بندگی خدا
باید بدانیم که مطالب یکی است . آن چیه ؟ بندگی خداست .
بندگی خدا در طاعت خداست .
طاعت خدا در ترک معصیت خداست ؛ هم در اعتقاد و هم در عمل .
نداشته باشیم غیر از طاعت خدا ، یا چیزی که مولد طاعت خداست از معارف و تفکرات یا چیزی که طاعت خدا مولد آن است .
طاعت جز طاعت نمی آورد .و طاعت هم جز از طاعت نمی آید .
مبادا آنی غفلت بکنیم که همان آن گرگها ما را می خورند . آنِ غفلت ،آنِ مهیا شدن برای شیاطین انس و جن است ، و باید بفهمیم و از خدا بخواهیم آن به آن ما را سالم و محفوظ از جمیع آفات و بلیات معنوی ، ظاهری و باطنیه ، دنیویه و اخرویه ، از سعادت محروم نباشیم ، چرا که در روزگار پشیمان از تمام عمر خود نباشیم .
نشنیده ام از کسی دیگر یک چنین چیزی که این راه را نرفته اند و ضد این را عمل کرده اند . از کسی نشنیده ام الا عمروعاص ملعون ، این مطلب را که این همه فساد کرد تا روز قیامت ، راه را برگرداند ، سرچشمه را خون آلود کرد ، زهر آلود کرد که بشر تا آخر مبتلا به آن شد مگر آن که ظهور ولی مطلق آن را جبران کند .
مقصود ، نشنیده ام از کسی ، ندیده ام از کسی چنین چیزی را که همان آنِ آخر حیاتش ، آخر احتضارش ( عمروعاص) انگشت را به دندان گرفته بود و وفات کرد .(یعنی) اگر من قانع بودم به امور دنیای خودم این همه بلاها را بهسر خودم ، بهسر بشر تا روز قیامت نمی آوردم .
خدا حفظ کند ما را که کاری نکنیم که آخرش پشیمان نشویم .
کاری نکنیم که آخر دست خالی برویم .
کاری نکنیم از آن هدف اصلی که انبیاء و اوصیا دعوت به آن هدف می کنند غافل باشیم .آن هم برای خوشحالی موقت .
سخنان آیتالله بهجت (ره) ، شنیده شده توسط عبدی متین .
(آيه ۶۱)- اين آيه اشاره به يكى از ويژگيهاى حضرت مسيح است مى فرمايد: «او (عيسى) سبب آگاهى بر روز قيامت است» (وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ). يا از اين جهت كه تولد او بدون پدر دليلى است بر قدرت بىپايان خداوند كه مسأله زندگى بعد از مرگ در پرتو آن حل مى شود. و يا از اين نظر كه نزول حضرت مسيح از آسمان طبق روايات متعدد اسلامى در آخر زمان صورت مى گيرد و دليل بر نزديك شدن قيام قيامت است.
به هر حال به دنبال آن مى فرمايد: قيام قيامت قطعى و وقوع آن نزديك است «و هرگز شك و ترديد از ناحيه آن به خود راه ندهيد» (فَلا تَمْتَرُنَّ بِها).
نه از نظر عقيده، و نه از نظر عمل همچون غافلان از قيامت رفتار نكنيد. «و از من پيروى كنيد كه اين راه مستقيم است» (وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ).
(آيه ۶۲)- ولى شيطان مىخواهد پيوسته شما را در غفلت و بى خبرى نگهدارد، به هوش باشيد «شيطان شما را (از راه خدا و از توجه به سرنوشتتان در رستاخيز) باز ندارد، چرا كه او دشمن آشكارى براى شماست» (وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ). او عداوت و دشمنى خود را از روز نخست يك بار به هنگام وسوسه پدر و مادرتان آدم و حوا و اخراج آنها از بهشت نشان داد، و بار ديگر به هنگامى كه سوگند ياد نمود كه همه فرزندان آدم جز «مخلصين» را گمراه خواهد ساخت.
