آب شفا
جعد مشکین طره عنبر گشا دارد حسین
حُسن یکتا را ببین زلف دو تا دارد حسین
شورش امکان اگر طرح محیط دهر ریخت
بر دو عالم سایه بال هما دارد حسین
نیست بی عشق حسینی ذره ای در ذات دهر
در حقیقت تکیه بر ارض و سما دارد حسین
می کند هر قطره اش ایجاد گلزار شهید
دست همت بر سر شاه و گدا دارد حسین
ای طبیعت مردگان غوغای محشر بر کنید
چون به خاک قربتش آب شفا دارد حسین
جنس مردان خدا را از شهادت باک نیست
در کف پای جنون رنگ حنا دارد حسین
خیمه هل من معین را لشکر امداد کو؟
تا قیامت برکف بانگ رسا دارد حسین
عالم از اوغوطه در طوفان خون خواهد زدن
بحر اگر توفد به وسع دیده جا دارد حسین
سیر این وادی نما در خویشتن گر عارفی
خویشتن هم زانکه شوق کربلا دارد حسین
“احمد” از خمخانه شاه شهیدان مست شد
بی دلان عشق را زیرا هوا دارد حسین
مرحوم احمد عزیزی
حسین کیست ؟
وقتی آدم علیه السلام از بهشت رانده شده بود دلش برای آن مقام معنوی گرفت ، دلش برای فراق از فرشتگان گرفت ، دلش از لغزش به درد آمد و تواضع کرد به درگاه پروردگار « ربنا ظلمنا انفسنا فا لم تغفرلنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین » علی بن ابراهیم از امام صادق یا حضرت باقر نقل می کند که به جبرئیل وحی شد کلماتی را که سِّر من است برای آدم علیه السلام ببر تا این کلمات روح او را تسویه کند و پر پرواز درآورد به سوی عالم معنا .
جبرئیل آمد و به آدم علیه السلام گفت خداوند را قسم بده به این پنج تن ؛ پیامبر صلی الله ، حضرت علی ، حضرت فاطمه ، امام حسن علیهما السلام و به هر کدام که می رسید شاداب می شد و روشن و نورانی شد ولی به اسم پنجم که رسید و تا گفت به خدا بگو «یا قدیم الاحسان بحق الحسین » لرزید ، گریه کرد ، آدم پرسید جبرئیل این حسین کیست . جبرئیل گفت من مامورم برایت روضه بخوانم و اولین کسی که برای اباعبدالله علیه السلام روضه خواند خود خداوند بود «چون جبرئیل از قبل روضه را نمی دانست »
شیخ حسین انصاریان
۴:۳۵
دیدار وزیر، مدیران و کارکنان وزارت اطلاعات با رهبر انقلاب
وزارت اطلاعات باید صد در صد انقلابی بماند و انقلابی عمل کند
یکی از محورهای مهم و اصلی جنگ اطلاعاتی جبهه وسیع دشمنان با نظام اسلامی، «نفوذ و تأثیرگذاری بر نظام محاسباتی مسئولان» و «تغییر باورهای مردم» است که در این جنگ، علاوه بر دفاع و بستن نفوذگاهها، باید تهاجم نیز انجام، و از هرگونه غفلت و ساده اندیشی جداً پرهیز شود.
مجموعه اطلاعاتی از ابتدا، سالم و خالص تشکیل شد و تاکنون نیز به همین صورت باقی مانده و امتحان های خوبی پس داده است. هرگونه جناحبازی در وزارت اطلاعات گناه است. در وزارت اطلاعات یک جناح وجود دارد و آن، جناحِ انقلاب است.
وزارت اطلاعات باید صد در صد انقلابی بماند و انقلابی عمل کند.
ما در میانه یک میدان بزرگ جنگ قرار داریم که یک طرف آن، نظام جمهوری اسلامی و طرف دیگر آن، جبهه وسیع و قدرتمندی از دشمنان است. دستگاههای اطلاعاتی جبهه مقابل که برغم همه امکانات خود، تا بحال نتوانسته اند هیچ غلط مهمی انجام دهند.
البته اگر در این جنگ دچار غفلت شویم مغلوب خواهیم شد و اگر دچار ساده اندیشی شویم ضربه خواهیم خورد. در این جنگ، شیوه ها و روش های مختلفی در دستور کار است، از «نفوذ و سرقت اطلاعات» و «تغییر محاسبات تصمیم گیران» و «تغییر باورهای مردم» تا «ایجاد نابسامانی مالی و اقتصادی» و «ایجاد آشفتگی های امنیتی». هنگامی که در مسائل اخیر بازار ارز دقت بیشتری میشود، رد پای بیگانه و دستگاههای اطلاعاتی آنها مشهود است.
باید در این جنگ و در مقابل برنامه های جبهه مقابل ایستاد و برای غلبه بر دشمن، علاوه بر دفاع باید برنامه تهاجم نیز داشت به گونه ای که زمین بازی بوسیله دستگاه اطلاعاتی ما تعیین شود.
یکی دیگر از راههای مقابله با تهاجم دشمن، جدی گرفتن موضوع نفوذ است. فردی که می خواهد در نظام جمهوری اسلامی، امانتدار کشور و مردم باشد باید صلاحیت داشته باشد لذا کوچکترین تردید درباره صلاحیت افراد باید منعکس شود و دستگاهها نیز موظف به عمل براساس نظر وزارت اطلاعات هستند.
