به عمل کار برآید
مهمترین روشی که پیامبر اسلام(ص) همواره با آن سر و کار داشت روش عملی بود. پیامبر(ص) به آنچه می گفت خود عمل می کرد و در این مرحله به قدری پیش رفت که عمل پیامبر(ص) نیز به عنوان سنت حسنه یکی از منابع فقهی به شمار می رود. رسول خدا ضمن اینکه خود اسوه عمل بود، سعی می کرد دیگران را نیز طوری تربیت کند که سخنانشان با رفتارشان مطابق باشد تا در شنونده بیشتر اثر کند. قرآن مجید کسانی را که به قول خود عمل نمی کنند سخت سرزنش کرده و می فرماید:« موجب خشم شدید خداوند است که بگویید آن چره عمل نمی کنید».1
مسلمانان چون می دیدند پیامبر اسلام به سخنان و عقاید خود پای بند است بیشتر گرایش پیدا می کردند، زیرا بهترین موردی که می تواند تجلی اعتقاد یک فرد باشد همان عمل اوستو تربیت بیش از آن چه از طریق گفتار صورت گیرد، از راه عمل می تواند انجام شود.2
دروغ
دروغ و واژه های معادل آن در زبان عربی، از قبیل کذب، افتراء، افک، به معنای خبر مخالف با واقع به کار می روند. دروغ در اصطلاح دانشمندان اخلاق و فقیهان و نزد عرف نیز به همین معناست. راستی و صدق نیز که نقطه ی مقابل دروغ است به خبر مطابق با واقع تعریف شده است.
انسان از اینکه به او دروغ گفته شود، ناخشنود می شود و احساس بیزاری می کند و این بهترین گواه بر آن است که سرشت پاک بشری از این عمل، تنفر داشته از آن می پرهیزد. طبیعت و فطرت انسانی با دروغ ناسازگار بوده، در برابر این عمل، نوعی مقاومت و بازدارندگی از خود نشان می دهد که از آن با عنوان قبح عقلی یاد می شود.
از دیدگاه شرع نیز احادیث فراوانی در زمینه ی قبح دروغ وارد شده است که تفکر و تأمل در این احادیث موجبات دوری انسان از این صفت زشت- که مخرب دنیا و آخرت می باشد- را فراهم می کند.
در تفسیر شریف نمونه، ضمن بیان مقدماتی در خصوص دروغ؛ اینگونه آمده است:
• راستگویی و اداء امانت دو نشانه ی بارز ایمان و شخصیت انسان است،
حتی دلالت این دو بر ایمان و نماز هم برتر و بیشتر است. امام صادق(ع) می فرماید: نگاه به رکوع و سجود طولانی افراد نکنید. چرا که ممکن است عادت آنها شده باشد، به طوری که اگر آنرا ترک کنند ناراحت شوند؛ ولی نگاه به راستگویی و امانت آنها کنید.
• دروغ سرچشمه همه ی گناهان
شخصی به حضور پیامبر(ص) رسید، عرض کرد: نماز می خوانم و عمل منافی عفت انجام می دهم، دروغ هم می گویم! کدام را اول ترک گویم؟ پیامبر(ص) فرمود: دروغ. او در محضر پیامبر(ص) تعهد کرد که هرگز دروغ نگوید. هنگامی که خارج شد، وسوسه های شیطانی برای عمل منافی عفت در دل او پیدا شد، اما بلافاصله در این فکر فرو رفت، که اگر فردا پیامبر(ص) از او در این باره سؤال کند چه بگوید؟ بگوید چنین عملی را مرتکب نشده است؟ اینکه دروغ است و اگر راست بگوید حد بر او جاری می شود؛ و همین گونه در رابطه با سایر کارهای خلاف این طرز فکر و سپس خود داری و اجتناب برای او پیدا شد و به این ترتیب ترک دروغ سرچشمه ی ترک همه ی گناهان او گردید.
• دروغ سرچشمه ی نفاق است
چرا که راستگویی یعنی هماهنگی زبان و دل و بنابراین دروغ ناهماهنگی این دو است؛ نفاق نیز چیزی جز تفاوت ظاهر و باطن نیست …
• دروغ با ایمان سازگار نیست
در حدیثی چنین می خوانیم: از پیامبر پرسیدند آیا انسان با ایمان، ممکن است(احیانا) بخیل باشد؟ فرمود: آری. پرسیدند:آیاممکن است کذاب و دروغگو باشد؟ فرمود: نه! چرا که دروغ از نشانه های نفاق است و نفاق، با ایمان سازگار نیست …
• دروغ نابود کننده ی سرمایه ی اطمینان است.
می دانیم که مهمترین سرمایه ی یک جامعه اعتماد متقابل و اطمینان عمومی است و مهمترین چیزی که این سرمایه را به نابودی می کشاند دروغ و خیانت و تقلب است، و یک دلیل عمده بر اهمیت فوق العاده راستگویی و ترک دروغ در تعلیمات اسلامی همین موضوع است. حضرت علی(ع)در کلمات قصارش می فرماید: از دوستی با دروغگو بپرهیز که او همچون سراب است، دور را در نظر تو نزدیک و نزدیک را در نظر تو دور می سازد.
• دروغ و انسان های ضعیف
هیچگاه انسان قوی و صاحب اراده دروغ نمی گوید. گفتن حقیقت خود نشان از شجاعت انسان دارد. کسی که دروغ می گوید از به خطر افتادن منافعش هراس دارد و به خاطر حفظ منافع و خواسته های حقیر دنیوی خود، حقیقت را قربانی می کند. البته بحث در خصوص دروغ و پیامد های زشت آن بسیار گسترده است. از جمله : ضعیف ساختن مروت و جوانمردی، فراموشی، سلب توفیق، لعن خدا و فرشتگان، فقر و تنگدستی، سرزنش و پشیمانی، نابودی شرم و حیا و …
راه های درمان دروغ
برای درمان دروغ، بزرگان ما دو راه علمی و عملی را سفارش می کنند. درمان از طریق علمی، با مطالعه ی آیات و احادیث وارده و کتب اخلاقی که در زمینه مذمت دروغ نگاشته شده، حاصل می شود. وقتی انسان به محرومیت ها و خسارات ناشی از این صفت می اندیشد، می تواند با سعی و تلاشو تمرین این صفت زشت را از خود دور کند. از روش های عملی در درمان دروغ آن است که انسان پیش از آنکه کلمه ای بر زبان بیاورد، درباره ی درستی یا نادرستی آن بیاندیشد و به آثار و عواقب آن توجه کند. شیوه ی دیگر در درمان عملی دروغ آن است که از معاشرت با دوستان دروغگو بپرهیزد؛ چرا که بسیاری از زشتی ها در اثر رفت و آمد و همنشینی با انسان های ناصالح پدید می آید و به عکس، بسیاری از زیبائیهای اخلاقی هم در همنشینی با خوبان و صالحان پدیدار می شود.
گریده ای ازسخنان مرحوم آیت الله مجتبی تهرانی
تربیت فرزند
اهتمام به مسائل تربیتی فرزند از رمز و راز موفقیت والدین و یک خانواده ی پویا و با نشاط است این مختصر توصیه هایی به مادران عزیز دارد:
چون مادران نقش حساس و خطیری در ساختار فکری، روحی،اخلاقی، و عملی فرزندان خود ایفا می نمایند. بر این اساس نکاتی را به طور مختصر و کوتاه بیان می کنیم تا با استعانت از خداوند متعال و همیاری و همکاری یکدیگر سرمایه های با ارزش باارزش خود را هر چه بهتر تربیت، هدایت و پاسداری کنیم.
• مادر دوست داشتنی ترین چهره در خانواده و مظهر مهر و صفاست، اوست که دل پر رنج همسر و فرزندان را تسکین می دهد و زمینه ی مهر و محبت، خیر اندیشی و خیر خواهی را در آنان ایجاد می کند و در یک کلمه، اوست که تربیت فرزند را به همراه پدر به عهده دارد. مادر، یعنی صبر و حوصله، عشق و محبت و همه ی خوبی ها را تداعی می کند.
