راه تربیت فرزندان
یک وقت نفرمایید که ما همه رفتارهای خوب را جلوی بچه انجام دادیم ، بچه ما چرا خراب شد ؟!
رفتار خوب بچه را تربیت نمی کند !
چه چیزی بچه را تربیت می کند ؟ مبارزه با هوای نفس .یعنی ببیند بچه که شما یک چیزی را دوست داشته اید و چشم پوشی کرده اید ، صبر کرده اید ، خودداری کرده اید ،تحمل کرده اید ، لبخند زده اید . هر چه بیشتر این را در شما ببیند بچه شما بهتر خواهد شد .
بچه ها در مورد نماز خواندن شما میدانید چه قضاوتی می کنند ، می گوید: « مادرم دوست دارد نماز می خواند . دوست دارد ، قرآن می خواند ، دوست دارد هیت می رود . مادرم دوست دارد حجاب را ، پس حجاب دارد . بعد به خودش مراجعه می کند ، به خودش می گوید : تو چه دوست داری ؟ تو هم برو دنبال دوست داشتنی هایت .»
یعنی شما مادر خوب ، بچه شما از شما یاد می گیرد که خراب شود ، می گوید مادرم دوست داشته نماز بخواند ، منم دوست دارم نماز نمی خوانم . منم مثل مادرم هر دو تا ی ما رفته ایم دنبال دوست داشتنی هایمان ….
شما رفتارهای خوبتان باید ارزش داشته باشد تا روی بچه اثر بگذارد ، اگر بخواهید هم ارزش داشته باشد باید در مخالفت با دوست داشتن هایتان باشد . بچه میداند شما اینرا دوست دارید ، از شما گرفتند و گفتید عیب ندارد ..
بچه درس می گیرد …
بچه ای که از مادرش مبارزه با هوای نفس ندیده او هم مبارزه با هوای نفس نمی کند ، حالا مادرش مبارزه با هوای نفس نکرده اما آدم خوبی است ، وقتی که شما صبرت را ، مبارزه با هوای نفست را نشان دادی به بچه ها ، در دراز مدت بچه هایت ، بچه های خوبی می شود . اما اگر مبارزه با هوای نفست را نشان ندادی با این که شما آدم مذهبی هستی ، بچه هایت ، بچه های خوبی نمی شوند .
باید انسان مثل مادر حضرت موسی باشد که به خدا اطمینان کرد … اگر انسان از دوست داشتنی هایش بگذرد ده برابرش را تحویل می گیرد …
اکر بخواهی بچه ات را تبدیل کنی به بچه خوب باید پیش بینی داشته باشی ، بگویی من الان که دارم مبارزه با هوای نفس می کنم بچه در آینده از من الگو میگیرد .. دین یعنی دور اندیشی ،یک دفعه نمی شود که بچه علاقمند شده و به او بگوییم ، دست به گناه نزن ، میگوید من نمی توانم دست از دوست داشتنی هایم بردارم . یک عمر خودت جلوی ما اینطور رفتار کرده ای …
مادر نقش تربیتی دارد
سخنان استاد پناهیان .
اگر ذات اقدس اله جواد چرا بدون زحمت فیض را به وجود انسان نمی رساند ؟
جود خدا و سایر اسما حسنی تحت رهبری حکمت کار می کند ، حکمت الهی در تکامل انسان است که انسان عالم شود و از راه علم خودش را و دیگران را تامین کند
سعادت انسان در علم اوست . علم صالح و عمل اوست وگرنه رایگان کسی را بپرورانند این همچنان کودک می ماند برای همیشه .
بهترین جود آن است که انسان را مستغنی کند نه در حال فقر نکه دارد برای همیشه ، البته غنی کردن انسان محال است . چون بین این سه واژه فرق است ، ما یک فقر داریم ، یک استغنا ، یک غنا .
فقیر کسی است که ۱_ محتاج باشد . ۲_ و جیزی که حاجت او را رفع کند نداشته باشد . به مجموعه این دو امر فقیر گویند .
مستغنی کسی است که نیاز داشته باشد و چیزی که حاجت او را برطرف کند داشته باشد .
غنی آن است که اصلا محتاج نباشد . و تنها کسی که در عالم غنی است ذات اقدس اله است .ان الله غنی الحمید.
