قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدْرِ هِمَّتِهِ یعنی چه ؟
وجود مبارک رسول خدا در جمع اقوام خویش گفت کيست که به من ايمان بياورد وزير من باشد و آينده خوب هم به انتظار او باشد؟ حالا همه صناديد قريش و بزرگان قبيله هستند. وجود مبارک حضرت امير ده سال بيشتر نداشت. بلند شد فرمود من! اين يعني چه؟! فرمود: «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدْرِ هِمَّتِهِ»، اين همّت را نگاه کنيد! اين بچه ده ساله! همه آنها ساليان متمادي در جنگ بودند کشتند کشته دادن، غارت کردند کليددار کعبه بودند، نامدار بودند. فرمود کيست که به من ايمان بياورد و وزير من باشد، آينده در اختيار او باشد؟ حضرت علي بلند شد گفت من! «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدْرِ هِمَّتِهِ»، اين دارد ياد ميدهد. حضرت فرمود بنشين! چند بار فرمود که کيست که وزير من باشد؟ مشکل مرا حلّ کند؟ اين رهبري مرا تکميل کند؟ مجري رهبري من باشد؟ باز حضرت علي بلند شد گفت من!
اينکه ميفرمايد: «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدْرِ هِمَّتِهِ» يعني اين! از همين جا وجود مبارک امام صادق(سلام الله عليه) يک بيان نوراني دارد که به تعبير سيدنا الاستاد مرحوم علامه طباطبايي ميفرمود اين حديث جزء غرر روايات ماست. وجود مبارک امام صادق(سلام الله عليه) فرمود: «مَا ضَعُفَ بَدَنٌ عَمَّا قَوِيَتْ عَلَيْهِ النِّيَّة»؛ اگر اراده قوي باشد بدن تابع است.
اينکه ميبينيد دو نفرند ماه مبارک رمضان همان ماه تابستان است و روزهاي گرم است و طولاني است، يکي اصلاً احساس حرارت نميکند، چون حواسش جاي ديگر است. حواسش نزد قلبش است، آن ديگري حواسش نزد شکمش است مرتّب ميگويد تشنه شدم، آيا غروب نزديک است يا نه؟ اين يکي بطني فکر ميکند آن يکي قلبي فکر ميکند، حواسش جاي ديگر است.
روح بدن را اداره ميکند، نه عکس. چرا آدمي که غصّه دارد اصلاً احتياج به غذا ندارد؟ چرا آدمي که در يک کار خيلي خوشحال شد اشتها به غذا ندارد؟ ميبينيد يک پدر در هنگام عروسي پسرش صبح تا غروب يا استقبال ميکند يا بدرقه ميکند مهمانان را همهاش ميگويد و ميخندد و اصلاً غذا نميخورد، چون دل و حواسش جاي ديگر است.
همين پدر که صبح تا غروب يا استقبال کرد يا بدرقه گفت، گفت و خنديد و خنداند، گاهي ميخي در کفش اوست جوراب را پاره ميکند پا را زخمي ميکند پا خوني ميشود او اصلاً احساسي ندارد.
شب که همه مهمانها رفتند اين وقتي پا را نگاه ميکند ميبيند خون آمده است، اين خون که الآن نيامده است، اين خون از صبح بوده. او اصلاً به بدن توجه ندارد. اين تازه امور دنيايي است.
کسي که «عند الله»ي فکر بکند گوشهاي از آن همين جريان کشيدن تير شکسته از پاي مبارک حضرت امير است.
او واقعاً احساس نميکرد، نه اينکه درد داشت و تحمّل کرد! وقتي حواس جاي ديگر باشد آدم احساس نميکند.
فرمود ببريد حواستان را در جاي ديگر، خيلي فشار روزگار اثر نميکند. چه چيزی کم است، چه چيزی گران است، چه فلان است! مخصوصاً عزيزان حوزوي و دانشگاهي که کارشان علم است.
الآن اين کتابهايي که ما ميخوانيم برکت است در کنار سفره اين کتابها هستيم اينها را در تلخترين روزگار نوشتند با فقر نوشتند، با رفاه که ننوشتند. پس ميشود.
ناامنی در کنار خدا یا امنیت در مقابل خدا
زهیر و شمر هر دو، هم در کربلا بودند و هم در صفین… در جنگ صفین، زهیر در کنار معاویه بود و شمر در کنار امیرالمومنین.
