توجه ويژه‏ ى امام رضا (عليه‏ السلام) به نماز و قرآن‏

 

 

️ دعبل يك كسى بود كه شعرهايش، شعرهاى حماسى و مذهبى بود. مكتبى بود. حكومت بنى عباس مى‏ خواست او را بگيرد و اعدامش كند. ۲۰ سال چوب دارش روى دوشش و فرارى بود. بيست سال، چه شعرايى داشتيم؟ بيست سال آوارگى!

 

يك روز امام رضا فرمود: من مى‏ خواهم يك جايزه به تو بدهم. پيراهنش را كند و داد. گفت: «احْتَفِظْ بِهَذَا الْقَمِيصِ» اين پيراهن را خوب نگهدار. «فَقَدْ صَلَّيْتُ فِيهِ أَلْفَ لَيْلَهٍ» (وسايل ‏الشيعه/ ج ۴/ ص ۹۹) و در هر شبى، «أَلْفَ رَكْعَهٍ» هزار شب با اين پيراهن نماز خواندم و هر شبى هزار ركعت نماز خواندم. هزار هزار، يك ميليون ركعت نماز در اين پيراهن خواندم. يك ميليون ركعتى كه در كل هشتاد سال ما يكى از آن ركعت‏ها پيدا نمى‏ شود.

شما جرأت داريد دستت را بلند كنى و بگويى: من در عمرم يك ركعت نماز با توجه خواندم؟ يك ميليون ركعت نماز با توجه كه هشتاد سال ما يكى از آن ركعت‏ها را ندارد. بخشش يك چنين پيراهنى به يك چنين شاعرى! و فرمود: «وَ خَتَمْتُ فِيهِ الْقُرْآنَ أَلْفَ خَتْمَهٍ الْحَدِيث» (وسايل‏ الشيعه/ ج ۴/ ص ۹۹) هزار بار هم قرآن ختم كردم.

 

امام رضا در بخشى از عمرشان حداقل، شايد هم در همه‏ ى عمرشان حالا من همه‏ ى عمر را نمى ‏گويم. هر سه روز يك ختم قرآن مى ‏كردند. مى‏گفت: من مى ‏توانم زودتر ختم قرآن كنم. منتهى در هر آيه‏اى فكر مى‏ كنم كه اين آيه در كجا نازل شد؟ در چه زمانى؟ در چه مكانى؟ به چه مخاطبى و در چه موضوعى؟ چون با اين توجهات قرآن مى ‏خوانم، خسته نمى ‏شد؟ نه! ماهى از شنا خسته نمى‏ شود. ما هستيم كه يك صفحه قرآن مى‏ خوانيم خسته مى ‏شويم. ماهى از شنا خسته نمى‏ شود. از امام رضا بشنويد.

 

بخشی از برنامه درسهایی از قرآن ۱۴ بهمن ۸۹

   یکشنبه 24 مرداد 13951 نظر »

احادیث پزشکی 

 

یا علی ! أِبدا بالملح و اخْتم به فان الملح شفاء :

یا علی ! غذا را با نمک شروع و با نمک ختم کن که درمان هفتاد درد است که از همه کمترش  دیوانگی و خوره و پیسی است .

 

یا علی ! أِدهن بالزیت فأِن من اِدهن بالزیت لم یقربه الشیطان اربعین لیله :

یا علی ! بدن را با روغن زیتون بیالای  که هر کسی چنین کند چهل شب شیطان به او نزدیک نشود .

 

یا علی ! علیک بالسواک فَاِن السواک مَطهرهٌ للفم  و مرضات للرب …

یا علی ! مسواک را ترک نکن که باعث پاکیزگی دهان ، رضای خدا ، و روشنی چشم است . خلال کردن محبت فرشتگان را جلب می کند ، ملائکه از بوی دهان آن کس که پس از غذا خلال نکند ناراحت می شوند .

 

 

دیده شده در تحف العقول ، ابن شعبه حرانی ، ترجمه احمد جنتی ، روایات پیامبر صلوات الله ، صص ۳۷ و ۴۱.

