آیه ای برای آرام شدن کودک 

 کودک بیقرار

 

امام علی علیه السلام فرمودند : اگر کودکی زیاد گریه می کند و به خواب نمی رود ، این آیه را بر او بخوانید ، از گریه باز ایستد و آرام گیرد .

« فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِي الْكَهفِ سِنِينَ عَدَدًا ” ، ” ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعلَمَ أَيُّ الْحِزبَين ِ اَحصی لِما لَبثُوا اَمَدًا »۱ ۲

 

 

۱_ سوره کهف آیه ۱۱ _ ۱۲

۲_ ذکرها شگفت معصومین ، سید عباس اسلامی حسینی ، نشر بوستان قرآن ، ص ۱۷۶

   دوشنبه 4 دی 1396نظر دهید »

چی شد طلبه شدم

 

چی شد طلبه شدم

 

 برای کنکور درس می خواندم و هر روز به کتابخانه می رفتم ، تصمیم داشتم هر طور شده پزشکی قبول شوم ، مخصوصاً این که یک دوره کامل امدادگری را گذرانده بودم علاقه ام به پزشکی بیشتر شده بود  .

 

سر پر سودایی داشتنم و دلم میخواست زمین و زمان را تغییر دهم ، برای خودم اصول و ضوابطی داشتم و اگر از اصولم خارج میشدم خودم را تنبیه می کردم ، همه چیز را با عقلم می سنجیدم ، مردها را مانع پیشرفت زن ها می دانستم . خودم را آزاد از هر چیزی می دانستم و شاد بودن برایم مهمترین اصل اساسی زندگی به شمار می رفت .

 

یک روز به پیشنهاد یکی از دوستانم به عنوان مربی تزریقات به مسجدی که در نزدیکی کتابخانه بود رفتنم ، این اولین باری بود که به پایگاه بسیج می رفتم  ، در پایگاه مسجد همه جور آدمی می آمدند.

پایگاه یک کتابخانه کوچک داشت که کتاب های جالب و خواندنی در آن چیده بودند . از مسئول پایگاه که خانم  موجهی بود اجازه گرفتم تا بعضی از کتاب‌ها را به امانت ببرم . اولین کتابی که نظرم را جلب کرد اصول کافی بود جلد اول را برداشتم و با خود به منزل بردم ، هر حدیثی که می خوانم دنیای جدیدی به رویم گشوده میشد برخی از احادیث را هم نمی‌فهمیدم آنها را رها کرده و به سراغ حدیث بعدی می رفتنم . آنقدر این کتاب برایم جذابیت داشت که وقتی غرق در مطالعه می شدم گذر زمان را متوجه نمی شدم .

 

کتاب بعدی که به امانت گرفتم تذکره الاولیای عطار بود؛  این کتاب برای من بیش از هرچیزی خواندنی بود آن روزها به علاوه خواندن درس ها و تست زدن مطالعه کتابهای جانبی برایم تفریح شده بود .

 

چند جلسه بیشتر از کلاس های تابستانی نمانده بود و من می دانستم که دیگر چنین فرصتی برای مطالعه و استفاده از این کتابها را نخواهم داشت به خاطر همین باز هم سر  قفسه کتاب ها رفتم و این بار به کتاب کیمیای محبت برخوردم ، این کتاب احوالات شیخ رجبعلی خیاط را توصیف کرده بود ،اصول کافی و تذکره الاولیا کم حال و هوای من را تغییر نداده بود حالا این کتاب هم به آن اضافه شده بود.  برای من که از دین فقط مقید  به خواندن نماز اول وقت بودم و می گفتم هرچه شدم نماز اول وقت نباید از دست برود خواندن نکات اخلاقی بسیار بسیار تاثیرگذار بود ، کتاب‌ها روحیاتم را چنان تغییر داده بود که اطرافیان متوجه تغییرات رفتارم شده بودند ؛ برای آنها من یک آدم دیگری بودم . 

 

خواندن این چند کتاب تمامی محاسبات ذهنی من از زندگی را به هم ریخته بود ، یک روز در کتابخانه با بی حوصلگی تست می زدم یکی از دوستانم آمد کنارم نشست و گفت من کنکور نمی دهم . با تعجب نگاهش کردم و گفتم پس میخواهی چه کنی ؟ گفت: می خواهم برم حوزه . سرو صدای بچه ها در آمد که حرف نزنید ، بلند شده و رفتیم داخل نمازخانه نشستیم .

 

دوستم گفت از دنیا خسته شدم می‌خواهم بروم حوزه . گفتم : که چه شود ؟ گفت طلبه می شوم ،  با اینکه با واژه  خانم طلبه نآشنا نبودم و مربی خیاطی خواهرم هم یک خانم طلبه بود اما با تمسخر گفتم : فکر کن زنها عمامه بگذارند ، بیخیال درسَت را بخوان یک دکتر خوب از تو در می آید .

 

دوستم گفت تو که همیشه فلسفی حرف میزنی بیا برویم  حوزه می خواهم برم دفترچه بگیرم ، با بی اهمیتی شانه ام را بالا انداختم و چیزی نگفتم .

