پنج ویژگی عقیده درست
حجت الاسلام رفیعی
نقش عایشه در تاریخ اسلام
آنچه در این کتاب میخوانید نقش عایشه در تاریخ اسلام ترجمه فارسی کتاب احادیث ام المومنین عایشه و ادوار حیاتها تألیف سید مرتضی عسکری است. مؤلف در این کتاب، با استناد به منابع حدیثی و تاریخی، به بررسی گوشههایی از وقایع صدر اسلام پرداخته است. وی احادیثی را که از عایشه نقل شده، جمع آوری و مقایسه کرده و از طریق سنجش این احادیث، تصویری روشن تری از پارهای از وقایع تاریخی صدر اسلام ارائه کرده است.
از آن رو که مؤلف، زندگانی عایشه را در ابعاد گوناگون و بدون غرض ورزی بررسی کرده است، این کتاب نزد دانشمندان منصف اهل سنت نیز از جایگاه بلندی برخوردار است.
این کتاب بارها تجدید چاپ شده است. علاوه بر زبان فارسی، به دیگر زبانها از جمله زبان انگلیسی، ترجمه شده است. ترجمه انگلیسی آن، تحت عنوان «The role of Aisha in the history of Islam» منتشر شده است. جلد نخست این کتاب به چهار مرحله از زندگی عایشه میپردازد، نقش عایشه در خانه پیامبر اسلام(ص)، در دوره خلافت شیخین، در دوران حکومت عثمان، و درانقلاب. عایشه در خانه پیامبر بر اساس منابع تاریخی آنچه که در این مرحله از زندگی عایشه به دست میآید اینکه: ام المؤمنین؛ بانویی سخت غیرتمند و حسود طبع بوده است که نمودار بارز آن را در زندگانی زناشوییش با پیغمبر خدا(ص) و طرز برخورد و روابطش با سایر همسران آن حضرت و سایر افراد خانواده و نزدیکان او میتوان سراغ گرفت. او نسبت به حفظ منافع بستگان و نزدیکان نسبی و حزبی خود تعصب سختی داشت و این خصیصه او را به ارتکاب کارهای سخت و اعمال خشن و سخنانی تند وا میداشت دستگاه خلافت توجهی عمیق نسبت به عایشه داشت و مستمریش را بیشتر از دیگر همسران رسول خدا(ص) قرار داد. این مسئله راه را برای رسیدن به بلند پروازیهای او هموار ساخت. به دلیل جلوگیری حکومت وقت، از خروج وی از مدینه، عایشه جز با یاران رسول خدا(ص) معاشرتی نداشت. از این رو، برای وی فرصتی بیان احادیث بسیار از پیغمبر(ص) پیش نیامد؛ زیرا معاصران او، مخصوصا مردم مدینه، صحبت رسول خدا(ص) را درک کرده بودند.
از این رو، احادیث او در دوران حکومت شیخین از نظر کمیت بسیار اندک و بیشتر در تأیید خلافت پدرش و عمر بوده است. عمر که اصحاب خاص پیامبر خدا(ص) از او حساب میبردند، در موارد مختلف تنها از عایشه، سنت پیامبر(ص) را میپرسید و کسب تکلیف میکرد.
نقش عایشه در تاریخ اسلام
ملاک تمییز موسیقی حلال از حرام چیست؟
آیت الله خامنه ای ( مد ظله العالی )
س : ملاک تمییز موسیقی حلال از حرام چیست؟ و آیا موسیقی کلاسیک حلال است؟ بسیار مناسب است که معیار آن را بیان فرمایید. ج: هر موسیقی که به نظر عرف موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله که مناسب با مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقی حرام محسوب میشود و فرقی نمیکند که موسیقی کلاسیک باشد یا غیر کلاسیک. تشخیص موضوع هم موکول به نظر عرفی مکلّف است و اگر موسیقی این گونه نباشد بخودی خود اشکال ندارد.۱
آیت الله مکارم شیرازی ( حفظ الله )
ملاک و معیار حرمت موسیقی پرسش :مدّتى است پیرامون موسیقى تحقیقاتى را آغاز نموده، لکن به مشکلى برخوردم، که تاکنون برایم حلّ نشده است. بنده به لحاظ عقلى نتوانستم خود را قانع کنم، که اسلام مطلق موسیقى را حرام کرده باشد. و اگر چنین است، باید ملاک و معیارى داشته باشد. این بود که به کتب فقهى و فتاواى بعضى از علماى بزرگوار مراجعه نمودم. متوجّه شدم که در مورد حرمت موسیقى، اختلاف نظر وجود دارد. از ظاهر عبارت شیخ در مکاسب به دست مى آید، که ایشان موضوع حرمت را لهو مى داند امّا بعضى از بزرگواران، خصوصاً امام راحل(قدس سره) طرب را معیار آن ذکر مى کنند. با توجّه به مطالب بالا، خواهشمند است بیان فرمایید: آیا حرمت موسیقى به خاطر مطرب بودن است، که بر اثر مرور زمان (مثل شطرنج) تغییر پیدا کرده و تبدیل به لهو شده است؟ یا از همان ابتدا موضوع و عنوان حرمت موسیقى، لهو بوده و هست؟ در این صورت نظر علماى بزرگوار مبنى بر مطرب بودن را چطور توجیه مى کنید؟
