بهترین نمونه امر به معروف 

در نزدیکی منرل آیت ا… محمد علی شاه آبادی، دکتری بود به نام ایوب که برای دخترانش معلم موسیقی آورده بود و صدای موسیقی بلند بود، به گونه ای که از صدای آن ها، همسایه ها ناراحت بودند.

ایشان برای دکتر پیغام فرستاد و از او خواست که از این کار دست بردارد، اما دکتر جواب داده بود که من این کار را ترک نمی کنم و شما هر اقدامی که می خواهید بکنید. مرحوم شاه آبادی تا روز جمعه صبر کردند و آن گاه در جلسه روز جمعه که در مسجد شاه سابق تشکیل شده بود،

به مردم گفتند: « خوب است از این به بعد هر کس از این خیابان عبور می کند چون به مطب این دکتر رسید، داخل مطب شده و سلام کند و آن گاه با خوشرویی از او بخواهد که، آن عمل خلاف خود را، ترک کند.» از آن پس، هر کس از جلو مطب عبور می کرد، برای انجام وظیفه ی شرعی خود، داخل مطب می شد و سلام کرده، تذکر خود را با زبان خوش بیان می کرد و خارج می شد.چند روز به این منوال گذشت و دکتر هر روز با صدها مراجعه کننده مواجه می شد که همگی یک مطلب را به او تذکر می دادند. وی دید اگر بخواهد به لجاجت خود ادامه دهد، نه تنها باید مطب خود را تعطیل کند، بلکه مجبور است از آن خیابان هم کوچ کند.از این رو دست از ایجاد مزاحمت برداشته و جلسه ی آموزش دخترانش را تعطیل کرد.

منبع : کتاب عارف کامل، ص ۴۵

   یکشنبه 6 تیر 1400نظر دهید »

‍ امام صادق علیه السلام فرمودند:

إِذَا أذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ انْمَحَتْ وَ إِنْ زَادَ زَادَتْ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَى قَلْبِهِ فَلَا يُفْلِحُ بَعْدَهَا أبَداً؛ ( كافي، ج 2، ص 271.)

هر گاه کسی گناهی بکند در قلب او سیاهی‌ای پیدا می‌شود. اگر از آن گناه توبه کرد؛ آن سیاهی محو می‌شود؛ اما اگر باز گناه کرد، آن سیاهی آن‌قدر زیاد می‌شود، تا اینکه تمام قلب را می‌گیرد. [که در این صورت] آن شخص دیگر رستگار نمی‌شود.

از خدا بخواهیم که توفیق بندگی به ما بدهد، تا این ولایتی که با گِل ما سرشته شده است ثابت بماند. این دعا را بعد از نمازهای خود بکنید. خدا ‌می‌داند زمانه، خوب زمانه‌ای نیست. البته زمانه خوب است؛ ولی ما خوب مردمانی نیستیم. هوا خیلی ظلمانی است. ظلمت معصیت، همه جا را گرفته است. خدا رحم کند! همین مجالس و محافل حسینی است که دفع بلا و نزول عذاب از ما‌ می‌کند.

انسان ‌می‌تواند خود را یک مقداری کنترل کند یا حداقل توبه و انابه کند، تا آثار مخرب گناه، دامن ما و اجتماع را نگیرد. حداقل ماهی یک بار دعای کمیل را بخوانیم و تضرّع و زاری کنیم و از گذشتة خودمان نادم و پشیمان باشیم، تا آن نور ولایتی که در وجود ما است -ان‌شاءالله- محفوظ بماند.


بخشی از سخنرانی استاد حضرت آيت الله ناصري (حفظه الله)

   شنبه 5 تیر 1400نظر دهید »

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا 

مدرسه ی علمیه کوثر ورامین تقدیم می کند 

 

   سه شنبه 1 تیر 1400نظر دهید »

اسماعیل طلا کیست؟

 

سقاخانه اسماعیل طلا یکی از از اماکن قدیمی حرم مطهر امام رضا (ع) و در واقع قدیمی‌ترین سقاخانه این آستانه نورانی با حدود ۳ قرن قدمت است که طی سال‌های متمادی زائران و مجاوران حضرت با نوشیدن آب از این مکان متبرک جان تازه‌ای می‌گیرند و شفای بیماران را از امام رئوف طلب می‌کنند.