(آيه ۶۳)- در آيات گذشته به گوشهاى از ويژگيهاى زندگى حضرت مسيح اشاره شد در اينجا مى فرمايد: «هنگامى كه عيسى با در دست داشتن بينات (معجزات و آيات الهى) آمد، گفت: من براى شما حكمت آورده ام و (آمده ام) تا بعض امورى را كه در آن پيوسته اختلاف داريد براى شما تبيين كنم» (وَ لَمَّا جاءَ عِيسى بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ).
«حكمت» به تمام عقائد حق، و برنامه هاى صحيح زندگى- كه انسان را از هرگونه انحراف در ايمان و عمل باز مى دارد، و به تهذيب نفس و اخلاق او مى پردازد- اطلاق شده است. اين حكمت علاوه بر اينها هدف ديگرى نيز به دنبال دارد و آن برطرف ساختن اختلافاتى است كه وجود آنها نظام جامعه را به هم مى ريزد، و مردم را سرگردان و بيچاره مى كند، و لذا حضرت مسيح در متن سخنانش روى اين مسأله تكيه مىنمايد. و در پايان آيه مى افزايد: «اكنون (كه چنين است و محتواى دعوت من اين است) تقواى الهى پيشه كنيد و مرا اطاعت نمائيد» (فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ).
دیده شده در تفسیر نمونه آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۴ ، ص ۳۷۰، سوره زخرف.
(آيه۵۸)- سپس «گفتند: آيا خدايان ما بهتر است يا او [مسيح]»؟ (وَ قالُوا أَ آلِهَتُنا خَيْرٌ أَمْ هُوَ). ولى بدان آنها حقيقت را مى دانند «و اين مثل را جز از روى جدال براى تو نزده اند» (ما ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا). «بلكه آنها گروهى كينه توز و پرخاشگرند»، و براى جلوگيرى از حق به باطل متوسل مىشوند (بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ). « خصمون » جمع خصم به معنی کسی است که زیاد خصومت و مجادله دارد .
(آيه ۵۹)- بلكه «او [مسيح] فقط بندهاى بود كه ما نعمت به او بخشيديم» و او را به نبوّت و رهبرى خلق مبعوث كرديم (إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْهِ). «و او را نمونه و الگوئى براى بنى اسرائيل قرار داديم» (وَ جَعَلْناهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرائِيلَ). او در تمام عمرش به مقام عبوديت پروردگار اعتراف داشت، و همه را به عبوديت او دعوت كرد، و همان گونه كه خودش مى گويد: «مادام كه در ميان امّت بود اجازه انحراف از مسير توحيد به كسى نداد»، بلكه خرافه الوهيت مسيح يا تثليث را بعد از او به وجود آوردند.
(آيه ۶۰)- در اين آيه براى اين كه توهّم نكنند خدا نيازى به عبوديت و بندگى آنها دارد كه اصرار بر ايمانشان مى كند مى فرمايد: «اگر ما بخواهيم به جاى شما فرشتگانى در زمين قرار مى دهيم كه جانشين شما باشند» (وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ). فرشتگانى كه سر بر فرمان حق دارند، و جز اطاعت و بندگى او كارى را نمى شناسند.
دیده شده در تفسیر نمونه آیتالله مکارم شیرازی، ج ۴ ، ص ۳۷۰ ، سوره زخرف.
دیدار شرکت کنندگان در مسابقات بین المللی قرآن با رهبر انقلاب /29 اردیبهشت 95
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع شرکتکنندگان در سی و سومین دورهی مسابقات بینالمللی قرآن کریم، ایمان به خدا و کفر به طاغوت را مبنای اصلی و واقعی اقتدار دانستند و با تأکید بر اینکه آمریکا «طاغوت اعظم» و «شیطان اکبر» است، گفتند: امروز مهمترین وظیفهی علما، روشنفکران و نخبگان، «روشنگری» و «جهاد تبیینی» در قبال فریبکاریهای طواغیت است و امت اسلامی نیز باید فریب وعدههای قدرتها را نخورد و از تهدیدهای آنها هم نهراسد.
