یاد مرگ 

 

«قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلي‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ :بگو: بی تردید آن مرگی که از آن می گریزید با شما ملاقات خواهد کرد ، سپس به سوی دانای نهان و آشکار بازگردانده می شوید ، پس شما را از آنچه ( در دنیا ) عمل می کردید آگاه خواهد نمود. » 

 

یاد مرگ بهترین تذکر برای رهایی از دنیا و پرهیز از رذایل اخلاقی ، ستم به دیگران و تضییع حقوق آنان بوده است و محرکی قوی برای برانگیختن آدمی در استفاده از فرصت های این جهان برای حیات اخروی است .

 

انسان به سبب درک نادرست خود از مرگ و زندگی و نیز فرو رفتن در دام دنیا ، از یاد مرگ غافل می شود و خود را از بهترین وسیله رهایی از تعلقات دنیوی کسب وارستگی محروم می سازد . خدای سبحان مرگ را به آدمی یادآور می شود تا با یاد آن دل و جایگاه مکارم و فضایل اخلاقی شده و با پرهیز از رذایل اخلاقی ، کدورتها و بدگمانی ها ، حقایق بر او روشن شود و با اصلاح رفتار و کردار خود به خلوص راه یابد .

 

امیرالمومنین علی علیه السلام با یادآوری مرگ و اینکه مهلت آدمی در زندگی این جهان کوتاه است انسان را به کوشیدن و ساخته شدن و آماد شدن و بهره گرفتن و توشه برداشتن فراخوانده است . بی گمان اگر کسی مرگ را به یاد داشته باشد و از چیزی که از او غافل نمی شود غفلت نکند دل به پستی های این دنیا نمی سپارد و در آرزوهای دنیا فرو نمی رود و برای دستیابی به کمال حقیقی و جاودانی از هیچ کوششی دریغ نمی ورزد .

 

 

دیده شده در کتاب قند وپند ، سید حسین صدوق ،انتشارات هما غدیر ، گزیده ص ۱۰۰ تا ۱۰۳.

   پنجشنبه 28 اردیبهشت 1396نظر دهید »

قدرت ها می خواهند اسلام را کنار بگذارند .

 

چند روز دیگر مسئله انتخاب رییس جمهور است ، آن اشخاصی که در حوزه ها هستند باید دست از کارها بردارند و مردم را دعوت کنند به دخالت در امور ، به انتخاب یک رییس جمهور صحیح .

 

 

 

سخنان امام خمینی ( ره ) در مورد تبلیغ چهره به چهره (۴:۴۵)

 

دانلود کنید 

   سه شنبه 26 اردیبهشت 1396نظر دهید »

ذکری برای بهبود شغل و درآمد 

 

شخصی از آیه الله العظمی بهجت ( ره) پرسید « دست به هر شغلی که می زنم ناکام می شوم  ، برای بهبود درآمد و زیاد شدن روزی چه کنم ؟ »

 

ایشان فرمودند : « زیاد استغفار کنید و اگر نتیجه ندیدید ، بدانید یا کم استغفار کرده اید یا با اعتقاد کامل نگفته اید . در روایات با هر سه لفظ آمده است که اکر کسی ملازم استغفار باشد ، یا پیوسته استغفار کرد یا زیاد استغفار کرد خداوند او را از هر هم و غمی رها می کند و از هر تنگنایی راه برون رفت برای وی قرار می دهد و از جایی که گمان نمی بر روزی اش را می دهد .»

 

 

دیده شده در کتاب ، ذکرها شگفت معصومین علیهم السلام ، سید عباس اسلامی حسینی ، نشر بوستان قرآن ، ص ۶۱

   دوشنبه 25 اردیبهشت 1396نظر دهید »

بسمه تعالی

 

بیانیه حوزه علمیه خواهران کوثر ورامین مبنی بر تبلیغات بانوان کاندید شورای شهر ورامین

 

و لا یُبدینَ زینَتَهُنَّ إلا ما ظَهَرَ مِنها وَلیَضرِبنَ بِخُمُرِهِنَّ علی جُیُوبِهِنَّ و لا یُبدینَ زینَتَهُنَّ ؛ زیور های خود را آشکار نکنید مگر آنچه طبعا از آن پیدا است و باید روسری خود را بر سینه خویش فرو اندازند”

جای بسی تأسف است در ایام ولادت منجی عالم بشریت حضرت مهدی موعود (عج) و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر عکس زنان و دخترانی را در گوشه و کنار شهر می بینیم که به انواع و اقسام لوازم آرایشی خود را زینت کرده و تراکت و بیل برد های تبلیغاتی ایشان در شهر پراکنده است .


