پیرو تاکید حضرت امام خامنه ای در آخرین دیدار بر مطالعه «درس آموز»اسناد لانه جاسوسی آمریکا، دانلود همه این اسناد از لینک‌های زیر امکان پذیر است:

 

 

 

جلد اول.  

 

جلد دوم :

 

جلد سوم :http://basij.aut.ac.ir/usemb/farsi/3.pdf

 

 

   شنبه 15 آبان 13952 نظر »

 ۱۳ آبان 

 

تا ذهن مردم از شعار مرگ بر آمریکا پر است تسلط دوباره آمریکا بر این کشور ممکن نیست .


ملت و دولت ایران در کنار یکدیگر از هیچ‌یک از قدرتهای استکباری واهمه ندارد.


سیاست ما سیاست آشتی ناپذیری با آمریکاست .


سیزده آبان روز استوارى ملت ایران در مقابل ترفند استکبار است.


سیزده آبان فرو ریختن هیمنه‏ ى سلطه‏ى آمریکائى و استکبار آمریکائى در ایران و در جهان بود.


اوّلین مضمون سیزده آبان عبارت است از رویارویى رژیم امریکا با نهضت اسلامى و بیدارى اسلامى


سیزدهِ آبان، اینهاست؛ یعنى مقابله با زورگویى، دسیسه و استکبار


روز سیزده آبان یعنی روز اعلام پایداری ملت در برابر آمریکا


تسخیر لانه‌ی توطئه و جاسوسی جهادی ابتدای بود علیه استکبار جهانی


سیزدهم آبان ، روز تجلی دوباره آزادگی و شجاعت و غیرت انقلابی در ملت مسلمان ماست .


آینده مملکت در دست دانش‌آموزان است .


سیزدهم آبان سال ۵۷ دوران شور و اعتلای مبارزات ضدرژیم و ضد آمریکایی در ایران است


حکومت آمریکا به عنوان بدترین حکومت دنیا در قلة استکبار قرار دارد.


عزت، رفاه و استقلال این کشور در سایة ایستادگی در مقابل استکبار جهانی بدست آمده است.


آمریکا از رشد انقلابی دانش‌آموزان ما بیمناک است.


سیزده آبان روز بسیار مهمى است؛ به یک معنا روز دانش‏ آموز است، به یک معنا روز دانشجوست، به یک معنا روز استوارى ملت ایران در مقابل ترفند استکبار است.


سیزده آبان در واقع روز جوانان است؛ جوانان دانش‏ آموز و دانشجو است.

 

 

دیده شده در /phttp://markazi.irib.ir

   چهارشنبه 12 آبان 1395نظر دهید »

در آستانه ۱۳ آبان هزاران نفر از دانشجویان و دانش آموزان صبح امروز با رهبر انقلاب دیدار کردند ۹۵/۸/۱۲




۱۰ دلیل می‌شود گفت که حرف «اگر با آمریکا سازش کنیم، مشکلات حل می‌شود» غلط و دروغ و فریب است .
آخرین این دلایل، برجام است

  

اینکه می‌گویند اگر با آمریکا سازش کنیم مشکلاتمان حل می‌شود، فکر خطایی است. ۱۰ دلیل می‌شود گفت که این حرف، غلط و دروغ و فریب است و سازش با آمریکا مشکلات را بدتر می‌کند که آخرین این دلایل، برجام است ، امروز فقط من نیستم که می‌گویم؛ خود مذاکره‌کنندگان ما که زحمت کشیدند و عرق ریختند، می‌گویند آمریکا بدعهد و دروغگو است ، مذاکره‌کننده‌ی آمریکایی چند روز پیش گفت بعد از #برجام هم علیه ایران تحریم تصویب کرده‌ایم. دو خطایی که استکبار و بعضی آدمها در داخل ترویج می کنند


امروز می‌خواهم دو خطا را تصحیح کنم که توسط استکبار و بعضی آدم‌ها در داخل که یا وابسته‌اند یا از نفس‌افتاده، ترویج می‌شود . خطای اول اینکه تبلیغ می‌کنند جمله «هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» از سر تعصب و جهالت است ، خطای دیگر اینکه می گویند اگر با آمریکا سازش کنیم مشکلاتمان حل خواهد شد.