• فرزندان در خردسالی شدیداً تحت تأثیر اخلاق، کردار،منش و رفتار مادران قرار دارند. در واقع فرزندان آیینه ی تمام نمای والدین هستند؛ پس شایسته است با اصلاح فرزندان خویش کوشا باشیم.
• مادر به عنوان مسئول و حافظ امنیت و تدمین امنیت و آسایش باید موجبات جلب و جذب اعضای خانواده را فراهم آورد. مادران با قصد قربت و اخلاصی که دارند، مطمئناً از عهده ی ایجاد محیطی آراسته و آرام بخش، یعنی خانه بر خواهند امد.
• مادری که می خواهد فرزندان امین، راستگو و صادق داشته باشد، بیش از همه خود باید امین، راستگو و صادق باشد. وقتی کودک به آسانی و با گوش خود از اعضای خانواده - بویژه والدین_ دروغ می شنود و یا عمل خلافی مشاهده می کند، چگونه توقع داریم که وی دروغ نگوید. به عنوان مثالف وقتی که مادر در خانه است و کسی زنگ خانه را می زند و به کودک گفته می شود بگو مادرم خانه نیست، چگونه از کودک توقع داریم که راستگو باشد. یا زمانی که کودک می گوید: کسی به کمد وسایل شخصی من دست نزند و علی رغم سفارش وی، وسایل او به هم می ریزد، چگونه امانت داری را می آموزد؟!
• مادر بهترین راز دار فرزند است و باید زمینه لازم برای حفظ اسرار فرزندان را حفظ کند و از افشای اسرار فرزند خودداری نماید؛ زیرا در صورتی که مادر راز او را فاش نماید، فرزند ناخدآگاه به سوی کارهای مخفی و پنهان کاری و از همه مهمتر، دروغگویی روی می آورد.
• مادران فهیم و خردمند وقتی مصالح زندگی و اعتبار خانوادگی را در میان ببینند به فرزند خود تفهیم می کنند که ضروری است پدر راز آنها را بداند تا به گره گشایی و راهنمایی بپردازد.
• مادر دانا به فرزند خود می فهماند که هر سخنی را نزد هر کسی نگوید و بداند پدر و مادر بهترین غمخوار بوده و همواره حافظ سعادت فرزند خویش هستند.
• مادرانی که دارای اعتدال مزاجند، دارای اخلاقی ملایم و لطیف هستند، از وظایف اخلاقی خوی ش نیک آگاهند، رابطه ی آنان با فرزندان بر اساس عطوفت الهی است، فرزندان را به خاطر خدا دوست می دارند و می کوشندتا نسلی سازنده، پویا و ارزنده برای جامعه بسازند، چنین مادرانی مقامی برتر از فرشتگان دارند.
• سخت گیری های بی موردريال بی حوصلگی،دعوای نابجای مادر و اصولاً شرایط نامطلوب زندگی روح فرزندان را افسرده و غمگین می سازد. مقایسه فرزندان خود با دیگران، بی توجهی به سخنان آنان، به حساب نیاوردن آنان در جمع، نادیده گرفتن سلیقه ی ایشان، عدم مشورت و بی اعتنایی به وضعیت ظاهری، روحی و جسمی و … همه از عوامل تحقیر و موجب دوری فرزند از مادر می گردد.
• ترجیح پسران و دختران و بالعکس ،اندیشه ای غیر منطقی و جاهلانه است مادران دیندار و مؤمن بیش از هر کس دیگری باید در این امر دقت کنند و مواظب باشند که حتی ناخواستهدر این دام گرفتار نشوند.
مادر که منبع امنیت و آرامش است، الگو و پیشوای زندگی است باید خطای فرزند را در مرحله ی نخست بخشید و او را راهنمایی کند. در صورت تکرار، به او هشدار دهد و از همه مهمتر، پس از مشاوره و هشدار، در صدد علت یابی و رفع علت باشد تا زمینه تکرار نادرست فراهم نشود.
• مادران موظف به پرورش به قوهی تدبیر و کاردانی فرزندان بالغ خویش هستند. وادار کردن آنان به تأمل، تفکر و تدبّر در امور و توجّه به مصالح و مفاسد عمل، موجبات رشد شخصیت ایشان را فراهم می آورد.
مادر خردمند و مسئول در کنترل در کنترل و نظارت بر فرزند به او تفهیم می کند که در باید ها و نباید ها تنها مصلحت فرزند مورد توجّه اوست، نه استبداد و خشونت. زمانی که خواستگاری برای فرزند دخترآمد و یا فرزند پسر علاقمند به ازدواج با دختری است و ما به هر دلیلی با او هم عقیده نیستیم، باید با دلیل منطقی و صحیح علّت مخالفت خود را بیان کنیم. بدین ترتیب یا ما قانع می شویم و یا فرزند حرف ما را می پذیرد و احساس می کند که هیچ گونه خشونت و استبدادی در کار نیست و مصلحت او مورد توجه بوده است. مادر خردمند لغزش و خطای فرزند را با خشونت پاسخ نمی دهد، بلکه صمیمانه آن را پذیرفته و با راهنمایی فرزند خود، از تکرار آن جلوگیری می کند.
• مادر فهمیده از بدبختی و محرومیت های زندگی خود برای فرزند سخنی نمی گوید، بلکه رخ زیبای زندگی را برای سیر و حرکت فرزند به او می نمایاند تا او را به زندگی حال و آینده علاقمند سازد. بر مادران لازم نیست که ثروتمند و پردرآمد باشند، ولی لازم است که صدیق،درستکار،خدمتگذار، مؤمن و مسئول باشند و خانه را بسان مدرسه ای بسازند که همواره درس زندگی به فرزندان خود می آموزد.روح خلوص مادر و عبادت در پیشگاه خداوند اثرات نیکویی در دل فرزند می گذارد و مانع از هر گونه انحراف فرزند می شود.
قال رسول الله(صلی الله علیه):« رحم الله مناعان وَلَده علی برّه یَقبل میسوره و یتجاوز عن معسوره و لا یرهقُه و لا یخرُقُ به؛ رحمت کند کسی را که در نیکی و نیکوکاری به فرزند خویش کمک کند؛ یعنی 1. آنچه را کودک در توان دانسته و انجام داده از او بپذیرد. 2. آنچه انجام آن برای کودک سنگین و طاقت فرساست از او نخواهد.3. او را به گناه و سرکشی وادار نکند. 4. به او دروغ نگوید و در برابر او اعمال سبک و احمقانه انجام ندهد.
گفتار فلسفی کودک، بخش 2، ص 45
به کوشش م.ظفرقندی،طلبه
رجعت
آیا ما نیز در زمان امام زمان(عج الله تعالی فرجه ) رجعت می کنیم؟
رجعت از دیدگاه تشیع یعنی اینکه خداوند عده ای از مردگان را با همان اندام و صورتی که بودند، زنده کرده و به دنیا بر می گرداند، به گروهی از آنان عزت داده و گروهی را ذلیل خواهد کرد و حق مظلومان را از ستمگران می گیرد و این جریان پس از قیام قائم( عجل الله تعالی فرجه) به وقوع می پیوندد.زنده شدگان کسانی هستند که در حد اعلای ایمان و یا در حد اعلای کفر و فسادند، پس از مدتی زنده شدن و دریافت کیفر و پاداش برخی از اعمالشان دوباره می میرند و رد روز قیامت برای کیفر و پاداش کامل تر زنده می شوند.