این سقا‌خانه در مرکز صحن انقلاب قرار گرفته صحنی که قدیمی‌ترین حیاط حرم است و پیش از این صحن عتیق و یا صحن کهنه به آن گفته می‌شد. سقا‌خانه روبروی ایوان طلا و مشرف به ضریح و گنبد مقدس امام رضا علیه‌السلام است.

 

 

این سقاخانه حد فاصل سال‌های ۱۱۴۴ تا ۱۱۴۵ هجری قمری در زمان سلطنت نادرشاه افشار بنا شد و سنگ مرمری به دستور نادرشاه با ظرفیت ۳ کر آب معادل هزار و 130 لیتر در آن قرار گرفت. این سنگ از هرات به مشهد منتقل شد و نقل است در یکی از جنگ‌ها به غنیمت گرفته شده بود.

در زمان فتحعلی‌شاه قاجار یکی از سرداران سپاه «اسماعیل خان سنگسری» نام داشت. روزی بسته‌ای به عنوان هدیه به دربار فتحعلی شاه رسید و ظاهر قضیه به این صورت بود که در درون این بسته هدیه‌ای برای پادشاه ارسال شده است اسماعیل‌خان به این بسته مشکوک شده و فوراً آن را از پادشاه دور کرد که پس از باز کردن، بسته منفجر شد.

فتحعلی شاه به خاطر این هوش و ذکاوت اسماعیل‌خان دستور داد به اندازه وزنش به او طلا بدهند و اسماعیل‌خان هم با این هدیه ستون‌ها و گنبد سقاخانه حرم امام رضا (ع) را طلایی کرد. از آن زمان این سقا‌خانه با نام سقاخانه اسماعیل طلا معروف شد.

 

تسنیم

   دوشنبه 31 خرداد 1400نظر دهید »

ديدار مُردگان با خانواده‏هاشان‏


در «كافى» از حضرت صادق (عليه السلام) نقل شده است كه:«شخص مؤمن پس از مرگش از خانواده خويش ديدار مى‏كند و در مورد وضع آنها، آنچه را كه از آن مسرور گردد، بيند و آنچه را كه از آن اندوهناك شود، بر او مخفى ماند».

و نيز در «كافى» از حضرت صادق (عليه السلام) نقل شده كه:«هيچ مؤمن و كافرى نيست كه در هنگام ظهر نزد خانواده خويش حاضر نگردد. وقتى مؤمن خانواده‏اش را در حال انجام اعمال صالح مى‏بيند، خداوند را حمد گويد و وقتى كافر، خانواده خويش را در حال انجام اعمال صالح ببيند بر آنان غبطه خورد».

در «كافى» از اسحق بن عمّار نقل شده است كه:«از ابى‏الحسن اوّل (عليه السلام) پرسيدم آيا شخصى كه از دنيا رفته خانوداه خويش را ديدار مى‏كند يا نه؟ حضرت فرمود: آرى. سپس پرسيدم چند وقت به چند وقت؟

حضرت فرمود: بنا به منزلتى كه نزد خدا دارد، هر هفته، هر ماه يا هر سال. بعد پرسيدم به چه شكلى نزد خانواده‏اش حضور مى‏يابد؟ پاسخ داد: به صورت پرنده‏اى لطيف كه بر ديوار خانه‏شان فرود آيد و بر آنان مشرف گردد و هرگاه كه آنان را در خير و خوبى بيند، در شادى و سرور شود و هرگاه كه آنان را در سختى و حاجتى بيند، غمگين و اندوهناك گردد».

رواياتى كه به اين مضمون باشد بسيار است و مؤلّف معتقد است كه تصوّر نمودن شخص به صورت پرنده‏اى لطيف، از باب تجسم ارواح است.

مضمون و معنايى را كه در روايت فوق وجود دارد ممكن است بتوان به نحوى از اين سخن خدا فهميد كه:

وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذين قُتِلُوا فِى سَبيلِ‏اللَّهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ * فَرِحينَ بِما اتاهُمُ‏اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ اَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاهُمْ يَحْزَنُونَ * يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمةٍ مِنَ‏اللَّهِ وَفَضْلٍ وَاَنَ‏اللَّهَ لا يُضيعُ اَجْرَا الْمُؤْمِنينَ.

