
بیانات در دیدار کارگزاران حج

حج، یک فریضهی بسیار مهمّی است؛ شاید ما در بین فرایض مهمّ اسلامی، مثل حج فریضهای دیگر نداریم. اوّلاً در این فریضهی بزرگ و وسیع، ظرفیّتهای معنوی بسیاری وجود دارد که کسانی که دنبال ارتباط معنوی با حضرت حق (جلّ و علا) هستند، دنبال معنویّت و روحانیّت و مانند اینها هستند، میتوانند در گوشهوکنار این واجب و این فریضهی بزرگ، امکانات فراوانی و ظرفیّت عجیبی را پیدا کنند. از نماز و طواف و وقوف و سعی و خود اِحرام، و از قطعهقطعهی این واجب بزرگ و مرکّب از اجزای گوناگون، معنویّت میتراود، معنویّت میبارد. اگر قدر بدانیم، اگر دنبال معنویّت باشیم، ظرفیّت حج از همهی واجبات دیگر بیشتر است.
این یک طرف قضیّه. درعینحال یک ظرفیّت بینظیر اجتماعی هم در حج وجود دارد؛ ببینید، این از خواصّ فرایض اسلامی است. اسلام اینهمه بر روی معنویّت تکیه میکند، امّا معنویّت اسلامی به معنای انزوا و رهبانیّت و گوشهگیری و جدایی و دوری از مردم نیست؛ همان واجب و فریضهای که بیشترین ظرفیّت معنویّت را دارا است، همان واجب و فریضه بیشترین ظرفیّت حضور اجتماعی را هم دارا است.
حج، مظهر حضور عظمت امّت اسلامی است، حج مظهر وحدت است، حج مظهر یکپارچگی است؛ حج مظهر قدرت امّت اسلامی است. بزرگترین اجتماع امّت در هر سال، بیوقفه، با اوضاع و احوالِ مشخّص، در یک نقطهی معیّن انجام میگیرد؛ یعنی امّت اسلامی بهوسیلهی حج، عرضِاندام میکند؛ خود را نشان میدهد. علاوهی بر این که جنبهی خارجی قضیّه است، یک جنبهی درونی هم دارد: ملّتهای مسلمان در حج باهم آشنا میشوند، اُنس پیدا میکنند، زبان هم را میفهمند -منظور از زبان، لغت نیست، منظور فرهنگ حاکم بر ذهنیّات یکدیگر است- با آن آشنا میشوند، به هم نزدیک میشوند، شبههها برطرف میشود، دشمنیها کمرنگ میشود و بتدریج برطرف میشود، دلها به هم نزدیک میشود، دستها به کمک هم میآیند، کشورها میتوانند به هم کمک کنند، ملّتها میتوانند به هم کمک کنند؛ این حج است.
حالا در مقام عمل، آنهایی که متصدّی هستند یا مباشر هستند، چقدر کمک میکنند یا اجازه میدهند که حج اینجور برگزار بشود؛ آن بحث دیگری است، امّا حج این است: یک ظرفیّت بینظیر معنوی، در کنار یک ظرفیّت بینظیر اجتماعی و جایی برای ابراز عقیده و بیان موضع امّت اسلامی.
این مسئلهی برائت که ما روی آن اینهمه تأکید کردیم و امام بزرگوار به این مضمون گفتند که قبول ندارند حجّ بیبرائت را، رازش این است. در حج، امّت اسلامی میتواند مواضع صحیح و مورد اتّفاق و قبول خود را بیان کند؛ مورد قبول و اتّفاق چه کسی آقا؟ ملّتها، شعوب. دولتها ممکن است جور دیگری فکر کنند، جور دیگری عمل بکنند -که میبینیم خیلی از دولتهای مسلمان متأسّفانه راهی غیر از خواست ملّتهایشان در پیش میگیرند و حرکت میکنند- امّا دل ملّتها چیز دیگر است. اینجا جایی است که ملّتها میتوانند موضع خود را در قضایای مختلف ابراز کنند.
الان قضیّهی مسجدالاقصی مطرح است، قضیّهی قدس مطرح است؛ این قضیّهی کوچکی نیست. صهیونیستها جری شدهاند، گستاخ شدهاند، به خودشان حق دادهاند که بر صاحبان مسجدالاقصی -یعنی بر مسلمانها- سخت بگیرند؛ یک روز در را ببندند، یک روز مانع ایجاد کنند، یک روز یک عدّهای را بگذارند [وارد شوند] و یک عدّهای را نگذارند، شرط سِنّی بگذارند و ازاینقبیل کارها؛ اینها گستاخی است، اینها پُررویی است، اینها وقاحت است از سوی رژیم غاصب و جعلی صهیونیست. خب معلوم است که دل ملّت اسلام به یاد مسجدالاقصی میتپد. اینجا جای ابراز موضع است؛ حج یک چنین ظرفیّتی است، حج این است.
کجا امّت اسلامی بهتر از بیتاللهالحرام و مکّه و مدینه و عرفات و مشعر و منا پیدا میکند برای اینکه اظهار کند که ملّتها دربارهی فلسطین و دربارهی مسجدالاقصی چه میگویند و چه میخواهند و چهجور فکر میکنند؟ کجا بهتر از اینجا؟ حج یک چنین ظرفیّتی دارد. در مورد دخالتهای آمریکا، در مورد حضور شرارتآمیز آمریکا در کشورهای اسلامی و در منطقهی ما و راه انداختن این جریانهای تکفیری و تروریستی و مانند اینها -که شرترینِ همهی این دستگاههای تروریستی هم خود رژیم آمریکا است؛ از همهی اینها خبیثتر، خود او است- جای اظهار موضع نسبت به اینها کجا است؟ حج بهترین جا است برای اینکه امّت اسلامی -همه، از همهی کشورها- بتوانند ابراز موضع کنند، ابراز عقیده کنند؛ یک چنین ظرفیّتی است حج؛ این را باید قدر دانست، باید دنبال این بود؛ این یک مطلب.
یک مسئلهی دیگری که مهم است و آقایان محترم هم اشاره کردند -هم جناب آقای قاضیعسکر، هم رئیس محترم سازمان حج- مسئلهی امنیّت است. وَ اِذ جَعَلنَا البَیتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَ اَمنًا؛ این است قضیّه. قرآن کریم تصریح میکند که ما اینجا را محلّ اجتماع مردم و رجوع مردم و محلّ امنیّت قرار دادیم؛ امنیّت خیلی مهم است! ایمنی حجّاج از مسائل بسیار مهم است. ما قضایای تلخ حجّ سال ۹۴ را فراموش نمیکنیم.