در قرآن کریم آیات متعددی بر این مطلب دلالت دارد از جمله آیه 10 سوره مبارکه مؤمن « إنَّ الَّذین کَفَروا یُنادَون لَمَقتُ الله اکبرُ من مقتِکُم أنفُسَکُم إذ تَدعَونَ إلی الایمانِ فَتَکفُرون»و آیه 260 سوره مبارکه بقره« وَ إذ قالَ إبذاهیمُ رَبِّ أرنی کَیفَ تُحیی المَوتی قالَ أوَلَم تُؤمن قالَ بَلی وَلکِن لَیَطمَئِنَّ قَلبی قالَ فَخُذ إربعهً فَصُرهُنَّ إلیکَ ثُمَّ اجعَل عَلَی کُلِّ جَبَلٍ منهُنَّ جُزءًا ثُمَّ ادعُهُنَّ یأتِینَکَ سَعیاً وَاعلَم أنَّ الله عَزیزٌ حَکیمٌ» و … روایات هم در این رابطه به حد تواتر رسیده است.
همچنین در عصر رجعت، پس از امام قائم( عجل الله تعالی)، ائمه دیگر به دنیا بر می گردند و یکی پس از دیگری حکومت می کنند، حتی وقتی حضرت قائم( عجل الله تعالی فرجه) از دنیار رحلت می کنند، امام حسین(علیه السلام) ایشان را غسل می دهد.
در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) که درباره رجعت صادر شده، می فرمایند: « نخستین کسی که قبرش می شکافد و زنده شده به دنیا بر می گردد، حسین بن علی( علیه السلام) است و این رجعت عمومی نیست( که تمام مردگانزنده شده و سر از قبر درآورند)بلکه افراد خاصی به دنیا بر می گردند که یا مؤمن خالص و یا مشرک محض باشند.1(تفسیر عیاشی،ج2،ص281)
همچنین امام باقر(علیه السلام) فرمود؛ « پیامبر گرامی (صلی الله علیه) و حضرت علی(علیه السلام) به دنیا رجعت می کنند»
به نظر می رسد، بازگشت مجدد این دو گروه به زندگی برای تکمیل یک حلقه تکاملی در گروه اول و چشیدن کیفر ددنیوی در گروه دوم است.
به عبارتی گروهی از مؤمنان خالص که در مسیر تکامل معنوی با موانعی در زندگی خود روبه رو شده اند و تکامل آنها ناتمام مانده است،بنا بر حکمت می بایست مسیر تکاملی خود را از طریق بازگشت به این جهان ادامه دهند، شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنا و ایجاد این حکومت شرکت کنند.
زیرا شرکت در تشکیل چنین حکومتی از بزرگ ترین افتخارات به شمار می آید و برای آنهایی که قبل از رجعت مرده اند، این بازگشت فرصتی است که شهید شوند.
عده ای از مؤمنان خدمت اهل بیت(علیه السلام) می آمدند و می گفتند: گناه ما چیست که نباید شهید شویم، مخصوصاً مؤمنان زمان امام صادق ، امام باقر،امام رضا و امام کاظم(علیهم السلام)؛ زیرا در زمان این امامان جنگ آنچنانی رخ ندا.
ایجاد این فرصت برای شهید شدن مؤمنان نیز تضمینی است؛ زیرا در روایت آمده است: « مؤمنان که قبل از رجعت مرده اند در رجعت شهید می شوند و آنانی که قبل از رجعت شهید شده اند در رجعت می میرند.»
امام رضا(علیه السلام) نیز در این باره می فرمایند:« هر مؤمن در بسیتر بمیرد، در رجعت کشته می شود و هر مؤمنی کشته شود، در رجعت در بستر خود می میرد» 2( بحار الانوار،ج53،ص33)
همچنین پیشوایان دین کارهایی را که نتوانسته اند قبل از رجعت به دلیل توطئه های دشمن انجام دهند، در رجعت انجام می دهند.
اما رجعت برای منافقان و جباران برای این است که علاوه بر کیفر خاص خود در رستاخیز، باید مجازات هایی نیز در این جهان، نظیر آنچه اقوام سرکشی مانند فرعونیان و عاد و ثمود و قوم لوط دیدند، ببینند و تنها راه آن، رجعت است.
هر انسانی که برای انتقام و تنبیه رجعت می کند، هرگز به میل و اراده خود بر نمی گردد؛ بلکه از روی اجبار به رجعت تن می دهد؛ چنانکه امام صادق(ع)در حدیثی فرموده است:أنَّ الرجعهَ لیست بِعامه و هی خاصه، لا یَرجعُ الا من محض الایمانِ مَحَضاً، أو مَحضُشرک مَحضاً؛ رجعت عمومی نیست؛ بلکه جنبه خصوصی دارد،تنها گروهی بازگشت می کنند که ایمان خالص یا شرک خالص دارند»3 (بحار الانوار،ج53،ص39
ممکن است این آیه شریفه که می فرمایند:« وَ حَرامُ عَلی قَریهٍ أهلکناها أنَّهُم لا یرجعون؛ 4(انبیاء/95) و حرام است بر شهر ها و آبادی هایی که( بر اثر گناه) نابودشان کردیم( که به دنیا بازگردند) آنها هرگز باز نخواهند گشت» نیز اشاره به همین معنا باشد؛ زیرا مسأله عدم بازگشت در مورد کسانی مطرح می شود که در این جهان بر کیفر شدید خود رسیده باشد و از آن روشن می شود گروهی که چنین کیفرهائی را ندیده اند، باید بازگردند و مجازات شوند.
ممکن است که بازگشت این دو گروه، در آن مقطع خاص تاریخ بشر، به عنوان دو درس بزرگ و دو نشانه مهم از عظمت خدا و مسأله رستاخیز(مبدأ و معاد) برای انسان ها باشد تا با مشاهده آن به اوج تکامل معنوی و ایمان برسند و از هیچ نظر کمبودی نداشته باشند.
ممکن است این سؤال نیز پیش آید که رجعت اختیاری است یا خیر؟
در پاسخ باید گفت:
روشن است که هر انسانی که برای انتقام و تنبیه رجعت می کند،هرگز به میل و اراده خود بر نمی گردد؛بلکه از روی اجبار به رجعت تن می دهد. اما در مورد مؤمنین به نظر می رسد که اختیاری خواهد بود، نه اجباری. اگر چه هرگز ممکن نیست که برای مؤمنی رجعت پیشنهاد شود و او سرباز زند؛چنانچه از حدیث ذیل استفاده می شود که در مورد مؤمنان رجعت اختیاری است.
مفضل بن عمر گوید:
در خدمت امام صادق(علیه السلام) از حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) و افرادی که عاشقانه انتظار ظهورش را می کشند و پیش از نیل به چنین سعادتی از دنیا می روند، گفتگو شد، فرمود:« هنگامی که حضرت مهدی(عجل الله تعالی) قیام کند، مأمورین الهی در قبر با اشخاص مؤمن تماس می گیرند و به آنها می گویند:« ای بنده خدا! مولایت ظهور کرده است، اگر می خواهی که به او بپیوندی، ازاد هستی و اگر بخواهی در نعمت های الهی متنعم بمانی، باز هم آزاد هستی»5 بحار92
سؤال دیگری که ممکن است پیش آید اینکه:
آیا رجعت، پس از ظهور حضرت مهدی(عج الله تعالی فرجه) با تکلیف سازگار است؟ با توجه به اینکه مشهور است در زمان ظهور امام زمان(عج) مؤمن محض و کافر محض به دنیا می گردند؟
حال کافر بعد از آنکه می میرد،وضع آخرت را مشاهده و به مبدأ و معاد یقین پیدا می کند، چگونه ممکن است در بازگشت به دنیا «کافر» باشد. مؤمن نیز که دوره تکلیف خود را گذرانیده است، چگونه مجدداً مکلّف خواهد شد؟
در پاسخ باید گفت:
کسی که در مدّت حیاتش حجت الهی بر او تمام گردیده و آیات و بیّنات الهی را مشاهده نموده و ایمان نیاورده و بیانات پیامبران در او اثری نکرده است، اگر هزاران مرتبه بمیرد و زنده شود، ایمان نخواهد آورد؛ زیرا اگر می خواست ایمان بیاورد، همان مرتبه اول ایمان می آورد.سرّ این مطلب در این است که چنین شخصی حیات انسانی ندارد و حیوانی بیش نیست.