پاسخ :بعید نیست آنچه فقها و مراجع در این زمینه مى گویند، غالباً به یک ریشه باز گردد، هر چند اختلافى در الفاظ آنها وجود دارد. و آن همان است که ما قبلا گفته ایم: آهنگهایى وجود دارد که در مجالس فساد نواخته مى شود، و در کنار آن غالباً هرزگى هاى دیگر وجود دارد. آهنگهایى که گاهى از آن به موسیقى مبتذل، و گاه فسادانگیز، و گاه مطرب، تعبیر مى شود. این آهنگها هر جا، و با هر محتوایى باشد، حرام است ولى آهنگهاى دیگرى هست که چنین نیست. مانند آهنگهاى معروفى که اشعار مختلف مذهبى، مرثیه ها و موزیکهاى نظامى و ورزشى با آن نواخته مى شود، اینها حرام نیست چرا که در تعریف قسم اوّل نمى گنجد. البتّه مصادیق مشکوکى هم وجود دارد که به درستى شناخته نمى شود، که آیا از قسم اوّل است، یا از قسم دوّم؟ و نظر به این که در شبهات تحریمیّه مصداقیّه اصل بر برائت مى باشد، در مصادیق مشکوک برائت جارى مى شود.۲
آیت الله سیستانی ( حفظه الله )
پرسش: معیاری که برای حرمت غنا و موسیقی بیان شده آنست که متناسب با مجالس لهو و لعب باشد لطفا مقصود از مناسب را بیان فرمائید ؟
پاسخ: مقصود از مناسب مجالس لهو و لعب آن است که شنونده موسیقی یا آهنگ ترانه ای - مخصوصا اگر در چنین اموری اهل اطلاع باشد - تشخیص بدهد که این آهنگ در مجالس معصیت و فسق استفاده می گردد و یا اینکه مشابه آن است.۳
۱_ استفتائات
۲_ makarem.ir
عید الزهرا
سوال: آیا جشنی که موسوم است به «عیدُ الزهراء(س)» یا «فَرحَةُ الزهراء(س)» در نهم ربیع، از نظر تاریخی اعتبار دارد؟
عید الزهرا و جشن گرفتن نهم ربیع الاول به دو جهت میتواند باشد: نخست آنکه سالروز به امامت رسیدن حضرت ولی عصر امام زمان(عج) است، دومین مناسبت که بین برخی از مردم به غلط مشهور شده، سالروز قتل عمر بن خطاب است.
اما نسبت به امامت امام عصر از آن جهت که هشتم ربیع الاول روز شهادت امام حسن عسکری است و از آن به بعد امامت به عهده امام زمان حضرت ولی عصر سپرده میشود، شیعیان برای به امامت رسیدن امام زمان خشنودند و جشن میگیرند. با این کار یک نوع ابراز احساسات و عرض ارادت نسبت به آن وجود شریف و مادر بزر گوارش حضرت زهرا (س) میکنند، اما در عین حال هیچ گونه توصیهای از سوی معصومین بر جشن گرفتن این روز نداریم.
دومین جهت که بین مردم به غلط مشهور گشته که سالروز قتل عمر، نهم ربیع الاول است، نیز بدون مستند و دلیل معتبر است. زیرا طبق منابع تاریخی فریقین (شیعی و سنی) عمر بن خطاب در روز بیست و سوم ذی الحجه ترور شد. پس از سه روز درگذشت. بنابر این او در اواخر ذی الحجه درگذشته است.وقتل او در ۹ ربیع الاول فاقد دلیل معتبر است.
بسیاری از بزرگان شیعه براین اتفاق نظر دارند که تاریخ قتل خلیفه دوم ۲۶ یا ۲۹ ذی الحجة سال ۲۳ هـ .ق است. على بن حسين مسعودى و یعقوبی ، دو تن از مورّخان بنام شیعه همچنین همه تاریخ نگاران اهل سنت بر همین عقیده بوده اند . شیخ مفید در کتاب « مسار الشیعه » آورده است: در روز بیست و ششم ذی الحجة سال ۲۳ هجری عمر بن خطاب مجروح گردید و در بیست و نهم ماه درگذشت.
پاسخ این سوال را از بیان استاد رجبی دوانی بشنوید : ??