داغی در دل امّت اسلامی و در دل ما ایرانیها به وجود آمد که فراموششدنی نیست، این زخم خوبشدنی نیست. البتّه آن سال مسئولین حج خیلی زحمت کشیدند، خیلی تلاش کردند، ولی خب حادثه، حادثهی فاجعهبار و بزرگی بود. امنیّت حجّاج بر عهدهی آن کشوری است که حرمین شریفین در اختیار او و تحت سلطه و قدرت او است؛ آن دولت است که بایستی امنیّت را حفظ کند؛ این مطالبهی جدّی و همیشگی ما است.
امنیّت حجّاج باید حفظ بشود؛ همهی حجّاج! حالا تکیهی ما روی حجّاج ایرانی است. دولتهای دیگر هم راجع به حجّاجِ خودشان مطالبه کنند و مطالبه داشته باشند، زنده برخورد کنند. ما جدّی مطالبه داریم؛ باید ایمنی حجّاج ما محفوظ بماند. فقط هم امنیّت و ایمنی نیست، عزّتشان، رفاهشان، آسایششان بایستی محفوظ بماند.
آقایان مطالبی فرمودند، کاملاً درست است، خب باید مراقب باشید؛ آماده برای هرجور حادثهای که پیش بیاید؛ برای همهی شرایط باید آمادگی داشته باشید. مسئلهی آرامش و آسایش حجّاج خیلی مهم است. البتّه معنای ایمنی و امنیّت که ما میگوییم، این نیست که آنجا محیط امنیّتی درست کنند و باز فشارهای امنیّتی وارد کنند تا جور دیگری حجّاج اذیّت بشوند؛ نه، ایمن باشند، خیالشان راحت باشد، آرام باشند. آن قضایای فاجعهبار مسجدالحرام و منا نبایستی تکرار بشود، نبایست در یادها زنده بشود؛ بالاخره نگرانیهایی وجود داشت. خوشبختانه مسئولان از قوای محترم، در شورای عالی امنیّت ملّی جمع شدند، تصمیم گرفتند، فکر کردند جوانب قضیّه را، به این نتیجه رسیدند که حج باشد؛ امیدواریم انشاءالله که این [حج] با بهترین وجه انجام بگیرد.
مسئلهی فلسطین مورد غفلت قرار نگیرد؛ مسئلهی مهمّی است. مسئلهی فلسطین در این دهها سال -شصت هفتاد سال اخیر- همیشه مطرح بوده است؛ گاهی بیشتر، گاهی کمتر؛ و امروز باز جزو آن مواردی است که بیشتر مطرح است، بهخاطر خباثت و مَلعَنتی که صهیونیستها دارند نشان میدهند و بهخاطر خیانت بعضی از رؤسای کشورهای اسلامی. بههرحال امروز محور عمدهی مسائل جهان اسلام مسئلهی فلسطین است، محور اصلی مسئلهی فلسطین است.
به مسئلهی وحدت امّت اسلامی هم خیلی باید توجّه بشود. امروز دارند پول خرج میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند برای اینکه بین مذاهب اسلامی اختلاف بیندازند و دشمنی ایجاد کنند؛ هزینههای میلیاردی دارد انجام میگیرد برای اینکه این کار انجام بگیرد. هیچکس نباید کمک کند به این اختلافافکنی؛ هرکس کمک کند، در توطئهی آنها و در تبعات معنوی و الهی این گناه بزرگ شرکت خواهد داشت؛ هیچکس نبایستی کمک کند به این قضیّه.
یک وظایفی حجّاج دارند، اینها را [باید] رعایت کنند.
_حجّاج محترم به نمازهای جماعت اهمّیّت بدهند؛ به نماز اوّل وقت اهمّیّت بدهند؛ در نمازهای جماعت مسجدالحرام و مسجدالنّبی شرکت کنند.
_ به تلاوت قرآن -در این روزهایی که موفّق هستند به حضور در حرمین شریفین- و به اعمال عرفه و روز عرفه خیلی اهمّیّت داده بشود.
_پرهیز از بازارگردی؛ بنده مکرّر در مکرّر این معنا را عرض کردهام. بازار، همه جای دنیا هست؛ در این تهران هم بازار هست؛ اجناس جورواجور، مُجاز و غیر مُجاز، در همه جا هست؛ در این تهران هم هست، در شهرهای دیگر هم هست. آنچه در تهران نیست، کعبه است؛ آنچه در تهران و در محیط زندگی شما نیست، مسجدالحرام است، مسجدالنّبی است؛ این است که [فقط] آنجا است؛ باید از آن استفاده کنید؛ وَالّا بازار و اشیاء گوناگون همه جا هست. وقت عزیز را صرف این چیزها نکنید.
_در قضیّهی حج، بیشتر از هر چیز دیگری، حاجی باید به فکر این باشد که خود را پالایش کند، دل را پالایش کند، روح را پالایش کند، بتواند انشاءالله به نتایج معنوی بزرگی دست پیدا کند؛ اگر این[طور] شد، آنوقت، آن نتایج اجتماعی هم به توفیق الهی حاصل خواهد شد.
نظر دهید » 
امید مهدینژاد از شعرای طنزپرداز کشور سرودهای را «به فرزند برومند دکتر عارف و کلیه برومندان، فرزندان برومند، و سایر بستگان و آشنایان دور و نزدیک، و دارندگان خون خوب و ژن مرغوب تقدیم» کرده است.
پسر محمدرضا عارف: تواناییهایم به دلیل ژن و خون خوب پدر و مادرم بود!
مرسی از مهر بیکران شما
خلق و اخلاق مهربان شما
ما بدون شما چهایم مگر؟
هیچ و کمتر، بلی به جان شما
ما زمینخوردگان پایینیم
ما کجا و کجا مکان شما
وین خودش نعمتی علیحدهست
اینکه هستیم در میان شما
هرچه اندر نهان ما مستور
شمهای باشد از عیان شما
همچنین در عیان ما گویند
هست آیینهٔ نهان شما
ما چه دانیم، ما نمیدانیم
چیست تحلیل گفتمان شما
سر خود زر زدیم هرچه زدیم
چشم ما زینپس و دهان شما
هرچه ما را لقب دهید آنیم
تا چه باشیم در بیان شما
باد و آب و هوا از آن شماست
ما در این خاک میهمان شما
نوش جان شما، چه قابل اگر
قاتق ماست روی نان شما
پشت هم جفت کردهایم به صف
در سحرگاه پادگان شما
جملگی ساکتیم تا برسد
دکترینی ز دکتران شما
ورنه مشتی غبار خاویهایم
جمله محتاج سازمان شما
حرف ما هم به شرط آن حرف است
که بیفتد سر زبان شما
آب چشمیم و جاروی مژگان
خاکروب در دکان شما
ای بترکد هرآنکه میباشد
سود او مایهٔ زیان شما
ما فلانیم اگر اجازه دهیم
خط بیفتد روی فلان شما
بدترانِ شما همه خوبند
تا چه باشند بهتران شما
هست مردود آنکه جیم شود
از بزنگاه امتحان شما
لرزه در سقف آسمان افتد
ناگهان بعد هر تکان شما
بنز ما در قیاس ما و شما
چیست، رکس شما، ژیان شما
رستم داستان اگر میبود
در عجب بود از توان شما
پیر، اما ز شوق مالامال
ای فدای دل جوان شما
شور اخلاص و شوق خدمت و کار
در دل خرد تا کلان شما
زید اگر رفت، عمرو میآید
حبّذا طول دودمان شما
از اتاق عمل صدا کردند
نوبت چیست؟ زایمان شما
از شما تا همیشه ممنونیم
ایضاً از ایل و خاندان شما
هرچه گفتیم از حکایتتان
جزئی از کل داستان شما
نظر دهید » 
بعضیها در مقابل نظم خیابانی غرب، احساس حقارت میکنند،برخی دیگر در برابر دانشهای غربی و کتابخانههای بزرگ آنها…

.. غرب در طول چند قرن یک تمدن ایجاد کرده است؛ البته غرب سوابق تاریخی دارد؛ اما در دوران جدید یعنی رنسانس در طول چند دهه یک تمدن ایجاد کرده است؛ این تمدن دارای ایدئولوژی، گرایشات و ایدههای اساسی است؛ ایده اساسیاش اصالت دادن به انسان در مقابل خداست؛ یعنی به جای اینکه حق را بر مدار خدا تعریف کند، بر مدار خود انسان تعریف میکند! انسان گرایی نه به معنی کرامت انسان، انسان گرایی به معنی اینکه خود انسان اصل است.
