پیامبر بزرگ :
«هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلىَ الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون» (توبه/۳۳)
«او كسى است كه پيامبر خود را براى هدايت مردم فرستاد، با دينى درست و بر حق، تا او را بر همه دينها پيروز گرداند، هر چند مشركان را خوش نيايد.»
«یاایها الذین امنوا استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم واعلموا ان الله یحول بین المرء و قلبه و انه الیه تحشرون» ( سوره انفال / ۲۴)
(ای کسانیکه ایمان آورده اید،خدا و رسولش را زمانیکه شما را به سوی آنچه زنده تان می سازددعوت می کنند، اجابت کنید وبدانید که خدا بین انسان و قلبش حائل می شود وبدانید که به سوی او محشور می شوید)،
حدیث :
النبی ( صلی الله و علیه و آله و سلم ) یا بنی عبدالمطلب ! أِنی والله ما أعلم شاب فی العرب .… پیامبر صلی الله فرمودند : ای پسران عبدالمطلب ! به خدا سوگند که من جوانی را در عرب نمی شناسم که برای قوم خود چیزی بهتر از آن آورده باشد که من برای شما آوردم ؛ من خیر دنیا و آخرت را برای شما آورده ام ، خدای متعال به من فرمان داده است تا شما را به سوی او بخوانم .۱
دیده شده در کتاب الحیاه ، ترجمه احمد آرام ، انتشارات دلیل ما ،جلد اول ، باب نخست ، شناخت حجت ، ص ۲۴۰
(آيه ۱۳)- اين آيه هدف نهايى آفرينش اين مراكب را چنين بازگو مى كند: «تا بر پشت آنها به خوبى قرار گيريد سپس هنگامى كه بر آنها سوار شديد، نعمت پروردگارتان را متذكّر شويد و بگوييد: پاك و منزه است كسى كه اين را مسخّر ما ساخت، و گر نه ما توانايى تسخير آن را نداشتيم» (لِتَسْتَوُوا عَلى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ).
(آيه ۱۴)- در اين آيه گفتار مؤمنان راستين را به هنگام سوار شدن بر مركب اين گونه تكميل مى كند: «و ما به سوى پروردگارمان باز مى گرديم» (وَ إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ). اين جمله اشارهاى به مسأله معاد است چرا كه هميشه توجه به آفريدگار و مبدأ، انسان را متوجه معاد نيز مى سازد. و نيز اشارهاى است به اين معنى كه مبادا هنگام سوار شدن و تسلّط بر اين مركبهاى راهوار مغرور شويد، و در زرق و برق دنيا فرو رويد، بلكه به ياد انتقال بزرگتان از اين جهان به جهان ديگر باشيد.
(آيه ۱۵)- چگونه ملائكه را دختران خدا مى خوانيد؟ بعد از تحكيم پايه هاى توحيد از طريق بر شمردن نشانه هاى خداوند در نظام هستى و نعمتها و مواهب او، در اينجا به نقطه مقابل آن يعنى مبارزه با شرك و پرستش غير خدا پرداخته نخست به سراغ يكى از شاخه هاى آن يعنى پرستش فرشتگان مى رود و مى فرمايد: «آنها براى خداوند از ميان بندگانش جزئى قرار دادند» (وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبادِهِ جُزْءاً). تعبير به «جزء» هم بيانگر اين است كه آنها فرشتگان را فرزندان خدا مى شمردند زيرا هميشه فرزند جزئى از وجود پدر و مادر است كه به صورت نطفه از آنها جدا مى شود. و نيز بيان كننده پذيرش عبوديت آنهاست چرا كه فرشتگان را جزئى از معبودان در مقابل خداوند تصور مى كردند. سپس مى افزايد: «انسان كفران كننده آشكارى است» (إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ). به جاى اين كه سر بر آستان خالق و ولى نعمت خود بسايد راه كفران پيش گرفته به سراغ مخلوقاتش مى رود.
دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۴ ، ص ۳۵۰ ( سوره مبارکه زخرف)
(آيه۱۱)- سومين موهبت را كه مسأله نزول آب باران و احياى زمينهاى مرده است در اين آيه به اين صورت مطرح مى كند «همان كسى كه از آسمان آبى فرستاد بمقدار معيّن» (وَ الَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ). «و به وسيله آن سرزمين مردهاى را حيات بخشيديم» (فَأَنْشَرْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً). «و همين گونه (كه زمينهاى مرده با نزول باران زنده مى شوند شما نيز بعد از مرگ زنده، و از قبرها) خارج خواهيد شد» (كَذلِكَ تُخْرَجُونَ).
