راه لذت بردن از نماز
احساس لذت در نماز، یک سری مقدمات خارج از نماز دارد و یک سری مقدمات در خود نماز، آنچه پیش از نماز و در خارج از نماز باید مورد ملاحظه باشد و عمل بشود این است که انسان گناه نکند و قلب را سیاه و دل را تیره نکند و معصیت، روح را مکدر میکند، و نورانیت دل را میبرد و درهنگام خود نماز نیز انسان باید زنجیر و سیمی دور خود بکشد تا غیر خدا داخل نشود، یعنی فکرش را از غیر خدا منصرف کند و توجهش با غیر خدا مشغول نشود و اگر به طور غیر اختیاری توجهش یه جایی منصرف شد به محض التفات پیداکردن باید قلبش را از غیر خدا منصرف کند.
منبع : جناب عشق ، مجموعه رهنمودهای آیت الله بهجت ، علی اکبر مزدآبادی ،نشر یازهرا سلام الله ، ص ۲۲
جناب عشق
جناب عشق ، کتاب اخلاقی _ تربیتی است و از مجموعه رهنمودهای حضرت آیت الله العظمی بهجت ( ره) می باشد .
این کتاب ساده و تاثیر گذار به کوشش علی اکبر مزدآبادی و در ۱۰۰ صفحه به چاپ رسیده است .
پنج شرط دوستی
امام صادق علیه السلام: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: الصَّدَاقَةُ مَحْدُودَةٌ فَمَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ تِلْكَ الْحُدُودُ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى كَمَالِ الصَّدَاقَةِ وَ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ شَيْءٌ مِنْ تِلْكَ الْحُدُودِ فَلَا تَنْسُبْهُ إِلَى شَيْءٍ مِنَ الصَّدَاقَةِ أَوَّلُهَا أَنْ يَكُونَ سَرِيرَتُهُ وَ عَلَانِيَتُهُ لَكَ وَاحِدَةً وَ الثَّانِيَةُ أَنْ يَرَى زَيْنَكَ زَيْنَهُ وَ شَيْنَكَ شَيْنَهُ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا يُغَيِّرَهُ مَالٌ وَ لَا وِلَايَةٌ وَ الرَّابِعَةُ أَنْ لَا يَمْنَعَكَ شَيْئاً مِمَّا تَصِلُ إِلَيْهِ مَقْدُرَتُهُ وَ الْخَامِسَةُ أَنْ لَا يُسْلِمَكَ عِنْدَ النَّكَبَاتِ.
دوستی شرایطی دارد که هرکس آن را رعایت نکند، او را دوست کامل ندان و کسی که هیچکدام از این شرایط را نداشته باشد چیزی از دوستی نمیداند.
۱_ اولین شرط این است که آشکار و نهانش برای تو یکی باشد
۲_ دوم اینکه زینت تو را زینت خود و زشتی تو را زشتی خود بداند
۳_سوم اینکه ثروت و مقام [رابطه دوستی] او را تغییر ندهد
۴_ چهارم اینکه آن چیزی را که توانایی آن را دارد از تو دریغ نکند
۵_ پنجم اینکه تو را در سختیها و مشکلات رها نسازد.
خصال ، ج۱ ،ص۲۷۷
راهی برای رهایی از فقر
شخصی به محضر رسول اڪرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و از فقر خود شڪایت ڪرد.
حضرت به او فرمود : هر وقت داخل خانه ات شدی :
۱_سلام ڪن هرچند ڪسی در خانه نباشد
۲_ بر من صلوات بفرست.
۳_ سپس سوره قل هو الله احد را یڪ مرتبه بخوان ، تا فقرت برطرف شود.
آن مرد چنین ڪرد و چیزی نگذاشت ڪه آن قدر رزق و روزی اش زیاد شد ڪه به همسایگانش نیز ڪمڪ مالی می ڪرد.
اسرار الصلاه، میرزا جواد آقا ملڪی تبریزی، ص 262
از ماه رجب قدردانی کنید
باید همه به یکدیگر تبریک عرض کنیم [این] توفیق الهی را که توانستیم بار دیگر وارد ماه رجب بشویم. ماه رجب یک فرصت تقرّب به ارزشهای الهی و تقرّب به ذات مقدّس پروردگار و فرصت خودسازی است.