مراد از «استبشار» دريافت بشارت و شادمان گشتن به آن است. و عبارت يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمةٍ … توضيح و بيان همان عبارت:وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا است. بنابراين، اين آيات مى‏رسانند كه كشته شدگان در راه خدا ازاين كه افراد خانواده‏شان را در نعمت و فضل و انتفاى خوف و حزن مى‏بيند، خوشحال و شادمان مى‏گردند.

و نيز مى‏رسانند كه بازماندگان اين افراد، عمل صالح انجام مى‏دهند و چون خداوند اجر مؤمنين را ضايع نمى‏گرداند، نيكيهاى آنان را به حساب مى‏آورد و از بديهايشان درمى‏گذرد و بركات خويش را بر آنان افاضه مى‏نمايد. كشته شدگان، همه اينها را مى‏بينند.

اين آيه نيز در معنا شبيه آيه فوق است:وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرىَ‏اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ اِلى‏ عالِمِ ِلْغَيْبِ وَالشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ

 

حيات پس از مرگ//علاّمه طباطبائى

کلیدواژه ها: دیدار مردگان
   یکشنبه 23 خرداد 1400نظر دهید »

دین حریم شخصی ماست 

حقیقت انسان 

حقيقت ما همين روح است و آن ابزار کار ما است که در هر نشئه‌اي ذات اقدس الهي اين ابزار را به ما مي‌دهد تا در قيامت دوباره همان ابزار قبلي را مرحمت کند.

چون روح يک موجود جاودانه و ابدي است چاره‌اي جز رهتوشه ابد ندارد هر چه گذشتني است و گذرا است غذاي روح ما نيست و هر چه مانا و پايدار است غذاي روح ما است؛ نتيجه اينکه ما ابدي هستيم، يک؛ موجود ابدي رهتوشه ابدي مي‌خواهد، دو؛ آنچه در قلمرو طبيعت است گذرا است و مانا نيست غذاي ما نيست، سه؛ اگر ما پايداري و ماندگاري و وجه‌ اللّهي تهيه نکنيم، بعد از مرگ گرسنه‌ايم و رنج براي هميشه است و هيچ آسايشي نداريم اما اگر ـ إن‌شاءالله ـ يک کالاي ماندني يک غذاي ماندني تهيه کرديم، چون روح ما ابدي است آن هم ابدي است، ما براي ابد راحت هستيم غرض اين است که دين يک حريم شخصي ماست، ما با فراز و فرود که از بهترين تعبيرات جناب شيخ عطار است با فراز و فرود روزگار روبه‌رو هستيم.

 

 

جلسه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی 

   جمعه 21 خرداد 1400نظر دهید »

اخلاق انتخاباتی


همه مراقبت کنند و بدانند که ملّت ایران دشمن دارد؛ در مقابل دشمن باید چهره‌ی ملّت، چهره‌ای باشد که حاکی باشد هم از تصمیم، هم از اطمینان به نفْس؛ سکینه و آرامش. این دو چیز باید وجود داشته باشد. عزم و تصمیم راسخ، آنجایی که باید تصمیم گرفت، و در هر حال توکّل به خدای متعال و اعتماد به نفْس و احساس قدرت و توانایی که خوشبختانه ملّت ایران این را دارند، انسان این را احساس میکند. خب حالا در بحثها و حرفهای انتخاباتی، گاهی یک حرفهایی زده شد که شایسته‌ی ملّت بزرگ ایران نبود، لکن حضور مردم همه‌ی این مسائل را حل خواهد کرد؛ این چیزها تأثیری در حضور مردم نخواهد گذاشت ان‌شاءالله و به توفیق الهی. ان‌شاءالله مردم -زن و مرد- در سرتاسر کشور شرکت خواهند کرد و آبرو خواهند بخشید به نظام جمهوری اسلامی، با حضور خودشان، با عزم راسخ خودشان.
من یک عرض هم بکنم به طرف‌دارهای نامزدهای انتخاباتی؛ خب هرکسی از این آقایان محترم نامزدهای انتخابات، یک عدّه طرف‌دار و علاقه‌مند و سینه‌چاک و دوست‌دار و مانند اینها دارد، اینها هم متانت خودشان را حفظ کنند؛ هم طرف‌دارها، هم ستادها، متانت خودشان را حفظ کنند، انضباط خودشان را حفظ کنند؛ مقصودشان انجام وظیفه باشد، آنچه برای ما مهم است این است. این چند صباحِ زندگی، این چند صباحِ کار و تلاش -زید یا عمرو یا بکر- اینها خواهد گذشت، آنچه میمانَد، عمل ما است که در محاسبه‌ی الهی به‌حساب می‌آید و باید جواب بدهیم. وَ استَعمِلنی بِما تَسأَلُنی غداً عَنه؛ خدای متعال فردا از ما، از چیزهایی سؤال خواهد کرد؛ به فکر آن باید بود، برای آن باید تلاش کرد.