اگر دیگران طرفی از غنا بستند به عنایت اله بود ، یعنی نیازش را ذات اقدس اله با تامین چیز مورد نظر برطرف کرده است و شخص اگر دائما فقیر باشد کمال نیست .اما اگر مستغنی باشد ، کمال است . خدا از راه علم درست و عمل صالح مشکلات او را حل بکند و این بهترین جود اوست .
سخنان آیت الله جوادی آملی ، شنیده شده .
شرایط شکسته شدن نماز
سوال : شرایط وجوب قصر بر مسافر در نمازهای چهار رکعتی کدام است؟
جواب : امور هشتگانه ذیل است:
1. سفر او به مقدار مسافت شرعی باشد یعنی رفتن یا برگشتن و یا رفت و برگشت او روی هم هشت فرسخ شرعی باشد، مشروط به اینکه رفتن او کمتر از چهار فرسخ نباشد.
2. از اول مسافرت قصد پیمودن هشت فرسخ را داشته باشد، بنا بر این اگر از ابتدا قصد پیمودن هشت فرسخ را نداشته و یا قصد پیمودن کمتر از آن را داشته باشد و بعد از رسیدن به مقصد تصمیم بگیرد به جایی برود که فاصله آن با مکان اول کمتر از مسافت شرعی است، ولی از منزل تا آنجا به اندازه مسافت شرعی است، باید نمازش را تمام بخواند.
3. در بین راه از قصد خود مبنی بر پیمودن مسافت شرعی برنگردد، بنا بر این اگر در بین راه، پیش از رسیدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد یا مردد شود، حکم سفر بعد از آن بر او جاری نمیشود، هرچند نمازهایی که قبل از عدول از قصد خود بهصورت شکسته خوانده، صحیح است.
4. قصد قطع سفر در اثنای پیمودن مسافت شرعی با عبور از وطن خود یا جایی که میخواهد ده روز یا بیشتر در آن جا بماند، نداشته باشد.
5. سفر از نظر شرعی برای او جایز باشد، بنا بر این اگر سفر معصیت و حرام باشد، اعم از اینکه خودِ سفر حرام باشد مثل فرار از جنگ یا هدف از سفر، کار حرامی باشد مثل سفر برای راهزنی، حکم سفر را ندارد و نماز تمام است.
6. مسافر از کسانی که خانه بدوش هستند، نباشد مانند بعضی از صحرانشینان که محل زندگی ثابتی ندارند، بلکه در بیابانها گردش میکنند و هر جا آب و علف و چراگاه پیدا کنند، میمانند.
7. مسافرت را شغل خود قرار نداده باشد مانند باربر، راننده و ملوان و غیره و کسی که شغل او در سفر است، ملحق به اینهاست.
8. به حد ترخص برسد و منظور از حد ترخص مکانی است که در آنجا اذان شهر شنیده نمیشود.
دیده شده در سایت رسمی امام خامنه ای
خوشبخت ترین انسان کیست ؟
از پیامبر اکرم صلی الله سوال کرد که یا رسول الله سعادت در این عالم چیست ؟ این که مردم می گویند سعادت ، خوشبختی ، این خوشبختی و سعادت چیست ؟
ببینید چقدر قوی جواب داده است پیامبر ، فرمودند : طول العمر فی طاعه الله ؛ بمانید ، خوب هم بمانید ، خیلی هم بمانید اما تمام ماندنت هزینه اطاعت از خدا باشد . یعنی یک فرماندهی به نام شیطان را انتخاب نکنی و از او امر گوش کنی.
یک فرماندهی مقل هوای نفس را انتخاب نکنی و از او حرف گوش کنی ، حرف یکی را گوش کنی . طول العمر فی طاعت الله.
یعنی پول سعادت نیست ، یعنی این صندلی که خیلی ها را برده است جهنم و دارد می برد سعادت نیست ، یعنی شهرت سعادت نیست ، یعنی علم تنها سعادت نیست ، یعنی ریاست سعادت نیست .
سعادت طول العمر فی طاعت الله و چه زندگی خوشی است این طول عمر ..
