منافع زکام
بعضی آقایان مانند ابراهیم ابن ابی یحیی می گوید : نزد امام صادق علیه السلام از زکام ( سرماخوردگی توام با آبریزش بینی ) شکایت کردم . امام فرمود : زکام یکی از پدیده های الهی است که خداوند متعال برای ریشه کنی بعضی بیماریها آفریده است .
آیت الله تبریزیان زکام را جز بیماریهای نافع می داند و می گوید کسی که زکام بگیرد جنون نمی گیرد و مانند اینها .
حضرت می فرماید تا جایی که امکان دارد زکام را درمان نکن چون خودش از خیلی از بیماریهای خطرناک پیشگیری می کند و منافع زیادی برای بدن دارد و نمی گذارد تجمع مایعات اضافی مغزی یا بافتی بگیرید یا از بعضی جنون ها ( ۷۰ نوع جنون داریم ) پیشگیری می کند و همچنین از بیماری خوره ( جذام ) پیشگیری می کنند .
اما جلوگیری از ریزش بیش از اندازه اش اشکال ندارد با بخور اسپند ( یعنی اسپند را داخل آب جوش بجوشاند و با بینی نفس بکشد ) آبریزش بینی کم می شود و خونریزیهای شدید بینی قطع می شود . ( مخصوصا اگر با قطره چکان داخل هر سوراخ بینی چند قطره بچکاند .
درمان زکام و پیشگیری از آن
هنگامی که به زکام مبتلا شدید یک دانق( یک ششم وزن درهم) سیاهدانه را با نصف دانق کندر با هم بکوبید و از طریق بینی آن را استنشاق کنید به عنوان یک سعوط که این کار زکام را از بین می برد.
و زمانی که تب و سرماخوردگی و آبریزش بینی نداشته باشید عسل رقیق شده صبحگاهی در زمستان و پاییز و آبدوغ خیار یا خیار رنده شده یا مغز خیار در ماه بهار و تابستان بخورید ، روایت داریم شما مبتلا به زکام نمی شوید .
خواص سیاهدانه ، نسخه های علامه سید حسن ضیایی ، تالیف مجید برزو ، انتشارات ابتکار دانش ، ص ۷۶
ریفلاکس معده
کسانی که ترشا یا توده دارند یا تخمه و سوزش سر معده دارند به اصلاح اصول طب داخلی هاریسون؛ هارت بون در منطقه اپی گاستر دارد سیاهدانه ضد ترشا و ضد ریفلاکس و ضد برگشت اسید معده به مری است. سیاهدانه نمی گذارد از نظر تخصصی گیرنده ۲H در جدار داخلی معده آلارم کاذب بدهد و تحریک اضافی داشته باشد.
در تحریک اسید معده که انسان محتاج به شربت هایی منیزیم آلمینیومی ام جی و یا ژله های خاص قبل و بعد غذا می شود اگر در جیره غذایی اش سیاهدانه و آن چند مورد که امام صادق(ع) فرمود از خرمادو خربزه و سیب و انار شیرین باشد مشکل حل می شود.
خواص سیاهدانه ، نسخه های علامه سید حسن ضیایی ، تالیف مجید برزو , مهدی برزو ، انتشارات ابتکار دانش ، ص 73
مقدمه کتاب :
مقاله مفصلی که در پیش رو دارید، یک کار پژوهشی و مستند در مورد سوابق، عملکردها و مواضع آقای حسن روحانی میباشد. از آنجا که جناب آقای روحانی بارها اظهار داشتهاند که طرفدار آزادی بیان و آزادی نقد و انتقاد هستند و نیز گفته اند که از بستن دهان منتقدان به خدا پناه میبرند، ما نیز در اینجا به بررسی و نقد سوابق، عملکردها و مواضع ایشان پرداخته ایم.
