شاخص مهم عزاداریِ سیاسی چیست؟
عزاداری غیرسیاسی چگونه است؟
عزاداری سیدالشهدا(ع) و مکتب امامخمینی(ره)
از همان اول انقلاب، یک جریانی میخواست عزاداریِ غیرسیاسی را ترویج دهد، و جریان دیگری هم عزاداری و گریه را از نظر سیاسیاجتماعی، مفید نمیدانست بلکه مضر میدانست؛ حضرت امام(ره) با هر دوی اینها مقابله کرد.
منبر یا روضۀ سیاسی، منبر یا روضهای است که ادامۀ راه امامحسین(ع) و ادامۀ دشمنی با امامحسین(ع) را هم ببیند و ادامۀ طرفداری از امامحسین(ع) را هم ببیند.این یک شاخص برای منبرِ سیاسی است.
ما در زیارت عاشورا میخوانیم: «انّی سلمٌ لِمَن سالَمَکُم» یعنی ما فقط با امامحسین(ع) «سلم» نیستیم، بلکه با کسانی که در مسیر او هستند نیز «سلم» هستیم و اهلبیت(ع) مکرراً این را به ما سفارش کردهاند.
ادامۀ ولایتمداری، ولایتمداری نسبت به ولایتمداران است، ادامۀ عزاداری برای سیدالشهدا(ع) هم عزاداری برای همۀ مظلومان عالم است.
اهلبیت(ع) فرمودهاند، هرکسی برای مظلومی از مؤمنین و شیعیان ما اشک بریزد، مثل این است که برای ما اهلبیت(ع) اشک ریخته است (امالی مفید/۱۷۵) اگر ما برای سیدالشهدا(ع) گریه کنیم اما به کسانی که امروز در راه سیدالشهدا(ع) دارند کشته میشوند، توجهی نداشته باشیم، این نامردی است!
اگر علیه حرمله و شمر، لعن کنیم و فریاد بزنید، اما علیه حرملهها و شمرهای زمان خودمان حرفی نزنیم، این نامردی است!
سیاسینبودن در هیئت، مثل این است که بگوییم: «یا امامحسین(ع)، کسانی که در آن زمان، شما را تیرباران کردند یا متوکل عباسی که در آن زمان، قبر شما را با خاک یکسان کرد، لعنت بر آنها باد، ولی الان اگر کسی بخواهد قبر شما را با خاک یکسان کند، من با او کاری ندارم!»
همین امروز اگر انگلیس خبیث با ایادیِ خودش میتوانست آیا -مثل متوکلِ عباسی- قبر امامحسین(ع) را با خاک یکسان نمیکرد؟!
آیا داعشیها را جز همین انگلیس و آمریکا درست کردند؟!
اگر نیروهای مقاومت نبودند، آیا داعشیها به دستور سرویسهای انگلیسی، قبر امامحسین(ع) را با خاک یکسان نمیکردند؟!
مگر میشود من به هیئت بروم و علیه شمر بن ذیالجوشن حرف بزنم، ولی نفرت خودم را از انگلیس خبیث، اعلام نکنم؟! در این صورت، اهلبیت(ع) از ما قبول نمیکنند.
علیرضا پناهیان برنامۀ جهانآرا - ۹۸.۶.۶ . شنیده شده
چرا از شب اول محرم عزاداری شروع میشود ؟
مگر امام حسین علیه السلام عاشورا بشهادت نرسید؟
قیل للصادق علیه السلام سیدی جعلت فداک ! ان المیت یجلسون بالنیاحه بعد موته او قتله، و اراکم تجلسون انتم وشیعتکم من اول شهر بالمأتم و العزا للحسین علیه السلام.فقال: ما هذا… إذا هل هلال محرم نشرت الملائکه ثوب الحسین و هو مخرق من ضرب السیوف و ملطخ بالدماء و فنراه نحن و شیعتنا بالبصیره و لا بالبصر فإذا تنفجر دموعنا.