سخنان شیخ حسین انصاریان
صله رحم در ایام نوروز
یکی از زیباترین کارهایی که در نوروز انجام می شود همین دید و بازدید هاست ، رفت و آمد هاست .رفت و آمد علاوه بر این که صله رحم است ، ثواب دارد ،برکت دارد ، باعث طول عمر است ، بلاها را دفع می کند…
ولی باید خارهای این سنت زیبا را از بین ببریم ، یک خار این است که مانع می شود مردم از این گل استفاده کنند و آن تجملات است .در میهمانی غرض خوردن نیست ، مگر ما حیوان هستیم …
همه صفای این دید و بازدید ها این است که مومنین و مؤمنان به دیدار هم می روند .این دیدار است که گناه را پاک می کند .این دیدار است که برکت می آورد . این دیدار است که دفع بلا می کند ..
بیایید ساده برگزار کنید ، مخصوصا بزرگتر ها. اینگونه آمار مهمانی ها بالا می رود ، وقتی که آمار مهماتی بالا برود گناهان کمتر می شود .پس سادگی را بیاوریم و تجملات را کنار بگذاریم .
دومین کار این است که حدود خدا را رعایت کنیم . محرم و نامحرم رعایت شود ، پذیرایی کننده خانم ها خانم باشد و پذیرایی کننده آقایان ، آقا باشد ، سفره ها جدا باشد ..
صله رحمی که می خواهد گناه پاک کند ، خودش دارد گناه درست می کند ، صله رحمی که می خواهد دفع بلا کند خودش بلا درست می کند ..
این دو خار را جدا کنیم ؛ یکی تجملات که جایش را به سادگی دهد یکی رعایت محرم و نامحرم ..
سخنان استاد ماندگاری .
نشاط
یکی از مهمترین مشخصات آدم مؤمن «نشاط» است. اگر دیدید کسی نشاط کمی داشت یا در نشاط کمبودهایی داشت بدانید که او بهرۀ کافی از ایمان خودش نبرده است.
نشاط، نتیجۀ همۀ خوبیهاست؛ نتیجۀ ایمان به خدا و اتکاء به خدا برای آینده، و اطمینان به خدا برای گذشته است. چون ایمان دارد به اینکه خدا روزیِ او را میرساند، و به او علاقه دارد، لذا یک آرامشی پیدا میکند که حسادتها، حسرتها، حرصها از دلش کنده میشوند.
فرق نشاط در فرهنگ دینی ما با نشاط در فرهنگ غیردینی چیست؟ در فرهنگ غیردینی میگویند: «جوک بگویید و بخندید و سعی کنید مشکلات خود را فراموش کنید، اما فرهنگ دینی میگوید: مشکلاتت را حل و ریشهکن کن!
مثلاً اگر مشکل تو ناشی از این است که احساس میکنی رزقت کم شده، اصلاً رزقت کم نشده! اصلا چرا ناراحت باشی که بخواهی با جوک و لطیفه آنرا فراموش کنی؟
در دنیا خیلیها به مشروبات الکلی و هرزگیهای دیگر پناه میبرند برای اینکه بتوانند غمشان را فراموش کنند! ولی فرهنگ دینی میگوید که «اصلاً چرا تو غم داشته باشی؟»
قدم اول در نشاط این است که انسان با ایمان به خدا، و اطمینان به اینکه خدا دوستش دارد، و اینکه سختیهای دنیا همهاش جبران خواهد شد، از دل خودش رفع غم و اندوه بکند.
ذکر «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم» خیلی غم و اندوه را از دل انسان میبرد؛ خوب است بعد از نمازها هفت بار- و در طول روز هم هفتاد بار- این ذکر را بگوییم، خیلی آرامشبخش است. یعنی «هیچکسی جز خدا در عالم کارهای نیست!»
علی(ع) میفرماید: «مؤمن دائماً نشاط دارد»خب اگر اینطور است پس چرا مؤمنین گریه میکنند یا قلبشان محزون است؟
اشک ریختن آدم بانشاط با اشکریختن آدم افسرده خیلی فرق میکند؛ آدمهایی که نشاط معنوی ندارند معمولاً گریه هم نمیتوانند بکنند. کسی که دغدغۀ دنیا دارد مگر میتواند برای آخرت غصه بخورد؟! فقط کسی که از غم دنیا رها شده، میتواند برای آخرت اشک بریزد.