۷۰ جلد کتاب از اسناد لانه‌ی جاسوسی منتشر شده است؛ چرا هیچ نشانه‌ای از این کتاب‌ها در مدارس و دانشگاه‌ها نیست؟ این یکی از اعتراض‌های من است. وزیر جدید هم در جلسه هستند. چرا این اسناد در کتاب‌های دانش‌آموزان نیست تا جوانان بدانند و بفهمند در کشور چه گذشته است.


چیزهایی که ما درباره آمریکا می گفتیم و عده‌ای باور نمی‌کردند در مناظرات ریاست جمهوری آمریکا چندبرابرش را گفتند

فریاد مرگ بر آمریکا، برای دفاع از ارزش‌های انسانی است ، امروز به اعتراف خودشان، آمریکا از ارزش‌های انسانی فرسنگ‌ها دور افتاده؛ در مناظره ریاست جمهوری‌شان دیدید، آمریکا را افشا کردند. چیزهایی که ما می‌گفتیم و عده‌ای نمی‌خواستند باور کنند را، اینها چند برابرش را گفتند.



گزیده بیانات رهبر معظم انقلاب ،دیده شده درhttp://farsi.khamenei.ir

   چهارشنبه 12 آبان 13959 نظر »

فرزندان کوروش اکنون در کدام سرزمین زندگی می‌کنند؟؟؟





فعلا در دنیا ملتی وجود نداردکه از نظر خون و نژاد از سایر ملل جدا باشد . مثلا ما ایرانی ها که سابقه تاریخی نیز داریم و از لحاظ حکومت و قوانین دارای وضع خاصی هستیم ، آیا از نظر خون و نژاد از سایر ملل مجاور جدا هستیم ؟ مثلا ما که خود را از نژاد آریا و اعراب را از نژاد سامی میدانیم ؛ آیا واقعا همین طور است یا دیگر پس از این همه اختلاطها و امتزاجها ؛ از نژادها اثری باقی نخواهد ماند ؟ 


حقیقت این است که ادعای جدا بودن خون‌ها و نژادها خرافه‌ای بیش نیست. نژاد سامی و آریایی و غیره به صورت جدا و مستقل از یکدیگر فقط در گذشته بوده است، اما حالا آن‌قدر اختلاط و امتزاج و نقل و انتقال صورت گرفته است که اثری از نژادهای مستقل باقی نمانده است.


بسیاری از مردم امروز ایران که ایرانی و فارسی زبان‌اند و داعیه ایرانی‌گری دارند، یا عرب‌اند یا ترک یا مغول، همچنان‌که بسیاری از اعراب که با حماسه زیادی دم از عربیت می‌زنند از نژاد ایرانی یا ترک یا مغول می‌باشند. شما اگر همین حالا سفری به مکه و مدینه بروید، اکثر مردم ساکن آنجا را می‌بینید که در اصل اهل هند یا ایران یا بلخ یا بخارا یا جای دیگری هستند.

شاید بسیاری از کسانی که نژادشان از کوروش و داریوش است، الان در کشورهای عربی تعصب شدید عربیت دارند و بالعکس شاید بسیاری از اولاد ابوسفیان‌ها امروز سنگ تعصب ایرانیت به سینه می‌زنند…

اکر ما ایرانیان بخواهیم بر اساس نژاد قضاوت کنیم و کسانی را ایرانی بدانیم که نژاد آریا داشته باشند ، بیشتر دلت ایران را باید غیر ایرانی بدانیم و بسیار یاز مفاخر خود را از دست بدهیم ؛ یعنی از این راه بزرگترین ضربت را بر ملت ایرانی زده ایم . 

 

به هر حال در عصر حاضر دم زدن از استقلال خونی ، نژادی خرافه ای بیش نیست .

 

 

دیده شده در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران، استاد مرتضی مطهری ،انتشارات صدرا ، ص ۵۶.