زهیر در هر دو میدان صفین و کربلا بنا بر فطرت عمل کرد و شمر در هر دو، بنا بر طبیعت…
زهیر در صفین به امر فطرتش رفته بود؛ چون میخواست به خاطر مظلوم با ظالم بجنگد، اما ظالم را اشتباه گرفته بود.
شمر هم در هر دو میدان به دنبال قدرت بود. او هم اشتباه کرده بود و خیال می کرد که در کنار علی علیه السلام به قدرت دست پیدا میکند.
هر دو در میدان کربلا اشتباهشان را اصلاح کردند.
آنچه اساسی است این است که انسان همۀ زینتهای دنیا را فدای فطرت کند. امنیت بزرگترین زینت این حیات است. انسان باید ناامنی در کنار خدا را بر امنیت در مقابل خدا ترجیح دهد.
شمر در عصر تاسوعا صدا زد: «أَيْنَ بَنُو أُخْتِنَا؟ » فرزندان خواهر ما کجایند؟
حضرت عباس علیه السلام جواب نداد. امام حسین علیه السلام به برادرش عباس فرمود: «أَجِيبُوهُ وَ إِنْ كَانَ فَاسِقاً» پاسخش را بدهید، اگرچه فاسق است؛
یعنی با اینکه میدانید فاسق است و نمیخواهید جوابش را بدهید، ولی باید جوابش را بدهید.
حضرت عباس علیه السلام ناچار گفت: چه میگویی؟ شمر گفت: من برای تو و برادرهایت امان آورده ام. حضرت عباس علیه السلام امان نامه او را رد کرد. او امنیت در کنار شمر، عبیدالله و یزید را نخواست و ناامنی در کنار ذُریۀ پیامبر صلی الله را برگزید. در واقع میگوید: راحتی، آزادی، امنیت، شهرت، قدرت، عزّت، همه فدای تو…
آیت الله حائری شیرازی آیینه تمام نما/فصل ۲، درسهای عاشورا/ صفحه ۱۱۲
آه مظلوم، فاصله ميان انسان و مقام قرب خدا
در احتجاجات مرحوم طبرسي هست كه عدهاي از شام آمدند خواستند مطالبي را از وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) سؤال كنند، حالا يا جهت امتحاني داشت يا علل ديگر. در آن محفل وجود مبارك امام مجتبي(سلام الله عليه) هم نشسته بود، آن سائل سؤال كرد كه بين آسمان و زمين چقدر فاصله است؟
چندتا سؤال كرد يكي اين بود. حضرت به وجود مبارك امام مجتبي ارجاع داد, امام مجتبي هم اين دو جمله را فرمود, فرمود: «دَعوَةُ المَظلُومِ وَ مَدُّ البَصَرِ» بين آسمان و زمين قابل حساب و شمارش متراژي نيست تا چشم ميبيند آسمان است «مَدُّ البَصَرِ», اما آسمانِ غيب را ميخواهي بين زمين و آسمان, آه مظلوم فاصله است.
اينكه سؤال كرد «كم بين الأرض و السماء» فرمود: «مَدُّ البَصَرِ», يك; «وَ دَعوَةُ المَظلُومِ», دو; آه مظلوم به آسمان ميرسد نه آسماني كه شمس و قمر در آن هست آسماني كه ﴿لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ﴾ درِ آن آسمان به روي كفار باز نيست اين آسمان نجومي و رياضي كه مورد رفت و آمد و ترمينال كافران است, كدام آسمان است كه خدا در قرآن فرمود: درهاي آسمان به روي كفار باز نيست ﴿لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ﴾ آن آسماني كه درش به روي كفار باز نيست درش به روي آه مظلومان باز است «دَعوَةُ المَظلُومِ», پس اين راه باز است براي همه هست. اينكه ميگويد: ﴿ظَلَمْتُ نَفْسي﴾ميگويد خدايا! هوايي بر من غالب شده است, من مظلوم واقع شدم, الآن به شما پناه ميبرم كه مرا از دست هوايی که «أعدا عدوّ» ماست نجات بدهي!
اين راهها باز است براي همه هم باز است. اگر ما از جهاد اصغر و اوسط فارغ شديم، به وادي جهاد اكبر بار يافتيم آنجا خواستهٴ ما ادلال است, نه نياز. ما آنجا چيزي نخواهيم فقط شهود او.
مباهله از دیدگاه آیت الله جوادی آملی:
از غريب ترين ايام زندگي ما ايام مباهله است.