دستگاههای اطلاعاتی کشور همکاری، همافزایی و رقابت حرفه ای داشته باشند. باید موضوع مبارزه با فساد بسیار جدی گرفته و با شریانهای اصلی آن مقابله شود، زیرا فساد موجب انهزام و شکسته شدن روحی و روانی افراد و جامعه می شود.
فساد در بسیاری از موارد ناشی از روحیه زیادهطلبی و اشرافیگری و تجملپرستی است. اینکه امام بزرگوار بارها بر حفظ زیّ طلبگی و داشتن زندگی ساده و معمولی مسئولان تأکید داشتند، به همین علت بود.
مسئولان در نظام اسلامی نمیتوانند این تصور را داشته باشند که چون مسئولان در کشورهای دیگر از امکانات گوناگون برخوردارند، پس در نظام اسلامی نیز چنین مواردی مباح است. در جمهوری اسلامی ما با نام اسلام بهدنبال حکومت پیامبر اسلام(ص) و امیرالمومنین(ع) هستیم، بنابراین باید با روحیه اشرافی گری و شهوترانی به شدت مقابله شود.
راهبرد و نظام راهكارهاي فمنيسم در بعد اقتصادي زنان
جوهرهي فمنيسم آن است كه حقوق، مزيتها، مقام و وظايف نبايستي از روي جنسيت مشخص شوند، به عبارت ديگر، نقطهي كانوني همهي جنبشهاي فمنيستي، توجه و اذعان به محروميتها و نابرابريها و تبعيضها عليه زنان در جامعهي مردم سالار است، اما چگونگي تبيين علل ايجاد چنين محروميتهايي و همچنين روشها و راهكارهاي مبارزه با اين تبعيضها، احيا و استيفاي حقوق از دست رفتهي زنان، آنها را از يكديگر متمايز ميسازد. (سخايي، 1385، ص 201)
فمنيستها در حوزهي حقوق و وظايف اجتماعي زن و مرد قائل به تشابه بوده و هر گونه تفاوت در نقشها و حقوق را حمل به نابرابري و ظلم كرده و خواستار به قراري تشابه كامل ميان زن و مرد است.
فمنيستها به اين اعتقاد هستند كه خانواده به شكل هستهاي آن باعث انقياد و تحت سلطه در آمدن زن و باز توليد روابط مردم سالاري در جامعه ميشود و بايد كنار گذاشته شود.
فمنيسم به عنوان يك مكتب فكري بشري كه ريشه در بنيانهاي فكري و فلسفي عصر روشنگري دارد، مبتني به اصول متعددي چون اومانيسم، اسكولاريسم، فردگرايي، ليبراليسم است. (چراغي كوتياني، 1389، ص 151)
از آنجايي كه اولين جريانات فمنيستي در بستر ليبراليسم شكل گرفت، شعار برابري به تبع آموزههاي ليبرالي، مورد توجه فمنيستها واقع شد و مبالغه نيست اگر بگوييم محوريترين و چالش انگيزترين آموزهي فمنيسم كه از سويي تأثيرگذارترين آموزهي فمنيستي در عرصهي عمل اجتماعي و سياسي و فرهنگي نيز محسوب ميشود، آموزهي برابري است. (رودگر، 1388، ص 119)
موج دوم فمنيسم با شكست ساختار خانواده و ازدواج و تجويز آزادي بي حد و حصر جنسي به بهانهي مبارزه با مباحث كليشهاي زنان، نه تنها كرامت و شخصيت زنان را خدشهدار كرد بلكه جايگاه زنان در نقشهاي مادري و خانهداري را زير سؤال بدره موج دوم فمنيسم با تأكيد بيش از حد بر اشتغال و مشاركتهاي اجتماعي و سياسي، زنان را مجبور ميكرد كه براي رسيدن به يك هويت درست و ابراز وجود از خود به دنبال يك هويت مردانه براي خود باشند در اين شرايط نظام سرمايهداري كه به نيروي انساني كار ارزان قيمت شديداً نيازمند بود، همراه با فمنيسم فضايي را ايجاد كرد كه زنان از خانه و زندگي خانوادگي خود خارج شوند و به اشتغال به كار غير مادري روي بياورد. (اقبالي، 1388، ص 203)
موج سوم فمنيسم از اواخر دههي 80 آغاز شد، فمنيستها دريافته بودند كه وضعيت زندگي زنان به موقعيتي پر تناقض تبديل شده است كه اين قشر را دچار كه هويتي كرده و نتوانسته است منزلتي متناسب با ساختارهاي روحي و جسمي وي ايجاد كند. (اقبالي، 1388، ص 145)
فمنيستها مهمترين مانع در برابر كسب برابري اقتصادي را وجود نقشهايي همچون نقش مادري و خانگي زن و نقش نانآوري مرد را در داخل خانوادهي سنتي، سنتي ميدانند و خانواده و عملكرد بيولوژيك مادري را نهادهاي اصلي قدرت مردان و به بردگي كشاندن زنان طبق خواستهي مردان ميدانند. (يزداني، 1382، ص 190)
فمنيسم جنگ خود عليه خانهداري را با نفي ازدواج سنتي همراه كرده است، فمنيستها براي آنكه بتوانند زنان را براي اشتغال تمام وقت خارج از خانه ترغيب نمايند بايد هرگونه عاملي را كه موجب ميشود زنان به خاطر آن از اين عامل صرفنظر نمايند بر طرف كنند. از مهمترين اين عوامل، مادر شدن و نگهداري و پرورش فرزندان است كه به طور طبيعي زن را ترغيب ميكند بيشتر در خانه بماند، ليكن فمنيستها با تلاش جهت گسترش مهد كودكها براي نگهداري فرزندان و گسترش مراكز پيشگيري و تسهيل سقط جنين براي جلوگيري از مادر شدن فقط به دنبال آزاد نمودن زنان از هر قيد و بندي براي جلوگيري از اشتغال به كار مادري ميباشند. (سخايي، 1385، ص 201)