   شنبه 8 آبان 1395نظر دهید »

در شب عاشورا

 

 

حبيب چون «برير» شادمان و خرسند بود. به گونه‌اي كه «يزيد بن حصين» به او خرده گرفت: «اي برادر! اين ساعت زمان شوخي نيست» «حبيب» در پاسخ گفت: «كجا از اين جا سزاوارتر براي سرور خواهد بود؟ در حالي كه تنها فاصله ما با حور العين، حمله اين قوم بر ماست تا كه شمشيرها را از نيام بركشند».

 

قدري از شب عاشورا گذشت، «نافع» مي‌گويد: امام وارد خيمه خواهرشان زينب عليهاالسلام شدند. من در برابر خيمه به انتظار امام بودم كه شنيدم زينب عليهاالسلام به امام عرض كرد: «آيا شما نيات يارانتان را امتحان كرده‌ايد؟ من نگران آنم كه آنان نيز به ما پشت كنند و در هنگامه درگيري شما را تسليم دشمن كنند» امام در پاسخ فرمودند: «به خدا سوگند اينها را امتحان كرده‌ام؛ پس آنها را مرداني يافتم كه سينه سپر كرده‌اند، به گونه‌اي كه به مرگ زيرچشمي مي‌نگرند و به مرگ در راه من چنان شيرخواره به سينه مادرش انس دارند»

 

نافع مي‌گويد: چون اين گفتار امام را شنيدم، گريه‌ام گرفت و نزد حبيب بن مظاهر رفتم و داستان گفت و گوي امام و خواهرش را بازگو كردم. حبيب گفت: «به خدا سوگند، اگر انتظار امر امام نبود در هيمن شب با اين شمشيرم به آنها حمله‌ور مي‌شدم»

 

نافع مي‌گويد: به حبيب گفتم: من نزد خواهرشان بوده‌ام؛ گمان مي‌كنم بايد زن‌ها را تسكين خاطري داد. آيا مي‌تواني يارانت را جمع كني تا نزد آنها رفته خاطرشان را آسوده كنيم؟ «حبيب» از جاي برخاست و فرمود: «اي ياران مردانگي! اي شيران! چون شيران وحشي از آشيانه‌هاي خود به درآييد.»

 

سپس به بني‌هاشم گفت: «به خيمه‌هاي خويش بازگرديد (اميدوارم كه) چشمانتان بيدار مباد» بعد از آن به اصحاب خود نظر كرد و آن چه خود ديده بود يا از نافع شنيده بود بازگو كرد و همگي گفتند: «به آن خدايي كه بر ما منت نهاد كه در اين جايگاه قرار بگيريم، اگر انتظار فرمان حسين نبود، اكنون با شتاب بر آنان حمله مي‌كرديم تا كه نفس خويش را پاك و چشم را روشن سازيم»

 

حبيب از خداوند بر آنان طلب خير كرد و گفت همراه من بياييد تا كه نزد زن‌هاي حرم رويم و خاطرشان را آسوده سازيم. او خود به راه افتاد و ياران، او را همراهي كردند. حبيب به نزديك حرم اهل بيت رسيده و فرياد زد: «اي حريم رسول خدا! اين شمشيرهاي جوانان و جوانمردان شماست كه به غلاف نخواهد رفت تا اين كه گردن بدخواه شما را بزند.اين نيزه‌هاي پسران شماست، سوگند ياد كرده‌اند كه تنها بر سينه جدا شده از دعوتتان فروروند»، در اين هنگام زن‌هاي حرم از خيمه‌ها به گريه خارج شدند و گفتند: «اي پاكان! از دختران رسول الله و ناموس اميرمؤمنان حمايت كنيد» در آن حال همه منقلب و گريان شده بودند، گويا زمين هم با آنها زار مي‌گريست.

 

 

یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام ، استاد مرتضی آقا تهرانی ، نشر باقیات ، ص ۲۲۱.

   سه شنبه 20 مهر 13952 نظر »

نينوي

 

 

مسير حركت تغيير مي‌كند و امام پيوسته قافله را به سمت چپ سوق مي‌دهند. كاروان در نهايت به «نينوي» مي‌رسد.