خيلي از ما عالمانه حرف ميزنيم و عوامانه فكر ميكنيم در نتیجه آن اركان ولايت را تقريباً از دست ميدهيم در حالی که آن اجزاي غير ركني را خيلي محترم ميشمريم مانند اول ذيحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امير با فاطمه زهرا(سلام الله عليهما) است اينها جزء واجبات غير ركني است.
غدير جزء واجبات ركنی امامت است، مباهله جزء واجبات ركنی ولایت است ، با سالروز ازدواج فرق ميكند. در حالی که نه رسانهها از او نام ميبرند و نه حوزهها خبري هست!
آن وقت آن مسائل واجبات غير ركني را خيلي دامن ميزنيم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزاي نماز است لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غير ركني است اما ركوع و سجود واجب ركني است.
وقتي مأمون(علیه من الرحمن ما یستحق) ، به وجود مبارك امام رضا(سلام الله علیه) عرض ميكند به چه دليل علي بن ابيطالب(سلام الله عليه) افضل است؟ ایشان ديگر نفرمود غدير، فرمود با آیه انفسنا .
خدا وقتي وجود مبارك حضرت امير علیه السلام را جان پيغمبر ميداند از اين بالاتر فضيلت فرض ميشود؟!
«من كنت مولاه فهذا علي مولاه» كه گفته ی خود پيغمبر است هر چند آن هم از طرف خداست، کجا؛ و اینکه ذات اقدس اله خود فرموده علي جان پيغمبر است، کجا؟! و وجود مبارك امام رضا علیه السلام به اين استدلال كرد.
دستت را سر هر سفره ای دراز نکن!
در حلال و حرام وسواس بشوید ، نه در نجاست و طهارت . زیاد دست آب نکشید ، مواظب حلال و حرام باشید. آیه ی قرآن است که (فلینظر الانسان الی طعامه ) یعنی انسان به طعامش نگاه کند .
وقتی غذایی جلوی انسان می گذارند ،باید ببیند که این غذا از کجا آمده ؟حلال است یا حرام؟مال صغیر است؟ از چه درست شده؟ مال موقوفه است؟ مال خمس نداده است؟ ربا است؟ رشوه است؟ وسواس بشوید ،تا حلال نخوردی حال عبادت نداری. تا حلال نخوری تاریک هستی. اگر می خواهید نورانی شوید حلال بخورید. اولیا ی خدا اگر حرامی جلویشان باشد می فهمند ماها نمی فهمیم .
باید احتیاط کنیم. اگر به منزل انسان متدین و با تقوا و نماز شب خوان رفتی شام آوردند ، بخور. ولی افراد لا ابالی غذایشان را نخور.
حدیث دارد که مردم چهار دسته اند یک دسته: مالشان را از راه حلال به دست می اورند و در راه حلال هم خرج می کنند او به بهشت می رود. اما سه دسته دیگر به جهنم می روند.
دسته دوم مالشان از راه حلال است اما در راه حرام خرج می کنند .
دسته سوم بر عکس هستند ، مالشان از راه حرام است رشوه می گیرند ، ربا می دهند، اما روضه خوانی هم می کنند ، این هم به جهنم می رود.
قسم چهارم آن کسی است که مالش از حرام است و در راه حرام هم خرج می کند . رشوه و ربا می خورد و بعد هم مشروب و قمار و نا اهلی و… . همیشه این دعا را بخوانید : اَللَّهُمَّ ارْزُقنا رِزْقاً حَلاَلاً طَيِّباً؛ خدایا روزی حلال نصیب من کن.
اگر انسان یک لقمه حرام بخورد تا چهل روز اثر می گذارد. اوایلی که آیت الله مرعشی نجفی رحمه الله علیه به قم آمده بودند یک شب ایشان را مهمان می کنند .او هم شب در خواب می بیند که امام زمان علیه السلام به او می فرمایند: «دستت را سر هر سفره ای دراز نکن» … به میهمانی نمی روند. انسان باید در شکمش و سواس شود .
بدیع الحکمه(مواعظ حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی)، انتشارات بوستان قرآن، چاپ چهارم ، ۱۴۹۵، ص۴۰
آیات آخر سوره ی فرقان
وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الأرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلامًا ﴿63﴾
عبادالرحمن و بندگان خاصّ خداوند رحمان کسانی هستند که بدون کبر و غرور در زمین راه میروند و هنگامیکه جاهلان آنها را مخاطب خود قرار میدهند و سخنان نابخردانه میگویند، به آنها سلام میکنند و با بزرگواری میگذرند.
وَالَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِیَامًا ﴿64﴾
(عبادالرحمن) کسانی هستند که شبانگاه و شبها برای پروردگارشان سجده میبرند و قیام میکنند و نماز تهجد بهجا میآورند.
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَامًا ﴿65﴾
و آنها کسانی هستند در دعاهایشان میگویند: پروردگارا عذاب جهنم را از ما دور کن و برطرف فرما؛ زیرا عذاب جهنم سخت و پردوام است.
إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿66﴾
به حقیقت جهنم بد جایگاه و بد محلی است برای زندگی و اقامت انسان.
وَالَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا ﴿67﴾
(عبدان خاص خدا) کسانی هستند هرگاه احسان و انفاق کنند، در انفاق میانه روند. نه اهل اسرافاند و نه اهل تفریطاند. معتدل و میانهرو هستند.
وَالَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاّ بِالْحَقِّ وَلا یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا ﴿68﴾
و کسانی هستند که غیر خداوند متعال در عبادت و دعا معبود دیگری را پرستش نمیکنند و نمیخوانند و همچنین کسانی هستند هیچکسی را بهناحق نمیکُشند و عمل شنیع زنا را انجام نمیدهند و هرکسی چنین عملی انجام دهد، مجازات سختی خواهد دید.
یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَیَخْلُدْ فِیهِ مُهَانًا ﴿69﴾
کسانی که اعمال مورداشاره را در آیه قبل بیان شدند، انجام دهند، در قیامت عذاب آنها چند برابر خواهد شد و با ذلت و خواری در دوزخ خواهند ماند.
إِلاَّ مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلا صَالِحًا فَأُولَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا ﴿70﴾
مگر کسانی تجدیدنظر و توبه کنند و با عمل صالح خود گذشته را جبران نمایند. خداوند گناهان این افراد را به کرم خود مبدل به حسنات خواهد کرد و همواره خداوند بخشنده و مهربان و اهل گذشت است.
وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿71﴾
هر کس از کافران تجدیدنظر کنند و ایمان بیاورند و هر کس از عاصیان از عمل خود پشیمان شوند و توبه کنند، آنها بهسوی خدای خود گام برداشتهاند و خداوند پاداش آنها را خواهد داد.
وَالَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا ﴿72﴾
عبادالرحمن کسانی هستند، بر باطل شهادت کذب نمیدهند و در مجالس باطل که در آن عمل خلاف شرع انجام شود، شرکت نمیکنند و زمانی با گفتار و برنامههای لغو و بیارزش مواجه میشوند، بزرگوارانه از آنها گذر میکنند.
وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانًا ﴿73﴾
و کسانی هستند زمانی بهوسیله قرآن کریم به آنان تذکر داده شود، چون کر و لال در کنار آن گذر نمیکنند و ساده در کنار آن نخواهند رفت (آن را گوش میدهند و در آن تدبّر و تفکر میکنند)
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا ﴿74﴾
﴾ و کسانی هستند در دعاهای خود مرتب میگویند: «رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» (الهی به ما همسران و فرزندانی عطا فرما موجب روشنی چشمان ما شوند و همه ما را امام و پیشوا و راهنمای دیگران قرار ده)
أُولَئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَیُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیَّةً وَسَلامًا ﴿75﴾
آنها (عبادالرحمن) کسانی هستند، در مقابل صبر و مقاومتشان درجات عالی و بهشت به آنان پاداش داده میشود و در آن جایگاه عالی با سلام و درود و تحیت روبرو میشوند
خَالِدِینَ فِیهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿76﴾
بهشتی که عبادالرحمن در آن قرار میگیرند، بهترین جایگاه و مناسبترین محل است و محل زندگی خوبی میباشد.
قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْلا دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَامًا ﴿77﴾
ای محمد به کافران بگو: خداوند برای شما با دیدگاه کفرتان، ارزش و وزنی قائل نیست. شما با ایمان و دعا و عبادت نزد خداوند صاحب ارزش هستید. اعمال ظاهر شما گویای این مطلب است ظاهراً ایمان را قبول نکردهاید و برنامههای خداوند را تکذیب نمودید. مطمئن باشید نتیجه این گمراهی دامن شمارا خواهد گرفت و خداوند برای شما حسابی باز نخواهد کرد.
