به مناسبت هفته‌ی دولت، رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت، صبح امروز با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند 

 

 

 

رهبر انقلاب :دولت با برنامه‌ریزی و جدیت، حداکثر بهره‌برداری را برای کار در یک‌سال باقیمانده انجام دهد، دولت به‌هیچ‌وجه خود را سرگرم بحث‌های انتخاباتی نکند و تا آخرین روز، برای حل مشکلات برنامه‌ریزی کند. بهترین تبلیغ برای دولتِ در رأس کار، اقدام و عمل است.

 

رهبر انقلاب : امروز مشکلات اقتصادی، مسئله‌ی اول کشور است که باید حل شود و حل آنها در گرو اجرای صحیح اقتصاد مقاومتی است ، باید قاطعانه مانع از ادامه‌ی طرح‌های اقتصادی غیرهمسو با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی شد.

 

رهبر انقلاب : همواره معتقد به کار دیپلماسی بوده‌ام اما باید توان دیپلماسی را به‌صورت متوازن در دنیا توزیع کرد . آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین باید سهم مناسب خود را در سیاست خارجی کشور داشته باشند. از ظرفیت دیپلماسی برای پیشرفت اقتصاد استفاده شود.

 

رهبر انقلاب : تنها چیزی که در دیپلماسی می‌تواند مورد اعتماد قرار گیرد، کار ثابت و امضاشده است نه رفتارهای ظاهری. باید از بدحسابی آمریکایی‌ها در برجام، تجربه آموخت و نباید مقابل وعده‌ی آنها اقدام نقد انجام داد. انتقاد من به برجام به خباثت طرف مقابل مربوط می‌شود نه عناصر خودمان ،قدردان زحمات مذاکره‌کنندگانمان هستیم.

 

رهبر انقلاب با انتقاد از کاهش شتاب رشد حرکت علمی: فاصله‌ی ما با پیشرفت علمی دنیا زیاد است؛ برای جبران این عقب ‌ماندگی چاره‌ای جز افزایش شتاب رشد حرکت علمی وجود ندارد و باید گفتمان پیشرفت علمی در کشور ادامه یابد.

 


رهبر انقلاب: به لطف خدا و تلاش نیروهای نظامی و امنیتی درحالی‌که منطقه مملو از ناامنی است، کشور از سپر امنیتی مستحکمی برخوردار است . باید به این تشکیلات نظامی و امنیتی کمک شود و از افزایش توان دفاعی حمایت کرد.

  

رهبر انقلاب: فضای مجازی، دنیایی رو به رشد، بسیار وسیع و غیرقابل توقف است که فرصت‌های بزرگ و تهدیدهایی را هم به همراه دارد . هدف از تشکیل شورای عالی فضای مجازی استفاده از این فرصت‌ها و دفع این تهدیدها است . باید در ایجاد شبکه‌ی ملی اطلاعات و راه‌اندازی آن تسریع شود.

 

رهبر انقلاب: بنده طرفدار جزم‌اندیشی و اختناق در عرصه‌ی فرهنگ نیستم بلکه به آزاداندیشی اعتقاد راسخ دارم اما آزاداندیشی به‌معنای ولنگاری نیست اغلب کارهای فرهنگی خوب کشور به‌دست جوانان مؤمن و انقلابی انجام می‌شود . عملکرد دستگاه‌های فرهنگی در هر دو سطح آفندی و پدافندی ضعیف است.

  

رهبر انقلاب: نباید از موضوع حقوق‌های نجومی به‌آسانی عبور کرد . اعتماد مردم در این قضیه ضربه‌ی فراوانی خورده است. مردم و جوانان تحصیلکرده، دریافت‌های خود را با این دریافت‌های غیرعادلانه مقایسه می‌کنند. با مسئله‌ی حقوق‌های نجومی برخورد قاطع شود . قوه‌ی قضائیه با متخلفان برخورد کند.

 

 

گزیده بیانات رهبر انقلاب در دیدار با اعضای هیات دولت ، دیده شده در سایت http://farsi.khamenei.ir

 

   چهارشنبه 3 شهریور 1395نظر دهید »

عزت انسان به اطاعت پروردگار است ،

 

فی الفقیه عن ابی عبدالله علیه السلام ؛ مَن اخرج الله مِن ظُل المعاصی الی العز التقوی.