این ایّامی که در روایات ما بهعنوان ایّام برجسته معرّفی شدهاند، اینها همه فرصتند؛ هر فرصتی هم نعمت است و هر نعمتی هم نیازمند شکر و سپاس است. شکر و سپاس نعمت هم این است که انسان نعمت را بشناسد، بر طبق اقتضای این نعمت رفتار کند، از آن بهره ببرد، نعمت را از خدا بداند و آن را در راه خدا به کار ببرد؛ ماه رجب از این نعمتها است. بعد هم ماه شعبان است که آن هم نعمت دیگری است و این دو ماه از نظر کُمَّلین و اهل توحید و اهل معنا مقدّمهی ماه رمضانند؛ و ماه رمضان ماه عروج است، ماه رفتن به معراج است، ماه تزکیه است، ماه تصفیه است که همهی ما به اینها احتیاج داریم.
از ماه رجب قدردانی کنید؛ در این ماه توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه میتوانید بیشتر کنید؛ به یاد خدا باشید و کار را برای خدا انجام بدهید؛ این تلاشی که میکنید، این زحمتی که میکشید، برای خدا قرار بدهید.۶/۲/۹۴
از برکات ماه رجب استفاده کنیم
برکات ماه رجب منحصر به این ولادتها نیست؛ توصیه میکنم خودم را و شما را که از برکات ماه رجب استفاده کنیم با تقویت پیوند و ارتباط قلبی با خدای متعال. اگر آحاد ما رابطهی خودمان را با خدا تقویت کنیم، بسیاری از معضلات، مشکلات، نابسامانیها، ناهنجاریها به خودیِ خود مرتفع خواهد شد.۹/ ۲/ ۹۴
اوّلین دشمن ما غفلت است
ماه رجب است؛ و در این سرود پر مغز و زیبایی هم که شماها خواندید، اشارهی به ماه رجب، ماه توسّل، ماه توجّه و دعا شده بود. در این ماه شریف، مؤمنین که دعا میخوانند، از خدای متعال اینجور میخواهند: اَللهُمَّ فَاهدِنی هُدَی المُهتَدینَ وَ ارزُقنی اجتِهادَ المُجتَهِدینَ وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین. چقدر حائز اهمّیّت است هر سه فِقره! فقرهی آخر هم که مغفرت است که اساس همهی کارها است: وَ اغفِر لی یَومَ الدّین. هدایتِ هدایتیافتگان و تلاش تلاشگران آن چیزی است که در این دعا از خدای متعال میخواهید.
شما تأمّل بفرمایید اگر همین دو عامل در من و شما باشد، همهی مشکلات حل خواهد شد؛ هم هدایت هدایتیافتگان الهی نصیب ما بشود، هم تلاش تلاشگران تاریخ بشریّت در رفتار ما، در گفتار ما، در منش ما محسوس باشد.
در آن فقرهی سوّم، آسیب مورد اشاره قرار گرفته است: وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین. غفلت بزرگترین آسیب است؛ غفلت از مسیر، غفلت از هدف، غفلت از توان، غفلت از فرصت، غفلت از دشمن، غفلت از وظیفهای که امروز بر دوش من و شما است؛ غفلت. بزرگترین دشمن ما غفلت است. اوّلین دشمنی که ما را در مقابل دشمنان دیگرمان به خاک مینشاند، غفلت است؛ وَ لا تَجعَلنی مِنَ الغافِلینَ المُبعَدین. نتیجهی این غفلت دور شدن است؛ دور شدن از خدا، دور شدن از هدف، دور شدن از کامیابی. مضامین دعاها معرفت است، توحید است، درس زندگی است؛ ببینید دعاها اینها است. با این توجّه دعاها را بخوانیم و از این فضای این ماه بهره ببریم.۲۶/ ۲/ ۹۴
دعای سلامتی چشم
دعای پیشنهادی آیت الله بهجت برای سلامتی چشم
برای سلامتی چشم ، بعد از نمازها ، آیه الکرسی خوانده شود و پس از خواندن آن ، دست ها را بر روی چشم ها بگذارند و بگویند « اللهم احفظ حدَقَتی بحق حَدَقتی علی بن ابی طالب امیرالمومنین علیه السلام :خدایا به حق دو حدقه ی چشم امیرالمومنین علیه السلام ، دو حدقه چشم مرا حفظ کن »
البته شاید آیه الکرسی برای همه خطرها نافع باشد و خواندن آن بعد از نمازهای یومیه خیلی فواید دارد .