این مقاله که کار مطالعه منابع، فیش برداری و تدوین آن در حدود یک سال و نیم به طول انجامیده، یک کار کامالً مستند بوده که در آن از بیش از 1200 ارجاع و پی نوشت استفاده شده است. این کار صرفاً با انگیزه دفاع از انقالب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، و با انگیزه دفاع از آرمان های امام خمینی و مقام معظم رهبری و مقابله با توطئه های شیطان بزرگ و عوامل آن صورت گرفته است.
افرادی که در این مقاله به اسامی آنان اشاره شده، چنانچه در مورد سؤالاتی که در این مقاله مطرح شده، پاسخی داشته باشند، از پاسخ آنان استقبال مکنیم .کامران غضنفری»
کامران غضنفری پژوهشگر تاریخ معاصر در کانال تلگرامی خود اقدام به انتشار مقاله ای جنجالی و مفصل (بخوانید کتاب) پیرامون سوابق ،عملکردها و مواضع دکتر حسن روحانی نموده است.
کتاب سوابق دکتر حسن روحانی
خلع سلاح ناجا به بهانه یک فیلم
به گزارش مشرق؛ مسعود یارضوی فعال رسانهای در کانال خود نوشت:
درباره فیلمی که اخیراً از برخورد گشت ارشاد با یک خانم قانونشکن منتشر شد و انتقادهای پیرامونی آن، چند گفتنی و دانستنی وجود دارد:
اول: مجرم به لحاظ شرعی و قانونی حقوقی حتی فراتر از شهروندان معمولی دارد. اما اکثریت این حقوق پس از الصاق دستبند به دستانش است نه قبل از آن!
در واقع قانون و عقل برای پیش از این لحظه مجبور است دست پلیس را در چارچوبهای قانونی از جمله اخطار، شلیک، ضرب و شتم و غیره باز بگذارد. به سخن دیگر اینکه فکر میکنید چرا پلیسها تفنگ یا باتوم دارند؟! دلیلش ساده است. چون هیچ مجرمی خودش دستانش را به دستبند نمیسپارد و لذا برای دستگیری او و در صورت عدم تمکین به اخطار پلیس، به خشونت نیاز است.
دوم: در کجای دنیا ابتدا به ساکن قانون میشکنند، بعد به پلیس مملکت میگویند «مگر ارث پدرت است؟» به او میگویند «بیشرف»؟! و پلیس هم مثل زردنبو میایستد و تماشا میکند؟ (مثل روایت منتشره در همین فیلم) مجازات این کار تنها در آمریکای کدخدا! اعدام در لحظه است. در جاهای دیگر را نمیدانم؟!
سوم: نمیدانم وزیر محترم کشور با این روندی که در قبال نیروی انتظامی پی گرفتهاند، به کجا خواهند رفت؟! اینکه در درگیری مسلحانه خیابانی به مأموران اجازه استفاده از سلاح داده نشود تا اینکه بروند زیر اتوبوس محمد ثلاث و له شوند و بمیرند.
اینکه در قبال پاکستان سعودی و روشن کردن تکلیف مرزهایش بی در و پیکرش انقدر شاهد اهمال باشیم که سالی چند مرزبان ما کشته شوند و به گروگان بروند. و اینکه به جای دفاع از پلیس کشور، با شانتاژ یک جوجه اردک زشت (مسیح علینژاد)در خارج از کشور، دستور بررسی فیلمی داده شود که به گواه شرع و قانون، هیچ خلاف قانون مصرّحی از سوی پلیس در آن نیست… جملگی از نظر من رمق بچههای ناجا را میگیرد و معلوم نیست چه ناامنیهای بزرگی را شامل مردم، کشور و همین آقایان و خانمهای منتقد کند!
فیلم را ببینید
امام حسین علیه السلام
مشهور است میان علمای امامیه که ولادت امام علیه السلام در مدینه مشرفه ، در سوم ماه شعبان از سال چهارم هجرت واقع شده است و بعضی گفته اند که ولادت روز پنج شنبه بوده و روز سه شنبه نیز گفته اند .
