یا امیرالمؤمنین خدای تو در کجاست ؟
از حضرت صادق علیه السلام منقول است که : یکی از علما و دانشمندان یهود نزد امیرالمومنین آمد و عرض کرد : یا امیرالمؤمنین خدای تو در کجاست ؟
امیرالمؤمنین فرمود : وای بر تو کدام نقطه مکانی را می شود فرض کرد که پروردگار متعال در آن جا نباشد ، پس چگونه از محل او استسفار می کنی ؟
خداوند متعال در همه جا هست و او پیش از هر موجودی بودهاست و متصور نیست که چیزی قبل از او وجود داشته باشد و او بعد از هر چیزی خواهد بود و بودن موجودی بعد از او باطل و غلط است . و نهایت و انتهایی برای او نباشد و همهٔٔ نهایتها در مقابل وجود ابدی او منتهی و منقضی می شود .
و او منتهی و مرجع همه نهایتها و موجودات می باشد .
عالم یهودی گفت : یاامیرالمومنین آیا تو پیغمبری ؟
امیرالمومنین فرمود ؛ وای بر تو ، من بنده ضعیفی هستم از بندگان خدا و علاقمندان خاتم النبیین پیغمبر اسلام .
دیده شده در کتاب احتجاج طبرسی ، شیخ ابو منصور علی بن ابی طالب طبرسی ، علمای اوائل قرن ششم . ترجمه ، حسن مصطفوی ، ج ۲ ، ص۲۶۴.
آیا خدا دیده می شود ؟
روایت شده مردی به خدمت امیرالمومنین آمد و عرض کرد ؛ یا امیرالمؤمنین مرا خبر بده از پروردگار متعال جهان ، آیا هنگام عبادت او را مشاهده می کنی ؟
فرمود : البته من چنین آدمی نیستم که خدای ندیده را پرستش کنم .
عرض کرد : یا امیرالمؤمنین چگونه او را می بینی ؟
فرمود : وای بر تو ، به خیال تو خداوند جهان را می شود با چشم دید ؛ خدای متعال با چشم ظاهر و به وسیله رویت طبیعی و مادی دیده نمی شود ، بلکه چشم قلب و بصیرت باطن و نور عقل می تواند او را مشاهده نمایید و به وسیله نور معرفت و ایمان می توان او را درک کرد .
خدای متعال به دلالت آیات خود شناخته شده ، و وسیله آثار وعلائم روشن خود توصیف و تعریف می شود .
پروردگار جهان را نتوان به مردم مقایسه کرد و با حواس و قوای ظاهری اورا ادراک نمود .
پس آن مرد از نزد امیرالمومنین بیرون رفته و می گفت : الله یعلم حیث جعل رسالته : خدا بهتر می داند که رسالت و خلافت خود را در چه محلی قرار دهد .
دیده شده در کتاب احتجاج طبرسی ، شیخ ابو منصور علی بن ابی طالب طبرسی ، علمای اوائل قرن ششم . ترجمه ، حسن مصطفوی ، ج ۲ ، ص ۲۵۹ .
توصیه های امیرالمومنین علیه السلام به کمیل
کمیل ! علم و ادب را جز از ما نگیر تا از ما باشی ( بر در خانه گمراهانی که نام عالم بر خود نهاده و راه از چاه نمی شناسند مرو )
کمیل ! هیچ حرکتی نیست جز این که در آن به معرفت و شناسایی صلاح و فساد و خیر شرش نیازمندی .
کمیل ! به هنگام غذا نام خدایی را که با اسمش هیچ دردی زیان نرساند و نامش برای هر بدی و دردی درمان است به زبان آر .
کمیل ! غذای خود را با دیگران بخور و بخل نورز، تو به کسی روزی نمی دهی ( مهمان روزی خود می خورد ) و خداوند به تو پاداش فراوان دهد . بر سر سفره خوشخوی باش ، همنشینت را خشنود ساز .
کمیل ! آرام غذا بخور تارفیقت سیر شود و دیگران هم استفاده کنند .
کمیل ! معده را از طعام آکنده مکن ، تا هنوز اشتها باقی است دست بکش .
کمیل ! زیباترین زیور مومن تواضع است . جمال مومن عفت، شرفش فهم دین ، و عزتش در خود داری از قیل و قال است .
کمیل ! تنگدستی خود را اظهار مکن ، با عزت نفس و پرده پوشی برای خدا صبر کن .
کمیل ! باکی نیست که سِرّ خود را با برادرت در میان نهی ، اما برادرت کیست ؟ آن که در هنگام سختی تو را وا ننهد ، اگر دیه و خون بهایی به گردنت آمد کنار نکشد .