آقای مسئول آیا شما این عکس ها را نمی بینید؟! آیا غیرت شما خفته است که در برابر این زنان بزک کرده که پس از انتخاب توسط مردم می خواهند در مسند شورای شهر بنشینند و برای مردم تصمیم گیری کنند سکوت پیشه کرده اید؟! مگر جز این است که ما در جامعه اسلامی، آن هم جامعه شیعی زندگی می کنیم، جامعه ای که الگوی زنان آن بانوی دو عالم حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) و حضرت زینب کبری(س) است؟ مگر جز این است که حضرت زهرا(س) آن دردانه پیامبر (ص) زمانی که می خواهند برای خطبه خانی در دفاع از حریم ولایت به مسجد بروند زنان بنی هاشم را در گرداگرد وجود خویش همراه می کند تا چشم نامحرمی او را نبیند؟ و زمانی که می خواهند سفارش تابوت بدهد ، تابوتی طلب می کنند که وجود نازنینش در آن کاملاً پوشیده باشد؟ نکند فراموش کرده ایم حضرت زینب و زنان و دختران خاندان رسول اکرم(ص) پس از حادثه جانسوز عاشورا چه سختی ها و مشقت ها کشیدند تا حجاب، این دستور ضروری دین حفظ شود؟

آقایان شما را چه شده است که عکس زنان و دختران بزک کرده را در شهر می بینید اما هیچ اقدامی نمی کنید؟آیا اگر عکس زنان و دختران شما هم اینگونه در شهر و میان مردان نامحرم که اتفاقا عده ای از آنان مریض القلب هستند دست به دست می شد اینگونه بی تفاوت بودید؟ مگر غیرت ندارید؟ مگر زنان و دختران شیعه ناموس شما نیستند؟ پس چرا سکوت کرده اید؟ نکند چشم خود را بر روی این همه بی بند و باری و بد حجابی بسته اید تا مطامع و منافع دنیای شما در خطر نیفتد؟


مهدی جان! آقا جان! بمیرم برای دل پر دردتان که نوای العجل العجل منتظران واقعی در ایام ولادتتان در میان هیاهوی انتخاباتی کاندیداهای شورای شهر که اتفاقاً عده ی کثیری از آنان زنانی بودند که در ستاد تبلیغاتی شان علاوه بر پخش عکس بد حجاب خود و شال های رنگی به پخش آهنگ های مبتذل رو آورده اند گم شد.


مولا جان در شهر نشانی از تبلیغات شما نیست!!! ای عشق ستاد انتخاباتت کو؟
مولا جان ما را ببخش که نتوانستیم امانت دار خوبی برای چادر خاکی مادرت زهرا باشیم. ما را ببخش که نتوانستیم پیام رسان رسالت عمه غریبتان زینب باشیم. آقا جان شرمنده ایم!!!
شهدا شرمنده ایم از شما که جوانی و بهار عمر خود را در راه دفاع از اسلام و میهن اسلامی و ناموس شیعه چه زود به خزان رساندید.!
شرمنده ایم از این که امروز عکس دختران و زنان بزک کرده شهرمان در میان مردان و پسران جوان دست به دست می چرخد و می شنویم در مورد زیبایی و زشتی فلان خانم کاندیدا یا آرایش دیگری صحبت می شود ولی در مورد صلاحیتشان سکوت می شود.