   یکشنبه 24 مرداد 13951 نظر »

تراریخته یا GMO

 

گیاه تراریخته به گیاهی اطلاق می‌شود که ساختار ژنتیکی آن از طریق مهندسی ژنتیک  تغییر یافته باشد. این تغییر معمولاً جهت بهبود مقاومت گیاه به برخی آفات یا بیماریهای گیاهی و برای بهبود عملکرد گیاه و بهره وری کشاورز صورت می‌گیرد.

غالباً هدف از مهندسی ژنتیک در گیاهان انتقال یک یا چند ژن به گیاه می‌باشد که در صورت موفقیت یک ویژگی جدید به گیاه می‌بخشند. این ویژگی جدید معمولاً در گیاهان هم خانواده یافت نمی‌شود. به همین دلیل انتقال ژن یا ژنهای عامل این ویژگی، که گاهی در گیاهان غیر هم خانواده یا حتی موجود زندهٔ دیگر مانند یک گونهٔ باکتری موجود می‌باشد، از طریق روشهای متداول اصلاح نباتات محقق نخواهد شد. نمونه‌های استفاده از گیاهان تراریخته با صفتی چون مقاومت به یک آفت، بیماری یا خشکی را می‌توان در کشاورزی مدرن یافت. گیاهان تراریخته در صنعت داروسازی جهت تولید صنعتی برخی ترکیبات با کاربرد پزشکی نیز استفاده می‌شوند.

علیرغم فواید بسیار و به تبع آن علاقه‌مندان زیاد در بین محققین و کشاورزان، استفاده از گیاهان تراریخته منتقدینی دارد. این انتقادات بر اساس ملاحظات اکولوژیکی و اقتصادی می‌باشد چرا که موجودات تراریخته غالباً به درخواست ابداع کنندگان آنها تحت قوانین مالکیت معنوی محافظت می‌شوند. این منتقدین همچنین به بحث سلامت مواد غذایی تولید شده با گیاهان تراریخته می‌پردازند.

 

مضرات محصولات تراریخته

 

واکنش آلرژیک: دستکاری ژنتیکی باعث ایجاد پروتئین‌هایی در گیاه یا جانور جدید می‌شود که ممکن است برای بدن انسان به عنوان عامل بیگانه شناسایی شده و منجر به ایجاد واکنش آلرژیک شود.

نامناسب برای محیط زیست: بقایای این جانداران برای محیط زیست نامناسب است و تا مدت‌ها به صورت مخفی در طبیعت باقی می‌ماند.

کاهش تنوع زیستی: تغییرات ژنتیکی باعث آسیب به برخی ارگانیسم‌ها (مانند آفات و حشرات) در اکوسیستم می‌شود و از تنوع زیستی آن‌ها می‌کاهد.

کاهش کارایی آنتی بیوتیک‌ها: به دلیل تغییرات ژنتیکی، این محصولات به ویروس‌ها و باکتری‌ها مقاوم می‌شوند؛ خاصیت آنتی بیوتیکی خود را در بدن اعمال می‌کنند و از کارایی آنتی بیوتیک‌های دارویی می‌کاهند.

طعم غیر متداول: به دلیل تغییر در ساختار این محصولات، طعم متفاوتی خواهند داشت.

نامناسب از جهت تغذیه‌ای برای انسان‌ها: این محصولات باعث ایجاد بیماری‌های جدید در انسان می‌شوند و در بسیاری از گونه‌های حیوانات مانند موش‌ها و پروانه‌ها باعث مرگ شده‌اند.