جناب عشق ، مجموعه رهنمودهای آیت الله محمد تق بهجت ، به کوشش علی اکبر مزدآبادی ، نشر یا زهرا سلام الله . ص ۳۶
ما برای اوقات خواب خود افسوس می خوریم که چرا برای نماز شب بیدار نمی شویم ، در صورتی که اوقات بیداری را به غفلت می گذرانیم ؛ زیرا اگر در بیداری به توجه و بندگی مشغول بودیم ، توفیق بیداری شب را نیز برای تهجد و خواندن نافله شب و تلاوت قرآن پیدا می کردیم .
منبع : جناب عشق ، مجموعه رهنمودهای آیت الله بهجت ، علی اکبر مزدآبادی ،نشر یازهرا سلام الله ، ص ۱۲.
ذکر آیت الله العظمی شاه آبادی برای اهل جهنم
ماجرای ذکری که اهل دوزخ را از آتش رهایی داد ، از زبان آیت الله نصرالله شاه آبادی
فردی که مدتی به منبر آیت الله شاه آبادی می رفت ، در خواب اهل دوزخ را می بیند که در آتش جهنم غوطه ورند و از وی می خواهند که از آقا بخواهد برای آنها ذکری رها بخش بگوید ……
مرحوم آیت الله نصرالله شاه آبادی
روش پیامبر خدا با همسایه هتاک
همسایه سه نوع است
۱_ گاهی هست که همسایه شما هم مسلمان است و هم خویشاوند شماست. چنین همسایه ای سه حق بر گردن شما دارد: حق خویشاوندی و حق اسلام و حق همسایگی .
۲_ گاهی همسایه شما خویشاوند شما نیست اما مسلمان است بنابر این دو حق دارد حق همسایگی و حق اسلام.
۳_ گاه همسایه شما مسلمان نیست که در این صورت یک حق دارد حق همسایگی حالا اگر شما چنین همسایه ای داشته باشید، و لو کافر هم هست، اما هرگاه آشی مےپزید باید یک کاسه هم به در خانه او ببری یا اگر در خانه درخت خرمالویی داری باید یک بشقاب خرمالو هم به او بدهی یا اگر گوسفند میکشی باید از گوشت گوسفند به او هم بدهی.
مرد یهودی هر روز که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم می خواستند به مسجد بروند، بر سر حضرت خاکستر می ریخت. چند روزی گذشت و حضرت دیدند که از آن یهودی که خاکستر می ریخت خبری نیست، از اصحاب پرسیدند این دوست ما که هر روز یاد ما میکرد، کجاست؟ پیدایش نیست اصحاب عرض کردند مریض است پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمودند به عیادتش می رویم. سپس به خانه یهودی رفتند، مرد یهودی با دیدن پیامبر به قدری شرمنده و خجالت زده شد که همانجا اسلام آورد و گفت اَشْهَدُ اَنْ لااِلٰهَ اِلَاالله وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسولُ الله ظاهراً این شخص رئیس قبیله و از شخصیت های مهم مدینه بود، به برکت اسلام او عده ای دیگر از یهودی ها نیز اسلام آوردند، اینها به خاطر اخلاق پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود. به خاطره حلم و بردباری آن حضرت بود .
ڪتاب بدیع الحکمة حکمت ۳۸ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانی(ره)
گفتگویی جذاب با فاطمه قاضي خاني همسر شهید مدافع حرم مهدی قاضی خانی
بسيار متشكرم كه وقت خود را اختيار مدرسه علميه كوثر ورامين قرار داديد . به عنوان شروع بحث از آشناییتان با آقا مهدی برایمان بگویید .
من در آموزشگاه رانندگی با آقا مهدی آشنا شدم . ایشان 21 ساله بودند که به خواستگاری من آمدند و آنقدر صورت ایشان کوچک بود که حتی مو هم نداشت و من ناراحت بودم و به مادرم می گفتم که نکند همینطوری بماند و رشد نکند و این شده بود برای من دغدغه که حتی به خودشان هم گفتم و ایشان خنديدند که من تازه 21 ساله هستم و جای رشد دارم .
