسلامی» حتی «از اینکه یک عمامه‌به‌سری در رأس جمهوری اسلامی باشد هم [باکی ندارند]؛ اگر چنانچه جمهوری اسلامی محتوای خود را از دست بدهد، اسلامی بودن را و انقلابی بودن را از دست بدهد، این‌ها با آن کنار می‌آیند. آنچه با آن دشمنی دارند عبارت است از محتوای جمهوری اسلامی؛ جبهه‌ی دشمن این‌جور است… دنبال این است که سلطه‌ی خود را بر این کشور دوباره تجدید کند.»

 

دشمن در پازل «نفوذ» که مرحله‌ی جدیدِ «جنگ نرم» علیه ایران اسلامی است به‌دنبال این است تا با از بین بردن «عناصر قدرتِ نظام» ما را به «تبعیت» بکشاند: «تلاش در این جنگ نرم، زمینه‌سازی برای تهی شدن نظام از عناصر قدرت است… وقتی عناصر قدرت در او نبود، وقتی اقتدار نبود، دیگر از بین بردنش و کشاندنش به این سَمت و به آن سَمت، کار مشکلی برای ابرقدرت‌ها نخواهد بود؛ می‌خواهند او را وادار کنند به تبعیّت.»

 

 «پیوستن به جامعه‌ی جهانی» را می‌توان «اسمِ رمز» این توطئه دانست: «[می‌گویند] تا کِی می‌خواهید انقلابی باشید، تا کِی می‌خواهید مرتّب دم از انقلاب بزنید، بیایید جزو جامعه‌ی جهانی… یعنی ضعیف بشوید، تا ما بتوانیم شما را ببلعیم.»

در این میان دشمن بر روی «عناصر داخلی» حساب ویژه‌ای باز کرده است: «سعی‌شان این است که به وسائل گوناگون، به دست خودِ کسانی که تو این انقلاب بودند و هستند، از این محتوا ذره ذره بکنند.»


 به سرانجام رسیدن این توطئه به «شکست نظام اسلامی» منجر می‌شود: «اگر نظام اسلامی در قبال نظم منحطّ جهانی هویّت خودش را از دست داد، شکست خواهد خورد.»


 احیاء انقلاب در ذهن‌ها


اما راه مقابله با این توطئه‌ی خطرناک و بُنیان برافکن، «احیاء انقلاب در ذهن‌ها» و «حراست از جهت‌گیریِ انقلابی در عمل» است: «احیاء انقلاب در ذهن‌ها، حفظ و حراست از تفکّر انقلابی و جهت‌گیری انقلابی در عمل، در بیان، در رفتار، در تصمیم‌گیری‌ها و در مقرّرات و قوانین؛ این‌ها کارهایی است که می‌تواند جلوی آن وضعیّت دهشتناک را بگیرد.»

بر این اساس است که رهبری برای خنثی‌سازی برنامه‌ی دشمن بر «گفتمان انقلابیگری» تکیه کرده و همگان را به اتّخاذ مواضع انقلابی و حمایت از انقلابی‌ها دعوت می‌کنند: «به نظر من کاری که علی‌العجاله باید کرد این است که در اتّخاذ مواضع انقلابی، باید صراحت داشت؛ یعنی رودربایستی نکنیم. مواضع انقلابی را، مبانی امام بزرگوار را صریح بیان کنیم، خجالت نکشیم، رودربایستی نکنیم، ترس نداشته باشیم.»

و از ضرورت «ایستادگی در مقابل جریان غیرانقلابی» سخن می‌گویند: «از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، برخی تفکر انقلابی را قبول نداشتند و برخی هم با اینکه در داخل نظام بودند اما اعتقادی به مبارزه با استکبار نداشتند که باید در مقابل این جریان ایستاد.»