سلاح بیولوژیک: بسیاری از کشورها از این محصولات به عنوان سلاح بیولوژیک علیه دشمنان خود استفاده می‌کنند.۱

 

دلیل پرفسور کرمی برای مقابله با تراریخته

 

 


علی کرمی فوق تخصص مهندسی ژنتیک :هنوز در مورد سلامت آن برای انسان و طبیعت ابهاماتی وجود دارد. ما می‌گوییم چه عجله و شتابی است با توجه به اینکه ده ها کشور پیشرفته آن را منع یا محدود کرده ما این قدر شتاب برای توسعه آن بعنوان ام القرای کشورهای اسلامی داریم؟ چرا در حالی که رژیم صهیونیستی اجازه یک متر کشت تراریخته در خاکش را نمی‌دهد و در تجارت آن قوانین دارد ما این قدر عجله داریم؟

دوستی از مطلعان می‌گفت وزیر کشاورزی چین در سفری به ایران می گفت ۱۵ سال است برنج تراریخته ساخته‌ایم و در حال بررسی هستیم، ولی به مزرعه نبرده‌ایم، در حالی که بزرگترین مصرف کننده برنج است؟ پس چرا در ایران با عجله برنج تراریخته را به مزرعه برده‌اند چه اهدافی پشت این کارهای عجولانه بدون کسب مجوز های لازم مندرج در قانون ایمنی زیستی وجود دارد؟۲


براساس یک تحقیق در ایران که خلاصه مقاله آن منتشر شده بررسی مولکولی ، ۴۸ % از برنج های متداول در بازار ایران برنج تراریخته ژنتیکی می باشند، درحالی که هیچ یک از نمونه های مورد آزمایش دارای برچسب گذاری در این رابطه نبودند، در حالی که مردم از این موضوع اطلاع ندارند و دارند این برنج ها را مصرف می کنند این برنج ها چیست داخلی یا وارداتی؟ از کجا وارد شده؟ چه کسانی وارد کرده اند؟ چرا گمرک و سایر مراکز نظارتی غذا و داروی کشور گزارش نکرده اند شاید اصلا بررسی نکرده اند؟ تکلیف مردم چیست که اعتماد می کردند به تبلیغات میلیاردی این نوع برنج‌‌ها در صدا و سیما بعنوان برنج اصیل ایرانی؟ البته شما می توانید از محققان این مقاله در مورد نمونه ها بررسی کنید که چگونه تهیه کرده اند. احتمالا نمونه برداری تصادفی بوده از بازار دو استان تهران و البرز.

 

اکثر برنج‌ها، سویا، ذرت و دانه‌های روغنی و محصولات و فرآورده های دیگر در بازار تراریخته است و نتیجه آن سیر صعودی بیماری‌های عجیب و غریب در کشور است. از آن طرف خوراک دام هم اکثرش تراریخته است که وارد بدن دام می شود و بعد سفره غذایی مردم . کجاست بررسی ها؟ کجاست نظارت مسولین؟

 

اگر محصولات تراریخته صد درصد سالم است و ابهامی ندارد پس چرا تعداد بسیاری از کشورهای پیشرفته اروپایی استفاده از تراریخته را ممنوع یا محدود کرده‌اند؟، و من در اینجا این سؤال را می‌پرسم که آیا دانش و عرق ملی آنها از ما کمتر است یا سوادشان؟ پس این عجله برای توسعه کشت تراریخته در کشور ما چیست؟۳

 

 


۱_ دیده شده در https://fa.m.wikipedia.org

۲_ دیده شده در http://www.farsnews.com

۳_سخنان پرفسور کرمی ، شنیده شده 

   یکشنبه 24 مرداد 1395نظر دهید »

 

طاهره شاکری، مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، ضمن تبریک به مناسبت سالروز میلاد با سعادت علی ابن موسی الرضا(ع) با اشاره به دلایل پذیرش ولایتعهدی مأمون از جانب امام رضا(ع)، گفت: در ابتدا امام رضا(ع) ولایتعهدی را نمی پذیرفت، اما شرایط به گونه‌ای رقم خورد که ایشان مجبور به پذیرش آن شد.

وی افزود: زمانی که از ایشان پرسیده شد چرا شما ولایت عهدی مامون را پذیرفته‌اید در پاسخ این سوال حضرت فرمودند: یوسف که پیامبر الهی بود با اختیار خود به دستگاه مشرک راه یافت و این در حالی است که من به عنوان وصی پیامبر(ص) به اجبار در دستگاه شخصی راه یافتم که اظهار مسلمانی دارد.

