ابراهیم ابن ادهم      نقل است که عیال داری بود ، نماز شام می رفت و هیچ چیز نداشت از طعام و گرسنه بود و دلتنگ که به اطفال و عیال چه گویم که دست تهی میروم ، در دردی عظیم می رفت ، ابراهیم را دید ساکن نشسته گفت : « یا ابراهیم مرا از تو غیرت می آید که تو… بیشتر »
   شنبه 26 فروردین 1396نظر دهید »
جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 3779
  • دیروز: 16217
  • 7 روز قبل: 51962
  • 1 ماه قبل: 58269
  • کل بازدیدها: 1632296
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 15
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 16
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 21
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1