هرگز نباید اختلافات علمی به اختلافات عملی منجر شود
هم پیامبر(ص) و هم حضرت امیر(ع) فرمودند اختلاف مانند تیغ تیزی است که دین را از ریشه می زند در نتیجه باید بر مبنای مسلّمات که مشترک میان همه مسلمانان است اختلافات علمی را با مذاکره، گفتگو، نقد و بحث علمی حل کرد؛ این شیوه، یا افکار را به هم نزدیک می کند یا به نزدیک شدن متفکرین به هم منجر می شود.
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی هفته وحدت ، دیدار علمای اهل سنت کردستان/آذرماه1397
عید الزهرا
سوال: آیا جشنی که موسوم است به «عیدُ الزهراء(س)» یا «فَرحَةُ الزهراء(س)» در نهم ربیع، از نظر تاریخی اعتبار دارد؟
عید الزهرا و جشن گرفتن نهم ربیع الاول به دو جهت میتواند باشد: نخست آنکه سالروز به امامت رسیدن حضرت ولی عصر امام زمان(عج) است، دومین مناسبت که بین برخی از مردم به غلط مشهور شده، سالروز قتل عمر بن خطاب است.
اما نسبت به امامت امام عصر از آن جهت که هشتم ربیع الاول روز شهادت امام حسن عسکری است و از آن به بعد امامت به عهده امام زمان حضرت ولی عصر سپرده میشود، شیعیان برای به امامت رسیدن امام زمان خشنودند و جشن میگیرند. با این کار یک نوع ابراز احساسات و عرض ارادت نسبت به آن وجود شریف و مادر بزر گوارش حضرت زهرا (س) میکنند، اما در عین حال هیچ گونه توصیهای از سوی معصومین بر جشن گرفتن این روز نداریم.
دومین جهت که بین مردم به غلط مشهور گشته که سالروز قتل عمر، نهم ربیع الاول است، نیز بدون مستند و دلیل معتبر است. زیرا طبق منابع تاریخی فریقین (شیعی و سنی) عمر بن خطاب در روز بیست و سوم ذی الحجه ترور شد. پس از سه روز درگذشت. بنابر این او در اواخر ذی الحجه درگذشته است.وقتل او در ۹ ربیع الاول فاقد دلیل معتبر است.
بسیاری از بزرگان شیعه براین اتفاق نظر دارند که تاریخ قتل خلیفه دوم ۲۶ یا ۲۹ ذی الحجة سال ۲۳ هـ .ق است. على بن حسين مسعودى و یعقوبی ، دو تن از مورّخان بنام شیعه همچنین همه تاریخ نگاران اهل سنت بر همین عقیده بوده اند . شیخ مفید در کتاب « مسار الشیعه » آورده است: در روز بیست و ششم ذی الحجة سال ۲۳ هجری عمر بن خطاب مجروح گردید و در بیست و نهم ماه درگذشت.
پاسخ این سوال را از بیان استاد رجبی دوانی بشنوید : ??
۱۳ آبان
سیزده آبان روز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام و روز مبارزه با استکبار جهانی گرامی باد.
روز 13 آبان که در تقویم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شده یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی به یادماندنی به ثبت رسانده است. در روز 13 آبان 1343، مأموران رژیم شاه، حضرت امام خمینی(ره) را در قم دستگیر و به دستور آمریکا، به ترکیه تبعید کردند.
در روز 13 آبان 1357، دانش آموزان تهرانی در اعتراض به دخالت های آمریکا در ایران، راه پیمایی کردند، ولی دژخیمان رژیم شاه، به آنان حمله کرد و آنان را به خاک و خون کشید. در روز 13 آبان 1358، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، لانه ی جاسوسی آمریکا را در تهران تسخیر کردند و جاسوسان آمریکایی را به گروگان گرفتند.
بدین ترتیب، مبارزه ی ضد آمریکایی مردم ایران، ابعاد جدیدتری پیدا کرد. بنابراین، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، این روز را به روز «ملّی مبارزه با استکبار» نام گذاری کردند.
تبعید امام خمینی به ترکیه در 13 آبان 1343
کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی حقی است که به اتباع بیگانه داده میشود و آنها را ازشمول قوانین کشور مصون و مستثنی میکند؛ درواقع در صورت ارتکاب جرم در خاک کشور، دولت میزبان حق محاکمه آن مجرم را ندارد. کاپیتولاسیون ریشه در استعمار دارد و کشورهای استعمارگر این قانون را به کشورهای ضعیف تحت سلطه تحمیل میکردند؛ کاپیتولاسیون درایران طی معاهده ترکمانچای برای اتباع روسیه به رسمیت شناخته شد و پس ازآن برخی کشورهای استعمارگر دیگر، این امتیاز نامشروع را بعلت ضعف حکومت های قاجاریه کسب کردند؛ اما، کاپیتولاسیون در سال 1306، تحت فشار افکار عمومی و فضای حاکم بر روابط بینالملل پس از جنگ اول جهانی لغو گردید.
هنوز بیش از 3 دهه از الغای کاپیتولاسیون نمیگذشت که محمدرضا پهلوی احیاگر مجدد آن شد.
کابینه اسدالله علم در سیزدهم مهر سال 1342، به دستور شاه، پیشنهاد آمریکا مبنیبر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را به صورت یک لایحه قانونی در هیأت دولت تصویب کرد.