آقایان مسئولین که متولیان فرهنگ کشور اسلامی هستید و ادعا کنید که دغدغه دین و انقلاب دارید آیا وقت آن نرسیده با هنجار شکنان جامعه که حریم پاک شهر را که معطر به عطر شهدای هشت سال جنگ تحمیلی و مدافع حرم و جشن میلاد مولای غریبمان مهدی است آلوده کرده اند برخورد کنید؟


مسئولین شهرشرم کنید و به خود بیایید و اگر نمی توانید برای حفظ دنیای پست خوداحکام و دستورات دین مبین اسلام که یکی از مهم ترین آنها حفظ حجاب زنان مسلمان و غیرت ورزی مردان است را در جامعه حفظ کنید و از پست و مقام خود کناره گیری نمایید. هستند کسانی که می توانند بهتر از شما فرهنگ عفاف و حجاب را در جامعه پیاده نمایند.
آقایان مسئول بدانید به گفته ی امیر کلام علی(ع) ” فرصت ها چون ابر در گذر است.” و شما دیر یا زود باید در پیشگاه خداوند ائمه اطهار، شهدا و مخصوصاً حضرت مهدی صاحب زمان که مطمئناً با سکوت خود در مقابل بد حجابی ها در این ایام دلش را به درد آورده اید پاسخگو باشید.


مسئولین محترم شهر! ما خواهران حوزه علمیه کوثر ورامین از شما می خواهیم در راستای وظیفه خود که ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه است بد حجابی و ناهنجاری در بدنه اجتماع با این پدیده شوم در ایام انتخابات مبارزه کرده و عکس زنان و دختران بزک کرده که اصول اولیه دین و مکتب شیعه که حفظ حجاب است را نمی دانند و می خواهند در جایگاه مدیریت شهری جلوس کرده، از آرمان های اسلام و انقلاب دفاع کنند را از سطوح شهر جمع آوری گردانید و بیش از این دل مهدی فاطمه(عج) و مردمان دغدغه مند و انقلابی دیار ۱۵ خرداد را به درد نیاورید.


مسئولین عزیز، دستخوش به غیرتتان که سند شوم ۲۰۳۰ که ترویج مبانی تفکر غربی است و مورد نکوهش رهبر عزیزمان قرار گرفت به راحتی در شهر ما اجرا می شود و سکوت شما در این را بطه محرز است.
“و السلام”

 


رونوشت:
امام جمعه محترم شهرستان ورامین حضرت ایت الله حاج سید مرتضی محمودی(حفظه الله)
رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی حجت الاسلام و المسلمین حاج سید محسن محمودی(زید عزه)
فرماندار محترم شهرستان ورامین جناب آقای مهندس یوسفی(زید عزه)
شهردار محترم شهرستان ورامین جناب حاج آقای حیدریان(زید عزه)
رئیس شورای شهر شهرستان ورامین جناب آقای سید رضا احمدی(زید عزه)
رئیس امور مساجد شهرستان ورامین حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا اداوی(زید عزه)
رئیس شورای تبلیغات اسلامی شهرستان ورامین حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا غلامی( زید عزه)
و تنی چند از ائمه جماعات شهر ورامین

   دوشنبه 25 اردیبهشت 13962 نظر »

تعدیل غرایز 

 

اسلام بر خلاف فروید که آزادی جنسی را عامل سازنده تاریخ می داند و بر خلاف مدعیان دروغین رهبانیت که وصول به حقیقت را در سرکوبی کامل غرایز می داند ، معتقد است که تمامی غرایز انسانی ، که در وجود انسان از طرف خدای حکیم به ودیعه گذارده شده است ، مایه شر و فساد و مانع از وصول به حقیقت نمی باشد و نیز انسان می تواند از تمامی غرایز به طریق مشروع استفاده کند .و از همه لذایذ مادی با رعایت ظوابط اسلامی بهرمند گردد .

 

طبیعی است که اصول و ظوابط شرعی لازمه اش تعدیل غرایز و جلوگیری از بهرمندیهای نامشروع و مخالف با اصول اسلامی است .

 

پس در یک کلام می توان گفت ؛ که اسلام به تعدیل غرایز و نه سرکوبی آن معتقد است . این است که می بینیم اسلام سرسختانه ، هم با آزادی مطلق جنسی و بهرمندیهای مادی مبارزه کرده و هم رهبانیت را مردود دانسته است .