هنگام فرود به اين قريه روز چهارشنبه اول ماه محرم الحرام بوده است. البته ماه ذي حجة بنابر آن چه تصريح شده است ناقص بوده است. در اين مكان ناگاه «مالك بن بشير» فرستاده «ابن‌زياد» فرامي‌رسد؛ نامه‌اي را به «حر» تحويل مي‌دهد و به حر و ياران او سلام مي‌دهد ولي به امام حسين عليه‌السلام و اصحابش سلام نمي‌كند. متن نامه چنين است:«هنگامي كه نامه‌ام را خواندي، حسين را در مكاني سكني ده كه آنجا نه آب باشد، نه آبادي و نه پناهي.» حر نامه را مطالعه مي‌كند و به امام حسين عليه‌السلام تحويل مي‌دهد.

 

آن حضرت نامه را مطالعه مي‌كند و از او مي‌خواهد كه آنها را واگذارد تا در آن قريه فرود آيند.ابن‌مخنف گويد منظور از قريه «نينوا»، «غاضريات» يا «شفيه» است.حر گفت: «من نمي‌توانم اين مرد خود جاسوس ابن‌زياد است».

 

كربلا

 

كاروان امام در روز پنج شنبه، دوم محرم الحرام سال شصت و يك هجري در كربلا فرود آمد. كربلا آخرين منزل امام و ياران حضرت است.

 

امام رو به حر كرد و فرمود: «قدري جلو رويم»، همين كه به كربلا رسيدند به ناگاه حر و سربازان او راه را بر امام و كاروان بستند. آري، آنجا نزديك رود فرات بود و اسب امام نيز از حركت باز ايستاد. امام نام آن محل را پرسيد.

زهير گفت: «اين زمين را طف گويند»، امام فرمود: «نام ديگري بر آن نيست؟» زهير گفت: «اينجا را به كرب و بلا مي‌شناسند». ناگاه اشك در چشمان مباركش حلقه زد و دستور داد در آنجا بار نهند.

«سيد بن طاووس» مي‌فرمايد: وقتي امام به كربلا رسيدند از اسم آن محل پرسيدند، گفته شد كربلا، پس فرمود: «فرود آييد، اينجا محل بارنهادن ما و ريخته شدن خون ماست و اينجا محل قبور ماست، اين گونه جدم رسول خدا صلي الله عليه و آله بر من بيان فرمود».

 

همه فرود آمدند و بارها را بر زمين نهادند. حر و يارانش در ناحيه‌اي ديگر فرود آمدند. هنگام ورود، امام همه فرزندان، برادران و اهل بيت خويش را گرد آورد و به آنها نظر فرمود و گريست و اين‌گونه لب به سخن باز كرد:

«پروردگارا، ما خاندان پيامبر تو محمد صلي الله عليه و آله و سلم هستيم، كه اين‌گونه ما را بيرون كرده و از حرم جدمان رانده و آزرده‌اند و بني‌اميه به ما تجاوز و ستم روا داشته‌اند. پروردگارا، حق ما را از آنها بگير و ما را بر قوم ستمگر ياري فرما.»

 

پس از آن به ياران خود رو كرده فرمود:«الناس عبيد الدنيا، و الدين لعق علي السنتهم، يحوطونه مادرت معايشهم، فاذا محصوا بالبلاء، قل الديانون؛ مردم بنده دنيايند و دين به زبان آنها قدري شيرين آمده است. تا آنجا كه معشيت آنان را برآورد، به گرد آن مي‌گردند. ولي در هنگامي كه بلا گرفتار آيند، دينداران اندك‌اند».

 



دیده شده در کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام . استاد مرتضی آقا تهرانی ، ص ۷۴ ، ۷۶.

   چهارشنبه 14 مهر 13951 نظر »

قري الطف


 

كاروان به روستاهاي «طف» نزديك شد. در آن امام عليه‌السلام ندايي را شنيدند كه اين عبارت را ترنم مي‌كرد: «انا لله و انا اليه راجعون، و الحمدلله رب العالمين؛ ما از آن خداييم و به سوي او بازمي‌گرديم و سپاس و شكر، تنها سزاوار پروردگار همه عالميان است.»