چندی بعد این خبر به حضرت امام رسید و ایشان را به خروش و فریاد واداشت به طوری که در4 آبان 1343 ایشان طی نطقی تاریخی به رسوایی این اقدام ننگین پرداختند.
فرازهایی از سخنرانی ایشان چنین بود: « … دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگهای آمریکایی پستتر کردند. اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد…».
رژیم که در طول دو سالی که امام قیام کرده بودند، نتوانسته بود با هیچ شیوهای، ایشان را آرام کند، تنها یک راه پیش پای خود میدید و آن تبعید امام بود. در شب 13 آبان 1343، صدها کماندو به همراه مزدوران ساواک به منزل امام در قم حملهور شدند ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و سپس با یک هواپیمای نظامی ایشان را به ترکیه تبعید کردند.این سرآغار هجرتی بود که 14 سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی را به بار آورد.
کشتار بیرحمانه دانشآموزان در 13 آبان 1357
در جریان مبارزات ملت ایران علیه رژیم طاغوت، صبح روز 13 آبان 1357 تعداد زیادی از دانشآموزان برای پیوستن به تظاهرکنندگان با تعطیل کردن مدارس راهی دانشگاه تهران شدند و به جمع دانشجویان پیوستند. با هجوم مأموران شاه به دانشگاه، صدها دانشآموز و دانشجو با گلولههای آتشین به خاک و خون غلتیدند و به شهادت رسیدند.
تسخیر لانه جاسوسی ـ روز مبارزه با استکبار جهانی 13 آبان 1358
در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند. دانشجویان از دانشگاههای تهران، پلیتکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و … گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظین و آمریکاییها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند.
در هنگام تسخیر سفارت، آمریکاییها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزارت و غارتهای خود شدند ولی پس از تسخیر سفارت به سرعت از نابودی باقیمانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت. به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت کردند. امام خمینی(ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند. این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلالطلب و آزادیخواه بودند، دست به اقداماتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله فشار آوردن به مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و …، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر از جمله آنهاست.
هر ساله و در گرامی داشت یوم الله ۱۳ آبان مردم ایران اسلامی با برپایی راهپیمایی این روز را گرامی می دارند
تصاویر حضور طلاب و اساتید مدرسه علمیه کوثر ورامین در ۱۳ آبان ۱۳۹۸
سخنان مقام معظم رهبری «چهار شاخص اربعین و زیارت اربعین»
اربعین حسینی خـود یـک دانـشگاه است، دانشگاهی از جنس مکتب عاشورا با این تفاوت که در عاشورا جهاد با سیف به نـمایش گذاشته شد؛ ولی در اربعین جهاد فکری و فرهنگی! دانشگاهی که در آن مشق ایستادگی، مقاومت، حق گرایی، حـقیقت گویی، روشن گری، حفظ آرمانها و ارزشـها، یـاد شهداء و اکابر و… می کنند.
اربعین دانشگاهی است از سنخ کار هیئتی آکادمیک که در نوع خود بی نظیر است و جا دارد که حوزه و دانشگاه این مکتب بی رقیب را به گونه ای محقّقانه و تحلیل محور، مورد بررسی و مطالعه قرار دهـند و آن را در مسیر تمدن سازی، مبنای نظریه پردازی و آینه ای برای عمل گرایی خویش قرار دهند.
در اینجا چهار شاخص از شاخصه های اربعین و زیارت امام حسین(ع) در این روز را با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(حفظه الله) بـه طور کـوتاه و خلاصه در منظر خوانندۀ گرامی قرار می دهیم.
1. مراسم اربعین جزء شعائرالله است
در فرمایشات مقام معظم رهبری(حفظه الله)، اربعین حسینی از مصادیق شعائرالله است؛ ایشان می فرماید: «این کسانی که این راه را طی کردند و این حـرکت عـاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام می دهند، واقعاً دارند حسنه ای را انجام می دهند. این یک شعار بزرگ است؛ «لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللهِ»[1] این بلاشک جزء شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که مـحرومیم از ایـن جور حرکتها، عرض بکنیم که «یَا لَیتَنَا کُنَّا مَعَکُم فَنَفُوزَ فَوزَاً عَظِیمَاً»[2] بنابراین زائرینی که مفتخر به شرکت در این مراسم و فیض الهی مـی شوند، هـمواره بـاید این نکته را به یاد داشـته بـاشند کـه توفیق حفظ یکی از شعائرالله را پیدا کرده اند و این خود رسالتی مهم و قطعاً در پیشگاه حق متعال، اجری بزرگ دارد. التفات به این مهم وقـتی بـه نـحو احسن رخ می نمایاند که به تبلیغات وسیع و همه جانبه و بـودجه های کـلانی که ایادی استکبار بر ضد مکتب عاشورا خرج کرده اند، آگاه شویم که یک نمونه آن در زمان حاضر، حوادث عاشورای سـال 1388 بـود کـه البته با درایت و تیزبینی رهبری ایران اسلامی و بصیرت مردم، سـیلی محکمی دریافت کرد.