پیامبر مکرم صلی الله و علیه و آله آن حضرت را به امر حق تعالی حسین نام کرد ، به نام کوچک پسرهارون که او شبیر نام داشت . در آن لغت شبیر به معنای حسین است .
کنیه آن حضرت اباعبدالله و القاب ایشان ؛ رشید ، سید ، زکی ، سبط ، شهید و سعید بوده است .
ابن بابویه به سند معتبر روایت کرده که صفیه دختر عبد المطلب گفت ؛ من قابله حضرت امام حسین علیه السلام بودم ، چون آن حضرت از شکم مادر به زیر آمد ، حضرت رسول صلی الله و علیه و آله و سلم فرمود که : ای عمه بیاور فرزند مرا ، گفتم : یا رسول الله هنوز او را پاکیزه نکردم ، حضرت فرمود : تو او را پاکیزه میکنی ؟ خداوند او را پاکیزه و مطهر گردانیده است .
چون به خدمت آن حضرت بردم او را در دامن خود گذاشته و زبان مبارک خود را در دهان او داخل کرد و او می مکید . چنانکه میدانم ، شیر و عسل از زبان آن حضرت در دهان او جاری شد . پس میان دو دیده او را بوسید و به من داد و می گریست و می فرمود که ؛ خدا لعنت کند گروهی را که تو را شهید کنند ای فرزند ، سه مرتبه این را فرمود .
گفتم پدر و مادرم فدای تو باد چه کسی او را خواهد کشت ؟ فرمود ؛ باقیمانده گروه ستم از بنی امیه .۱
دیده شده در کتاب جلاء العیون ، محمد باقر مجلسی ، نشر آدینه سبز ، ص ۴۷۵ .
آب شفا
جعد مشکین طره عنبر گشا دارد حسین
حُسن یکتا را ببین زلف دو تا دارد حسین
شورش امکان اگر طرح محیط دهر ریخت
بر دو عالم سایه بال هما دارد حسین
نیست بی عشق حسینی ذره ای در ذات دهر
در حقیقت تکیه بر ارض و سما دارد حسین
می کند هر قطره اش ایجاد گلزار شهید
دست همت بر سر شاه و گدا دارد حسین
ای طبیعت مردگان غوغای محشر بر کنید
چون به خاک قربتش آب شفا دارد حسین
جنس مردان خدا را از شهادت باک نیست
در کف پای جنون رنگ حنا دارد حسین
خیمه هل من معین را لشکر امداد کو؟
تا قیامت برکف بانگ رسا دارد حسین
عالم از اوغوطه در طوفان خون خواهد زدن
بحر اگر توفد به وسع دیده جا دارد حسین
سیر این وادی نما در خویشتن گر عارفی
خویشتن هم زانکه شوق کربلا دارد حسین
“احمد” از خمخانه شاه شهیدان مست شد
بی دلان عشق را زیرا هوا دارد حسین
مرحوم احمد عزیزی
حسین کیست ؟
وقتی آدم علیه السلام از بهشت رانده شده بود دلش برای آن مقام معنوی گرفت ، دلش برای فراق از فرشتگان گرفت ، دلش از لغزش به درد آمد و تواضع کرد به درگاه پروردگار « ربنا ظلمنا انفسنا فا لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین » علی بن ابراهیم از امام صادق یا حضرت باقر نقل می کند که به جبرئیل وحی شد کلماتی را که سِّر من است برای آدم علیه السلام ببر تا این کلمات روح او را تسویه کند و پر پرواز درآورد به سوی عالم معنا .