شاکری اضافه کرد: دلیل پذیرش این مسؤولیت از سوی حضرت یوسف(ع) انجام رسالت اجتماعی بود که خداوند به ایشان محول کرده بود و آن حضرت از هیچ کوشش و تلاشی در انجام آن مسؤولیت خطیر در راستای رسیدگی به امور مردم فروگذاری نکرد و این امر نشان می‌دهد که مهم‌ترین مسؤولیت امروز مسؤولان بدون در نظر گرفتن اختلاف سلیقه‎ها، رسیدگی و خدمت به مردم است.

 

مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین با اشاره به اینکه امام رضا(ع) در دوران حیاتش به ایجاد پایگاه علمی و بستر سازی برای نشر و گسترش علوم حقیقی پرداخت، گفت: آن حضرت با علم لدنی خود در عرصه‌های مختلف فرهنگی، علمی، اخلاقی و سیاسی در هدایت و ساماندهی عقاید اسلامی نقش برجسته‌ای ایفا کرد.

وی افزود: امام رضا(ع) همانند نیاکانش از مقام علمی بالایی برخوردار بود به همین دلیل ایشان را عالم آل محمد لقب دادند.

 

شاکری با اشاره به معاشرت امام رضا(ع) با مردم، خاطر نشان کرد: آن بزرگوار با مردم عادی و زیر دستان بسیار مهربان و رئوف بود زمانی هم که سفره غذا برای آن حضرت پهن می‌شد همه نوکران و بردگان را بر سر سفره می‌نشاند سپس با آنان غذا میل می‌نمودند

   یکشنبه 24 مرداد 1395نظر دهید »

حاج آقا زمزمه هایی به گوش میرسد که میگویند دنیا به پایان میرسد

 

 

خداوند متعال درقرآن می‌فرماید که احدی خبر از پایان دنیا ندارد حتی پیامبر صلوات الله علیه .از ایشان پرسیدند که آخر دنیا چه زمانی میرسد و قیامت کی شروع میشود آیه آمد که: لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ۱ یعنی وقت قیامت را احدی جز خدا نمیداند ….

همیشه شما یک چیزی را که می خواهید بپرسید از مهندسش بپرسید.آن کسی که دنیا را مهندسی کرده آن خالقی که هستی را آفریده خودش گفته که پایانش را احدی نمیداند پیغمبری هم خبر ندارد 

چندتا علم مخصوص خداست پایان قیامت مخصوص خداست هرکس هر چه بگویددروغ گفته است.۲

 

۱_ سوره اعراف ، آیه ۱۸۷ .

۲_ پاسخ حجت الاسلام قرائتی 

 

   شنبه 23 مرداد 1395نظر دهید »

 

 

در حـریم قدسیت بـال مـناجاتی بـده

گنـــبدت دل می بـرد وقـت ملاقاتی بـده

 

دست هایم خالی از پیش است ســوغاتی بـده

من فقیرم تکه نـانی بهـــر خــیراتی بــده

 

از کـــنار تــو گــدا با دست خالی رد نشد

نیست عاقل هر کسی دیوانه ی مشهد نشد

 

از دم گـرمت مسـیحا صـاحبِ دم می شود

بی تو باشم حضرت خورشید سردم می شود

 

نـان بـرای بـردن و خوردن فراهم می شود

مـن زیـادیم فقط از سـفره ات کم می شود

 

مـا لب تشنه لب دریایمان پیش شماست

هر کجا باشیم هم یک پایمان پیش شـماست

 

این حرم را چشــمهای تــار می خواهد چه کار؟

پنجــره فــولاد تـو بیمار می خـواهد چه کار؟

 

دل به تو بسته طناب دار می خــواهد چه کار؟

خوب مداوایش کند اسرار می خواهد چه کار؟

 

پنـجره فـولاد تـو بیـمار را آورده اســـت

تو جوابـش را بده دکــتر جوابش کرده است

 

بر خلاف دست، چشمم پر تر  از این حرف هاست

آب  سقا خانه ات  تب بُرتر  از این حرف هاست

 