رهبر انقلاب اسلامی ضمن قدردانی از برگزارکنندگان و دستاندرکاران این مسابقات، قرآن را محور «وحدت امت اسلامی» خواندند و افزودند: در شرایطی که سیاستهای استکبار بر ایجاد اختلاف و درگیری میان مسلمانان استوار است، امت اسلامی باید با تمسک به این نعمت بزرگ الهی در مسیر وحدت و انسجام حرکت کند.
حضرت آیتالله خامنهای یکی از برکات جلسات قرآنی را انسِ قشرهای مختلف مردم بهویژه جوانان با قرآن برشمردند و خاطرنشان کردند: امت اسلامی، امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند تعالیم و مفاهیم و معارف قرآن است زیرا واقعیات زندگی مسلمانان، فاصلهی زیادی با قرآن دارد.
ایشان با اشاره به تلاش گستردهی قدرتهای طاغوتی برای ضربه زدن به اسلام و امت اسلامی، گفتند: آنها میدانند که اگر مسلمانان قدرت داشته باشند و صدای آنان رسا و بلند باشد، قادر به ظلم به ملتها نیستند و موضوع فلسطین بهعنوان غصب یک کشور اسلامی به فراموشی سپرده نخواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی، رمز غلبه بر این توطئهها را تمسک به قرآن و بهدست آوردن مبانی اصلی قدرت دانستند و افزودند: قدرت واقعی در «ایمان و پایداری» و «کفر به طاغوت» است.
حضرت آیتالله خامنهای با اظهار تأسف از تمسک برخی کشورهای اسلامی به طاغوت به جای تمسک به خدا، تأکید کردند: کشورهایی که در منطقه، مجری سیاستهای آمریکا هستند، در واقع به امت اسلامی خیانت و زمینهی نفوذ آمریکا را فراهم میکنند.
ایشان، ایمان و پایداری ملت ایران و ایستادگی آنان در مقابل زیادهخواهیهای آمریکا را عامل اصلی اقتدار جمهوری اسلامی ایران دانستند و تأکید کردند: علت هراس قدرتها از ملت ایران و انواع توطئهها ضد این ملت، اقتدار بر مبنای اسلام است و دشمن از «اسلام مقتدر» و «اسلام شجاع» میترسد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه مواضع و عملکرد صادقانهی جمهوری اسلامی ایران، عامل اصلی تاثیرگذاری ایران در میان مسلمانان و یکی دیگر از عوامل اقتدار نظام اسلامی است، خاطرنشان کردند: تاکنون نه وعدههای طواغیت توانسته ملت ایران را فریب دهد و نه تهدیدهای آنها موجب ترس ملت شده است.
حضرت آیتالله خامنهای یکی از نیازهای مبرم دنیای اسلام را، فریب نخوردن در قبال وعدههای قدرتها و نهراسیدن از تهدیدهای آنها دانستند و افزودند: امروز مهمترین وظیفهی همه در امت اسلامی بهویژه علما، روشنفکران و تحصیلکردگان کشورهای اسلامی، مبارزه برای روشنگری و جهاد تبیینی دربارهی حقایق دنیای اسلام است.
ایشان، ظهور گروههای تروریستی تکفیری در منطقه و ایجاد جنگ و اختلاف میان مسلمانان به نیابت از دشمنان را نتیجهی گمراهی و فقدان روشنگری برشمردند و گفتند: باید از محافل قرآنی برای روشنگری استفاده کرد و کسانی که از کشورهای مختلف به این محافل میآیند، باید ملتهای خود را ارشاد و آگاه کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه کمک و نصرت الهی منوط به حرکت ملتهای اسلامی است و این حرکت در گرو جهاد تبیینی است، خاطرنشان کردند: تردیدی وجود ندارد که «جبههی کفر» سرانجام در مقابل «جبههی اسلامی مبارز و مجاهد» وادار به عقبنشینی خواهد شد.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین محمدی نمایندهی ولیّ فقیه و رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه، شعار سی و سومین دورهی مسابقات بینالمللی قرآن کریم را «یک کتاب، یک امّت» خواند و گفت: در این دوره از مسابقات ۱۳۰ نفر در رشتههای حفظ و قرائت قرآن از ۷۰ کشور شرکت کردند.