حضرت آیتالله خامنهای دربارهی امام حسن عسکری(علیهالسلام) فرمودند: «این روزها متعلق به امام عسکری (سلاماللّهعلیه) است، که میتواند الگوی همهی مؤمنان، بخصوص جوانان باشد. این امامی که موافقان و مخالفان، همه، اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختیها.» ۱۳۹۰/۱۲/۱۰
ظرفیت پنهان سیره و زمانه امام حسن عسکری(علیهالسلام) در الگودهی به جوانان
ملاحظه منابع مربوط به تاریخ و سیره زندگانی امام یازدهم شیعیان نشان میدهد، به رغم کوتاه بودن مدت امامت آن حضرت، محدودیتهای به وجود آمده توسط حکومت برای ایشان و پیروانشان به دلیل آگاهی عباسیان از تفکرات ائمه مبنی بر مستحق دانستن خود بر رهبری مسلمین، همان اخبار و روایات به دست رسیده درباره امام حسن عسکری(علیهالسّلام) نیز آنچنان که باید، مورد توجه و تحلیل قرار نگرفته و گاه از دیدگان شیعیان پنهان مانده است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به بخشهایی از ویژگیهای شخصیت آن امام همام به ظرفیت خاموش سبک و سیره زندگانی آن حضرت که میتواند الگویی ثمربخش برای جوانان تلقی شود، اشاره نموده و فرمودند: «این روزها متعلق به امام عسکری (سلاماللّهعلیه) است، که میتواند الگوی همهی مؤمنان، بخصوص جوانان باشد. این امامی که موافقان، شیعیان، مخالفان، غیر معتقدان، همه، شهادت دادند و اعتراف کردند به فضل او، به علم او، به تقوای او، به طهارت او، به عصمت او، به شجاعت او در مقابل دشمنان، به صبر و استقامت او در برابر سختیها. این انسان بزرگ، این شخصیت باشکوه، وقتی به شهادت رسید، فقط بیست و هشت سال داشت.»
در یادداشت پیشرو، مرور کوتاه بر شرایط زمانه امام حسن عسکری(علیهالسلام) و طرح فضائل و مناقب آن حضرت توسط موافقان و مخالفان، به عنوان مقدمه برای طرح برخی محورهای منش و رفتار آن حضرت در دستور کار قرار گرفته است.
* محدودیتهای سیاسی و اجتماعی امام (علیهالسّلام) و پیروانشان
زمانه حضرت امام حسن عسکری(علیهالسّلام) را باید از دشوارترین دورهها در طول زندگانی ائمه(علیهمالسّلام) دانست که هم آن حضرت و هم پیروانشان به طور بیسابقه با محدودیت سیاسی و اجتماعی مواجه شدند؛ تا آنجا که در هنگام حضور حضرت در زندان هم، جاسوسانی از ایشان مراقبت میکردند یا آزادی آن حضرت مشروط به آن بود که دوبار در هفته حضور خود را به دارالخلافه اعلام کنند.
جالب است که اصحاب حضرت حتی اجازه صدا زدن ایشان را در مکانهای عمومی نداشتند و گاه پیش میآمد که آنان نیز همراه امام(علیهالسّلام) زندانی می شدند.
در مورد چرایی فضای امنیتی در عصر حضرت عسکری(علیهالسّلام) باید گفت حکومت با جمع میان «آگاهیای که از تفکرات بنیادین رهبران امامیه داشت که خود را محقّ در حکومت بر مسلمانان میدانستند»،
«فعالیت چشمگیر دیگر گروههای سیاسی که برای مخالفت با عباسیان دست به شمسیر شده بودند»
و «سعایتهایی که بر ضد امام عسکری(علیهالسّلام) مبنی بر دریافت اموال یا وجوهات از مردم و یا دریافت و ارسال نامههای فراوان و به صورت مخفیانه میشد،»
اینگونه تحلیل میکرد که امام عنصری خطرناک است که میتواند تهدیدکننده منافع حکومت باشد. از این رو حدود ۶ سال امامت حضرت عسکری(علیهالسّلام)، همراه با اضطراب فراوان برای اصحاب و پیروان ایشان بود.
اصحاب هم نسبت به احتمال ترور حضرت نگران بودند و هم نسبت به آینده و ادامه حیات اجتماعی خود و خانوادهشان.
اقدامات مدبرانه حضرت برای حل مشکلات فکری، معنوی و مادی شیعیان
با این حال مشاهده میشود که امام(علیهالسّلام) حرکت پرشتاب دیگر ائمه(علیهمالسّلام) را در هدایت جامعه ادامه داده است. چنانچه با افزایش شمار شیعیان در برخی مناطق و یا مهاجرت برخی از آنان به مناطق دوردست که به خاطر تأمین معاش یا ظلم حکومت صورت میگرفت، وکلایی از سوی امام(علیهالسّلام) برای رتق و فتق امور شیعیان در آن شهرها معرفی میشد.
برای نمونه امام(علیهالسّلام) فقط در محدوده ایران، با شیعیان حاضر در خراسان و جبال و گرگان گرفته تا قم و اهواز از طریق وکلا ارتباطی وثیق داشتند. ایشان با وجود شرایط یاد شده در حل نیاز شیعیان به وسیله ارسال نامه، لحظهای درنگ نکردند. از طرح و رد بدعتهای حکومت ابایی نداشتند؛ و برای نمونه زینت کردن مساجد همچون قصرها را رد نمودند.با صراحت از ولایت امیرمؤمنان یاد میکردند؛ و برای نمونه مقصود پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) از عبارت «مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌّ مَولاه» را روشن نمودن دسته حزب الله از میان فرقهها و گروههای دیگر خواندند.در همان شرایط اختناق، حضرت در عبارتی خود را از «شیران مبارز در برابر ظلم و ضربهزنندگان به صورت دشمن» خوانده است، و به نظر تنها با همین روحیه و ویژگی است که موفق شدند در شرایطی که باید مهمترین و آخرین زمینههای عصر غیبت را برای شیعیان فراهم کند، هم به حل مسائل فکری و معنوی شیعیان بپردازند و هم ارسال اموال برای حل مشکلات مالی آنان را پیگیری نمایند.