کمیل ! در هر حال حق بگو و با پرهیز کاران طرح دوستی افکن ، از فاسقان دوری گزین ، از منافقان کناره گیر .
کمیل ! به هنگام هر سختی بگو : لا حول و لا قوه الا بالله ، تا خدا آن را کفایت کند و به هنگام هر نعمت بگو : الحمدلله ، تا زیاد شود و چون روزیت دیر رسید استغفار کن .
دیده شده در تحف العقول ، ابن شعبه حران ، روایات امیر المؤمنین ، ص ۳۵۳و ۳۵۴ .
اعمال شبهای قدر بر دو نوع است: اعمالی که در هر سه شب انجام می شود و به اعمال مشترک معروف است و اعمالی که مخصوص هر یک از شبهای مبارک نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم است.
اعمال مشترک:
۱) غسل کردن که بهتر است مقارن غروب آفتاب غسل کرده و نماز عشا با غسل خوانده شود.
۲) خواندن ۲ رکعت نماز که در هر رکعت بعد از حمد، هفت مرتبه سورهی توحید را خوانده و بعد از نماز هفتاد مرتبه گفته شود: اَستَغفُرِاللهَ وَ اَتوبُ اِلَیهِ.
۳) قرآن مجید را باز کرده و در مقابل خود گذاشته و دعای زیر را بخوانید و بعد از آن حاجت خود را از خدا بخواهید.
۴) مصحف شریف (قرآن کریم) را بر سر گرفته و مناجات زیر را بخوانید و بعد از آن حاجت خود را از خدا بخواهید:
وصایای پیامبر به علی علیه السلام .
یا علی ! چون در آینه نگری سه بار تکبیر گوی و این دعا را بخوان : « اللهم کما حسنتَ خلقی فحسِن خلقی : خداوندا چنان که صورت مرا زیبا آفریده ای ، سیرت و اخلاق مرا هم زیبا فرما »
یا علی ! هرگاه تو را کار هولناکی پیش آید بگو : « اللهم بحق محمد و آل محمد الا فرجت عنی : خداوندا به حق محمد و آل محمد فرجی برای من برسان »
یا علی ! غذا را با نمک شروع و با نمک ختم کن که درمان هفتاد درد است که از همه کمتر دیوانگی و خوره و پیسی است .
یا علی ! انگشتر را به انگشت وسط سبابه نکن که قوم لوط چنین می کردند و انگشت کوچک را بدون انگشتر مگذار .
یا علی ! بدن را با روغن زیتون بیالای که هر کس چنین کند چهل شب شیطان به او نزدیک نشود .
یا علی ! چون فرزندی نصیبت شود در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگو تا هرگز شیطان به او آسیبی نرساند .
دیده شده در تحت العقول ، ابن شعبه حرانی ، روایاتی از پیامبر ، ص ۳۷ .
این خطبه را پس از قرار داد صلح ایراد فرمود :
پس از حمد و ثنای خدا و درود بر پیغمبر فرمود هر که مرا شناسد که می شناسد و هر که نشناسد من پسر پیغمبر .
من پسر بشیر ونذیرم .
من پسر برگزیده به مقام رسالتم ، پسر آن کسی هستم که ملائکه بر او درود فرستادند .
من پسر آن کسی هستم که این امت را شرف بخشید و جبرئیل به سفارش از جانب خدا بر او نازل شد .
من پسر آن کسی هستم که مبعوث شد تا برای جهانیان رحمت باش. .
من پسر آن کسی هستم که دعایش به درگاه خدا مستجاب بود .
من پسر آن کسی هستم که به مقام قرب خدا تا حد « قاب قوسین او ادنی : مقدار دو جهان یا کمتر » رسید .
من پسر شافع فرمانروایم .
من پسر مکه ومنایم .
من پسر آن کسی هستم که قریش ناچار در برابرش تسلیم شد
من پسر آن کسی هستم که پیروش سعادتمند و مخالفش نگون بخت است .
من پسر آن کسی هستم که زمین را برایش پاک کننده و سجدگاه قرار دادند .
من پسر آن کسی هستم که خبرهای آسمان پیاپی بر او نازل می شد .
من پسر آنهایم که خدا آلودگی ها را از ساحتشان دور و آنها را از هر پلیدی سخت پاک ساخت …..
دیده شده درتخف العقول ، ابن شعبه حرانی ، ترجمه احمد جنتی ، روایات حس بن علی علی السلام ، ش ۵۰۳ .