این گرفتارت شدن ها حُر تر از این حــرف هاست

نان  بدون  عشق  تو  آجرتر از این حرف هاست

 

در رواق تـو تـمامی جـهان جــا می شـود

زودتـر از گـفتن حاجت گـــره وا می شــود

 

راه افتادی و زیـر پات ایــــران ساخـتند

تکه ای از خاک ایران را خراسان سـاختـند

 

با وجود تو در این کشور مسلمان سـاختند

تو همان لطفی که در پاسخ به سلمان ساختند

 

در نگه داری تو خود را نشــان دادیم  ما

تـا ابد مدیون زنهای سنابادیم ما

 

صابر خراسانی 

   شنبه 23 مرداد 13951 نظر »

آقای مهربان 

 

آرامش دنيايي و آخرتي كه در زيارت امام رضا (ع) هست تنها آرامشي ست كه ما در روايات داريم كه در بقيه معصومين ما حتماً هست ولي روايتشو نداريم . اومد خدمت امام جواد (ع) گفت آقا جان ! مي خوام برم زيارت . نمي دونم به زيارت آقا امام حسين (ع) بروم يا زيارت امام رضا (ع) ، فرمودن : “ زيارت امام حسين (ع) مال همة مؤمنين و شيعيان هست ، اما زائران امام رضا (ع) خصوصي ها هستن . ” قدر نمي دونيم….

 

كاروان نوروز ۷۸ ، يه بنده خدايي اومد پاي اتوبوس ، گفت ، آقا من مي خوام با شما بيام ، گفتم ، آقا نمي شه ، گفت چرا ؟ گفتم آقا اين مخصوص بچه هاي كانونه ، بايد يك مقداري شركت كرده باشي ، بعد گفتش كه والله من جلسه اول اومدم اينجا ، خيلي ام آدم بدي ام ، بذاريد من بيام ، گفتم ، نمي شه چكار كنم ؟ قيافشم قيافه أي نبود كه من صلاح بدونم با اين نسل جوون پاشه بياد .

گفت : آقا ! اگر خودم بيام ، اون جا راهم مي ديد ؟ گفتم پاشو بيا ، شب اول اومد ما اونجا بوديم ، اين مثلاً ۲ ساعت بعد از ما رسيد اومد يك كم احوالپرسي كرد و يك چايي خورد و گفت : آقا ! ۱۲ سال هست كه من بالغ شدم ، يك ركعت نماز در خونه خدا نخوندم ، يك ركعت نماز ! همه گناهي ام كردم ، فقط به دلم برات شده ، من مي خوام برم حرم امام رضا (ع) ، با همين نيتي كه شما گفتيد ، مي خوام برم و حاجت معنويم رو بگيرم . اين رو گفت و رفت .

كي برگشت ؟ ساعت ۳ نصفِ شب ! من بيدار بودم ، اتفاقاً با بچه ها توي آشپزخانه بوديم . ديدم اصلاً حسابي به هم ريخته ، چشماش يه حالتي شده بود ، من مشكوك شدم گفتم نكنه مواد مخدري ، چيزي كشيده ، اصلاً صورتش بهم ريخته ، اومد نشست پهلو من گفتش كه آقا ! اگه من بخوام وضو بگيرم چه جوريه ؟ وضو رو بهش ياد داديم ، بعد گفتش كه آقا ترمينال ساعت چند باز مي كنه ؟ گفتم ۴ صبح . گفت : كاري نداريد ؟ ۲ تا همبرگر با يه تيكه نون برداشت ، گفت تبركاً مي برم ، من برگشتم شيراز ! گفتم : چي شد ؟ گفت : هيچي آدم شدم ! ( من اون شب خيلي دلم شكست ، به امام رضا (ع) گفتم : آقا ! ۰ سال كنار قبرت زندگي كردم هنوز آدم نشدم )

اومديم شيراز شايد يك ماه يا ۲ ماه بعد از كاروان بود ، زنگ زد ، گفت : آقا ! منو مي شناسيد ؟ گفتم : بفرمائيد ! گفت : من همون هستم كه يه شبه سگ اومدم ، آدم برگشتم ! گفت : مي شه خدمتتون برسيم ؟ گفتم : شنبه شب بيا كانون . اومد گفت : من تو نمي يام ، فقط اومدم بهتون همين رو بگم . اومدم شيراز ۴ ميليون و خورده اي پول و يه مقدار وسايل داشتم ، همه رو فروختم همون يك هفته أي كه داشتم مي فروختم يكي مراجعه كرد كه فلان آخوند ، گفته دخترم رومي خوام به تو بدم ، ( مجرد بود ) گفتم به من لات مي خواد دخترش رو بده ؟!