جبرئیل آمد و به آدم علیه السلام گفت خداوند را قسم بده به این پنج تن ؛ پیامبر صلی الله ، حضرت علی ، حضرت فاطمه ، امام حسن علیهما السلام و به هر کدام که می رسید شاداب می شد و روشن و نورانی شد ولی به اسم پنجم که رسید و تا گفت به خدا بگو «یا قدیم الاحسان بحق الحسین » لرزید ، گریه کرد ، آدم پرسید جبرئیل این حسین کیست . جبرئیل گفت من مامورم برایت روضه بخوانم و اولین کسی که برای اباعبدالله علیه السلام روضه خواند خود خداوند بود «چون جبرئیل از قبل روضه را نمی دانست »
شیخ حسین انصاریان
۴:۳۵
دیدار وزیر، مدیران و کارکنان وزارت اطلاعات با رهبر انقلاب
وزارت اطلاعات باید صد در صد انقلابی بماند و انقلابی عمل کند
یکی از محورهای مهم و اصلی جنگ اطلاعاتی جبهه وسیع دشمنان با نظام اسلامی، «نفوذ و تأثیرگذاری بر نظام محاسباتی مسئولان» و «تغییر باورهای مردم» است که در این جنگ، علاوه بر دفاع و بستن نفوذگاهها، باید تهاجم نیز انجام، و از هرگونه غفلت و ساده اندیشی جداً پرهیز شود.
مجموعه اطلاعاتی از ابتدا، سالم و خالص تشکیل شد و تاکنون نیز به همین صورت باقی مانده و امتحان های خوبی پس داده است. هرگونه جناحبازی در وزارت اطلاعات گناه است. در وزارت اطلاعات یک جناح وجود دارد و آن، جناحِ انقلاب است.
وزارت اطلاعات باید صد در صد انقلابی بماند و انقلابی عمل کند.
ما در میانه یک میدان بزرگ جنگ قرار داریم که یک طرف آن، نظام جمهوری اسلامی و طرف دیگر آن، جبهه وسیع و قدرتمندی از دشمنان است. دستگاههای اطلاعاتی جبهه مقابل که برغم همه امکانات خود، تا بحال نتوانسته اند هیچ غلط مهمی انجام دهند.
البته اگر در این جنگ دچار غفلت شویم مغلوب خواهیم شد و اگر دچار ساده اندیشی شویم ضربه خواهیم خورد. در این جنگ، شیوه ها و روش های مختلفی در دستور کار است، از «نفوذ و سرقت اطلاعات» و «تغییر محاسبات تصمیم گیران» و «تغییر باورهای مردم» تا «ایجاد نابسامانی مالی و اقتصادی» و «ایجاد آشفتگی های امنیتی». هنگامی که در مسائل اخیر بازار ارز دقت بیشتری میشود، رد پای بیگانه و دستگاههای اطلاعاتی آنها مشهود است.
باید در این جنگ و در مقابل برنامه های جبهه مقابل ایستاد و برای غلبه بر دشمن، علاوه بر دفاع باید برنامه تهاجم نیز داشت به گونه ای که زمین بازی بوسیله دستگاه اطلاعاتی ما تعیین شود.
یکی دیگر از راههای مقابله با تهاجم دشمن، جدی گرفتن موضوع نفوذ است. فردی که می خواهد در نظام جمهوری اسلامی، امانتدار کشور و مردم باشد باید صلاحیت داشته باشد لذا کوچکترین تردید درباره صلاحیت افراد باید منعکس شود و دستگاهها نیز موظف به عمل براساس نظر وزارت اطلاعات هستند.
دستگاههای اطلاعاتی کشور همکاری، همافزایی و رقابت حرفه ای داشته باشند. باید موضوع مبارزه با فساد بسیار جدی گرفته و با شریانهای اصلی آن مقابله شود، زیرا فساد موجب انهزام و شکسته شدن روحی و روانی افراد و جامعه می شود.
فساد در بسیاری از موارد ناشی از روحیه زیادهطلبی و اشرافیگری و تجملپرستی است. اینکه امام بزرگوار بارها بر حفظ زیّ طلبگی و داشتن زندگی ساده و معمولی مسئولان تأکید داشتند، به همین علت بود.