من سال اول دانشگاه در رشته زبان و ادبیات فارسی درس می خواندم . آقا مهدی تحصیلاتش کم بود ولی در این مدت کم با اخلاق ایشان آشنا شدم که بسیار آراسته بود , به نمازش اهمیت می داد , به خانواده بسیار اهمیت می داد ، با حجب و حیا بود وهمیشه سر به زیر بود . اینها برایم از تحصیلاتش و از همه چیز مهمتر بود . چون با خودم فکر می کردم که اگر کسی به خواستگاری من بیاید و وضع مالی مناسبی داشته باشد اما ایمان نداشته باشد ؛ احترام به بزرگتر نگذارد برای من فایده ای ندارد .
حتی یک بار استادمان سر کلاس به ما توصیه می کردند که اگر کسی به خواستگاری شما آمد ایمان را اولین و مهمترین ملاک برای زندگی قرار دهید و اگر با خدا باشد همه چیز دارد و این حرف استادمان براي هميشه در ذهن من ماند.
برای من داشته های آقا مهدی خیلی بیشتر از نداشته هایش بود . گاهی که با خانمهای هم سن و سالم صحبت می کردم و آنها از مشکلاتشان و از روابط خود با همسرانشان می گفتند من علاقه ام به آقا مهدی بیشتر می شد که چقدر ایشان مهربان است و چقدر به خانواده اهمیت می دهد . گاهی که از جمع خانواده و اقوام به منزل بر می گشتم و به آقا مهدی بیشتر محبت می کردم می پرسید باز چه شده ؟ پیش خوم می گفتم که چقدر از دیگران بهتر رفتارمی کند .
بچه ها اذیت نمی کنند و بهانه پدر را نمی گیرند ؟
محمد ياسين كه خيلي پدرش را يادش نيست ولي بهانه می گیرند . چند وقت پيش كه قرار شد نهال در يك تاتري بازي كند به كارگردان آن تاتر مي گفت «اگر من در فيلم شما بازي كنم بابام برمي گرده »
پشیمان نیستید که اجازه دادید ایشان برود و شهید شود ؟
زندگی در کنار همسر بسیار راحت تر است و اگر چه تنهایی اذیت می کند اما همانطور که شهدا وقتی شوق شهادت دارند و به چیزهای بالاتری فکر می کنند و واقعا این موضوع روی ما هم اثر می کند و باعث می شود که ما هم به مسائل بالاتری فکر می کنیم .
خواب آقا مهدي را مي بينيد ؟
هر وقت خواب ایشان را می بینم ایشان به من می گوید که من زنده ام و من اصرار دارم که شما شهيد شده ايد . من به غير از اين از آقا مهدي خواب ديگري نديده ام .
به نظر من اين كه مي گويند شهدا زنده اند درست است هيچ اتفاقي باعث نمي شود كه ياد شهدا به فراموشي سپرده شود و حتي خوابهاي ما هم در مورد شهداست . يكبار محمد متين داشت خواب ميديد و در خواب مي گفت : « براي شهيد حيدري هم جمعيت زياد آمده بود »
روزي كه ايشان شهيد شدند حرف خاصي به شما گفتند يا اين حس را داشتيد كه مي رود و شهيد مي شود ؟
من به جانباز شدن ايشان فكر كرده بودم اما سرسوزني به شهادت ايشان فكر نكرده بودم. شايد جالب باشداولين بار عنوان همسر شهيد را آقا مهدي به من داد . من هميشه به ايشان مي گفتم كجا مي خواهيد برويد ؛ زندگيمان به اين خوبي ؛ بمانيد و زندگي كنيم ولي ايشان مي گفتند « مي شوي همسر شهيد ؛ شهيد خيلي مقام دارد . به خودت افتخار كن».
براي كساني كه مي گويند مدافعان حرم براي پول مي روند سوريه مي جنگند چه صحبتي داريد ؟
كسي كه مي رود آخر چطور مي تواند از آن پول استفاده كند مگر نه اين است كه پول براي رفاه است كسي كه شهيد مي شود چطور مي تواند به رفاه دنيايي برسد و از آن پول استفاده كند .