انبیاء و ادیان آمدند و گفتند: خدا اصل است، باید خدا را پرستید، همه در مقابل او خاضع باشید، او مدار حق است نه خود انسان مدار حق باشد. انبیاء گفتهاند که از طریق وحی باید راه سعادتان را بشناسید. اما آنها گفتند نیازی به وحی نیست و عقلانیت خود بشر کفایت میکند. ما به عقل خودمان تکیه میکنیم و نیازی به هدایت انبیاء نیست.
اینها روح ایدههای آنها است. انسان باید در مقابل تقیداتی که ادیان و مذاهب میآورند آزاد باشد؛ اینها اصول تفکر آنها، بلکه عمیقتر، اصول ایدئولوژی آنها و ایدهها و آرمانهایی است که برای بشر تعریف کردهاند.
بعضیها هم به دنبال آن فلسفههایی درست کردند؛ بعد به اصطلاح خودشان متناسب با این مکتب و یا تفکر فلسفی، دانش و تکنولوژی درست کرده و ساختارهای اجتماعی را تغییر دادهاند؛ به قول خودشان چندین انقلاب اتفاق افتاده است؛ انقلاب فلسفی، انقلاب علمی ، انقلاب صنعتی و یک جامعه استوار بر آن ایدهها و آن عقلانیت درست کردهاند؛ بعد وقتی در اروپا به نقطه اوج خودش رسید، نمود این تمدن را در آمریکا بازسازی کردند.
آنگاه نفوذ از مسیر تحقیر ملتها در مقابل این تمدن آغاز شد؛ تحقق این کار سه گام دارد: تحقیر، ایجاد فریفتگی و سپس منحل کردن یک ملت درون جامعه غربی یا درون جامعه جهانی .
تحقیر چیست؟ یعنی ابتدا ما را با مظاهر پیچیدهای از تمدن خودشان مواجه میکنند؛ مانند نظم شدید و سرعت و دقت تکنولوژی که ایجاد کردهاند؛ گاهی محصولات آنها میآمده، گاهی آدمهایی میآمدند؛ صنعت توریسم خود یک ابزار انتقال فرهنگ است؛ بعضی هم میرفتند و این مظاهر تمدن غرب را میدیدند و در مقایسه با کشور خودشان میگفتند: چقدر جامعه ما دچار بی نظمی و بحران است! اتوبوسهای ما نیم ساعت انسان را معطل میکنند؛ شخصی میگفت: آنجا قطار در ایستگاه مترو با اختلاف سه ثانیه توقف می کند؛ یا میگفت من ایستگاههای مترو اش را دست کشیدم ـ آن موقع مترو هنوز در ایران نیامده بود. حالا امروز آمده دیدهایم خیلی چیز مهمی نیست ـ دیدم گرد و غبار ندارد، تمیز است؛ نظام خیابانی آنها بی نظیر است.
یک مقدار بروید جلوتر، عدالت مکتب سرمایه داری و تأمین اجتماعی و یک مقدار بروید جلوتر آنهایی که میروند دانشگاهها را میبینند و کتابخانههای یک میلیونی الکترونیکی و بعد هم فلسفههای غرب و در مقابل آن احساس حقارت میکنند؛ ملتها را با مظاهر تمدن خودشان مواجه میکردند.
ابتدا یک عده که بیشتر شخصیتهای درباری بودند از دربار قاجار رفتند اروپا را دیدند و برگشتند و احساس کردند که ما یک ملت عقب افتاده و آنها پیشرفته هستند؛ باید سعی کنیم همه چیز خود را مثل آنها کنیم!
از این عمیقتر، یک دانشگاههایی در جهان درست کردند، برای همین کار به همین منظور که مهمترینش سوربن فرانسه ، آکسفورد و هاروارد است؛ عدهای از نخبگان و مستعدین و شخصیتهایی که در دنیای اسلام و کشورهای دیگر هستند که از استعداد و توانایهای خوب ذهنی برخودار هستند را آنجا بردند و در کنار آموزشهای رسمی، آرام آرام آنها را با روح تمدن غرب آشنا کردند و بعد اینها را به کشورهای خودشان برگردانند؛ اینها وقتی در مقابل تمدن غرب قرار گرفتند احساس حقارت کردند!
این احساس حقارت موجب شد که کم کم گفتند ما باید ملتهای خودمان و کشور را متحول کنیم؛ به گونهای که مثل آنها زندگی کنند؛ مثل آنها بیندیشند؛ مثل آنها عمل کنند.
در ایران تقی زادهها و ملکم خانها رفتند غرب را دیدند و گفتند: ما از مغز سر تا نوک پایمان باید غربی شود!!
این دولت میرود، آن دولت میآید؛ همیشه همین طور بوده است. در کشور خودمان هم دولتها جابجا میشوند. این مهم نیست کسی میرود، کس دیگر میآید؛ تفکرها هم مختلف است تا اینجا اشکالی ندارد؛ ولی هیچ دولتی حق ندارد یک ملت را یک امت را در مقابل دستآوردهای دشمن تحقیر کند؛ این گناه نابخشودنی است؛ آدمی که تحقیر شده در خیابان یک چاله می بیند اولش به همه حاکمان منطقهای و شهردار هر چه به دهنش میآید میگوید، کم کم میرود سراغ دولت مرکزی، یک خورده جلوتر سراغ اسلام میرود [و] میگوید اسلام نمیتواند؛ چون داخل یک چاله افتاده است! ولی اگر انسان تحقیر نشده باشد، اعتماد به نفس داشته باشد، یک خندق هم ببیند، میگوید مهم نیست این خندق را پر میکنیم؛ کاری که امام(ره) کردند همین است؛ اعتماد به نفس و توکل به خداوند ایجاد کردند.