آن روز گذشت و من با فکر اینکه بروم حوزه یا نه چند روز را گذراندم ، با خودم می گفتم حوزه دیگر چیست باید برم دانشگاه ،کمی مردد شده بودم که به حوزه بروم یا درس خواندن برای کنکور را ادامه دهم  بالاخره تصمیم گرفتم همینطور که برای کنکور درس می خوانم  دفترچه حوزه را نیز بگیرم ، سنگ مفت گنجشک مفت ، شاید قبول شدم ، و شاید توانستم با درس خواندن در حوزه برای سؤالهایم پاسخی پیدا کنم .در آزمون شرکت کردم و قبول شدم ، اما متاسفانه دوستم که باعث شد دفترچه بگیرم قبول نشد …

 

عبدی متین 

   یکشنبه 3 دی 1396نظر دهید »

تدابیر بادبادکی

 

باد و بادبادک

 

دعا کنید باد بیاید…

اوووه یک جمله و این همه انتقاد؟!! اصلا شد بنشینید و با خودتان فکر کنید چه نبوغی پشت این جمله است؟

امان از شما که فقط می خواهید طرف مقابل را بکوبید. فقط ببینید آقای مسئول محیط زیست تا کجاها را که ندیده اند!

اگر به فرض محال خدای نکرده بی درایتی کرده می فرمودند: بروید دعا کنید باران بیاید خوب بود؟!!!

نمی گویید اگر جناب مستجاب الدعوة اتان دست به دعا بالا برند ، با نزول باران بعد از دو روز پاکی وضع هوا دوباره همین است با این تفاوت که سرب هوای شسته شده وارد آب های پشت سد می شود؟

لا اقل بگذارید آبی نسبتا سالم داشته باشیم به همان کلر و مواد ضد عفونی کننده اش راضی باشید. برای تهران و امثالهم ،همان باد خیلی هم علاج خوبی است باران هم باشد علاج ریز گردهای جنوبی .

 

اصلا از این پس مردم جنوب دعا کنند باران بیاید ،مردم شمال کشور دعا کنند باد بیاید،آقایان مسئول هم مگر نمی دانند فشار فکری زیاد و در انداختن ایییین همه تدبیر ریزش مو می آورد قدری به خود رحم کرده قرص سبوسی بالا بیاندازند.

 

 

نوشته شده به قلم م.رمضانی طلبه

   یکشنبه 3 دی 1396نظر دهید »

امام مهدی عجل الله در قرآن کریم 

 

انديشه پيروزي نهايي نيروي حق و عدالت بر باطل و ستم و برپايي تمامي ارزشهاي انساني به دست انديشه اي مبارک حضرت «مهدي» است که همه گروههاي مسلمان آن را باور دارند زيرا ريشه در قرآن کريم دارد.

اما چرا نام «مهدي» در قرآن نيامده است؟

آيا اگر نام او مي آمد مردم باورشان نسبت به او عميق تر نمي شد؟

براي پاسخ به اين سؤال روشهاي قرآن مجيد را در معرفي انسانهاي خوب و وارسته بيان مي کنيم. قرآن براي شناساندن اين افراد از سه راه استفاده کرده است:

راه اول: نخستين راه شناساندن، آوردن اسم شخصيت مورد نظر است. مانند: «و ما محمد االرسول» 1 يا «وا ذکر في الکتاب مريم»2

 

راه دوم: شيوه دوم بيان تعداد افراد خاص است. قرآن نقباي بني اسرائيل را با عدد ميشناساند. مانند: «و بعثنا منهم اثني عشر نقيبا»3 از ميان آنان دوازده سالار برگزيديم.

 

راه سوم: معرفي با ويژگي و صفت،كه بهترين راه معرفي است. زيرا راه را بر سودجويان مي بندد. نام جعلي درست کردن آسان است ولي ويژگيهاي هر فرد مخصوص او است. همچنين قرآن از افرادي نام مي برد كه با آن كه پيامبر را كامال با نام مي شناختند ولي باز او را انكار ميكردند.

 

قرآن کريم اهل بيت را در آيه هاي تطهير، مباهله، ولايت 4 و… با اين روش معرفي کرده است.  امام مهدي نيز در کتاب خدا با اين روش شناسانده شده است. و اينک چند آيه را بررسي ميكنيم:

آيات مهدويت:

آيه اول: آيا ميتوان زنده بودن امام مهدي را از قرآن استفاده کرد؟

برخي آيه هاي قرآن کريم وجود امام و حجت را بر روي زمين ميرسانند يکي از اين آيات، آيه چهارم سوره قدر است:« تنزل الملایکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر » شب قدر فرشتگان و روح با اجازه پروردگارشان براي هر امري فرود مي آيند. بيان مطلب؛ فعل«تنزل»مضارع است و استمرار و تداوم را ميرساند پس هر سال شب قدر دارد، در شب قدر فرشتگان و روح نازل ميشوند.

