شبهه
در وایبر و فضای مجازی شایع شده که آیا بهتر نبود به جای هزینه برای عزاداری و گریاندن، دل یتیمی را شاد مینمودیم ، به جای نذری، مدرسه می ساختیم و … کمک میکردیم؟
همه ساله، به غیر از هجمه مستمر شبهات در اعتقادات و علایق دینی مردم، نزدیک به محرم که میشود، همجمهی مضاعفی علیه مراسم عزاداری، مداحیها و مداحها و …، به راه میافتد؛ و البته تردیدی نیست که دل آنها نه برای یتیم سوخته و نه برای گرسنگان و …، بلکه فقط از بُغض امام حسین علیه السلام و نگرانی از حیات، استمرار و پویایی این خط در فکر و قلب مردمان است.
- از آنها بپرسید: حال شما که اصلاً با خود امام حسین علیهالسلام نیز کاری ندارید، چه رسد به عزاداری و هیئت، تا کنون دل چند یتیم شاد کردهاید، به ساخت و ساز چند مدرسه یا بازسازی خانههای ویران کمک کردهاید؟
- بپرسید: آیا تا به حال شده که به خود بگویید: هزینهی جشن تولدها، عقد و عروسیها، میهمانیها، لوازم آرایش و لباسهای آن چنانی، خودروی لوکس و سفرهای داخلی و خارجی، کافیشاپها، والنتاینها و خوشگذرانیهای حلال و حرام من و …، وقف بچه یتیمها و گرفتاران، حتی ابتدا در میان خویشاوندان و همسایگان؟
- بفرمایید: آنهایی که هزینهی برای ساخت و بازسازی حرمها – برگزاری هر چه باشکوهتر مجالس عزاداری در مساجد و هیئتها و … را پرداخت میکنند، اغلب نه تنها سرمایهدار نیستند، بلکه اتفاقاً از اقشار متوسط به پایین میباشند و جالب آن که کمک به یتیمان و بیبضاعتها نیز بیشتر از طریق همین قشر صورت میپذیرد. و البته ثروتمندان و متمولین انسان، مسلمان و شیعه نیز کم نیستند و به وظایف خود عمل کنند. الحمدلله.
مهم:
اسلامی که مسلمانان و به ویژه اهل ولایت معتقد و عامل به آن هستند، در مباحث اقتصادی نیز نظامی کامل و فرامینی جامع دارد. خمس انواع زکات، چون زکات فطره، زکات مال و حتی زکات علم – صدقه و انفاق دارد. حق یتیم ، حق فقیر، حق پژوهشگر و جویای علم، حق همسایه ، حق مستضعف، حتی حق در راه مانده “وابن السبیل” و …، در آن لحاظ شده است و مردم مسلمان نیز به حد توان و بضاعت خود به این فرامین عمل میکنند. پس لزومی ندارد که “به جای” این کار حسنه، آن کار حسنه گذاشته شود و یکی حذف شود. این یک حقهای است تا هیچ کدام انجام نگیرد.
حجت الاسلام والمسلمین حسین انصاریان، مفسر قرآن کریم و استاد حوزه علمیه، امروز در حسینیه هدایت :
پیامبر(ص) قبل از وفات خود فرمودند: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیهالهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما». پیامبر(ص) فرمودند: اهل بیت(ع) و قرآن کریم تا روز قیامت هرگز از هم جدا نخواهند شد، و این دو حقیقتی است که به صورت چراغ جلوه کرده و ریشه آن دو چراغ یکی و آن نور است.
نوری که در این دو گوهر گرانسنگ وجود دارد قابل مقایسه با هیچ نور مادی نیست. لحظهای که آن دم، به اذن الهی در نفخه صور دمیده شود در یک لحظه همه موجودات زنده در عوالم بالا و پایین می رند بدین طریق عالم هستی غرق در سکوت میشود و تنها چهار نفر اسرافیل، میکائیل، عزرائیل و جبرئیل زنده میمانند.
بعد از آنکه خداوند متعال جان اسرافیل، میکائیل و عزرائیل را گرفت به جبرئیل خطاب میکند، ای امین من لحظه مرگ تو هم فرا رسیده، در آن موقع جبرئیل به سجده میافتد و جانش گرفته میشود، پس همه موجودات عالم میمیرند به غیر از افرادی که خدا برای آنان مرگ مقدر نکرده باشد.