 

علی علیه السلام برای بیان حقیقت می فرماید : « شحٔ بنفسک عما لا یحل لک ، فانّ الشح بالنفس الانصاف منها فیما احبت او کرهت ؛ و خویشتن را از آنچه برایت حلال نیست بازدار ؛زیرا خویشتن داری دررابطه با چیزهایی که دوست داشته و یا ناخوش داشته ، عین انصاف است .»

 

 

دیده شده در کتاب  ، آیین کشورداری از نگاه علی علیه السلام ، تالیف آیت الله محمد فاضل لنکرانی. تقریر و تنظیم حسین کریمی ، نشر فرهنگ اسلامی ، ص ۸۴.

.

   پنجشنبه 21 اردیبهشت 1396نظر دهید »

حاصل شدن اسرار نماز 

 

نماز

 

اسرار نماز آنگاه حاصل می شود که شش چیز فراهم باشد .

۱_ حضور قلب ؛ یعنی هنگام نماز دل انسان به هیچ چیز جز پروردگار عالم تعلق و توجه نداشته باشد .

 

۲_ فهم معانی نماز ؛ دل در فهم الفاظ نماز مطابق زبان باشد .

 

۳_ تعظیم ؛ یعنی بی پرده به عظمت معبود و مبدا مقصود و اینکه با چه کسی سخن گفته می شود .

 

۴_ هیبت ؛ یعنی از عظمت پروردگار خوف بر دل نمازگزار هجوم آورد که مبادا در این عبادت قصوری از او سر زده باشد .

 

۵_ امید به مقام کرم و بخشش خداوند بر نمازگزار معلوم باشد که خداوند او را از رحمت خود محروم نخواهد کرد و گناهانش را خواهد بخشید .

 

۶_ شرم ؛ یعنی خود و عبادت خود را کوچکتر از آن بداند که شایسته درگاه خدا باشد و عبادت خود را در نهایت شرمساری و بندگی و سرافکندگی به انجام رساند .

 

به هر حال توفیق عبادت و بندگی را باید از خداوند طلب کرد که تا توفیق و مرحمت ذات احدیت نباشد هیچ کس را شایستگی انجام عبادتی مقبول درگاه حق نتواند بود.۱

 

اگر نه از روی دل اندر برابرت دارم 

من این نماز حساب نماز نشمارم 

 

مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانی 

حدیث درد فراق تو با تو بگزارم 

 

وگرنه این جه نمازی بود که من بی تو 

نشسته روی به محراب و دل به بازارم 

 

از این نماز ریایی چنان خجل شده ام 

که در برابر رویت نظر نمی آرم

 

 

۱_ دیده شده ذر کتاب قند و پند ، سید حسین صدوقی ، انتشارات هما غدیر ، ص ۵۹.

۲_ مولوی .

 

   سه شنبه 19 اردیبهشت 13962 نظر »

مسؤول بنیاد مهدویت ورامین گفت: تنها دولت انقلابی است که می‌تواند جامعه اسلامی را به سوی حکومت جهانی هدایت کند.
 

مهدی شهدوست مسؤول قرارگاه عمار و بنیاد مهدویت ورامین، امروز در نشست بصیرت افزایی که در حوزه علمیه کوثر ورامین برگزار شد، گفت: در عصر کنونی سنت و مدرنیته مهمترین عامل شکاف‌ در بین دولت‌ها به شمار می‌رود.

 

شهدوست ادامه داد: این دو شکاف با ورود فرهنگ غربی در جوامع اسلامی ایجاد شد و زمینه ساز بسیاری از شکاف‌های اجتماعی و ایجاد احزاب بوده است.

 

مسؤول قرارگاه عمار و بنیاد مهدویت ورامین با بیان اینکه جریان اسلام واقعی طرفدار سنت است، ابراز داشت: سنت براساس مبانی اسلام ناب محمدی استوار است اما جریان غرب‌گرا تمایل به مدرنیته دارد برهمین اساس سنت و مدرنیته اهداف و آرمان‌هایشان با یکدیگر متفاوت است.

