(آيه ۲۱)- در اين آيه به دليل ديگرى كه ممكن است آنها به آن استدلال كنند اشاره كرده، مى گويد: «يا اين كه ما كتابى را پيش از اين كتاب به آنها داده ايم و آنها به آن تمسّك مى جويند»؟! (أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ). يعنى آنها براى اثبات اين ادعا بايد يا به دليل عقل متمسك شوند، يا به نقل، در حالى كه نه دليلى از عقل دارند، و نه دليلى از نقل، تمام دلائل عقلى دعوت به توحيد مى كند، و همه انبيا و كتب آسمانى نيز دعوت به توحيد كردند.
(آيه ۲۲)- در اين آيه به بهانه اصلى آنان اشاره كرده كه آن هم در واقع خرافهاى بيش نيست كه پايه خرافه ديگرى شده است، مى فرمايد: «بلكه آنها مى گويند: ما نياكان خود را بر مذهبى يافتيم و ما نيز به آثار آنها هدايت شده ايم» (بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ). در حقيقت آنها دليلى جز «تقليد كوركورانه» از پدران و نياكان خود نداشتند و عجب اين كه خود را با اين تقليد هدايت يافته مى پنداشتند، در حالى كه در مسائل اعتقادى و زير بنايى فكرى هيچ انسان فهميده و آزادهاى نمى تواند متكى بر تقليد باشد آن هم به صورت تقليد «جاهل از جاهل».
شرافت ماه شعبان
اين ماه براى سالك الى الله بسيار با ارزش است . يكى از شبهاى قدر در اين ماه مى باشد و كسى در آن متولد شده كه خداوند بواسطه او وعده پيروزى به تمامى دوستان ، پيامبران و برگزيدگانش - از زمانى كه پدر ما حضرت آدم (على نبينا و آله و عليه السلام ) در زمين ساكن شده - داده است وعده داده ، بوسيله او،« بعد از پر شدن زمين از ظلم و جور، آن را پر از قسط و عدل نمايد » كه در جاى خود بطور مفصل به آن خواهيم پرداخت .
و از مقام آن همين بس كه ماه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بوده و حضرتش (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمودند:« شعبان شهرى ؛ رحم الله من اعاننى على شهرى ؛ شعبان ماه من است ، خداوند كسى را كه مرا در ماهم يارى كند، بيامرزد.» كسى كه از اين دعوت بزرگ آگاه شود، بايد بكوشد كه از دعوت شدگان اين دعوت گردد. اين جانشين و برادر او اميرالمؤ منين است كه مى فرمايد:« ما فاتنى صوم شعبان مذ سمعت منادى رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) ينادى فى شعبان ؛ فلن يفوتنى ايام حياتى ان شاء الله ؛ از زمانى كه نداى منادى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را كه براى روزه اين ماه ندا مى كرد شنيدم ، هيچگاه روزه اين ماه را از دست نداده و در تمام عمرم آن را از دست نخواهم داد؛ اگر خدا بخواهد.» اين درباره روزه اين ماه بود؛ و مى توان كمك به آن حضرت (صلى الله عليه و آله و سلم ) را از جهات ديگر مانند نماز، صدقه ، مناجات و تمام كارهاى خير با روزه اين ماه مقايسه نمود.
اعمال مهم در این ماه
(۱۶)- در اين آيه براى محكوم كردن اين تفكر خرافى از ذهنيات و مسلمات خود آنها استفاده مى كند، چرا كه آنها جنس مرد را بر زن ترجيح مى دادند، و اصولا دختر را ننگ خود مى شمردند، مى فرمايد: «آيا از ميان مخلوقاتش دختران را براى خود انتخاب كرده و پسران را براى شما برگزيده است» (أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَناتٍ وَ أَصْفاكُمْ بِالْبَنِينَ). به پندار شما مقام دختر پايينتر است، چگونه خود را بر خدا ترجيح مى دهيد؟ سهم او را دختر، و سهم خود را پسر مى پنداريد؟!
(آيه ۱۷)- باز همين مطلب را به بيان ديگرى تعقيب كرده، مى گويد: «در حالى كه هرگاه يكى از آنها را به همان چيزى كه براى خداوند رحمان شبيه قرار داده [به تولد دختر] بشارت دهند صورتش (از فرط ناراحتى) سياه مى شود، و خشمگين مى گردد»! (وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِما ضَرَبَ لِلرَّحْمنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ). اين تعبير به خوبى حاكى از تفكر خرافى مشركان ابله در عصر جاهليت در مورد تولد فرزند دختر است كه چگونه از شنيدن خبر ولادت دختر ناراحت مى شدند در عين حال فرشتگان را دختران خدا مى دانستند!