2. اربعین رمز جاودانه شدن
نهضت حسینی هر نهضت و مکتب و هر پیامی برای اینکه از امواج تـحریفها و دشـمنی ها در امـان باشد و بتواند به نسلهای بعد منتقل شود، احتیاج به حفاظت از یـاد و آثـار و پیامهایش دارد که در غیر این صورت بزرگ ترین نهضتها و اصیل ترین پیامها نیز در دل تاریخ به فراموشی سپرده می شوند؛ بـنابراین یـکی دیـگر از اهداف اربعین حسینی طبق فرمایشات مقام معظم رهبری جاودانه نگاه داشتن مـکتب حـسینی اسـت. «اساساً اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی خاندان پیامبر(ص)، یاد نهضت حـسینی بـرای هـمیشه جاودانه شد و این کار پایه گذاری گردید. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلی، در حوادث گوناگون - از قـبیل شـهادت حسین بن علی (ع) در عاشورا - به حفظ یاد و آثار شهادت کمر نبندند، نسلهای بـعد، از دسـتاورد شـهادت استفادۀ زیادی نخواهند برد.»[3] معظم له در جای دیگری می فرماید: «دو حرکت را عـمّۀ مـا - زینب کبرا(ع) - انجام داد: یک حرکت، حرکت اسارت بود به کوفه و شام و آن روشنگری ها و آن بـیانات کـه مـایۀ افشای حقایق شد؛ یک حرکت دیگر، آمدن به زیارت کربلا در اربعین بود… این حرکت بـه مـعنای این است که نباید اجازه داد که انگیزه های خباثت آلودی که قصد دارند مـقاطع عـزیز و اثـرگذار و مهم را از یادها ببرند، موفّق بشوند؛ البتّه موفّق هم نخواهند شد. تا ملّتها زنده اند، تا زبـانهای حـق گو در کـار است، تا دلهای مؤمن دارای انگیزه هستند، نخواهند توانست این را به فراموشی بـسپرند؛ هـمچنان که نتوانسته اند.»[4] در سخنان معظم له نکته مهمی نهفته است و آن نکته ایـن اسـت که عدم موفقیت دشمن در فراموشی نهضت حسینی در گرو زنده بودن ملتها، زبـانهای حـق گو و دلهای دارای انگیزه است و امروز همۀ ما در قـبال حـفظ و انـتقال این نهضت عظیم مسئولیت داریم؛ به ویـژه مـبلّغین دینی که در این عرصه مسئولیت و رسالت بزرگی به دوش دارند. امروز دلسوختگان اباعبدالله و هـمۀ کـسانی که قلبشان در راه آرمانهای حسینی(ع) مـی تپد، بـه ویژه روحانیون و مـبلّغان حـوزۀ عـلمیه، باید در مسیر بیداری امت اسلام و حـفظ وحـدت کلمه سعی و تلاش کنند. انتقال مفاهیم اصیل و خالی از تحریف نهضت اباعبدالله(ع) بـه مـخاطبین، تلاش و تبلیغ در راستای تقریب مذاهب و تـحکیم وحدت بین جوانان شـیعه و سـنی، جذب قلوب آماده برای دریـافت مـعارف عاشورایی و انتقال فرهنگ جهاد و شهادت و مبارزه با ظلم و انحراف که از مصادیق بارز آن در دنـیای امـروز، داعش و جریان وهابیّت و تکفیری اسـت، از جـمله رسـالتهای مهم همۀ عـاشقان مـکتب حسینی می باشد.
3. اهمیت تـبلیغ و کـار فرهنگی
از آموزه های اربعین بی شک یکی از درسهای مهم اربعین، اهمیت تبلیغات و کار فرهنگی است کـه ایـن درس مهم به خوبی از راه و سیرۀ اهـل بیت(ع) اسـتخراج می شود. حـضرت امـام خـامنه ای در این خصوص می فرماید: «بـه همان اندازه که مجاهدت حسین بن علی(ع) و یارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و سـخت بـود، به همان اندازه نیز مجاهدت زیـنب(ع) و مـجاهدت امـام سـجّاد(ع) و بـقیۀ بزرگواران، دشوار بـود. البـته صحنۀ آنها، صحنۀ نظامی نبود؛ بلکه تبلیغی و فرهنگی بود. ما به این نکته ها باید توجه کـنیم. درسـی کـه اربعین به ما می دهد، این است کـه بـاید یـاد حـقیقت و خـاطرۀ شـهادت را در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگهداشت.»[5] اربعین درس جهاد فرهنگی است، درس افشاگری و حقیقت گویی؛ باید یادمان باشد که هدف مهم اهل بیت(ع) از رفتن به زیارت امـام حسین(ع) در اربعین و سفارش به شیعیان در زیارت اربعین، مسئلۀ روشن گری و جهاد فکری فرهنگی است؛ چنانکه امام خامنه ای در این باره می فرماید: «… این خصوصیت اربعین است؛ یعنی در اربعین افشاگری هم هست، عمل هـم هـست، تحقق هدفهای آن افشاگری هم در اربعین وجود دارد.»[6]
بنابراین امروز همۀ ما نیز باید به تأسی از اهل بیت پیامبر(ص) خود را یک سرباز در ایـن جـبهۀ خطیر بدانیم و وظیفۀ سربازی را در حد وسع به جا آوریم. یکی از زمینه هایی که باید در آن ورود پیدا کرد و کار فراوان انجام داد، مسئلۀ جهاد است. هرساله شاهد حـضور عـظیم و باشکوه مسلمانان از نقاط مختلف جـهان در راهـپیمایی اربعین هستیم، اما جای چند سؤال وجود دارد؛ چه تعداد از این جمعیت، عالِم به مفهوم و زوایای حقیقی جهاد در مقابل دشمنان اسلام از مستکبرین غربی تا عـمّال عـربی آنان که در رأسشان وهـابیّت و داعـش اند، هستند؟
چه تعداد از جوانان عراقی که در اربعین حضور می یابند و با پای برهنه به زیارت امام حسین(ع) می شتابند، با همان شوق به سوی آرمان حسین که مبارزه با باطل بود می شتابند؟ آیا همۀ آنـها دریـافته اند که کربلای امروز جهان اسلام، قتال با حرامی های تکفیری در سوریه و عراق و دفاع از حرمین است؟ در اربعین سالهای گذشته که جوانان عرب زبان بسیاری، چه عراقی و چه غیر عراقی با آن شوق و شور و با پای پیـاده! بـه سوی کـربلا می شتافتند، جای یک سؤال را باقی می گذاشتند و آن اینکه چرا این دریای عظیم عاشقان حسین امواج خشمش را به سـمت جبهه های نبرد با داعش نمی برد که اگر نیمی از آن امواج خروشان بـه سـمت داعـش می رفت طومار حرامیان برای همیشه از عراق برچیده می شد.