 

از طرفي هر انساني توانايي پذيرش فرشتگان به ويژه روح که برتر از فرشتگان است، را ندارد و بايد انساني در مرتبه پيامبر گرامي اسلام باشد تا اين قابليت را دارا باشد. سؤال: هم اکنون در شب قدر فرشتگان و روح بر چه کسي نازل ميشوند؟ اميرمؤمنان علي فرمود: شب قدر در هر سال است و امر سال در آن شب نازل ميشود، براي اين امر والياني پس از رسول خدا وجود دارد. ابن عباس پرسيد: اينان چه کساني هستند؟ فرمود: من و يازده نفر از نسل و فرزندان من.5

 

آيه دوم: اگر بخواهيم ويژگيهاي عصر ظهور مهدي امت را به بهترين شکل بيان کنيم، آيهاي بهتر از آيه 55 سوره نور نمييابيم. در اين آيه خداوند به مؤمنان صالح وعده ميدهد و وعده او حق و صددرصدي است.6 اما اين وعده چيست؟ بهتر است آيه را بخوانيم و وعده هاي الهي را در آن ببينيم. «وعد الله الذين آمنوا منکم و عملوا الصالحات ليستخلفنهم في االرض کما استخلف الذين من قبلهم و ليمکنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم امنا يعبدوني ال يشرکون بي شيئا» ترجمه: خداوند به مؤمنان درستكار شما وعده داده است آنان را در زمين جانشين ميکند همچنان که گروهي از پيشينيان را جانشين کرده و ديني که برايشان ميپسندند، بگستراند و بعد از بيمناکي شان به آنان امنيت ميبخشد که در آن زمان من را ميپرستند و چيزي را شريکم قرار نميدهند.

 

وعدههايي که خداوند به مؤمنان صالح ميدهد به شرح ذيل است: 1 .تمامي زمين را در اختيارشان ميگذارد همانند حکومتهاي صالحان گذشته چون نوح و داود و سليمان.

 

2 .دين آنان را در تمامي زمين برتري و گسترش ميدهد؛ ديني که خداوند براي انسانها پسنديده همراه با واليت اهل بيت که است، يعني اسلام جريان غدير و آيههاي مربوط به آن، بيانگر آن است.

 

3 .امنيت و آر امش را جايگزين ترس و وحشت مؤمنان درستکار قرار ميدهد. البته امنيت کامل، زماني حاصل ميشود که سراسر زمين در اختيار مؤمنان با تقوا باشد و دشمن قابل توجهي در مقابل آنان نباشد.

 

4 .نتيجه اين حکومت، از ميان رفتن جلوههاي شرک و نفاق و پرستش خداي يکتا است.و در پرتو آن، برکت از آسمان و زمين آشکار مي شود و همگان در رفاه و آسايش قرار ميگيرند. رسول خدا در ذيل اين آيه فرمود: وقتي قائم ما قيام کند زمين را پر از عدل و داد ميکند پس از آنکه لبريز از ظلم و ستم شده باشد و فرمود: خوشا به حال صبرپيشگان در پنهاني او و خوشا به حال ياري کنندگانش در قيام او»7

 

نكته مهم اين كه وعدة خدا حق و تخلف ناپذير است؛ ولي جهاني شدن آيين الهي تا كنون اتفاق نيفتاده است؛ به همين جهت مفسر بزرگ قرآن مرحوم طبرسي «ره» در تفسير اين آيه ميگويد: «چون گسترش دين در سراسر زمين و جهانگير شدن آيين، از گذشته تا كنون پديدار نشده است؛ پس به يقين اين امر در آينده اتفاق خواهد افتاد، زيرا كه جهاني شدن دين اسالم وعدهاي الهي است و وعدة خدا تخلف بردار نيست.»8

 

امام سجاد پس از تالوت آيه فوق فرمود:«به خدا سوگند: اينان شيعيان ما هستند. خداوند به دست مردي از ما، اين كار را در حق آنان خواهد كرد و آن مرد مهدي اين امت است و او همان كسي است كه پيامبر« دربارة او» فرموده است: اگر از عمر دنيا جز يك روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چنان طوالني كند تا مردي از خاندان من حاكم جهان گردد. نام او هم نام من است. او زمين را از عدل و داد پر خواهد كرد همانگونه كه از ظلم و ستم لبريز شده باشد.»9

 

چنين مطلبي دربارة اين آيه از امام باقر و امام صادق نيز روايت شده است . بررسي آيات ديگر را به مجال ديگر واگذار كرده و در پايان يادآور ميشويم، اهل سنت نيز رواياتي آوردهاند كه آياتي از قرآن را در مورد حضرت مهدي و حكومت جهاني ايشان مي ً داند. مثلا فخر رازي در ذيل آيه ي3 سوره ي بقره، از مصاديق «غيب»، مهدي آل محمد را ميداند كه بايستي به آن ايمان داشت.10 

 

برگرفته از:

1 .اصول کافي، محمد بن يعقوب کليني، دارالاضواء، لبنان، ج 1 ،1450ق.

2 .بحار الانوار، محمد باقر مجلسي، نشر اسلامي، تهران، ج 1 ،1384 ق.

3 .تفسير الميزان، سيد محمد حسين طباطبايي، اعلمي، لبنان، ج 2 ،1390ق.

4 .تفسير نمونه، مکارم شيرازي و ديگران، اسلاميه، تهران، ج 11 ،1369ش.

5 .قيام و انقالب مهدي، مرتضي مطهري، صدرا، تهران، ج 5 ،1398ق.

6 .امام مهدي در قرآن، مهدي يوسفيان، بنياد فرهنگي حضرت مهدي، تهران، ج 1 ،1384ش.

پي نوشت:

1 -سوره آل عمران، آيه144.

2 -سوره مریم، آيه 16.

3 -سوره مائده، آيه12.