بر مبناي دو اصل فردگرايي و تساوي مطلق ميان زن و مرد، راهبرد اصلي در چنين نگرشي در بعد اقتصادي زندگي زنان، برابري اقتصادي زنان با مردان است و تنها روش دستيابي به آن كسب درآمد توسط زن به واسطهي اشتغال تمام وقت در خارج از خانه است، فمنيست معتقد است كه زن و شوهر بايد مانند دو هم اتاقه هم جنس زندگي كنند و آنچه كنند و آنچه مسلم است اين است كه هر دوي آنها با كسب درآمد به واسطهي داشتن شغل استقلال اقتصادي خود را حفظ نمايد. (گراگليا، 1386، ص 98)
با توجه به اين تفكرات نظام راهكارهاي ارائه شده توسط فمنيستها جهت تحقق اين هدف عبارت است از:
تلاش جهت تصويب حقوق و تكاليف اقتصادي همسان با مردان براي زنان
فمنيستها به ويژه فمنيستهاي اوليه، به صورت افراطي هر قانوني را كه بر اساس تفاوتهاي جنسيتي شكل ميگرفت، حتي اگر به نفع زنان ميبود مخالف با اصل برابري و در جهت تحكيم اصل تفاوت و در دراز مدت به ضرر زنان تلقي ميكردند، براي نمونه آنها قوانين حمايتي براي زنان را نوعي توهين به آنها و ضعيف دانستن آنها ميداند.
در اجتماع نيز وظايف شغلي، مديريتي، سياسي و آموزشي بايد به طور مساوي و فارغ از هر گونه جنسيت محوري فراهم شود و در قوانين كار، هيچ فرقي بين زن مرد لحاظ نشود. (رودگر، 1388، ص 123)
تحقير و عدم ارزشگذاري معنوي و مادي براي هر گونه فعاليت زن در خانواده
ويژگي بارز فمنيسم معاصر اين است كه نقش سنتي زن به عنوان همسر و مادر را مورد تحقير قرار دهد، دوبوار و فريدان، كه به عنوان سردمداران موج دوم فمنيسم مطرح هستند بر اين باور هستند كه زنان زماني به كمال خود ميرسند كه نقش سنتي خود، يعني مادري و همسري را رها كند و تنها به دنبال كار اقتصادي و تحصيلات باشند.
آنان معتقدند، كار در خانه و همسري زن را مانند يك بچه نگه ميدارد و او را از محيط بيروني جدا ميكند. (سخايي، 1385، ص 211)
نگاه فمنيستها به زنان خانهدار نگاه نامهربانانهاي است و معتقد بر اين هستند كه نقش زنان يا توليد كننده است يا طفيلي.
سست نمودن یا نابودی خانواده به عنوان اصلیترین جایگاه تبعیض و ظلم علیه زنان
فمینیستها مهمترین مانع در برابر کسب برابری اقتصادی را وجود نقشهایی همچون نقش مادری و خانگی زن و نقش نانآوری مرد در داخل خانوادهی سنتی، سنتی میدانند و خانواده و عملکرد بیولوژیک مادری را نهادهای اصلی قدرت مردان و به بردگی کشاندن زنان طبق خواستههای مردان میدانند. (یزدانی، 1382، ص 234)
فمینیسم جنگ خود علیه خانهداری را با نفی ازدواج سنتی همراه کرده است، فمنیستها برای آنکه بتوانند زنان را برای اشتغال تمام وقت خارج از خانه ترغیب نمایند، باید هرگونه عاملی را که موجب میشود زنان به خاطر آن از این عامل صرفنظر نمایند بر طرف کنند، از مهمترین این عوامل، مادر شدن و نگهداری و پرورش فرزندان است که به صورت طبیعی زن را ترغیب میکند بیشتر در خانه بماند، لیکن فمنیستها با تلاش جهت گسترش مهدکودکها برای نگهداری فرزندان و گسترش مراکز پیشگیری و تسهیل سقط جنین برای جلوگیری از مادر شدن ناخواستهی زنان فقط به دنبال آزاد نمودن زنان از هر قید و بندی برای جلوگیری از اشتغال به کار مادری میباشند.
عدم تلقی صحیح از نقش مادری است که موجب شده است فمنیستها آن را مانعی بر سر راه پیشرفت زنان بدانند و یا امکان تقسیم کار مادری میان زن و مرد را پر رنگ میکند، از نظر فمنیسم مادری صرفاً زایمان و پرستاری مهربانانه است و این کار از سایر روانشناسان آشنا به روانشناسی کودک نیز ساخته است، از نظر اسلام آنچه که نقش مادری را غیرقابل جایگزین میکند همان نقشی است که فمنیستها به آن صفت مهربانانه دادند یا کلاً از آن غافل بودهاند، تحمل مشکلات دوران بارداری و زایمان و پرورش از بارزترین مصادیق عشقورزی است که هیچ پرستاری نمیتواند آن را خلاصه نماید. (سخایی، 1385، ص 236)
یکی دیگر از نقشهایی که مورد غفلت فمنیستها قرار گرفته است، تأثیر علم، روحیه، پاکی و آرامش مادران بر سلامت جسمی و معنوی جامعه است.