(آيه ۱۲)- در چهارمين مرحله بعد از ذكر نزول باران و حيات گياهان به آفرينش انواع حيوانات اشاره كرده، مى گويد: «همان كسى كه همه زوجها را آفريد» (وَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها). تعبير به «ازواج» (زوجها) كنايه از انواع حيوانات است، به قرينه گياهان كه در آيات قبل آمد. و مى دانيم قانون زوجيت، قانون حيات در همه جانداران مى باشد و افراد نادر و استثنايى مانع از كليت قانون نيست. در پنجمين مرحله كه آخرين نعمت را در اين سلسله بيان مى كند سخن از مركبهايى است كه خداوند براى پيمودن راههاى دريايى و خشكى در اختيار بشر گذارده، مى فرمايد: «و براى شما از كشتيها و چهار پايان مركبهايى قرار داد كه بر آن سوار مى شويد» (وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ). اين يكى از مواهب و اكرامهاى خداوند نسبت به نوع بشر است كه در انواع ديگر از موجودات زنده ديده نمى شود.
دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه ،آیتالله مکارم شیرازی ،ج ۴ ص ۳۵۰( سوره مبارکه زخرف)
دیدار مسؤلان نظام و سفرای کشورهای اسلامی با رهبر انقلاب .
همزمان با سالروز بعثت پیامبر عظیمالشأن اسلام حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) صبح امروز (پنجشنبه) مسئولان نظام، سفرای کشورهای اسلامی در تهران و جمعی از خانوادههای شهدا با حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار با اشاره به استمرار دو جریان «بعثت» و «جاهلیت» از صدر اسلام تاکنون، شاخصهی اصلی جریان بعثت را «خردورزی هدایتیافته بهوسیلهی پیامبران الهی» و مهمترین شاخصهی جریان جاهلیت را «شهوت و غضب» دانستند و گفتند: امروز مهمترین وظیفهی امت اسلامی، مقابله با جریان جاهلیت به سرکردگی آمریکا است و جمهوری اسلامی ایران بهعنوان پیشتاز جریان بعثت در راهی که امام بزرگوار (رحمهالله) آغازگر آن بودند، بدون هراس از قدرتها به حرکت خود ادامه خواهد داد.
(آيه ۱)- در آغاز اين سوره باز با «حروف مقطعه» «حاء، ميم» (حم). رو برو مى شويم، اين چهارمين سوره اى است كه با «حم» آغاز شده.
(آيه ۲)- در دومين آيه به قرآن مجيد سوگند ياد كرده، مى فرمايد: «سوگند به كتاب مبين» و روشنگر (وَ الْكِتابِ الْمُبِينِ). سوگند به اين كتابى كه حقايقش آشكار، و مفاهيمش روشن، و دلائل صدقش نمايان، و راههاى هدايتش واضح و مبين است.
(آيه ۳)- كه «ما آن را قرآنى عربى قرار داديم تا شما آن را درك كنيد» (إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ). عربى بودن قرآن يا به معنى نزول آن به زبان عرب است كه از گسترده ترين زبانهاى جهان براى بيان حقايق مى باشد. و يا به معنى «فصاحت» آن است- چرا كه يكى از معانى عربى همان «فصيح» است- اشاره به اين كه آن را در نهايت فصاحت قرار داديم تا حقايق به خوبى از لابلاى كلمات و جمله هايش ظاهر گردد، و همگان آن را به خوبى درك كنند.
عیادت رهبر انقلاب از حجتالاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی و همسر شهید بابایی
حضرت آیتالله خامنهای صبح امروز (سهشنبه) با حضور در یکی از بیمارستانهای تهران از حجتالاسلاموالمسلمین محمدی گلپایگانی، و همچنین همسر شهید بابایی عیادت کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدارها در جریان مداوای ایشان قرار گرفتند و سلامتی آنها را از خداوند متعال مسئلت کردند.
دیده شده در سایت http://farsi.khamenei.ir
روشنگری و بالابردن رشد فکری جامعه از اهداف امام کاظم بود
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین با بیان اینکه فعالیتهای امام کاظم(ع) در روشنگری و بالا بردن رشد فکری مردم بود، گفت: این امام همام تلاش خویش را در محورهای تبلیغ دین خدا، گسترش فرهنگ اسلام، پرورش انسانهای مستعد و تربیت شاگردان والا مقام و شاخص متمرکز ساخت.
طاهره شاکری، مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، ضمن عرض تسلیت به مناسبت سالروز شهادت هفتمین امام شیعیان حضرت موسی بن جعفر(ع)، گفت: امام کاظم(ع) در هفتم ماه صفر سال سال ۱۲۸هجری قمری در ابوأ دیده به جهان گشود نام مبارک ایشان موسی و مشهورترین القاب این امام همام کاظم و صابر است.
شهید مطهری الگوی مناسبی برای معلمان و مبلغان به شمار میرود
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین گفت: شهید مطهری الگوی مناسبی برای معلمان و مبلغان جهان اسلام به شمار میرود و از آن جا که معلمان روح و جان افراد را پرورش داده و به سوی رشد و ترقی سوق میدهند، تکریم و تعظیم آن ها تکریم و تعظیم علم است.