(آيه ۱۳)- اين آيه هدف نهايى آفرينش اين مراكب را چنين بازگو مى كند: «تا بر پشت آنها به خوبى قرار گيريد سپس هنگامى كه بر آنها سوار شديد، نعمت پروردگارتان را متذكّر شويد و بگوييد: پاك و منزه است كسى كه اين را مسخّر ما ساخت، و گر نه ما توانايى تسخير آن را نداشتيم» (لِتَسْتَوُوا عَلى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ).
(آيه ۱۴)- در اين آيه گفتار مؤمنان راستين را به هنگام سوار شدن بر مركب اين گونه تكميل مى كند: «و ما به سوى پروردگارمان باز مى گرديم» (وَ إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ). اين جمله اشارهاى به مسأله معاد است چرا كه هميشه توجه به آفريدگار و مبدأ، انسان را متوجه معاد نيز مى سازد. و نيز اشارهاى است به اين معنى كه مبادا هنگام سوار شدن و تسلّط بر اين مركبهاى راهوار مغرور شويد، و در زرق و برق دنيا فرو رويد، بلكه به ياد انتقال بزرگتان از اين جهان به جهان ديگر باشيد.
(آيه ۱۵)- چگونه ملائكه را دختران خدا مى خوانيد؟ بعد از تحكيم پايه هاى توحيد از طريق بر شمردن نشانه هاى خداوند در نظام هستى و نعمتها و مواهب او، در اينجا به نقطه مقابل آن يعنى مبارزه با شرك و پرستش غير خدا پرداخته نخست به سراغ يكى از شاخه هاى آن يعنى پرستش فرشتگان مى رود و مى فرمايد: «آنها براى خداوند از ميان بندگانش جزئى قرار دادند» (وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبادِهِ جُزْءاً). تعبير به «جزء» هم بيانگر اين است كه آنها فرشتگان را فرزندان خدا مى شمردند زيرا هميشه فرزند جزئى از وجود پدر و مادر است كه به صورت نطفه از آنها جدا مى شود. و نيز بيان كننده پذيرش عبوديت آنهاست چرا كه فرشتگان را جزئى از معبودان در مقابل خداوند تصور مى كردند. سپس مى افزايد: «انسان كفران كننده آشكارى است» (إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ). به جاى اين كه سر بر آستان خالق و ولى نعمت خود بسايد راه كفران پيش گرفته به سراغ مخلوقاتش مى رود.
دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۴ ، ص ۳۵۰ ( سوره مبارکه زخرف)
(آيه۱۱)- سومين موهبت را كه مسأله نزول آب باران و احياى زمينهاى مرده است در اين آيه به اين صورت مطرح مى كند «همان كسى كه از آسمان آبى فرستاد بمقدار معيّن» (وَ الَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ). «و به وسيله آن سرزمين مردهاى را حيات بخشيديم» (فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً). «و همين گونه (كه زمينهاى مرده با نزول باران زنده مى شوند شما نيز بعد از مرگ زنده، و از قبرها) خارج خواهيد شد» (كَذلِكَ تُخْرَجُونَ).
(آيه ۱۲)- در چهارمين مرحله بعد از ذكر نزول باران و حيات گياهان به آفرينش انواع حيوانات اشاره كرده، مى گويد: «همان كسى كه همه زوجها را آفريد» (وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها). تعبير به «ازواج» (زوجها) كنايه از انواع حيوانات است، به قرينه گياهان كه در آيات قبل آمد. و مى دانيم قانون زوجيت، قانون حيات در همه جانداران مى باشد و افراد نادر و استثنايى مانع از كليت قانون نيست. در پنجمين مرحله كه آخرين نعمت را در اين سلسله بيان مى كند سخن از مركبهايى است كه خداوند براى پيمودن راههاى دريايى و خشكى در اختيار بشر گذارده، مى فرمايد: «و براى شما از كشتيها و چهار پايان مركبهايى قرار داد كه بر آن سوار مى شويد» (وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ). اين يكى از مواهب و اكرامهاى خداوند نسبت به نوع بشر است كه در انواع ديگر از موجودات زنده ديده نمى شود.
دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه ،آیتالله مکارم شیرازی ،ج ۴ ص ۳۵۰( سوره مبارکه زخرف)
عیادت رهبر انقلاب از حجتالاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی و همسر شهید بابایی
حضرت آیتالله خامنهای صبح امروز (سهشنبه) با حضور در یکی از بیمارستانهای تهران از حجتالاسلاموالمسلمین محمدی گلپایگانی، و همچنین همسر شهید بابایی عیادت کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدارها در جریان مداوای ایشان قرار گرفتند و سلامتی آنها را از خداوند متعال مسئلت کردند.