4 -سوره احزاب، آيه 32؛ سوره آل عمران، آيه61؛ سوره مائده ، آيه55.

5 -اصول کافی، ج1 ،ص 532 ،حد11.

6 -در بیش از بیست آیه قرآن حق بودن وعدههای خداوند و تخلف ناپذیر بودنشان بیان شده است.

7 -بحارالانوار، ج 36 ،ص 304 باب 41 ،حد 144.

8 -مجمع البيان، ج7 ،ص152 .

9 -همان.

10 -تفسير فخر رازي.

   یکشنبه 3 دی 1396نظر دهید »

موذن بد صدا نباشیم!!!

 

رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای می‌فرمایند : داستانی از مولوی نقل می‌کنم که داستانی سمبولیک و رمزی است و من هر وقت یادم می‌آید، از این داستان به خودم می‌لرزم و به خدا پناه می‌برم.

 

مولوی نقل می‌کند و می‌گوید: در شهری که هم مسلمان‌ها و مسیحی‌ها در آن زندگی می‌کردند مؤذّن بدصدایی وارد محلّه‌ مسلمان ‌ها شد و چند وعده اذان گفت. او خیلی اذان را بد می‌گفت. یک روز مرد نصرانی از محلّه‌ای دیگر به محلّه‌ مسلمان‌ها آمد و گفت: این مؤذّن شما کجاست؟

 

گفتند: چکارش داری؟ گفت: می‌خواهم از او تشکّر کنم که یک مشکل بزرگ را حل کرد. راهنمایی‌اش کردند و او مؤذّن را پیدا کرد؛ بنا به تشکّر کردن از او نمود. مؤذّن گفت: چرا از من تشکّر می‌کنی؟

مسیحی گفت: تو حقّی بر گردن من داری که هیچ ‌کسی چنین حقّی به گردن من ندارد و جریان از این قرار است که : من دختر جوانی در خانه دارم . مدّتی بود این دختر جوان محبّت اسلام به دلش افتاده بود و تمایل به مسلمانی داشت. هرکار می کردیم به کلیسا بیاید نمی آمد و در مراسم ما شرکت نمی کرد و به عقاید ما بی اعتنایی می کرد. ما عاجز شده بودیم که چه بکنیم. خلاصه در کار این دختر درماندیم .

 

دوسه روز پیش که تو اذان گفتی صدای تو را این دختر شنید و گفت: این چیست؟ این صدای کریه از کجاست؟ گفتیم: اذان مسلمانهاست. از آن لحظه ما راحت شدیم و به کلی محبت اسلام از دل این دختر رفت و اکنون هم برگشته است و دارد زندگی عادی خودش را می کند و به کلیسا می آید و مراسم را انجام می دهد و ما این را مدیون تو هستیم، زیرا تو بودی که دختر ما را به ما برگرداندی.

 

بارها من به خودم و به دوستانم گفته ام : ما آن مؤذن بد صدا نباشیم که عشق به اسلام را در دلها فرو بنشانیم و به استفهام عظیم که در دنیا برای معرفت اسلام به وجود آمده است با منکر و زشتی پاسخ بدهیم. این وظیفه ماست. چه کسی در دنیا چنین مسئولیتی دارد؟! ۱

 

یک مؤذن داشت بس آواز بد

در میان کافرستان بانگ زد

 

چند گفتندش مگو بانگ نماز

که شود جنگ و عداوتها دراز

 

او ستیزه کرد و پس بی‌احتراز

گفت در کافرستان بانگ نماز

 

خلق خایف شد ز فتنهٔ عامه‌ای

خود بیامد کافری با جامه‌ای

 

شمع و حلوا با چنان جامهٔ لطیف

هدیه آورد و بیامد چون الیف

 

پرس پرسان کین مؤذن کو کجاست

که صلا و بانگ او راحت‌فزاست

 

هین چه راحت بود زان آواز زشت

گفت که آوازش فتاد اندر کنشت

 

دختری دارم لطیف و بس سنی

آرزو می‌بود او رامؤمنی

 

هیچ این سودا نمی‌رفت از سرش

پندها می‌داد چندین کافرش

 

در دل او مهر ایمان رسته بود

هم‌چو مجمر بود این غم من چو عود

 

در عذاب و درد و اشکنجه بدم

که بجنبد سلسلهٔ او دم به دم

 

هیچ چاره می‌ندانستم در آن

تا فرو خواند این مؤذن آن اذان

 

گفت دختر چیست این مکروه بانگ

که بگوشم آمد این دو چار دانگ

 

من همه عمر این چنین آواز زشت

هیچ نشنیدم درین دیر و کنشت

 

خوهرش گفتا که این بانگ اذان

هست اعلام و شعار مؤمنان

 

باورش نامد بپرسید از دگر

آن دگر هم گفت آری ای پدر

 

چون یقین گشتش رخ او زرد شد

از مسلمانی دل او سرد شد

 

باز رستم من ز تشویش و عذاب

دوش خوش خفتم در آن بی‌خوف خواب

 

راحتم این بود از آواز او

هدیه آوردم به شکر آن مرد کو

 

چون بدیدش گفت این هدیه پذیر

که مرا گشتی مجیر و دستگیر

 

آنچ کردی با من از احسان و بر

بندهٔ تو گشته‌ام من مستمر

 

