رابطه بین عدالت اجتماعی و غدیر
بین عدالت اجتماعی و غدیر چه رابطه ای وجود دارد ؟
در نامه ای که ابا عبدالله الحسین علیه السلام به مردم کوفه نوشت فقط این مطلب را نوشت : ای مردم ! امام کسی است که محور برایش اساسی است و هدف دارد : سوگند به جان خود ! امام نیست اگر کسی که به کتاب خدا حکم کند ، عدالت را به پا دارد ، دیندار به دین حق باشد و جان خود را فقط وقف یاد خدا و ذات او کند ، والسلام »
برای امام در جامعه ، چهار چیز مهم است :
۱_ قرآن .
۲_ عدالت : که اگر پیام غدیر تحقق پیدا کرده بود عدالت تحقق پیدا می کرد و ظلم ریشه کن می شد ، و امامان معصوم ما در زندان های خلفای اموی و عباسی نبودند ، و حاکمان ظالم بر مسند پادشاهی نمی نشستند تا بر مردم ظلم کنند ، و اگر امام بر حق بر جامعه حکومت می کرد ، عدالت در حد اعلی رعایت می شد .
۳_ دین مداری و راهنمایی به سوی حق .
۴_ یاد خدا .
دیده شده در کتاب شب های غدیر ، سخنرانی جمعی از خطبا ، موسی میراث نبوی .ص ۱۲۰ .
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس اخلاق هفتگی خود که در نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء برگزار شد، با توجه به در پیش بودن ماه محرم و ایام سوگواری شهادت سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیه السلام، بیان داشتند:
بنابراين ماه محرم كه در پيش است براي ما مثل ماه مبارك رمضان است، يعني ماه عبادت است لذا سينه زدنهاي ما, گريههاي ما, نالههاي ما بايد طوري باشد كه اين نظام را حفظ كند. بخش وسيعي از فداكاريهاي اين شهدا هم به وسيله همين مرثيه بود. وقتي اين مرثيه ها و اين عزاداري ها ميتواند يك كشور را حفظ كند، چرا ما آن را با عظمت و جلال حفظ نكنيم؟! چرا معاذ الله آن را با بعضي از امور ديگر مخلوط كنیم؟! حرفهاي ضعيف نقل كنيم؟! چرا ما اين گوهر گرانبها را ارج ننهيم؟! عزاداري ما معاذ الله اگر بيمحتوا باشد، حرفهاي سُست, حرفهاي بيمغز, حرفهاي بيسند, حرفهايي كه خداي ناكرده اختلافانگيز است, وحدت را به هم ميزند, مردم را به عوامي ميكشاند، اين حرفها با حرفهاي كربلا هماهنگ نيست.
منجّمان يك حساب رياضي دارند كه سال از كجا شروع ميشود به كجا ختم ميشود، عدهاي فروردين اول سال آنهاست و اسفند پايان سال آنها، اما آنها كه در صدد رشد روحاند نه تربيت بدن، اول سالشان ماه مبارك رمضان است، و ماه شعبان که ماه آخر سالشان می شود را خيلي مواظباند، آن صلوات شعبانيه را خيلي مراقبت ميكنند آن مناجات شعبانيه را خيلي دقت ميكنند، براي اينكه آخر سال است؛ هر كاسبي, هر تاجري، آخر سال تمام سود و زيانش را بررسي ميكند. شب عيد رمضان كه ليلهٴ فطر است آن به نام ليلةالجوائز است فردايش كه روز عيد فطر است روزي است كه جايزهها را تقسيم ميكنند.
آنها كه اول سالشان محرم است، آخر سال را كه ذيحجه است ميكوشند كه دريابند، لذا ميبينيد ۲۴ اين ماه كه مباهله است براي آن حرمت خاصی قائلاند, ۲۵ اين ماه كه روز نزول هل اتي است روزه خاصی ميگيرند، در پايان ماه ذيحجه يا روزه ميگيرند يا تلاش و كوشش ميكنند اعمالشان را بررسي ميكنند كه با حساب پاك وارد سال بعد بشوند.
آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان اینکه حزن و غمگینی انسان در ماه محرم، عبادت است، بیان داشتند: در محرم فرموده اند: «نفس المهموم لظلمنا تسبيح و همّه لنا عبادة» فرمود اين كسي كه در ماه محرّم يك آهي ميكشد اين آه عبادت است اين چه ماهي است! اين دين ميخواهد ماه محرم را مثل ماه مبارك رمضان ماه عبادت قرار دهد، براي مظلوميّت سالار شهيدان كسي آه بكشد عبادت است. در ماه محرم اگر انسان مهموم وغمگين شد، عبادت است؛ اهتمام ورزيدن به این كه نام حسينبنعلي(سلام الله عليهما) را احيا كنند، عبادت است
اگر سؤال كنند شما اصلِ عالم را از چه چيزي خلق كرديد مصالح ساختماني عالَم چيست؟ پاسخ قرآن اين است كه ما عالَم را از حق خلق كرديم، مصالح ساختماني اين عالم, حقيقت است يعني اينجا جاي باطل نيست؛ همانطوري كه ساختار بدنيِ ما را به حق و به سلامت خلق كردند و دستگاه گوارش انسانی فقط غذاي سالم را ميپذيرد ، غذاي باطل را بالا می آورد، نظام خلقت هم همينطور است. ممكن نيست كسي يك غذاي مسموم را بخورد و بالا نياورد همین طور ممكن نيست كسي راه ديگران را ببندد و بيحيثيت و بيآبرو نشود، اختلاس بكند و بيآبرو نشود، اين نظام به حق خلق شده، هر چه انسان بخواهد اين نظام را دفن كند دفنشدني نيست .
شما در جريان مغول و امثال مغول حوادث تلخي و جنایاتی می بینید كه به مراتب سنگينتر از كربلا بود اما در كتابهاي تاريخ دفن شد و نامي از اينها نيست، آن كسي كه همتاي قرآن و قرآن ناطق است; آنكه برابر نظام هستي حركت ميكند; نتيجهاش بقاء است، زينب كبرا با يك سوگند قاطع در شام فرمود قسم به خدا ما زندهايم، هيچ ممكن نيست بتواني نام ما را دفن كني، اين با علم غيب دارد سخن ميگويد اينكه «أنت عالمة غير معلمة» قسم به خدا ما زندهايم!
معظم له سپس با اشاره به تجمع میلیونی عزاداران حسینی در روز اربعین و تلاش ناموفق دشمنان اهل بیت در طول تاریخ جهت به فراموشی سپردن این نهضت، بیان داشتند:
مرحوم شيخ طوسي در امالي نقل ميكند، يك پيرمردي در دربار متوكل عباسي نشسته بود گزارشگر كربلا آمد و گفت آن درخت سدر را هم قطع كردند، اين پيرمرد گفت: «لا حول و لا قوة الا بالله» متوكل عباسي گفت چرا تعجب كردي؟ اين پيرمرد گفت ما حديثي از وجود مبارك پيغمبر(ص) شنیديم كه حضرت فرمود هر كه درخت سدر را قطع كند ملعون است، ما تعجب ميكرديم اين درخت سدر كه ميوه ندارد، چرا كسي كه درخت سدر را قطع ميكند آن طور پيغمبر لعنت خدا را بر او روا داشت.
اما حال که می بینیم در كربلا هيچ علامتی براي قبر سالار شهيدان نبود فقط يك درخت سدري در يك گوشه بود که زائران از طریق آن در اين دشت وسيع قبر مطهر حسينبنعلي را پیدا می کردند، معنای لعن پیامبر را فهمیدم! باید بدانیم که پانصد سال عباسيان با نام و قبر و تمامی شئون امام حسین علیه السلام مبارزه کردند، قبلش اموي ها و مرواني ها مبارزه کردند، اما الآن كه اربعين ميشود، حدود بيست ميليون در كنار مضجع شریف آن حضرت جمع شده و عرض ادب ميكنند، اين فراموش شدني نيست؛ كسي که در مسير نظام عالَم حركت كند كه حق است، او ماندني است.