دشمن در نقطه مقابل مردم را تحقیر میکند؛ اما خیلی بد است که خودیها هم یک ملت را تحقیر کنند؛ برخی الان می گویند: «ما غیر از آبگوشت بزباش چیزی نمیتوانیم تولید کنیم» یا «آمریکا اگر یک دکمه را بزند همة قدرت نظامی ما را زیر و زبر میکند» یا «آب شرب ما هم درگرو ارتباط با آنها است»! این تحقیر ملت است؛ این خیلی زشت است، این ربطی به اختلاف نظرها و سلیقهها ندارد؛ با همه اختلاف نظرها به هیچ وجه حق ندارید ملت را در مقابل تمدن غرب تحقیر کنید.
غرب این کار را خودش کرده است. گاهی محصولاتش را اینجا فرستاده است؛ گاهی توریستهایی رفته اند بازدید کرده اند؛ گاهی از این عمیق تر، نخبگانی رفته اند آنجا سالها تحصیل کردهاند، این ارتباطات را درست کردهاند برای اینکه انسانها را در تمدن غرب منحل کنند؛ از نظر آنها آدمهایی که میروند آنجا و برمیگردند سفرای فرهنگی آنها هستند!
اگر یک دانشمند، یک جامعه، یک ملت خودش و بالاتر از آن نخبگانش قبول کردند که ما عقب افتادهایم و آنها پیشرفتهاند، به این نتیجهای میرسند که باید آنها را قبله خودمان قرار دهیم!
این تحقیر گاهی تا جایی پیش رفته است که همه سنتهای خودی و همه فرهنگ تاریخی خود را تحقیر کردند.
بعضی در آغاز غربزدگی در ایران گفتند: ما اصلاً باید یک نسلی از جوانها را از نو بسازیم؛ از طفولیت از جامعه ایران جدایشان کنیم. در منطقهای خاص باشند و دانشمندان و اساتید غربی آنها را با تفکر غربی تربیت کنند؛ بعد اینها را بر سر مسندها بگذاریم که کشور را متحول کنیم؛ از مغز سر تا نوک پای ما باید غربی شود!
گاهی از این بالاتر، سراغ مذهب رفتهاند و دین و مذاهب را تحقیر کردند؛ حجاب را تحقیر کردند؛ روابط اجتماعی ما را تحقیر کردند؛ اصل دینداری را تحقیر کردند؛ در طول این چندصد سال، مکاتب غربی آمدهاند دست به دست هم داده اند ما را در مقابل تمدن غرب تحقیر کردند. در دورة رضاخان به زور چادر را از سر زنان برداشتند و لباس مردان را تغییر داده و متحد الشکل کردند؛ حتی گاهی با میخ کلاه را بر سر مردان کوبیدند. در آذربایجان و ترکیه هم همین کار را کردند؛ به زور لباس اروپایی به تن مردم کردند؛ به زور چادر از سر بانوان ما برداشتند!
ولی چندی بعد در دورهی پهلوی دوم این را نمیبینید؛ از طریق تحقیر یک ملت در مقابل تمدن غرب کاری میکنند که فرد افتخار میکند که مدل لباسش اروپایی است؛ یک زن مسلمان افتخار میکند که از ژورنالهای اروپایی مدل لباس میگیرد.
در همین کشور خود ما هم همین است؛ بسیاری از بانوان مسلمان ی که در دههی پنجاه به دانشگاه میرفتند، محجبه داخل میرفتند و بی حجاب بیرون میآمدند. کسی مجبورشان نمیکرد؛ بلکه تحقیرشان میکردند؛ حجاب و پوشش اسلامی علامت عقب افتادگی، تحجر و امثال اینها بود. و عریان گرایی، مدل اروپایی پوشیدن و آزادی روابط دختر و پسر علامت پیشرفت و توسعه و عقلانیت و دانش و علم و متفکر بودن!!
وقتی ملتی این گونه تحقیر می شود طبیعی است هویت خود را از دست میدهد؛ قدم اول تحقیر ملت این است که ارزشها، خداپرستی، ایمان، اعتقاد به خدا، باورها و سنتهایشان را تحقیر کنند. بعد آرام آرام وقتی تحقیر شدی و خودت را هیچ دیدی و آنها را همه چیز، آرام آرام فریفته آن تمدن میشوی؛ وقتی فریفته شدی قدم به قدم با پای خودت در آن تمدن منحل میشوی.
استاد سید محمّد مهدی میرباقری ، سایت پاسخگویی به شبهات
1 نظر » 
اگر از جنگ خسته شده اید بروید ؛ سخنان سربازان دیروز برای سربازان امروز …
نکند ما هم حس کنیم کارمان جنگیدن است ؟
اگر از جنگ خسته شدید بروید ، هر کس خسته شده و نمی خواهد بجنگد برود …
ما می خواهیم به آخر جنگ برسیم ، جوی در بین ما به وجود آمده است که از مرگ می ترسیم ؛ این جو را باید یک انقلابی کرد و عوضش کرد ….
نقاط قوت ما در عملیات های گذشته چه بوده ؟ شناسایی خوبمان بوده ، شناسایی نقاط ضعف دشمن ، تلاش واقعی تمامی نفرات برای این که کار به مرحله ثمر برسد …
اگر از جنگ خسته شده اید و نمی توانید بجنگید ، اگر مسأله دارید ؛ این مسائل را حل کنید ، چه طرحی دارید که خرق عادت شود و معجزه شود ( تا کار انجام شود ) این چه بدبختی است که ما را گرفته است ؟
صدای شهید حسن باقری
۴:۴۷
نظر دهید » 
خطبه نماز عید فطر
امسال ماه رمضان بحمدالله بهمعنای واقعی کلمه، برای ملّت عزیز ما ماه مبارکی بود. آنچه ما از نزدیک دیدیم: مردم ما نشانههای توسّل و تقرّب را در رفتار خودشان و مراسمی که داشتند، و مجموعههایی که کارهای عبادی و خدماتی را انجام میدادند، نشان دادند؛ فضا، فضای معنوی، فضای تقرّب، فضای توسّل و بهمعنای واقعی کلمه، فضای ماه رمضان بود.
اوّلاً خود این روزهداری در روزهای گرم و در بلندترین روزهای سال، فینفسه، یک نشانهی معنویّت، یک نشانهی اهتزاز روحی است و این در همهی بخشهای کشور، در نقاطی که حرارت هوا بسیار بالا هم بود، محسوس بود، ملموس بود؛ همه میدانستند، همه میدیدند جوانهای روزهدار، مردان و زنان روزهدار را.