 

 انقلابیگری تندروی نیست


«انقلابیگری» در منظومه‌ی فکری رهبر انقلاب چارچوب‌مند بوده و «تعریف» دارد: «انقلابیگری به‌ آن‌ است‌ که‌ ما مواضع‌ اسلامی و انقلابی را قاطعانه‌ و بدون‌ رودربایستی و مرعوب‌ شدن‌ و خام‌ شدن‌ در مقابل‌ برخی از چهره‌های امیدبخش‌ کاذب‌، حفظ کنیم‌. وقتی توانستیم‌ خط روشن‌ مواضع‌ انقلابی و اسلامی را دقیقاً حفظ کنیم‌ و مرعوب‌ قدرت‌ها نشویم‌ و با کسی رودربایستی نداشته‌ باشیم‌ و فریب‌ نخوریم‌، در حقیقت‌ به‌ ممشای انقلابی و اسلامی توجه‌ کرده‌ایم‌.»

 «عدالت»، «خِرَد»، «انصاف» و «قاطعیت»، در انقلابیگری به یکدیگر پیوند می‌خورند: «انقلابیگری برخلاف نظر و تبلیغ برخی‌ها، تندروی نیست بلکه انقلابیگری یعنی عادلانه، خردمندانه، دقیق، دلسوزانه، منصفانه، قاطعانه و بدون رودربایستی عمل کردن.»و «شاخص»های این گفتمان در بیانات امام خمینی (رحمه‌الله) آمده است: «گرایش‌ها و جهت‌گیری‌های انقلابی، واقعی و کاملاً روشن و واضح و مبتنی بر بیانات امام (رحمه‌الله) است.»


چرا انقلابیگری، راه حل مشکلات کشور است؟


از سوی دیگر مردم امروز مسائلی در عرصه‌های گوناگون دارند و کشور به‌خصوص در حوزه‌ی اقتصاد با مشکل عمده روبرو است؛ «عمده‌ی این مشکلات هم عبارت است از رکود و مسئله‌ی اشتغال، [یعنی‌] بیکاری؛ اینها مهم‌ترین‌ها است.»راه حل این مشکلات «استمرارِ حرکت در راه انقلاب» است و «اگر می خواهیم مشکلات این کشور حل بشود، اگر می خواهیم این کشور عزّت پیدا کند، رفاه پیدا کند، کشوری بشود که از لحاظ پیشرفت های مادّی و معنوی و اخلاقی و فرهنگی الگو بشود، باید راه انقلاب را ادامه بدهیم؛ انقلاب، راه علاج منحصر این کشور بود و هست و در آینده هم خواهد بود.»

چراکه «تجربه» به ما میگوید: «ما هرجا به انقلاب تکیه کردیم، به روحیّه‌ی انقلابی تکیه کردیم، پیش رفتیم؛ هرجا از ارزشها کوتاه آمدیم، انقلاب را ندیده گرفتیم، از این گوشه‌اش زدیم، از آن گوشه‌اش زدیم، تأویل و توجیه کردیم، برای خوشایند عناصر استکبار که دشمنان اصلی اسلام و دشمنان اصلی این نظامند، مدام حرف را جویدیم، حرف را خوردیم، عقب ماندیم؛ قضیّه این‌جوری است. راه پیشرفت ایران اسلامی، احیاء روحیّه‌ی انقلابی و احیاء روحیّه‌ی مجاهدت است.»


بنابراین نهادینه شدن گفتمان و روحیه ی انقلابیگری با خنثی کردن توطئه ی دشمن منجر به حل مشکلات کشور شده و در نهایت برای کشور و ملّت «تولید قدرت» می کند: «شخصیّت افراد، ایستادگی، هویّت، هویّت انقلابی؛ اینها است که قدرت میسازد.»

 بیعت با پیامبر صلی الله علیه و آله


با توجه به این چارچوب است که «امروز» رهبر انقلاب «زنده نگه داشتن خطِ انقلابی امام خمینی (رحمه‌الله)» را به منزله‌ی «بیعت با پیغمبر» می‌دانند: «آن کسی که امروز با امام خمینی بیعت می‌کند، با پیغمبر بیعت کرده. وقتی شما خط انقلابی امام را زنده نگه می‌دارید و نمی‌گذارید مندرس بشود، نمی‌گذارید رنگ کهنگی بگیرد، در واقع با پیغمبر بیعت کردید

و این‌گونه است که رهبر انقلاب پرچم انقلابیگری را در دست گرفته و خود را انقلابی می‌نامند: «من انقلابی‌ام.»