دیده شده در http://javadi.esra.ir
امامت اصل الهی یا مردمی
می دانیم همه شیعیان و اهل سنت ، وجود امام را امری لازم و ضروری می دانند . حتی ابن تیمیه حرانی ، بزرگترین تئوریسین وهابیت اعتراف می کند : « امامت و خلافت بر مردم از بزرگترین واجبات دینی است و دین جز با وجود امام ، در جامعه تحقق پیدا نمی کند »
اما یکی از اساسی ترین تفاوت های میان تفکر شیعی و سنی آن است که آیا مردم می توانند رهبر و امام خود را انتخاب کنند یا این که این کار فقط به دست خداوند است ؟
آیا جامعه باید با تشکیل مجالس شورا و خبرگان ، امام را انتخاب کند ؛ یا عقول و تلاش بشر عاجز از آن است که در راستای تعیین خلافت ، قدمی بردارد ؟
شیعه با الهام از قرآن و سنت بر این باور است که امامت از ضروریات دین بوده و همانگونه که انتخاب پیامبر صلی الله به دست خداست ، نصب امام نیز فقط به دستور خداوند صورت می پذیرد .خداوند در قرآن کریم درباره حضرت ابراهیم علیه السلام برای رسالت می فرماید « وکلا جعلنا نبیاًً»( مریم ، آیه ۴۹) ما به همگی ؛ ابراهیم و بعضی از فرزندانش ؛ پیامبری دادیم .
و در جای دیگر می فرماید : « انی جاعلک للناس اماما» ای ابراهیم من تو را امام مردم قرار دادم .( بقره ، آیه ۱۲۴)
می بینیم خداوند امامت ابراهیم را به دست مردم نمی سپارد و به او فرمان نمی دهد از مردم برای امامت خویش تقاضای رای نماید .
بنابراین بر اساس آیات قرآن ، نصب امام به عهده خداوند است و افراد بشر در این خصوص حقی ندارند .
اما در سنت ؛ تمام کتب اهل سنت ( از تاریخ طبری والکامل فی التاریخ ابن اثیر گرفته تا تاریخ ابن خلدون و ابن کثیر دمشقی … ) آورده اند ، وقتی پیامبر اسلام صلی الله رسالت خویش را بر قبایل عرضه می کرد ؛ بعضی از قبایل مانند قبیله بنی عامر و قبیله هوده می گفتند : ما به شرطی ایمان می آوریم که خلافت و جانشینی بعد از تو برای ما باشد .
اما رسول اکرم صلی الله می فرمود : « انتخاب جانشین من به دست خداست و او هرکس را بخواهد برای این منصب انتخاب می کند »
همچنین خداوند در روز غدیر می فرماید « یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من رب » در این آیه شریفه تنها جانشینی امام علی علیه السلام دستور داده نمی شود ؛ بلکه علاوه بر آن اعلام می شود امامت آن حضرت از سوی خداوند است .
دیده شده در کتاب غدیر از نگاه اهل سنت ،سید محمد قزوینی ، انتشارات نقش نگین ، ص ۱۱ و ۱۲ .
علمای اهل سنت و دلالت حدیث غدیر
درباره دلالت حدیث غدیر نیز یکی از اساسی ترین شبهه ها این است که مولا بر وزن فعل و به معنای اولی نیامده است . اگر پیامبر فرموده بود « من کنت اولی به ، فعلی اولی به » یا « من کنت ولیه ، فعلی ولیه » می پذیرفتیم . زیرا « اولی به » به معنای ولایت امر و امامت است . اما پیامبر صلی الله فرمودند :« من کنت مولاه فعلی مولاه» .