هم آحاد مردم، هم خود نامزدهایی که در عرصه‌ی رقابتهای انتخاباتی وارد شدند، هم طرف‌دارانشان و دوستانشان، کاری کنند که هر حرکتشان حسنه‌ای باشد در نزد کرام‌‌‌‌‌‌الکاتبین الهی؛ کاری کنند که اعمال آنها، رفتار آنها، گفتار آنها پیش خدای متعال حسنه محسوب بشود و خدای متعال ثواب برای آن معیّن بکند.
این کِی خواهد شد؟ آن‌وقتی که ما کارهایمان را برای خدا انجام بدهیم. [همه] تلاش کنند، مبارزه کنند، کار کنند، خوب است، امّا نیّتها را نیّتهای خدایی بکنند؛ اگر این[طور] شد، آن‌وقت خدای متعال هم به کار برکت خواهد داد، به ملّت ایران برکت خواهد داد و آنچه به نفع ملّت ایران است، به توفیق الهی پیش خواهد آمد. به‌هر‌حال همه موظّفیم که به قانون و انضباط قانونی پایبند باشیم و آن را عمل بکنیم.

 

۱۳۹۶/۰۲/۲۷ بیانات  رهبر معظم انقلاب در دیدار اقشار مختلف مردم

   چهارشنبه 19 خرداد 1400نظر دهید »

به آرزوهای او می خندد!


 خیلی ها غرق آرزو هستند. به زنش می گوید : ” چند وقت دیگه از این محل به شمیران می رویم.طرف های تجریش یک خانه دیده ام عالی است. به آنجا می رویم. هوای آنجا تمیز است. بعد هم از شمرون به آمریکا می رویم . و … در حال گفتن این حرفهاست و خبر ندارد که سرطان گرفته و چند وقت دیگر . اجل به سراغش می آید. و باید از دنیا برود.

در روایت آمده که : ” یَابنَ آدَم،أَجَلُکَ یَضحَکُ بِأَمَلُکَ"؛ ای فرزند آدم،اجل تو به آرزوهایی که در سر می پرورانی می خندد.! ” این بنده خدا آرزو دارد که به شمرون برود. در انجا خانه بخرد. دو سه سالی در شمرون بماند. بعد هم به آمریکا پناهنده بشود. اینها را به زنش می گوید و خبر ندارد که مرگش نزدیک است. اجل ، به آرزوهای او غش غش می خندد و می گوید : “چی می گوید این؟! می گوید شش ماه دیگر از این محل می رویم. تو دو ماه دیگر می میری!”

پس هنوز آدم گرم دنیا نشده که ملک الموت از راه می رسد که آقا باید بروی. آقا ، باید تشریف ببری. آه. من تازه زن گرفتم . تازه عروسی کرده ام. چه طور بروم ؟ در ادامه این حدیث امده : ” تَقدیری یَضحَکُ بِتَدبیرِکَ” ای فرزند آدم، تقدیر من به تدبیر تو می خندد.” من تقدیر کرده ام که موسای اولوالعزم بیاید.