4. اتحاد و عظمت جهان اسلام
یکی دیگر از شاخصه هایی که در مـوضوع اربـعین حسینی باید مد نظر باشد، شاخصۀ «عظمت و اتحاد جهان اسلام » است؛ اربعین عـلاوه بـر ایـنکه پیامها و اهداف بلند عاشورا را به گوش جهانیان می رساند، حکایت از اتحاد و عظمتی وصف ناشدنی در جهان اسلام دارد؛ بـه راستی کجای جهان اسلام اینگونه عاشقانی را گرد خود جمع می کند و در کدام صحنۀ ارزشـهای اسلامی، اینگونه خیل عـاشقان، رُخ مـی نمایاند! مقام معظم رهبری(حفظه الله) نیز به این مسئله اشاره می کند و می فرماید: «همین قدر که ما ولو در اظهاراتمان کنار یکدیگر قرار بگیریم، عظمت می بخشد به دنیای اسلام؛ عظمت می بخشد به شخصیّت امّت اسلامی؛ هرجا نـمونه هایی از این اجتماع را ما مشاهده کردیم، و لو تن ها، جسمها در کنار هم قرار گرفتند، دیدیم انعکاس آن در دنیا مایۀ شرف و آبروی اسلام و مسلمین شد؛ مایۀ آبروی پیغمبر شد.. . امسال شما ملاحظه کردید در اربعین حسینی مـیلیونها انـسان در کنار هم قرار گرفتند؛ خود این حرکت عظیم یک جمعی از مسلمانها - البتّه مخصوص شیعه نبود، سنّی ها هم بودند - که در دنیا انعکاس پیدا کرد، تعظیم کردند؛ تجلیل کردند؛ آن را بزرگ ترین گردهمایی عـالم بـه حساب آوردند؛ چه کسانی؟ آنهایی که دارند مسائل اسلامی را رصد می کنند.. .
حادثۀ عجیبی بود حادثۀ امسالِ اربعین کربلا. این راه را دشمنان اسلام و دشمنان اهل بیت به خیال خود مسدود کرده بودند. بـبینید چـه حرکت عظیمی اتّفاق افتاد! وقتی حتّی جسمها در کنار هم قرار می گیرد، این جور انعکاس پیدا می کند. اگر ما با هم باشیم، کشورهای اسلامی، ملّتهای مسلمان - سنّی و شیعه و فِرَق مختلف تـسنّن و تـشیّع - بـا یکدیگر دلهایشان صاف باشد، نـسبت بـه یـکدیگر سوءظن نداشته باشند، سوءنیّت نداشته باشند، به یکدیگر اهانت نکنند، ببینید در دنیا چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ چه عزّتی برای اسلام درسـت خـواهد شـد! وحدت؛ وحدت.»[7]
پی نوشت ها
[1] مائده/ ۲.
[2] بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در ابتدای درس خارج، 09/09/1394.
[3] بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله)، 29/06/1368.
[4] بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار مردم قم، 19/10/1393.
[5] بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله)، 29/06/1368.
[6] بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) دیدار با مردم آذربایجان شرقی، 28/11/1378.
[7] بیانات مقام معظم رهبری(حفظه الله) در دیدار مـسئولان و مـیهمانان بیست و هشتمین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی، 19/10/1393.
سخنی با بانوان
اصلش هر چه فکر می کنم می بینم اربعین برای ما زنهاست. برای ما تا برویم و بر مویه های عقیله ی بنی هاشم ،زینب کبری (س) مرهم گذاشته ، عهد ببندیم : جبهه ی برادرش را مرد اگر لازم است ما خودمان کوله ی مردهامان را بسته و بند پوتین هاشان را محکم می کنیم.