مولا ، معنای متعدد دارد ویکی از معانی آن « نصرت و محبت » است . بنابراین معنای سخن پیامبر این است که هر کس به من محبت دارد به علی نیز محبت داشته باشد ؛ هر کس ناصر من است ، علی را نیز کمک کند .
شیعیان در پاسخ این شبهه می گویند :
_ ما از روایاتی که در آن من کنت مولاه آمده صرف نظر می کنیم و از کتاب های اهل سنت ، عبارات دیگری را نقل می کنیم :
درکتب اهل سنت آمده :پیامبر صلی الله فرمود : الست اولی بالمومنین من انفسهم ؟ قالوا : بلی .
قال …فهذا ولی من انا مولاه.۱
« آیا من به مومنین اولی و برتر از خودشان نیستم ؟ گفتند : بله . فرمود : … این علی ولی کسی است که من مولای او هستم »
همچنین پیامبر صلی الله فرمود : « من کنت مولاه فهذا علی ولیه: هر کس من مولای او هستم علی علیه السلام ولی اوست ».۲
۱_دیده شده در کتاب غدیر از نگاه اهل سنت ،استاد سید محمد قزوینی ، انتشارات نقش نگین ، ص ۶۸. به نقل از تفسیر طبری ۴۲۸/۳. و سنن ابن ماجه ۴۳/ ۱ .
۲_ دیده شده در کتاب غدیر از نگاه اهل سنت ،استاد سید محمد قزوینی ، انتشارات نقش نگین ، ص ۶۸. به نقل از اسد الغابه ۳۹۸ / ۱.
عصاره خطبه غدیر
چکیده آیینه تمام نمای خطبه غدیر جمله « من کنت مولاه فعلی مولاه » است که در یک مقطع حساس از خطبه و در حالی که پیامبر صلی الله و علیه و آله بازوان علی علیه السلام را گرفته و او را بلند کرده و مردم معرفی می کردند بیان شده است .
اگر این جمله را خوب بشکافیم در می یابیم که جمله ای کوتاه ولی پر معنی است و مبتنی بر چندین پایه عقیدتی است که اگر کسی آن ها را قبول نداشته باشد نمی تواند این جمله را بپذیرد .
«معنای دقیق جمله «من کنت مولاه فعلی مولاه » : « هر مسلمانی که پیامبر صلی الله را به عنوان صاحب اختیار خود قبول دارد و در مورد فرمایشات و اوامر و افعال او اجازه هیچ گونه شک و شبهه و اعتراض به خود نمی دهد ، باید نسبت به علی بن ابی طالب نیز همین اعتقاد را داشته باشد و سخنان و افعال او و آن چه از او می بیند و می شنود را حق بداند ، لذا هر کس به هر عنوان با او مخالفت کند و یا رود روی او بایستد باطل و مساوی با کفر است .»
دیده شده در کتاب اسرار غدیر ، محمد باقر انصاری ، انتشارات تک ، ص ۱۸۹.
استدلال اهل بیت و صحابه به حدیث غدیر
ضرورت پرداختن به مساله غدیر چیست ؟
این سوال را مخالفان به جامعه القا کرده اند و ما برای پاسخگویی باید به چند مطلب بپردازیم :
۱_ شبهه مخالفان : اگر روز عید غدیر ، روز نصب علی می باشد چرا صاحب آن یعنی علی و اولاد او به این روز احتجاج نکرده اند ؟
در پای می گوییم ، این شبهه اساسا باطل است زیرا ما روایاتی از علی و اولاد علی علیهم السلام و داستان هایی از صحابه برای دفاع از حق علی داریم .
