استاد شهید مرتضی مطهری:
اگر بناست مکتبِ امام حسین - علیهالسلام- احیاء بشود، «ذکرِ مصیبتِ» امام حسین هم ضرورت دارد.
این دستوری است که ائمۀ اطهار به ما دادهاند و این دستور، فلسفهای دارد و آن، عبارت از این است هر مکتبی، اگر «چاشنیِ عاطفی» نداشته باشد و تنها، مکتبی از جنسِ «عقل» و «فکر» باشد، «نفوذِ روحیِ آنچنانی» ندارد و ازاینرو، امکانِ چندانی برای «بقاء» ندارد، ولی اگر یک مکتب، «چاشنیِ عاطفی» داشته باشد، این عاطفه به آن «حرارت» میدهد.
آری، معنا و فلسفۀ یک مکتب، آن مکتب را «منطقی» میکند، و ازاینجهت، مکتبِ امام حسین، «منطق» دارد و درس است و باید از آن آموخت، امّا اگر این مکتب را فقط بهصورتِ یک «مکتبِ فکری» بازگو کنیم، «حرارت» و «جوشش» از آن گرفته میشود و کهنه میگردد.
پس توصیه که باید برای همیشه، «چاشنیِ عاطفه» را در قالبِ «ذکرِ مصیبتِ» امام حسین را حفظ کرد، نظرِ «بسیار عمیق» و «دوراندیشیِ فوقالعاده عجیب و معصومانه»ای بوده است.
سیری در سیرۀ نبوی، ص ۵۴ _ ۵۵
آیا امام حسین(ع) خاک کربلا را برای اینکه خونش در آن بریزد خریده بود؟
آیا امام حسین علیه السلام آن زمین هارا خریده بود؟ در جواب باید گفت :
در برخی ماخذ آمده است که امام حسین علیه السلام آن زمینهارا خرید و پس از آن آنهارا به همان فروشندگان بخشید و با آنان شرط کرد که زائران را راهنمایی کنند و سه روز آنان را پذیرایی بکنند.
به این نکته باید توجه داشته باشیم که امام حسین علیه السلام به ناچار در آن سرزمین فرود آمد و اگر حر بن یزید ریاحی اجازه می داد و مانع نمی شد ,امام از آن منطقه می رفتند ولی حر مانع شد و امام از ناچاری در آنجا ماند.
مساله چنین نبود که امام حسین علیه السلام از مدینه به کربلا بیاید و آن زمینهارا بخرد و به دشمن اعلام کند که بیایید و مرا بکشید تا خونم در این مکان ریخته شود .
امام حسین علیه السلام به علم امامت که از پیامبر به او رسیده بود می دانست در این مکان کشته می شوندو برای همین این زمینهارا خرید.
شیخ بهایی علیه الرحمه در کشکولش آورده است که امام حسین علیه السلام وقتی که وارد زمین کربلا شد فرمان داد تا طایفه بنی اسد که مالک کربلا بودند ، حاضر شوند .
پس از مذاکراتی که صورت گرفت چهار میل در چهار میل و به روایتی شش فرسخ به شصت هزار درهم از آنان خریداری کرد و سند مالکیت را حضرت عباس علیه السلام نوشت و پس از پرداخت قیمت فرمود اکنون زمین کربلا ملک من است و شما ها در این جا به زندگی خود ادامه دهید به شرط آنکه در روز دوازدهم محرم بیایید و کشته های ما را دفن نمائید و آگاه باشید که بعد ها از اطراف جهان به این مکان می آیند و سه روز آنان را پذیرائی کنید.
برای آگاهی بیشتر به این کتابها مراجعه بکنید:چهره خونین کربلا ,ترجمه مقتل مقرم ,توسط عزیزالله عطاردی ,به نقل از کشکول شیخ بهایی ,چاپ مصر ,ص ۹۱ ,از مدینه تا کربلا ,سید جواد ذهنی ,ص ۳۲۹ ,چاپ سوم و فرهنگ عاشورا,جواد محدثی ص ۳۳۴,به نقل از مجمع البحرین ,وا ژه «کربلا ».
حکم خرید و فروش در روزهای تاسوعا و عاشورا
به تازگی یک مغازهای باز کردم و از آنجایی که در ماه محرم تعداد مشتریها در منطقه ما بیشتر میشود و با این شرایط من مقداری هم به بازار بدهکارم، میخواستم بدانم اگر تاسوعا و عاشورا مغازه را باز کنم و خرید و فروشی داشته باشم اشکال شرعی دارد؟
مومنین در ایام عزای معصومین علیهمالسلام از یکسری کارها پرهیز میکنند: مثلا مجلس شادی ندارند اما اگر عقد خوانده شود اشکالی ندارد.
معمولا کارها را تعطیل میکنند که در این مراسمی که جزء شعائر مذهبی شناخته میشود، شرکت کنند. اگر مغازه باز کردن شما در آن ایام توهینی باشد به عزاداران یا به عزاداری یا به اباعبدالله حسین علیهالسلام، بله این اشکال دارد. اما اگر یک مغازهای است که چند ساعتی باز میکنید که برخی از حوائج مومنین برآورده شود و بعد هم مغازه را میبندید و هیچ از آن برداشت نشود که بیاحترامی و توهین به عزاداری و عزاداران یا خدای ناکرده به اباعبدالله حسین علیهالسلام است، اشکالی ندارد.