مسئولان در نظام اسلامی نمیتوانند این تصور را داشته باشند که چون مسئولان در کشورهای دیگر از امکانات گوناگون برخوردارند، پس در نظام اسلامی نیز چنین مواردی مباح است. در جمهوری اسلامی ما با نام اسلام بهدنبال حکومت پیامبر اسلام(ص) و امیرالمومنین(ع) هستیم، بنابراین باید با روحیه اشرافی گری و شهوترانی به شدت مقابله شود.
راهبرد و نظام راهكارهاي فمنيسم در بعد اقتصادي زنان
جوهرهي فمنيسم آن است كه حقوق، مزيتها، مقام و وظايف نبايستي از روي جنسيت مشخص شوند، به عبارت ديگر، نقطهي كانوني همهي جنبشهاي فمنيستي، توجه و اذعان به محروميتها و نابرابريها و تبعيضها عليه زنان در جامعهي مردم سالار است، اما چگونگي تبيين علل ايجاد چنين محروميتهايي و همچنين روشها و راهكارهاي مبارزه با اين تبعيضها، احيا و استيفاي حقوق از دست رفتهي زنان، آنها را از يكديگر متمايز ميسازد. (سخايي، 1385، ص 201)
فمنيستها در حوزهي حقوق و وظايف اجتماعي زن و مرد قائل به تشابه بوده و هر گونه تفاوت در نقشها و حقوق را حمل به نابرابري و ظلم كرده و خواستار به قراري تشابه كامل ميان زن و مرد است.
فمنيستها به اين اعتقاد هستند كه خانواده به شكل هستهاي آن باعث انقياد و تحت سلطه در آمدن زن و باز توليد روابط مردم سالاري در جامعه ميشود و بايد كنار گذاشته شود.
فمنيسم به عنوان يك مكتب فكري بشري كه ريشه در بنيانهاي فكري و فلسفي عصر روشنگري دارد، مبتني به اصول متعددي چون اومانيسم، اسكولاريسم، فردگرايي، ليبراليسم است. (چراغي كوتياني، 1389، ص 151)
از آنجايي كه اولين جريانات فمنيستي در بستر ليبراليسم شكل گرفت، شعار برابري به تبع آموزههاي ليبرالي، مورد توجه فمنيستها واقع شد و مبالغه نيست اگر بگوييم محوريترين و چالش انگيزترين آموزهي فمنيسم كه از سويي تأثيرگذارترين آموزهي فمنيستي در عرصهي عمل اجتماعي و سياسي و فرهنگي نيز محسوب ميشود، آموزهي برابري است. (رودگر، 1388، ص 119)
موج دوم فمنيسم با شكست ساختار خانواده و ازدواج و تجويز آزادي بي حد و حصر جنسي به بهانهي مبارزه با مباحث كليشهاي زنان، نه تنها كرامت و شخصيت زنان را خدشهدار كرد بلكه جايگاه زنان در نقشهاي مادري و خانهداري را زير سؤال بدره موج دوم فمنيسم با تأكيد بيش از حد بر اشتغال و مشاركتهاي اجتماعي و سياسي، زنان را مجبور ميكرد كه براي رسيدن به يك هويت درست و ابراز وجود از خود به دنبال يك هويت مردانه براي خود باشند در اين شرايط نظام سرمايهداري كه به نيروي انساني كار ارزان قيمت شديداً نيازمند بود، همراه با فمنيسم فضايي را ايجاد كرد كه زنان از خانه و زندگي خانوادگي خود خارج شوند و به اشتغال به كار غير مادري روي بياورد. (اقبالي، 1388، ص 203)
موج سوم فمنيسم از اواخر دههي 80 آغاز شد، فمنيستها دريافته بودند كه وضعيت زندگي زنان به موقعيتي پر تناقض تبديل شده است كه اين قشر را دچار كه هويتي كرده و نتوانسته است منزلتي متناسب با ساختارهاي روحي و جسمي وي ايجاد كند. (اقبالي، 1388، ص 145)