مؤمنی که قبل از اجل حتمی، کشته شده باشد، در زمان ظهور رجعت می نماید تا بقیه عمر اولش را درک نماید و به سعادت برسد.مؤمنی نیز که به سعادت شهادت در راه خدا نرسیده و مرده باشد، باز می گردد تا به فیض شهادت که آرزویش بوده است،برسد. کافر پس از رجوع به دنیا مثل حیات اولیه اش مشغول به دنیا و شهوات ان خواهد گردید و آنچه را که از اوضاع موت و برزخ مشاهده نموده است، فراموش می کند و اگر هم متذکر شود، آن را به منزله خوابی وحشتناک برای خود قرار می دهد.
کسی که اهل نسیان و فراموشی شد،هزاران مرتبه هم که بمیرد و زنده شود،همان حیوان اولی است و کسی که اهل عناد شد، در جمیع عوالم چنین خواهد بود.
امادر مورد حال مؤمن در زمان رجعت، باید گفت که در آن زمان تکلیف نیست؛ بلکه برای رسیدن مؤمن به بعضی از مراتب جزای ایمان و اعمال حیات اولیّه خود که عبارت از دین سلطنت اهل بیت(علیهم السلام) و شاد گردیدن به آن است، می باشد.همچنین ممکن است برای برخی از مؤمنین علاوه بر انچه ذکر شد، نوعی تکلیف نیز باشدکه در حیات اولیّه به واسطه حوادث واقعه موفقیت پیدا نکرده بود، مانند رسیدن به درجه شهادتدر رکاب امام(علیه السلام) که اگر آرزوی او بوده است، ممکن است در زمان ظهور به دنیا برگردد تا به این مرتبه از کمال برسد.
1.تفسیر عیاشی،ج2،ص281
2.بحارالانوار،ج53،ص33
3.همان،ص39
4.انبیاء،/95
5. بحار،ص92
برگرفته از گنجینه معارف،محمد رحمتی شهرضا
همسرداری
شاید برای خیلی ها این سؤال مطرح باشد که هدف از زندگی مشترک با این همه نارضایتی و متأسفانه بدگویی ها چیست؟
یک جوان مجرد باید با چه انگیزه ای اقدام به ازدواج کند؟آیا ازدواج زیر بار مسئولیت رفتن و چندین برابر شدن دغدغه های زندگی و به تبع آن فشارهای روانی و ایجاد استرس و اضطراب نیست؟
پس برای چه باید ازدواج کرد؟
خداوند به طور بسیار خلاصه در آیه 21 سوره روم پاسخ این پرسش را داده است و می فرماید:« وَ مِن آیاتِهِ أن خَلَقَ لَکُم من أنفُسِکُم أزواجاً لِتَسکنوا إلیها وَ جَعَلَ بینَکُممَوَدَّه وَ رَحمهً إنَّ فی ذلک لآیاتٍ لِقومٍ یَتَفکرونَ؛ و از نشانه ای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید،و در میانتان مودّت و و رحمت قرار داد در این نشانه هایی است برای گروهی که تفکّر می کنند.»
بنابر این آیه هدف از ازدواج آرامش یافتن به واسطه همسر است و اما منظور از این آرامش چیست؟
مظاهر آرامش در قرآن
سه جنبه از آرامش در قرآن کریم ذکر شده است که ضمن اشاره به آنها برای هر یک، یک نمونه از آیات ذکر می شود:
1. آرامش در اعتقاد
هُوَ الذی أنزَلَ السَکینَهَ فی قُلُوب المؤمنینَ لِیَزدادوا إیماناً مَعَ إیمانهم و للهِ جُنودُ السَّماواتِ وَ الأرضِ وَ کانَ اللهُ عَلیماً حَکیماً؛ او کسی است که آرامش را در دل های مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزاید لشکریان آسمان ها و زمین از آن خداست،و خداوند دانا و حکیم است» فتح/14
2. آرامش در عمل
« … فَأنزَلَ اللهُ سَکینهُ عَلی رَسولهِ وَ عَلَی المؤمنینَ وَ ألزَمَهُم کَلِمهَ التَّقوی وَ کانوا أحَقَّ بِها وَ أهلها وَ کانَ اللهُ بِکُلِّ شَیءٍعلیماً؛ خداوند آرامش وسکینه خود را بر فرستاده خویش و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقیقت تقوی ملزم ساخت و آنان از هر کس شایسته تر و اهل آن بودند و خداوند به همه چیز داناست» فتح /26
3. آرامش جسم و روان
« هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیلَ لتَسکُنُوا فیهِ؛ او کسی است که شب را برای شما آفرید، تا در آن آرامش بیابید». یونس /67
با توجه به نکاتی که علامه طباطبائی و آیت الله مکارم شیرازی در ذیل مجموعه آیاتی که از واژه آرامش (ریشه سکن) در آنها بکار رفته است، آورده اند نتایج ذیل حاصل می شود:
- نوعی از آرامش مولود ایمان و اعتقاد به خدا، و اعتماد بر لطف اوست که مؤمنین را به خونسردی و تسلط بر نفس دعوت می کند.
- نتیجه صداقت، ایمان و آمادگی وفاداری از صمیم قلب و آرامش الهی است.
- آرامش الهی یکی از امداد های الهی است.
- آرامش یا جنبه اعتقادی دارد که تزلزل اعتقاد را برطرف می کند و یا جنبه عملی که ثبات قدم و مقاومت و شکیبایی به انسان می بخشد و یا جنبه روانی و جسمی دارد مانند شب که باعث تجدید قوا برای فعالیت روز بعد می شود.
تعریف سکینه و آرامش
«سکینه» در اصل از ماده سکون به معنی آرامش و اطمینان خاطری است که هر گونه شک و تردید و وحشت را از انسان زائل می کند و او را در طوفان حوادث ثابت قدم می دارد. انسان های صاحب آرامش، هرگز به خاطر آنچه از دست داده اند غمگین نمی شوند و به آنچه دارند دلبستگی شدید ندارند و این دو اصل سبب آرامش روحی آنها می شود.
« لِکیلا تَأسَوا عَلی ما فاتکُم و لا تَفرحوا بِما آتاکم؛ تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به سبب آنچه به شما داده است، شادمانی نکنید.» حدید/23
در تعریف دیگر آمده است که کلمه« سکن» به معنای چیزی است که دل را راحتی و آرامش بخشد و از ماده سکون است که خلاف حرکت است.1
با توجه به فواید روحی و جسمانی ازدواج می توان گفت منظور آیه از آرامش، شامل آرامش روانی و جسمانی است. چنانکه علامه طباطبائی در ذیل آیه 189 سوره مبارکه اعراف منظور از آرامش به همسر را آرامش دل می داند و ایشان از سوی دیگر در ذیل آیه 21 سوره روم، منظور از آرامش را ، آرامش جسمانی حاصل از پاسخگویی مناسب به نیاز جنسی می داند.
با توجه به مطالب ذکر شده باید گفت:
یکی از نعمت های عمیق (برعکس آرامش شب که به صورت مقطعی است) در زندگی انسان ایجاد آرامش میکند همسر است.
البته با توجه به اینکه برای آرامش چنانچه در آیات زیر ذکر شده است جنبه های مختلفی ذکر شده است بدیهی است که هیچ یک جایگزین دیگری نمیشود و هنگامی انسان به حیات طیبه دست می یابد که در همه جنبه ها به آرامش برسد و راه رسیدن به این زندگی مسرور،داشتن ایمان،انجام عمل صالح و انتخاب صحیح برای زندگی مشترک است.در تأکید این مطلب باید به این ماجرا اشاره کرد که روزی پیامبر (صلی الله) به دختر جَحش فرمود:«دایی ات حمزه کشته شد، پس گفت انالله و انا الیه راجعون، ثوابش نزد خداوند محفوظ است» سپس پیامبر (صلی الله) فرمود: برادرت کشته شد، بنت جحش همان جمله را تکرار کرد.