در همین حین، تشکیلات وُکلا را انسجام بیشتری بخشد و با اتکا بر عنایت خداوند پیوسته در نامهها، پیروان را به ناچیز پنداشتن ظلمِ حاکمان در برابر امید و توکل بر خداوند سفارش نماید.
اعتراف مخالفان فکری و دشمنان سیاسی بر جایگاه والای حضرت
نکته بسیار مهم، کلیدی و بیسابقه و کمتر مطرح شده درباره حضرت آن است که ایشان در حالی با دارا بودن حدود ۲۰ سال، به مقام امامت نائل شدند که اکثریت قریب به اتفاق پیروان حضرت هادی(علیهالسّلام)، تبعیت محض از آن حضرت را پذیرفته و اندکی هم که منحرف شده بودند، پس از مدتی کوتاه به اشتباه خود اعتراف نمودند. اهمیت این موضوع با این نکته روشنتر میشود که حضرت هادی(علیهالسّلام) به تصریح منابع تنها در ماههای آخر و به صورت محدود، فرصت معرفی فرزندشان به عنوان امام را پیدا کرده و حتی تا مدتی در دوران امام هادی(علیهالسّلام) برخی اصحاب به امامت دیگر فرزند ایشان اطمینان داشتند.
بنابراین نقش ویژگیهای بارز شخصیتی امام حسن عسکری(علیهالسّلام) در مقبولیتشان نزد شیعیان امری قطعی است. در مورد اعتراف صاحبان اندیشه به مقام حضرت نقل این روایت کافی است که وقتی خبر نگارش کتابی توسط یکی از علمای غیر شیعه درباره تناقض در قرآن به حضرت رسید، ایشان عباراتی را به شخصی آموزش دادند و نزد او فرستادند.
وقتی این عالم برجسته سخنان را شنید، اظهار داشت «این سخنان برای تو و یا کسی در شأن تو نیست» و زمانی که متوجه شد استدلال مطرح شده از آنِ امام حسن عسکری(علیهالسّلام) است، پس از اعتراف به مقام اهلبیت(علیهمالسّلام) با عبارت «ماکان لیخرج مثل هذا الّا من هذا البیت»، دستور داد هرآنچه از کتاب مورد نظر را که نگاشته است، در آتش بسوزانند.
در مورد طرح شایستگی و مقام حضرت در بیان مخالفان سیاسی نیز میتوان برای نمونه از زندانبان ارشد حکومت که مخالف سرسخت علویان بود یاد کرد که وقتی پس از مدتی از او درباره سختگیری بر امام حسن عسکری(علیهالسّلام) پرسیدند و در مورد آن حضرت گزارش خواستند، وی تنها لب به ستایش از حضرت گشود و تأکید کرد حضرت دائماً با تواضع و خلوص در محل عبادت مشغول است.
این موضوع سبب تحیّر حکومت از تحت تأثیر قرار گرفتن چنین فردی از حضرت شد.همچنین باید از احمدبنعبیداللهبنخاقان از گماشتگان حکومت عباسی یاد کرد که درباره حضرت این چنین اعتراف نمود که «مردی از اولاد علی را از لحاظ رفتار، وقار، پاکدامنی، نجابت و بزرگواری در خانواده خودش و بنیهاشم مانند حسنبنعلیبنمحمد ، ابنالرضا ندیدم و نشناختم که خاندان خودش و بنیهاشم و سرلشکران و وزیران و همه مردم او را بر سالخوردگان و اشراف مقدم بدارند… از هر یک از بنیهاشم و سران و نویسندگان و قضات و فقها و مردم دیگر که میپرسیدم، او را در نهایت احترام و بزرگواری و مقام بلند و سخن نیک و تقدم بر تمام فامیل و بزرگترانش معرفی میکردند. این چنین بود که مقام و ارزش او در نظرم بزرگ شد؛ زیرا هیچ دشمن و دوست او را ندیدم، جز آنکه از او به نیکی یاد میکرد و مدحش می نمود».