کسانی که نشاط معنوی دارند، هم راحتتر اشک میریزند و هم خود این اشک نشاطآور است. غم و اندوه معنوی مال کسی است که در امور نشاطآور زیادهخواهی میکند و این زیادهخواهی اشکش را جاری کرده و این زیادهخواهی بد نیست. گریه برای آخرت و دوری از خدا، شبیه گریۀ کودکی است که وقتی به مادرش میرسد دوست دارد خودش را برای او لوس کند! این بچه زجر نمیکشد از اینکه دارد در آغوش مادرش گریه میکند.
اگر مؤمنین اشک میریزند این اشکشان یا اشک شوق است، یا اشک محبت است یا اشک زیادهطلبی در امور معنوی است یا اشک برآمده از لذتهایی است که بردهاند!
عامل دوم نشاط مؤمن، محبت به خداست. پس نشاط مؤمن یکی ناشی از ایمان و اطمینان او به خداست-که این ایمان غمها را از دلش برمیدارد- و یکی هم ناشی از محبتی است که به خدا دارد و محبت به خدا شادیآور است.
چرا آدم باید نشاط داشته باشد؟ 1. چون عامل غم وجود ندارد 2. چون عامل شادی وجود دارد که همان محبت است.
علت غمگین شدن خیلیها، نرسیدن به دوستداشتنیها و فاصله گرفتن از آنهاست، اما کسی که خدا را دوست دارد هر لحظه دارد به دوستداشتنی خود نزدیکتر میشود، لذا هرچه پیرتر میشود بانشاطتر میشود.
آنهمه نشاط رزمنده دفاع مقدس در شرایط سخت جنگ برای چه بود؟ چون مطمئن بود کاری که دارد انجام میدهد درست است و به سمت عشقش حرکت میکرد.
خیلیها نشاطشان را از اینجا میگیرند که مرگ را فراموش کنند، اینها چقدر بیمزه هستند و چقدر غیرعاقلانه رفتار میکنند! اما مؤمن هرچه به مرگ نزدیکتر میشوند بانشاطتر و برافروختهتر میشود
از غمگین بودن و از عواملی که غم در دل آدم ایجاد میکند باید استغفار کرد. و از هر چیزی که ما را افسرده کند و نشاط ما را بگیرد باید به خدا پناه برد.
سخنان استاد پناهیان نوروز شلمچه، ۳۰ / ۱۲/ ۹۵
پندهای اخلاقی
آزاد سازی جان، عامل رشد و تعالی انسان
بیان آیت الله جوادی آملی مدظله العالی
یک بذر اگر بخواهد به ثمر برسد باید بالا بیاید ، حرف باغبان را باید گوش دهد .
باغبان به ما می گوید بالا بیا با لفظ که نمی گوید ، طناب فرستاده . کوثر فرستاده «انا اعطیناک الکوثر » …
استاد پناهیان ؛ خلاقیت بزرگترین آدم است .
چقدر خوب است که ما در این فضای بهاری ، در این هوای تازه شکفته شویم . خلاقیت بزرگترین آرزوی آدم است . آدم ها خوب است در بهار آغاز شکفتن جدید از فضایل ، آغاز شکوفایی فطرت و زیبایی های پنهان شود که در بهار آدم تازه ای شوند ، خیلی بهتر از قبل .
دید و بازدید نوروز در بیان رهبر انقلاب
نوروز برای ملت ما، امروز عبارت است از اوّلاً : توجّه مردم به خدا. اوّلِ تحویلِ سال که میشود، مردم دعا میخوانند، «یا محوّل الحول والاحوال» میگویند، آغاز سال را با یاد خدا شروع میکنند، توجّه خود را به خدا زیاد میکنند. این، ارزش است.
ثانیاً نوروز را بهانهای برای دید و بازدید و رفع کدورتها و کینهها و محبّت به یکدیگر قرار میدهند. این همان برادری و عطوفت اسلامی و همان صلهی رحم اسلام است؛ بسیار خوب است. ضمناً نوروز را بهانهای برای زیارت اعتاب مقدّسه قرار میدهند؛ به مشهد مسافرت میکنند - که همیشه یکی از پرجمعیتترین اوقات سال در مشهد مقدّس، اوقات عید نوروز بوده است - این بسیار خوب است.