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْری فَإِذا هُمْ قِیامٌ یَنْظُرُونَ» پیامبر(ص) فرمودند: آقا و سرور تمام عالم شهدا هستند و آقا و سرور همه شهدا، شهدای کربلا و حسین(ع) من است و آقا و سرور همه شهدای کربلا، حسین(ع) است؛ نفخه صور هرگز شهدا را احاطه نخواهد کرد و منظور از «إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ» همان شهدا هستند.
بعد از نفخه اول نفخه دوم دمیده میشود و بی درنگ همه موجودات اعم از انس و جن به اذن پروردگار زنده میشوند و با دغدغه و حیرت در انتظار حکمشان به سر میبرند. منظور از ارض همین زمین است اما با این حالت امروزی متفاوت است زیرا در قیامت آنقدر این زمین گسترده میشود که جن و انس را در خود جای میدهد، و به نور رب کل زمین درخشان میشود.
مفسران نور را به معنای مختلفی همچون عدل، بالاترین عمل و … بیان کردهاند، پیامبر(ص) فرمودند: حسین(ع) نور است؛ خداوند عرش خود را به نام حسین(ع) مزین کرده است. خداوند فرمودند: قیامت را با نور حسین(ع) روشن میکنم؛ پرونده همه انسانها در روز قیامت آشکار میشود و همه شاهدان در کنار افراد قرار میگیرند و کمترین ستمی به کسی روا نخواهد شد و خداوند به حق بین افراد حکم و پاداش اعمال انسانها را به آگاهی پر خواهد کرد .
انسان در این عالم دوگونه عمل واجب و خیر دارد و پاسخ به درخواست مومن افضل اعمال خیر به شمار میرود. پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بالاترین مومنان عالم هستند، و درخواست این مومنان از ما گریه بر حسین(ع) است، امام صادق(ع) فرمودند: رحمت و مغفرت خدا و شفاعت ما پاداش گریه کنان بر امام حسین(ع) است؛ در جای دیگر فرمودند: جدم زین العابدبن(ع) چهل سال روزها را روزه گرفت و شبها بیدار ماند و به عبادت پرداخت و همه این اوقات را با گریه بر امام حسین(ع) سپری کرد.
سخنان حجت الاسلام انصاریان .شنیده شده
نينوي
مسير حركت تغيير ميكند و امام پيوسته قافله را به سمت چپ سوق ميدهند. كاروان در نهايت به «نينوي» ميرسد.
هنگام فرود به اين قريه روز چهارشنبه اول ماه محرم الحرام بوده است. البته ماه ذي حجة بنابر آن چه تصريح شده است ناقص بوده است. در اين مكان ناگاه «مالك بن بشير» فرستاده «ابنزياد» فراميرسد؛ نامهاي را به «حر» تحويل ميدهد و به حر و ياران او سلام ميدهد ولي به امام حسين عليهالسلام و اصحابش سلام نميكند. متن نامه چنين است:«هنگامي كه نامهام را خواندي، حسين را در مكاني سكني ده كه آنجا نه آب باشد، نه آبادي و نه پناهي.» حر نامه را مطالعه ميكند و به امام حسين عليهالسلام تحويل ميدهد.
آن حضرت نامه را مطالعه ميكند و از او ميخواهد كه آنها را واگذارد تا در آن قريه فرود آيند.ابنمخنف گويد منظور از قريه «نينوا»، «غاضريات» يا «شفيه» است.حر گفت: «من نميتوانم اين مرد خود جاسوس ابنزياد است».
كربلا
كاروان امام در روز پنج شنبه، دوم محرم الحرام سال شصت و يك هجري در كربلا فرود آمد. كربلا آخرين منزل امام و ياران حضرت است.
امام رو به حر كرد و فرمود: «قدري جلو رويم»، همين كه به كربلا رسيدند به ناگاه حر و سربازان او راه را بر امام و كاروان بستند. آري، آنجا نزديك رود فرات بود و اسب امام نيز از حركت باز ايستاد. امام نام آن محل را پرسيد.
زهير گفت: «اين زمين را طف گويند»، امام فرمود: «نام ديگري بر آن نيست؟» زهير گفت: «اينجا را به كرب و بلا ميشناسند». ناگاه اشك در چشمان مباركش حلقه زد و دستور داد در آنجا بار نهند.