می گویند : مکان احتیاج و استدلال سقیفه بود . اکر قرار بود علی علیه السلام به ماجرای غدیر احتجاج کند لازم بود که در سقیفه حضور پیدا می کرد و غدیر را یادآوری می کرد و می گفت : ای مردم ! تنها هفتاد روز از غدیر سپری شده است ، زمان طولانی از غدیر نگذشته است که رسول خدا صلی الله را در آن جمعیت یکصدو بیست هزار نفری به امامت ولایت شما نصب کرد .
حال گفته می شود چرا علی در سقیفه حضور پیدا نکرد ؟
باید گفت : اهل سقیفه نمی خواستند که علی در آن جمع حضور یابد ؛ چرا که در حال کنار زدن علی بودند تا خود را به منصب خلافت برسانند و بعد که خودرا به آن رساندند به سوی علی آمدند و گفتند : « ای علی ! یا بیعت کن یا کشته می شوی »
از این لحن سخن گفتن فهمیده می شود که در سقیفه استبداد کامل حکمفرما بوده است ؛ بنابراین جایی برای احتجاج باقی نمی ماند .
امروز با القای شبهه می خواهند اذهان را مضطرب ساخته و جوانان ما را از حقایق دور نگه دارند و نگذارند مردم به سوی اسلام حقیقی که در تشیع تجلی دارد جذب شود .
سخنان آیت الله نظری منفرد ، دیده شده در کتاب شب های غدیر ، سخنرانی جمعی از خطبا ، موسسه میراث نبوی ، ص ۱۴۹.
معجزه غدیر
واقعه عجیبی که به عنوان یک معجزه ، امضای الهی را بر خطوط پایانی واقعه غدیر ثبت کرد ، ماجرای حارث فهری بود .
در آخرین ساعات از روز سوم ، او با دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر صلی الله آمده و کفت : « ای محمد ! سه سوال از تو دارم ؛ آیا شهادت و یگانگی خداوند و پیامبری خود را از جانب پروردگارت آورده ای یا از پیش خودت گفتی ؟
آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگارت آورده ای و یا ازپیش خودت گفتی ؟
آیا این که درباره علی ابن ابی طالب گفتی : من کنت مولاه … از جانب پروردگارت بود و یا از پیش خودت گفتی ؟
حضرت در جواب هر سه فرمود : « خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمی کنم .»
حارث گفت : خدایا ! اگر آن چه محمد می گوید حق است و از جانب توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست .
سخن حارث تمام شد و به راه افتاد . خداوند سنگی از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد شد و از دبرش خارج گردید و همانجا او را هلاک کرد .
با این معجزه بر همگان مسلم شد که غدیر از منبع وحی سرچشمه گرفته و یک فرمان الهی است .
دیده شده در کتاب اسرار غدیر ،محمد باقر انصاری ، ص ۶۰
خداشناسی
پیامبر خدا صلی الله بر فراز منبر ایستاد . آنگاه زبان به حمد و ثنای خدا گشود و با سپاس از آفریدگار جهانیان فرازهای مهمی را در خداشناسی بیان کرد و فرمود :
«الحمدلله الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی اَرْکانِهِ، وَاَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْماً وَ هُوَ فی مَکانِهِ وَ قَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَ بُرْهانِهِ، حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْموداً لایَزالُ (وَ مَجیداً لایَزولُ، وَمُبْدِئاً وَمُعیداً وَ کُلُّ أَمْرٍ إِلَیْهِ یَعُودُ). بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأَرَضینَ وَ السّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائکَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ. یَلْحَظُ کُلَّ عَیْنٍ وَالْعُیُونُ لاتَراهُ.
ستایش خدای را سزاست که در یگانگی اش بلند مرتبه و در تنهایی اش به آفریدگان نزدیک است؛ سلطنتش پرجلال و در ارکان آفرینش اش بزرگ است. بی آنکه مکان گیرد و جابه جا شود، بر همه چیز احاطه دارد و بر تمامی آفریدگان به قدرت و برهان خود چیره است.
همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگی او را پایانی نیست. آغاز و انجام از او و برگشت تمامی امور به سوی اوست.