آخرین سفارشها در عصر حضور بر ضرورت الگوگیری از ائمه هدی
حضرت آیتالله خامنهای در فرمایشات نقل شده، بر ظرفیت الگوگیری جوانان از چنین شخصیت والایی که تنها ۲۸ سال حیات نمود، تأکید نمودند. اما پیش از اشاره به برخی محورهای شخصیت حضرت که میتواند اسوه جوانان امروز تلقی شود، شایسته است به تأکید و تصریح خود آن امام بر اهمیت و اولویت داشتن الگوگیری از ائمه هدی یاد کرد. برای نمونه امام حسن عسکری(علیهالسّلام) در این راستا از سیره حضرت علی(علیهالسّلام) یاد میکرد که با آن مقام والا خود بر دست مهمانش آب میریخت تا دستشان را پس از غذا بشویند و هنگامی که فرد خجالت میکشید، امیرمؤمنان او را به خدا قسم میداد که راحت باش و بگذار این تکلیف را بجا آورم. همراه با طرح این موضوع، امام یازدهم تأکید مینمود که بدانید که هر که به حقوق برادرانش آشنا باشد و در ادای آن کوشاتر، نزد خداوند جایگاه والاتر دارد. در موردی دیگر حضرت برای پیروان خود از ماجرای اجازه خواستن شیعیان برای ورود به حضرت رضا(علیهالسّلام) یاد نمود که چون آنان خود را شیعه خوانده بودند، ایشان اجازه ورود آنان به محل سکونت خود را نداده و تأکید کرده بودند که چگونه خود را شیعه میخوانید درحالی که در بیشتر کارهایتان مخالف حضرت علی(علیهالسّلام) عمل میکنید؟میتوان گفت حضرت عسکری(علیهالسّلام) با نقل مستمر سیرهی ائمهی پیشین، آخرین تلاشها را در عصر حضور ائمه انجام داد تا شیعیان را متوجه ضرورت مشی و رفتار مطابق سیره و سبک زندگی ائمه در دوران غیبت نماید.
امام حسن عسکری(علیهالسّلام) اسوه جوانان امروز
اکنون با یادآوری شخصیت شجاع، مدبّر، مخلص و پرتلاش امام(علیهالسّلام) که در بخشهای پیش بدان اشاره رفت، در ادامه به مواردی از سیره و گفتار آن حضرت که میتواند اشتیاق و طعم خوش زندگی مطابق سیره حضرت عسکری(علیهالسّلام) را برای جوانان به تصویر کشد، اشاره میشود. یکی از گزارشها که میتواند برای جوانان مذهبی در عصر حاضر درسآموز باشد، روایتی است که مطابق با آن، امام(علیهالسّلام) ملاقات با یکی از اصحابشان را به تعویق انداختند و بعدها به او فرمودند چیزی درباره تو شنیدم که شایسته نیست و آن اینکه فردی را از خود رانده بودی. وقتی آن صحابی گریست و دلیل آورد که فرد مورد نظر گناهی بزرگ مرتکب شده بوده است، حضرت فرمودند «راست میگویی اما باید چنین افرادی را در هر حال اکرام و احترام کرد و نباید تحقیرشان کرد یا به آنان توهین نمود. زیرا آنها به ما منتسب هستند و اگر چنین کنی از زیانکاران خواهی بود». وقتی آن فرد مورد اشاره بعدها این سخنان امام(علیهالسّلام) را شنید، از گناه دست برداشت و از پرهیزگاران زمانه شد و در نهایت در کنار مزار حضرت معصومه(سلاماللهعلیها) دفن گردید.
بخش مهمی از سبک و سیرهی مورد نظر امام حسن عسکری(علیهالسّلام) از محتوای نامههای حضرت به شیعیان، قابل برداشت است. حضرت در یکی از نامهها اینگونه مرقوم فرمودند که «شما را به رعایت تقوا، کوشش در راه خدا، ادای امانت، طول سجود، به جا آوردن حق همسایه سفارش میکنم…هرکه اینگونه باشد شیعه است و مرا خوشحال میکند».
در ادامهی این نامه، حضرت با تأکید بر اینکه زینت ما باشید نه مایهی شرمندگی ما، فرمودند «هر محبتی را به سوی ما کشیده و هر زشتی را از ما دور سازید… زیاد یاد خدا کنید، زیاد یاد مرگ کنید، زیاد قرآن بخوانید، زیاد صلوات بفرستید. آنچه را به شما سفارش کردم حفظ کنید که شما را به خدا میسپارم و بر شما سلام میفرستم».
۱۳ آبان
سیزده آبان روز تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام و روز مبارزه با استکبار جهانی گرامی باد.
روز 13 آبان که در تقویم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی نامگذاری شده یادآور سه واقعه مهم در تاریخ معاصر ایران است که در سه دوره مختلف رخ داده و به همین دلیل این روز را در تاریخ کشور به عنوان روزی به یادماندنی به ثبت رسانده است. در روز 13 آبان 1343، مأموران رژیم شاه، حضرت امام خمینی(ره) را در قم دستگیر و به دستور آمریکا، به ترکیه تبعید کردند.
در روز 13 آبان 1357، دانش آموزان تهرانی در اعتراض به دخالت های آمریکا در ایران، راه پیمایی کردند، ولی دژخیمان رژیم شاه، به آنان حمله کرد و آنان را به خاک و خون کشید. در روز 13 آبان 1358، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، لانه ی جاسوسی آمریکا را در تهران تسخیر کردند و جاسوسان آمریکایی را به گروگان گرفتند.
بدین ترتیب، مبارزه ی ضد آمریکایی مردم ایران، ابعاد جدیدتری پیدا کرد. بنابراین، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، این روز را به روز «ملّی مبارزه با استکبار» نام گذاری کردند.