مردان و پسرانمان به فدای برادرت بانو. اما … اما خانمی که آمده ای برای تسلای دل خواهر ارباب ، با خودت نگو: روز اربعین همه در بین الحرمین هستند و مباد که من جا بمانم .
تکلیفت را روشن کن. اگر در خیمه زینب کبرایی تو را با جمعیت نامحرمان چه کار؟! حرم ارباب و حرم مریدش فرق نمی کند .زینب (س) و زنان همگی باید در خیام بمانند .
معصومه رمضانی
شرکت در راهپیمایی اربعین وظیفه همگانی است
سرکار خانم نفیسه کریمی استاد حوزه در جلسه درس اخلاق که با محوریت فضیلت زیارت اربعین در مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد گفت : وقتی خواسته قلبی مومن این است که جزء زائران اربعین باشد ، به طور قطع و بر طبق حدیث پیامبر که فرمودند « نیت مومن از عملش بهتر است » از زائران امام حسین ( ع) محسوب می شود .
نفیسه کریمی در توضیح اینکه چگونه نیت بالاتر از عمل است بیان داشت : طبق بیان علامه مجلسی فرد باید واقعا نیت انجام عمل را داشته باشد و اگر توانست آن عمل را در مقیاس کوچکتر انجام دهد نه اینکه یک چیزی بگوید و کاری را که از دستش بر می آید انجام ندهد .
وی افزود : اگر کسی بر دینار ، امیال و هوا و هوسهایش غالب شود حتما برای نیتی که در ذهن می کند هزینه خواهد کرد و آن وقت است که خدا ثواب نیتش را برابر با عمل می داند .
کریمی اربعین را ویژگی خاص امام حسین ( ع) خواند و اظهار داشت : مناسبتی به نام اربعین برای هیچ فردی حتی برای رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام هم وجود ندارد و شاید سِر وجود اربعین برای شهادت سالار شهیدان در این است که اربعین نشانه تداوم راه حسین ( ع) است .
استاد حوزه ضمن بیان فضیلت بالای زیارت امام حسین ( ع) گفت : هنوز آن گونه که باید فضیلت زیارت سالار شهیدان برای مومنان ذکر و شناسانده نشده است و عده ای در این خیال هستند هر وقت توانستند می توانند به زیارت امام حسین ( ع) برود در حالی که بر طبق حدیث امام صادق ( ع) ؛ سزاوار است شخص توانگر در سال دو بار و شخص تهی دست در سال یک مرتبه به زیارت امام حسین ( ع) برود .
نفیسه کریمی ضمن بیان این شبهه که برخی سایت ها و شبکه های ماهواره ای اربعین را یک بدعتی می دانند گفت : در منابع دینی و احادیث شیعی پیاده روی برای زیارت در سیره اهل بیت ( س) وجود داشته است .
وی ادامه داد : امام سجاد ( ع) چندین بار پیاده به زیارت مکه مکرمه رفتند و امام حسن مجتبی ( ع) با این که مرکب داشتند اما پیاده به زیارت می رفتند .
کریمی در پایان شرکت در پیاده روی اربعین را وظیفه همگانی خواند و اظهار داشت : امروزه همه به عنوان شیعه و محب اهل بیت وظیفه داریم به زیارت سیدالشهدا برویم و اگر نتوانستیم زوار حسین ( ع) را تجهیز کنیم .
جا ماندهها بخونن
همه رفتند و دل بی سر و پا جا مانده
از هوای حرم کرب و بلا جا مانده
به گمانم که میان همه زائر ها
فقط امضای برات دل ما جا مانده
یک به یک می رسد از هر طرفی نامه دوست
که حلالم بکن ای از همه جا مانده
صرف کردند همه فعل خداحافظی و
یک نفر هست ز جمع رفقا جا مانده
اربعین، پای پیاده، حرم حضرت عشق
حسرتش بر دل تنهای گدا جا مانده
قصه این است که من لایق آقا نشدم
از همین است که این من ز شما جا مانده
نام ما را بنویسید کف صحن حسین
بنویسید که یک بی سر و پا جا مانده
♦♦♦
لایقوصلتوکهمننیستمـ
قلبی شکسته و همه شب در هوای تو
پر می کشد به نیت ایوان طلای تو
دستم نمی رسد به ضریح تو یاحسین
کاری بکن برای من عالم فدای تو
گویا قنوت من به اجابت نمی رسد
فکر و خیال من شده صحن و سرای تو
یک جای دنج از حرم تو برای من
من هر چه دارم ای همه چیزم…برای تو
هرشب به یاد روضه ی تو غصه می خورم
آری به خون نشانده دلم را عزای تو
صبری خدا به این دل جا مانده ام دهد
این اربعین نشد برسم کربلای تو
من از نگاه مهر تو یک خوشه خواستم
یک گوشه از کناره ی شش گوشه خواستم
اسماعیلشبرنگ
اربعین؛ خیمه جهانی اباعبدالله
?️ رهبرانقلاب:
اربعین با این حرکتی که عمدتاً بین نجف و کربلا در راهپیمایی هر سال به وجود میآید بینالمللی شد؛ چشمهای مردم دنیا به این حرکت دوخته شد؛ امام حسین (علیهالسّلام) و معرفت حسینی به برکت این حرکت عظیم مردمی بینالمللی شد، جهانی شد.