«سيد بن طاووس» ميفرمايد: وقتي امام به كربلا رسيدند از اسم آن محل پرسيدند، گفته شد كربلا، پس فرمود: «فرود آييد، اينجا محل بارنهادن ما و ريخته شدن خون ماست و اينجا محل قبور ماست، اين گونه جدم رسول خدا صلي الله عليه و آله بر من بيان فرمود».
همه فرود آمدند و بارها را بر زمين نهادند. حر و يارانش در ناحيهاي ديگر فرود آمدند. هنگام ورود، امام همه فرزندان، برادران و اهل بيت خويش را گرد آورد و به آنها نظر فرمود و گريست و اينگونه لب به سخن باز كرد:
«پروردگارا، ما خاندان پيامبر تو محمد صلي الله عليه و آله و سلم هستيم، كه اينگونه ما را بيرون كرده و از حرم جدمان رانده و آزردهاند و بنياميه به ما تجاوز و ستم روا داشتهاند. پروردگارا، حق ما را از آنها بگير و ما را بر قوم ستمگر ياري فرما.»
پس از آن به ياران خود رو كرده فرمود:«الناس عبيد الدنيا، و الدين لعق علي السنتهم، يحوطونه مادرت معايشهم، فاذا محصوا بالبلاء، قل الديانون؛ مردم بنده دنيايند و دين به زبان آنها قدري شيرين آمده است. تا آنجا كه معشيت آنان را برآورد، به گرد آن ميگردند. ولي در هنگامي كه بلا گرفتار آيند، دينداران اندكاند».
دیده شده در کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام . استاد مرتضی آقا تهرانی ، ص ۷۴ ، ۷۶.
کلاس تفسیر
آیت الله محمد محمدی ریشهری، عضو مجلس خبرگان رهبری و تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)، امروز در کلاس تفسیر که در همین آستان برگزار شد، با اشاره به تببین نخستین فراز از این آیه «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ»، اظهار داشت: تصدیق عملی یکی از کاربردهای ایمان به شمار میرود که قرآن در آیات متعدد بدان اشاره میکند.
گاهی در قرآن کریم مقصود از کلمه ایمان اقرار، اعتقاد، تصدیق قلبی و عمل نیست بلکه مقصود تصدیق عملی است مانند آیه ۱۴۳ سوره بقره« وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ»، ایمان در این آیه کریمه به معنای تصدیق عملی است، زیرا در صدر اسلام قبله مسلمانان به سمت بیت المقدس بود و نماز خود را بدان جهت اقامه میکردند اما پس از ۱۴ سال به دستور خداوند متعال قبله مسلمین تغییر یافت و این مهم باعث شد عدهای به صحت و قبولی نمازهایشان که در گذشته به جای آورده بودند شک کنند به همین سبب خداوند بر پیامبر(ص) آیهای نازل کرد و فرمود: عمل شما هرگز از بین نخواهد رفت.
در برخی از سلسله روایات به این امر تصریح شده که اگر کسی نماز نخواند کافر است، در اصل این روایت ریشه در آیه ۱۴۳ سوره بقره دارد پس ایمان برابر با اقامه نماز و ترک آن مساوی با کفر است زیرا نماز سبب افزایش ایمان میشود.
کفر تنها یک معنا ندارد، کفری که در این آیه ذکر شده کفر اعتقادی نیست بلکه کفر عملی و ایمان نیز تنها به معنای اعتقادی نبوده بلکه به ایمان عملی معنا میشود و ایمان ذکر شده در آیه ۱۷ سوره یوسف به معنای تصدیق ادعای طرف مقابل معنا پیدا میکند.
دیگر کاربرد ایمان در قرآن به معنای باورهای موهوم، اعتقاداتی که واقعیت ندارد، همانطور که ایمان در باورهای صحیح به کار رفته گاهی هم در باورهای نادرست به کار رفته است مانند آیه ۶۷ سوره عنکبوت که خداوند میفرماید: آیا به باطل ایمان میآورند ولی حق را قبول نمیکنند و نعمت الهی را کفر میورزند و به کفر(بت) ایمان میآورند.