گر به مال و ملک و ثروت فردمی

من دهانت را پر از زر کردمی۲

 

 

 

۱_داستان‌ها و خاطرات جالبی از آیت‌اللّه خامنه‌ای، صفحه ۱۱۳

۲_ مثنوی معنوی ، مولانا ، دفتر پنجم ، ص ۷۵۲

   شنبه 2 دی 1396نظر دهید »

حضرت عبدالعظیم حسنی

 

عبدالعظیم حسنی

 

 

گرچه شبیهِ وضعِ شهرِ خود وخیمیم

ما همچنان پابندِ آن عهدِ قدیمیم

 

تهران اگرچه مثلِ مشهد،مثلِ قم نیست

ما هم کنارِ سفره ی شاهِ کریمیم

 

شاهی که خود لقمه برای ما گرفته

ما نیز در کارِ غلامانش سهیمیم

 

عطرِ گلابش را گرفتیم…آنقَدَرکه

در پیچ و تابِ زلفِ او همچون نسیمیم

 

گفتند او باب الحوائج بوده و هست

ما همچنان محتاجِ جنّاتُ النَعیمیم

 

ضامن شده امشب براتِ کربلا را

از چه دگر در غصّه…در امّید و بیمیم؟!

 

ما را ازین پس کربلا رفته بدانید!

ما زائرانِ حضرتِ عبدُالعظیمیم

 

عارفه دهقان 

 

♦♦♦

 

 به دیوار و در این بیت توحید

فروغ عترت و قرآن توان دید

 

بود این بارگاه روح پرور

حریم یک تن از آل پیمبر

 

در این جا قبر مولایی کریم است

مزار حضرت عبدالعظیم است

 

به اولاد حسن، او فخر و زین است

که زوارش “کمن زار الحسین” است

 

چو این جا شد چراغ عشق روشن

به دل ها این حرم شد پرتو افکن

 

بود این درگه از ابواب رحمت

در باغی ست از گل زار جنت

 

که اشک عاشقان، شد جویبارش

نمی گردد خزان، هرگز بهارش

 

تو ای زائر به تعظیم شعائر

ببوس این درگه پر نور و طاهر

 

بیا این جا به اشک خود وضو کن

بیا جان خود این جا شستشو کن

 

بپا خیز و بخوان اذن دخولش

اجازت از خداگیر و رسولش

 

به اذن حیدر و زهرای اطهر

به اذن یازده معصوم دیگر

 

قدم چون می نهی داخل از ایندر

بگو بسم الله و الله اکبر

 

زند چون حلقه بر این در گدایی

به گوش جان او آید ندایی

 

که ای سائل دعایت مستجاب است

محب آل عصمت کامیاب است

 

بخواه از رحمت حق آن چه خواهی

که بی حد است الطاف الهی

 

“حسان” این جا مطاف مومنین است

درِ گل زار جنت در زمین است

 

مرحوم استاد حبیب الله چایچیان

 

 


موضوعات: مناسبتها, اشعار
   شنبه 2 دی 1396نظر دهید »

دعای دفع بلا

 

دعای دفع بلا

پیامبر خدا صلی الله به امام علی علیه السلام فرمودند : « یا علی ، هرگاه در ورطه ای یا بلایی افتادی بگو « بسم الله الرحمن الرحیم و لا حولَ وَ لا قوه الا بالله العلی العظیم : به درستی که خداوند عزوجل ، انواع بلا را از تو آنچه بخواهد ، برطرف می کند » ۱

 

حضرت آیت الله العظمی بهجت ( ره) می‌فرمودند « خواندن سوره مومنون و زیاد صدقه دادن برای رفع و قطع بلاها نافع است » ۲

 

 

۱_ دیده شده در کتاب ذکرهای شگفت معصومین ، سید اسلام حسینی ،ص ۱۲۹ به نقل از مفاتیح الجنان .

۲_ همان ، ص ۱۲۹ ، به نقل از کتاب در محضر ، ص ۴۶.

 

 

   پنجشنبه 30 آذر 1396نظر دهید »

ياران امام مهدي چه كساني هستند و چه ويژگيهايي دارند؟آيا ما ميتوانيم در زمرة آنان قرار بگيريم؟

 

ویژگی یاران امام زمان عج

 

اهميت دانستن ويژگيهاي ياران امام مهدي به اين جهت است كه:

يكم. آگاهي از اين ويژگيها، معياري است كه به كمك آن، ما ميتوانيم خود را محك زده و بدانيم كه آيا ما نيز در زمرة ياران آن حضرت قرار داريم يا خير.

دوم. يكي از مهم ترين شرايط ظهور امام مهدي فراهم شدن ياران كارآمد است؛ با فهم اين ويژگيها و تالش در مسير كسب آنها، ميتوانيم يكي از شرايط ظهور را ايجاد كرده و در نتيجه به روز پرشكوه ظهور نزديكتر شويم.