بخشی از مقاله فرزانه کچویی
مادري و فمنيسم
فمنيسم در يك نگاه كلي به بررسي و بيان علل فرودستي زنان ميپردازد و در اين ميان نقش مادري را نيز هدف قرار ميدهد. (خدامي، 1395، ص 60)
دربارهي مادري ديدگاههاي متفاوت و حتي متضادي ميان فمنيستها وجود دارد فمنيستهاي موج اول به نقش مادري اعتراضي نداشتند اما رفته رفته ديدگاههاي انتقادي به نقش مادري زنان ميان فمنيستها پديد آمد. (علاسوند، 1395، ص 251)
مادري از مهمترين مصاديقي است كه فمنيستها آن را به عنوان يكي از نقشهاي كليشهاي تعريف ميكنند و آن را نه تنها كمالي براي زن نميدانند بلكه علت تحقير زنان و حربهي جامعهي مرد سالار براي استمرار سلطهي خود تلقي ميكنند، ايشان مادري را همچون ساير نقشهاي كليشهاي تنها در چهارچوب فرهنگ و ارزشهاي جامعه و نه بيشتر معني ميكنند، صاحب نظران موج دوم فمنيسم تنها به نفي ارزش مادري راضي نبوده و به مبارزه با آنان تأكيد ميكنند. (گراگيلا، 1386، ص 29)
تأثير اين ديدگاه افراطي در تخريب نهاد خانواده و جامعه به قدري روشن ميباشد كه بعدها ساير فمنيستها سعي در تعديل آن داشتند، آنها مشكل اساسي را خود مادري نميدانند بلكه از نظر آنها شيوهي نهادينه كردن مادري توسط جامعه است كه ميتواند مشكلساز شود، يعني اين جامعه و نهادهاي مؤثر آن هستند كه از مادري موقعيتي ميسازند كه در فراخور مردان بسيار بهرهور و زنان بسيار در زحمت قرار ميگيرند. (باسكرول، 1385، ص 120)
مكتب فمنيسم خوار كنندهترين مكتب در معرفي شخصيت زن است؛ زيرا فمنيسم از زن يك مرد ناقص و قابل ترحم معرفي كند و سپس حقوق او را در رقابت با مردان قرار ميدهد و در دفاع از او تلاش ميكند.
فمنيستها به نقش زن در حيات انساني نگاه متحجرانه دارد، زيرا رويكرد جنسيتي و زنانه به نقش و حقوق زنان ميدهد و اين همان آغاز تحجر است. از آنجا كه فمنيست از حقيقت وجود زن صحبت نميكند و نميتواند در اين ساحت مطلبي عرضه نمايد. (سخايي، 1385، صص 55-53)
فمنيستها گروههاي مختلفي دارند. فمنيستهاي ليبرال تقدس نقش مادري را ساختگي و عاملي مهم در پيدايش مشكلات مربوط به اين نقش براي زنان به شماره ميآورند. سوسيالها معتقدند مادري از آن روي مشكلساز است كه قدرت اقتصادي به دست مردان است و در اين وضعيت اقتصادي زنان مادر ميشوند.
فمنيستهاي راديكال نگاهي دوگانه به مادر ميدارند. از نظر آنان مادري هم منبعي از ارزشها و ويژگيهاي خاص زنان و هم شكلي از سركوب آنان است كه مرد سالاري آن را نهادينه كرده است. بعضي از آنها ميگويند بايد ميان قابليت طبيعي بچهدار شدن و مادري اجتماعي تمايز قائل شد. (علاسوند، 1395، ص 261)
عدم تلقي صحيح از نقش مادري موجب شد فمنيستها آن را مانعي بر سر راه پيشرفت زنان بدانند و يا امكان تقسيم كار مادري ميان زن و مرد را پر رنگ كنند. از نظر فمنيسم مادري صرفاً زايمان و پرستاري مهربانانه است و اين كار از ساير روانشناسان آشنا به روانشناسي كودك نيز ساخته است. (سخايي، 1385، ص 72)
فمنيستها با تحقير نقش مادري باعث بي رغبتي به ازدواج و بچهدار شدن و تأخير ازدواج، افزايش و اصالت يافتن فعاليتهاي شغلي زنان و دوري از نقشهاي زنانه شدند. (علاسوند، 1395، ص 263)
با توجه به نظريات فمنيستها تقريباً همهي آنها بر اين عقيدهاند كه مسئوليت زنان براي مادري علت اصلي تقسيم جنسي كار و استمرار سلطه مردان به زنان است مادري به عنوان وظيفهاي دشوار، پر مسئوليت، تمام وقت، بدون دستمزد، بدون بيمه بدون مرخصي و بدون بازنشستگي است.
اسلام اصول مشخصي را براي شخصيت زن ترسيم نموده است كه بررسي حقوق زنان در ابعاد مختلف اجتماعي، فرهنگي و سياسي بايد بر پايه اين اصول باشد.
بخشی از مقاله فرزانه کچویی
بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
حملهی سحرگاه امروز به سوریه یک جنایت است رئیسجمهور آمریکا، رئیسجمهور فرانسه و نخستوزیر انگلیس جنایتکارند
رهبر انقلاب، در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی:
بنده صریحاً اعلام میکنم رئیسجمهور آمریکا، رئیسجمهور فرانسه و نخستوزیر انگلیس جنایتکارند و جنایت کردند؛ طَرفی هم نخواهند بست، سودی هم نخواهند برد؛ همچنانکه در سالهای گذشته در عراق، سوریه، افغانستان حضور پیدا کردند و از این قبیل جنایات انجام دادند و سودی هم نبردند.