مراعات حکمت در رای خواهی
امام صادق علیه السلام فرمودند :شاور فی امرک الذین یخشون الله عزوجل : در کار خود با کسانی مشورت کن که از خدای متعال بترسند .۱
امام علی علیه السلام فرمودند :ایاک و مشاوره النساء ، الا من جُربت بکمال عقل : از مشورت کردن با زنان بپرهیز مگر زنی که کمال عقل او آزموده شده باشد . ۲
شرح : چون پایه شخصیت زنان بیشتر بر پایه احساسات استوار است و در کارهای مهم که باید مشورت کرد پیروی از احساس چه بسا سرنگون کننده باشد . باید در مورد رایزنی با زنان با افرادی از آنان مشورت کرد که زمام احساس خویش را در دست گرفته باشند و عقل خود را کمال بخشیده و ملاک قرار داده باشند . در مورد مردان نیز همچنین است ، یعنی با هر مردی نمی توان مشورت کرد و از هر مردی نمی توان رای خواست . مگر آنان که به خرد ، تقوا ، شجاعت ، تجربه ، صداقت و فهم شناخته باشند . چنان که در احادیث بالا دیده شد .
۱- دیده شده در کتاب الحیاه ،ترجمه احمد آرام ، به نقل از بحار ، ۹۸ / ۷۵ .
۲- همان به نقل از بحار ۱۰۳ / ۲۵۳ .
۳- دیده شده در کتاب الحیاه ، ترجمه احمد آرام ، فصل چهل و سوم ، ص ۳۲۱.
دوران غیبت ، دوران غضب است
در چند روایت داریم که دوران ظهور امام زمان و فرج امام زمان تعبیر شده است به فرج الله .
در یک روایتی از پیامبر صلوات الله است که می فرماید : افضل عباده امتی انتظار فرج الله : بالاترین عبادت امت من این است که منتظر فرج خدا باشند .
و در روایتی دیگر از علی علیه السلام است که میفرماید :افضل عباده مومن انتظار فرج : الله اکبر ، ما خیال می کردیم که فرج امام زمان فقط امنیت ، آبادی ، آزادی و اینطور چیزها را می آورد . اما فقط این نیست .
اگر کسی گمان کند که فرج امام زمان فقط این است اسم تخیلاتش را گذاشته ظهور ، درست است زمان ظهور امام زمان این ها هست اما امام زمان عج الله برای خیلی بالاتر از این ها می آید . امنیت و رفاه همه هست اما آن چه مهم است فرج الله است .
یعنی پروردگار عالم به مقداری که عالم دنیا گنجایش داشته باشد - که البته گنجایش دنیا محدود است - اسباب و صفات خدا در این عالم ظهورپیدا می کند .
عدالت خدا ظهور پیدا می کند . علم خدا ظهور پیدا می کند . رحمت خدا می بارد . الان در دوران ما زمین و آسمان با مردم قهرند . نه زمین برکاتش را می دهد بر مردمی که جفا کردند و حق خدا را نشناختند ، نه آسمان . که احیاناً اگر آسمان چیزی دهد گاهی به صورت بلا میدهد ، ولی زمانی که امام زمان عجل الله ظهور کند همه اش می شود رحمت .
دوره غیبت که الان ما در آن هستیم دوران غضب خداست . در روایت از امام باقرعلیه السلام است که دوران غیبت ، دوران غضب خداست . حالا چرا ؟ چون مردم جفا کردند به ولی خدا و بهترین خلق خدا .
امام باقر علیه السلام فرمود : وقتی خدا غضب بکند بر مردم ، ما اهل بیت را دور می کند .
وقتی خدا غضب بکند بر مردم ، علی علیه السلام باید خانه نشین شود . دیگر به جای این که تربیت کند مردم را ، باید برود در نخلستان بیل بزند . و این جفای مردم به امام بود .
وقتی جفا بیشتر شود ؛ دیگر خدا آخرین ذخیره خودش را بیرون می کشد و طوری نیست که مردم او را بشناسند و ببینند .
دوران غیبت است ، دورانی که برکات جاری نیست . اما در دوران ظهور از در و دیوار رحمت می بارد .
سخنان حجه الاسلام عالی ، گزیده سخنرانی ،شنیده شده .
هر دعا مستجاب می گردد
حضرت صادق علیه السلام فرمود : هیچ بنده ای دست به درگاه خداوند عزیز جبار نگشاید ، جز این که خدای عزوجل شرم کند که آن را تهی باز گرداند تا این که از فضل و رحمت خود در آن بنهد . پس هرگاه یکی از شما ها دعا کرد دستش را برنگرداند تا آن را به سرو روی خود بکشد .