ثانیاً حضور چشمگیر جوانها در مراسم عبادی این ماه بود. در تهران، آنطوری که به ما گزارش دادند، صدها جلسهی گرمِ پرجمعیّت، روز و شب برگزار میشد و عمدهی شرکتکنندگان این جلسات جوانها بودند؛ چه جلسات معارفی، چه جلسات اُنس با قرآن؛ غیر از جلسات کوچکی که مثلاً در بعضی از محلّات یا مساجد، در گوشه و کنار به وجود میآمد، تعداد جلسات بزرگ در تهران صدها جلسه بود؛ در همه جای کشور به همین نسبت حضور داشتند.
سفرههای افطار در مساجد و در معابر؛ این رسمی که چند سال است بین مردم راه افتاده است که سفرههای افطار سادهی مردمی را چه در مساجد، چه در کوچهها و چه در خیابانها گسترده میکنند و افطار میدهند، بسیار عادت خوب و سنّت خوبی است که امسال هم بحمدالله به طور محسوسی وجود داشت.
کمک به آزادی زندانیانی که جرایم غیر عمد داشتند و نیاز داشتند به کمک مالی، و هزینهی درمان [بیماران]؛ کمکهای زیادی مردم کردند، این کارها انجام گرفت. این ماه رمضانی که با این خصوصیّات بر مردمی میگذرد، ماهِ رمضانِ مبارکِ بهمعنای واقعی است.
و امّا شبهای قدر؛ شبهای قدر حقیقتاً شبهای توسّل و تضرّع و استعانت مردم بود. اشکهایی که بر چهرهها جاری شد، نالههایی که زده شد، دلهایی که متوجّه به ذات اقدس ربوبی شد، خیلی باارزش است. همین چیزها است که بنیهی معنوی یک ملّت را تقویت میکند، و او را در راههای دشوار کمک میکند.
بعد هم در پایان این ماه، راهپیمایی [روز] قدس، با آن عظمت، با آن شکوه، در آن هوای گرم، در بلندترین روزهای سال، مردم آمدند در خیابانها، بعضی حتّی کودکانشان را هم آوردند، در میان خیابانها راهپیمایی کردند. این حرکت عظیم مردم حقیقتاً کاری بزرگ، کاری دارای نشان، و کاری تاریخی است؛ اینها در تاریخ میمانَد بهعنوان افتخارات یک ملّت. که حالا بعد هم یک جمله عرض خواهم کرد.
برادران عزیز، خواهران عزیز! آنچه در این ماه به دست آوردید ذخیرهی الهی است برای شما؛ ذخیره کردید. این ذخیرهها را حفظ کنید؛ این ذخیرهها را حفظ کنید با استمرار این حالت. تلاوت قرآن را از دست ندهید، توجّه در نماز را حتماً مورد توجّه داشته باشید؛ اینها چیزهایی است که باید حفظ کرد. این ماه، تمرین ریاضت بود، تمرین توجّه به خدا بود؛ از این تمرین حدّاکثر استفاده را بکنید، این ذخیره را برای خودتان نگه دارید، انشاءالله که رضای الهی و رحمت الهی شامل حال شما خواهد شد.
آنچه در این خطبه عرض میکنم، یک جمله راجع به مسائل داخلی کشور است، یک جمله مربوط به مسائل عمومی دنیای اسلام است.
امّا آنچه راجع به مسائل داخلی عرض میکنم؛ ملّت عزیز ایران سرافراز باشند که کارهای بزرگی انجام دادند؛ دل شاد کنید، امید در دل بپرورانید؛ کارهای بزرگی انجام دادید:
در همین ماه مبارک و اندکی پیش از ماه مبارک، اوّلاً آن انتخابات پُرشور و باعظمت را توانستید به دنیا نشان بدهید؛ کار بزرگی بود، کار عظیمی بود. ثانیاً همین راهپیمایی روز قدس، کار بسیار باعظمتی است. این تهاجم قدرتمندانهی سپاه به دشمنان کار بزرگی بود.
همانطور که در خطبهی قبل عرض کردم، دستاوردها -دستاوردهای شخصی و معنوی و عبادی ما- ذخیرههای معنوی ما است؛ این چیزها هم ذخیرههای اجتماعی ما است؛ این ذخیرهها را هم باید حفظ کرد. حفظ این ذخایر به این است که ملّت وحدت خودشان را حفظ کنند، اتّحاد و اجتماع خودشان را حفظ کنند، انگیزهی انقلابی خودشان را حفظ کنند، حرکت در جهت اهداف و آرمانهای انقلاب را در دلشان بهعنوان یک هدف والا حفظ کنند.
امیدواریم انشاءالله هرچه زودتر دولت جدید تشکیل بشود و کارهای لازمِ برای کشور را هرچه زودتر شروع کنند. کارهای بزرگی در پیش است که بایستی انجام بگیرد [توسّط] مسئولین کشور به کمک مردم؛ کار برای تولید داخلی، کار برای اشتغال جوانان که جزو مسائل مهمّ ما است و ما امسال را سال تولید ملّی و سال اشتغال اعلام کردیم؛ باید این کارها با جدّیّت انشاءالله دنبال بشود.
از جملهی کارهای مهم، کارهای فرهنگی است؛ ما خُلل و فُرج فرهنگی زیاد داریم؛ جاهایی که نفوذگاه دشمن است ازلحاظ فرهنگی، بسیار است؛ این را، هم مجموعههای مسئول دولتی، هم مجموعههای گستردهی عظیم مردمی موظّفند که انجام بدهند. «آتشبهاختیار» به معنی کار فرهنگی خودجوش و تمیز است؛ آنچه ما گفتیم معنایش این است که در تمام کشور، جوانها و صاحبان اندیشه و فکر، صاحبان همّت، خودشان با ابتکار خودشان، کار را -کارهای فرهنگی را- پیش ببرند، منافذ فرهنگی را بشناسند و در مقابل آنها، کار انجام بدهند؛ آتشبهاختیار، به معنای بیقانونی و فحّاشی و طلبکار کردن مدّعیانِ پوچاندیش و مدیون کردن جریان انقلابی کشور نیست. نیروهای انقلابی بیش از همه باید مراقب نظم کشور، مراقب آرامش کشور، مراقب عدم سوءاستفادهی دشمنان از وضعیّت کشور، و مراقب حفظ قوانین [باشند]؛ این مراقبتها در درجهی اوّل متوجّه به نیروهای انقلاب است که دلسوزند، علاقهمندند و مایلند که کشور به سمت هدفهای خود حرکت بکند.