 

 

 

دیده شده در http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=35446

   چهارشنبه 6 بهمن 13952 نظر »

با تهاجم فرهنگی احتیاجی به بمب علیه ملتها نیست

 

رهبرانقلاب: در خبرها خواندم که یکی از مسؤولان یک مرکز مهم سیاسی در امریکا گفته به جای انداختن بمب، دامن‌های کوتاه برایشان بفرستید!


راست میگوید؛ اگر برای کشوری شهوات جنسی و آمیزش بیرویه‌ی زن و مرد و دختر و پسر را ترویج کردند و جوان را به راه‌هایی کشاندند که غریزه‌ی او هم به‌طور طبیعی متمایل به آن است، دیگر احتیاج به استفاده‌ی از توپ و تفنگ علیه یک ملت نیست.

 

فساد، یک ملت را به خودی خود ضایع و باطل میکند و آینده‌ی او را تباه میسازد.


امروز خود امریکاییها از آینده‌ی خودشان دارند میترسند؛ من این را در بعضی از مقالاتِ روشن‌بینانشان میبینم؛ مربوط به الان هم نیست.

 

 

دیده شده در سایت رسمی امام خامنه ای مدظله العالی ،سخنان رهبر انقلاب ۱۷ / ۱۰ / ۱۳۸۳

 

   دوشنبه 4 بهمن 1395نظر دهید »

 قدری تامل

 

 


خواستم در جواب اونایی که میگن پول مملکت خرج سوریه و لبنان نشه خرج خودمون و آتش نشان ها کنیم ،بگم حماقت تا به کی؟!!


این حماقت است که از مخارج وزارت دفاع انتظار حل مسائلی را داشته باشیم که زیر نظر این وزارت خونه نیست.


مسلما اگر در راس وزارت خونه ی نفت ،کار و رفاه اجتماعی،بهداشت ،آموزش پرورش و ….هم یک انسان مومن متعهد به بیت المال بود پیشرفت هایی داشتیم که نه تنها خاورمیانه ،که دنیا را تکان می داد .

 

اما چه باید کرد که پدیده ی شوم آقازادگی و اختلاس و دزدی در تمام وزارت خونه ها جلوی پیشرفت رو گرفته.آقایون اگه وزارت دفاع داره پیشرفت میکنه ،فریاد تان را سر رهبری و بچه های ارتش و سپاه نزنید کار حاد و شاقی نمی کنند فقط به وظیفه شون عمل میکنند ،اشتباه گرفتید دادتان را باید سر دیگر وزارت خونه ها و ورزای بی کفایتشون بزنید.

 

وزارت دفاع مسئوله دفاع از مرز و بوم این کشور و برقراری امنیته که به حق هم خوب از پس وظایفش بر اومده ولو به قیمت جان. وظیفه ی وزرات دفاع آوردن نون و برنج و مرغ ارزون سر سفره ی مردم و بیمه و بهداشت و ارزونی و هلی کوپتر آب پاشو و… نیست. یک اختلاس و دزدی از وزارت خونه های دیگه کم بشه همه ی این مشکلات حله.

 


مردم با مدافعین حرم مشکل ندارن ،این رو تو تشییع پیکر مطهر شهدا نشون دادن.شمائید که مشکل دارید و مسائل رو بدون تحلیل در هم می آمیزید تا سودتان را ببرید.مرگ بر شما منافقین.

یادمون نره اونا هم بچه های این سرزمین اند که با نثار جان امنیت رو برامون آوردن درست مثل همین شهدای عزیز آتش نشان.


شادی روح همگیشون سه صلوات.