فمنيستها مهمترين مانع در برابر كسب برابري اقتصادي را وجود نقشهايي همچون نقش مادري و خانگي زن و نقش نانآوري مرد را در داخل خانوادهي سنتي، سنتي ميدانند و خانواده و عملكرد بيولوژيك مادري را نهادهاي اصلي قدرت مردان و به بردگي كشاندن زنان طبق خواستهي مردان ميدانند. (يزداني، 1382، ص 190)
فمنيسم جنگ خود عليه خانهداري را با نفي ازدواج سنتي همراه كرده است، فمنيستها براي آنكه بتوانند زنان را براي اشتغال تمام وقت خارج از خانه ترغيب نمايند بايد هرگونه عاملي را كه موجب ميشود زنان به خاطر آن از اين عامل صرفنظر نمايند بر طرف كنند. از مهمترين اين عوامل، مادر شدن و نگهداري و پرورش فرزندان است كه به طور طبيعي زن را ترغيب ميكند بيشتر در خانه بماند، ليكن فمنيستها با تلاش جهت گسترش مهد كودكها براي نگهداري فرزندان و گسترش مراكز پيشگيري و تسهيل سقط جنين براي جلوگيري از مادر شدن فقط به دنبال آزاد نمودن زنان از هر قيد و بندي براي جلوگيري از اشتغال به كار مادري ميباشند. (سخايي، 1385، ص 201)
بر مبناي دو اصل فردگرايي و تساوي مطلق ميان زن و مرد، راهبرد اصلي در چنين نگرشي در بعد اقتصادي زندگي زنان، برابري اقتصادي زنان با مردان است و تنها روش دستيابي به آن كسب درآمد توسط زن به واسطهي اشتغال تمام وقت در خارج از خانه است، فمنيست معتقد است كه زن و شوهر بايد مانند دو هم اتاقه هم جنس زندگي كنند و آنچه كنند و آنچه مسلم است اين است كه هر دوي آنها با كسب درآمد به واسطهي داشتن شغل استقلال اقتصادي خود را حفظ نمايد. (گراگليا، 1386، ص 98)
با توجه به اين تفكرات نظام راهكارهاي ارائه شده توسط فمنيستها جهت تحقق اين هدف عبارت است از:
تلاش جهت تصويب حقوق و تكاليف اقتصادي همسان با مردان براي زنان
فمنيستها به ويژه فمنيستهاي اوليه، به صورت افراطي هر قانوني را كه بر اساس تفاوتهاي جنسيتي شكل ميگرفت، حتي اگر به نفع زنان ميبود مخالف با اصل برابري و در جهت تحكيم اصل تفاوت و در دراز مدت به ضرر زنان تلقي ميكردند، براي نمونه آنها قوانين حمايتي براي زنان را نوعي توهين به آنها و ضعيف دانستن آنها ميداند.
در اجتماع نيز وظايف شغلي، مديريتي، سياسي و آموزشي بايد به طور مساوي و فارغ از هر گونه جنسيت محوري فراهم شود و در قوانين كار، هيچ فرقي بين زن مرد لحاظ نشود. (رودگر، 1388، ص 123)
تحقير و عدم ارزشگذاري معنوي و مادي براي هر گونه فعاليت زن در خانواده
ويژگي بارز فمنيسم معاصر اين است كه نقش سنتي زن به عنوان همسر و مادر را مورد تحقير قرار دهد، دوبوار و فريدان، كه به عنوان سردمداران موج دوم فمنيسم مطرح هستند بر اين باور هستند كه زنان زماني به كمال خود ميرسند كه نقش سنتي خود، يعني مادري و همسري را رها كند و تنها به دنبال كار اقتصادي و تحصيلات باشند.