شب جمعه
شب جمعه است همه زائر ارباب شویم
در کنار حرمش شمع صفت آب شویم
مادری آمده در کرببلا با قد خم
باید از ذکر بُنّیهمه بی تاب شویم
شاعر : مرتضی محمودپور
♦♦♦
یا رب شب جمعه کربلا غوغایی است
شش گوشۀ حرم تجلی زیبایی است
امشب دل هر که هست در کرب و بلا
معلوم شود که رزق او زهرایی است
شاعر : جواد حیدری
♦♦♦
پلک چشمم؛ مثل برگیست ؛؛ که شبنم دارد…
بیشتر، گریه “شب جمعه” فراهم دارد….
مدد ”فاطمه”؛ گر روی کند؛ بر چشمم….
از غم ”کرب وبلا” جلوه ی زمزم دارد…
۲۵/۲/۱۳۹۳ شاعر : مهدی قربانی
♦♦♦
جان زهرا تومرا كرب وبلا زائــركن
باهمين اشك شب جمعه مرا طاهركن
گم شده هويتم بس كه گنهكار شدم
المثناى مــــرا با كرمت صـــادر كن
خطبه امام سجاد علیه السلام در شام
یزید ملعون در مجلس خود به امام سجاد علیه السلام عرض کرد : یا علی ! بر فراز منبر برو و مردم را از شرح این فتنه و پیروزی ای که خدا نصیب امیرالمومنین نمود آگاه ساز .
حضرت فرمود: « نمی دانم از این کار چه هدفی داری ؟»
آنگاه بر فراز منبر رفتند و پس از حمد و سپاس به درگاه خداوند و درود بر رسول خدا صلوات الله فرمودند :
ايُّهَا النَّاسُاعطِينَا سِتّاً وَ فُضِّلْنَا بِسَبْعٍ. أُعْطِينَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ السَّمَاحَةَ وَ الْفَصَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمَحَبَّةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ.وَ فُضِّلْنَا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِيَّ الْمُخْتَارَ مُحَمَّداً وَ مِنَّا الصِّدِّيقُ وَ مِنَّا الطَّيَّارُ وَ مِنَّا أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّةِ. مَنْ عَرَفَنِي فَقَدْ عَرَفَنِي وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْنِي أَنْبَأْتُهُ بِحَسَبِي وَ نَسَبِي. أَيُّهَا النَّاسُ أَنَا ابْنُ مَكَّةَ وَ مِنَى أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا. أَنَا ابْنُ مَنْ حَمَلَ الرُّكْنَ بِأَطْرَافِ الرِّدَا. أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنِ ائْتَزَرَ وَ ارْتَدَى. أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنِ انْتَعَلَ وَ احْتَفَى. أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ طَافَ وَ سَعَى. أَنَا ابْنُ خَيْرِ مَنْ حَجَّ وَ لَبَّى. أَنَا ابْنُ مَنْ حُمِلَ عَلَى الْبُرَاقِ فِي الْهَوَاءِ. أَنَا ابْنُ مَنْ أُسْرِيَ بِهِ مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى. أَنَا ابْنُ مَنْ بَلَغَ بِهِ جَبْرَئِيلُ إِلَى سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى. أَنَا ابْنُ مَنْ دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى. أَنَا ابْنُ مَنْ صَلَّى بِمَلَائِكَةِ السَّمَاءِ. أَنَا ابْنُ مَنْ أَوْحَى إِلَيْهِ الْجَلِيلُ مَا أَوْحَى. أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى أَنَا ابْنُ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى. أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ خَرَاطِيمَ الْخَلْقِ حَتَّى قَالُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ. أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ بِسَيْفَيْنِ وَ طَعَنَ بِرُمْحَيْنِ وَ هَاجَرَ الْهِجْرَتَيْنِ وَ بَايَعَ الْبَيْعَتَيْنِ وَ قَاتَلَ بِبَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ وَ لَمْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ طَرْفَةَ عَيْنٍ. أَنَا ابْنُ صَالِحِ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثِ النَّبِيِّينَ وَ قَامِعِ الْمُلْحِدِينَ وَ يَعْسُوبِ الْمُسْلِمِينَ وَ نُورِ الْمُجَاهِدِينَ وَ زَيْنِ الْعَابِدِينَ وَ تَاجِ الْبَكَّائِينَ وَ أَصْبَرِ الصَّابِرِينَ وَ أَفْضَلِ الْقَائِمِينَ مِنْ آلِ يَاسِينَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. أَنَا ابْنُ الْمُؤَيَّدِ بِجَبْرَئِيلَ الْمَنْصُورِ بِمِيكَائِيلَ أَنَا ابْنُ الْمُحَامِي عَنْ حَرَمِ الْمُسْلِمِينَ وَ قَاتِلِ الْمَارِقِينَ وَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ. وَ الْمُجَاهِدِ أَعْدَاءَهُ النَّاصِبِينَ وَ أَفْخَرِ مَنْ مَشَى مِنْ قُرَيْشٍ أَجْمَعِينَ وَ أَوَّلِ مَنْ أَجَابَ وَ اسْتَجَابَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَوَّلِ السَّابِقِينَ وَ قَاصِمِ الْمُعْتَدِينَ وَ مُبِيدِ الْمُشْرِكِينَ وَ سَهْمٍ مِنْ مَرَامِي اللَّهِ عَلَى الْمُنَافِقِينَ وَ لِسَانِ حِكْمَةِ الْعَابِدِينَ وَ نَاصِرِ دِينِ اللَّهِ وَ وَلِيِّ أَمْرِ اللَّهِ وَ بُسْتَانِ حِكْمَةِ اللَّهِ وَ عَيْبَةِ عِلْمِهِ. سَمِحٌ سَخِيٌّ بَهِيٌّ بُهْلُولٌ زَكِيٌّ أَبْطَحِيٌّ رَضِيٌّ مِقْدَامٌ هُمَامٌ صَابِرٌ صَوَّامٌ مُهَذَّبٌ قَوَّامٌ. قَاطِعُ الْأَصْلَابِ وَ مُفَرِّقُ الْأَحْزَابِ. أَرْبَطُهُمْ عِنَاناً وَ أَثْبَتُهُمْ جَنَاناً وَ أَمْضَاهُمْ عَزِيمَةً وَ أَشَدُّهُمْ شَكِيمَةً أَسَدٌ بَاسِلٌ يَطْحَنُهُمْ فِي الْحُرُوبِ إِذَا ازْدَلَفَتِ الْأَسِنَّةُ وَ قَرُبَتِ الْأَعِنَّةُ طَحْنَ الرَّحَى وَ يَذْرُوهُمْ فِيهَا ذَرْوَ الرِّيحِ الْهَشِيمِ. لَيْثُ الْحِجَازِ وَ كَبْشُ الْعِرَاقِ مَكِّيٌّ مَدَنِيٌّ خَيْفِيٌّ عَقَبِيٌّ بَدْرِيٌّ أُحُدِيٌّ شَجَرِيٌّ مُهَاجِرِيٌّ. مِنَ الْعَرَبِ سَيِّدُهَا وَ مِنَ الْوَغَى لَيْثُهَا وَارِثُ الْمَشْعَرَيْنِ وَ أَبُو السِّبْطَيْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ. ذَاكَ جَدِّي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ قَالَ:أَنَا ابْنُ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ أَنَا ابْنُ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ انا ابنُ خَدیجهَ الکبری. (انا ابن الحسين القتيل بكربلا، انا ابن المرمل بالدماء، انا ابن من بكى عليه الجن في الظلماء، انا ابن من ناح عليه الطيور في الهواء)[۲] فَلَمْ يَزَلْ يَقُولُ أَنَا أَنَا حَتَّى ضَجَّ النَّاسُ بِالْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ. وَ خَشِيَ يَزِيدُ لَعَنَهُ اللَّهُ أَنْ يَكُونَ فِتْنَةٌ. فَأَمَرَ الْمُؤَذِّنَ فَقَطَعَ عَلَيْهِ الْكَلَامَ. فَلَمَّا قَالَ الْمُؤَذِّنُ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ قَالَ عَلِيٌّ لَا شَيْءَ أَكْبَرُ مِنَ اللَّهِ. فَلَمَّا قَالَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ شَهِدَ بِهَا شَعْرِي وَ بَشَرِي وَ لَحْمِي وَ دَمِي. فَلَمَّا قَالَ الْمُؤَذِّنُ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ الْتَفَتَ مِنْ فَوْقِ الْمِنْبَرِ إِلَى يَزِيدَ فَقَالَ مُحَمَّدٌ هَذَا جَدِّي أَمْ جَدُّكَ يَا يَزِيدُ فَإِنْ زَعَمْتَ أَنَّهُ جَدُّكَ فَقَدْ كَذَبْتَ وَ كَفَرْتَ وَ إِنْ زَعَمْتَ أَنَّهُ جَدِّي فَلِمَ قَتَلْتَ عِتْرَتَهُ قَالَ وَ فَرَغَ الْمُؤَذِّنُ مِنَ الْأَذَانِ وَ الْإِقَامَةِ وَ تَقَدَّمَ يَزِيدُ فَصَلَّى صَلَاةَ الظُّهْرِ.
اى مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ويژگى بر ديگران فضيلت بخشيده است. به ما ارزانى داشت علم، بردبارى، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنين را و ما را بر ديگران برترى داد به اينكه پيامبر بزرگ اسلام، صديق، جعفر طيار، شير خدا و شير رسول خدا(ص)، و امام حسن و حسین(ع) دو فرزند بزرگوار رسول اكرم(ص) را از ما قرار داد. (با اين معرفى كوتاه) هر كس مرا شناخت كه شناخت، و براى آنان كه مرا نشناختند با معرفى پدران و خاندانم خود را به آنان میشناسانم.
اى مردم! من فرزند مكه و منايم. من فرزند زمزم و صفايم. من فرزند كسى هستم كه حجر الاسود را با رداى خود حمل و در جاى خود نصب فرمود. من فرزند بهترين طواف و سعى كنندگانم.
من فرزند بهترين حج گزاران و تلبیه گويان هستم. من فرزند آنم كه بر براق سوار شد. من فرزند پيامبرى هستم كه در يك شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سير كرد.
من فرزند آنم كه جبرئیل او را به سدرة المنتهى برد و به مقام قرب الهی و نزديكترين جايگاه مقام بارى تعالى رسيد. من فرزند آنم كه با ملائكه آسمان نماز گزارد. من فرزند آن پيامبرم كه پروردگار بزرگ به او وحى كرد.