«ظُل معاصی » نشان دهنده این است که خود معصیت پروردگار ذلت است ، خواری است . عزت انسان به اطاعت پروردگار است ، این که انسان معصیت کند و گناه کند و احساس نکند که دچار ذلت و خواری شده است ناشی از ضعف معرفت به پروردگار است . چون معصیت دوری از منبع خیر است ، دوری از منبع همه حسن ها و زیبایی ها و نیکویی های عالم است .

 

معصیت پشت کردن به خورشید نورانیت بخش سعادت است بنابر این ، این که انسان بداند که معصیت ذلت است ، این خود یک معرفت بالایی است .

 

نقطه مقابل تقوی است که پرهیز  از گناه است ، مراقب بودن امر و نهی الهی و رو کردن به خورشید نورانیت ، صفا بخش و خیر و برکت است و این عزت است .چون عزت متعلق به خداست « ان العزه لله جمیعا » هر کس که به سمت خدا برود سهمی از این عزت را به دست آورده است . 

پس تقوا هم عزت است حالا کسی که خداوند متعال او را از ظِل معاصی به عِز تقوا برساند و او را به اوج برساند ، بدون این که مالی در اختیار داشته باشد غنی است . غنای او در نفس اوست .

 

غنا این نیست که انسان پول زیاد داشته باشد بعضی ها خیلی هم ثروت دارند اما غنی ندارند ، بی نیاز نیستند همه وجودشان احساس نیاز مادی است .

بعضی ها هم ثروتی ندارند اما روح ، مستغنی است ، احساس بی نیازی می کند از هر چیزی غیر از خدای متعال بدون این که قوم و  خویشی ، دوستی و یا عشیره ای داشته باشد که او را به عزت برساند . چون عشیره و قوم طبیعتش این است که نمی گذارد فرد دستخوش جفای دیگر شود .

 

انسان با تقوی عزیز است ؛ عزیز القالب الذی لا یغلب .

انسان‌ با  تقوا با دل خود مانوس است بدون این که کسی هم با او انس پیدا کند . او مانوس با خدای متعال است ، خاصیت تقوا این است .

 

درس خارج از فقه رهبر معظم انقلاب ، شنیده شده . الشافی ، ص ۸۵۲. 

   چهارشنبه 3 شهریور 1395نظر دهید »

برکات نماز اول وقت 

 

اگر یک درجه معرفت ما نسبت به آثار و برکاتی که خیلی از کارهای عبادی دارد بیشتر شود آن وقت هم بهتر آن اعمال را انجام می دهیم و هم اگر یک وقتی شیطان آمد و شروع به وسوسه کرد و بهانه های اندک در ذهنمان به وجود آورد که در انجام آن فریضه کوتاهی کنیم ، خیلی محکم می توانیم در دهان شیطان بزنیم .

 

چرا بعضی ها در انجام نماز کاهلند ؟ برای این است که نمی دانند برای چه نماز می خوانند ، خیلی از انسان ها نمی دانند نماز چه آثار و برکاتی دارد . فردی آمد پیش شیخ حسنعلی نخودکی ، عرض کرد : آقا می خواهم زن خوب پیدا کنم . 

آقا گفت : نماز اول وقت بخوان .

گفت : آقا می خواهم کار خوب پیدا کنم .

آقا گفت : نماز اول وقت بخوان .

گفت : آقا می خواهم کسب و کارم برکت پیدا کند .

آقا گفت : نماز اول وقت بخوان .

 

گفت آقا سه تا سوال کردم همه یک کلید ؟!

مرحوم نخودکی گفت : نماز اول وقت کلید نیست ، شاه کلید است همه قفلها را باز می کند .اگر بدانید نماز اول وقت چقدر اثر دارد هم برای دنیا و هم برای آخرت خیلی بهتر آن را انجام می دادید .

 

 

سخنان حجت الاسلام سعیدی ، شنیده شده .