آنان معتقدند، كار در خانه و همسري زن را مانند يك بچه نگه ميدارد و او را از محيط بيروني جدا ميكند. (سخايي، 1385، ص 211)
نگاه فمنيستها به زنان خانهدار نگاه نامهربانانهاي است و معتقد بر اين هستند كه نقش زنان يا توليد كننده است يا طفيلي.
سست نمودن یا نابودی خانواده به عنوان اصلیترین جایگاه تبعیض و ظلم علیه زنان
فمینیستها مهمترین مانع در برابر کسب برابری اقتصادی را وجود نقشهایی همچون نقش مادری و خانگی زن و نقش نانآوری مرد در داخل خانوادهی سنتی، سنتی میدانند و خانواده و عملکرد بیولوژیک مادری را نهادهای اصلی قدرت مردان و به بردگی کشاندن زنان طبق خواستههای مردان میدانند. (یزدانی، 1382، ص 234)
فمینیسم جنگ خود علیه خانهداری را با نفی ازدواج سنتی همراه کرده است، فمنیستها برای آنکه بتوانند زنان را برای اشتغال تمام وقت خارج از خانه ترغیب نمایند، باید هرگونه عاملی را که موجب میشود زنان به خاطر آن از این عامل صرفنظر نمایند بر طرف کنند، از مهمترین این عوامل، مادر شدن و نگهداری و پرورش فرزندان است که به صورت طبیعی زن را ترغیب میکند بیشتر در خانه بماند، لیکن فمنیستها با تلاش جهت گسترش مهدکودکها برای نگهداری فرزندان و گسترش مراکز پیشگیری و تسهیل سقط جنین برای جلوگیری از مادر شدن ناخواستهی زنان فقط به دنبال آزاد نمودن زنان از هر قید و بندی برای جلوگیری از اشتغال به کار مادری میباشند.
عدم تلقی صحیح از نقش مادری است که موجب شده است فمنیستها آن را مانعی بر سر راه پیشرفت زنان بدانند و یا امکان تقسیم کار مادری میان زن و مرد را پر رنگ میکند، از نظر فمنیسم مادری صرفاً زایمان و پرستاری مهربانانه است و این کار از سایر روانشناسان آشنا به روانشناسی کودک نیز ساخته است، از نظر اسلام آنچه که نقش مادری را غیرقابل جایگزین میکند همان نقشی است که فمنیستها به آن صفت مهربانانه دادند یا کلاً از آن غافل بودهاند، تحمل مشکلات دوران بارداری و زایمان و پرورش از بارزترین مصادیق عشقورزی است که هیچ پرستاری نمیتواند آن را خلاصه نماید. (سخایی، 1385، ص 236)
یکی دیگر از نقشهایی که مورد غفلت فمنیستها قرار گرفته است، تأثیر علم، روحیه، پاکی و آرامش مادران بر سلامت جسمی و معنوی جامعه است.
بخشی از مقاله فرزانه کچویی
مادري و فمنيسم
فمنيسم در يك نگاه كلي به بررسي و بيان علل فرودستي زنان ميپردازد و در اين ميان نقش مادري را نيز هدف قرار ميدهد. (خدامي، 1395، ص 60)
دربارهي مادري ديدگاههاي متفاوت و حتي متضادي ميان فمنيستها وجود دارد فمنيستهاي موج اول به نقش مادري اعتراضي نداشتند اما رفته رفته ديدگاههاي انتقادي به نقش مادري زنان ميان فمنيستها پديد آمد. (علاسوند، 1395، ص 251)
مادري از مهمترين مصاديقي است كه فمنيستها آن را به عنوان يكي از نقشهاي كليشهاي تعريف ميكنند و آن را نه تنها كمالي براي زن نميدانند بلكه علت تحقير زنان و حربهي جامعهي مرد سالار براي استمرار سلطهي خود تلقي ميكنند، ايشان مادري را همچون ساير نقشهاي كليشهاي تنها در چهارچوب فرهنگ و ارزشهاي جامعه و نه بيشتر معني ميكنند، صاحب نظران موج دوم فمنيسم تنها به نفي ارزش مادري راضي نبوده و به مبارزه با آنان تأكيد ميكنند. (گراگيلا، 1386، ص 29)
تأثير اين ديدگاه افراطي در تخريب نهاد خانواده و جامعه به قدري روشن ميباشد كه بعدها ساير فمنيستها سعي در تعديل آن داشتند، آنها مشكل اساسي را خود مادري نميدانند بلكه از نظر آنها شيوهي نهادينه كردن مادري توسط جامعه است كه ميتواند مشكلساز شود، يعني اين جامعه و نهادهاي مؤثر آن هستند كه از مادري موقعيتي ميسازند كه در فراخور مردان بسيار بهرهور و زنان بسيار در زحمت قرار ميگيرند. (باسكرول، 1385، ص 120)
مكتب فمنيسم خوار كنندهترين مكتب در معرفي شخصيت زن است؛ زيرا فمنيسم از زن يك مرد ناقص و قابل ترحم معرفي كند و سپس حقوق او را در رقابت با مردان قرار ميدهد و در دفاع از او تلاش ميكند.