وی با گرامیداشت یاد و خاطرهی شهدای فاجعهی منا بهویژه شهدای قرآنی، خاطرنشان کرد: حضور قاریان روشندل از کشورهای مختلف برای نخستین بار، تجلیل از خانوادههای شهدای قرآنی و شهدای مدافع حرم، فراخوان مقالات و پژوهشهای قرآنی و برپایی نمایشگاه و محافل قرآنی از جمله فعالیتهای انجامگرفته در سی و سومین دورهی مسابقات بین المللی قرآن کریم است .
دیده شده در http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=33116
حضرت علی اکبر بهترین الگو برای جوانان است
طاهره شاکری، مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، ضمن تبریک به فرا رسیدن میلاد با سعادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان، گفت: علی اکبر(ع) جوانی خوش چهره، دلیر و خوش بیان بود.
وی افزود: حضرت علی اکبر(ع) از جهت خلق و خو شبیه ترین مردم، به پیامبر(ص) بودند و شجاعت را از جدش امیر مومنان علی(ع) به ارث برده بودند.
مدیر مدرسه علمیه کوثر حضرت علی اکبر(ع) را بهترین اسوه برای جوانان بر شمرد و عنوان کرد: نیاز جوان به داشتن اسوه و الگو امری بدیهی و غیر قابل انکار است به همین جهت بهتر است الگوی جوان، همانند خودش شخصی جوان باشد تا فضایل و کمالات برای او دست یافتنی و موثر باشد.
شاکری با بیان اینکه دوران جوانی بهار عمر انسان است، ابراز کرد: بسیاری از دستاوردها و موفقیتهای انسان در دوران جوانی کسب میشود و اگر معرفت و درجات معنوی هم باشد انسان در دوران جوانی راحتتر میتواند به آن دست پیدا کند.
وی درباره فضایل حضرت علی اکبر(ع)، گفت: حضرت علی اکبر(ع) در روز عاشورا همراه پدر بودند و آمادگی خود را برای کشته شدن در کنار امام زمان عصر خود بیان کرده و فرمودند: ای پدر هنگامی که بر حق استوار باشیم از مرگ ابایی نداریم.
شاکری اضافه کرد: حضرت علی اکبر(ع) نخستین شهید عاشورا از بنی هاشم است ایشان در شجاعت، دلاوری، بصیرت دینی و سیاسی سرآمد جوانان دوران خود بود.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین، ادامه داد: فضایل حضرت علی اکبر(ع) آنقدر زیاد بود که معاویه او را به سبب آن ویژگیها سزاوار خلافت دانست.
وی با بیان اینکه امروز دشمنان با ترویج الگوهای فساد انگیز و شیطانی درصدد گمراه کردن افراد جامعه به ویژه جوانان هستند، ابراز کرد: همه ائمه معصومین(ع) تمام خصلتهای نیکی را که برای مردم ارزشمند و قابل تحسین است دارا هستند.
شاکری خاطرنشان کرد: امید است جوانان درس جوانمردى، مقاومت، ايمان و ادب را از حضرت علی اکبر(ع) بیاموزند و در بهار عمرشان خیر دنیا و آخرت را برای خود رقم بزنند.
شهید فرشچی از شاگردان ما شهید شد . وقتی طلبه بود اقوامش به او گفته بودند برو دانشگاه درس بخوان ، دکتر شو ، مهندس شو .
عبارتی گفته عجیب و آن موقع ۱۷ ،۱۸ ساله بوده که این جمله رو گفته .
گفت ؛ اگه ما کمبود دکتر یا مهندس داشته باشیم ، میتوانیم از خارج بیاریم همانطور که از خارج می آورند. ما یه وقتی به دکتر مراجعه کردیم ، دیدیم هندی است از هند آمده .