به امام صادق علیه السلام عرض شد: آقای من به فدایتان شوم . وقتی کسی می میرد یا کشته می شود مجلس نوحه ای برای او می گیرند. ومن مشاهده می کنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم اقامه جلسه عزا می کنید.
حضرت فرمودند: این چه حرفی است هنگامی که هلال ماه محرم دمیده می شود ملائکه پیراهن امام حسین علیه السلام را آویزان می کنند در حالیکه پاره پاره شده از ضربه های شمشیر و آغشته به خون است.ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت (و نه با چشم بصر ) می بینیم پس اشک های ما سرازیر می شود.۱
چرا عزاداری امام حسین(ع) از روز اول محرم شروع میشود؟
۱_ امام رضا(ع) میفرماید: «از اول دهۀ محرم، حزن و اندوه در چهرۀ پدرم دیده میشد و حالت عزادار به خود میگرفت و روز دهم، روز مصیبت و گریۀ او بود» (امالی صدوق/۱۲۸)
۲_ عزاداران با ده شب عزاداری، در واقع خود را برای حضور در غم بزرگ عاشورا آماده میکنند. اگر عزاداری از روز عاشورا شروع میشد ذکر مصیبتها خیلی دردناکتر و غیرقابل تحملتر میشد.
۳_ یک دهه عزاداری قبل از عاشورا میتواند موجب کسب توجه و سوز دل در روز عاشورا باشد. کسانی که دل غافلی دارند یا در اثر توجه به تعلقات دنیا احساس محبتشان به امام حسین(ع) کم شده، ده روز فرصت دارند تا در محافل عزاداری با شنیدن مواعظ و معارف دینی آمادگی لازم را کسب کنند تا مبادا در روز مصیبت بزرگ عاشورا بیاحساس و بیتوجه باشند.۲
۱-خصائص الزینبیه، صفحه 49 . ثمرات الاعواد، صفحه 36و37
۲_ علیرضا پناهیان ۲۰ مهر ۹۴
حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در جلسه درس تفسیر امروز خود در مسجد اعظم با اشاره به فرا رسیدن ایام مباهله اظهار داشتند:
از غريب ترين ايام زندگي ما ايام مباهله است. خيلي از ما عالمانه حرف ميزنيم و عوامانه فكر ميكنيم در نتیجه آن اركان ولايت را تقريباً از دست ميدهيم در حالی که آن اجزاي غير ركني را خيلي محترم ميشمريم مانند اول ذيحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امير با فاطمه زهرا(سلام الله عليهما) است اينها جزء واجبات غير ركني است.
در نماز يك واجب ركني داريم يك واجب غير ركني، در خصوص امامت و ولایت نیز همين طور است؛ غدير جزء واجبات ركني امامت است، مباهله جزء واجبات ركني ولایت است ، با سالروز ازدواج فرق ميكند. در حالی که نه رسانهها از او نام ميبرند و نه حوزهها خبري هست! آن وقت آن مسائل واجبات غير ركني را خيلي دامن ميزنيم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزاي نماز است لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غير ركني است اما ركوع و سجود واجب ركني است.
وقتي مأمون(عليه من الرحمن ما يستحق) به وجود مبارك امام رضا(سلام الله عليه) عرض ميكند به چه دليل علي بن ابيطالب(سلام الله عليه) افضل است؟ ایشان ديگر نفرمود غدير، فرمود با ايه ﴿انفسنا﴾ ، خدا وقتي وجود مبارك حضرت امير را جان پيغمبر ميداند از اين بالاتر فضيلت فرض ميشود؟! «من كنت مولاه فهذا علي مولاه» كه گفته ی خود پيغمبر است هر چند آن هم از طرف خداست، کجا؛ و اینکه ذات اقدس اله خود فرموده علي جان پيغمبر است، کجا؟! و وجود مبارك امام رضا علیه السلام به اين استدلال كرد .