 

بعضي از ويژگيها عبارت است از:

1 .معرفت خداي متعال

اساسي ترين ويژگي ياران امام مهدي ،معرفت عميق نسبت به خداوند متعال است. اين معرفت آن چنان استوار است كه نه شبهات در آن خللي ايجاد ميكند و نه ترديدها و شكها در حريمش راه مييابد. امام علي ميفرمايد: «رجال مؤمنون عرفوا اهلل حق معرفته و هم انصارالمهدي في آخرالزمان» ياران مهدي در آخرالزمان كسانياند كه به خداوند آن چنان كه شايسته است، معرفت دارند.۱

 

2 .ايمان و عمل صالح ثمرة معرفت به خداوند، ايمان به او و عمل صالح است. بنابر اين ياران امام مهدي زندگي مؤمنانه اي دارند و اخلاق و رفتارشان، شايسته و انساني است. براي اهميت اين دو ويژگي همين بس كه خداوند، وقتي ميخواهد كساني را كه در آخرالزمان حكومت عدل جهاني برپا ميدارند معرفي كند، ايمان و عمل صالح آنان را مطرح ميفرمايد: «وعدالله الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ليستخلفن هم في االرض «خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده اند وعده ميدهد كه قطعًا آنان را حكمران روي زمين خواهد كرد…۲

 

3 .عبادت «ذكر» معرفت و ايمان ريشه دوانده در دل ياران امام مهدي ،آنها را به خضوع در برابر حق تعالي و تالش در مسير بندگي سوق ميدهد. امام صادق عبادت و راز و نياز ياران امام مهدي را اين گونه ترسيم فرموده است: «لهم في الليل اصوات كاصوات الثواكل حزنا من خشية الله »۳ ياران مهدي در دل شب از خشيت خداوند ناله هايي دارند، مانند ناله هاي مادران پسر مرده. پيامبر اكرم ميفرمايد: «آنان در طريق عبوديت اهل جديت و تلاشند.۴

 

4 .معرفتامام ويژگي ديگر ياران امام مهدي ،بينش عميق آنان نسبت به آن حضرت است. امام سجاد در اين خصوص فرموده: «… القائلين بامامته»۵ « آنان به امامت مهدي اعتقاد (راسخ ) دارند«. اين معرفت ژرف دو ثمره اساسي دارد: عشق ورزي به ساحت مقدس امام مهدي و اطاعت بي چون و چرا از او (محبت و اطاعت)

 

5 .محبت ، دلهاي ياران امام مهدي سرشار از محبت به آن حضرت است، به گونهاي كه در آوردگاه رزم، او را مانند نگيني در بر ميگيرند و جان خود را سپر باليش ميكنند. امام صادق ميفرمايد: « ّ يحفون به و يقونه بانفسهم في العرب ۶[« ياران مهدي] در ميدان رزم گردش ميچرخند و با جان خود از او محافظت ميكنند.

 

6 .اطاعت ، مقدم داشتن خواست حضرت بر خواست خود، از ديگر شاخصه هاي ياوران امام مهدي است. امام صادق در اين خصوص فرمودند: «هم اطوع له من االمة لسيدها ۷ اطاعت آنان از مهدي از فرمانبرداري كنيز در برابر مواليش بيشتر است. ياران امام در برابر قرائت آن حضرت، از خود قرائتي ندارند و هيچ گاه به بهانة نوانديشي و روشن بيني، از امام خود سبقت نميگيرند.

 

7 .شهادت طلبي،  از امام صادق روايت شده است: »… و يتمنون ان يقتلوا في سبيل الله۸ « ياران مهدي آرزو ميكنند كه در راه خدا به شهادت برسند.

 

8 .وسعت نگاه ، قيام امام مهدي از نظر جغرافيايي، گستردهترين جنبشها است؛ چرا كه حكومت عدل آن حضرت جهاني بوده و همة زمين را در بر خواهد گرفت. براي پي ريزي حكومتي با اين وسعت و عظمت، ياران آن حضرت بايد ويژگيهاي مناسب با اين كار بزرگ داشته باشند.اگر امام مهدي ميخواهد جهاني را به معنويت و رشد برساند، ياران حضرت نيز ايدههايي بزرگ، نگاهي جهاني و طرح و برنامه هايي فراگير خواهند داشت.

 

9 .جهاد و مقاومت،  در مسير گسترش فضيلت و عدالت در پهنة گيتي، هدايت گريزان و عدالت ستيزان فراواني وجود دارند كه سد راه امام شده و در برابرش صف خواهند كشيد. بنابراين ياران و همراهان آن حضرت، اهل جهاد و مقاومت در راه خدا هستند.امام علي در تفسير آية «يجاهدون في سبيل الله » ۹ و فرمود : هم اصحاب القائم ۱۰ ؛ فرمود: « آنان ياران امام قائماند.

 

10 .شجاعت ، اگر جهاد و مبارزه، جهاني و فراگير است، پس ياران امام مهدي شجاعت و جسارتي در خور و عزمهايي پوالدين دارند. امام سجاد ميفرمايد: « دلهاي ياران مهدي چون پارههاي آهن شده است .۱۱

 

11 .ايثار،  اين حركت گسترده، براي هدايت و سازندگي است. بنابراين ياران حضرت مهدي سختيها را به جان خريده و از خوشيها و لذتها چشم ميپوشند و با دستهاي مهربانشان، خوبيها و خوشيها را به ديگران هديه ميدهند؛ تا از اين رهگذر، قلبها را نرم كنند و رهيدگان را به دامان پر از مهر و محبت دين برگردانند.