عجیبه ، دکتر میشه از خارج آورد اما امثال آیتالله بهجت ، شهید مطهری ، علامه طباطبایی ، اینها را نمیشود از خارج آورد .از خارج کی میتوانیم جوادی آملی بیاوریم ، حسن زاده آملی بیاوریم ، علمای خوب بیاوریم .
طلبه ها یاد بگیرین اگر پدر و مادر شما یا فامیل هایتان به شما گفتند برو دانشگاه دکتر شو … بگو دکتر میشه از خارج آورد مهندس هم میشه اگر کم بود از خارج آورد . اما علمایی که به درد مردم میخورند ، آنهایی که به درد نمیخورند را نمیگم ، علمایی که به درد مردم می خورند اینها را نمی شود از خارج آورد .
سخنان آیتالله مجتهدی تهرانی ، شنیده شده توسط عبدی متین .
(آيه ۵۱)- اگر پيامبر است چرا دستبند طلا ندارد؟ منطق موسى از يك سو، و معجزات گوناگونش از سوئى ديگر افكار توده هاى مردم را نسبت به فرعون متزلزل ساخت. اينجا بود كه فرعون با سفسطه بازى و مغلطه كارى مى خواست جلو نفوذ موسى را در افكار مردم مصر بگيرد، چنانكه قرآن مى گويد: «فرعون در ميان قوم خود ندا داد و گفت: اى قوم من! آيا حكومت مصر از آن من نيست؟ و اين نهرها تحت فرمان من جريان ندارد؟ (و از قصر و مزارع و باغهاى من نمى گذرد؟) آيا نمى بينيد؟» (وَ نادى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قالَ يا قَوْمِ أَ لَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَ هذِهِ الْأَنْهارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَ فَلا تُبْصِرُونَ). ولى موسى چه دارد؟ هيچ، يك عصا و يك لباس پشمينه!
(آيه ۵۲)- سپس مى افزايد: «بدون شك من از اين فرد كه مقام و نژادى پست دارد، و هرگز نمى تواند فصيح سخن بگويد برترم» (أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هذَا الَّذِي هُوَمَهِينٌ وَ لا يَكادُ يُبِينُ) . و به اين ترتيب دو افتخار بزرگ براى خود (حكومت مصر، و مالكيت نيل) و دو نقطه ضعف براى موسى (فقر، و لكنت زبان) بيان كرد. در حالى كه موسى هرگز در آن زمان لكنت زبان نداشت، چرا كه به هنگام بعثت عرضه داشت: «وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي» خداوندا! گره را از زبان من بگشا» (طه/ ۲۷) و مسلما دعايش مستجاب شد و قرآن نيز گواه بر آن است.
(آيه ۵۳)- سپس فرعون به دو بهانه ديگر متشبث شده گفت: «پس چرا دستبندهائى از طلا به او داده نشده؟ يا اين كه چرا فرشتگان همراه او نيامده اند» تا گفتار او را تصديق كنند؟! (فَلَوْ لا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ). مى گويند فرعونيان عقيده داشتند كه رؤسا بايد با دستبند و گردن بند طلا خود را زينت كنند. اما پيامبران الهى با كناره گيرى از اين مسائل مخصوصا مى خواستند اين ارزشهاى كاذب و دروغين را ابطال كنند، و ارزشهاى اصيل انسانى يعنى علم و تقوا و پاكى را جانشين آن سازند.