اما مطلب مهمّي كه در پيش داريم جريان مباهله است كه بيست و چهارم ذيحجّه روز مباهله است؛ اين روز را بايد گرامي بداريم، همه ما؛ چه حوزوي چه دانشگاهي، چه برادران و خواهران ايماني، از برجستهترين روزهاي سال، همين ۲۴ ذيحجّه است كه روز مباهله است. مسيحيها فكر ميكردند كه ـ معاذ الله ـ عيسي فرزند خداست مبتلا به تثليث شدند گفتند اب و ابن و روح القدس و مانند آن, آيه نازل شد: «لَقَدْ كَفَرَ الَّذينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ » سوره ماعده ، آیه ۷۳.
بعد در سوره مباركه «آلعمران» برهان اقامه كرد، فرمود چرا شما ميگوييد عيسي فرزند خداست؟ اگر ميبينيد عيسي فرزندِ پدري نيست فقط مادر دارد، مهمتر از آفرينش عيسي, بالاتر از آفرينش عيسي, دشوارتر از خلقت عيسي, جريان حضرت آدم(سلام الله عليه) است كه نه پدر دارد نه مادر: ﴿إِنَّ مَثَلَ عيسي عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ﴾ وقتي اين آيه در سوره مباركه «آلعمران» نازل شد، مطلب برهاني شد كه شما از استبعادتان بايد دست برداريد در برابر قدرت ذات اقدس الهي چه منعي است كه فرزندي را بدون پدر به دنيا بياورد؛ فرزندي كه نه پدر دارد نه مادر دارد آن را خدا خلق كرد، فرزندي كه پدر ندارد، ولي مادر دارد هم كاملاً ميتواند خلق كند: ﴿إِنَّ مَثَلَ عيسي عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون اين ميشود برهان مسئله.
. در آيه فرمود رسول من! حالا كه مطلب براي شما عالمانه ثابت شد، شما هم محقّقانه فهميديد عيسي موجودي است ممكن, مثل موجودات ديگر, فرزند خدا نيست ـ معاذ الله ـ فرزند مادر خودش است؛ لذا اصرار قرآن كريم در نام بردن حضرت ميسح اين است كه ميگويد: « عيسَي ابْنَ مَرْيَمَ» غالباً نام مبارك عيسي را به عنوان اينكه فرزند مريم است اسم ميبرد «عيسَي ابْنَ مَرْيَمَ» اين نكتهاي دارد وگرنه انبياي ديگر را به نام پدرشان يا مادرشان صدا نميزند مگر ضرورتي اقتضا بكند كه به نام پدر صدا بزنند؛ ولي با اين وجود در جريان عيسي ميفرمايد: «عيسَي ابْنَ مَرْيَمَ», «إِنَّ مَثَلَ عيسي عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ»سوره آل عمران ، آیه ۶۱.
اين مطلب برهاني را براي پيامبر تثبيت كرد؛ فرمود از اين به بعد «فَمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ» بعد از اينكه براي شما روشن شد طبق آيات قرآني و برهان الهي كه عيسي فرزند خدا نيست، فرزند مريم است و در قدرت الهي همه چيز آسان است با اينها احتجاج بكن! اين مطلب را به اينها بگو که اينها دست بر دارند، اگر دستبردار نيستند مباهله بكن! به هر حال راهی براي فصل خصومت هست.
اين روز متأسفانه در نزد ما خيلي جلال و شكوه ندارد، درست است غدير مسئله خاص است؛ ولي قبل از جريان غدير آيه قرآن صريحاً از وجود مبارك علي بن ابيطالب به عنوان جانِ پيغمبر ياد كرده است: «نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُم » هم مفسّران بالاتفاق بر اين هستند، يك; هم روايات اهل بيت بالاتفاق بر اين است، دو; هم تاريخنگاران بالاتفاق اين مطلب را نوشتند، سه گروه گفتند علي بود و فاطمه بود و حسن و حسين بودند در جوار رحمت پيغمبر(عليهم آلاف التحيّة والثناء). كليد غضب به دست اينها شد فرمود ما اين كار را ميكنيم؛ البته خدا فرمود, فرمود بگوييد ما لعنت خدا را بر كاذبين قرار ميدهيم اين كم حرفي نيست. شما درباره فرشتهها به زحمت چنين آيهاي پيدا ميكنيد كه فرشتهاي بگويد من لعنت خدا را بر فلان قوم قرار ميدهم؛ اين بايد به اذن باشد: «ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَي الْكاذِبينَ»، «كاذب» يعني كسي كه ادّعاي باطلي دارد ما ادّعاي صحيح داريم شما ادّعاي باطل داريد ما لعنت خدا را بر كسي كه ادّعاي باطل دارد قرار ميدهيم.