آیه ۶۹ سوره مائده اشاره به ایمان انسانهایی دارد که اسلام را تصدیق کردند و ایمان آوردند و این ایمان در مقابل یهود و نصاری قرار گرفت که این ایمان، ایمان خاص به شمار میرود.
همه کاربردهای معانی ایمان در قرآن به صورت لغوی بوده و به معنای تصدیق است مانند تصدیق زبانی، تصدیق زبانی و اعتقاد قلبی، تصدیق زبانی، اعتقادی و عملی، تصدیق قلبی، عملی، مدعا و … که در همه موارد ایمان به کار رفته است. در قرآن تصدیق وجود دارد اسلام مردم را به ایمانی که تصدیق حقایق دینی همراه با باور قلبی و التزام عملی است دعوت میکند.
سخنان آیت الله ری شهری ، شنیده شده .
قري الطف
كاروان به روستاهاي «طف» نزديك شد. در آن امام عليهالسلام ندايي را شنيدند كه اين عبارت را ترنم ميكرد: «انا لله و انا اليه راجعون، و الحمدلله رب العالمين؛ ما از آن خداييم و به سوي او بازميگرديم و سپاس و شكر، تنها سزاوار پروردگار همه عالميان است.»
امام نيز آن ندا را همراهي كرد و «استرجاع» و حمد را تكرار نمود. فرزند ارشد امام علي اكبر عليهالسلام با حساسيت از عبارات جاري بر زبان امام پرسيد.
امام نيز خبر از شهادت كاروان داد. علي اكبر عليهالسلام ميگويد: «اي پدرم، شما را خداوند ناراحت نبيند، آيا ما بر حق نيستيم؟»
امام فرمود: «آري، قسم به كسي كه همه بندگان به او بازميگردند ما برحقيم.» علي گفت: «در اين هنگام ابايي ندارم كه به حق كشته شوم».
آن حضرت در حق علي اكبر عليهالسلام چنين دعا فرمود: «خداوند بهترين پاداشي را كه از سوي پدري بر پسرش عطا ميكند، به تو عطا كند»
دیده شده در کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام . استاد مرتضی آقا تهرانی ، ص ۷۳.
آداب غذا خوردن
در علم تغذیه ، اصلاح رفتار خوردن بخش مهمی از تغذیه مناسب را تشکیل می دهد ؛ این امر شباهت زیادی به آداب غذا خوردن در دستورات اسلامی دارد .
مواردی که در زیر آمده است توصیه هایی است که در زمینه آداب غذا خوردن در روایات اسلامی ذکر شده است :
۱_ قبل از غذا و پس از آن ، دست هایتان را بشویید.
۲_ لقمه را کوچک بردارید ( قاشق خود را پر نکنید )
۳_ به آهستگی غذا بخورید و غذا را کامل بجوید .
۴_ پس از خوردن غذا دندان هایتان را مسواک بزنید و یا با خلال تمیز کنید .
۵_ در اول غذا و آخر آن کمی نمک بخورید ، مگر این که نمک برای شما ضرر داشتهباشد.
۶_ در آغاز روز و آغاز شب غذا بخورید . و نیز صبحانه و شام را ترک نکنید .
۷_وقتی سیر هستید غذا نخورید و از پرخوری پرهیز کنید .
۸_ در خوردن گوشت زیاده روی نکنید .
۹_غذای داغ نخورید و در صورت خوردن غذای داغ ، پس از آن آب سرد ننوشید .
۱۰_ در حال راه رفتن غذا نخورید ، مگر آن که مجبور باشید
۱۱_ آب را یک جرعه نخورید ، بلکه در سه جرعه بخورید .
۱۲_ پس از غذا خوردن ظرف غذای خود را بشویید .
۱۳_قبل از خوردن میوه ، آن را خوب با آب بشویید.
۱۴_ خوردن غذا را با نام خدا شروع کنید و بعد از آن خدا را شکر کنید .
۱۵_ پس از نوشیدن آب ، امام حسین علیه السلام را یاد کنید .
۱۶_ وقتی با دیگران غذا می خورید ، به صورت آن ها نگاه نکنید و از غذای جلوی خود بخورید .
۱۷_ از مهمانی دادن استقبال کنید و حتی الامکان دعوت به مهمانی را بپذیرید .