 


نوشته شده به قلم م.رمضانی

   یکشنبه 3 بهمن 1395نظر دهید »

ملتي خير مي‌بيند كه مردمش خيرخواه يكديگر باشند

 

 

حضرت آيت الله العظمي جوادی آملی در جلسه درس اخلاق اين هفته خود كه در نمازخانه بنياد بين‌المللي علوم وحياني اسراء برگزار شد بيان داشتند: خداوند فرمود انسان وقتي به دنيا آمد از بديهي‌ترين بديهيات بی خبر است، اما از طرف ديگر فرمود من انسان را بي‌سرمايه خلق نكردم! يك لوح نانوشته به انسان ندادم بلکه يك كتاب الهي و زرّيني به او دادم ( وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها ٭ فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها ) و آنچه فجورِ اوست به او آموختم، آنچه تقواي اوست به او آموختم، آنچه منشأ فجور و تقواست به او آموختم. تمام تلاش ما حوزويان و دانشگاهيان بايد اين باشد كه مهماني را به درون حریم دل خود دعوت كنيم كه با صاحبخانه بسازد.

 

آنكه ما را آفريد، از او راستگوتر كسي نيست، او فرمود من هيچ روحي را ناقص‌الخلقه خلق نكردم، خدا انسان را مستوي‌الخلقه خلق كرد! يعني آنچه لازمه كمال او بود به او داد، پس ما در زادروزمان با نفس ملهمه همراهيم، فجور و تقوا به ما داد، وقتي وارد حوزه و دانشگاه مي‌شويم اگر مهماني دعوت كرديد كه با صاحبخانه ساخت اين از درون و بيرون كمك مي‌گيرد و رشد مي‌كند و بالنده مي‌شود.

 

وقتی ما چيزي را ياد مي‌گيريم گفتند محاسبه كنيد، يك بحث اين است كه ما اين كتاب را خوب بخوانيم و امتحان بدهيم اين يك دستور ظاهري است كه ممتحِن متوجه مي‌شود كه ما اين كتاب را فهميديم يا نه، اما يك وقت دين از ما مي‌خواهد محاسبه كنيم؛ فرمود عالِم كسي است كه فعل او با قول او يكي باشد، ما چه كار كنيم كه عالِم بشويم و دين به ما بگويد كه اين شخص عالِم است؟ اين را بايد خودمان امتحان كنيم.

 

يك بيان نوراني حضرت امير علیه السلام دارد که نصيحت را از منظر قرآن كريم عملاً به ما معرفي می كند، حضرت فرمود خدا جامه تقوا فرستاد، آن جامه تقوا از همين تار و پود (فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها ) به دست مي‌آيد، تار و پودش را به ما داد، به وسيله خياطان يعني رهبران الهي اين تار و پود را به صورت جامه تقوا در بر كرديم؛ ( لِباسُ التَّقْوي‏ ذلِكَ خَيْرٌ ) و اینگونه جامعه، لباس تقوا در برمي‌كند. بعد به ما فرمودند مسئولين ونیز تك تك مردم وظيفه‌شان اين است كه خودشان را نصيحت كنند، مسئولين را نصيحت كنند و مسئولين آنها را نصيحت كنند.

 


ما خيال مي‌كنيم كه نصيحت يعني سخنراني و موعظه و انتقاد، حالا يا سازنده يا غير سازنده، نصيحت اينها نيست! پيغمبر كه مي‌گويد نصيحت مي‌كنم، نصيحت معنايش سخنراني و موعظه و كتاب نوشتن نيست! آن نخِ محكمِ ناگسستني را مي‌گويند «نصاح»، آن سوزني كه با اين نخ دوخت و دوز مي‌كنند مي‌گويند «منصحه»، آن خياط ماهري كه مي‌تواند جامه در بركند مي‌گويند «ناصح». آن كسي كه نمي‌گذارد جامعه به اختلاف كشید شود و اجازه نمی دهد اختلاف و تفرقه در جامعه رخنه کند ناصح است. مانند کاری که خیاط می کند، خیاط جامه را محكم درست مي‌كند كه پاره نشود اگر هم يك وقت پاره شد اين آماده است كه رفو كند و بدوزد.