اين روز مباهله روز علمي است اين بِهال يك روز تحقيقي است اين نظير «وَ لَا يَنْقُضُ الْيَقِينَ أَبَداً بِالشَّك » نيست كه بعد از چند سال فهمش آسان باشد، اين يك مسئله دقيق عقلي كلامي است و فخر ماست. قبل از جريان غدير، ذات اقدس الهي وجود مبارك حضرت امير را به منزله جان پيغمبر حساب كرد؛ اينكه تعبير شاعرانه نيست, تعبير تبليغي نيست يك چيز عظيمي است؛ منتها ما شيعهها متأسفانه از اين مفاخرمان خبري نداريم، ۲۴ ذيحجّه هم همينطور ميآيد و ميگذرد.
بنابر اين بيست و چهارم ذیحجه از اعياد برجسته ماست، جريان مباهله از مقتدرترين بحثهای کلامی ماست.
دیده شده در http://javadi.esra.ir/
روز مباهله
مباهله یعنی طرفین، یکدیگر رو لعن میکنن، و اگه لعن روی هر کدوم اثر کرد، اون طرف دروغگوئه پيامبر خدا (ص) به مسیحیان نجران فرمود: با من مُباهله كنيد! اگر من راستگو باشم لعن و نفرين، شما را مى گيرد و اگر دروغگو باشم لعن ونفرين، مرا مى گيرد. آن ها پذیرفتند! صبح كه شد نزد پيامبر خدا آمدند، ديدند آن حضرت، عزیزترین افرادش یعنی اميرالمؤمنين و فاطمه و حسن و حسين (ع) را همراه خود آورده است. آنان ترسیدند و به رسول خدا گفتند: با تو صلح مى كنيم، ما را از مباهله معاف بدار! ۱
اعمال روز مباهله
روز بیست و چهارم ذی الحجه بنابر مشهور روزی است که مباهله حضرت رسول با مسیحیان نجران در آن اتفاق افتاده است و نیز در این روز بود که حضرت امیرالمؤمنین در حال رکوع انگشتر خود را به سائل داد و آیه «انما ولیّکم الله» در شأن ايشان نازل شد. در این روز چند عمل وارد شده است:
۱_ غسل ۲_ روزه ۳_ دو رکعت نماز و آن مثل روز عید غدیر است در وقت و کیفیت و ثواب ۴_ خواندن دعای مباهله که شبیه به دعای سحر ماه رمضان است؛
۵_بخواند دعایی را که شیخ و سید روایت کرده اند بعد از دو رکعت نماز و هفتاد مرتبه استغفار و اول آن «الحمدلله رب العالمین» است همچنین صدقه دادن به فقرا بعنوان پیروی از امیر المومنین علیه السلام و زیارت ایشان و بهتر است در این روز زیارت جامعه خوانده شود ۲
چرا ائمه اطهار (علیه السلام)، فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) محسوب می شوند؟
روزی هارون الرشید، امام کاظم (علیه السلام) را به کاخ خویش دعوت کرده و از آن امام می خواهد جواب سوالات خود را بدهد. یکی از سوالات هارون، این بوده است که: چرا با وجود اینکه نسل از پدر منتقل میشود، شما خود را فرزندان رسول خدا (ص) مینامید؟ در صورتی که شما از فرزند علی بن ابی طالب (علیه السلام) هستید و نه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) امام کاظم (علیه السلام)، با چند مثال و استدلال برمبنای قرآن کریم، این امر را ثابت میکنند که آنها فرزندان رسول خدا هستند. از جمله یکی از این استدلال ها، استناد ایشان به آیه مباهله بوده است. و این نکته که کسی ادعا نکرده که جز علی بن ابی طالب (علیه السلام)، حضرت زهرا (سلام الله علیها)، امام حسن و امام حسین (علیهم السلام)، فرد دیگری همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده است.