در مورد مسائل دنیای اسلام هم باید عرض کنیم که زخمهای زیادی بر پیکر امّت اسلامی است؛ مسائل یمن، جراحت بزرگی بر پیکر امّت است؛ مسائل بحرین همینجور؛ مسائل گوناگونی که در کشورهای اسلامی هست همینجور. دنیای اسلام باید بهطور صریح از مردم یمن حمایت کند و از ظالمان و ستمگرانی که به این مردم -در روز ماه رمضان، در ماه مبارک- آنگونه تهاجمهایی انجام میدهند، اظهار برائت و بیزاری بکند، از مردم حمایت بکند؛ از مردم بحرین و مردم کشمیر همینجور. ملّت ما میتواند پشتوانهی این حرکت عظیم دنیای اسلام قرار بگیرد؛ همچنانکه ما صریحاً مواضع خودمان را نسبت به دوستان، دشمنان، معارضین، و مخالفین بیان میکنیم، دنیای اسلام [هم] -بخصوص روشنفکران، بخصوص علمای دنیای اسلام- بایستی همین شیوه را دنبال بکنند، صریح موضع بگیرند و خدای متعال را از خودشان راضی کنند، ولو دیگران و طواغیت ناراضی بشوند.
نظر دهید » 
روز قدس
طاهره شاکری مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری رسا ، با اشاره به نامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک رمضان از سوی معمار کبیر انقلاب امام خمینی(ره) با عنوان روز قدس، گفت: روز قدس در طول سه دهه گذشته همواره به عنوان یکی از شاخصها، محورها و ملاکها در ایجاد وحدت جهان اسلام شناخته شده است.
وی افزود: مسلمانان برای نابودی صهیونیسم جهانی و نابودی آثار آن نیاز به وحدت همگانی دارند و این وحدت در روز همگانی قدس به نمایش در خواهد آمد.
شاکری با تاکید بر انحاد و انسجام مسلمانان، بیان داشت: اگر مسلمانان یک صدا و یکپارچه از تمامی اقصی نقاط جهان بر ضد اسراییل بپا خیزند قطعا اسراییل و سرسپردگان آنان نابود خواهند شد و از عده و عُده آنان نباید ترسید چنانچه قرآن در سوره انفال آیه ۸ میفرماید: «اگر مسلمانان ایمان به خدا و اعتماد به او داشته باشند هر مسلمانی توانایی رویایی با ده کافر را میتواند داشته باشد».
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین ادامه داد: همچنین سرزمین قدس با وجود مسجدالاقصی از ارزش والایی برخوردار است، محل زندگی و بعثت انبیای الهی، نخستین قبله مسلمانان و محل معراج پیامبر(ص) به شمار میرود، این که اسرائیل غاصب میخواهد قدس را یهودی سازی کند بزرگترین تهدید برای قدس و منطقه محسوب میشود.
وی با تاکید بر اینکه روز قدس خنثی کننده توطئه دشمن است، گفت: روز جهانی قدس، روز مقابله جهان اسلام با رژیم صهیونیسم است و یکی از بزرگترین مناسبات ملی مذهبی ما به شمار میآید همانطور که امام راحل فرمودند: روز قدس روز اسلام است .
شاکری با اشاره به اینکه روز قدس روز احیای اسلام است، اظهار داشت: روز قدس، روزی است که باید بار دیگر به ابرقدرتها هشدار داده شود که اسلام تحت سیطره شما نخواهد بود.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین حضور پرشور مردم را در روز قدس رعب و وحشتی برای دشمنان اسلام دانست و عنوان کرد: امام راحل از همه آزاد اندیشان جهان به ویژه مسلمانان آزاده خواستند تا در غالب یک اتحاد علیه صهیونیسم قیام کنند .
وی ادامه داد: قطعا حضور مردم در این راهپیمایی در تصمیمات و سیاستگذاری دشمن موثر خواهد بود و به دلیل شرایط پر تنش کنونی منطقه نیاز است که مردم جوامع اسلامی حضور پرشورتری داشته باشند و همه گروهها اعم از پیر و جوان و اقشار مختلف مردم باید در این راهپیمایی شرکت کنند .
شاکری اضافه کرد: حمله اخیر تروریستی داعش در تهران که با واکنش شدید مردم روبرو شد از حضور گسترده مردم در راهپیمایی امسال خبر میدهد .
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین با اشاره به پرتاب موشکی ایران به مواضع داعش در سوریه، گفت: اقتدار جمهوری اسلامی نیز با پرتاب موشکهای سپاه پاسداران نشان داد جمهوری اسلامی با هیچ دشمنی کنار نمیآید و هراسی از هیچ دشمن ، کوچک یا بزرگ نیز ندارد.
وی ادامه داد: مردم ما میدانند که با حضور در راهپیمایی روز قدس باعث افزایش روحیه و ایستادگی و مقاومت تمامی مظلومان خصوصا مردم فلسطین خواهند شد.
شاکری در پایان با تاکید بر اینکه داعش آلت صهیونیسم و آمریکا و از دست نشاندگان آنها چون سعودی و مصر و انگلیس است، خاطر نشان کرد: اگر داعشیان داعیه اسلام و مسلمانان دارند چرا یک نفر از آنان به اسراییل نمیرود که دشمن قسم خورده اسلام است، چرا در قبال جنایات صهیونیزم سکوت میکند، چرا دست به کشتار مومن روزه دار میزند و با جنایتکاری چون اسراییل نمیجنگد، چرا در قبال کشتار کودکان و زنان مظلوم و بی دفاع فلسطین عکس العملی نشان نمیدهد، همه اینها، هزاران دلیل دیگر است که نشان میدهد داعش کسی نیست جز خود اسراییل و آمریکا
1 نظر » 
رهبرانقلاب، عصر امروز ۳۱/ ۳/ ۹۶ در دیدار اساتید و نخبگان دانشگاهها:
حرف عمدهی من امروز توجه به مسئولیت معلمی و استادی است؛ استاد در محیط دانشگاه یک نقشآفرینی دارد. شما در روح و دل و فکر جوان اثرگذارید و او را وادار به فکر و حرکت میکنید.
اگر استاد احساس مسئولیت داشته باشد، مثبتاندیش و امیدوار باشد، عزم و نیت قاطع برای اقدام برای کشور داشته باشد، این اثر میگذارد؛ عکسش هم هست؛ استادی که نگاهش به بیرون مرزهاست و هیچ اعتقادی به مفاهیم کشور و مفاهیم هویت قومی خودش ندارد…
اساتید ما باید نقش خود را در ایجاد بالندگی در دانشگاه از یکسو و حراست از ارزشهای انقلاب و اسلام از سوی دیگر پیدا کنند و تعریف کنند.
در آستانهی روز_قدس هستیم؛ روز قدس بسیار مهم است؛ صرفاً این نیست که ما از یک ملت مظلومی که از خانهی خود رانده شده داریم دفاع میکنیم؛ ما در واقع داریم با یک نظام سیاسی ظالمانه و استکباری مبارزه میکنیم.
امروز دفاع از فلسطین دفاع از حقیقت است؛ مسئلهای بسیار گستردهتر از فلسطین؛ امروز مبارزه با رژیم صهیونیستی مبارزه با استکبار است، مبارزه با نظام سلطه است. روز قدس را باید بزرگ دانست. راهپیمایی روز قدس خیلی مهم است.