۱۸_ سعی کنید همه اعضای خانواده با هم غذا بخورید ، پیامبر اکرم صلی الله هنگام غذا خوردن از همه اهل خانه خدمتکاران می خواستند تا بر سر سفره حاضر شوند ، و با هم غذا بخورند .از آن حضرت نقل شده که فرمودند : غذا را دسته جنسی بخورید و جدا جدا نخورید زیرا برکت در جماعت است .
۱۹_ در اعیاد مذهبی مانند روز جمعه با تهیه خوراکی های متنوع اعضای خانواده را شاد کنید .
۲۰_ در تهیه غذا به میل اعضای خانواده بیشتر اهمیت دهید تا سلیقه خودتان .
دیده شده در کتاب, تغذیه در خانواده ، فاطمه کو پایه، انتشارات دانشگاه پیام نور ،ص ۶۱ تا ۶۳.
دیدار فرماندهان نیروی انتظامی با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز (سهشنبه) به مناسبت روز نیروی انتظامی در دیدار فرماندهان و مسئولان این نیرو، «امنیت» را یکی از ارکان اساسی رشد و پیشرفت کشور خواندند و با تأکید بر نقش مهم نیروی انتظامی در برقراری امنیت خاطرنشان کردند: تواناییها و آمادگیهای نیروی انتظامی و عزم و ایمان کارکنان آن باید روزبهروز ارتقا پیدا کند.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار، امنیت را به معنای «آرامش روانیِ فردی و آرامش عمومیِ اجتماعی» برشمردند و افزودند: در نبود امنیت، حتی با وجود توانایی و انگیزه در میان افراد یک جامعه، امکان فعالیتهای متنوع اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و خدماتی از بین میرود.
رهبر انقلاب اسلامی با استناد به قرآن کریم، امنیت را مایهی افزایش ایمان مؤمنان دانستند و گفتند: یکی از مهمترین ارکان امنیتِ کشور، نیروی انتظامی است، البته این رکن عظیمِ امنیت را نیروهای انسانی که اغلب آنها کارآمد، شریف و زحمتکش هستند تشکیل دادهاند و باید دائماً عزم، ایمان، انگیزه و روحیهی این نیروها تقویت شود. ایشان با اشاره به خدمات گستردهی نیروهای انتظامی در کشور، بر توجه ویژه به نقش کلانتریها بهدلیل مواجههی مستقیم با آحاد جامعه تأکید کردند.
فرمانده کل قوا همچنین با اشاره به تغییرات سریع در بخشهای مختلف ازجمله پیشرفتهای علم و فناوری، لزوم «افزایش آمادگیها و بهروزرسانی تواناییها»، «شناخت و انجام کامل وظایف» و «تبیین دقیق فعالیتها و خدمات برای مردم در رسانهها» را در جهت تأمین و ارتقای امنیت کشور یادآور شدند. پیش از این دیدار، نماز ظهر و عصر به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد.
دیده شده در سایتhttp://farsi.khamenei.ir/news-content?id=34538
حضرت ابا عبدالله الحسین در روز چهارشنبه اول ماه محرم سال شصت و یک به قصر مقاتل فرود آمد .
وقتی که امام حسین علیه السلام در منزل قصر بنی مقاتل فرود آمد، خیمه افراشتهای را دید. پرسید: این چادر (خیمه) متعلق به چه کسی است؟ گفتند: متعلق به عبید الله بن حر جعفی است. او ازاشراف و دلیران شهر کوفه بود. امام (علیهالسّلام) فرستاده خود (حجاج بن مسروق جعفی) را به نزد وی فرستاد.
او (حجاج) به چادر عبیدالله رفت و گفت: حسین بن علی خواسته تا نزد او بروی. عبیدالله بن حر گفت: به خدا سوگند من از شهر کوفه بیرون نیامدم، مگر اینکه دیدم اکثر مردم این شهر، خود را برای جنگ با او و سرکوبی شیعیانش آماده میکردند و برای من مسلم است که او در این جنگ، کشته خواهد شد و من توانایی یاری و کمک او را ندارم؛ لذا اصلا دوست ندارم که او مرا ببیند و من او را. (حجاج به نزد امام (علیهالسّلام) بازگشت و پاسخ عبید الله حر را به اطلاع امام رساند.) در این هنگام امام (علیهالسّلام) نعلین پوشید و به چادر او رفت و او را به یاری خویش دعوت کرد.