پس طبق آیه مباهله، علی بن ابی طالب مصداق نفس پیامبر (ص)، حضرت زهرا (سلام الله علیها) مصداق زنان و امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام)، مصداق فرزندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند. در نتیجه امامان دیگر نیز که فرزندان امام حسین (علیه السلام)اند، از نسل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) محسوب شده و فرزندان رسول خدا هستند.۳
۱_ تفسير القمّی: ۱/۱۰۴ ، روایتی از امام صادق علیه السلام
۲_ مفاتیحالجنان ، شیخ عباس قمی
۳_بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 48، ص 128
ذکر شب ۲۳ رمضان
شب ۲۳ ماه مبارک رمضان، زمانی که شب از نیمه گذشت، در حالیکه شخص نه گرسنه، نه از زیاد خوردن سنگین باشد، با وضو و رو به قبله، سر به سجده گذاشته و این ذکر را ۲۲۵ بار تکرار نماید:
” یا طُهرُ یا طاهرُ یا طَهورُ یا طَیهورُ یا طَیهار ”
وقتی این ذکر گفته می شود، ملائکه نازل می شوند و در همان حالی که ذاکر سر به سجده دارد، با آب رحمت الهی جان و وجودش را از غبار معاصی و کدورت توجّه به عالم کثرت می شویند و ان شاء الله به طهارت باطنی و درونی راه پیدا می کند.
اشاره رهبرانقلاب به عاقبت گمنامی شهید ابراهیم هادی
در شب ولادت کریم اهلبیت حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام، جمعی از اهالی فرهنگ، شعر و ادب فارسی با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. آقای محمدحسن جمشیدی از شعرای کشورمان، شعری را در این جلسه قرائت نمود:
در دعای اهل دل باران فراز آخر است
گریه کن در گریهی عاشق صفایی دیگر است
عاشقان با اشک تا معراج بالا میروند
بهترین سرمایه انسان همین چشم تر است
در جواب بیوفایی خلوتی با خود بساز
دست کم تنها شدن از دل شکستن بهتر است
شد فراموش آنکه بیش از قدر خویش آمد به چشم
آنکه با گمنام بودن سر کند نامآور است
صحبت از پرواز جانکاه است وقتی روح ما
مثل مرغ خانگی زندانی بال و پر است
گرچه چندی چهرهی خورشید را پوشاندهاند
در پس این ابرهای تیره صبحی دیگر است
۱) رهبر انقلاب: مثل شهید ابراهیم هادی؛ میخواست گمنام زندگی کند اما امروز در تمام آفاق فرهنگی کشور نامش پیچیده است.
متن کامل اشعار را در لینک زیر ببینید
بهترین اعمال در شب ها و روزهای ماه رمضان
ماه رمضان ماه خداى عزوجل مى باشد و آن ماهى است كه خداوند كارهاى نیک را در آن، دو چندان می كند و بدیها را در آن محو می سازد.
ماه بركت، و ماه انابة و بازگشت، و ماه توبه و ماه آمرزش و ماه آزادى از آتش دوزخ، و كامیاب شدن به بهشت است. هان كه در این ماه از هر حرامى خوددارى كنید، و تلاوت قرآن را زیاد كنید. و حاجات خود را بخواهید، و به یاد پروردگارتان سرگرم باشید، و ماه رمضان نزد شما نباید همانند ماههاى دیگر باشد، چرا كه براى این ماه در پیشگاه خداوند حرمت و برترى بر دیگر ماهها است، و نباید در ماه رمضان روزهای شما مانند روزهای غیر ماه رمضان باشد. (بحارالانوار، ج 96، ص 340 - 341 )
بهترین اعمال در شبها و روزهاى ماه مبارک رمضان، تلاوت قرآن است و اگر چه تلاوت قرآن در تمام اوقات ثواب دارد، اما چون قرآن در ماه رمضان نازل شده است، تلاوت قرآن در این ماه از اجر و ثواب ویژهاى برخوردار است.