 

   چهارشنبه 3 شهریور 1395نظر دهید »

چهار صفت منشاء همه گناهان است .

 

محمد بن ابی عمیر گوید : در تمام دوران رفاقتم که با هشام بن حکم داشتم سخنی بهتر و پر بهره تر از این سخن که درباره عصمت امام بود از او نشنیدم ؛ روزی از او پرسیدم که آیا امام معصوم است ؟

گفت ؛ آری .

گفتم : نشانه عصمت در او چیست ؟ و به چه بایدش شناخت ؟ 

گفت : حقیقت این که همه گناهان چهارمنشاء دارد و پنجم ندارد ، آز ، رشک ، خشم ، خواهش نفس ، و هیچ یک از این ها در امام نیست .

 

امام را نشاید که بر این دنیا حریص باشد زیرا همه آن به زیر نگین او است که او خزانه دار مسلمانان است پس چرا حریص باشد.

 

و او را نشاید که رشک برد زیرا انسان فقط بر بالاتر از خود رشک می برد و کسی بالاتر از امام نیست پس چگونه رواست که به زیر دست خود رشک برد .

 

و او را نشاید برای هیچ یک از کارهای دنیا خشمناک گردد مگر آن که خشمش  برای خدای عزوجل باشد زیرا خداوند اجرای احکام را بر او واجب کرده است آن چنان که نه سرزنش کسی در او تاثیر کند و نه در اجرای احکام بر کسی مهربانی بی جا کند تا حدود خداوند عزوجل را بپا دارد .

 

و او را نشاید که پیرو خواهش های نفس بوده و دنیا را بر آخرت ترجیح دهد زیرا خداوند هم چنان که دنیا را در نظر ما محبوب کرده آخرت را در نظر امام محبوب ساخت . امام آخرت را آن چنان می بیند که ما دنیا را می بینیم .

 

تو هرگز کسی را دیده ای که به خاطر زشت رویی از زیبارویی بگذرد ؟ 

و خوراک لذیذی را گذاشته و به خوراک تلخ بپردازد ؟

و جامه نرمی را گذاشته و زبر و درشت اختیار کند و از نعمت جاویدان و پایان ناپذیر به خاطر دنیای زودگذر و ناپایدار بگذرد .

 

 

دیده شده در کتاب ، الخصال ، رئیس المحدثین ابی جعفر محمد بن حسن بن علی بن الحسین بابویه القمی ، با مقدمه و ترجمه سید احمد فهری زنجانی ، انتشارات علمیه ، باب الاربعه ، ج ۱ ، ص ۲۳۷ 

   سه شنبه 2 شهریور 1395نظر دهید »

عفت جنسی ، عفت مالی 

 

مراقب دو نوع عفت باشید که کل زندگیتان و آرامش دنیاشان را تحت تاثیر قرار می دهد . اولی عفت جنسی است ، آن هایی که هنوز ازدواج نکردند عفت داشته باشند و آنهایی هم که ازدواج کرده اند عفت خود را حفظ کنند . حالا عفت جنسی چیست ؟ یعنی مراقب چشم باشیم .

پیغمبر اکرم صلوات الله به شیطان فرمود : کجاها دام پهن می کنی ، کجاها انحراف می دهی مردم را ؟

گفت : جایی که چشم را بتوانم انحراف دهم ، جایی که بدانم موفق می شوم مردم را به سمت نگاه کردن به نامحرم ببرم .

 

همین که انسان نتواند چشمش را کنترل کند شروع می شود به بی عفتی و سقوط به دره بدبختی . الان در این شبکه های مجازی چقدر راحت انواع عکس ها و فیلم ها تبادل می شود و چقدر عفت می خواهد که انسان هر چیزی را نگاه نکند ….

 

فروید می گوید باید جامعه آزاد باشد و عده ای هم می گویند که ما باید مثل غربی ها شویم که زن و مرد آنقدر راحت شوند که عادی شوند برای هم و آن وقت دیگر گناه نمی کنند .

گناه نمی کنند ؟ نه نباید این را گفت ، چرا که اگر بی بند و باری عادی شود دیگر نسل پاک زیر سوال می رود . غرب کجا می تواند ادعا کند که نسلش پاک است .