سپس پیامبر(ص) به او گفت:«همسرت کشته شد»، پس بنت جحش دست هایش را بر روی سرش گذاشت و جیغی کشید.
پیامبر(ص) فرمود: هیچ چیزی برای زن با شوهرش برابری نمی کند.2
1.تفسیر نمونه/ج22/ص2
2.تفسیر نور الثقلین،ج4،ص174
گرداوری شده توسط پ.هوشمند
اقتصاد مقاومتی واقعی
ما باید اقتصاد مقاومتی واقعی در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینی معنایش این است. دوستان درست گفتند که ما تحریم ها را دور می زنیم؛بنده هم یقین دارم. ملت ایران و مسئولین کشور تحریم ها را دور می زنند، تحریم کنندگان را ناکام می کنند؛ مثل موارد دیگری که در سال های گذشته در زمینه های سیاسی بود که یک اشتباهی کردند، یک حرکتی انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، یکی یکی عذر خواهی کنند.
مقاومت مدبرانه
یک واقعیت دیگر هم این است که اگر کشور در مقابل فشارهای دشمن( از جمله در مقابل همین تحریم ها و از این چیزها) مقاومت مدبرانه بکند، نه فقط این حربه کُند خواهد شد بلکه در آینده هم امکان تکرار چنین چیزهایی دیگر وجود نخواهد داشت؛ چون این یک گذرگاه است، این یک برهه است؛ کشور از این برهه عبور خواهد کرد.
کاهش وابستگی به نفت
کاهش وابستگی به نفت یکی دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتی است. این وابستگی،، میراث شوم صد ساله ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیت های اقتصادی درآمدزای دیگری جایگزین کنیم، بزرگ ترین حرکت مهم را در زمینه اقتصاد انجام داده ایم. امروز صنایع دانش بنیان از جمله کارهایی است که می تواند این خلأ را تامیزان زیادی پر کند. ظرفیت های گوناگونی در کشور وجود دارد که می تواند این خلأ را پر کند. همت را بر این بگماریم؛ برویم به سمت اینکه هر چه ممکن است، وابستگی خودمان را کم کنیم.
مدیریت مصرف
مسئله مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاه های دولتی، هم دستگاه های غیر دولتی، هم آحاد مردم و خانواده ها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعا جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظه تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است؛انسان می تواند ادعا کند که این اجر جهاد فی سبیل الله را دارد. یک بعد دیگر این مسئله تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید داخلی استفاده کنیم؛ این را همه دستگاه های دولتی توجه داشته باشند( دستگاه های حاکمیتی، مربوط به قوای سه گانه) سعی کنند هیچ تولید غیر ایرنی را مصرف نکنند؛ همت را بر این بگمارند.آحاد مردم هم مصرف تولید داخلی را بر مصرف کالاهای با مارک های معروف خارجی( که بعضی فقط برای نام و نشان، برای پز دادن، برای خودنمایی کردن،در زمینه های مختلف دنبال مارک های خارجی می روند) ترجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند.
اقتصاد مقاومتی شعار نیست
هم دانشگاه ها، هم دستگاه های دولتی، هم آحاد مردمی که خوشبختانه توانایی و استعداد این کار را دارند، چه از لحاظ علمی، چه از لحاظ توانایی های مالی، باید تلاش کنند مسئولیت زمان خود و مقطع تاریخی حساس خود را بشناسند و به آن عمل کنند. اینکه ما عرض کردیم « اقتصاد مقاومتی»، این یک شعار نیست؛ این یک واقعیت است. کشور دارد پیشرفت می کند. ما افق های بسیار بلند و نوید بخشی را در مقابل خودمان مشاهده می کنیم. خب، بدیهی است که حرکت به سمت این افق ها، معارض ها و معرضه هایی هم دارد. بعضی از این معارضه ها انگیزه های اقتصادی دارد، بعضی انگیزه های سیاسی دارد؛ بعضی منطقه ای است، بعضی بین المللی است.
توکل بر خدا، تدبیر مسؤولان و همکاری مردم راه مقابله با تحریم
آیت الله مکارم شیرازی:
• توکل داشتن به خداوند تبارک و تعالی، تدبیر مسؤولان، صرفه جویی و حسابگری مردم از جمله راهکارهای لازم برای مقابله با تحریم های دشمنان است.
• برای کمک کردن فشار این تحریم ها و مسأله گرانی علاوه بر تدابیری که بر دولت لازم است،سزاوار است هموطنان عزیز ساده زیستی را پیشه کنند، میهمانی ها و جشن های ازدواج را ساده و کم خرج برگزار کنند، مطمئن باشند دشمن از تحمل و پایداری آنها خسته خواهد شد و این وضع ادامه نخواهد داشت. ساده زیستی روش اولیا و انبیا بوده و سبب کاستن فشارها خواهد شد.
اقتصاد مقاومتی، بهترین راه مقابله با تحریم ها.
آیت الله العظمی نوری همدانی:
نامگذاری سال 91 به نام سال « تولید ملی و حمایت از سرمایه و کار ایرانی» نشانه ای از هوشمندی رهبر معظم انقلاب است.
• دشمنان انقلاب که از جنگ نظامی با ملت ایران عاجز شده اند، لذا جنگ تحریمی را در پیش گرفته اند اما تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر اقتصاد مقاومتی بار دیگر آنانرا شکست خواهد داد.
• تحریم نفتی اروپا علیه ایران، اوج کینه غرب علیه کشورمان است؛ اتحادیه اروپا از یک سو ایران را دعوت به مذاکره می کند و از سویی دیگر اقدام به تحریم ایران می کند که همه این اقدامات نشان دهنده اوج کینه و عداوت این کشور ها نسبت به ایران است.
• ایران در حوزه های مختلف پیشرفت هایی بسیار داشته است؛ سران کشور های اروپایی و غرب تاب دیدن پیشرفت های ایران را نداشته و سعی دارند با تحریم بر ایران فشار وارد کنند که این اقدام آنان نیز مانند دیگر اقداماتشان خنثی خواهد شد.
گرانی و تحریم انسان موحد را نمی رنجاند.
حضرت آیت الله جوادی آملی:
• مبادا کسی خدای نکرده از این تحریم ها بلرزد، این طور نیست که اگر ایران اسلامی مقاومت کند(معاذ الله) خدا به وعده خود وفا نکند، این اصل کلی قرآنی نسبت به بندگان صالح است، خدای متعال فرمود اگر شما ثابت قدم باشید همه نیاز های شما را تأمین می کنم.