ولی به طور کلی عرض کردیم معمولا مومنین در یکسری ایام خاص مثل عاشورا، دست از یکسری کارهای دیگر میکشند و همگی در مراسم عزای سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله حسین علیهالسلام شرکت میکنند
بیست جملهی برگزیده از رهبر انقلاب درباره عزاداری سیدالشهدا علیهالسلام :
۱_در زندگی حسینبنعلی علیهالسّلام، یک نقطهی برجسته، مثل قلهای که همهی دامنهها را تحتالشعاع خود قرار میدهد، وجود دارد و آن عاشورا است. ۱۳۷۱/۱۱/۰۶
۲_تحقیقاً یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
۳_یکی از بزرگترین نعمتها، نعمت خاطره و یاد حسینبنعلی علیهالسّلام، یعنی نعمت مجالس عزا، نعمت محرّم ونعمت عاشورا برای جامعه شیعیِ ماست. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
۴_ قدر مجالس عزاداری را بدانند، از این مجالس استفاده کنند و روحاً و قلباً این مجالس را وسیلهای برای ایجاد ارتباط و اتّصالِ هرچه محکمتر میان خودشان و حسینبنعلی علیهالسّلام، خاندان پیغمبر و روح اسلام و قرآن قرار دهند. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
۵_در ماه محرم، معارف حسینی و معارف علوی را که همان معارف قرآنی و اسلامی اصیل و صحیح است برای مردم بیان کنید. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶
۶_ اگر برای ذکر مصیبت، کتاب «نَفَس المهمومِ» مرحوم «محدّث قمی» را باز کنیدو از رو بخوانید، برای مستمع گریهآور است و همان عواطفِ جوشان را بهوجود میآورد. چه لزومی دارد که ما به خیال خودمان، برای مجلسآرایی کاری کنیم که اصل مجلس عزا از فلسفه واقعیاش دور بماند؟! ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
۷_وقتی شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمیکنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. ۱۳۸۶/۰۴/۱۴
۸_برخی کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک میکند. یکی از آن کارها، همین عزاداریهای سنّتی است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین میشود. اینکه امام فرمودند «عزاداری سنّتی بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سروسینه زدن و مواکب عزا و دستههای عزاداری به راه انداختن، از اموری است که عواطف عمومی را نسبت به خاندان پیغمبر، پرجوش میکند و بسیار خوب است. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
۹_من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمیتوانم این مطلب - قمهزدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضیام. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
۱۰_لازم است از همه برادران و خواهرانی که در سراسر کشور، در ایّام عزاداری، با اقامه عزا و به راه انداختن مراسم عزاداری، بخصوص با اقامه نماز جماعت در ظهر عاشورا و با عرض ارادت به خاندان پیامبر، این روزها را بزرگ داشتند سپاسگزاری کنم. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
۱۱_ هیچ وقت نباید امت اسلامی و جامعهی اسلامی ماجرای عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زندهی به عاشورا و به حسینبنعلی (علیهالسّلام) است. ۱۳۹۱/۰۹/۰۱
۱۲_اگر کسانی برای حفظ جانشان، راه خدا را ترک کنند و آنجا که باید حق بگویند، نگویند، چون جانشان به خطر میافتد، یا برای مقامشان یا برای شغلشان یا برای پولشان یا محبّت به اولاد، خانواده و نزدیکان و دوستانشان، راه خدا را رها کنند، آن وقت حسینبنعلیها به مسلخ کربلا خواهند رفت و به قتلگاه کشیده خواهند شد. ۱۳۷۵/۰۳/۲۰
۱۳_ اگر فداکاری بزرگ حسینبنعلی علیهالسلام نمیبود که این فداکاری، وجدان تاریخ را به کلی متوجه و بیدار کرد در همان قرن اول یا نیمهی قرن دوم هجری، بساط اسلام به کلی برچیده میشد. ۱۳۷۲/۰۳/۲۶
۱۴_ کار امام حسین علیهالصّلاه والسّلام در کربلا، با کار جدّ مطهرش حضرت محمد بن عبداللَّه صلیاللَّهعلیهوآلهوسلم در بعثت، قابل تشبیه و مقایسه است. قضیه این است. همان طور که پیغمبر در آن جا، یک تنه با یک دنیا مواجه شد، امام حسین هم در ماجرای کربلا، یک تنه با یک دنیا مواجه بود. ۱۳۷۵/۰۹/۲۴
۱۵_ عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسینبنعلی علیهالسّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر دربارهی او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! ۱۳۷۳/۱۰/۱۵
۱۶_ امام حسین را فقط به جنگِ روز عاشورا نباید شناخت؛ آن یک بخش از جهاد امام حسین است. به تبیین او، امر به معروف او، نهی از منکر او، توضیح مسائل گوناگون در همان منی و عرفات، خطاب به علما، خطاب به نخبگان- حضرت بیانات عجیبی دارد که تو کتابها ثبت و ضبط است- بعد هم در راه به سمت کربلا، هم در خود عرصهی کربلا و میدان کربلا، باید شناخت. ۱۳۸۸/۰۵/۰۵