 

امام نيز آن ندا را همراهي كرد و «استرجاع» و حمد را تكرار نمود. فرزند ارشد امام علي اكبر عليه‌السلام با حساسيت از عبارات جاري بر زبان امام پرسيد.

 

امام نيز خبر از شهادت كاروان داد. علي اكبر عليه‌السلام مي‌گويد: «اي پدرم، شما را خداوند ناراحت نبيند، آيا ما بر حق نيستيم؟»

 

امام فرمود: «آري، قسم به كسي كه همه بندگان به او بازمي‌گردند ما برحقيم.» علي گفت: «در اين هنگام ابايي ندارم كه به حق كشته شوم».

 

آن حضرت در حق علي اكبر عليه‌السلام چنين دعا فرمود: «خداوند بهترين پاداشي را كه از سوي پدري بر پسرش عطا مي‌كند، به تو عطا كند»

 


دیده شده در کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام . استاد مرتضی آقا تهرانی ، ص ۷۳.

   سه شنبه 13 مهر 1395نظر دهید »

حضرت ابا عبدالله الحسین در روز چهارشنبه اول ماه محرم سال شصت و یک به قصر مقاتل فرود آمد .

 

وقتی که امام حسین علیه السلام  در منزل قصر بنی مقاتل فرود آمد، خیمه افراشته‌ای را دید. پرسید: این چادر (خیمه) متعلق به چه کسی است؟ گفتند: متعلق به عبید الله بن حر جعفی است. او ازاشراف  و دلیران شهر کوفه بود. امام (علیه‌السّلام) فرستاده خود (حجاج بن مسروق جعفی) را به نزد وی فرستاد.

 

او (حجاج) به چادر عبیدالله رفت و گفت: حسین بن علی خواسته تا نزد او بروی. عبیدالله بن حر گفت: به خدا سوگند  من از شهر کوفه بیرون نیامدم، مگر اینکه دیدم اکثر مردم این شهر، خود را برای جنگ با او و سرکوبی شیعیانش آماده می‌کردند و برای من مسلم است که او در این جنگ، کشته خواهد شد و من توانایی یاری و کمک او را ندارم؛ لذا اصلا دوست ندارم که او مرا ببیند و من او را. (حجاج به نزد امام (علیه‌السّلام) بازگشت و پاسخ عبید الله حر را به اطلاع امام رساند.) در این هنگام امام (علیه‌السّلام) نعلین پوشید و به چادر او رفت و او را به یاری خویش دعوت کرد.

 

عبید الله گفت: به خدا سوگند من می‌دانم که هرکس از فرمان تو پیروی کند، به شهادت وخوشبختی ابدی نایل شده است؛ ولی من احتمال نمی‌دهم که یاری من به حال تو سودی داشته باشد؛ زیرا در کوفه کسی را ندیدم که مصمم به یاری و پشتیبانی شما باشد و به خدا سوگندت می‌دهم که از این امر معافم بداری؛ زیراجان  من هنوز مرگ را بر خود ارزانی نداشته است (تمایلی به مرگ ندارد)؛ ولی این اسب خود «ملحقه» را که به خدا سوگند، تا حال به وسیله آن دشمنی را تعقیب نکرده‌ام، جز اینکه به او رسیده‌ام و هیچ دشمنی مرا تعقیب نکرده است، مگر اینکه با داشتن این اسب از چنگال او نجات یافته‌ام (را به حضور شما تقدیم میکنم)، پس آن را بگیر که مال توست.

 

امام فرمود: اکنون که در راه ما از نثار جان امتناع می‌ورزی، ما نیز به اسب تو، نیاز نداریم. بلاذری مطلبی را نقل کرده است که حاکی از قبول اسب از ناحیه امام است، ولی این گزارش با شخصیت و روحیه امام سازگار نیست.