تبعید امام خمینی به ترکیه در 13 آبان 1343
کاپیتولاسیون یا حق قضاوت کنسولی حقی است که به اتباع بیگانه داده میشود و آنها را ازشمول قوانین کشور مصون و مستثنی میکند؛ درواقع در صورت ارتکاب جرم در خاک کشور، دولت میزبان حق محاکمه آن مجرم را ندارد. کاپیتولاسیون ریشه در استعمار دارد و کشورهای استعمارگر این قانون را به کشورهای ضعیف تحت سلطه تحمیل میکردند؛ کاپیتولاسیون درایران طی معاهده ترکمانچای برای اتباع روسیه به رسمیت شناخته شد و پس ازآن برخی کشورهای استعمارگر دیگر، این امتیاز نامشروع را بعلت ضعف حکومت های قاجاریه کسب کردند؛ اما، کاپیتولاسیون در سال 1306، تحت فشار افکار عمومی و فضای حاکم بر روابط بینالملل پس از جنگ اول جهانی لغو گردید.
هنوز بیش از 3 دهه از الغای کاپیتولاسیون نمیگذشت که محمدرضا پهلوی احیاگر مجدد آن شد.
کابینه اسدالله علم در سیزدهم مهر سال 1342، به دستور شاه، پیشنهاد آمریکا مبنیبر اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را به صورت یک لایحه قانونی در هیأت دولت تصویب کرد.
چندی بعد این خبر به حضرت امام رسید و ایشان را به خروش و فریاد واداشت به طوری که در4 آبان 1343 ایشان طی نطقی تاریخی به رسوایی این اقدام ننگین پرداختند.
فرازهایی از سخنرانی ایشان چنین بود: « … دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد، ملت ایران را از سگهای آمریکایی پستتر کردند. اگر چنانچه کسی یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او میکنند؛ اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام ایران را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد…».
رژیم که در طول دو سالی که امام قیام کرده بودند، نتوانسته بود با هیچ شیوهای، ایشان را آرام کند، تنها یک راه پیش پای خود میدید و آن تبعید امام بود. در شب 13 آبان 1343، صدها کماندو به همراه مزدوران ساواک به منزل امام در قم حملهور شدند ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند و سپس با یک هواپیمای نظامی ایشان را به ترکیه تبعید کردند.این سرآغار هجرتی بود که 14 سال بعد پیروزی انقلاب اسلامی را به بار آورد.
کشتار بیرحمانه دانشآموزان در 13 آبان 1357
در جریان مبارزات ملت ایران علیه رژیم طاغوت، صبح روز 13 آبان 1357 تعداد زیادی از دانشآموزان برای پیوستن به تظاهرکنندگان با تعطیل کردن مدارس راهی دانشگاه تهران شدند و به جمع دانشجویان پیوستند. با هجوم مأموران شاه به دانشگاه، صدها دانشآموز و دانشجو با گلولههای آتشین به خاک و خون غلتیدند و به شهادت رسیدند.
تسخیر لانه جاسوسی ـ روز مبارزه با استکبار جهانی 13 آبان 1358
در ابتدای انقلاب و زمان حکومت دولت موقت با هدف وادار کردن آمریکا به استرداد شاه و اموال ملت ایران، دانشجویان تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند. دانشجویان از دانشگاههای تهران، پلیتکنیک، صنعتی شریف، شهید بهشتی و … گرد هم آمدند و طی یک راهپیمایی تا سفارت آمریکا از دیوارهای سفارت بالا رفته و علیرغم مقاومت محافظین و آمریکاییها، سفارت را به تصرف کامل درآوردند.
در هنگام تسخیر سفارت، آمریکاییها به سرعت مشغول نابود کردن بسیاری از اسناد دخالتها و تجاوزارت و غارتهای خود شدند ولی پس از تسخیر سفارت به سرعت از نابودی باقیمانده اسناد جلوگیری شد و بعدها اسنادی که از لانه جاسوسی آمریکا به دست آمده بود چاپ شده و در اختیار همگان قرار گرفت. به محض انتشار این خبر، مردم بسیاری با خشم و انزجار مقابل لانه جاسوسی تجمع کرده و از حرکت دانشجویان حمایت کردند. امام خمینی(ره) نیز در پیامی این حرکت را انقلاب دوم و بزرگتر از انقلاب اول نامیدند. این حرکت دانشجویان معترض، خشم آمریکاییها را برانگیخت و آنها که ناتوان از درک ملتی استقلالطلب و آزادیخواه بودند، دست به اقداماتی بر ضد جمهوری اسلامی ایران زدند؛ از آن جمله فشار آوردن به مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی، شورای امنیت و …، ایجاد جو منفی تبلیغاتی علیه دانشجویان مسلمان و برخی اقدامات دیگر از جمله آنهاست.
هر ساله و در گرامی داشت یوم الله ۱۳ آبان مردم ایران اسلامی با برپایی راهپیمایی این روز را گرامی می دارند
تصاویر حضور طلاب و اساتید مدرسه علمیه کوثر ورامین در ۱۳ آبان ۱۳۹۸
نقش قوای چهارگانه در شکوفایی فطرت
حجت الاسلام سید کاظم ضیایی در جلسه درس اخلاق که امروز در مدرسه علمیه کوثر ورامین با محوریت مباحث اخلاقی معراج السعاده برگزار شد، اظهار داشت: جسم انسان یک وسیله است برای این که روح انسانی به مقصد مطلوب برسد مثل یک خودرو برای راننده.