۱۷_عاشورا پیامها و درسهایی دارد. عاشورا درس میدهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد. درس میدهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس میدهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم در یک صف قرار میگیرند. ۱۳۷۱/۰۴/۲۲
۱۸_درس عاشورا، درس فداکاری و دینداری و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبّت و عشق است. یکی از درسهای عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیری است که شما ملت ایران پشت سر حسین زمان و فرزند ابیعبداللَّه الحسین علیهالسّلام انجام دادید. خود این، یکی از درسهای عاشورا بود. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸
۱۹_ امام بزرگوار ما، محرّم را به عنوان ماهی که در آن، خون بر شمشیر پیروز میشود، مطرح نمود و به برکت محرّم، با همین تحلیل و منطق، خون را بر شمشیر پیروز کرد. این، یک نمونه از جلوههای نعمت ماه محرّم و مجالس ذکر و یاد امام حسین علیهالسّلام است که شما دیدید. ۱۳۷۳/۰۳/۱۷
۲۰_درس حسینبنعلی علیهالصّلاةوالسّلام به امّت اسلامی این است که برای حقّ، برای عدل، برای اقامهی عدل، برای مقابلهی با ظلم، باید همیشه آماده بود و باید موجودی خود را به میدان آورد؛ در آن سطح و در آن مقیاس، کار من و شما نیست؛ امّا در سطوحی که با وضعیّت ما، با خُلقیّات ما، با عادات ما متناسب باشد چرا؛ باید یاد بگیریم. ۱۳۹۲/۰۳/۲۲
آه مظلوم، فاصله ميان انسان و مقام قرب خدا
در احتجاجات مرحوم طبرسي هست كه عدهاي از شام آمدند خواستند مطالبي را از وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) سؤال كنند، حالا يا جهت امتحاني داشت يا علل ديگر. در آن محفل وجود مبارك امام مجتبي(سلام الله عليه) هم نشسته بود، آن سائل سؤال كرد كه بين آسمان و زمين چقدر فاصله است؟
چندتا سؤال كرد يكي اين بود. حضرت به وجود مبارك امام مجتبي ارجاع داد, امام مجتبي هم اين دو جمله را فرمود, فرمود: «دَعوَةُ المَظلُومِ وَ مَدُّ البَصَرِ» بين آسمان و زمين قابل حساب و شمارش متراژي نيست تا چشم ميبيند آسمان است «مَدُّ البَصَرِ», اما آسمانِ غيب را ميخواهي بين زمين و آسمان, آه مظلوم فاصله است.
اينكه سؤال كرد «كم بين الأرض و السماء» فرمود: «مَدُّ البَصَرِ», يك; «وَ دَعوَةُ المَظلُومِ», دو; آه مظلوم به آسمان ميرسد نه آسماني كه شمس و قمر در آن هست آسماني كه ﴿لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ﴾ درِ آن آسمان به روي كفار باز نيست اين آسمان نجومي و رياضي كه مورد رفت و آمد و ترمينال كافران است, كدام آسمان است كه خدا در قرآن فرمود: درهاي آسمان به روي كفار باز نيست ﴿لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ﴾ آن آسماني كه درش به روي كفار باز نيست درش به روي آه مظلومان باز است «دَعوَةُ المَظلُومِ», پس اين راه باز است براي همه هست. اينكه ميگويد: ﴿ظَلَمْتُ نَفْسي﴾ميگويد خدايا! هوايي بر من غالب شده است, من مظلوم واقع شدم, الآن به شما پناه ميبرم كه مرا از دست هوايی که «أعدا عدوّ» ماست نجات بدهي!
اين راهها باز است براي همه هم باز است. اگر ما از جهاد اصغر و اوسط فارغ شديم، به وادي جهاد اكبر بار يافتيم آنجا خواستهٴ ما ادلال است, نه نياز. ما آنجا چيزي نخواهيم فقط شهود او.
▪️بازی درمانی و نقش آن در درمان خجالتی بودن کودکان
والدین میتوانند با یک سری بازیها، هم فرزندشان را سرگرم کنند، هم تجربه نقشهای اجتماعی مختلف را به او بدهند و هم مهارتهای اجتماعی و ابراز وجود را در او پرورش دهند.
نمونه ای از این بازیها
تئاتر خیالی: لباسهای ویژه ای بپوشید و با فرزندتان یک نمایش را در مقابل تماشاچیان خیالی اجرا کنید. حتی میتوانید عروسکهای او را به عنوان تماشاچیان در گوشه ای بچینید و برای آنها بازی و سخنرانی کنید یا برای عروسکها روی صحنه ای خیالی، آواز بخوانید.
کمرویی معمولاً به دلیل کمبود اعتماد به نفس ایجاد میشود.پس اعتماد به نفس کودک خود را بالا ببرید.
معلم بازی: از فرزندتان بخواهید معلم شما شود و آنچه را که در کلاس یاد گرفته به شما یاد بدهد. یا از او بخواهید به عروسک هایش که بچههای تنبلی هم هستند، درس بدهد. خواهید دید که او با تصور کردن خودش در موقعیتی قدرتمند و اثرگذار، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و به خوبی از پس اجرای نقش برمی آید.
بازی مصاحبه: یک میکروفن خیالی جلوی فرزندتان بگیرید و با او مصاحبه کنید. نظر او را درباره رنگ لباسش، آب و هوا، غذای مورد علاقهاش و… بپرسید و تا میتوانید این مصاحبه را طولانی کنید. با این کار فرزندتان هم ابراز نظر و عقیدهاش را تمرین میکند و هم صحبت کردن مقابل جمعیت را یاد میگیرد.