 


اگر اشكالي هست با امر به معروف و نهي از منكر حضوري آن را حل كنيم نه اعتراض و آبروريزي، با آبروريزي نهي از منكر حاصل نمي‌شود، با سوژه پيدا كردن و خوشحال شدن از افتادن كسي به چاه وِيل اختلاس يا نجومي، مشكل حل نمي‌شود و اگر خداي ناكرده اخلاق در جامعه ضعيف شد و ما نتوانستيم شکاف ها را رفع کنیم و ناصح باشیم، آن وقت نظير ناله‌هاي حضرت امير علیه السلام را بايد سر بدهيم که فرمود شما مثل جامه كهنه‌اي هستيد که  فرتوت و فرسوده  شده و من هر گوشه‌اش را مي‌دوزم يك گوشه‌ ديگر پاره مي‌شود! با اين جامعه، رهبر اگر علي بن ابيطالب هم باشد خداي ناكرده جامعه شکست خواهد خورد همانگونه که در زمان حضرت اینچنین شد.

 


حضرت امير علیه السلام فرمود اين حرفي كه من مي‌زنم برابر جريان تاريخي نيست، اين برابر سنّت الهي است! فرمود نه در گذشته، نه در آينده الي يوم القيامه هيچ امتي، هيچ جامعه‌اي از اختلاف بهره نبرد. من بر اساس تاريخ حرف نمي‌زنم كه از گذشته خبر بدهم، من از سنّت الهي و از آينده، شما را باخبر مي‌كنم؛ فرمود تا روز قيامت ملتي خير مي‌بيند كه مردمش خيرخواه يكديگر باشند، نقص يكديگر را با امر به معروف و نهي از منكر حل كنند، نگذارند كسي آلوده بشود و اگر شد فوراً او را درمان كنند.

 

 

 

دیده شده در سایت رسمی آیت الله جوادی آملی .

 

 

   شنبه 2 بهمن 13951 نظر »

حجّت بر شما جوانان تمام است

انتظار آن است که بر محیط پیرامونی خود اثر گذارید

 

 

 

پیام رهبر انقلاب به پنجاه‌ویکمین نشست سالانه اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
جوانان دانشجوی عزیز


جوانی و دانشجوئی هر یک به تنهائی میتواند همچون پیشران پرقدرتی انسان را در رسیدن به آرمانهای والا یاری کند. شما بجز این دو، از مزیّت حضور در منظومه‌ی اثرگذار انجمن‌های اسلامی نیز برخوردارید.


حجّت بر شما تمام است. انتظار از شما عزیزان کاری بیش از خودسازی علمی و دینی و اخلاقی است؛ انتظار آن است که بر محیط پیرامونی خود اثر گذارید و بر رهروان راه خدا با گفتار و عمل خود بیفزائید.


در نبرد نامتقارن جبهه‌ی کفر و استکبار با پرچم برافراشته‌ی اسلام ناب، این وظیفه‌ی همه‌ی ما است.


هرکدام باید چشمه‌ی بابرکتی از معرفت درست اسلامی و صراط مستقیم الهی باشیم. سرزنده و پرامید و روشن باد دلهای پاک شما.


سیدعلی خامنه‌ای
۱ بهمن ۱۳۹۵

 

   جمعه 1 بهمن 13956 نظر »

دونالد ترامپ

 

 

شب گذشته، دونالد ترامپ که قرار است امروز به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا سوگند یاد کند، در مراسم کنسرتی که تنها چند ساعت مانده به مراسم تحلیف وی برگزار شد، سخنرانی کرد. کنسرتی با نام «دوبتره آمریکا را با شکوه کنیم» دونالد ترامپ سخنانی را بر زبان آورد که بخشی از آنها اهمیت بسزایی داشت.