عفت جنسی یعنی زینت را بپوشانید ، نباید زینت را نامحرم ببیند ، صدا را نباید نازک کرد .

 

نکته دوم عفت مالی است ، گاهی وقت ها خدا راه حلال را میبندد ، قرض می خواهی ، نیست!  وام می خواهی ، نیست ! هر چه می خواهی نیست ، فقط راه نزول باز است . این لحظه ، لحظه امتحان است ، خیلی مراقبت کنید عفت مالی را …

 

سخنان حجت الاسلام محرابیان شنیده شده .

 

   سه شنبه 2 شهریور 1395نظر دهید »

حسن عاقبت و حسن خاتمت از بهترین نعمت هاست .

 

 

حضرت آيت الله العظمي جوادی آملی در این جلسه با استناد به آيات قرآن كريم اظهار داشتند:

 

قسمت مهمی از دستورات دین ناظر به اين است که انسان از انجام آنها بهره اخروي ببرد. آيا دنيا و آخرت دو جهان جدا و گسسته از هم‌اند يا يک سلسله واقعيت‌هايي است که ظاهرش دنيا و باطنش آخرت است؟ از بخشي از آيات قرآن کريم بر مي‌آيد که دنيا ظاهر اين عالَم است و آخرت باطن اين عالَم.

 

اين طور نيست که دنيا و آخرت دو عالم جدا باشند، اين طور نیست که وقتی دنیا کلاً نابود شد، آخرت تازه پديد ‌بیايد، اگر آخرت تازه پديد بيايد که نتيجه اين عالَم نخواهد بود. بنابراين آنها که ظاهر و باطن هر دو را مي‌بينند هم اکنون جايشان را در آخرت مشاهده می کند

 

اگر آن حقيقتي که ظاهرش دنياست و باطنش آخرت است به صورت انسان دربيايد مي‌شود امام معصوم، به صورت کتاب در بيايد مي‌شود قرآن کريم. اين قرآن يک ظاهري دارد و يک باطني، ظاهر قرآن را خيلي‌ها ممکن است بروند در حوزه‌ها درس بخوانند صاحب علم الدراسه شوند و ظاهر قرآن را دریابند اما باطن قرآن را تنها همان انسان کامل که صاحب علم الواراثه است می تواند بفهمد.

 

وجود مبارک امام صادق(ع) و دیگر ائمه(ع) اين فرمايش را دارند که درجات بهشت به عدد آيات قرآن کريم است، اين يعني چه؟ اينکه فرمود درجات بهشت به عدد آيات قرآن کريم است اين نمي‌خواهد يک مسئله رياضي را براي ما حل کند، مي‌خواهد بگويد ظاهرش قرآن است اما باطنش بهشت است، به دليل اينکه در ذيلش فرمود به اهل قرآن مي‌گويند بخوان و بالا برو، هر اندازه که با قرآن بودی و هر اندازه قرآن خواندی و به همان اندازه درجاتت در بهشت بالا می‌رود. اگر درجات بهشت به اندازه آيات قرآن کريم است هر اندازه ما در خدمت قرآن بوديم و فهميديم، باور کرديم، عمل کرديم و منتشر کرديم، مي‌توانيم يک درجه بالا برويم.

 

برخي‌ها ذکر يونسي دارند ﴿لاَّ إِلهَ إِلاّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ﴾۱، که دعای معروفی است .

 

اما برخي‌ها ذکر يوسفي دارند؛ وجود مبارک يوسف در تمام آن خطرات آن وقتي که چاه افتاد صبر کرد. آن وقتي که به زندان افتاد صبر کرد. وقتی که به قدرت، عزت و سلطنت رسيد عرض کرد پروردگارا ﴿رَبِّ قَدْ آتَيْتَني مِنَ الْمُلْكِ وَ عَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأحَاديثِ … تَوَفَّنِي مُسْلِماً﴾۲؛ جانم را بگير! اما در حال اسلام. در حال خطر و بیماری انسان تقاضاي مرگ بکند هنر نيست؛ اما در کمال قدرت بگويد خدايا جانم را بگير تفاوت می کند!