فمنيستها به نقش زن در حيات انساني نگاه متحجرانه دارد، زيرا رويكرد جنسيتي و زنانه به نقش و حقوق زنان ميدهد و اين همان آغاز تحجر است. از آنجا كه فمنيست از حقيقت وجود زن صحبت نميكند و نميتواند در اين ساحت مطلبي عرضه نمايد. (سخايي، 1385، صص 55-53)
فمنيستها گروههاي مختلفي دارند. فمنيستهاي ليبرال تقدس نقش مادري را ساختگي و عاملي مهم در پيدايش مشكلات مربوط به اين نقش براي زنان به شماره ميآورند. سوسيالها معتقدند مادري از آن روي مشكلساز است كه قدرت اقتصادي به دست مردان است و در اين وضعيت اقتصادي زنان مادر ميشوند.
فمنيستهاي راديكال نگاهي دوگانه به مادر ميدارند. از نظر آنان مادري هم منبعي از ارزشها و ويژگيهاي خاص زنان و هم شكلي از سركوب آنان است كه مرد سالاري آن را نهادينه كرده است. بعضي از آنها ميگويند بايد ميان قابليت طبيعي بچهدار شدن و مادري اجتماعي تمايز قائل شد. (علاسوند، 1395، ص 261)
عدم تلقي صحيح از نقش مادري موجب شد فمنيستها آن را مانعي بر سر راه پيشرفت زنان بدانند و يا امكان تقسيم كار مادري ميان زن و مرد را پر رنگ كنند. از نظر فمنيسم مادري صرفاً زايمان و پرستاري مهربانانه است و اين كار از ساير روانشناسان آشنا به روانشناسي كودك نيز ساخته است. (سخايي، 1385، ص 72)
فمنيستها با تحقير نقش مادري باعث بي رغبتي به ازدواج و بچهدار شدن و تأخير ازدواج، افزايش و اصالت يافتن فعاليتهاي شغلي زنان و دوري از نقشهاي زنانه شدند. (علاسوند، 1395، ص 263)
با توجه به نظريات فمنيستها تقريباً همهي آنها بر اين عقيدهاند كه مسئوليت زنان براي مادري علت اصلي تقسيم جنسي كار و استمرار سلطه مردان به زنان است مادري به عنوان وظيفهاي دشوار، پر مسئوليت، تمام وقت، بدون دستمزد، بدون بيمه بدون مرخصي و بدون بازنشستگي است.
اسلام اصول مشخصي را براي شخصيت زن ترسيم نموده است كه بررسي حقوق زنان در ابعاد مختلف اجتماعي، فرهنگي و سياسي بايد بر پايه اين اصول باشد.
بخشی از مقاله فرزانه کچویی
<< 1 ... 66 67 68 ...69 ...70 71 72 ...73 ...74 75 76 ... 253 >>