ما عید نوروز را از دیدگاه کسانی که با اسلام سر و کار دارند، تأیید میکنیم. عید نوروز، چیز خوبی است. وسیلهای است که با آن دلها شاد میشود، انسانها با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، صلهی رحم و صلهی احباب میکنند؛ چون دوستان و رفقا هم مثل ارحام، احتیاج به صله دارند. انسان باید با ارحام صله کند، باید با دوستان و رفقا هم صله کند؛ یعنی ارتباط برقرار کند. این، ارتباط عید نوروز است که بسیار خوب است.
نوروز، یعنی روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروفِ «معلّیبنخنیس» - به این نکته توجّه شده است. معلّیبنخنیس که یکی از رُوات برجستهی اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصیتهای برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر محسوب میشود. او در کنار امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام زندگی خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است. معلّیبنخنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت میرود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است - در تعبیرات عربی، «نوروز» را تعریب میکنند و «نیروز» میگویند حضرت به او میفرمایند : «أتدری ما النیروز؟» آیا میدانی نوروز چیست؟
بعضی خیال میکنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده است! که در این روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضیهی نوح اتّفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیهالسّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور میفهمم که حضرت، «روز نو» را معنا میکنند. منظور این است: امروز را که مردم، «نوروز» گذاشتهاند، یعنی روزِ نو! روزِ نو یعنی چه؟ همهی روزهای خدا مثل هم است؛ کدام روز میتواند «نو» باشد؟
شرط دارد. روزی که در آن اتّفاق بزرگی افتاده باشد، نوروز است. روزی که شما در آن بتوانید اتّفاق بزرگی را محقَّق کنید، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال میزنند و میفرمایند: آن روزی که جناب آدم و حوّا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود؛ برای بنی آدم و نوع بشر، روز نویی بود.
روزی که حضرت نوح - بعد از توفان عالمگیر - کشتی خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» است؛ روز نویی است و داستان تازهای در زندگی بشر آغاز شده است. روزی که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویی برای بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزی که قرآن برای بشر نازل میشود، مقطعی در تاریخ است که برای انسانها روز نو است - روزی هم که امیرالمؤمنین علیهالسّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است.
اینها همه، «نوروز» است؛ چه از لحاظ تاریخ شمسی، با اوّلِ ماه «حَمَل» مطابق باشد یا نباشد. این نیست که حضرت بخواهند بفرمایند که این قضایا، روز اوّلِ «حَمَل» - روز اوّلِ فروردین - اتّفاق افتاده است؛ نخیر. بحث این است که هر روزی که این طور خصوصیاتی در آن اتّفاق بیفتد، روز نو و «نوروز» است؛ چه اوّل فروردین، چه هر روز دیگری از اوقات سال باشد.
عزیزان من! سعی کنید روز اوّل فروردین را برای خودتان «نوروز» کنید. بعضی کسان روز اوّلِ فروردینشان «نوروز» نیست. ممکن است اوّل فروردین برای آنها از هر روز نحسی هم نحستر باشد! اوّل فروردین - «نوروز» - برای آنهایی که در درون خود، به فساد و انحطاط گرایش پیدا میکنند، آن هایی که خود را از خدا دور میکنند، آنهایی که خود را از هدفهای بلند این ملت و این انقلاب جدا میکنند، نوروز نیست، روز عید نیست، روز جشن و روز شادی نیست؛ شوم است! این، آن حقیقت مسأله در باب نوروز است.
پس «نوروز» به طور خلاصه خوب است. اوّلِ سال هجری شمسی است، روز نو، اوّلِ بهار، اوّلِ رویش و جوشش طبیعت و اوّلِ شروع زیباییها در عالم طبیعت است. این را برای خودتان هم اوّلِ بالندگی و جوشش و اوّلِ بروز زیباییها قرار دهید و برای خودتان «روز نو» کنید.
رابطه دید و بازدید نوروزی با صله رحم
یکی از آداب عید نوروز، دیدار برادران و خواهران مسلمان و آگاهى از شادىها و اندوههاى آنان است که در دین اسلام می توان آن را یکی از مصادیق «صله رحم» برشمرد که در آیات قرآن و روایات اسلامی بر آن بسیار تأکید شده است، چنانکه حضرت محمد(ص) در حدیثی می فرمایند: هيچ مهمانى نيست كه بر قومى وارد شود، مگر آنكه روزى اش در دامان اوست . پس، چون فرود آيد ، با روزى اش فرود مى آيد، و چون برود، با گناهان آنها ( ميزبان ) مى رود .