*** توضیح آیات***
توضیح آیات 63 تا 74: در این 12 آیه خداوند متعال 12 صفت عبادالرحمن (بندگان خاص) خود را عدّ و بیان کرده است و به پاداش این بندگان خاص نیز اشاره فرموده است ازجمله:
1-اهل تواضعاند و در برخورد و آمدورفت بدون تکبر و غرور و دور از خودخواهی هستند و در راه رفتن، متواضعانه راه میروند.
2-حلیم و بردبارند تا جایی اگر جاهلان روزگار و هرزهگویانِ زمان، آنان را مورد اهانت و آزار قرار دهند، با سلام و تحیات به آنها جواب خواهند داد.
3-آنها اهل نماز شب و تهجدند و لحظهای که همه مردم در خوابند، آنها بیدارند و به عبادات و سجده و دعا باخدای خود مشغولاند.
4-عبادالرحمن خداترساند و از عذاب دوزخ میترسند و از خداوند میخواهند آنان را شامل رحمت خود نموده و از عذاب جهنم محفوظ فرماید.
5-معتدل و وسطیاند و اهل افراطوتفریط نیستند. در انفاق و عبادات و بیان مطالب، راه وسط را انتخاب میکنند.
6-اهل توحید خالصاند و از هر نوع شرک و خرافهپرستی پرهیز میکنند.
7-آنان کسانی هستند دستان و دامن خود را با خون بیگناهان و خونی که خداوند آن را حرام اعلام کرده است، آلوده نمیکنند.
8-عبادالرحمن کسانی هستند دامن خود را با اعمال منافی عفت آلوده نمیکنند و در زندگی روزانۀ خود، دنبال عمل شنیع زنا نیستند.
9-کسانی هستند حقوق دیگران را رعایت میکنند و از شهادت دروغ و باطل که به حقوق دیگران لطمه وارد کند، پرهیز میکنند.
10-کسانی هستند از منکرات و برنامههای لغو و باطل و پوچ دوری میکنند.
11-آنان کسانی هستند در برابر آیات آسمانی و آیات قرآن کریم با تفکّر و تدبّر برخورد میکنند و در برابر دستورات آسمانی تسلیماند.
12-آخرین صفات عبادالرحمن این است در فکر تربیت فرزندان و خانوادۀ خود هستند و از خداوند درخواست و تقاضا دارند که همسر و فرزندان آنان را مؤدب و بااخلاق و راهنما و پیشوا برای دیگران قرار دهد.
دستور العمل هاى آيات آخر سوره فرقان ، علامه حسن زاده ی آملی
(( اى عباد الرحمن )) ، آخر سوره فرقان از (( عباد الرحمن الذين يمشون على الارض )) تا آخر سوره هر يك دستور العمل كامليست .
خروس در سحر به ذكر مشغول است كم از خروس مباش
از امل (آرزو) - (مقصود آرزوهاى بى پايان دنيوى است ) چشم پوش و در عمل كوش مرد جستجو باش نه گفتگوى . از دريا بخواه نه از جوى .
از فضول كلام چون فضول طعام دست بدار. سبكبار باش نه سبكسر و سبكسار، خروس در سحر به ذكر قدوس و سبوح در خروش است كم از خروس مباش ! چون به خروش آمدى بدان كه بهترين عطاى دوست لقاى اوست ، مترصد باش كه :
گدايى گردد از يك جذبه شاهى به يك لحظه دهد كوهى به كاهى
منبع: تازيانه سلوك ، ص 114، استاد حسن زاده آملى
شرط رسیدن به مادیات، بیدینی نیست!
حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
از دین دست برداشتیم تا دنیای ما بیشتر و بهتر شود، علاوه بر اینکه از معنویات پایین آمدیم، به ضرر دنیای ما تمام شد و همهی خیرات از دست ما رفت، غافل از اینکه سرچشمهی همه خیرات اوست، و از ناحیهی او باید به ما برسد…
میخواستیم با کنارهگیری از معنویات و دوری از دین در مادیات پیشرفت و ترقی کنیم، بدتر در مادیات هم عقب ماندیم، غافل از اینکه شرط رسیدن به مادیات، بیدینی نیست، وگرنه هر فرد بیدینی باید متمول و ثروتمند میبود.