عبید الله گفت: به خدا سوگند من میدانم که هرکس از فرمان تو پیروی کند، به شهادت وخوشبختی ابدی نایل شده است؛ ولی من احتمال نمیدهم که یاری من به حال تو سودی داشته باشد؛ زیرا در کوفه کسی را ندیدم که مصمم به یاری و پشتیبانی شما باشد و به خدا سوگندت میدهم که از این امر معافم بداری؛ زیراجان من هنوز مرگ را بر خود ارزانی نداشته است (تمایلی به مرگ ندارد)؛ ولی این اسب خود «ملحقه» را که به خدا سوگند، تا حال به وسیله آن دشمنی را تعقیب نکردهام، جز اینکه به او رسیدهام و هیچ دشمنی مرا تعقیب نکرده است، مگر اینکه با داشتن این اسب از چنگال او نجات یافتهام (را به حضور شما تقدیم میکنم)، پس آن را بگیر که مال توست.
امام فرمود: اکنون که در راه ما از نثار جان امتناع میورزی، ما نیز به اسب تو، نیاز نداریم. بلاذری مطلبی را نقل کرده است که حاکی از قبول اسب از ناحیه امام است، ولی این گزارش با شخصیت و روحیه امام سازگار نیست.
وحق همان است که در متن از دینوری نقل کردیم؛ زیرا امام به اسب نیاز نداشت: بلکه درصد جذب وهدایت انسانها بود لذا ابن اعثم نیز مینویسد: امام حسین در جواب عبیدالله بن حر فرمود: ای پسر حر، من برای اسب یا شمشیرت به اینجا نیامدم؛ بلکه من آمدهام تا تو را به یاری فرابخوانم.
دیده شده در کتاب یاران شیدای حسین بن علی علیه السلام . استاد مرتضی آقا تهرانی ، ص ۷۱.
شرکت در اولین همایش فعالان فضای مجازی
روزی که لیست مدعوین به اولین همایش فعالان فضای مجازی را دیدم خیلی خوشحال شدم که ما هم به این همایش دعوت شده ایم و از آنجایی که مدت زیادی است توفیق زیارت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیه را نداشتم شوق و اشتیاقم برای رفتن صد چندان شده بود .
با خود فکر می کردم که چه کسانی را در آنجا خواهم دید ، با چه کسانی آشنا خواهم شد . چه زمان هایی به حرم مطهر برای زیارت خواهم رفت …و فکرهای از این قبیل، برنامه ریزی کرده بودم که حتما از دوستان کوثر بلاگ خود در مورد نحوه کارکردنشان بپرسم. خلاصه در ذهنم برنامه های خوبی داشتم که از این فرصت طلایی بهترین بهره را ببرم .
روز قبل از رفتن وقتی که در حال جمع آوری وسایل سفر بودم ، متوجه شدم که قرار است مهمان داشته باشیم و نمی توانیم به این سفر برویم . کمی ترش کردم و ناراحت شدم . با خودم گفتم این بار هم زیارت بانو قسمت من نیست . دلم گرفت . دلم می خواست غر بزنم و بگویم که این چه وقت مهمانی است ؟ چرا دیروز یا روز قبل نیامدند ؟ اصلا چرا باید بیایند ؟ اما یک لحظه با خودم فکر کردم ، این سفر و زیارت روزی تو نیست و روزی تو مهمانداری است آن هم با روی گشاده پس خجالت بکش .
با این حرفها خودم را آرام و بساط پذیرایی از مهمان را آماده کردم اما هر وقت به ساعت نگاه می کردم برنامه های همایش را در ذهنم مرور می کردم و می گفتم که الان این برنامه در حال اجراست ..
خلاصه وقتی دل در پی چیزی می رود کنترل و بازگرداندنش هنر می خواهد ،دل من هم برای زیارت بانو ، دیدار دوستان هم فکر فضای مجازی ، شرکت در مراسم دیدار مرجع بزرگوار ، رفته بود . ولی آن چه به من آرامش می داد این بود که : شاید این برای من به خیر نزدیکتر باشد ، کسی چه می داند که خیرش در چه هست و در چه نیست . پس راضی باش و بگو هر چه خیر است ….