وقتي وصيت نامه شهدا را مي خوانيم تقريبا همگي گفته اند كه نگذاريد خون شهدا پايمال شود اگر پولي در ميان بود حتما در وصيت نامه ذكر مي كردند كه نگذاريد پولها از بين برود .
ببينيد چند وقت پيش يك زلزله كوچك آمد همه ما فقط جانمان را برداشتيم و فرار كرديم خانه و زندگي را گذاشتيم . ولي شهدا با كمال ميل جانشان را كف دستشان مي گيرند و مي روند .
حتي اگر شهيد نشود و نقص عضو شوند بايد فكر كنند كه ارزش يك عضو كوچك بدن انسان چقدر است كه بخواهند در مقابل آن مبلغي رادريافت كنند. فكر كنيم كه هزينه يك عمل بيني چقدر است ؟تا اين كه يك فردي بخواهد به خاطر پول برود و نداند كه سالم برمي گردد يا نه ؟اصلا مي شود جان آدم را با پول مقايسه كرد …
هميشه با همسران شهدا يا مادرانشان كه صحبت مي كنيم روي يك نقطه اتفاق نظر دارند كه شهدا از قبل انتخاب شده اند شما چه رفتاري از آقا مهدي در ذهن شما مانده كه ايشان را لايق شهادت كرده است ؟
من معتقدم كه شهادت بالاترين مقام است ؛ هر پست و جايگاهي دوره خاصي دارد و روزي بايد آن پست را تحويل دهي اما شهيد هيچ وقت از مقامش تنزل پيدا نمي كند .
آقا مهدي خيلي به خانواده شهدا ارادت داشت و خاطرم هست كه در دوران نامزدي اولين جايي كه مرا برد بهشت زهرا بود و من فكر كردم مرا سر مزار هنرمندان مي برد و وقتي به ايشان گفتم با لحن خاصي گفت « خانم چي ميگي ؟ بازيگر چيه ؟ بيا بريم سر مزار شهدا و آنها راببينيم »
حتي در دوران بارداري من مي رفت سر مزار شهدا و خوراكي را تبرك مي كرد و مي اورد و مي گفت اينها متبرك است بخور .
آقا مهدي هميشه براي خانواده هاي بي بضاعت سبب خير مي شد و كمك هاي نقدي به آنها مي داد .
هر وقت بيت رهبري مي رفت و من مي گفتم به آقا نامه بنويس و از مشكلاتمان بگو ايشان ناراحت مي شد و مي گفت رهبري اينقدر مشكل و دغدغه دارد و نبايد ما ايشان را با اين مسايل ناراحت كنيم .
و اين درسي شد براي من كه وقتي بعد از شهادت ايشان به رهبر نامه نوشتم از مشكلاتمان چيزي نگفتم فقط در نامه از آقا خواستم كه براي بچه هايم دعاكند . و بعدا هم از بيت تماس گرفتند و گفتند « آقا براي شما و فرزندانتان دعا كرده است ».
من معتقدم كه شهدا سر چه سفره اي هستند كه سر سوزني از آن نصيب ما مي شود آيا شما منزل كسي كه همسرش فوت كرده به اين شكل مي رويد . اينها همه به بركت خون شهداست .
نظرتان راجع به سخنان اخير رهبر در مورد عدالت و بي عدالتي چيست ؟ صحبتي راجع به عملكرد برخي از مسولين داريد ؟
ما خودمان زحمت مي كشيم و با سختي پول در مي آوريم ولي كساني كه نانشان را از دهان مردم بيرون مي كشند بايد يك لحظه به اثرات كار خود فكر كنند كه چه راهي بهتر است اين كه خودت را از مردم بداني و در بين مردم زندگي كني يا اين كه نانت را از دهان مردم بيرون بكشي و نفرين آنها را براي خود بخري .
مقداري در مورد شهادت آقا مهدي بگوييد ؟
آقا مهدي در تاريخ 16/9/94 در منطقه خانطومان شهر حلب سوريه شهيد شدند . آقا مهدي دوبار به سوريه اعزام شد و دفعه اول پشت جبهه خدمت مي كرد و بار دوم كه اعزام شدند 28 روز ماندند و بعد هم خبر شهادت ايشان را آوردند . .
<< 1 ... 15 16 17 ...18 ...19 20 21 ...22 ...23 24 25 ... 90 >>