اهمیت و ضرورت تلاوت قرآن
1. رهبری قرآن: عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّه قالَ: « عَلَیكُمْ بِالْقُرآنِ فَاتَّخِذُوهُ إماماً وَقَائِداً (1)؛ بر شما باد قرآن! پس قرآن را پیشوا و راهنمای خود قرار دهید.
2. برتری قرآن: عَن رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: « فَضْلُ القُرآنِ عَلَی سائِرِ الكَلامِ كَفَضْلِ اللهِ عَلَی خَلْقِهِ؛ (2) برتری قرآن بر سایر سخن ها مانند برتری خداست بر آفریدگانش.»
3. شیرینی گفتار قرآن: عن الامام علی علیه السلام أنَّهُ قالَ: «تعَلَّمُوا كِتابَ اللهِ تَبارَكَ وَتَعالَی فَإنَّهُ أحْسَنُ الحَدیثِ وَأبلَغُ المَوعِظَةِ وَتَفَقَّهوا فیهِ فَإنَّهُ رَبیعُ القُلوبِ وَاسْتَشْفُوا بِنُورِهِ فَإنَّهُ شِفاءٌ لِما فی الصُّدُورِ وَأحْسِنُوا تِلاوَتَهُ فَإنَّهُ أحْسَنُ القِصَصِ؛ (3) كتاب پروردگار پاك و بلند مرتبه را فرا گیرید كه همانا آن نیكوترین سخن و رساترین موعظه است. و در آن تفكر كنید كه همانا قرآن بهار دلهاست و از نورانیتش شفاء بخواهید كه همانا قرآن شفای دلهاست و تلاوتش را نیكو كنید كه برترین قصه ها [در آن] است.»
4. جامعیت قرآن: عن امیر المۆمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: « مَنْ أرادَ عِلْمَ الاوَّلینَ وَالاخِرِینَ فَلْیثَوِّرِ القُرآنَ؛(4) هر كه می خواهد دانش پیشینیان و آیندگان را فرا گیرد در قرآن دقیق شود.»
دستاورد همنشینی با قرآن
1. كفاره گناهان: عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: « عَلَیكَ بِقِراءَةِ القُرآنِ فَإنَّ قِرائَتَهُ كَفّارَةٌ لِلذُّنوبِ وَسِتْرٌ فی النَّارِ وَأمَانٌ مِنَ العَذابِ؛(5) بر تو باد قرائت قرآن زیرا كه خواندن قرآن كفاره گناهان و پوششی از آتش [دوزخ] و ایمنی از عذاب است.»
2. دوری از فساد و زشتی: عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: «یا بُنَی! لاتَغْفُلْ عَن قِراءَةِ القُرآنِ فَإنَّ القُرآنَ یحیی القُلُوبَ وَینْهی عَنِ الفَحشَاءِ وَالمُنْكَرِ؛(6) فرزندم! از خواندن قرآن غافل مشو كه قرآن دل ها را زنده می كند و [انسان را] از زشتی و بدی دور می دارد.»
یکى از عوامل مۆثر در سرنوشت انسان، خواندن قرآن و دعا است و اگر ما به آثار خواندن قرآن توجه داشته باشیم و قرآن را مانند دوستى در زندگى انتخاب کنیم، آیاتش را بخوانیم و در معانى آسمانىاش تفکر کنیم، پس از مدتى زندگىمان سرشار از نور، روشنایى، طراوت و زیبایى میشود. قرآن، کتاب الهى و وسیله نجاتى است که از طرف خداوند براى هدایت و تکامل انسانها نازل شده است، تا آن خوانده شود و با عمل کردن به دستورات آن رستگار و سعادتمند شویم.