ضبط صدا: با فرزندتان حرف بزنید یا کتاب بخوانید، میتوانید حتی نمایشنامهای را اجرا کنید و در همین حال صدایتان را با یک ریکوردر یا تلفن همراه ضبط کنید و بعداً گوش دهید. شنیدن صدای خود میتواند باعث شناخت ضعفها، برطرف کردن آنها و بالا رفتن اعتماد به نفس کودک برای صحبت در جمع شود.
پانتومیم خانگی: این همان بازی معروفی است که حتماً در فیلمهادیده اید. یک کلمه یا مفهوم را انتخاب کنید و با اجرای پانتومیم سعی کنید آن را به دیگران بفهمانید. از کودکتان بخواهید با حرکات دستها و بدن، این مفهوم را انتقال دهد. با این کار، او میآموزد که از بدنش برای برقراری ارتباط استفاده کند و مهارتهای کافی را برای تقویت زبان بدن یاد میگیرد.
مسابقه گویندگی: در این بازی سعی کنید کودکان را مدیریت کنید تا به نوبت هرکدام متنی را که از قبل تنظیم کردهاند، بدون اشتباه بخوانند (به تقلید از گویندگان رادیو و تلویزیون)؛ برنده کسی است که مسلطتر از دیگران بوده و کمترین اشتباه را داشته باشد.
توجه داشته باشید که این مسابقه باید ابتدا در مقابل افرادی که برای کودک مأنوس هستند؛ مثل پدر و مادر و خواهر و برادر، انجام شود تا به مرور نگرانیها و حس خجالت یا هراس کودک از بین برود.
به کودک فرصت دهید و هربار که این مسابقه را اجرا کردید، او را بیشتر از قبل تشویق کنید و نقاط قوت او را برایش پررنگ کنید. کمکم و به مرور این بازی را در بین اقوام ( خاله و عمه و عمو ) و… انجام دهید.
بازی نقل خاطره، داستان و شعر: در این بازی از کودک بخواهید با آرامش کامل یکی از خاطرات خود را تعریف کند یا داستان یا شعری را که بلد است برای دیگر اعضای مسابقه بخواند. یا اگر یک خاطره خانوادگی دارید که مربوط به کل خانواده است، بهعهده کودک بگذارید تا آنرا تعریف کند.
صبور باشید و بگذارید کودک با ادبیات خودش و با هر کلمهای که به ذهنش متبادر میشود، ماجرا را تعریف کند. از ایرادگرفتن بپرهیزید. اگر او در حال خواندن شعری است به حالت زمزمه همراه او شعر را خیلی آرام بخوانید و بعد او را بلند تشویق کنید. این مسابقه به کودک جرأت میدهد و بسیار در مسیر رفع خجالت و کمرویی نتیجه مثبت خواهد داشت.
بازی چه کسی میتواند دیگران را بخنداند: این یکی از مفرحترین بازیهایی است که به رفع کمرویی کودکان کمک میکند. در همه میهمانیها و مجالس خانوادگی هم میتوانید از این بازی استفاده کنید.
?تقویت مهارت کودکان خجالتی
▪️رفتار اجتماعی او را تحسین کنید:
مهارت های اجتماعی جدید را تقویت کنید تا کودک یاد بگیرد وقتی او را می بینید که سعی دارد بر خجالت غلبه کند، با محبت و گرمی تحسینش کنید .
مراقب باشید که این کار را در عموم انجام ندهید چون به احتمال زیاد خجالت زده شود. به جای آن به او بگویید که در خلوت چه کار کرده است.
▪️عزت نفس کودک را بسازید:
کودکانی که در مورد خود احساس خوبی دارند، کم تر خجالتی هستند. نقاط قوت فرزندتان را مشخص کنید و آن ها را بسازید.
آیا او خلاق است؟
ورزش کار است؟
ترویج این مهارت ها به کودک امکان می دهد که خود را فردی با استعداد و توانا ببیند این حس اعتماد می تواند به او کمک کند در موقعیت های اجتماعی شجاع تر شود.
▪️برای او ارزش قایل شوید.
در پی هر پیشرفت کوچکی او را تحسین کنید. کودکان خجالتی همیشه فکر می کنند دیگران در مورد آنها بد قضاوت می کنند. پس هر بار کار درستی انجام می دهد، او را تشویق کنید. مثلا بگویید «من به تو افتخار می کنم.
تو توانستی از ترست فاصله بگیری.»، «چه قدر شجاعی!»
و …
این امر سبب می شود حس عشق در او جان بگیرد.
▪️ در مهماني با كودكتان اینگونه رفتار کنید:
بچههاي خجالتي، مطمئنا دوست ندارند مركز توجهات يك جمع باشند. بنابر اين شما نبايد كاري كنيد كه ناگهان همه متوجه كودكتان بشوند. اينكه از پسرتان بخواهيد جلوي يك جمع كه براي نخستين بار آنها را ميبيند، سنتور بزند يا براي آنها شعر بخواند، كار نادرستي است. كودكان فقط براي كساني اين كار را ميكنند كه به آنها اعتماد داشته باشند. اينكه شما بهطور غيرمنتظره و بدون اطلاع قبلي به فرزندتان، از او چنين كارهايي را بخواهيد، باعث سرخوردگي كودك ميشود بهويژه در دوران پيشدبستاني كه زمان ساخته شدن اعتماد به نفس كودك است. بد نيست بدانيد سخنراني و اجرا در جمع ترس شماره يك بزرگسالان است، چه برسد به بچهها.
▪️عشقتان را ابراز كنيد.
كودك خجالتي شما بايد اطمينان داشته باشد كه شما او را همانطور كه هست، دوست داريد. او راه و روش خودش را براي روبهرويي با موقعيتهاي جديد دارد و دوست دارد اول مشاهده كند و بعد وارد بازي شود. شما بايد به اين ويژگيها احترام بگذاريد. همين كه فرزندتان را در آغوش بگيريد، نشان ميدهد او با همان ويژگيهايش شايسته دوست داشتن شماست. محبت شما به فرزندتان به او اعتماد به نفس ميدهد.
دراین ضمینه یک سری قوانین هم وجود دارد.
برای برخورد با کودکان خجالتی یا کمرو
۱. والدین باید برای کودک قدر و ارزش قائل شوند هر کودکی صفات ویژه مثبت و با ارزشی دارد و به گونه ای از کودکان دیگر متمایز است شناسایی این صفات ویژه بخش مهمی از تربیت کودک خجالتی است.
۲. کودک خجالتی در موقعیت های اجتماعی به حمایت فوق العاده نیاز دارد افراد ناشنوا و موقعیت های جدید برای او فشار روانی و استرس زیادی به وجود می آورند.
۳. بگذارید کودک تجارب شخصی کسب کند.
طبیعی است که کودک علاقه دارد اشیا را لمس و بررسی کند. بسیار اتفاق میافتد که پدر و مادر مانع کودک می شوند مثلا اجازه نمیدهند خودش را کثیف کند به این ترتیب کودک خیلی زود علاقه به گسترش فعالیتهای خود را از دست می دهد و محیط اطراف برایش کسل کننده می شود و از خواسته هایش چشم پوشی می کند.
۴. بیشتر نگه داشتن کودک در کودکی عواقب خودش را دارد .
جملاتی مثل تو برای این کار هنوز کوچکی تمام وظایف کودک را از او سلب میکند.
▪️ عواقب تربیت استبدادی در مورد کودکانی که مشکلات برقراری ارتباط دارند.
روش تربیتی استبدادی می تواند دلیل این مشکل باشد کودکانی که والدین مستبد دارنداز ترس تنبیه فعالیتهای خود را گسترش نمیدهند . پدر و مادر به عنوان ادب و موفقیت در روش تربیتی خود باعث کم رویی کودک می شوند.
▪️قصه درمانی هم تأثیر مثبت و عجیبی بر کاهش کمرویی و افسردگی در کودکان دارد. این روش درمانی، بر افزایش عزت نفس و خرده مقیاسهای آن که شامل، خود کلی، خود اجتماعی، خود بهعنوان عضوی در خانواده و خود تحصیلی کودکان است، اثر بسیار مناسبی دارد.
قصه درمانی و قصهگویی در نقش عامل آموزشی و تربیتی، باعث ترویج و بحث و تبادلنظر در بین کودکان میشود و از این طریق مهارتهای زبانی تقویتشده، کودک در رهگذر ماجراها و شخصیتپردازیهای قصه، با نقاط قوت و ضعف و استعدادهایش آشنا شده و یاد میگیرد با دیگران ارتباط مناسب برقرار کند.
▪️ورزش های تیمی نقش مهمی در رشد کودکان دارند. برای مثال به کودکان در مهارتهای اجتماعی، اعتماد به نفس و آمادگی جسمانی کمک میکنند. آنها حتی بسیار سرگرم کننده هستند، ولی نه برای همه ی کودکان. درواقع بعضی از ورزشها مانند فوتبال برای بچه های خجالتی به دلیل اندازهی تیم شاید مناسب نباشد ولی ورزشهایی مانند تنیس مناسب هستند.
ورزشهایی که هدف تمرینی دارند به طور خاصی مناسب هستند. کاراته ودیگر ورزشهای رزمی در این گروه قرار میگیرند زیرا به دفاع شخصی کودک کمک میکنند.
دانشآموزان میتوانند مبارزههای تن به تنی را در کلاسهای عمومی تجربه کنند. در این ورزش، تمرکز روی توسعهی شخصی و منظم، سازمان دهی شده و هدفمند در قدمهای کوچک است.
کودکان خجالتی که در صبر و ساکت بودن مهارت دارند، در ژیمناستیک هم به خوبی عمل میکنند. علاوه بر این، ژیمناستیک هماهنگی و استقامت روحی را تقویت میکند.
اگر کودکتان بیرون از خانه قادر به بازی است و با جراحات مشکلی ندارد، تنیس گزینهای عالی برای او است. در مقایسه با ورزشی مثل فوتبال، امنیت خیلی بیشتری دارد و میتواند تنهایی یا با یک نفر دیگر لذتبخش باشد.
البته که ورزشهای عالی دیگری هم برای کودکان خجالتی موجود میباشد. حتی ممکن است که در تیمهای سنتی بهتر بازی کند مخصوصا اگر در تیم دوستی داشته باشد. ورزشهای دیگر برای کودکان خجالتی شامل شنا، اسکیت روی یخ، دو و کوهنوردی است. اگر از ورزش های تکنیکی صرف نظر کنیم، ورزش کردن می تواند تمرینی جسمانی برای کودک شما باشد همین طور به تقویت مهارت های اجتماعی کودک کمک کند (مانند کلوپ های کوهنوردی و پیاده روی).