(آيه ۵۴)- در اين آيه قرآن به نكته لطيفى اشاره مى كند، و آن اين كه: فرعون از واقعيت امر چندان غافل نبود، و به بى اعتبارى اين ارزشها كم و بيش توجه داشت، ولى «او قوم خود را (تحميق كرد، و عقول آنها را) سبك شمرد در نتيجه از وى اطاعت كردند»! (فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ). اصولا راه و رسم همه حكومتهاى جبار و فاسد اين است كه براى ادامه خود كامگى بايد مردم را در سطح پائينى از فكر و انديشه نگهدارند، و با انواع وسائل آنها را تحميق كنند. چرا كه بيدار شدن ملتها و آگاهى و رشد فكرى ملتها بزرگترين دشمن حكومتهاى خودكامه و شيطانى است كه با تمام قوا با آن مبارزه مى كنند! جالب اين كه آيه فوق را با اين جمله تكميل و پايان مىدهد «آنها قومى فاسق بودند» (إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ). اشاره به اين كه اين قوم گمراه اگر فاسق و خارج از اطاعت فرمان خدا و حكم عقل نبودند تسليم چنين تبليغات و ترهاتى نمى شدند. آرى! آنها فاسقانى بودند كه از فاسقى تبعيت مىكردند.
(آيه ۵۵)- اين بود جنايات فرعون و فرعونيان و مغلطه كاريهايشان در مقابل فرستاده الهى موسى اما اكنون ببينيم بعد از آن همه وعظ و ارشاد و اتمام حجتها از طرق گوناگون، و عدم تسليم آنها در مقابل حق، سر انجام كار آنها به كجا رسيد؟! مى فرمايد: «اما هنگامى كه ما را (با اعمالشان) به خشم آوردند از آنها انتقام گرفتيم، و همه را غرق كرديم»! (فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ). خداوند مخصوصا از ميان تمام مجازاتها مجازات غرق را براى آنها انتخاب نمود، چرا كه تمام عزت و شوكت افتخار و قدرتشان با همان رود عظيم نيل و شاخه هاى بزرگ و فراوانش بود كه فرعون از ميان تمام منابع قدرتش روى آن تكيه مى كرد.
دیده شده در تفسیر نمونه آیتالله مکارم شیرازی ، جلد ۴ ، ص ۳۶۶.سوره زخرف .
حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید محسن محمودی امام جمعه موقت شهرستان ورامین در جلسه خیرین منطقه که در مدرسه علمیه کوثر(س) شهرستان به منظور ساخت بنای جدید مدرسه برگزار شد گفت : حوزه علمیه ورامین به دلیل کمبود فضا نتوانسته تمام تقاضاهای طلاب برای تحصیل را پاسخگو باشد.
حجه الاسلام محمودی بیان داشت : خواهران در عرصه های تبلیغ نیازمند مبلغین هستند و امروز تهدیدات جدی برای خواهران وجود دارد،حوزه از کارهای زیربنایی است که افرادی را پرورش می دهد که هرکدام چراغ راهی در آینده خواهند شد و لذا وظیفه ما برای تقویت حوزه ها بسیار سنگین است.
وی افزود: امروز هیچگونه وجهی از طلاب حوزه ها دریافت نمی شود و تمام هزینه از وجوهات دینی و خیرین تامین می شود. امروز فارغ التحصیلان حوزه در عرصه های فرهنگی،تبلیغی،قلم و …تاثیرگذار بوده اند،نباید مدارس علمیه را کم اهمیت بدانیم
امام جمعه موقت شهرستان ورامین در پایان بیان داشت : مبلغین خواهر بسیار راحت تر می توانند با خواهران ارتباط برقرار کنند،در مباحث مبارزه با شبهات و جریانات التقاطی نیاز جدی حضور مبلغان داریم.
الام صادق علیه السلام : العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس .
امام صادق علیه السلام فرمودند : آن که نسبت به زمان خود داناست ، گرفتار امور اشتباه انگیز و مایه گمراهی نمی شود.
☆☆☆ ☆☆☆
الامام علی علیه السلام : من قَلَت تجربته خُدِع
امام علی علیه السلام فرمودند : هر که تجربه اش اندک باشد دچار فریب می شود
دیده شده در کتاب الحیاه ، ترجمه فارسی ، احمد آرام ، انتشارات دلیل ما ، باب نوزدهم ، ص ۱۷۵.