نوشته شده به قلم عبدی متین .
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حسین انصاریان، استاد و مفسر قرآن کریم، در اولین شامگاه مراسم عزای حسینی که در حسینه قاسم بن الحسن(ع)
سفر اباعبدالله الحسین(ع) به سوی کربلا برای ما درس خیر است، اگر حادثه کربلا رخ نمیداد رابطه بین آیندگان و پیامبران خداوند قطع میشد، در اصل ایشان حلقه اتصال آیندگان و پیامبران هدایت هستند به همین جهت شناخت امام حسین(ع) امری لازم و ضروری است جامعهای که پیرو امام حسین(ع) باشد جامعه قائم و کاملی خواهد بود.
حسن، ریشه کلمه حسین است.وجود مبارک اباعبدالله الحسین(ع) از همه جهات وجودی برتر و افضل دارند و از نظر ذات و شخصیت احسن انسانها هستند. این دسته از انسانها تا زمانی که حیات دنیوی داشتند خود را از آلوده شدن به گناه حفظ میکردند و این کار کوچک و آسانی نیست بلکه این امر نیاز به قدرت ایمانی و روحی محکم دارد تا انسان خود را از گناهان ظاهری و باطنی حفظ کند به همین سبب انبیای الهی، ائمه اطهار(ع) و اولیای احسن انسانها هستند.
سالار شهیدان اباعبدالله الحسین(ع) بر همه مخلوقات عالم اعم از انس و جن برتری دارد همه انسانها میتوانند با الگوگیری از ایشان به درجات اعلی دست پیدا کنند. خداوند در قرآن کریم میفرماید: من یک بار به ابراهیم گفتم تسلیم رب، مالک و مربی خود باش، او هم پاسخ مرا داد و گفت: من تسلیم رب و مربی پروردگار جهانیان شدم؛ اباعبدالله الحسین(ع) این تسلیم را به تبعیت از حضرت ابراهیم(ع) کسب کردند خدا در قرآن کریم میفرماید: چه کسی در عالم دنیا در دینداری همه وجودش را تسلیم خدا کرده و بعد از این حالت تسلیم، به هر عبادت و خدمتی به خلق خدا مشتاقانه روی کرده است؛ از مصادیق اتم این آیه وجود مبارک امام حسین(ع) است. کسی از نظر دین، افضل و برتر است که علاوه بر اینکه وجود خود را تسلیم خدا کرده تابع آیین حنفی ابراهیم(ع) نیز باشد، امام حسین(ع) در همه زندگی خود حضرت ابراهیم(ع) را الگوی خویش قرار داد.
تمام ارزشهای عملی و اعتقادی حضرت ابراهیم(ع) را امام حسین(ع) به ارث برده است در زیارت وارث به این امر تأکید شده است. خداوند در قرآن کریم میفرماید: من همه خوبیها را به او دادم، ابراهیم همه شایستگیها و الطاف را در قیامت دارا خواهد بود؛ در جای دیگر میفرماید: ابراهیم برای شما در همه عرصهها اعم خوبیها، تسلیم در برابر خدا، پاکی، اخلاق، ایمان و مبارزه با ظالمان عصر خود الگو و سرمشق است؛ ایشان معلم خیر و پیشوای هدایت بود. پیامبر(ص) فرمودند: انسانها با کسانی که در دنیا سرمشق خود قرار میدهند محشور میشوند؛
جایگاه امام حسین(ع) در روز قیامت نزد خداوند است پس هر کس که با ایشان در دنیا مأنوس باشد در قیامت نیز با ایشان محشور میشود. امام معصوم معلم خیر است، همه لحظات سفر اباعبدالله الحسین(ع) به سوی کربلا برای ما درس خیر است، اگر حادثه کربلا اتفاق نمیافتاد رابطه بین آیندگان و پیامبران خداوند قطع میشد، در اصل ایشان حلقه اتصال آیندگان و پیامبران هدایت است، به همین جهت شناخت امام حسین(ع) امری لازم و ضروری است، جامعهای که پیرو امام حسین(ع) باشد جامعه ایستاده و کاملی خواهد بود.
شنیده شده توسط فاطمه علی آبادی .طلبه پایه سوم
<< 1 ... 157 158 159 ...160 ...161 162 163 ...164 ...165 166 167 ... 254 >>