پی نوشت ها:
1. علاء الدین متقی بن حسام الدین الهندی، كنز العمّال، بیروت، مۆسسه الرساله، 1409 ق، حدیث 4029.
2) بحار الانوار، ج92، ص18.
3) تحف العقول، ص 150.
4) كنز العمال، ح 2454.
5)بحار الانوار، ج92، ص 17.
6) كنز العمال، ح 2768.
منابع : معارف قرآن رهروان ولایت تدبر در قر آن تبیان
آشتی با امام زمان عجل الله
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده اند: « هرکس که بمیرد و امامش را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است » کتاب آشتی با امام زمان (ع) پس نمی از دریای معرفت این امام مظلوم بچشیم ! اگر می خواهید خیلی جمع و جور و مختصر با چرایی امامت و وظایف منتظران آشنا شوید، کتاب « آشتی با امام زمان (ع) » پیشنهاد خوبی است.
خوبی کتاب این است که از منظر منتظران نوشته شده است نه از دید یک محقق؛ هر چند نویسنده ی این کتاب یعنی «جناب آقای محمد شجاعی» محقق کار کشته ای در مباحث مهدوی است.
مباحثی که در این کتاب می خوانید شما را به طور کلی با نیازهای انسان آشنا می کند و همین طور که جمله ها از مقابل چشم شما می گذرند می فهمید که چقدر وجودمان وابسته به معصومین (علیهم السلام) است.
کمی که پیش می روید، می فهمید امام زمان (عج) در حق ما چه کارهایی انجام داده اند و ما در قبال این همه محبت چه مزدی داده ایم. محمد شجاعی اسم این بخش از کتابش را گذاشته است: « غم نامه و آشتی » . هر چند در بخش غم نامه و آشتی دلتان از خودتان می گیرد، در فصل بعد راه حل های پیشنهادی شما را به خودتان می آورد. این راه حل ها به ما کمک می کند که اشتباهاتمان را جبران کنیم. و در نهایت بخش آخر کتاب اختصاص به وظایف منتظران یافته است.
***
جناب آقای محمد شجاعی در مقدمه ی کتابش گفته است : “مگر ما با امام قهریم که آشتی کنیم؟”
و ایشان پاسخ داده اند :
“می توانیم با امام زمان (ع) قهر باشیم، ولی اهل عبادت، عزاداری، عمل صالحی و خیر نیز باشیم و کارهایمان هیچ ربطی به حضرت نداشته باشد و اگر داشته باشد، بسیار کم و ناچیز و غیر مؤثر. همان طور که فرزند یا فرزندان یک شخص بزرگ می توانند به انواع عبادت و کارهای خیر بپردازند و پدر مهربان خود را رها کنند و کاری با او نداشته باشند.”