بعضی از کودکان کم رو پشت نقاب خجالتی بودن خود پنهان می شوند و تلاشی برای رشد مهارت های خود نمی کنند که همین باعث تضعیف اعتماد بنفس آن ها می شود.
خجالت در کودکان عیب و نقص نیست بلکه یک خصوصیت اخلاقی است که نیازی به تنبیه والدین و شرمندگی آنها ندارد. این ویژگی اخلاقی در کودکان با تشویق و حمایت والدین اصلاح خواهد شد.
اولین گام در پرورش کودک خجالتی پذیرش او است. کودک خود را آن طور که هست بپذیرید، نه آن طور که دوست داشتید یا انتظار دارید باشد. کودک با دانستن این مطلب که «همین طور که هست» بسیار دوست داشتنی است، اعتماد به نفسش ترمیم خواهد شد
۲) سعی در تغییر رفتار خجالت کودکتان داشته باشید با تأکید بر این نکته که مجبور نیست کاری را که دوست ندارد، انجام دهد زیرا اصرار بر انجام کار، روحیه تدافعی کودک را افزایش می دهد.
۳) احساسات کودک خود را شناخته و اجازه دهید خودش باشد. اطمینان داشته باشید با صرف وقت، عشق و حمایت شما، او می تواند بر ترس های خود غلبه کند. به عبارت دیگر فرزند خود را باور کنید تا او نیز خود را باور کند.
۴) کودک خود را در یافتن فرصت های زمانی که می تواند خارج از محیط آشنای خود قدم بردارد یاری دهید.
همه ما در موقعیت های سخت و مبهمی برای تصمیم گیری درباره مسائل قرار گرفته ایم. ما دوست داریم کاری را انجام دهیم ولی می ترسیم و همین ترس ما را منصرف می کند. زمانی که چنین موقعیت هایی هم برای کودکتان پیش می آید او را تشویق به پریدن از مانع و سعی در رسیدن به مقصود کنید. اگر او سعی کرد، از او تقدیر کرده و تشویق کنید ولی اگر سعی نکرد، مشکلی نیست و به او بگویید همچنان مقبول نظر شماست.
۵) پرخاشگری نسبت به کودکی که با ترس هایش درگیر است به هیچ وجه مناسب نیست. پذیرش، عشق ورزی و تشویق از نکات کلیدی پرورش کودک خجول است. بنابراین درک این نکته که موفقیت یا شکست او در رفع خجالت و کم رویی آن قدر مهم نیست تا یادگیری دوست داشتن خود، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
مباهله از دیدگاه آیت الله جوادی آملی:
از غريب ترين ايام زندگي ما ايام مباهله است.
خيلي از ما عالمانه حرف ميزنيم و عوامانه فكر ميكنيم در نتیجه آن اركان ولايت را تقريباً از دست ميدهيم در حالی که آن اجزاي غير ركني را خيلي محترم ميشمريم مانند اول ذيحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امير با فاطمه زهرا(سلام الله عليهما) است اينها جزء واجبات غير ركني است.
غدير جزء واجبات ركنی امامت است، مباهله جزء واجبات ركنی ولایت است ، با سالروز ازدواج فرق ميكند. در حالی که نه رسانهها از او نام ميبرند و نه حوزهها خبري هست!
آن وقت آن مسائل واجبات غير ركني را خيلي دامن ميزنيم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزاي نماز است لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غير ركني است اما ركوع و سجود واجب ركني است.
وقتي مأمون(علیه من الرحمن ما یستحق) ، به وجود مبارك امام رضا(سلام الله علیه) عرض ميكند به چه دليل علي بن ابيطالب(سلام الله عليه) افضل است؟ ایشان ديگر نفرمود غدير، فرمود با آیه انفسنا .
خدا وقتي وجود مبارك حضرت امير علیه السلام را جان پيغمبر ميداند از اين بالاتر فضيلت فرض ميشود؟!
«من كنت مولاه فهذا علي مولاه» كه گفته ی خود پيغمبر است هر چند آن هم از طرف خداست، کجا؛ و اینکه ذات اقدس اله خود فرموده علي جان پيغمبر است، کجا؟! و وجود مبارك امام رضا علیه السلام به اين استدلال كرد.
دستت را سر هر سفره ای دراز نکن!
در حلال و حرام وسواس بشوید ، نه در نجاست و طهارت . زیاد دست آب نکشید ، مواظب حلال و حرام باشید. آیه ی قرآن است که (فلینظر الانسان الی طعامه ) یعنی انسان به طعامش نگاه کند .
وقتی غذایی جلوی انسان می گذارند ،باید ببیند که این غذا از کجا آمده ؟حلال است یا حرام؟مال صغیر است؟ از چه درست شده؟ مال موقوفه است؟ مال خمس نداده است؟ ربا است؟ رشوه است؟ وسواس بشوید ،تا حلال نخوردی حال عبادت نداری. تا حلال نخوری تاریک هستی. اگر می خواهید نورانی شوید حلال بخورید. اولیا ی خدا اگر حرامی جلویشان باشد می فهمند ماها نمی فهمیم .
باید احتیاط کنیم. اگر به منزل انسان متدین و با تقوا و نماز شب خوان رفتی شام آوردند ، بخور. ولی افراد لا ابالی غذایشان را نخور.