آن کسانی که دیروز آشکار و غیر آشکار از داعش حمایت میکردند، امروز ادعا میکنند که در مقابلهی با آنها حضور داشتند و آنها را شکست دادند! آنهم به دروغ، چنین چیزی نیست. آنها هیچ دخالتی نداشتند.
در این نطقی که رئیس جمهور آمریکا همین چند ساعت قبل از این کرد میگوید که ما توانستیم داعش را در سوریه شکست بدهیم؛ دروغ واضح و فاضح! آنها آنجایی که لازم دانستند وارد شدند و کمک کردند آنجایی که عناصر اصلی داعش در محاصره بودند وارد شدند و آنها را نجات دادند … قبل هم در ایجاد داعش آنها موثر بودند. با پول سعودی و امثال سعودی آنها توانستند این موجودات خبیث را به وجود بیاورند و به جان ملت عراق و سوریه بیندازند؛ منتها مقاومت در مقابل آمریکا و در مقابل عوامل آمریکا توانست این دو کشور را نجات بدهد بعد از این هم همین جور است.
همین چند روز قبل از این، رئیسجمهور آمریکا گفت ما ۷ تریلیون [دلار] در منطقهی غرب آسیا -به قول او خاورمیانه- خرج کردیم و هیچچیزی گیرمان نیامد؛ راست میگوید، چیزی گیرشان نیامده است و بعد از این هم آمریکا هرچه خرج کند، در این منطقه هیچچیزی گیرش نخواهد آمد.
توحید لازمهاش این است که انسان در مقابل زورگویی ظالم به مظلوم بایستد. این حقیقت توحید است، بعثت این را به ما یادآوری میکند. ایستادن ما کنار گروههای مقاومت در غرب آسیا برای همین است.
حضور ما در سوریه مقابل تروریستهایی که مورد حمایت آمریکا هستند برای همین است. اینکه گفته میشود جمهوری اسلامی توسعهطلبی میکند، حرف مهمل و بیمعنا و دروغی است. ما هیچ قصد توسعهطلبی نداریم، احتیاجی هم نداریم. ما بهخاطر این در منطقهی غرب آسیا در سوریه حضور پیدا کردیم که در آنجا مقابل ظلم مقاومت وجود داشت. لذا ملاحظه میکنید به توفیق الهی مقاومت به برکت کمکهایی که شد و به برکت شجاعتی که داشتند نیروهای سوری، توانستند بر تروریستهای حمایتشده، بلکه به وجودآمدهی بهوسیلهی آمریکا و غربیها و مزدورانشان در منطقه مثل سعودی و اینها، توانستند بر اینها غلبه پیدا کنند، آنها را شکست بدهند.
الان روزانه یمن دارد بمباران میشود، اینها دارند حمایت میکنند. در مناطق مختلف عالم مسلمانها زیر فشار قرار میگیرند، اینها از آن ظالم حمایت میکنند و به او کمک میکنند؛ اینها از اینکه مردمی رنج ببرند، درد بکشند ناراحت نمیشوند. همینها از صدام جنایتکار پشتیبانی کردند، حمایت کردند، هزاران نفر از مردم ایران و عراق بوسیلهی صدام و بوسیلهی سلاحهای شیمیایی که بکار بردند نابود شدند یا آسیب دیدند.
اینها مخالف سلاح شیمیایی نیستند بلکه به خاطر اهداف استکباری خودشان و به بهانه دیکتاتوری وارد میشوند اما خودشان دیکتاتور بین المللی اند. البته دیکتاتورها هیچ جا کامیاب نخواهند شد و قطعا شکست خواهند خورد.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین: حمایت از کالای ایرانی نباید در حد شعار باقی بماند
طاهره شاکری مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین، در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، با اشاره به نامگذاری سال ۹۷ از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان «حمایت از کالای ایرانی» گفت: نامگذاری سال ۹۷ با عنوان حمایت از کالای ایرانی از سوی رهبر انقلاب نشان از توجه ایشان به اقتصاد کشور دارد.
وی افزود: بر هیچ کس پوشیده نیست که رشد تولید داخلی ضامن افزایش قدرت اقتصادی هر کشوری است از این رو مسؤولان با حمایت از تولید داخلی میتوانند سرمایهها را به سوی این بخش جذب کرده و قدرت اقتصادی کشور را افزایش دهند.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین درباره ارتباط تنگاتنگ فرهنگ عمومی و اقتصاد، ابراز کرد: اگر تولیدات داخلی یک کشور از نظر کیفیت و ارازان قیمت بودن مورد پسند مصرف کننده نباشد و اقتصاد کشور نیز ضعیف باشد به طور قطع مردم آن کشور مصرف کننده کالاهای خارجی خواهند شد و در نتیجه آسیب جدی و جبران ناپذیری به فرهنگ آن کشور وارد خواهد آمد.
شاکری با اشاره به اهمیت توجه به حمایت از تولید کالاهای داخلی، اظهار داشت: درصورتی که مردم آگاه باشند که با خرید هر کالای داخلی فرصتهای شغلی مناسبی برای فرزندانشان فراهم میآورند به طور قطع از کالای وطنی استفاده کرده و از خرید کالای وارداتی که مشابه داخلی دارند اجتناب میکنند.