جسم خدمتکار روح است و خداوند برای روح قوایی قرار داده است که از آنها به قوای ظاهری و قوای باطنی یاد می شود. وی افزود: در بین این قوا، چهار قوا هستند که می توانند انسان را اخلاق مدار کنند و این چهار قوا عبارتند از؛ قوه عقل، شهوت، غضب و وهم که هر کدام کارکرد خاص خود را دارند.
استاد اخلاق حوزه در مورد کارکرد عقل، گفت: قوه عقل تمیز می دهد بین کارهای خوب و بد، و انسان را نفی می کند از کارهای زشت و رذیله، و امر می کند به افعال جمیله تا انسان لجام گسیخته نشود.
وی ابراز داشت: اسلام و دین با تمدن هیچ گونه مشکلی ندارد بلکه آنچه مشکل است تمدن غربی است که انسان را به مصرف گرایی، شهوت رانی و درندگی تشویق می کند.اسلام از انسان می خواهد که قوای خود را در چهارچوب عقل و شرع و به دور از زیاده خواهی پیش ببرد.
حجت الاسلام ضیایی دفع ضررهای خارجی از بدن را وظیفه قوه غضبیه خواند و بیان داشت: قوه غضبیه باید در درون انسان باشد تا هر گاه قوه شهوت و عقل تندروی کردند مقابل آنها بایستند تا آنها را به مسیر درست برگرداند.
وی تشخیص اولیه دوست از دشمن برای عقل را وظیفه قوه وهمیه خواند و گفت: روح پادشاه بدن است و وزیر این پادشاه عقل است و سه قوای دیگر در خدمت عقل قرار دارند و هر گاه این تبعیت سه قوا برای عقل کامل شد روح انسان رشد پیدا می کند اما اگر این تبعیت صورت نگیرد افراط و تفریط صورت می گیرد و روح انسان به زمین خواهد خورد.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: قرار بود این قوا در اختیار انسان باشند اما گاهی دیده می شود که انسان در اختیار این قوا است. قرار بود لباس، شهوات و… در خدمت انسان باشد اما انسان در خدمت اینها است و روح به خسارات رفته است.
وی ادامه داد: وقتی غضب در اختیار عقل نباشد انسان تندی می کند، شرارت می کند و همواره در حال فریب است و وقتی این قوه رشد کند نمود بیرونی اش پر شدن زندانهای شهر است چرا که قوه غضب بدون این که در اختیار عقل قرار گیرد عمل کرده است.
حجت الاسلام ضیایی گفت: هر گاه قوه غضب در اختیار عقل قرار گیرد انسان متواضع می شود و ما در کل هستی متواضع تر از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلّم نداریم چرا که ایشان عقل کل عالم هستند و هر کس عاقل تر شود متواضع تر خواهد بود.
وی با بیان این که انسانهای کم عقل غرور دارند و غرور نشأت گرفته از بی عقلی است، بیان داشت: خدعه، نیرنگ و فریب از کارهای قوه وهمیه دانست و اگر وهم در اختیار عقل نباشد انسان سراغ مکر و خدعه می رود و خیانت را ترویج می دهد.
حجت الاسلام ضیایی در پایان با بیان این که انسان معجونی از این چهار قوه است و بدین طریق لیاقت خلیفه بودن را پیدا می کند، خاطرنشان کرد: امیرالمومنین(علیه السلام) در این باره می فرماید ملائکه از عقل آفریده شده و بهره ای از غضب، شهوت و وهم ندارند، حیوان از غضب و شهوت آفریده شده و بهره ای از عقل ندارد و اگر انسان بتواند سه قوای دیگرش را در اختیار عقل بگیرد افضل از ملائکه خواهد شد.
زمانی که قائم آل محمد صلی الله قیام کند خدای عزوجل نیروی هر مرد شیعه را چهل برابر می کند
امام سجاد علیه السلام می فرماید : زمانی که قائم ما قیام کند خدای عزوجل آفت را از میان شیعیان ما بر می دارد و دلهایشان را مثل توبه های آهن محکم می کند و به هر کدام از آنان نیروی چهل مرد را می دهد و آن ها فرمانروایان و بزرگان روی زمین قرار می دهد .
الخصال ، شیخ صدوق ، انتشارات تهذیب ، ج ۲ ، ص ۳۳۹
تاثیر زیارت عاشورا بر جسم
سال ۱۳۶۹ بود. من مسئول پذیرش سازمان بودم. آن موقع سیستم ثبت و دریافت مشخصات به صورت دستی انجام میشد. مانند امروز نبود که همه چیز به صورت اتوماتیک و ماشینی انجام شود.
ما چند نفر داشتیم که کارهای اداری مردم را انجام میدادند. معمولاً سرمان خیلی شلوغ بود. یک روز دو خانم میانسال مراجعه کردند. از نوع پوشش آنها مشخص بود که از خانوادههای مذهبی و معتقد بودند. آنها را دعوت کردم که روی صندلی بنشینند و بگویند که چه میخواهند.