️اینکه میگویند ۲۰۳۰ الزامآور نیست، سطحینگری است
مسئلهی «تبیین» یکی از کارهای اساتید است. این سند۲۰۳۰ باید تبیین شود؛ خیلی مسئلهی مهمی است.این جزوی از یک سند بالادستی سازمان ملل است؛ سند توسعهی پایدار؛ یک بخشش همین سند ۲۰۳۰ آموزش و پرورش است.
آن چیزی که در سند توسعهی پایدار دارند طراحی میکنند، یک منظومهی فکری و فرهنگی و عملی برای همهی دنیا است.
یونسکو اینجا یک وسیله و ویترین است؛ دستهایی پشت سازمان ملل وجود دارد که دارند برای همهچیز ملتهای دنیا منظومهی فکری و فرهنگی و عملی تنظیم میکنند که ملتها باید بر اساس آن عمل کنند. این غلط و معیوب است؛ اینها چه حقی دارند که دربارهی کشورها و سنتها و عقایدشان اظهارنظر کنند که باید اینجوری یا آنجوری عمل کنید؛ همهاش هم «باید» است.
اینکه میگویند «الزامآور نیست»، این سطحینگری است؛ هرکدام از اینها که تحقق پیدا نکند، بعد بهعنوان نقطهی منفی حساب میشود و امتیازهایی از کشور سلب میشود.
نظر دهید » 
دیدار خانوادههای شهدای مرزبانی و مدافع حرم با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (یکشنبه) در دیدار جمعی از خانوادههای شهدای مدافع حرم و شهدای مرزبان، با تأکید بر اینکه شهدا حق حیات بر این کشور دارند و همه مردم و مسئولان باید خود را زیر بار منت شهدا و خانواده شهدا بدانند، به سخنان خصمانه و تهدیدآمیز اخیر مقامات آمریکایی اشاره کردند و با گزافه خواندن آن، گفتند: دولتمردان آمریکایی از ابتدای پیروزی انقلاب همواره به دنبال تغییر نظام جمهوری اسلامی بوده اند اما نخواهند توانست به ملت ایران سیلی بزنند بلکه این ملت است که به آنها سیلی خواهد زد.
حضرت آیتالله خامنهای در ابتدای این دیدار، مفهوم «شهادت» را مقولهای عمیق و دارای معانی بلند و یک معامله پرسود با خداوند متعال خواندند و افزودند: شهادت یک «مرگ تاجرانه» است و در این معامله، خداوند جان انسان را که ضایعشدنی و از بینرفتنی است، در مقابل سعادت ابدی خریداری میکند و شهید به مقامی میرسد که قدرت شفاعت پیدا میکند.
ایشان، صبر و استقامت خانواده شهدا در مصیبت از دست دادن نزدیکترین افراد خود را، یک ارزش بسیار والا دانستند و خاطرنشان کردند: عوامل اصلی حفظ انقلاب اسلامی و قدرت آن، مفاهیم و ارزشهای عظیمی همچون «شهادت، جهاد و صبر و استقامت خانواده های شهدا» است و دشمن تلاش دارد تا این ارزشها را از جامعه بگیرد و متأسفانه برخی نیز در این چارچوب قلمفرسایی میکنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به بقای نظام اسلامی با وجود مواجهه با دشمنی های سخت، گفتند: گزافهگوییهای رئیس جمهور آمریکا موضوع جدیدی نیست زیرا نظام اسلامی از ابتدا با توطئه های گوناگونی مواجه بوده است اما بدخواهان ملت ایران هیچ غلطی نتوانسته اند بکنند.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: آن زمانی که نظام اسلامی یک نهال تازهروییده و نحیف بود، نتوانستند به آن آسیبی برسانند، چه برسد به اکنون که این نظام به یک درخت تناور تبدیل شده است.
ایشان با اشاره به سخنان اخیر مقامات آمریکایی مبنی بر تلاش برای تغییر نظام اسلامی خطاب به آنها گفتند: در طول ۳۸ سال گذشته، چه زمانی بوده که شما نمی خواستید نظام اسلامی را تغییر دهید، اما همواره سرتان به سنگ خورده است و از این پس هم همینگونه خواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی، مقامات جدید کاخ سفید را بیتجربه و تازهکار خواندند و تأکید کردند: این افراد بیتجربه، ملت و مسئولان ایران را نشناخته اند و هنگامی که تو دهنی بخورند، آن زمان متوجه خواهند شد، حساب و کتاب چیست!
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: سردمداران آمریکا، از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در تلاش برای ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی ایران بودند، اما کسانی که چنین حسرتی داشتند، این آرزو را به گور بردند و از این پس نیز همینگونه خواهد بود.
ایشان تأکید کردند: همه اعم از دشمنان، دوستان با اخلاص و دوستانی که برخی مواقع دلشان می لرزد، بدانند جمهوری اسلامی مستحکم و با اقتدار کامل ایستاده و دشمنان نمی توانند به ملت ایران سیلی بزنند بلکه ملت به آنها سیلی خواهد زد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ارزش شهدا باید در جامعه معلوم باشد، در تجلیل از نقش شهیدان مدافع حرم گفتند: اگر شهیدان مدافع حرم نبودند، امروز باید با «عناصرِ فتنهگر، خبیث و دشمن اهلبیت(ع)» در شهرهای ایران میجنگیدیم، زیرا آنان قصد داشتند از مرزهای عراق وارد ایران شوند اما جلوی آنها گرفته شد و تار و مار شدند و اکنون نیز در عراق و سوریه بهطور کامل در حال ریشهکن شدن هستند.
حضرت آیتالله خامنهای، امنیتِ کنونی کشور را مرهون مدافعان حرم و مدافعان مرزهای ایران دانستند و افزودند: امنیت مرزها و شهرهای کشور به برکت تلاشهای مرزدارانی است که با همه وجود از ایران دفاع، و همچنین از ورود مواد مخدر جلوگیری میکنند، البته این تلاشها بهخوبی دیده نمیشود و مرزداران و شهدای مرزی، مظلوم هستند.
ایشان، شهیدانِ فعالیتهای امنیتی و اطلاعاتی را از جمله دیگر فداکاران در تأمین امنیت و جلوگیری از اقدامات تروریستی و کشتهشدن مردم بیگناه خواندند و گفتند: خدمت به کشور فقط تأمین آب و نان نیست بلکه بالاتر از آن، تأمین امنیت است و شهیدان و مدافعان حرم و مرزها و شهرهای کشور، با تأمین امنیت، حق حیات بر گردن کشور دارند.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر لزوم قدردانی از شهیدان و خانوادههای آنان، خاطرنشان کردند: همه زیر بار منت شهیدان هستیم و هر کس در جهت فراموش شدن یاد شهیدان یا اهانت و بیاعتنایی به خانوادههای آنان کاری انجام دهد، در واقع به کشور خیانت کرده است.