وی حمایت از کالای ایرانی را که رهبر معظم انقلاب بارها در سخنرانیهای عمومی و خصوصی بر آن تاکید داشتند را یک حجت شرعی بیان کرد و گفت: وقتی رهبر معظم انقلاب بحث حمایت از کالای وطنی را بیان میکنند دیگر نیازی به ارائه برهان و دلیل نیست و حجیت برای خرید کالای ایرانی بر همگان تمام است.
مدیر مدرسه علمیه کوثر ورامین نقش مسؤولان در حمایت از کالای ایرانی را بسیار برجسته خواند و تصریح کرد: مسؤولان در ادارات و نهادهای دولتی باید خود را ملزم به خرید و استفاده از کالای ایرانی کنند و از خرید کالا خارجی در تمامی قسمتهای اداری خودداری کرده و به زیردستان خود نیز بخشنامه کنند تا در صورت خرید کالای خارجی که مشابه داخلی دارد وجه پرداخته وصول نخواهد شد همانگونه که حوزه علمیه این بخشنامه را به مراکز علمی خود داده و خرید کالای خارجی را ممنوع کرده است.
شاکری با اعتراض به عملکرد برخی مسؤولان در عدم حمایت از کالای ایرانی، بیان داشت: کشوری چون ایران که دارای معادن معدنی فراوان، تنوع محیط جغرافیایی، ذخایر عظیم نفتی و گازی است به طور قطع دارای پتانسیل بالایی برای تولید کالاهای با کیفیت و رشد و توسعه پایدار است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: برای بهره گیری از این امکانات خدادادی ایران عزیز و این که نام سال ۹۷ فقط در قالب الفاظ باقی نماند نیاز به حمایت همه جانبه مسؤولان از تولیدکنندگان داخلی و خرید مردم از کالای ایرانی است.
بعثت و اهداف آن
مبعث روز مَبْعَث بر پایهٔ باورهای اسلامی، روزی است که محمد، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معنقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.
محمد در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی میکرد. باور شیعیان بر اساس باور شیعیان، محمد مصطفی در روز ۲۷ رجب عام الفیل، سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام مبعوث شد.
شیعیان این روز را جشن میگیرند و در روایات اسلامی اعمال مستحبی برای روز مبعث پیش بینی شدهاست. دعا، نماز و غسل مستحب از اعمال این روز است.
باور اهل سنت
در نزد اهل سنت تاریخ دقیق بعثت پیامبر مشخص نیز ولی بعضی معتقدند که این واقعه در شب ۲۱ ماه رمضان بوده است. به دلیل نامعلوم بودن تاریخ، مبعث نزد اهل سنت جشن گرفته نمیشود.
روز مبعث چه روزیست؟
روز مَبْعَث، روزی است که حضرت محمد، پیامبر گرانقدر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. در تقویم هجری قمری، ۲۷ رجب روز مبعث است. حضرت محمد مصطفی در روز (۲۷ رجب) سال ۴۰ عام الفیل، همزمان با سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام، در غار حرا، توسط (جبرئیل) و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.
روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود.
روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند. آه که چه خارهایی به پای بشریّت می خلید و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می خَست. روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛ روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛ روز مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود. منبع:talahost.com
مقاله بعثت و اهداف آن : دانلود کنید
اهداف بعثت پیامبر صلی الله و علیه و آله : دانلود کنید
در مدح امام کاظم علیه السلام
گوشه ی دخمه خلوتی دارد
کوه طورش همین سیه چال است
نمکِ آخرِ مناجاتش
روضه های شهید گودال است
توبه می کرد جای مردم شهر
گریه می کرد جای ما و شما
پسر فاطمه دعا می خواند
نیمه شب ها برای ما و شما
هر دلی عاشق نگاهش شد
خالی از تیره گی و زشتی شد
در کنار ضریح چشمانش
زن بدکاره ای بهشتی شد
زن رقاصه را به راه آورد
عارف حق، جدا ز غیرش کرد
پشت آن میله های فولادی
این چنین عاقبت به خیرش کرد
با رکوع و سجود فاطمی اش
شیوه ی بندگی به او آموخت
با نگاه پر از محبت خود
حکمت زندگی به او آموخت
ساق پایش شکستگی دارد
داد می زد ز درد، سجاده
غل و زنجیرها اجازه دهید
در قنوتش به زحمت افتاده
درد تا مغز استخوان می رفت
با لب تشنه تا لگد می خورد
رسم این خانواده است انگار
چقدر بی هوا لگد می خورد
وحید قاسمی
???
ناله و فریاد من سودی به حال من ندارد
از که آزادی بخواهم این قفس روزن ندارد
زخم گردن، جسم نیلی، پای خون آلوده گوید
آسمان زندانیی مظلوم تر از من ندارد
آن چنان افتاده ام از پا در این زندان که دیگر
دست من تابی که غل بردارد از گردن ندارد
کس نگوید آخر ای بیداد گر صیاد بس کن
مرغ بال و پر شسکته در قفس کشتن ندارد
طور زندان، آه آتش، اشک مونس، ناله همدم
موسی این حال و هوا در وادی اَیمن ندارد
دوستان یاد آورید از گریه ویران نشینی
کو تسلائی به غیر از خنده دشمن ندارد
نیست یکسان حبس تاریک من و زندان یوسف
او چو من آثار زنجیر ستم بر تن ندارد
او دگر نشکسته در هم استخوان ساق پایش
او دگر در گوشه مطموره ها مسکن ندارد
استاد سازگار
???