درخواست آنها کمی عجیب بود. حکمی از یکی از شعبات دادگاه داشتند مبنی بر مجوز نبش قبر جنازه یک خانم که حدود ۲ یا ۳ ماه پیش دفن شده بود.
کمی تأمل کردم، با توجه به داشتن دستور قضائی و قانونی، نبش قبر بلامانع بود، ولی از لحاظ انسانی سعی کردم که از این خواسته دست بردارند. اما تلاش من کارگر نشد و آنها اسرار داشتند که این مهم انجام شود و گفتند: پس از پیدا شدن وصیتنامه متوفی و سفارش او مبنی بر اینکه پس از مرگش در وادی الاسلام شهر قم دفن شود، ما میخواهیم بنابر وصیتش این کار انجام شود.
حتی در وصیتنامه نیز اشاره کرده که اگر هم جنازه من دفن شده بود باید نبش قبر شود و جنازه منتقل شود.
من با شنیدن این موضوع و اصرار متوفی در زمان حیاتش، متقاعد شدم و کار را پیگیری کردم تا انجام شود. با مسئولین ذیربط هماهنگ کردم. نیروهای واحد دفن در اختیار قرار گرفتند و کارها انجام شود، ولی مهمتر از نبش قبر، فرستادن و انتقال جسد بود به شهر مقدس قم که خود این کار داستانی بود.
معمولاً جنازه بعد از چند روز متلاشی میشود، بو میگیرد و شرایط خوبی ندارد. هیچ رانندهای نبود که این کار را قبول کند. با اینکه یکسری از این ماشینهای بنز داشتیم که اتاقک حمل جنازه با قسمت راننده جدا بود، ولی باز هم کسی زیر بار این کار نرفت.
در نهایت به ذهنم آمد که از رانندههای یک شرکت خصوصی که گاهی در حمل جنازه به سازمان کمک میکردند استفاده کنم. در بین رانندههای این شرکت یک نفر را میشناختم و ارادت متقابلی بین ما بود.
ایشان همیشه به من لطف داشت. خلاصه با وی تماس گرفتم و او قبول کرد که این کار را انجام دهد. ماشین او یک استیشن معمولی بود و هیچ فاصلهای بین راننده و جنازه نبود.
با این حال او قبول کرد و فرستادمش به قطعه مورد نظر و من هم خیالم راحت شد که کار انجام شده است. مشغول رفع و رجوع کارهای دیگر شدم. حدود یک ساعت و یا بیشتر گذشت.
تلفنم زنگ زد و دیدم راننده با صدای بلند گریه میکند و میگوید فلانی بیا! خواهش میکنم بیا. من گفتم: گفته بودم که این مورد شرایط عادی ندارد. خودت قبول کردی. گفت: نه اشتباه نکن بیا خودت ببین. من رفتم پائین، کنار آمبولانس، انگار نه انگار که این جنازه بیش از چند ماه است که دفن شده. کفنی سفید و روشن، بوی خوش و معطر از این جنازه بلند بود. همه گریه میکردند. عجیب بود. باورش هم عجیب است. نمیدانم چگونه و با چه حالی دفترم برگشتم.
آن دو خانم برای ادامه کارهای اداری آمدند. ناخودآگاه پرسیدم: ایشان کی هستند؟ چه کرده اند؟ شما را به خدا بگوئید. آنها گفتند: هیچ. ایشان هم یک انسان معمولی مثل ما بودند.فقط صبحهای جمعه زیارت عاشورای ایشان ترک نمیشد. با زیارت عاشورا مأنوس بود. من تعجب نکردم. در این سالها که در سازمان بهشت زهرا (س) مشغول کارم، زیاد شنیده بودم کسانی که با زیارت عاشورا و در یک کلام با امام حسین (ع) سر و سری دارند، متفاوت اند.
اصلاً همه چیز آنها تفاوت دارند. خیلی از اینکه همکاری کرده بودم تا وصیتنامه این خانم اجرا شود راضی بودم.
بر اساس خاطرهای از کارمند بهشت زهرا ، تاریخ انتشار: 23:10 - 09 فروردين 1397- کد خبر: ۴۰۶۶۹۳ گروه خبرنگاری خبرگزاری میزان
سمفونی باران
باران که می بارد نمی دانم چند نفر در فکر سرپناهی هستند تا سرشان در روی بالشی گرم بگذارند و کمی آرامش بگیرند.
باران که می بارد نمی دانم چند کودک نگران کفش های سوراخ فردایشان هستند.
نمی دانم چند پدر نگران نرفتن سرکار و نبودن روزی فردایند.
نمی دانم چند مادر غصه میله های سرد گاری چرخدار پسرشان را می خورند.
نمی دانم ..
فقط می دانم ، خیلی از ما بعضی از این نگرانی ها را درک کرده ایم و حالا که اوضاعمان کمی روبه راه است و باید کاری کنیم ، فقط غصه می خوریم.
متین
<< 1 ... 36 37 38 ...39 ...40 41 42 ...43 ...44 45 46 ... 253 >>