طاهره شاکری، مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، ضمن تبریک فرار رسیدن هفته معلم و گرامیداشت یاد و خاطره استاد والامقام شهید مرتضی مطهری، گفت: استاد شهید مطهری همواره به عنوان یک اسلام شناس، آگاه و عالم به زمان، دانشمندی متفکر و درد آشنا یاد میشود و همواره مورد احترام و علاقه تمامی فرهیختگان جامعه و جوانان انقلابی بوده و است.
ریا و خودنمایی
حضرت محمد(ص) می فرمایند: ترسناک ترین چیزی که بر شما از آن می ترسم، شرک اصغر است. گفتند شرک اصغر چیست. فرمودند: ریا، در روز قیامت، به هنگام حسابرسی اعمال بندگان، خداوند متعال به آنان می فرماید: بروید نزد افرادی که برایشان در دنیا خودنمایی می کردید، پس ببینید آیا پاداشی در نزد آنها می یابید.
و نیز از آن حضرت منقول است که خدای تعالی فرمود : « هر که عملی را به جا آورد که غیر مرا در آن شریک سازد ، همه آن عمل از غیر است و من نیز از آن عمل بیزارم» .
و نیز در روز قیامت ریاکار را با چهار نام می خوانند و می گویند :« ای کافر ! ای فاجر ! ای غادر ! ای جابر ! عمل تو فاسد و اجر تو باطل شده است . تو را امروز در پیش ما نصیبی نیست…. » ۱
حجه الاسلام و المسلمین محسن قرائتی در یکی از درسهای خود بیان می کردند که : « فردی توی مسجد برای خودنمایی موقع کمک به دیگران میگوید : ۵ میلیون هم پای من بنویسید.
اگر نیت خدا نباشد مردم می گویند :میلیاردیه ، این باید ۱۰۰ میلیون بده ، عجب آدم گدای خسیسی … یعنی ( وقتی کار برای خدا نباشد ) هم ۵میلیون می دهد و هم فحش می خورد .
ایشان در ادامه گفتند : من یک بار یک مهمانی برایم آمد خواستم پذیرایی کنم ، ریایی ، یک غذای مفصلی به او دادم ، آخرش گفت ؛ به ما گفتند طلبگی وضعیتش ضعیفه ، شما آخوند ها پول از کجا می آورین ؟
هیچ .. هم جان کندم ، هم پولم رفت ،هم فحش خوردم .یعنی خوب که خوردیم گفت : ازکجا می آورید ؟۲
۱- دیده شده در کتاب معراج السعاده ، مولا احمد نراقی ، انتشارات قائم آل محمد صلی الله ، ص ۴۹۲.
۲- سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین محسن قرائتی ، شنیده شده توسط عبدی متین .
نماز یک روح دارد ، یک جسم .
همه مردم وقتی نماز می خوانند در به جا آوردن جسم نماز شریکند .
اما عدهٔ محدودی اند که روح نماز را هم ، همراه جسم آن به جا میآورند. ضمن این که عدهای هم وجود دارند که به ظاهر نماز و جسم نماز را به جا نمی آورند ، اما در زندگی چنان زندگی میکنند که انگار میخواهند روح نماز را در زندگی خود به جا آورند .
زیبنده آن است که همه در آن واحد ، جسم و روح نماز را در به جا آورند و در زندگی روزمره نیز همواره روح نماز را به جا آورند . عمل کردن به کلماتی که در نماز به زبان میآوریم ، در زندگی روزمره ، عمل کردن به روح نمازاست .۱
اگر نماز نبود ،صبح و ظهر و شب چنین کسی در یک بسته بندی مشخص در هر روز به وجودی به نام خدا تعهد نمی داد که کار ناخوشایندی از او سر نزند . هیچ وقت هم از موجودی نیرومند هم تقاضای کمک نمی کرد .هیچ وقت خود را مستلزم این نمی دید که به معبودش بیان کند که شریک ندارد و یکتاست .هیچ روزی به طور کامل دست و صورت و پایش را با آب تطهیر نمی کرد و سعی نمی نمود که لباس و مکانش را دائم از نجاست دور نگه دارد .
هیچ گاه خود را ملزم نمی دید که روزی چند بار به تمرکز بپردازد .
هیچ گاه احساس نمی کرد که به عنوان یک مسلمان وظیفه خود را انجام داده و نهایت آن که به طور کلی نوعی راحتی وجدان کسب نمی کرد .۲
۱- دیده شده در کتاب بهداشت روانی نماز ، تالیف دکتر حسنعلی میرزا بیگی ، ص ۲۶ به نقل از راز نماز ، محسن قرائتی .
۲- همان ، ص ۶۲ .
<< 1 ... 77 78 79 ...80 ...81 82 83 ...84 ...85 86 87 ... 90 >>