به حيرت می كشاند صحبت از نامش سخن راهم
گرفتار خودش كرده است لطفش مثل من را هم
وضو كه جای خود دارد برای بردن نامش
هزاران بار شستم با گلاب امشب دهن را هم
نشان از پنج تن دارد چه در حسن و چه در غربت
در آورده است اين آقا غمش اشک حسن راهم
برای آنكه تصويری بسازد ذهنت از روضه
اضافه كنبه زندانی، سيه چال و زدن را هم
يهودی، تازيانه، ضربه ی سيلی، غل و زنجير
اضافه كن به اينها ناسزای بد دهن راهم
برای جد خود اغلب چنين او روضه ميخواند
به غارت برده از جدم پليدی پيرهن را هم
غريب عطشان، غريب عريان، غريبِ بی كس و تنها
اضافه كن به القابش غريب بی كفن را هم
محسن صرامی
???
خدایا آرزو دارم ببینم بچه هایم را
در این خلوت اجابت کن دوباره ربنایم را
ندارد فرق چندانی برایم روز و شب دیگر
از این رو که نمی بینم رخ ماه رضایم را
دلم تنگ است میخواهم کنار دخترم باشم
چه می شد باز بر دوشم بیاندازد عبایم را
نشد امروز دستم را بگیرد گرم در دستش
ولی یک روز می گیرد غریبانه عزایم را
دعا کردم برای حال زندانبان ولی افسوس
تلافی کرد با شلاّق همواره دعایم را
بلائی بر سرم آورد این جا سندی نامرد
که جز مردن نمیبینم در این دنیا شفایم را
ندارد روزنی زندان امان از دست زندانبان
که با زنجیر غم بسته گلوی بی صدایم را
ندارم قوتی حتی که برخیزم به روی پا
فشارِضربه ی پایی شکسته ساقِ پایم را
غریب و تشنه و زخمی به فکر همسر و فرزند
“بیا مادر، بیا مادر” ببینی کربلایم را
محمدحسن بیات لو
درمان بیماری ناسزاگویی با اخلاق امام کاظم(علیه السلام)
زندگی دنیایی انسانها همراه با مشکلات زیادی است که اگر در مقابل مشکلات ایستادگی کند و صبر و شکیبایی به خرج دهد یقینا پیروز خواهد شد و اگر ناشکیبایی کند و در برابر مشکلات فرو ریزد ، هیچ گاه به مقصد نخواهد رسید لذا یکی از مواردی که در آیات و روایات تاکید بر آن شده است کظم غیظ می باشد که متاسفانه این صفت در جامعه ما کمرنگ شده و باعث بسیاری از مشکلات شده است…
اسلام با تاکید بر پرهیز از افراط و تفریط در تمام کارها مسلمانان را به اعتدال دعوت کرده است مخصوصا هنگام عصبانیت و خشمگین شدن. در این باره سید عبدالله شبر، مفسرمحدث و از علماء شیعه قرن سیزدهم در کتاب الاخلاق خود نوشته است: افراط در خشم چنان است که این صفت به شکلی بر آدمی، چیره گردد که از اختیار عقل و شرع خارج شود. در این صورت، بصیرت از انسان گرفته می شود و قدرت تفکر را از دست می دهد. اختیار نفس از دست او، خارج و از دیدن عبرت ها، کور و از شنیدن مواعظ ،کر می شود.
یکی از مواردی که در آیات و روایات تاکید بر آن شده است کظم غیظ می باشد که متاسفانه این صفت در جامعه ما کمرنگ شده و باعث بسیاری از مشکلات شده است به گونه ای که اگر پرونده افرادی که قتل انجام داده اند بررسی شود اکثریت آنها بخاطر عصبانیت و کنترل نکردن خشم خود مرتکب چنین کاری شده اند به گونه ای که بعد از فروکش کردن عصبانیتشان خودشان هم باور نمیکردند که چنین کاری انجام داده باشند.
شیخ مفید روایتی آورده است که شخصی از نسل عمربن خطاب ،به امام كاظم علیه السلام ناسزاى بسیارى مى گفت و بعضی افراد به آن امام گفتند اجازه بده این فاجر را بكشیم، امام آنها را نهی کردند از این کار تا اینکه امام کاظم علیه السلام روزى احوال او را پرسید تا اینکه آدرس مزرعه ای که در آن کار میکرد را گرفت و به دیدن او رفت هنگامی که امام علیه السلام با مرکب خود می خواست وارد مزرعه آن شخص شود بافریاد به امام علیه السلام خطاب میکرد و مى گفت نیا. امام چیزى نگفت و رفت و سلام كرد و گفت ناراحتى ات چیست؟ چقدر خرج این مزرعه كردى؟ او گفت 100 دینار. بعد امام علیه السلام فرمود: چقدر مى خواهى برداشت كنى و امید سود داری و او جواب داد 200 دینار. امام علیه السلام همانجا یک کیسه 300 دینار به او داد و فرمودند این مزرعه هم برای تو . و آن شخص در حالی که دست و سرمبارک امام را می بوسید از او تشکرکرد بعداً مردم دیدند این فرد دیگر ناسزا نمى گوید. امام فرمود: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ» خدا مى داند كه مقام رهبرى را به چه كسى بدهد. (إرشاد مفید، ج 2، ص 233)
حلم و صبر بر سختی ها و کنترل غرائض در نزد ائمه علیهم السلام بقدری مهم بوده است که امام سجاد علیه السلام کنترل خشم و بردباری هنگام سختی ها را به عنوان زیبایی صالحین و لباس پرهیزگاران تعبیر کرده و از خداوند می خواهد که او به او هم عطاء نماید با توجه به اینکه فعل امام معصوم برای ما حجت است باید بدانیم که برای برخورد با منکرات و اصلاح شخص در جامعه مهم ترین اصل آن اخلاق نیکو می باشد همانگونه که خداوند در قرآن به پیامبر می فرماید اگر خشن بودی و بردبار نبودی نمی توانستی مردم را دور خود جمع کرده و آنها را هدایت کنید « وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك» یعنى اگر تو خشن و سنگ دل بودى و برخوردت توأم با عصبانیت و تند خویى بودمردم دورت جمع نمی شدند. (آل عمران/ 159) حلم و صبر به اندازه ای مهم است که خداوند این صفت را به پیامبران خود یادآوری می نماید .
علامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان درباره امر خداوند به موسی و هارون برای رفتن آنها نزد فرعون و دعوت او به توحید آورده است که خداوند قبل از رفتن موسی و هارون علیهما السلام آنها را از تکلم به خشونت و تندی منع می کند و به آنها می فرماید :«فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً» (طه/ 44) به نزد فرعون بروید و امر به معروف كنید ولى به نرمى سخن بگوئید. (المیزان، ج 14، ص 154)
نذر آیت الله بروجردی برای عصبانی نشدن آنقدر بردباری و صبر بر ناملایمت ها، مهم می باشد که نقل شده است آیت الله بروجردی (ره) نذر کرده بودند که اگر نتواند خشم خود را کنترل کرده و به کسی تندی کند یک سال روزه بگیرند. فضیلت خوش خلق بودن و خوب صحبت کردن با مردم به گونه ای است که یکی از تعهد های خداوند از بنی اسرائیل ( نیک گویی) بود که قرآن می گوید خداوند با این دستور، بنی اسرائیل را ازتندی کردن وبد صحبت کردن با یکدیگر باز می دارد: « وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ …وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» و ( به یاد آورید ) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که … به مردم نیک بگویید. ( بقره/ 83)
حلم و صبر بر سختی ها و کنترل غرائض در نزد ائمه علیهم السلام به قدری مهم بوده است که امام سجاد علیه السلام کنترل خشم و بردباری هنگام سختی ها را به عنوان زیبایی صالحین و لباس پرهیزگاران تعبیر کرده و از خداوند می خواهد که او به او هم عطاء نماید. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِى بِحِلْیَهِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِى زِینَهَ الْمُتَّقِینَ،، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ ،وَ كَظْمِ الغَیْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَهِ ای خداوند درود بفرست برمحمد و آل او، و مرا زیبایی و زینت صالحان ده و جامه پرهیزگاران : در گستردن عدل و فرو خوردن خشم و خاموش کردن آتش دشمنی بده. (صحیفه سجادیه/ دعاى 20)
اگر انسانی توانست صفت حلم و بردباری در خود تقویت کند خود را در برابر مریضی های نفسانی واکسینه نموده و به زمره مخلصین وارد میشود تا احساسات نفسانی به راحتی در او اثر نگذارد وقتی که بهشتی ها وارد بهشت می شوند فرشتگان در هنگام برخورد با آنها اشاره به صفت صبر و بردباری میکنند و به آنها سلام داده و میگویند:: «سَلامٌ عَلَیْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» درود بر شما بخاطر صبرى كه كردید. (رعد/ 24)
یکی از درس هایی که مسلمانان از عبادات خود همچون روزه میگیرند، تحمل سختی ها و صبر در برابر ناملایمت های دنیا می باشد. اگر انسانی توانست صفت حلم و بردباری در خود تقویت کند خود را در برابر مریضی های نفسانی واکسینه نموده و به زمره مخلصین وارد میشود تا احساسات نفسانی به راحتی در او اثر نگذارد. همانگونه که وقتی امیر المومنین علیه السلام در جنگ با دشمن نامی ،جاهلیت را بر زمین زد و خواست او را به قتل برساند دشمن به صورت حضرت علی علیه السلام آب دهان انداخته، تا این اتفاق افتاد حضرت علیه السلام دشمن را رها کرده و چند لحظه صبر کرده و بعد دوباره بازگشته و دشمن را کشتند وقتی علت این کار را از او سوال کردند حضرت در جواب فرمودند صبر من بخاطر این بود که این کارم برای خدا باشد و عصبانیت و هوای نفسانی من به خاطر اهانت او در کارم تاثیر نداشته باشد.
در آخر چه نیکوست که افراد برای اصلاح جامعه ابتداء از خود شروع کرده و با الگو قرار دادن اولیاء الهی و بزرگان دینی خود، خود را شبیه آنها کنیم و وقتی بزرگان ما اینقدر برای صفت بردباری و حلم اهمیت قائل بوده و هستند چرا این صفت در جامعه ما کمرنگ شده به گونه ای که تحمل کردن مخالفین برای ما بسیار سخت شده و با کوچکترین اتفاقی افراد با یکدیگر دعوا می کنند.
سید عبدالحمید طباطبایی
منبع : سایت رسمی شیخ حسین انصاریان
<< 1 ... 68 69 70 ...71 ...72 73 74 ...75 ...76 77 78 ... 254 >>