 

12 .بردباري، ّ آنان در راه تحقق آرمانهاي جهاني امام مهدی ،مشكالت و مصايب فراواني را به جان ميخرند؛ ولي از سر اخالص و تواضع، عمل خود را هيچ پنداشته و به جهت هجوم سختيها و تحمل مشقتها، بر خداوند منّت نميگذارند: قوم… لم يمنوا علي الله بالصبر«؛12«ياران مهدي كسانياند كه به جهت بردباريشان بر خداوند منّت نميگذارند».

 

13 .يكدلي، از آنجايي كه هواها و خودخواهيها از ياران امام مهدي رخت بر بسته و به جاي آن، خداخواهي و خداپرستي نشسته است، آنان يك رنگ و يك دلاند: «قلوبهم مجتمعة«.13« ياران مهدي دلهايي متحد دارند».

 

14 .استواري، توجه به وجود تأييدات الهي در حركت بزرگ ولي عصر ،تأثير شگرفي بر روان ياران آن حضرت بر جاي خواهد گذاشت و مالمتها و سرزنشهاي كوته بينان و عافيتطلبان در عزمشان خللي نخواهد افكند: امام علي در تفسير آيه «يا ايها الذين آمنوا من يرتد منكم عن دينه فسوف يأتي اهلل بقوم يحبهم و يحبونه… و اليخافون لومة الئم…»14 فرمود: «هم اصحاب القائم»؛15« آنان ياران امام قائم هستند»

 

15 .ستم ستيزي، از جمله آرمانهاي حضرت، ظلم ستيزي است و كساني خواهند توانست همراه او براي قطع ريشههاي ستم و بي عدالتي گام بردارند و در اين مسير استوار بمانند كه خود نيز از ظلم، گريزان باشند و خويشتن را از جور و ستم پيراسته سازند. در دعاي ندبه آمده است: « ّ اين المعد لقطع دابر الظلمه» «كجا است مهيا شده براي ريشه كن نمودن نسل ستمگران»

 

16 .احياي سنن ،از ديگر رسالتهاي حضرت مهدي ،احياي فريضه ها و سنتهاي الهي است؛ ياران او نيز نسبت به اين امر، بايد اهتمام كامل داشته باشند:« ّ اين المدخر التجديد الفرائض و السنن»؛ «كجاست، آن ذخيرهاي كه فريضهها و سنتها را احيا ميكند؟»

 

17 .احياي قرآن، آن حضرت قرآن را از غربت به در ميآورد و ُ گردهاي نشسته بر رخش را ميزدايد. ياران او نيز نه تنها اهل قرائت قرآناند؛ بلكه آن را در اعماق جانشان جريان بخشيده و با آن زندگي ميكنند: امام علي ميفرمايد: «يجلي بالتنزيل بصائرهم و يرمي بالتفسير في مسامعهم«؛16« با قرآن ديدگانشان نوراني ميشود و تفسير آن در گوش جانشان جا ميگيرد.

 

18 .عصيان ستيزي ،ياران حضرت حقيقتًا از آلودگيهاي مختلف پاك هستند. آنها با قول و عمل خويش، با بديها مبارزه ميكنند. امر به معروف و نهي از منكر، يكي از ويژگيهاست كه قرآن براي مؤمنان واقعي بر شمرده است. «اين مبيد أهل الفسوق و الطغيان و العصيان؛ كجاست آن بنيان كن اصحاب فسق و عصيان و طغيان؟»

 

19 .عزتمندي آن حضرت ميآيد تا عزت واقعي مؤمنان را در ظاهر، نمايان سازد و بي مايگي و بي پايگي برتري ظاهري جبهة طاغوت را برمال كند. كساني خواهند توانست با او در پيمودن اين مسير همراه و هم گام باشند كه به عزت واقعي پارسايان، با تمام وجود اعتقاد داشته باشند و باطل را ذليل و زبون بدانند: « ّ أين معز ّ االولياء و مذل األعداء؛ كجاست عزت بخش دوستان و خواركنندة دشمنان؟»

 

بشارتها

1 .جوانان از فطرتهايي پاك و بي آاليش برخوردار ّقات و وابستگيها، در اعماق جانشان بوده و تعل ريشه ندوانده است؛ از اين رو بيشترين ياران آن حضرت را تشكيل خواهند داد. البته جوان بودن ياران امام، لطمهاي به جايگاه پيران با ايمان نزده و بر عدم همراهي ايشان گواهي نميدهد.

2 .بر اساس برخي روايات، بانوان نيز در ميان اصحاب ويژة آن حضرت، حضور چشم گيري دارند و اين، نويد شوق انگيز و شعف آوري براي تمامي بانوان مهدي ياور است تا كمر همت بسته و براي پيوستن بر اين جمع پربركت تمام توان خود را به كار گيرند: «قال باقر :يجيء - واهلل- ثالث ً مأة و بضعة عشر رجال ً فيهم خمسون أمرأة يجتمعون بمكة؛ علي غير ميعاد»17« به خدا سوگند سيصد و چند نفر كه پنجاه تن از بانوان نيز در ميانشان حضور دارند، بدون هيچ قرار قبلي، در مكه گرد هم جمع خواهند شد» پس ياوران مهدي به حق از صفاتي عالي و كماالتي واال برخوردارند و پيوستن به اين مجموعة با فضيلت، براي همگان امكان پذير است؛ زيرا دليل معتبري در دست نداريم كه ياران امام مهدي افرادي معين- با نام و مشخصات خاص- هستند.