گفتن : بله .

مي گفت : رفتم ، گفت اين دخترم مهريه اش يك جلد كلام الله مجيد هست و يه مهريه ديگه هم داره ، بايد بري مشهد زندگي كني ؟ كنار امام رضا (ع) ! گفتم : آقا ! قضيه چيه ؟! منو از كجا مي شناسيد ؟! من خودم داشتم مي فروختم برم مشهد .

گفت : من كه تو رو نمي شناختم ، ديشب خوابيده بودم ، آقا اومد به خوابم ، گفت : مي ري فلان آ‌درس ، دخترت رو به عقدش در مي ياري مي گي بياد پيش من ،‌ من منتظرشم !!

اينها رو به من گفت و رفت . ديگه هم من نديدمش . ۴ سال من نديدمش .

اينه امام رضا (ع) اين آقا كيه ؟!مي خواي يه جوري امام رضا رو بشناسي ، بفهمي ، نمي توني ! فقط من اينقدر فهميدم ، اينقدر اين آقا كريمه ، كه به من بدم نگاه مي كنه ، اينو فهميدم از ته دل فهميدم . ولي اگه خوب باشي چه جوري نگات مي كنه ؟!مي خواي خوب باشي ؟ مي خواي خوب بشي ؟ پرونده سفر مشهدِت بازه ، گريه هاي امشبت رو هم مي نويسند ، يا امام رضا علیه السلام ……

 


سخنرانی محمد انجوی نژاد ، دیده شده در نرم افزار سخنرانی  .

   شنبه 23 مرداد 13953 نظر »

 

حضرت علی بن موسی الرضا توسط پدر بزرگوارش از جدش جعفر بن محمد علیه السلام روایت کرده است که آن جناب فرمود : « خداوند دشمن می دارد خانه ای را که در آن گوشت خورده می شود و گوشت فربه را »

 

بعضی از اصحاب آن بزرگواران عرض کردند بابن رسول الله ما دوست می داریم گوشت را و خانه های ما خالی از آن نیست ، پس این چگونه خواهد شد ؟

فرمود « چنان نیست که شما رفته اید بلکه مراد از آن خانه که در آن گوشت خورده می شود ، خانه ایست که در آن به سبب غیبت مردم گوشت آن ها خورده می شود و مراد از گوشت فربه ، شخص متکبر است که در هنگام راه رفتن بر خود ببالد .»

 

 

 

دیده شده در عیون اخبار الرضا ، ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین القمی . شیخ صدوق ، ترجمه آقا نجفی اصفهانی ، نشر پیام علمدار، ج ۱ ، ص ۲۸۳.

کلیدواژه ها: شخص متکبر, غیبت, گوشت
   شنبه 23 مرداد 13952 نظر »

چرا جسم برخی در قبر متلاشی نمی شود ؟

 

بعضی از روح های پاک و مطهر و قوی وقتی که از دنیا می روند و چون توجه دارد به بدنش خداوند متعال به احترام توجهی که او به بدنش دارد خداوند متعال به احترام توجهی که او به بدنش دارد ، بتن را نگه می دارد .

 

بگذارید به عبارت بهتر بگویم آن روح مطهر و قوی و پاک با اجازه خدا با توجه خودش به این بدن کاری می کند که بدن نپوسد .

 

پس این برای انسان های خاص اتفاق می افتد و برای همه نیست . آدم هایی که روح های پاک و قوی دارند چون توجه به بدنشان دارند به اذن پروردگار عالم و با توجه کاری می کند که روح نپوسد .