• اگر دین در زندگی ما بیاید راحت هستیم، نه از گرانی می رنجیم نه از تحریم، چون خدا دارد ما را اداره می کند، به واقع اگر باور کردیم که همه عالم پیش خددا روزی دارند، شرق و غرب عالم بخواهند ایران را تحریم کنند اثر ندارد، مگر آنها رازقند؟
• در سوره مبارکه نساء فرمود عامل قیام و مقاومت ملت همان مسائل اقتصادی است فرمود:« و لا تؤتُوا السُّفهاءَ اموالکُمُ الَّتی جَعَلَ اللهُ لکمُ قیاماً» فرمود مال، عامل مقاومت است عامل قیام است عامل استقامت است شما این را حفظ بکنید به دست هر کسی ندهید اگر این مال، عامل قیام است به دست سفیهان جامعه ندهید؛ ملت اگر بخواهد اقتصاد مقاومتی داشته باشد باید مالش را به دست عقلا بدهد نه به دست سفیهان خب اگر این اصول رعایت شد هم درآمد محفوظ است و هم هزینه ها متعادل است هم مالیات بر درآمد.1
1. برگرفته از ویژه نامه تبلیغ، ویژه محرم الحرام 1434، ص21-31
راهکارهایی برای مقابله با بد حجابی
1- رعایت اصل تقوای الهی در عمل از طرف آمرین به معروف وناهین از منکر . ( عامل بودن آمر )
2- ارائه ی الگوی صحیح پوشش متناسب با اسلام وانقلاب برای دختران وپسران
3- ارائه ی الگوهای امروزی که برای نسل جوان ملموس باشد ( مانند : دعوت از کسانیکه در زمینه های علمی ، اجتـماعی و… در بین نسل جوان موفق بوده وپوشش برتر دارند)
4- ترویج فرهنگ اصیل اسلامی وقرآنی در صدا وسیما وسینما وحتی میادین شهرها( بصورت تابلوهای بیل برد ) با ساخت فیــلم ، سریال ، پخش مراسم عزاداری وهیئات مذهبی
5- بیان محسنـات حجاب اسلامی وتبلیغ خوبیهای حجـاب وبیان مضرات بدحجــابی وبی حجابی از طریق : همایش ، کنفرانس ، میزگردو…با بهره گیری از نسل جوان وبا پوششهای مناسب
6- در نظر گرفتن شرایط زمانی ومکانی در امر به معروف ونهی از منکر بخاطراثر گذاری واثر پذیری وفرهنگ سازی از طریق مثبت نگری به مقوله حجاب وعدم بزرگنمایی بدحجابی .
7- مجاب نمودن مسئولین بین خود وخانواده وزیر مجموعه ی اداری آنان ( مانند : منشی ها وغیره )
8- جلوگیری از تولید وفروش محصولات غیرفرهنگی والبسه های نا مناسب
9- توسعه وگسترش هیئات مذهبی وپخش از صدا وسیما وهمچنین در بعضی مناسبات کشاندن آنان به خیابانها ومیادین شهر
10- برگزاری میز گردهای تخصصی با بهره گیری از متخصصین جوان در زمینه های مختلف علمی ، سیاسی . اجتماعی و…
11- تعیین حدود وثغور قانونی حجاب اسلامی با عنایت به فرهنگ غنی اسلامی وایرانی برای دختران وپسران در جامعه ومدرسه ودانشگاه با بهره مندی از نظر کارشناسان علوم اجتماعی وروانشناسان
12- برخورد قاطع با متخلفین بصورت هماهنگ ومتحد الشکل از طرف تمامی دستگاه های مسئول از قبیل : قوة قضائیه ، نیروی انتظامی و ضابطین آنان در بسیج و…با پدیده ی بدحجابی و… ( ارائه ی راه حل واحد در برخورد با بد حجابی وبی حجابی وپرهیز از تکرویها وکج سلیقگی ها در برخوردها
13- برخورد شایستـه ومبتنی برعقلانیت واصــولی باپدیده ی تکنولوژی جدید ( مانند : ماهواره واینترنت ) وتلاش در جهت ارائه ی تکنولوژی برتروجایگزین ویا در صورت عدم توانایی در ارائه ی الگوی برتر، شناساندن محسنات آن بجای برخورد های احساسی وگاهی خدای ناکرده نابخردانه باآن ،که خودنوعی ترویج می باشد!!! چراکه حتی کسانیکه با آن آشنایی ندارند به دنبال چیستی ؟ آن می روند ، کما اینکه در چند سال اخیر تجربه ی مبارزه با ویدئو وماهواره به چنین واقعه ای اذعان دارد.
14- ایجاد حالت احساسی خوف ورجاء در جامعه : خوف برای متخلفین ورجاء برای مردم وافراد سالم جامعه با وضع قوانینی که ضمانت اجرای عملی را داشته باشند ونظارت دقیق بر حسن اجرای آن قوانین از طریق مجلس محترم ودستگاههای نظارتی
15- ایجاد اعتماد عمومی به حکومت با برخورد قاطع با فاسقین وفاسدین ومتجاهرین به فسق
16- ایجاد اشتغال برای جوانان وسرگرم کردن این قشر عظیم به کار وتلاش وایجاد امنیت شغلی
17- برقراری امنیت شغلی ، اجتماعی ، اقتصادی ، رفاهی از طریق مسئولین ذیربط وتبلیغات گسترده رسانه های گروهی
18- ترویج فرهنگ ازدواج واستحکام بنای خانواده با حمایت از مزدوجین وفرهنگ سازی در این رابطه وارائه ی راهکارهای عملی برای حصول به آن وسهل وآسان نمودن ازدواج از طریق : ساخت خانه های با مساحت کم وبصورت اقساط در اختیار زوجهای جوان گذاردن ، تأمین اشتغال آنان ، ارائه ی مشاوره های خانوادگی از طریق رسانه ی ملی وجراید وبرگزاری میزگردهای تخصصی در این زمینه ویا ساخت سریالهای مناسب
19- بیان غیر مستقیم مسایل فرهنگی از طریق صدا وسیما با ساخت فیلم ، سریال و مصاحبه ودعوت از خانواده های موفق
20- از بین بردن دغدغه معیشت برای خانواده ها وکم کرده ودر نهایت از بین بردن شکاف طبقاتی بین فقیر وغنی وبرخورد با سود جویان وسوء استفاده کنندگان در جامعه اعم از مسئولین وطبقات اول ودوم جامعه ودیگران . چراکه همسر یا مرد خانه از صبح زود به دلیل عقب نماندن از دیگران وتأمین معاش ورفع نیازوکسب رزق و روزی وبعضا رفاه طلبی بیش از حد توان تا پاسی ازشب درتمام هفته حتی گاهی جمعــه هامشغول کاروتلاش بوده وازتوجه عاطفی ومعنوی اهل خانواده ی خودغافل است وهنگامی که همسر وپدرنتواندپاسخگوی احتیاجات غریزی وعاطفی خانواده ی خود باشد نوعی عقده وبیمــاری گریبانگیر آنان می شودکه کمبود احساسی وعاطفی (محبت )است که درنهایت ممکن است برای ارضاء آن گرایش به غیرقوت گرفته وکم کم زمینه های ناهنجاری بوجود آیدتا غریزه ارضاء شود0 به عنوان نمونه : ( به انحراف کشیده شدن بعضی ازخانم های متأهل )
❤همانا عفیف و پاکدامن ، فرشته ای از فرشته هاست. امام علی ( علیه السلام) حکمت 474.❤
حجاب من … سلاح من
پس کسانی که از حجاب فراری اند،
و بهانه کرده اند که ما دوست داریم آنجور بگردیم
و بخاطر دل خودمان میخواهیم و کاری به کسی نداریم و
از این دست حرفها، حقیقتأ بدنبال رفع این حد و حدودی است که اسلام ایجاد کرده.
اسلام نفس امّاره ی آدمی را از این سرکشی مخرب مهار میکند.
حجاب، تنها سلاحی است که از هردو شخص مهاجم ومدافع، حفاظت میکند.
نقش خانواده در تربیت دینی فرزندان
مقدمه
تربیت دینی توسط خانواده ها نقش اساسی در سلامت روان و سازگاری اجتماعی دارد. دین نی تواند خویشتن داری را که عنصر اساسی در تربیت است افزایش دهد و در میان خانواده ها به عنوان اصلی ترین و اساسی ترین عنصر تربیت دینی تلقی شود.