اوست آفریننده آسمان ها و گستراننده زمین ها و حکمران آن ها. دور و منزه از خصایص آفریده هاست و در منزه بودن خود نیز از تقدیس همگان برتر است. هموست پروردگار فرشتگان و روح »
دیده شده در کتاب غدیر پیمان آسمانی ، محمد حسین رحیمیان ، ص۳۵.
طاق نصرت
بچه که بودیم تو بعضی کوچه خیابونها طاق نصرت می زدند و روی آن یک آیه قرآن ،یک دعا، یک یاعلی (ع) یا چیزی شبیه اینها حک می کردند تا نشانی برای سلامتی و افزایش روزی کسانی باشه که در طول روز از زیرش عبور می کنند.
چند سالی هست دیگه طاق نصرت جدید ندیدم و هر چی که هست همان یادگار قدیمی ترهاست، که انصافا اعتقادات قشنگ تری نسبت به ما داشتند.
حالا هر سال نزدیک عید غدیر به وجد میام از یاد یک طاق نصرت واقعی.طاق نصرت دستان بالا رفته پیامبر و حضرت مولا.(صلوات الله علیهم)
چقدر خوبه ما شیعیان سالی یک بار از زیر این سقف نورانی که یک ستونش از وحی و یک ستونش از اهل بیت گذر می کنیم ؛و من مطمئنم که سال هامون به یمن همین طاق نصرته که پر برکته و هر سال علی رقم انبوه تبلیغات علیه اسلام و شیعه ، باز می بینیم جوانان زیادی به جمع مشتاقان ولایت می شتابند.
اینکه رسانه ها ی داخلی و خارجی مدام صحنه های جنگ و خونریزی و فاجعه و اختلاس و بد سیاستی ها را نمایش می دهند دلیل بر عدم رواج اسلام نیست .
من به عینه دیده ام جوانان تازه مسلمان شده لندنی و کالیفرنیایی را .همانان که بعد از پذیرش غدیر و دادن دست بیعت به علی بن ابی طالب (ع)با پای پیاده ی تاول زده تا اربعین فرزندش حسین (ع) خود را کشانده اند و باز همچنان منتظر فریاد آخرین منجی از نسل غدیرند.
ما شیعیان به خود می بالیم که غدیر از آن ماست و این یعنی برتری آنان که دست ولایت بر سرشان کشیده شده بر دیگرانی که این دست را پس زده اند.
الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت علی بن ابی طالب والائمه علیهم السلام.
نوشته شده به قلم معصومه رمضانی
فرمان الهی برای مطلبی مهم
وَأُقِرُّلَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، وَأُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَی حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ لایَدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ وَإِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ
، لاإِلاهَ إِلاَّهُوَ ، لاَِنَّهُ قَدْأَعْلَمَنی أَنِّی إِنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إِلَی (فی حَقِّ عَلِی) فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالَی الْعِصْمَةَ (مِنَ النّاسِ) وَ هُوَالله الْکافِی الْکَریمُ.
و اکنون به عبودیت خویش و پروردگاری او گواهی می دهم. و وظیفه خود را در آن چه وحی شده انجام می دهم مباد که از سوی او عذابی فرود آید که کسی یاری دورساختن آن از من نباشد. هر چند توانش بسیار و دوستی اش (با من) خالص باشد.
معبودی جز او نیست ،چرا که اعلام فرموده که اگر آن چه (درباره ی علی) نازل کرده به مردم نرسانم، وظیفه رسالتش را انجام نداده ام؛ و خداوند تبارک و تعالی امنیت از [آزار] مردم را برایم تضمین کرده و البته که او بسنده و بخشنده است…..
دیده شده در اسرار غدیر ، محمد باقر انصاری ، انتشارات تک ، ص ۱۶۷.
<< 1 ... 50 51 52 ...53 ...54 55 56 ...57 ...58 59 60 ... 90 >>