پس کتاب موصوف را دانلود کرده و با جدیت تمام جهت آشتی با خدا و امام زمان علیه السلام مطالعه کنیم
سه سخن از سه مولود شعبان
امام حسین علیه السلام : و اما حقُ بَصَرِکَ فَغضه عما لایَحلُ لک و ترک ابتذالهِ الّا لموضعِ عبرَه تستقبلُ بها بصراً او تستفید بها علماً ، فانّ البصر باب الاعتبار :
حق چشم این است که آن را به حرام ندوزی ، و جز آن جا که عبرتی در کار باشد ، بصیرتی افزاید یا علمی بدست آرد بکارش نگیری که چشم دریچه عبرت ( قلب) است .۱
حضرت عباس علیه السلام :
لا أرهـب الموت اذ المـوت زقـا حتى أواري في المصاليت لقى نفسي لسبط المصطفى الطهر وقا إني أنا العبـاس أغـدو بالســقا ولا أخاف الشرّ يــوم الملتقى :
از مرگ نمي هراســم حتي اگر تلخ باشد حتي اگر در جنگ مرگ را با چشمان خويشتن ببينم جانم را براي دفاع از نواده پيامبر(صلى الله عليه واله وسلم) فدا ميکنم و من همان عبـاس هستم که با آب ميروم ۲
امام سجاد علیه السلام :
یا سوأْتاه لِمن غَلَبَتْ أحداته عشراته _ یرید أنّ السَّیَٔه بواحدهٍ و الحسنه بعَشَرهٍ :
ای وای بر آن که یکانش بر دهگانش بچربد ( گناهان که هر کدام یکی محسوب شود از نیکی هایش که هر یک ده تا به حساب آید افزون باشد ) ۲
۱_ تحفه العقول ، ابن شعبه حرانی ، ترجمه احمد جنتی ، نشر بین الملل ، رساله معروف امام حسین ( رساله حقوق ) ص ۵۳۷
۲_ قسمتی از رجز خوانی حضرت عباس علیه السلام هنگامی که مشک آب به همراه داشت .
۳_ تحفه العقول ، ص ۶۲۱.
در آغوش موکب
اسلام را محرم و صفر زنده نگه داشت ،آری، اما دنیا و مافیها زنده است به نام تو حسین(ع) و اصلا چیست که هُرم نفس هایت بدان خورده باشد و جان نگرفته باشد؟!
و چه بسیارند مردگانی که بدون تو و بدون نامت در وهم زندگانی اند ؛جهل مرکبی مدام.
نامت، محرم و صفرت، تربت شفا بخشت، اشک های زلال روضه خانه ات، همه و همه برای بذل حیات به کالبد مرده ی عالم در جریان بودند و تو گویی کافی ندانستی این همه را که دست به کار شدی و موکب را عَلَم کردی .
کافی است نسیمی از نفس قدسی ات به ذره ای از کائنات برسد تا خودش بشود منبع فیض ، بشود منبع نور.
وه که موکب های مسیر اربعین با شمیم یادت چه جانی گرفته اند و چه جان بخش شده اند حسین(ع)!
خاک پای زائرت،داغی دیگ های پشت سر هم و بخار سماورهای پر جوش و خروشت ، عرق سینه زنت ، سیاهی بیرق هایت و نام زیبایت یکی پس از دیگری جان داد به موکب و حالا او هم برای خودش اسمی دارد و رسمی و جان بخشیدنی.
اسمش خدمت است و رسمش عاشقی و این یعنی جان گرفتن باب جدیدی در فرهنگ یک ملت.
چه کسی فکرش را می کرد اینجا… نه در سفر اربعین و نه در اربعین صفر که در شب میلادت و در دل شعبان موکب بزنیم؟
به راستی که می توان گفت غذای هیئت و موکب و اشک و تربت و محرم و صفرت همه و همه با هم زندگی بخشند ولو در شعبان ولو در ربیع .
کاش قدر بدانیم این باب جدید را که به رویمان گشوده ای.
وجود موکب و موکب داری در تمام طول سال یعنی مهر و صفا و صمیمیت مردم در پهنه ی آن سال.
یعنی ستاد بحرانی جدید زیر نگاه رحمانی تو.
حیف که جهان نه تو را شناخت و نه راستش ما را.
ما که زنده ایم به نام تو .
و این زنده گی حاصلش یک دلی است و یک رنگی ، اخوت است و برادری و برابری.
بیش باد …آری …بیش باد این فرهنگ و این همه محبت زیر خیمه و خرگاهت.
حزب الله قدر دان است نه فقط تو را، که فرهنگ باب شده ی موکب هایت را.
هلا بیکم یا زوار …هلا بیکم.
آری صدا همان صداست ، زیر بیرق حسین (ع) همه رنگ و بوی محبت خواهند گرفت و تو باید اینک پلدختر و اهواز و خوزستان باشی و گلستان و آق قلا ،تا فهم کنی حیات را در آغوش هر موکب.
معصومه رمضانی