« اهمیت شناخت حق | حیات طیبه در سایه عمل به قرآن » |
برجام نافرجام
آنهایی که بیشترین تلاش را برای تصویب این برجام کردند، خود اینها ناچار هستند به شکست آن اعتراف کنند
مردم حرف کسانی که اشتباهات و شکستهایشان را به گردن رهبری می اندازند نمی پذیرند
در موضوع اخیر هسته ای و مسائل مشابه آن، ایشان طرح ایده آل و کلی درست را مطرح کردند، و در مرحله بعد با اعلام خط قرمز هایی، مصلحت اقرب را فرمودند و مانع اشکالات بیشتر شدند، و در نهایت حداکثر کاری که برای آگاهی بخشی افکار عمومی ممکن بود را انجام دادند؛اما اگر کسی ریگی در کفش نداشته باشد، خوب میفهمد که بهترین مدیریت را ایشان در این زمینه انجام داد و اشکالات پیش آمده، متوجه رهبری نیست.
رهبر انقلاب تذکرات لازم را داده بودند ولی این افراد توجه نکردند. به هرحال روشن است که رهبر انقلاب درست فکر کردند و درست عمل کردند و می شود یکایک تصمیم های ایشان را بررسی کرد.
دقت کنید که اگر ایشان گفته بود مطلقاً با آمریکا مذاکره نکنید، فردا هر نقصی در این کشور پیدا می شد این افراد می گفتند تقصیر آقاست و ادعا می کردند ما خواستیم کشور را با مذاکره اصلاح کنیم اما ایشان نگذاشت؛ آقا فرمود بسم الله گفتید میخواهیم برویم، ما شما را نصیحت کردیم و به شما گفتیم نتیجه ای ندارد ولی رفتید، امتحان کردید و دیدید چه شد و مذاکره بی فایده بود. این تجربه ها زمینه میشود برای اینکه وقتی نتیجه منفی آن معلوم شد، آن وقت همه بفهمند راه مذاکره با شیطان غلط بود و سعی کنند این مسیر را تکرار نکنند؛خب، چه حکمتی از این بالاتر؟!
ایشان اول اجازه دادند تا مسیر خوشبینانه دولتی ها در این دور از مذاکرت طی شود تا نگویند نگذاشتندو اگر نقصی هست، از رهبری و نظام است. الان خود آنهایی که بیشترین تلاش را برای تصویب این برجام کردند، خود اینها ناچار هستند به شکست آن اعتراف کنند.گاهی دلشان نمی خواهد اعتراف کنند ولی کار از کار گذشته و دیگر جایی برای انکار باقی نمانده است و دارند به شکست فرایند اعتماد به آمریکا اعتراف می کنند.
اینها همه از مدیریت صحیح رهبری است که ما باید خدا را برای هر یک از اینها هزاران بار شکر کنیم. اگر هم عده ای متوجه این موضوع نشوند، روزگاری خواهند فهمید که چرا ایشان این واژه را انتخاب کرد، با این که می توانست چیز دیگری بگوید؛ ولی وقتی ما در فرمایشات ایشان دقت کنیم واقعاً مواردی هست که انتخاب کلمات دقیق است. اینها الهامات الهی است و سرّ همه اینها هم بندگی است. ایشان برای خودش چیزی نمیخواهد، بلکه وظیفه ای از طرف خدا دارد که میخواهد انجام دهد. دیگران هرچه میخواهند، بگویند و البته خدا هم ایشان را تنها نمی گذارد. مردم حرف کسانی که اشتباهات و شکستهایشان را به گردن رهبری می اندازند نمی پذیرند، و رهبر انقلاب امروز آبرومند_ترین فرد جهان اسلام هستند.
به استناد خط مشیی که رهبر انقلاب تعیین فرموده بودند، مطمئن بودم که این مذاکرات نتیجه مطلوبی نخواهد داشت و این مشکلات قابل پیش بینی بود. معلوم بود که مذاکره با شیطان و اعتماد به وعده های او کاملا غلط است.
البته نتیجه مطلوب آن همین است که دیگران بفهمند اشتباه کردند و حالا اگر این زمینه در آنها باشد، سعی کنند دیگر این اشتباه را تکرار نکنند که البته معلوم نیست این تا چه اندازهای باشد «وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ» (انعام- ۲۸) متاسفانه برخی اگر در شرایط مشابه قرار بگیرند، مجددا همان اشتباهات را تکرار می کنند.
از نظر حضرت امام (رحمت الله علیه) مسأله دشمنی با آمریکا به عنوان رأس عالم استکبار، امری تقریبا مشخص است؛ برای همین ما می بینیم که ایشان از همان ابتدا با کسانی مثل ملی گراها که به آمریکا خوش بین بودند اختلاف داشتند.
در این طیف هم عده ای بودند که رسماً به آمریکا تعلق خاطر داشتند و از اظهار این موضوع ابایی نداشتند ولی جماعتی هم هرچند در ظاهر با انقلاب و امام همراهی می کردند اما در باطن خودشان منافقانه اهل کنار آمدن با آمریکا بودند.در همان ایام دفاع مقدس من خودم از برخی شخصیت های طراز اول امروز شنیدم که می گفتند که ما تا کی باید با آمریکا بجنگیم! همین ها طراحی کردند و جام زهر را به امام نوشاندند و الان هم به این کار افتخار می کنند.
عده ای از مسئولین نه فقط امروز که در زمان امام هم موضعگیریهای انقلابی و علنی امام علیه آمریکا و ابرقدرتها را مسخره می کردند و آن را تندروی و افراط میدانستند. همین ها معتقد بودند که ما باید آداب دیپلماسی را در برابر این دشمنان رعایت کنیم. این نشان می دهد که اینها از ابتدا با امام همفکر و همراه نبودند. برای همین می بینیم که دنبال حذف شعار مرگ بر آمریکا هستند.
البته در بین اینها کسانی هم هستند که با اصل انقلاب مخالف نیستند اما دستگاه محاسباتی آنها تغییر کرده و مواضع امام و رهبری و حتی مواضع انقلابی مردم علیه آمریکا را ناشی از احساسات_دینی می دانند ولی معتقدند که این احساسات دینی، ضامن مصلحت کشور نیست و اگر ما عاقلانه فکر کنیم و مصالح کشور را در نظر بگیریم، باید این سیاست ها را تغییر بدهیم برای همین مذاکره با آمریکا را از افتخارات خودشان می دانند. اینها معتقدندکه در سایه مذاکره با آمریکا می توانند مشکلات را حل کنند در حالی که این خوش خیالی و ساده انگاری است.
بخشی از گفتگوی آیت الله مصباح یزدی با هفته نامه ۹ دی ، دیده شده در سایت رسمی آیت الله مصباح .
سلام
مطلبی که گذاشتید خوب ود
منتظر مطالب بعدیتون در همین موضوعات هستم
با سلام و احترام
ضمن تشکر مطلب شما در منتخب ها درج گردید.
انتخاب شایسته ای بود. از تلاش شما متشکریم.
موفق باشید
————
http://farakhan.kowsarblog.ir/basirat1
باسلام
بسیار زیبا بود
خوش حال میشم به وبلاگ ما سر بزنین!
فرم در حال بارگذاری ...