پس سعی کنیم خود را به حرام نیندازیم. بزرگان ما از حلال اجتناب میکردند، حداقل ما از حرام اجتناب کنیم.
در محضر بهجت، ج٢، ص۴٠٠
دوری کنید، دوری کنید
امام صادق علیه السلام می فرمایند : رفقای خود را به دو چیز امتحان کنید ؛ اگر این دو خصلت در آنها هست رفیق باشید ، اگر نبود از آنها دوری کنید ، دوری کنید . حضرت دو مرتبه میفرماید دوری کنید. اول : ببین این رفیقت اول وقت مقید به نماز هست یا داره کاسبی میکنه؟ یا مباحثه می کند؟ دوم : در موقع داری و نداری خوبی می کنه به دوستان؛ تا می بینه رفیقش می خواد دختر عروس کنه فوری میره یک قالی ماشینی می گیره میاره دم خونش ، یا میبینه چکهاش عقب افتاده می گه غصه نخور من می دم حالا بعدها بهم بده ولی اونی که همین جور نگاه میکنه ، میبینه همسایه پول نداره دوسیر گوشت بخره، با این همه ثروت، نمیره یک کیلو گوشت بخره بده ( به این آدم فقیر) اینا نه بو دارن نه خاصیت ، خوب به چه درد میخورن! نه دنیا دارن نه آخرت .
با کسانی که کمک به فقرا نمی کنند رفیق نشید .
پیاده شده از صوت درس اخلاق آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)
صلوات بفرستید، عمررازیادمی کند.
مرحوم ميرزا اسماعيل دولابي مي فرمود:
صلوات بفرستيد، صلوات عمر را زياد ميکند، صله رحم است.
عمر انسان را با برکت ميکند. زياد يعني برکت. نه اينکه سال و ماه عمر را زياد ميکند، بلکه عمر را با برکت ميکند. ديديد اصحاب کهف رفتند در غار خوابيدند، خودشان فکر ميکردند يک روز و نصفي خوابيدهاند ولي سيصد و نه سال طول کشيده بود. چقدر با برکت! يک چرت که بخوابي، دنيا ميآيد و ميرود. تا دو سه ساعت خوابيدي، دنيا چند هزار سال راه رفته است.
اما آخرت هيچ راه نميرود. کسي نشنيده آخرت راه برود. قيامت آخر ندارد. قرب خدا آخر ندارد. دنيا آخر دارد، برزخ آخر دارد، امّا قيامت حضور خداست.
قرب خداست. لذا آخر ندارد. شبها صبح ميشوند و روزها غروب ميشوند. اما قيامت نه شب ميشود و نه روز. هيچکدام. روزي است که خيلي روز است، شب هم ندارد. شب است که سبب ميشود روز را ميشناسيم. شب را هم ميشناسيم، وقتي شب نشود روز کجاست؟
کتاب طوباي محبّت جلد دوم– ص ۲۲۳ ،مجالس حاج محمّد اسماعيل دولابي
دلها به این انسان جذب می شود!
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : إنَّکُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بِأَموالِکُم، ، فَسَعوهم باخلاقکم. ( امالی شیخ صدوق ، ص ۶۲ )
این روایت می فرماید شما می خواهید با پول دلها را به خودتان نزدیک کنید، هرگز چنین کاری را نمی توانید بکنید. اما یک وسیله ای دارید برای اینکه بتوانید دلهای اکثر مردم را به خودتان نزدیک کنید ، آن چیست؟
آن اخلاق است.
اگر شما تواضع بورزید،آدم صادقی باشید ، اگر علیه این و آن حرکت مخربی انجام ندهید ، اگر کسی باشید که روی حرف خودتان می ایستید،اینها صفاتی است که مردم دوست می دارند،می توانید با این خُلق خوب با این اخلاق حسنه و خصال نیک دل مردم را به طرف خودتان جذب کنید.
بنابر این اخلاق فقط به معنای اخلاق معاشرت یعنی خوش خلقی و لبخند به مردم نیست.بلکه همه خصلت های حسنه ای است که اسلام اینها را برای انسانها لازم دانسته است، معروف های اسلام ، معروف های عرف بشری است ، یعنی انسانی که دارای شجاعت است ،دارای صبر و حلم است ،دارای گذشت است ، دلها به این انسان جذب می شود.
شرح حدیث از امام خامنه ای مدظله العالی ۹۳/۲/۷