نابراين هر كس ميتوان با طرح اين احتمال كه شايد من يكي از ياران ويژة حضرت مهدي باشم، انگيزههاي دروني خود را تقويت كند و با تالش فراوان، به جرگه ياران ويژه حضرت نائل آيد. از طرفي اگر همت پيوستن به جمع ياران ويژة حضرت را نداشته باشيم؛ ميتوانيم جزو خيل عظيم همراهان حضرت و لشگر همگاني آن عزيز قرار گيريم. آري بايد بكوشيم تا جايي كه ممكن است در اين مسير گام برداريم و البته نبايد نااميد بود چرا كه هركس به مقدار توان و تالش خويش درجاتي از ياران امام را خواهد داشت.18

 

1 -منتخب االثر، ص611؛ بحاراالنوار، ج57 ، ص229 .

2 -نور، 55 .

3 -يوم الخالص، ص224 .

4 -بحاراالنوار، ج36 ،ص207 .

5 -منتخب االثر، ص244؛ بحاراالنوار، ج36 ، ص386 .

6 -بحاراالنوار، ج52 ،ص308 .

7 -بحاراالنوار، ج52 ،ص308 .

8 -همان.

9 -مائده، 54 .

10 -منتخب االثر، ص475.

11 -بحاراالنوار؛ ج52 ،ص316 .

12 -امام علي (ع) شرح نهج البالغه، ابي الحديد؛ ج9 ،ص129 .

13 -امام علي (ع) يوم االخالص، ص226 .

14 -مائده، 54 .

15 -منتخب االثر، ص475 .

16 -بحاراالنوار، ج29 ،ص615 .

17 -بحاراالنوار، ج52 ،ص223 .

18 -براي اطالع بيشتر از صفات ياران حضرت مهدي (عج)، ر.ك: »نصرت اهلل آيتي، مقاله مهدي ياوران، فصلنامه انتظار، سال دوم، شمارة3 ،بهار 1381

   چهارشنبه 29 آذر 13961 نظر »

اولین نشست شبهات ولایت فقیه 

 

نشست علمی _ پژوهشی

حجت الاسلام و المسلمین رضا شجاعی مهر عضو هیئت علمی پژوهشکده مهدویت در اولین نشست شبهات ولایت فقیه که  به مناسبت هفته پژوهش در مدرسه علمیه کوثر ورامین برگزار شد با اشاره به اهمیت تفقه در دین گفت : سه نوع تفقه در دین وجود دارد که قسم اول اصول دین است که به آن  فقه اکبر می گویند مثل امام شناسی ، مهدی شناسی و … قسم دوم فقه تربیت و اخلاق است که به آن فقه اوسط می گویند و قسم سوم فقه اصغر است .

 

 رضا شجاعی مهر مراحل رسیدن انسانها به کمال را ۵ گام برشمرد و اظهار داشت : مبداء شناسی ( خداشناسی و توحید ) اولین گام رسیدن به کمال است که شامل سه فصل اثبات صانع ، صفات صانع و افعال صانع می باشد .

 

  شجاعی مهر مقصد شناسی ( معاد )  را دومین گام رسیدن به کمال برشمرد و افزود : معاد دارای چهارقسم ؛ انتظار و مرگ ، عالم برزخ ، رستاخیز کبری ( حشر ، میزان و صراط و .. ) و معاد بهشت و جهنم است که هر کدام به تنهایی دریایی حرف در آن نهفته است .

 

حجت الاسلام شجاعی مهر راهنما شناسی ( پیغمبر شناسی و امام شناسی ) را سومین گام و راه شناسی ( دین ) را چهارمین گام برای رسیدن به کمال برشمرد و گفت : در چهارمین گام برای رسیدن به کمال باید دقت داشته باشیم که مراد از دین چه دینی است وی رهروشناسی را پنجمین گام برای رسیدن به کمال عنوان کرد و بیان داشت : در رهرو شناسی ، مساله انسان شناسی به طور کامل بیان می شود .

 

شجاعی مهر با اشاره به قبولی و یا رد پذیرش ولایت فقیه اظهار داشت : از آنجایی که مساله ولایت فقیه از ضروریات دین نیست ، اگر کسی ولایت فقیه را منکر شود منکر دین نشده است و نمی توان  گفت که از دین خارج شده است .اما در جامعه ای که ولایت فقیه حاکم باشد کسی نمی تواند با ولی فقیه مخالفت کند .

 

شجاعی مهر برهانی بودن مباحث تشیع را از افتخارات این مذهب برشمرد و افزود : این از افتخارات شیعه است که برای هر موضوعی دلیلی منطقی و برهانی دارد .

 

وی در پایان گفت : ولایت فقیه تجلی توحید است .

   جمعه 24 آذر 1396نظر دهید »

درمان آلزایمر 

یکی از بهترین راههای درمان آلزایمر 

 

 

آیت الله تبریزیان ۲:۵۷

دانلود کنید 

 

   یکشنبه 19 آذر 1396نظر دهید »

1 ... 84 85 86 ...87 ... 89 ...91 ...92 93 94 ... 257

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 4638
  • دیروز: 16217
  • 7 روز قبل: 51962
  • 1 ماه قبل: 58269
  • کل بازدیدها: 1632296
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 15
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1