سمفونی باران باران که می بارد نمی دانم چند نفر در فکر سرپناهی هستند تا سرشان در روی بالشی گرم بگذارند و کمی آرامش بگیرند. باران که می بارد نمی دانم چند کودک نگران کفش های سوراخ فردایشان هستند. نمی دانم چند پدر نگران نرفتن سرکار و نبودن روزی… بیشتر »
بلی من نیستم باران
ولیکن با صدای ناز و آرامش
و با میلاد گلها در حریر نرم دامانش
و بوی خاک نم خورده
و با آواز خیس نوبهارانش
همیشه تا ابد من نیز هم نامم بیشتر »