 

نظر سيدنا الاستاد مرحوم علامه طباطبايي اين است که یوسف در آن حال تقاضاي مرگ نکرد، بلکه عرضه داشت خدايا! آن توفيق را بده که من مسلمان بميرم، اين سفارش يعقوب و سایر انبياء بود که ﴿فَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاِّ وَ أَنْتُم مُسْلِمُونَ﴾، آنها که ذکر يوسفي دارند از خدا حُسن عاقبت مي‌طلبند حُسن عاقبت و حُسن خاتمت از بهترين نعمت‌هاست.۴

 

۱_ سوره انبیا ، آیه ۸۷.

۲_ سوره یوسف ، آیه ۱۰۱.

۳_ سوره بقره ، آیه ۱۳۲

۴_ خلاصه درس اخلاق هفتگی آیت الله جوادی آملی  ۲۸ / ۵ / ۹۵ .دیده شده http://www.javadi.esra.ir

   دوشنبه 1 شهریور 13958 نظر »

اخلاص 

 

برای اینکه خدا لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حال ما بشه باید اخلاص داشته باشیم و برای اینکه ما اخلاص داشته باشیم .

 سرمایه می خواد که از همه چیزمون بگذریم و برای اینکه از همه چیز مون بگذریم باید شبانه روز دلمون و وجودمون و همه چیز مون با خدا باشه .

 

آنقدر پاک باشیم که خدا کلا از ما راضی باشه .

 

قدم برمی داریم برای رضای خدا

 قلم بر می داریم روی کاغذ برای رضای خدا

حرف می زنیم برای رضای خدا

شعار می دیم برای رضای خدا

می جنگیم برای رضای خدا

 

همه چیز همه چیز همه چیز  خاص خدا باشد 

که اگر شد پیروزی نزدیک است ، چه بکشیم چه کشته بشیم که اگر اینچنین باشیم پیروزیم و هیچ ناراحتی نداریم و شکست معنا ندارد برای ما .

چه بکشیم چه کشته بشیم پیروزیم اگر اینچنین باشیم .

 

 

صحبت های شهید همت ، شنیده شده .

 

   دوشنبه 1 شهریور 13951 نظر »

 

آقا شیخ رجبعلی خیاط گفته بود که همیشه نماز که می خواندم ، نماز امام زمان  ، نماز جعفر طیار ، حاجتی از خدا می خواستم یک بار گفتم حاجت نخواهم چطور می شود ؟

بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن 

که خواجه خود روش بنده پروری داند .

همان شب خواب دید به او گفتن. چرا دیر آمدی ؟

 

ما هر وقت دُممان در تله گیر می کند می گوییم خدا .

این شعر را استاد ما ۶۲ سال پیش آقا شیخ امبر برهان خوانده بود یادم است .

هر  وقت که سرت به درد آید 

نالان شوی و سوی من آیی 

چون درد سرت شفا بدادم 

یاغی شوی و دیگر نیایی

هر وقت کار داریم به خدا می گوییم خدا ، چقدر خوب است موقعی هم که کار نداریم بگوییم خدا  .

 

سخنان آیت الله مجتهدی، شنیده شده .

   یکشنبه 31 مرداد 1395نظر دهید »

بگذار تا می توانم نفس… عمیق …عمیق.

 

((ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل ا… امواتاً بل احیاُ عند ربَّهم یرزقون))


رفیق شهیدم !

سلام .

سلامی به گرمی معرکه جهاد و شهادت. به گرمی خاک های حلب و فلوجه و خان طومان.


به راستی از این پس باید سلامت گویم، یا به خدا بسپارمت؟!!


بگذاربرای دلم هم که شده حال که هستی و می شنوی ، باز سلامت گویم،که نام اوست وآرام جانم.


بگذارآرام شوم از این همه داغ،از این همه درد، از این همه زخمه ی خاطرات.
امان از خاطراتت که گاه چه بی رحمانه به سویم هجوم می آورندو داغ درونم را تازه می کنند.
وگاه چه بی رحمانه تر نمک بر زخم های کاری ام،می پاشند.
این روزها خاطراتت عجیب دلم را چنگ می زنند.