خانواده برترین جامعه ای است که کودک در آن چشم به جهان می گشاید، سخن می گوید، راه می رود و هر آنچه را که ببیند به تقلید انجام می دهد. در همان مکان است که یا به قله ی انسانیت صعود می کند یا به قعر زشتی ها نزول می کند. اولین و مهمترین پایگاه یادگیری کانون خانواده است زیرا خمیر مایه ی شخصیت انسان درخانواده تکوین می یابد و نگرش ها، رغبت ها، رفتارهای خوشایند و ناخوشایند نسبت به پدیده های مختلف از خانه سرچشمه می گیرد. پس این حقیقت آشکار می گردد که نقش خانواده در تربیت فرزندان یک نقش بی بدیل بوده و از جایگاه قابل ملاحظه ای برخوردار است و تربیت دینی از جایگاه رفیع تری برخوردار می باشد. هدف از تربیت دینی آن است که شور و شوق فطری کودک را نسبت به جلال و جمال الهی پرورش دهد و از رهگذر آن، فضائل اخلاقی را، به ملکات اخلاقی مبدّل سازد. دین و مذهب می تواند نقش مؤثری در شکل گیری شخصیت کودکان و نوجوانان ایفا کند و مهم تر از آن اینکه دین و مذهب در بهداشت روانی تأثیر بسیار عمیقی دارد. تربیت دینی که به وسیله آموزش های محیطی قابل اجرا است به عوامل متعددی بستگی دارد که از مهم ترین آن ها می توان به علاقمندی والدین و حسن ظن آنها به دین و اعتقادات مذهبی اشاره کرد.
نقش خانواده و اهمیت آن در تربیت دینی
بر مبنای یک احساس و سنت دیرین، مشخص ترین مسئولیت خانواده در قبال زیست و رفاه فرزندان در تدمین خوراک و پوشاک، مسکن،بهداشت و تربیت خلاصه شده است و اگر چه در تربیت فرزندان (فرایند انتقال ارزش های دینی ) گروه ها و عوامل اجتماعی زیادی تأثیر می گذارند، اما غالباً خانواده در این زمینه به منزله ی با نفوذ ترین عامل به شمار می رود.
در خانواده والدین به عنوان اصلی ترین عضو آن باید در تربیت دینی کودکان تلاش کنند تا متربی از سر شوق و اشتیاق به تجارب درونی دست یابد؛ به نحوی که خود بتواند فرت خدا جوی خویش را کشف کند و تجربه را به طور حضوری مشاهده نماید.
در کانون خانواده است که گرایش دینی افراد تقویت می شود و خمیر مایه ی شخصیت مذهبی در آنان تکریم می یابد. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:«کل مولود یولد علی الفطره حتی تکون ابواه یهودانه و ینصرانه؛ هر نوزادی به فطرت (اسلام و توحید) متولد می شود، آنگاه پدر و مادر او را به یهودیت و نصرانیت گرایش می دهند و از را ه فطرت منحرف می سازند.
نقش خانواده در تربیت دینی قبل از تولد
1- همسر صالحه و شایسته: اسلام به عنوان دین کامل و جامع نقطه ی آغازین تربیت را قبل از ازدواج می داند، لذا به عنوان اولین گام شرایطی را برای انتخاب همسر شایسته که زمینه ساز تربیت صحیح فرزندان به شمار می رود لازم دانسته است و بهترین توشه ی دنیا را همسر صالح و نیکوکار معرفی می کند. رسول گرامی اسلام(ص) در بیان شرایط همسر شایسته می فرماید:ازدواج کن ولی بر تو باد که با زن دیندار و با ایمان ازدواج کنی. حضرت امام خمینی(ره) در مورد نقش مادر در سرنوشت فرزند می فرمایند: دامن مادر بزرگ ترین مدرسه ای است که بچه در آن تربیت می شود.آنچه بچه از مادر می شنود غیر از چیزی است که از معلو می شنود، بچه از مادر بهتر می شنود تا معلم، در دامان مادر بهتر تربیت می شود تا در جوار پدر یا معلم.
2-غذای حلال: از نکته های مهم و کاربردی تعالیم اسلامی در تربیت دینی فرزند ، لقمه ی حلال والدین می باشد. امام صادق(ع) فرمودند: آثار کسب حلال در نسل انسان آشکار می شود، تأثیر مال حرام تا حدی است که موجب عدم قبولی اعمال عبادی انسان می شود. لذا نان آور خانواده باید توجه داشته باشد و آن را از عوامل معهم سعادت یا شقاوت خود و خانواده ی خویش تلقی کند.
نقش خانواده در تربیت دینی بعد از تولد
بعد از تولد،نقش تربیتی والدین و سایر اعضای خانواده تعیین کننده و پررنگ تر می شود. دستورات ژرف و ارزشمند اسلام در این دوره که از ابتدای تولد آغاز می شود تأثیرات فراوانی را در تربیت فرزند می گذارد.
1. دوران طفولیت: اولین دستورالعمل بعد از تولد فرزند اذان و اقامه گفتن در گوش نوزاد می باشد. در روایتی حضرت رسول اکرم(ص) به حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: ای علی! وقتی صاحب فرزند دختر یا پسر شدی در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگو، به درستی که هرگز شیطان نمی تواند به او ضرر برساند. طبیعی است که اولین کلماتی که گوش نوزاد را متوجه خود می کند اگر اسمای مبارک، خداوند و شهادتین باشد تأثیر عمیقی بر روح کودک گذاشته و دل و جان او را چون آیینه شفاف می نماید.
2- دوران کودکی: دوران کودکی یکی دیگر از مراحل نقش آفرین در امر تربیت دینی فرزندان می باشد. آشنایی صحیح والدین با دین، پاسخگویی درست و عمل آنان به دستورات شرعی و دینی از عوامل نقش آفرین در تربیت دینی فرزندان می باشد و از آنجا که والدین در این مرحله به عنوان بهترین الگو برای فرزندان می باشند هر نوع ناهمگونی بین رفتار و گفتار آنان نتیجه ی منفی در پی خواهد داشت. غزالی می گوید: بدان که کودک امانتی است در دست پدر و مادر و دل پاک وی چون گوهری نفیس از هر نقشی خالی است و چون موم نقش پذیر است. مانند زمین پاکی که هر تخمی که در وی افکنی ، بروید اگر تخم خیر افکنی به به سعادت دنیا و دین شریک باشد و اگر بر خلاف این باشد بدبخت شود و ایشان در هر چه بر وی رود شریک باشند.
اگر والدین می خواهند فرزند خود را راستگو، صالح،متعهد و اهل نماز و عبادت تربیت کنند خودشان نیز باید چنین باشند، زیرا در غیر این صورت نه تنها نتیجه بخش نمی باشد،بلکه مشکلاتی همچون بی اعتمادی فرزند نسبت به والدین، دروغ گویی، دورویی و تقلب را به همراه خواهد داشت. در مرحله ی کودکی، کودکان از خصوصیات ذهنی و روحی محدودی که منعکس کننده ی اندیشه های ساده ی دینی آنها ست برخوردارند، به همین دلیل آموزش کودکان مخصوصاً آموزش تعالیم دینی از قبیل آموزش قرآن، احکام، احادیث و آداب زندگی باید در دستور کار والدین قرار گیرد. رسول خدا(ص) فرمودند: هر کس به فرزندش قرآن بیاموزد مانند آن است که ده هزار بار خانه ی خدا را زیارت کرده است.
امیر مؤمنان علی(ع) می فرمایند: حق فرزند بر پدر سه چیز است:« انتخاب نام نیکو، ادب آموزی نیکو و آموزش قرآن»
آموزش نماز و تشویق و ترغیب به آن باید در فهرست تربیت دینی فرزندان قرار گیرد. در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود:«ما بچه هایمان را از پنج چیز سالگی به نماز امر می کنیم تا شما فرزندانتان را از هفت سالگی امر به نماز کنید» به هر حال والدین در آموزش ادب و احکام اسلامی نقش آفرین می باشند که هر کدام در تربیت دینی لازم و ضروری است.
حضرت امام خمینی(ره) در قسمتی از نامه ی خود به فرزندش حاج احمد آقا می فرمایند: فرزندم! با قرآن، این بزرگ کتاب معرفت اشنا شو و با قرائت آن راهی به سوی محبوب باز کن و تصور مکن قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه ی شیطان است. این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای هر کس، و نامه ی محبوب، محبوب است، اگر چه چه عاشق و محب، مفاد آن را نداند.