دیده شده در سایت http://farsi.khamenei.ir
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در دیدار هزاران نفر از معلمان و نومعلمان سراسر کشور ضمن تجلیل از تلاشها و زحمات جامعهی معلمی، «تربیت نسل آیندهای با هویت مستقل، عزتمند، دینی و دارای شاخصهای ممتاز و جریانساز» را وظیفهی اصلی و بسیار خطیر آموزش و پرورش و معلمان دانستند و تأکید کردند: اگر جامعهای با چنین ویژگیهایی شکل بگیرد، قطعاً اقتصاد مقاومتی و بدون نفت، برخورداری از فرهنگ مستقل، اصلاح الگوی مصرف و روحیهی ایستادگی و مقاومت در برابر زیادهخواهیها معنا پیدا خواهد کرد.
رهبر انقلاب، کار معلمی را کاری دشوار توصیف کردند و گفتند: کار مخلصانه و برای خدا، ماندگار و موجب نجات است و زمینهی کار مخلصانه در شغل معلمی، کاملاً وجود دارد.
( آیه ۲)سـپـس بـه ذكـر موهبت ديگرى از مواهب عظيم خود به پيامبر(ص)پرداخته ، مى افزايد: ((و(آيا) بار سنگين را ازتو برنداشتيم))!؟(ووضعنا عنك وزرك).
(آيه۳)ـ ((همان بارى كه سخت بر پشت تو سنگينى مى كرد)) (الذى انقض ظهرك).
اين كدام بار بود كه خداوند از پشت پيامبرش برداشت ؟. قـرائن آيـات بـه خوبى نشان مى دهد كه منظور همان مشكلات رسالت ونبوت ، و دعوت به سوى تـوحـيـد و يـكـتـاپـرسـتـى ، و بـرچـيـدن آثـار فساد از آن محيط بسيار آلوده بوده است ، نه تنها پـيـغمبراسلام (ص) كه همه پيغمبران در آغاز دعوت باچنين مشكلات عظيمى روبرو بودند، وتنها بـاامـدادهـاى الهى برآنها پيروز مى شدند،منتها شرائط محيط و زمان پيغمبراسلام (ص) از جهاتى سخت تر و سنگينتر بود.
سوره شرح .
این سوره مکی است و ۸ آیه دارد .
معروف است كه اين سوره بعد از سوره ((والضحى)) نازل شده و محتواى آن نيز همين مطلب را تاييد مى كند چرا كه در اين سوره باز قسمتى از مواهب الهى بر پيغمبراكرم (ص) شمرده شده است در واقـع سه نوع موهبت بزرگ در سوره والضحى آمده بود و سه موهبت بزرگ درسوره الم نشرح آمـده اسـت مـواهب گذشته بعضى مادى و بعضى معنوى بود امامواهب سه گانه اين سوره همه جنبه معنوى دارد.
عمدتا اين سوره بر سه محور دورمى زند. يـكى بيان همين نعمتهاى سه گانه و ديگر بشارت به پيامبر از نظر برطرف شدن مشكلات دعوت او در آينده و ديگر توجه به خداوند يگانه و تحريص وترغيب به عبادت و نيايش.و بـه همين دليل در روايات اهل بيت (ع) چنانكه قبلا هم اشاره كرده ايم اين دوبه منزله يك سوره شـمـرده شـده اسـت و لـذا در قرائت نماز براى اين كه يك سوره كامل خوانده شود هر دو را با هم مى خوانند.
تلاوت اين سوره در حديثى از پيغمبراكرم (ص) مى خوانيم كه فرمود:((هركس اين سوره را بخواند پاداش كسى را دارد كه محمد(ص) را غمگين ديده واندوه را از قلب او زدوده است))
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (یکشنبه) در دیدار آقای رمضان عبدالله دبیر کل جنبش جهاد اسلامی فلسطین و هیئت همراه، در تحلیلی جامع از شرایط کنونی منطقه، واقعیت تحولات جاری را، تلاش جبهه غرب به سرکردگی امریکا برای تسلط بر منطقه از طریق جنگ وسیع و گسترده با جبهه اسلام دانستند و تأکید کردند: جنگ گستردهای که امروز در منطقه در جریان است، ادامه جنگی است که از ۳۷ سال پیش، بر ضدّ جمهوری اسلامی ایران آغازشده است و در این رویارویی، مسئله فلسطین، مسئله اصلی و محوری است و جمهوری اسلامی ایران همانگونه که از ابتدا، حمایت از فلسطین را وظیفه خود میدانست، در آینده نیز به این وظیفه عمل خواهد کرد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه موضع جمهوری اسلامی ایران در قضیه فلسطین، موضعی مقطعی نبوده و نیست، گفتند: از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در دوران مبارزه، موضوع حمایت از فلسطین و لزوم مقابله با رژیم صهیونیستی در مواضع امام خمینی (ره) به کرّات بیان میشد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز حمایت از مردم فلسطین، جزء اولین کارهای ما بود، بنابراین دفاع از آرمان فلسطین، بهطور طبیعی در ذات جمهوری اسلامی ایران قرار دارد.