هنوز صدای خنده هایت در گوشم زنگ می زند؛وخاطره ی شوخی هایت،خود را چون موج به دیواره ی دلم می کوبد وآه .
آه …از درد دوریت.آه… از نبودنت.


می بینی رفیق،از وقتی رفته ای، مانده ام چه کنم!خاطراتت را مرور کنم تا آرام شوم ؛ یا در مقابل جاری این همه خاطره بایستم و نگذارم آتش درونم بیشتر از پیش شعله ور گردد ؟من مانده ام و این دل سوخته و یک کوه ،خاکستر.
آری من مانده ام و….


اصلا چرا؟


به راستی چرا مانده ام وقتی لشکر کفر با انبوه حرامیانش تا پشت دروازه های دمشق آمده اند؟ تا نزدیکی حرم عمه ی نوحه ها.تا پشت حرم طفل سه ساله ی تکیه ها


برای چه مانده ام وقتی این همه حرمله پیشانی اسلام را نشانه رفته اند؟
وقتی این همه ابن سعد به طمع ملک و گندم دنیا،اسب قدرتشان را نعل تازه ی تکفیر کوبیده اند.
وقتی دشمن هر روز یار گیری می کند و منتظر فرصتی نشسته تا خنجرش را از قفا برگلوی اسلام بنشاند.
وقتی به اسم خادم حرم دست هر خائنی را از پشت بسته اند و می خواهند سر از تن اسلام جدا ساخته و بر نیزه اش کنند.
وقتی سخنان ولی زمانه را خوب جار می زنند ، اما هنگامه ی عمل کنار تنور خولی ها حرف به حرفش را می سوزانند و با زبان چرب رسانه ای دود این همه سخن سوخته را منکر می شوند.


وقتی برای لب و دندان قرآن نقشه ها کشیده اند و چوب های خیضرانی اشان را به دست دین داران بی دین سپرده اند.


آری…بعد اینها من چرا اینجا… مانده ام؟


مانده ام که چه ؟که فرجام کدام برجام به داد تنهایی سربازان گمنانی چون تو برسد؟
که لبخند کدام کد خدا داغ دل مادرت را فرو بنشاند؟
که نور کدام آفتاب تابانی دل یخ زده ی فرزندت را پر حرارت وامید سازد؟


نه ،در این جنگ رو درروی ، در این برهه از تاریخ وقت نشستن و جا ماندن نیست.
مرا خیال نشستن نیست ، دشمن به خواب هم نخواهد دید نشستن و واماندن من وصد هایی چومن را.ما همچنان ایستاده ایم.
ما خوب می دانیم چشمه اسلام برای جوشیدن خون می خواهد.پس تا آخرین قطره خونمان با توئیم.و تنهایت نمی گذاریم.


چگونه تنهایت بگذاریم وقتی خوب می دانیم که راهت همان صراط مستقیمی است که سال ها در نماز های کم فروغمان از خدا خواسته ایم ؟ تو فارغ ازسیاست بازی های دنیا به دنبال وظیفه ات رفتی و رسیدی به این راه پر فروغ.

چگونه تو را فراموش کنیم و تنهایت…هیهات

بگذاربگویند:طبیعت خاک سرد است و خفتگان درآن فراموش شدنی.آری راست می گویند.اما نه هرخاکی، نه وقتی که از خاک، خون می جوشد.


خون های جاری در تاریخ،سردی خاک را می گیرند.همانگونه که خاک کربلا فراموش نشد وکربلائیان هم؛خاک های خان طومان و حلب وحمص و … نیز از حافظه تاریخ پاک نخواهند شد و شما مدافعین حرم هم.
رفیق مدافع حرم!فراموشت نخواهم کرد.نه من،که تاریخ تو را به دست نسیان نخواهد سپرد.تو در قلب تاریخ جای گرفتی و آیندگان در کتب تاریخی اشان قصه ی پیکار نابرابرت با خصم را خواهند خواند ودر هیچ ورقی ازاوراق آن نخواهند خواند ذلت و خستگی و عقب نشستنت را.