حدیث دارد که مردم چهار دسته اند یک دسته: مالشان را از راه حلال به دست می اورند و در راه حلال هم خرج می کنند او به بهشت می رود. اما سه دسته دیگر به جهنم می روند.
دسته دوم مالشان از راه حلال است اما در راه حرام خرج می کنند .
دسته سوم بر عکس هستند ، مالشان از راه حرام است رشوه می گیرند ، ربا می دهند، اما روضه خوانی هم می کنند ، این هم به جهنم می رود.
قسم چهارم آن کسی است که مالش از حرام است و در راه حرام هم خرج می کند . رشوه و ربا می خورد و بعد هم مشروب و قمار و نا اهلی و… . همیشه این دعا را بخوانید : اَللَّهُمَّ ارْزُقنا رِزْقاً حَلاَلاً طَيِّباً؛ خدایا روزی حلال نصیب من کن.
اگر انسان یک لقمه حرام بخورد تا چهل روز اثر می گذارد. اوایلی که آیت الله مرعشی نجفی رحمه الله علیه به قم آمده بودند یک شب ایشان را مهمان می کنند .او هم شب در خواب می بیند که امام زمان علیه السلام به او می فرمایند: «دستت را سر هر سفره ای دراز نکن» … به میهمانی نمی روند. انسان باید در شکمش و سواس شود .
بدیع الحکمه(مواعظ حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی)، انتشارات بوستان قرآن، چاپ چهارم ، ۱۴۹۵، ص۴۰
غدیر فقط مسأله جانشینی نیست توجه دادن به مسأله امامت است
ماجرای غدیر فقط نصب یک جانشین برای پیغمبر نبود. غدیر دو جنبه دارد: یکی جنبهی نصب جانشین است.
جنبهی دیگر قضیه، توجه دادن به مسئلهی امامت است؛ امامت با همان معنائی که همهی مسلمین از این کلمه و از این عنوان میفهمیدند. امامت یعنی پیشوائی انسانها، پیشوائی جامعه در امر دین و دنیا؛ این یکی از مسائل اصلی در طول تاریخ طولانی بشر بوده است.
مسئلهی امامت، یک مسئلهی مخصوص مسلمانها یا مخصوص شیعیان نیست.
امامت یعنی یک فردی، یک گروهی بر یک جامعهای حکمرانی میکنند و جهت حرکت آنها را در امر دنیا و در امر معنویت و آخرت مشخص میکنند. این یک مسئلهی همگانی است برای همهی جوامع بشری.
بیانات ۱۳۸۹/۰۹/۰۴
آیات آخر سوره ی فرقان
وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الأرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا ﴿63﴾
عبادالرحمن و بندگان خاصّ خداوند رحمان کسانی هستند که بدون کبر و غرور در زمین راه میروند و هنگامیکه جاهلان آنها را مخاطب خود قرار میدهند و سخنان نابخردانه میگویند، به آنها سلام میکنند و با بزرگواری میگذرند.
وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا ﴿64﴾
(عبادالرحمن) کسانی هستند که شبانگاه و شبها برای پروردگارشان سجده میبرند و قیام میکنند و نماز تهجد بهجا میآورند.
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا ﴿65﴾
و آنها کسانی هستند در دعاهایشان میگویند: پروردگارا عذاب جهنم را از ما دور کن و برطرف فرما؛ زیرا عذاب جهنم سخت و پردوام است.
إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿66﴾
به حقیقت جهنم بد جایگاه و بد محلی است برای زندگی و اقامت انسان.
وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا ﴿67﴾
(عبدان خاص خدا) کسانی هستند هرگاه احسان و انفاق کنند، در انفاق میانه روند. نه اهل اسرافاند و نه اهل تفریطاند. معتدل و میانهرو هستند.
وَالَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاّ بِالْحَقِّ وَلا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا ﴿68﴾
و کسانی هستند که غیر خداوند متعال در عبادت و دعا معبود دیگری را پرستش نمیکنند و نمیخوانند و همچنین کسانی هستند هیچکسی را بهناحق نمیکُشند و عمل شنیع زنا را انجام نمیدهند و هرکسی چنین عملی انجام دهد، مجازات سختی خواهد دید.
یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا ﴿69﴾
کسانی که اعمال مورداشاره را در آیه قبل بیان شدند، انجام دهند، در قیامت عذاب آنها چند برابر خواهد شد و با ذلت و خواری در دوزخ خواهند ماند.
إِلاَّ مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿70﴾
مگر کسانی تجدیدنظر و توبه کنند و با عمل صالح خود گذشته را جبران نمایند. خداوند گناهان این افراد را به کرم خود مبدل به حسنات خواهد کرد و همواره خداوند بخشنده و مهربان و اهل گذشت است.
وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿71﴾
هر کس از کافران تجدیدنظر کنند و ایمان بیاورند و هر کس از عاصیان از عمل خود پشیمان شوند و توبه کنند، آنها بهسوی خدای خود گام برداشتهاند و خداوند پاداش آنها را خواهد داد.
وَالَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا ﴿72﴾
عبادالرحمن کسانی هستند، بر باطل شهادت کذب نمیدهند و در مجالس باطل که در آن عمل خلاف شرع انجام شود، شرکت نمیکنند و زمانی با گفتار و برنامههای لغو و بیارزش مواجه میشوند، بزرگوارانه از آنها گذر میکنند.
وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا ﴿73﴾
و کسانی هستند زمانی بهوسیله قرآن کریم به آنان تذکر داده شود، چون کر و لال در کنار آن گذر نمیکنند و ساده در کنار آن نخواهند رفت (آن را گوش میدهند و در آن تدبّر و تفکر میکنند)
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا ﴿74﴾
﴾ و کسانی هستند در دعاهای خود مرتب میگویند: «رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» (الهی به ما همسران و فرزندانی عطا فرما موجب روشنی چشمان ما شوند و همه ما را امام و پیشوا و راهنمای دیگران قرار ده)
أُولَئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَیُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیَّةً وَسَلامًا ﴿75﴾
آنها (عبادالرحمن) کسانی هستند، در مقابل صبر و مقاومتشان درجات عالی و بهشت به آنان پاداش داده میشود و در آن جایگاه عالی با سلام و درود و تحیت روبرو میشوند
خَالِدِینَ فِیهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿76﴾
بهشتی که عبادالرحمن در آن قرار میگیرند، بهترین جایگاه و مناسبترین محل است و محل زندگی خوبی میباشد.
قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلا دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا ﴿77﴾
ای محمد به کافران بگو: خداوند برای شما با دیدگاه کفرتان، ارزش و وزنی قائل نیست. شما با ایمان و دعا و عبادت نزد خداوند صاحب ارزش هستید. اعمال ظاهر شما گویای این مطلب است ظاهراً ایمان را قبول نکردهاید و برنامههای خداوند را تکذیب نمودید. مطمئن باشید نتیجه این گمراهی دامن شمارا خواهد گرفت و خداوند برای شما حسابی باز نخواهد کرد.
*** توضیح آیات***
توضیح آیات 63 تا 74: در این 12 آیه خداوند متعال 12 صفت عبادالرحمن (بندگان خاص) خود را عدّ و بیان کرده است و به پاداش این بندگان خاص نیز اشاره فرموده است ازجمله:
1-اهل تواضعاند و در برخورد و آمدورفت بدون تکبر و غرور و دور از خودخواهی هستند و در راه رفتن، متواضعانه راه میروند.
2-حلیم و بردبارند تا جایی اگر جاهلان روزگار و هرزهگویانِ زمان، آنان را مورد اهانت و آزار قرار دهند، با سلام و تحیات به آنها جواب خواهند داد.
3-آنها اهل نماز شب و تهجدند و لحظهای که همه مردم در خوابند، آنها بیدارند و به عبادات و سجده و دعا باخدای خود مشغولاند.
4-عبادالرحمن خداترساند و از عذاب دوزخ میترسند و از خداوند میخواهند آنان را شامل رحمت خود نموده و از عذاب جهنم محفوظ فرماید.
5-معتدل و وسطیاند و اهل افراطوتفریط نیستند. در انفاق و عبادات و بیان مطالب، راه وسط را انتخاب میکنند.
6-اهل توحید خالصاند و از هر نوع شرک و خرافهپرستی پرهیز میکنند.
7-آنان کسانی هستند دستان و دامن خود را با خون بیگناهان و خونی که خداوند آن را حرام اعلام کرده است، آلوده نمیکنند.
8-عبادالرحمن کسانی هستند دامن خود را با اعمال منافی عفت آلوده نمیکنند و در زندگی روزانۀ خود، دنبال عمل شنیع زنا نیستند.
9-کسانی هستند حقوق دیگران را رعایت میکنند و از شهادت دروغ و باطل که به حقوق دیگران لطمه وارد کند، پرهیز میکنند.
10-کسانی هستند از منکرات و برنامههای لغو و باطل و پوچ دوری میکنند.
11-آنان کسانی هستند در برابر آیات آسمانی و آیات قرآن کریم با تفکّر و تدبّر برخورد میکنند و در برابر دستورات آسمانی تسلیماند.
12-آخرین صفات عبادالرحمن این است در فکر تربیت فرزندان و خانوادۀ خود هستند و از خداوند درخواست و تقاضا دارند که همسر و فرزندان آنان را مؤدب و بااخلاق و راهنما و پیشوا برای دیگران قرار دهد.
دستور العمل هاى آيات آخر سوره فرقان ، علامه حسن زاده ی آملی
(( اى عباد الرحمن )) ، آخر سوره فرقان از (( عباد الرحمن الذين يمشون على الارض )) تا آخر سوره هر يك دستور العمل كامليست .
خروس در سحر به ذكر مشغول است كم از خروس مباش
از امل (آرزو) - (مقصود آرزوهاى بى پايان دنيوى است ) چشم پوش و در عمل كوش مرد جستجو باش نه گفتگوى . از دريا بخواه نه از جوى .
از فضول كلام چون فضول طعام دست بدار. سبكبار باش نه سبكسر و سبكسار، خروس در سحر به ذكر قدوس و سبوح در خروش است كم از خروس مباش ! چون به خروش آمدى بدان كه بهترين عطاى دوست لقاى اوست ، مترصد باش كه :
گدايى گردد از يك جذبه شاهى به يك لحظه دهد كوهى به كاهى
منبع: تازيانه سلوك ، ص 114، استاد حسن زاده آملى
<< 1 ... 16 17 18 ...19 ...20 21 22 ...23 ...24 25 26 ... 253 >>