بزرگداشت ایام نوروز مصادف است با روزهایی که زیبایی سحر انگیز طبیعت، قدرت خداوند و تجدید حیات و معاد را در خاطره ها زنده می کند به علاوه در نوروز مردم اقدام به کارهایی می کنند که شارع مقدس به آن تشویق نموده است؛ مثل: نظافت و خانه تکانی، صله رحم، خوشحال کردن مؤمنان، از بین بردن دشمنی ها و کینه ها، آزادی زندانیان و غیره.
صله رحم رحم درجاتی دارد که با توجه به توان فرد، عرف اجتماع، نیاز افراد و برخورد و جواب دهی آنان متفاوت و قابل تغییر است و به هر حال تا هر درجه ای که ممکن است باید به این برنامه دینی عمل کرد. مرجع و معیارِ در چگونگی ابراز محبت و احسان، عرف است؛ زیرا به حسب عادات و رسومِ افراد و نزدیک و دور بودنِ آنها فرق مى کند. نوع این ارتباط به نیاز افراد نیز بستگی دارد آنچنان که ممکن است بعضى نیاز مادّى داشته باشند و بعضى نیاز مادى نداشته ولى به کمک دیگرى نیازمند باشند؛ مانند پیرمرد و پیرزن افتاده اى که باید آنان را رسیدگی نمود، و بعضى ممکن است کمکِ فکرى بخواهند. و بعضى هیچ نیازی ندارند و فقط باید از آنان احوال پرسى کرد.
مقدار و حدود صلۀ رحم نسبی است؛ یعنی نسبت به افراد و محیطی که در آن زندگی می کنند متفاوت است؛ مهم آن است که شخص در عرف خودشان قاطع رح محسوب نشود. از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود: لقمان به پسرش گفت: پسر جان! … با همۀ مردم خوش خلق باش. پسرم اگر مال دنیایى نداشتى که با آن صله رحم کنى، و بر برادران تفضل نمایى، حسن خلق و روى خوش داشته باش، چون کسى که حسن خلق دارد خوبان او را دوست مى دارند، و بدکاران از او دورى مى نمایند.باز آن حضرت می فرماید: “پیوند خویشاوندى خویش را حتى با جرعه اى از آب محکم کن و بهترین راه براى خدمت به آنان این است که (دست کم) از تو آزار و مزاحمتى نبینند”
ضيافت، مهماندارى و مهمان نوازى، دست و دل باز بودن و سفره اى گشوده داشتن ، نشانه جوان مردى و يكى از برجسته ترين ارزش هاى انسانى و مكارم اخلاقى است. اسلام نيز اهتمام ويژه اى به اين خصلت والاى انسانى دارد و پيشوايان اين آيين آسمانى ، با تعبيرهاى گوناگون و تنبّه آفرين ، مسلمانان را به آن ، توصيه و تشويق كرده اند .
از نظر روايات اسلامى، مهمان نوازى، يكى از برترين مكارم اخلاقى است كه در آن، مهمان، نه تنها روزىِ خود را مى آورد و از روزىِ انسان نمى كاهد ، بلكه بر آن نيز مى افزايد. چنانکه پيامبر اکرم(ص) در حدیثی می فرمایند: ميهمان، روزى خود را مى آورد و گناهان اهل خانه را مى برد.
برعكس ، خوددارى از پذيرفتن مهمان ، نشانه قساوت قلب انسان ، و كوچ كردن خير و بركت از خانه اى است كه در آن زندگى مى كند .با تأمّل در اين موارد و ساير مواردى كه اطعام ديگران ، مورد تأكيد قرار گرفته ، مى توان دريافت كه در همه مواردى كه خداوند متعال ، نعمت خاصى را به انسان ارزانى داشته و يا بلايى را از او دفع كرده و يا اطعام ديگران آثار و بركات بيشترى دارد (مانند افطارى دادن در ماه رمضان ، و يا مراسم عزادارى سيد الشهدا امام حسين عليه السلام )، مهمانى، از فضيلت بيشترى برخوردار است.
دیده شده در باشگاه خبرنگاران جوان
<< 1 ... 115 116 117 ...118 ...119 120 121 ...122 ...123 124 125 ... 253 >>