فرعون سر نود هزار کودک پسر را می برد. تا موسی نیاید. اما تقدیری که خداوند خواسته عملی می شود. موسی می آید و فرعون را هم از بین می برد. پس تقدیر خداوند به تدبیر بنده می خندد.


بررسی گناهان کبیره در مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی، بوستان قرآن ، چاپ ششم ، ۱۳۹۵ ،ص ۳۶ و۳۷

   چهارشنبه 12 خرداد 1400نظر دهید »

دعا برای رهایی از درد و تب 

 

رسول خدا صلی الله در هنگام تب و سایر دردها خود را به این دعا تعویذ می کرد 《 اللهم انی اعوذ بک من شر عرق نعار و من شر حر النار : خدایا ! من از شر رگی که خون به شدت در آن جریان دارد و از شر سوزش آتش دوزخ به تو پناه می برم 》 

 

سنن النبی ، علامه محمد حسین طباطبایی ،ترجمه حسین استاد ولی ، نشر پیام آزادی ، ص ۳۰۵.

   سه شنبه 11 خرداد 1400نظر دهید »

 دهان پاک

اين بيان نوراني پيغمبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) را خوب احساس مي‌کند، فرمود: «تَعَطَّرُوا بِالإِستِغفَارِ لا تَفضَحَنَّکُم رَوَائِحُ الذُّنُوب» اينها را استشمام مي‌کند.

فرمود گناه بدبوست، بوي بد گناه بالأخره آدم را رسوا مي‌کند، مگر مي‌شود يک چيز بدبويي همراه آدم باشد و رسوا نکند، فرمود گناه اين‌چنين است «تَعَطَّرُوا بِالإِستِغفَارِ لا تَفضَحَنَّکُم رَوَائِحُ الذُّنُوب»، فرمود اين دهان‌ها را هم تطهير کنيد. مسئله مسواک کردن که براي دندان است يک فضيلت شرعي است و فقهي است، حکم خاصّ خودش را دارد؛ اما اين روايت نوراني فرمود: «طَهِّرُوا أَفوَاهکُم»، نه «أسنانکم»؛ پاک کردن دندان استحبابي دارد، فضيلتي دارد به نام مسواک کردن که حرفي در آن نيست، اما در اين حديث نوراني فرمود: دهانتان را پاک کنيد، نه دندانتان را، «طَهِّرُوا أَفوَاهکُم فَإِنَّهَا طُرُقُ القُرآن»

قرآن مي‌خواهد از اين‌جا عبور کند، مگر نمي‌خواهيد نماز بخوانيد! مگر نماز, قرآن نيست! چرا قرآن را از مسير پاک عبور نمي‌دهيد؟! اگر بخواهيد قرآن بخوانيد بايد از مسير پاک باشد, نماز بخوانيد از مسير پاک باشد. استدلال حضرت اين است، کلمات خدا بايد از اين‌جا عبور کند. حرف بد از اين‌جا در بيايد آلوده مي‌شود, غذاي بد در اين‌جا وارد شود آلوده مي‌شود، بالأخره اين دهان آلوده مي‌شود؛

آن وقت اگر شما از کانال آلوده, از شير آلوده، بهترين و پاک‌ترين آب را عبور بدهيد بالأخره بي‌اثر مي‌شود، فرمود دهان شما اين کانال و معبر و نهر «کلام الله» است، بگذاريد اين پاک باشد «طَهِّرُوا أَفوَاهکُم فَإِنَّهَا طُرُقُ القُرآن». اگر اين کلمات طيّبه از طريق اين دهان وارد درون شد، بالأخره اثر دارد، اگر از درون اين کلمات طيّبه به مستمعان رسيد، در مستمعان اثر دارد، اين دست‌نخورده است، طيّب و طاهر است؛ ممکن نيست چيزي طيّب و طاهر باشد و بي‌‌اثر.


جلسه درس اخلاق حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله ( 94/2/03)

 

   شنبه 11 اردیبهشت 1400نظر دهید »

1 ... 8 9 10 ...11 ... 13 ...15 ...16 17 18 ... 251

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 1436
  • دیروز: 1174
  • 7 روز قبل: 5790
  • 1 ماه قبل: 46224
  • کل بازدیدها: 876360
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 13
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 24
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 17
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1