 

لذا در روایت داریم که بدن اولیاء الهی هیچ وقت نمی پوسد ، بدن بعضی از بندگان خوب خدا غیر از معصومین در همین زمان های نزدیک مثل مرحوم ابن بابویه ، شیخ صدوق ، ایشان نزدیک به هزار سال پیش زندگی می کرده که اصلا به دعای امام زمان عجل الله متولد شده است ….

ایشان در زمان فتحعلی شاه قاجار حدود ۱۹۰ سال پیش بر اثر یک بارندگی شدید که یک سیلی راه افتاده بود کنار قبر ایشان ، قبر ایشان تخریب می شود و بدن ایشان پیدا می شود. بعضی از بزرگان رفتند برای دیدن بدن و بدن را دیدند کاملا سالم بوده  ….

 

بدن مرحوم حر در زمان شاه اسماعیل صفوی معروف است که رحمت الله جزایری در کتاب انوار نعمانیه آورده است که : بر اثر علتی قبر حر شکافته می شود و بدن کاملا سالم و حتی دستمالی که اباعبدالله علیه السلام بر سرش بسته بود ……. آن دستمال هم بود که بعد از آن شاه اسماعیل دستور می دهد بارگاه برای این قبر درست کنند ….

 

البته معنایش این نیست که هر کس بدنش پوسید آدم خوبی نبوده است ……

 

 

سخنان حجت الاسلام عالی.

   جمعه 22 مرداد 13952 نظر »

 

در یكى از روزها كه علامه حلی ( رحمه الله ) به طرف كربلا رهسپار بود، در راه شخصى به او رسید و همراه علامه با هم به كربلا مى رفتند، علامه با رفیق تازه اش هم صحبت شد و در این میان مسائلى به میان آمد، علامه دریافت كه با مرد بزرگ و عالمى سترگ هم صحبت شده است، هر مسأله مشكلى مى پرسید، رفیق راهش ‍ جواب مى داد، از وسعت علم رفیق راهش، متحیر ماند، با هم گرم صحبت بودند تا آنكه در مسأله اى، آن شخص برخلاف فتواى علامه فتوا داد.

علامه گفت: «این فتوای شما بر خلاف اصل و قاعده است، دلیلى هم كه این قاعده را از بین ببرد نداریم ».

آن شخص گفت: «چرا دلیل موثقى داریم كه شیخ طوسى (ره) در كتاب تهذیب در وسط فلان صفحه، آن را نقل كرده است».

علامه گفت: «من چنین حدیثى در كتاب تهذیب ندیده ام ».

آن شخص گفت: « كتاب تهذیبى كه در پیش تو است، در فلان صفحه و سطر،این حدیث، مذكور است ».

علامه در دنیایى از حیرت فرو رفت، از این رو كه این شخص ناشناس، تمام علائم و خصوصیات نسخه منحصر به فرد كتاب تهذیب را كه داشت گفت، پی برد كه در پیشگاه شخص بزرگى قرار گرفته، لذا مسائل پیچیده اى كه براى خودش حل نشده بود، مطرح كرد و جواب شنید، در این وقت تازیانه اى كه در دست داشت به زمین افتاد، در این هنگام از آن شخص ‍ ناشناس پرسید: آیا در غیبت كبرى امام زمان (ع )، امكان ملاقات با آن حضرت وجود دارد؟


آن شخص ناشناس، كه تازیانه را از زمین برداشته بود و به علامه مى داد، دستش به دست علامه رسید، و گفت :

«چگونه نمى توان امام زمان (ع ) را دید، حال آن که تازیانه به دست علامه می دهد ….!».

 

 

 

سخنان آیت الله وحید خراسانی ، شنیده.

   جمعه 22 مرداد 1395نظر دهید »

1 ... 172 173 174 ...175 ... 177 ...179 ...180 181 182 ... 254

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 451
  • دیروز: 2477
  • 7 روز قبل: 26847
  • 1 ماه قبل: 57289
  • کل بازدیدها: 1310440
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 26
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 41
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 29
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1