در این جا شبه ایست که باید آن را دفع کنیم
چگونه خدای سبحان وعده اجابت داده و خلف وعده او محال است ، پس چگونه است که بسیاری از دعاهای ما به اجابت نمی رسد :
جواب از این اعتراضات را می توان به چند وجه گفت :
اول : وعده خدا مشروط به مشیت است یعنی اگر بخواهم اجابت کنم و به همین دلالت کند گفتارش که در سوره انعام آیه ۴۱ می فرماید : و برطرف کند آن چه را به درگاه او دعا کنید اگر بخواهد .
دوم : این که مقصود از اجابت که خداوند و حجج او فرمودند لازمه آن است که توجه و استماع دعا است ، یعنی فورا شنیده شود و مورد توجه قرار گیرد ولی در دادن آن چه را که خواهد تاخیر کند تا بنده باز او را بخواند و آوازش را خدا بشنود چون آن را دوست دارد .
سوم : این که اجابت مشروط به مصلحت و خیر بودن برای دعا کننده است زیرا خدای حکیم به دلخواه بندگان از آن چه خیر و صلاح آنان است دست برنمی دارد .
چهارم : لازم نیی اجابت دعا فوری باشد و ممکن است دعا مستجاب شده باشد ولی ظهور آثار آن روی پاره ای از مصالح به مدت زیادی تاخیر افتد ، چنان که در تفسیر گفتار خدای تعالی ؛ « خدا به موسی و هارون که دعا کردند پروردگارا اموال ایشان را تباه سازد …خطاب فرمود ؛ که همانا مستجاب دعای شما ، سوره یونس آیه ۸۹ » .
دیده شده در اصول کافی ، کلین رازی ، ترجمه حاج سید جواد مصطفوی ، ج ۴ ، ص ۲۱۸.
شیعه واقعی
روزی حضور امام صادق علیه السلام بودم : فرمود : مفضل ! اصحاب ، یعنی شیعیان کوچه چقدرند ؟
عرض کردم ؛ اندکند .
چون به کوفه بازگشتم شیعیان به جانم افتادند و تا توانستند پوستین را به آزار دریدند ، گوشت را به غیبت خوردند ، آبروی را بردند چندان که بعضی پیش آمدند و به صورتم پریدند ،بعضی در کوچه های کوفه به کمینم نشستند تا مرا بزنند ، و از هیچ تهمتی فروگذار نکردند .
جریان به سمع حضرت صادق علیه السلام رسید . سال بعد که نزد امام برگشتم در اولین برخورد پس از سلام فرمود : مفضل ! این چه حرفهایی است که شنیده ام به تو و درباره گفته اند ؟
عرض کردم : برای من ضرری نداشت .
فرمود: آری ، به زبان خودشان بوده ، غصب می کنند ! بدا به حالشان ، تو تنها گفتی که اصحاب کمند ، نه به خدا ، اینها شیعه ما نیستند . اگر شیعه بودند از حرف تو خشمگین نمی شدند . خدا شیعه ما را به صفاتی غیر از این توصیف کرده است .
شیعه جعفر نیست جز آن که : زبانش را نگه دارد برای آفریدگارش کار کند . به خواجه اش امیدوار باشد و چنان که باید ازاو بترسد .
وای بر آن ها ، در میان این مدعیان تشیع کسی است که از نماز زیاد چون کمان خمیده باشد یا از شدت ترس چون بهت زدگان باشد ، یا از خشوع و افتادگی چون کوران ، یا از روزه بیمار گونه باشد ، یا از خاموشی و سکوت پیوسته به گنگها ماند ؟
دراین جماعت کسی هست که شب را از طول نماز و روز را اززحمت روزه به رنج گذراند یا از ترس خدا و شوق ما اهل بیت خود را از لذتها و نعمت های ما اهل بیت محروم کرده باشد ؟
کجا اینها شیعه مایند با این که درباره ما با دشمنانمان می ستیزند چندان که دشمنی آن ها را می افزایند ، چون سگان سرما زده ، از بی صبری ، زوزه می کشند و چون کلاغ طمع می ورزند .
هان ! اگر باعث تحریک و هجوم آن ها بر تو نمی شد می گفتم به خانه ات روی و دررا ببندی و تا زنده ای به رویشان نگاه نکنی ، اما ( به حکم ضرورت ) اگر آمدند آن ها را بپذیر که خدا آن ها را بر خودشان حجت ساخته و به آنها بر دیگران اتمام حجت فرموده .
مبادا دنیا و آن چه از نعمت و جلوه ، و طراوت و ملک دنیا می بینید ، شما را بفریبد ، اینها زیبنده شما نیست ، به خدا دنیا برای اهلش شایستگی ندارد .
دیده شده تحف العقول ، ابن شعبه حرانی ، باب سفارش های مفضل ، ص ۱۱۵۳.