 

وی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی جریان انقلابی اجازه دخالت غیر انقلابیون را در مسائل داخلی نداد، از این رو انقلاب براساس اصول خود پیش رفت اما پس از جنگ تحمیلی برخی از گروه‌ها در کشور رشد کردند و همین گروه‌ها در سال 76 وارد عرصه سیاسی شدند و شعار توسعه سیاسی، اقتصادی و اصلاحات سردادند.

 

شهدوست اضافه کرد: این سه شعار از سازمان سیاه برای براندازی حکومت‌ها طراحی شده بود و بسیاری از حکومتها براساس همین شعار متلاشی شدند و ما نیز در دوران اصلاحات یک براندازی را تجربه کردیم.

 

مسؤول قرارگاه عمار و بنیاد مهدویت ورامین درباره اینکه دولت نهم و دهم برای جریان مدرنیته یک کسوف به شمار می‎رفت، گفت: با روی کار آمدن دولت نهم و دهم به صورت مقطعی جریان مدرنیته از عرصه سیاست دور شد و در دولت یازدهم این جریان مجدد به عرصه سیاست باز گشت.

 

وی مهمترین مشکل امروز کشور را اقتصاد دانست و اظهار داشت: عدم رفع مشکلات اقتصادی مشروعیت نظام را در اذهان عمومی زیر سؤال خواهد برد و این زمانی ایجاد می‌شود که غربگراها بر کرسی قدرت تکیه بزنند.

 

شهدوست ادامه داد: اما اگر انقلابیون بر مسند حکومت بنشینند و بتوانند مشکلات اقتصادی را رفع کنند تفکر انقلابی در کشور تبلیغ می‌شود و ما می‌توانیم به سوی تحقق حکومت اسلامی حرکت کنیم.

 

مسؤول قرارگاه عمار و بنیاد مهدویت ورامین در پایان اضافه کرد: اما اگر مشکلات اقتصادی موجود در کشور از سوی نیروهای انقلابی رفع نشود مشروعیت نظام بیش از هر چیزی زیر سؤال خواهد رفت

   سه شنبه 19 اردیبهشت 1396نظر دهید »

گفتگو با یوسف عباسی پدر شهید شهید ستار عباسی

 

شهید مدافع حرم


چند سال بود که پایدار شده بودند و متولد چه سالی بودند ؟
۱۲ سال بود که پاسدار شده بودند و متولد ۱۴خرداد ۶۲ بودند و در سپاه نبی اکرم بودند ولی خدمت ایشان در توپ خانه بود .


چه انگیزه ای باعث شد که مسیر جهاد و شهادت را پسرتان انتخاب کند ؟ چه شد که سپاهی شد ؟
ایشان فرزند سوم من بودند و خودم هم دوست داشتم که برود و ایشان هم علاقه زیادی داشت و همیشه ایشان آرزوی شهادت داشت و بحث داعش هم آن زمان نبود و به گوش ما هم نخورده بود .


ایشان میگفت : بابا من دوست دارم شهید شوم ، گفتم جنگ نیست چرا دوست داری ؟ من خودم ۳۰ سال در سپاه خدمت کردم در قرارگاه رمضان تهران ، الان آنجا به نام خاتم الانبیا است . بیشتر از همه بچه هایم ایشان علاقه داشت به سپاه و من هم ایشان را معرفی کردم در سپاه نبی اکرم که آن زمان لشکر بعثت بود ، استخدام شد و به اصفهان رفت و برگشت به یگان و چون رشته اش ریاضی بود ایشان را به قسمت توپ خانه فرستادند .بعد از آن رفت عراق و ۹ ماه عراق بود .

شما خودتان نرفتید عراق بجنگید ؟
ما در قرارگاه رمضان بودیم و خط مرزی دست ما بود ، زمان جنگ هم ۸ سال جبهه بودم.