برادر!بعد افتادن پیکرت بر زمین، من به زمین و زمان غبطه ها خورده ام.
غبطه خورده ام به سرسرخت که در دامان مولا سبز شد.
و به غارتگران فلک که تا فهمیدند سرب داغ،قلبت را دریده است،سریع و زیرکانه خودشان را به بالینت رساندند؛
نسیم،رایحه ی زلف خونینت را چون مشک با خود برد و خاک های خان طومان قطرات خونت را چون دُر،در خود پنهان ساختند.جسم پاکت هم به دست یغماگر قطعه شهدا سپرده شد.


و باز من ماندم و دستانی که خالی از تواند.تو خود بگو چگونه رشک مبرم به نسیمی که عطرجان بخشت رابه دامن گرفته است وخاکی که تو را تنگ به آغوش فشرده است و زمان…زمانی که تو برای همیشه در دلش جای گرفته ای.و برطفلت.


او که پیراهنت را برایش گذاشتند و این حق اوست.اکنون سه ساله است،فردا که مرد شود بوی تو را و نام نشانت را در آن خواهد یافت.
طفل سه ساله… بگذار از این واژه بگذرم. بگذار بگذرم تا بغض به سمت گلو فوران نکرده است.رفیق خودت مراقبش باش.
این را هم بگویم که: در نبودت،تا دلم می گیردبی اختیار به سمت محله وتکیه ی اتان جاری می شوم.با اشک،با فشار بند های در میان گلو جاگیر.

 

هنوز رایحه ی تنت، عطر دستانت، بوی نفس هایت درفضای تکیه اتان باقی است و کسی برای غارت به اینجا نرسیده است.بگذار تا می توانم نفس…عمیق…عمیق.


بگذار این تنها یادگاری تو،سهم روح من باشد.بگذار دوباره با دم تو دم بگیرم و زنده شوم.بگذار تا می توانم نفس….
یا علی رفیق…


قول می دهم،قول آخرمان را فراموش نکنم وهرکجا برای زیارت رفتم،یادت باشم.
تو نیز قول بده دعایم کنی، تا در راه جان فشانی وفرمان برداری ولایت کم نیاورم و از پای نیافتم.
سلام ما را به بانوی دمشق و مادرش زهرا(سلام الله علیهما)برسان.

 


نوشته شده به قلم م.رمضانی

 

   شنبه 30 مرداد 13953 نظر »

سخنان امیرالمومنین علی‌ علیه السلام در مورد شرایط مردم آخرالزمان

 

 

هان ای مردم ! چشم به راه حوادث آینده باشید ، حوادثی چون پشت کردن امورتان و گسستن پبوندهایتان و روی کار آمدن خردسالانتان .

این حوادث زمانی روی خواهد داد که وارد ساختن ضربت شمشیر بر مومن آسان تر از بدست آوردن یک درهم حلال باشد .

زمانی که اجرکسی که می گیرد بیش از اجر کسی است که می بخشد .

 

روزگاری که مست مى‏‌شويد اما نه با شراب، بلكه بر اثر فراوانى نعمت.
و قسم مى‏‌خوريد اما نه از روى ناچارى.
دروغ مى‏‌گوئيد اما نه در اثر واقع شدن در تنگنا.


اين موقعى خواهد بود كه بلاها و مصائب همچون بارى گران كه بر پشت‏ شتران نهاده باشند و سنگينى جهاز گردن‌ ‏آنها را مجروح كند.بر شما فشار وارد خواهند ساخت.
آه که این رنج چه اندازه بلند مدت و امید رهایی از آن چقدردور از انتظار است .

 


دیده شده در نهج البلاغه، ترجمه دکتر علی شیروانی خطبه ۱۸۷، ص ۳۳۲.

 

   جمعه 29 مرداد 1395نظر دهید »

1 ... 57 58 59 ...60 ... 62 ...64 ...65 66 67 ... 89

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 666
  • دیروز: 4248
  • 7 روز قبل: 20245
  • 1 ماه قبل: 56074
  • کل بازدیدها: 901158
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 15
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 24
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1