فرعونیان مغرور و پیمان شکن
(آيه ۴۶)- فرعونيان مغرور و پيمان شكن: در اينجا به گوشهاى از ماجراى پيغمبر خدا «موسى بن عمران» و برخورد او با «فرعون» اشاره شده، تا پاسخى باشد به گفتار بى اساس مشركان كه «اگر خدا مىخواست پيامبرى بفرستد چرا مردى را از ثروتمندان مكّه و طائف براى اين مأموريت بزرگ انتخاب نكرد»؟ مى فرمايد: «ما موسى را با آيات و نشانههاى خود به سوى فرعون و اطرافيان و درباريان او فرستاديم» (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ). «پس موسى به آنها گفت: من فرستاده پروردگار جهانيانم» (فَقالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ).
(آيه ۴۷)- اكنون ببينم اولين برخورد فرعون و فرعونيان با دلائل منطقى و معجزات روشن موسى چه بود؟ قرآن مى گويد: «هنگامى كه موسى با آيات ما به سراغ آنها آمد همگى از آن مىخنديدند» (فَلَمَّا جاءَهُمْ بِآياتِنا إِذا هُمْ مِنْها يَضْحَكُونَ). اين نخستين برخورد همه طاغوتها و جاهلان مستكبر در برابر رهبران راستين است، جدى نگرفتن دعوت و دلائل آنها.
(آيه ۴۸)- اما ما براى اتمام حجت، آيات خود را يكى بعد از ديگرى فرستاديم «و هيچ آيهاى و معجزهاى به آنها نشان نمىداديم مگر اين كه از ديگرى بزرگتر و مهمتر بود» (وَ ما نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِها). و به اين ترتيب بعد از معجزه «عصا» و «يد بيضا» معجزات «طوفان» و «جراد» و «قمل» و «ضفادع» و غير اينها را به آنها نشان داديم. سپس مى افزايد: «آنها را به عذابها (و مجازاتهاى هشدار دهنده) گرفتار نموديم شايد (بيدار شوند و) به راه حق بازگردند» (وَ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ).
(آيه ۴۹)- چنانكه در اين آيه مى خوانيم: «آنها گفتند: اى ساحر! پروردگارت را به عهدى كه با تو كرده است بخوان (تا ما را از اين درد و رنج و بلا و مصيبت رهايى بخشد، و) مطمئن باش كه ما راه هدايت را پيش خواهيم گرفت»! (وَ قالُوا يا أَيُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنا لَمُهْتَدُونَ). چه تعبير عجيبى! از يك سو ساحرش مى خوانند، و از سوى ديگر براى رفع بلا دست به دامنش مىزنند! و از سوى سوم به او وعده قبول هدايت مى دهند! آرى! سبك مغزان مغرور هنگامى كه بر اريكه قدرت مىنشينند چنين است منطقشان و راه و رسمشان.
(آيه ۵۰)- ولى به هر حال موسى به خاطر اين تعبيرات نيشدار و موهن هرگز دست از هدايت آنها برنداشت، و از خيره سرى آنها مأيوس و خسته نشد، همچنان به كار خود ادامه داد بارها دعا كرد تا طوفان بلاها فرو نشيند و فرو نشست. اما چنانكه آيه شريفه مىگويد: «هنگامى كه عذاب را از آنها بر طرف مىساختيم آنها پيمانهاى خود را مى شكستند و به لجاجت و انكار خود ادامه مى دادند» (فَلَمَّا كَشَفْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِذا هُمْ يَنْكُثُونَ).
اينها همه درسهايى است زنده و گويا براى مسلمانان و تسليت خاطرى است براى شخص پيامبر صلّى اللّه عليه و اله كه از لجاجت و سرسختى مخالفان هرگز خسته نشوند. و نيز هشدارى است به دشمنان لجوج و سرسخت كه آنها هرگز از فرعون و فرعونيان قويتر و قدرتمندتر نيستند، سر انجام كار آنها را ببينند و در عاقبت كار خويش بیندیشید.
دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه ، آیتالله مکارم شیرازی ، ج ۴ ص ۳۶۴، سوره زخرف.
<< 1 ... 73 74 75 ...76 ...77 78 79 ...80 ...81 82 83 ... 89 >>