شهید ستار سال ۸۴ رفت سپاه ، تا داعش به وجود آمد و پارسال ۹ ماه رفت عراق در شهرهای مختلف و ۳ ماه یکبار می آمد ، سردارهایی که آنجا بودند می گفتند ما بیسیم زده ایم مقر که ما در جایی قرار داریم که ماشین داعشی ها که دارد حرکت می کند به سمت یک پمپ بنزین که آنجا را آتش بزند ، شما می توانی با توپ خانه اینها را بزنید .آنها هم می گویند شما الان در جایی که هستید خودت آنجایی ما چطور بزنیم ؛ می گوید که نه ! من زیر پل هستم و با کمربند و فانسخه خودش را آویزان می کند زیر سقف پل ( خود سردار سلیمانی این را برای مسئولان تعریف کرده بود ) بعد توپ خانه که شیلک می کند و همه را می زند ایشان بعد از ۳ ساعت خودش را می رساند مقر . این یکی از کارهای شهید است .

یکی دیگر از کارهای شهید این است که یکی از ژنرالهای عراق می گوید که شما به ما بپیوند و هر مقام و درجه و پول بخواهی به تو می دهیم که پیش ما باشی و به بچه های ما آموزش دهی ، ایشان هم در جواب می گوید که اکر تمام جهان را به من بدهی یک وجب از خاک ایران را به تمام جهان نمی دهم ، در ضمن من سرباز ولایت و سرباز آقای خامنه ای هستم .

سردار سلیمانی که این را میشنود ایشان را می بوسد و می پرسد چرا نرفتی با شوخی ؟ می گوید من چطور برم ، ایرانی هستم ، سرباز ولایت و رهبر هستم . و سردار نیز ایشان را تشویق می کند .


در یک جای دیگری ایشان دیده بان بودند یک تعدادی از عراقی ها در گودالی بودند در عراق می بیند و با بیسیم اطلاع می دهد که در فلان دره تعدادی داعش انجا هستند و توپ خانه هم آن جا را می زند و بیش از ۱۳۰ نفر را نابود می کند .


یک مدت که آنجابود آمد تهران در تاریخ ۲۵ / ۸ . و نزدیک غروب بود آمد خانه و گفت من می خواهم بروم سوریه ، گفتم شما هنوز یک ماه نیست برگشتی ، گفت از تهران با من تماس گرفته اند که ما دیدبانمان کم است و باید بیایی و من هم میخوانم بروم .
من هم کفتم که برو ولی دوست نداشتم برود یعنی قلبم افتاد ، چون هر چه رفت عراق نگران نبودم ولی این بار نگران شدم ، ساعت ۴ بعدازظهر باید که می رفت ؛ قرآن را بلند کردم و بوسید ، رفت دم در دوباره برگشت و باز هم قرآن را بوسید . رفت پایین گفت بابا چیزی نوشته ام در خانه گذاشته ام ، آنرا بعد از من بخوان .
گفتم چه داری می گویی ؟
ایشان رفت و چون هواپیما پرواز نداشت رفت تهران و ۳ روز تهران بود چون هواپیما فعلا به سمت سوریه پرواز نداشت و بعد از این که رفت مرتب زنک می زد ، ۳ روز مانده بود که شهید شود دست راستش ترکش می خورد و به بیمارستان می رود و مداوا می کند و بر می گردد و می گویند که ساعت ۱۲ شب باید برویم جلو ، یک کرمانشای دیگر آن جا بود که میگوید ۱۰۰۰ متر فاصله شماست و باید جلو بروید و ببینیم که چه دارند و شنایایی کنیم تا آماده شویم برای عملیات فردا و ببینیم نیروهایشان چگونه است ، مهماتشان چگونه است ، ۷ نفر عراقی هم با آنها بودند ، وقتی می رود جلو یک نفری که باید جای ایشان را بگیرد نشان می دهد و می گوید که فردا باید شما اینجا باشی ، داعشی ها بلندی هستند و اینها از کفی می روند و در حال حرکت هستند یک اسلحه ای که محصول فرانسه است و خیلی هم گلوله اش بزرگ است ، می زنند و به پسر من می خورد ، دومی را می زنند به پای عراقی می خورد ، عراقی های دیگر هم خودشان را پنهان میکنند .