من فرزند محمد مصطفى و على مرتضايم، من فرزند كسى هستم كه بينى گردنكشان را به خاک ماليد تا به كلمه توحيد اقرار كردند.
من پسر آن كسى هستم كه برابر پيامبر با دو شمشير و با دو نيزه مىرزميد.و دو بار هجرت و دو بار بيعت كرد، و در بدر و حنين با كافران جنگيد، و به اندازه چشم بر هم زدنى به خدا كفر نورزيد.
من فرزند صالح مؤمنان و وارث انبيا و از بين برنده مشركان و امير مسلمانان و فروغ جهادگران و زينت عبادت كنندگان و افتخار گريه كنندگانم.
من فرزند بردبارترين بردباران و افضل نمازگزاران از اهل بیت پيامبر هستم.
من پسر آنم كه جبرئيل او را تأييد و ميكائيل او را يارى كرد. من فرزند آنم كه از حریم مسلمانان حمايت فرمود و با مارقين و ناكثين و قاسطين جنگيد و با دشمنانش مبارزه كرد.
من فرزند بهترين قريشم.
من پسر اولين كسى هستم از مؤمنين كه دعوت خدا و پيامبر را پذيرفت.
من پسر اول سبقت گيرندهاى در ايمان و شكننده كمر متجاوزان و از ميان برنده مشركانم.
من فرزند آنم كه به مثابه تيرى از تيرهاى خدا براى منافقان و زبان حكمت عباد خداوند و يارى كننده دين خدا و ولى امر او، و بوستان حكمت خدا و حامل علم الهى بود. او جوانمرد، سخاوتمند، نيكوچهره، جامع خيرها، سيد، بزرگوار، ابطحى، راضى به خواست خدا، پيشگام در مشكلات، شكيبا، دائما روزهدار، پاكيزه از هر آلودگى و بسيار نماز میخواند.
او رشته نسل دشمنان خود را از هم گسيخت و شيرازه گروههای كفر را از هم پاشيد. او داراى قلبى ثابت و قوى و ارادهاى محكم و استوار و عزمى راسخ بود وهمانند شيرى شجاع كه وقتى نيزهها در جنگ به هم در مىآميخت آنها را همانند آسيا خرد و نرم و بسان باد آنها را پراكنده مىساخت.
او شير حجاز و آقا و بزرگ عراق است كه مكى و مدنى و خيفى و عقبى و بدرى و احدى و شجرى و مهاجرى است، كه در همه اين صحنهها حضور داشت. او سيد عرب است و شير ميدان نبرد و وارث دو مشعر، و پدر دو فرزند: حسن و حسين. آرى او، همان او (كه اين صفات و ويژگيهاى ارزنده مختص اوست) جدم على بن ابى طالب است.
آنگاه گفت:
من فرزند فاطمه زهرا بانوى بانوان جهانم.
من فرزند حسين شهيد كربلايم،
من فرزند على مرتضى و فرزند محمد مصطفى و پسر فاطمه زهرايم، و فرزند خديجه كبرايم،
من فرزند سدرة المنتهى و شجره طوبايم،
من فرزند آنم كه در خون آغشته شد، و پسر آنم كه پريان در ماتم او گريستند،
و من فرزند آنم كه پرندگان در ماتم او شيون كردند.
و آنقدر به اين حماسه مفاخره آميز ادامه داد كه شيون مردم به گريه بلند شد!
یزید نگران شد و براى آنكه مبادا انقلابى صورت پذيرد به مؤذن دستور داد تا اذان گويد تا بلكه امام سجاد عليهالسلام را به اين نيرنگ ساكت كند!!
مؤذن برخاست و اذان را آغاز كرد.
همين كه گفت: الله اكبر، امام سجاد عليه السلام فرمود: چيزى بزرگتر از خداوند وجود ندارد. و چون گفت: اشهد ان لا اله الا الله، امام عليه السلام فرمود: موى و پوست و گوشت و خونم به يكتایى خدا گواهى مىدهد. و هنگامى كه گفت: اشهد ان محمدا رسول الله، امام عليه السلام به جانب يزيد روى كرد و فرمود: اين محمد كه نامش برده شد، آيا جد من است و يا جد تو؟ ! اگر ادعا كنى كه جد توست پس دروغ گفتى و كافر شدى، و اگر جد من است چرا خاندان او را كشتى و آنان را از دم شمشير گذراندى؟!
سپس حضرت از منبر فرود آمدند و در کنار درب مسجد نشستند ، در این هنگام یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله به نام مکحول کن حضرت را ملاقات کرد و عرض کرد : چگونه روز را سپری کردید ای فرزند رسول خدا صلی الله ؟
حضرت فرمودند: « روزمان سپری شد در حالی که میان شما همچون بنی اسراییل در میان آل فرعون هستیم که پسرانشان را می کشتند و زنانشان را زنده نگه می داشتند . بی گمان در این حادثه برای شما ابتلا و آزمایش بزرگی بود .
اباعبدالله حسین علیه السلام شهید اشک ، تلخیص و ترجمه کتاب قتل العبره ، سید محمد حسین میرباقری ، نشر هاجر ، ص ۲۶۴.