 

ترامپ در این سخنرانی حدود شش دقیقه ای گفت: این سفر هجدهد ماه قبل شروع شد و سهم شما در آن بسیار بیشتر از سهم من بوده است. من تنها نقش یک پیام رسان را داشتم. ما همه خسته شده ایم و از آنچه در حال رخ دادن است خسته ایم و می خواهیم آن را تغییر دهیم؛ اما یک تغییر واقعی.

 

ترامپ در ادامه گفت: این جنبشی است که شروع شده و و کار خود را آغاز کرده و نمونه آن را در هیچ کجای جهان سراغ نداریم. هیچ جنبشی مانند این وجود نداشته و یک جنبش خاص است. ما باید کشور خود را متحد کردهد و آمریکا را برای همه افراد این کشور بزرگ و باشکوه کنیم؛ برای همه.

 


ترامپ گفت: قرار است ما یک کار خاص و ویژه بکنیم. هجده ماه قبل کسی به ما باور نداشت و برای ما شانسی قائل نبود؛ اما متوجه شدیم که چیزی در حال رخ دادن است. در ماه پایانی کمپین انتخاباتی، ایالت به ایالت و سخرانی به سخنرانی همه چیز تغییر کرد و به تعداد طرفداران ما اضافه شد… اما آنها نمی خواستند به ما اعتباری بدهند. چون بسیاری از ما را فراموش کرده بودند. من در کمپین های انتخاباتی، نام این موضوع را مردان و زنان فراموش شده گذاشتم؛ اما ما دیگر از این به بعد فراموش شده نیستیم. دیگر فراموش شده نخواهیم بود. این چیزی است که من به شما می گویم.

 

اما مهمترین بخش از سخنان ترامپ جایی بود که بعد از تشکر از خانواده خود برای حمایت های آنها در انتخابات و همچنین تشکر از طرفداران خود گفت: به شما قول می دهم که سخت کار کنم. قرار است بسیاری از چیزها را تغییر دهیم. ما مشاغل خود را بازمی گردانیم و دیگر اجازه نمی دهیم دیگر کشورها شغل های ما را از ما بگیرند. ما دوباره ارتش خود را بازسازی خواهیم کرد و مرزهای خود را تقویت می کنیم. قرار است اقداماتی را انجام دهیم که برای چندین دهه در کشور ما انجام نشده و همه چیز قرار است تغییر کند. من به شما قول می دهم.

 

ترامپ در پایان گفت: فردا شما را خواهم دید و اصلا مهم نیست که فردا یک روز زیبا باشد یا یک روز بارانی وحشتناک. حس من به من می گوید که فردا روز زیبایی است. من فردا شما را خواهم دید و ما برای همدیگر هلهله می کنیم، زیرا کاری که ما با هم انجام دادیم خاص و ویژه بود. همه دنیا درباره کاری که ما کردیم صحبت می کند. همه دنیا. همه شما را دوست دارم و ما کارها را با هم خواهیم کرد. ما قرار است «آمریکا را دوباره باشکوه کنیم». و من این را اضافه می کنم: با شکوه تر از همیشه. از همه شما متشکرم.۱

 

همچنین گفتنی است که لحظاتی پیش مراسم تحلیف ترامپ آغاز شده و ترامپ و همسرش وارد کاخ سفید شدند و ما باید عمیقا باور داشته باشیم که برای ایران و ایرانی فرقی بین ترامپ و اوباما وجود ندارد و این باور غلطی است که عده ای دارند و می گویند: یک رییس‌جمهور خوب رفت و یک رییس‌جمهور بد جای او را گرفته است . چرا که رؤسای جمهور آمریکا فقط و فقط در پی قدرت بیشتر آمریکا هستند و تکیه کردن بر قول بعضی از دولتمردان آمریکایی ، تکیه بر باد است ….

 

۱_ دیده شده در http://www.tabnak.ir/fa/news/

 

   جمعه 1 بهمن 13951 نظر »

1 ... 28 29 30 31 32 ...33 ... 35 ...37 ...38 39

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 71
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 53938
  • 1 ماه قبل: 81699
  • کل بازدیدها: 1657031
رتبه وبلاگ