 

بعد بیسیم می کنند به رفیقش می گویند برو آنجایی که قرار است ستار را ببینی ، ستار شهید شده است . و میآید می بیند که ستار درجا شهید شده و آن عراقی هم دارد در خون غلط می زند و بقیه هم پنهان شده اند ، بیسیم می کند آمبولانس بیاید ، وقتی آمبولانس می آید ، چون نمیتواند بیاید جلو و یک ۲۰۰ متری فاصله دارد ، بعد عراقی ها می آیند اینجا را می کشانند و می برند عقب ، آمبولانس که می آید آنقدر می زنند که فقط لاستیک هایش می ماند و می روند عقب .


در چه شهری بود و چه تاریخی ؟
در شهر حلب و تاریخ ۲۵/ ۸ / ۹۴ . ساعت ۱۲ شب شهید شدند .

شهید همدانی قبل از ایشان بود ، بله ما زنگ زدیم و گفتیم شهید همدانی شهید شده است گفت بله گلوله خورده به ماشین شهید همدانی و ماشین چپ شده است و خود گلوله مستقیم به سردار نخورده بود ، من ترسیدم ، گفت نترس بابا .

هیچ مخالفتی شما نمیکردی با ایشان که بگویی نرو ، زن داری ؟ نه من نمیکفتم ، فقط یکبار مخالفت کردم و گفتم فقط یکماه است که آمدی نرو .
خودش دوست داشت آسمانی شود ، زنگ زده بودند تهران و گفته بودند که دیدبان نداریم بیا اینجا .


چند بار اعزام شده بود عراق ؟


در ۹ ماه ۳ بار رفته بود و هر ۳ ماه می ماند و می آمد .یکبار هم سوریه رفت و در تاریخ ۱۷/ ۷/ ۹۴ رفت سوریه و دقیقا ۲۵/ ۸ شهید شده و ۴۳ روز آنجا بود و شهید شد .
زمانی که زخمی شده بودند به ایشان گفته بودند که بروید ایران و چرا نیامد خدا می داند . می گفته بعدا می روم .

 

 

شنیده شده 

   دوشنبه 18 اردیبهشت 1396نظر دهید »

در مدح علی اکبر علیه السلام 

 

حضرت علی اکبر علیه السلام

چون گشودند زهم دفتر دانائی را

زمزمه کرد ملک نغمۀ شیدائی را

کرد پُر ،نور خدا این شب رؤیائی را

تاببیننـــد همه جلــوۀ زیبـــائی را

 

 

 هاتفی گفت در رحمت حق واشده است

خلقت روی علی اکبــر لیــلا شده است

 

 

این گل سرخ که رخسارۀ احمد دارد

خال برگونۀ خود ،ابروی ممتد دارد

رنگ و بو از چمن گلشن ایــزد دارد

صورت وسیرت خود را زمحمد دارد

 

 

همه گل ها بنشتنــد به نظـــارّۀ او

تا که بابا بزند بوسه به رخســارۀ او

 

 

شاد شد قلب همه از دل خرسند حسین

شد زمین محو جمال گل دلبند حسین

آسمان مات شد از چهرۀ فرزند حسین

مثل غنچه زده لبخند به لبخند حسین

 

 

او لیلا همه دم غنچــۀ خــود می بوید

با حسین بن علی شکر خدا می گوید

 

 

مادر افکند نظر تا به مه دلجویش

دید یک هالۀ نوری به رخ نیکویش

که گل انداخته از بوسۀ بابا رویش

بوسه زد بر رخ او کرد چو غنچه بویش

 

 

گفت ای نوگل من، یوسف لیلا هستی

بهتر ازمــاه شب عیــد تو زیبـا هستی

 

 

خوبرویان جهان محو جمالش هستند

باکمالان نه همین مات کمالش هستند

عرشیان باخبر ازقدر وجلالش هستند

فرشیان عاشق دیدار وصالش هستند

 

 

بنگرد هـرکه ورا جلــوۀ ســرمد دیده

هم علی اکبر و هم روی محمّـد دیده

  

در وجودش زازل روح عبادت دیدند

روی پیشانی او نور سعادت دیدند

درقد و قامت اوشور قیامت دیدند

قدسیان دردل او شوق شهادت دیدند

 

  

شادی وغم شب میلاد علی درهم شد

غم چو آمد طرب وشوق ومسّرت کم شد

 