 

وحق همان است که در متن از دینوری نقل کردیم؛ زیرا امام به اسب نیاز نداشت: بلکه درصد جذب وهدایت انسانها بود لذا ابن اعثم نیز می‌نویسد: امام حسین در جواب عبیدالله بن حر فرمود: ‌ای پسر حر، من برای اسب یا شمشیرت به اینجا نیامدم؛ بلکه من آمده‌ام تا تو را به یاری فرابخوانم.

 

 

دیده شده در کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام . استاد مرتضی آقا تهرانی ، ص ۷۱.

   دوشنبه 12 مهر 13953 نظر »

معجزه غدیر 

 

واقعه عجیبی که به عنوان یک معجزه ، امضای الهی را بر خطوط پایانی واقعه غدیر ثبت کرد ، ماجرای حارث فهری بود .

 

در آخرین ساعات از روز سوم ، او با دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر صلی الله آمده و کفت : « ای محمد ! سه سوال از تو دارم ؛ آیا شهادت و یگانگی خداوند و پیامبری خود را از جانب پروردگارت آورده ای یا از پیش خودت گفتی ؟ 

آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگارت آورده ای و یا ازپیش خودت گفتی ؟

آیا این که درباره علی ابن ابی طالب گفتی : من کنت مولاه  … از جانب پروردگارت بود و یا از پیش خودت گفتی ؟

 

حضرت در جواب هر سه فرمود : « خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمی کنم .»

حارث گفت : خدایا ! اگر آن چه محمد می گوید حق است و از جانب توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست .

 

سخن حارث تمام شد و به راه افتاد . خداوند سنگی از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد شد و از دبرش خارج گردید و همانجا او را هلاک کرد .

 

با این معجزه بر همگان مسلم شد که غدیر از منبع وحی سرچشمه گرفته و یک فرمان الهی است .

 

دیده شده در کتاب اسرار غدیر ،محمد باقر انصاری ، ص ۶۰

   جمعه 9 مهر 13951 نظر »

هدایتگر به حق 

 

انسان های بسیاری با پیروی از آخرین سفیر الهی به راه راست راه یافته بودند اما اینک ادامه راه پس پیامبر صلی الله و علیه و آله مشکل به نظر می رسید . حضرتش در فراز دیگری علی علیه السلام را عنوان هدایتگر به سوی حق معرفی کرده فرمود: 

« مَعاشِرَالنَّاسِ، لاتَضِلُّوا عَنْهُ وَلاتَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلاتَسْتَنْکِفُوا عَنْ وِلایَتِهِ، فَهُوَالَّذی یَهدی إِلَی الْحَقِّ وَیَعْمَلُ بِهِ، وَیُزْهِقُ الْباطِلَ وَیَنْهی عَنْهُ، وَلاتَأْخُذُهُ فِی الله لَوْمَةُ لائِمٍ. أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِالله وَ رَسُولِهِ (لَمْ یَسْبِقْهُ إِلَی الْایمانِ بی أَحَدٌ)، وَالَّذی فَدی رَسُولَ الله بِنَفْسِهِ، وَالَّذی کانَ مَعَ رَسُولِ الله وَلا أَحَدَ یَعْبُدُالله مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَیْرُهُ.

هان مردمان! از علی رو برنتابید. و از امامتش نگریزید. و از سرپرستی اش رو برنگردانید. او [شما را] به درستی و راستی خوانده و [خود نیز] بدان عمل نماید. او نادرستی را نابود کند و از آن بازدارد. در راه خدا نکوهش نکوهش گران او را از کار باز ندارد. او نخستین مؤمن به خدا و رسول اوست و کسی در ایمان، به او سبقت نجسته»

 

 

دیده شده در کتاب غدیر پیمان آسمانی ، محمد حسین رحیمیان ، انتشارات دلیل ما ، ص ۵۷.

   جمعه 9 مهر 13951 نظر »

1 2 3 4 ...5 ... 7 ...9 10

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 225
  • دیروز: 451
  • 7 روز قبل: 12667
  • 1 ماه قبل: 44975
  • کل بازدیدها: 1165263
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 17
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 15
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 14
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
 
مداحی های محرم