در پایان این دیدار، نماز مغرب و عشاء به امامت رهبر انقلاب اسلامی اقامه شد و حاضران روزه خود را همراه با ایشان افطار کردند
نظر دهید » 
واکاوی فرمان «آتش به اختیار»
رهبر انقلاب در دیدار رمضانی با دانشجویان، آنها را به تلاش جدی و همهجانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه توصیه نمودند. ایشان در ضمن این بحث فرمودند: «من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار.»
این فرمان رهبر انقلاب با واکنشهای گسترده و متفاوتی روبرو شده است. از این رو پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در یادداشت زیر به واکاوی این سخن رهبر انقلاب، بر اساس بیانات حضرت امام خمینی (رحمهالله) و دیگر بیانات رهبر انقلاب در این باره پرداخته است.
فکر و عملِ توأمان افسران جنگ نرم
وقتی دربارهی وضعیت «آتش به اختیار» سخن میگوییم، باید بدانیم که این فرمان ناظر به چه کسی صادر شده است؟ مخاطبِ صریحِ این کلام کیست؟
بر اساس اندیشهی حضرت امام خمینی رحمهالله و حضرت آیتالله خامنهای، وقتی از مأموریتهای نظام اسلامی سخنن میگوییم به تعبیر مشترک کلیدی و مهمی میرسیم با عنوان «فتحالفتوح انقلاب اسلامی»: «امام بزرگوار ما در یک حادثهى مهم جنگى در قضیهى یک عملیات که پیروزىاى به دست رزمندگان آمده بود، یک پیامى دادند؛ در آن پیام این نکته وجود داشت که فتحالفتوح انقلاب اسلامى، تربیت این جوانهاست.» ۱۳۹۱/۷/۱۲
امروز این جوانان تربیتشده، این «جوانهای دانشجو و افسران جوان جنگ نرم»، در شرایطی که «جمهوری اسلامی و نظام اسلامی با یک جنگ عظیمی -جنگ نرم- مواجه است» باید به میدان بیایند: «گفتیم افسران جوان جنگ نرم؛ نگفتیم سربازان، چون سرباز فقط منتظر است که به او بگویند پیش، برود جلو؛ عقب بیا، بیاید عقب. یعنی سرباز هیچگونه از خودش تصمیمگیری و اراده ندارد و باید هر چه فرمانده میگوید، عمل کند. نگفتیم هم فرماندهانِ طراح قرارگاهها و یگانهای بزرگ، چون آنها طراحیهای کلان را میکنند. افسر جوان در صحنه است؛ هم به دستور عمل میکند، هم صحنه را درست میبینید؛ با جسم خود و جان خود صحنه را میآزماید. لذا اینها افسران جوانند؛ دانشجو نقشش این است. حقیقتاً افسران جوان، فکر هم دارند، عمل هم دارند، تو صحنه هم حضور دارند، اوضاع را هم میبینند، در چهارچوب هم کار میکنند.» ۱۳۸۸/۶/۸
دشمن به سراغ سنگرهای معنوی میآید
در بحث فرمان «آتش به اختیار به جوانان و افسران جنگ نرم» نکتهی دوم این است که باید توجه کنیم این فرمان در چه فضای کلّی و شرایطی مطرح شده است؟ به تعبیر رهبر انقلاب: «جنگی که وجود دارد، از جنگ نظامی اگر خطرش بیشتر نباشد، کمتر نیست… در جنگ روانی و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی میآید که آنها را منهدم کند؛ به سراغ ایمانها، معرفتها، عزمها، پایهها و ارکان اساسی یک نظام و یک کشور؛ دشمن به سراغ اینها میآید که اینها را منهدم بکند و نقاط قوّت را در تبلیغات خود به نقاط ضعف تبدیل کند؛ فرصتهای یک نظام را به تهدید تبدیل کند.» ۱۳۸۸/۷/۲
جنگی که ابزارهای خاص خودش را دارد: «جنگ بهوسیلهی ابزارهای فرهنگی، بهوسیلهی نفوذ، بهوسیلهی دروغ، بهوسیلهی شایعهپراکنی؛ با ابزارهای پیشرفتهای که امروز وجود دارد، ابزارهای ارتباطیای که ده سال قبل و پانزده سال قبل و سی سال قبل نبود، امروز گسترش پیدا کرده.» ۱۳۸۸/۹/۴
پس فضای عملیات و عرصهی مورد نظر، عرصهی جنگ نرم و عقیدتی و فکری است.
معنای «آتش به اختیار»
«آتش به اختیار»، اصالتاً تعبیری نظامی است و البته میدانیم که استفاده از تعابیر نظامی در زبان طبیعی، گاه بسیار پرکاربرد است (مثل واژهی راهبرد، جبهه و…). وقتی این تعبیر در فضای فرهنگی و عمومی جامعه طرح میشود، معنایی استعاری مییابد و نشانگرِ وضعیتی است که در نظام هماهنگی و کنشِ فرهنگی جامعه (از لایهی مسئولین تا فعالان فرهنگی در سطح جامعه) اختلال به وجود آمده است. اگر بخواهیم بر اساس همان فضای معنایی مبدأ در این استعاره -که فضایی نظامی است- سخنی دقیقتر بگوییم، در ادبیات نظامی، فرایند تدبیر و هماهنگی و فرماندهی در سه سطح راهبردی (استراتژیک)، عملیاتی و تاکتیکی طرح میشود و اختلال در قرارگاه عملیاتی، زمینهای برای اعلام شرایط آتش به اختیار برای نیروهای تاکتیکی خواهد بود.
نکتهی مهم این است که در این شرایط (یعنی آتش به اختیار)، ارتباط میان سطح راهبردی و تاکتیکی قطع نیست؛ یعنی نیروهای انقلابی و افسران جوان جنگ نرم میدانند که دشمن کیست، مسیر مقابله با آن چگونه است، اصلیترین روشهای دشمنی چیست، مهمترین ابزارها و محملهای دشمن کدامند، برای انسجام درونی چه باید کرد، مهمترین معارف، باورها و توصیهها (منظومهی فکری اسلام ناب محمدیصلیاللهعلیهوآله و مکتب امام خمینی رحمهالله) که نیروها باید میدانستهاند، به آنها گفته شده است و بهطور خلاصه، نیروهای انقلابی در شرایط حرکت در دالان تاریک نیستند و با وجود غبارهای فتنه، میدانند که جهت عَلَمهای مقتدایشان در کدام سمتوسو است.
2 نظر » 
سخنان تامل برانگیز دکتر روحانی :
امیرالمومنین مبنای ولایت و حکومت را نظر و انتخاب مردم میداند. گفت هرکسی که شما برگزینید من هم اطاعت میکنم!
۲۴ خرداد ۹۶
۱:۳۶
نظر دهید » << 1 ... 19 20 21 ...22 ...23 24 25 ...26 ...27 28 29 ... 39 >>