  

کاش ما آینه دار گُل مولا باشیم

همه جا آبروی اهل توّلا باشیم

ای «وفائی» همه آسوده به فردا باشیم

گرمحبّان علی اکبر لیلا باشیم

 

  

هــرکه در راه خــدا با علی اکبـــر باشد

روز محشــر همــه جا با علی اکبر باشد

 

 

سهیل عرب 

   یکشنبه 17 اردیبهشت 1396نظر دهید »

نقش آرزوهای طولانی در قساوت قلب و تاریکی دل 

 

گرچه همه پیامبران از عنایات ویژه خداوند برخوردار بودند و به دلیل نایل گشتن به عالی ترین کمالات الهی سرآمد بندت خدا به شمار می آمدند ، اما هر یک از آنها در مقایسه با دیگر پیامبران نیز از خصوصیت و امتیاز ویژه ای برخوردار شدند که بدان معروف گردیدند .

 

در این بین ، حضرت موسی علیه السلام به مقام کلیم الهی  اختصاص یافت . او در کوه طور سخن خداوند را می شنید سخن خداوند را می شنید و بر این اساس از وی در آموزه های دینی و وحیانی با عنوان « هم سخن خداوند » یاد شده است . « و کلم الله موسی تکلیما : و خداوند با موسی آشکارا سخن گفت ».

 

آن پیامبر بلند مرتبه ، به مقام و منزلتی ره یافت که در خلوت با معبود در کوه طور ، مخاطب پروردگار و رازهای پروردگار گردید و در طلیعه یکی از گفت و گوهای خصوصی و نجواهای الهی خداوند از او می خواهد که خاطر خویش را به آروزهای طولانی نیالاید که باعث قساوت قلب و در نتیجه محروم گشتن از جوار رحمت الهی میگردد .

 

از منظر قرآن ، قلب که عبارت است از روح آدمی ، از آن نظر که ادراکات ، احساسات و عواطف دارد ، وقتی همسو و هم جهت با ندای فطرت ، مرکز ایمان به خداوند گشت ، به حق و حقیقت هدایت می شود و از زنگارها و تیرگی ها پاک می گردد : « و من یومن بالله یه قلبه: و کسی که به خداوند ایمان بیاورد دلش را هدایت کند ، تغابن آیه ۱۱»

 

اما هنگامی که قلب از ایمان به خدا تهی گشت ، چه در زمینه ادراکات و چه گرایش ها ، گرفتار آفات و انحراف می گردد . 

به عنوان مثال خداوند در آیه ۷۴ سوره بقره می فرماید « ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجاره او اشد قسوه و ان من الحجاره … پس از آن دلهایتان سخت شد همچون سنگ یا سخت تر …» 

 

در این آیه قساوت قلب به عنوان اثر و نتیجه انحراف قلب در زمینه گرایش ذکر شده است . قساوت به معنای سختی و انعطاف ناپذیری است . گاهی گفته می شود که دل نرم و دارای رحم ، انکسار و انعطاف است است . قساوت ، درست در مقابل این ویژگی است و به معنای تهی گشتن دل از نرمی ، رحمت و خشوع است ، چونان سنگ که نفوذ ناپذیراست . قساوت دل را از سنگ سخت تر و نفوذ ناپذیر تر می کند و باعث می شود که فرد در برابر غم و ناراحتی دیگران متاثر نکرد و به حال دیگران دل نسوزاند .همچنین قساوت باعث می شود که موعظه و اندرز در دل اثر نکند و اشک انسان جاری نگردد .

 

دیده شده در کتاب پندهای الهی ، محمد تقی مصباح یزدی ، انتشارات آموزشی و پژوهشی امام خمینی ، ص ۲۲.


موضوعات: خواندنی ها, متقین
   شنبه 16 اردیبهشت 1396نظر دهید »

1 ... 26 27 28 ...29 ... 31 ...33 ...34 35 36 ... 89

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 2765
  • دیروز: 1314
  • 7 روز قبل: 20551
  • 1 ماه قبل: 45357
  • کل بازدیدها: 903699
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 10
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 24
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 20
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1