3- دوران نوجوانی و جوانی: دوره نوجوانی و جوانی دورهی پر شور و نشاط و تحول زاست و فرد در این مرحله از زندگی احساسات متفاوتی از خود بروز می دهد. گاه با تندی و گاه با سردی و بی تفاوتی با مسائل زندگی برخورد می کند. با توجه به این تحولات، خانواده می تواند با استفاده درست و بهینه زمینه ی رشد و تربیت دینی فرزندان را فراهم آورده و آنها را از بیهوده انگاری نجات دهد. از این رو باید در این مرحله آموزش، مخصوصاً آموزش معرف دینی به طور صحیح و جدی دنبال شود تا جوانان و نوجوانان در پرتو آن آگاهی ها بتوانند در مسیر صحیح قرار گرفتهو در جامعه به ایفای نقش بپردازند. در این دوره باید باورهای دینی نوجوان و جوان تقویت و تعالی یابد ، اخلاق و عمل او پالایش شود و از این دوره که بهترین دوره برای تربیت دینی و خود سازی می باشد بهترین توشه ها برگرفته شود. از خصوصیت این دوره پاکی و صفا و خلوص نیت می باشد و آمادگی لازم برای پذیرش معارف و پالایش زذائل و کج روی ها وجود دارد. امام علی(ع) در روایتی به امام حسن(ع) می فرمایند: قلب نوجواتن همچون زمین خالی است که هر بذری در آن افکنده شود می پذیرد. من پیش از آنکه دلت سخت گردد و فکرت مشغول شود به ادب و تربیت تو مبادرت کردم. مراقبت از برنامه های مذهبی نوجوان، تذکر به موقع و واداشتن آنان به این امور امری لازم و حتمی است. در عین حال باید توجه داشت که این کنترل ها هر اندازه غیر مستقیم و هنرمندانه تر باشد مفید تر است و احتمال گرایش نوجوان را به اعتقادات دینی و مذهبی بیشتر می کند. در پایان باید به این نکته توجه داشت که تربیت دینی فرزندان زمانی ثمر بخش است که ثبات و آرامش بیشتری در محیط خانواده حاکم باشد و یکی از راه های ایجاد ثبات و آرامش در خانواده تفاهم اعتقادی بین والدین است.
نتیجه گیری
خانواده در تربیت دینی فرزندان و هدایت صحیح آنها به سوی رستگاری و اعمال صالح بیشترین و مؤثرترین نقش را دارد. از این رو خانواده ها مخصوصاً والدین باید جایگاه خود را کاملاً درک کرده و با آشنایی و فراگیری عوامل و روش های درست تر خود را برای نقش آفرینی مجهز نمایند و با برنامه ریزی و تعامل به تربیت دینی فرزندانشان همت گمارند تا زمینه ی شکوفایی استعدادهای نهفته در ابعاد مختلف آن را فراهم نموده و فرزندان به رشد و تعالی معنوی دست یابند. بنابراین پرورش استعدادهای دینی فرزندان بسیار با اهمیت و اساسی است و نباید از آن غافل شد و در این راستا نیاز به سرمایه گذاری و برنامه ریزی است تا نسلی قرآنی، با ایمان، سالم، وظیفه شناس، درستکار،فداکار، شجاع و هدفدار داشته باشیم و ان شاءالله شاهد جامعه ای اسلامی و ایده آل خواهیم بود.
منابع:
1. شهید مطهری،مرتضی؛ تعلیم و تربیت در اسلام
2. ایرج شاکری نیا، برخی نکات تربیتی در کلام مولا.
3. محمد پارسا،روانشناسی رشد کودک و نوجوان
4. علی قائمی، نظام خانواده در اسلام
5. محمد داودی، سیره تربیتی پیامبر(ص)
مژگان علامه محب
از ویتامین های لیموترش می توان درصد بالای ویتامین ث، ویتامین های گروه ب و ویتامین آ، و از املاح معدنی بی شمار و بسیار مفید آن پتاسیم، منگنز، منیزیم و … را نام برد.
لیموترش عامل زیبایی
لیمو ترش یک ماده تقویت کننده زیبایست و باعث افزایش سلامتی، طراوت، شادابی، جوانی و نیروی حیات می شود.
مانع شل شدن و چروک پوست و پیری زودرس می شود، برای پاکسازی لکه های پوستی می توانید آب لیمو ترش را روی پوست بمالید و از شب تا صبح روز آن بماند، همچنین از عصاره لیمو ترش با گلیسیرین می توانید خستگی پوست و ترک های پوست را از بین ببرید.
اگر تمایل دارید موهایتان شفاف و درخشان شود کافیست مقداری لیمو ترش تازه با آب سرد ترکیب کنید و روی موها بریزید و سپس موها را بشویید.
خواص لیموترش و درمان چاقی
لیمو ترش درمان کننده چاقی و برطرف کننده بزرگی طحال، شفادهنده گواتر و میخچه، وبا، اختلالات جریان گردش خون، مشکلات گوارش، یبوست، سوء هاضمه، زردی و یرقان است و خواص ضد سرطان دارد.
پوست لیمو ترش ویار زنان باردار را کاهش می دهد و قوه هاضمه آنها را تقویت و تهوع آنها را از بین می برد.
کسانی که فشار خون بالایی دارند بهتر است لیمو ترش بخورند زیرا فیبر آن کمک مضاعفی به کاهش فشار خون می کند، بهترین دارو برای گلودرد است و غرغره مخلوط لیمو ترش و آب نیم گرم ورم گلو و گلو درد را برطرف می کند خواص ضد عفونی کننده ای که دارد زکام را درمان می کند.
لیموترش درمانگر سردرد و سکسکه .
لیموترش بزاق دهان را زیاد می کند، شیره معده را زیاد می کند، سردردهای میگرنی را از بین می برد، برای این کار کافیست هنگام سردرد در یک فنجان قهوه یا چای لیمو ترش ریخته و میل کنید.
گذاشتن یخ لیمو ترش روی زبان سکسکه را درمان می کند
منبع : لیمو ترش
نهم دی ماه در تاریخ انقلاب اسلامی با عنوان روز «بصیرت» تبدیل به یوم الله شد و ماندگار گردید، روزی که مردم بار دیگر به نظام اسلامی آری گفتند و با آرمان های امام(ره) و شهدا تجدید بیعت کردند.
نهم دی
9 دی فتحالفتوح ملتی بود که بر بومیگرایی در عرصه سیاست و حکومت تاکید کردند و پیوند جریاناتی که همانند جنگ احزاب درصدر اسلام عمل میکردند، را پاره نمودند.
روز نهم دی در واقع روز <نه> گفتن ملت ایران به سران فتنه و آری گفتن به نظام اسلامی و بیعت مجدد مردم با آرمان های والای حضرت امام خمینی(ره) و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی است. مردم در این روز، تیر خلاص را به سران فتنه شلیك و پشت پیكر نامبارك فتنه را به خاك مالیدند.
در این روز ماندگار و تاریخی، ملت همیشه در صحنه ایران اسلامی، حماسه ای دیگر آفرید و دشمنان خدا و دینش را مأیوس و ناامید ساخت و قلب امام زمان (عج) و نائب بر حقش حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(دامت بركاته) را شاد ساخت.
امیر حسین قاضی زاده عضو شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان مجلس نیز در همین رابطه حمایت از حکومت و نظام جمهوری اسلامی را دلیل پیدایش و خلق حماسه 9 دی دانست و تاکید کرد که باید این حماسه پاس داشته شود.
نماینده مردم مشهد همچنین پاسداشت 9 دی را به معنای بررسی عوامل فتنه و روش های مقابله با آن عنوان کرد تا دیگر تکرار نشود.
-دلیل پیدایش حماسه 9 دی را چه می دانید؟
اساسی ترین موضوع برای مردم دین و اعتقادات دینی است و آن ها با تمام وجود حكومت اسلامی و ارزش های اسلامی را خواستارند؛ بر همین پایه اگر احساس كنند كه حكومت در خطر است از آن حمایت خواهند كرد.
بر همین پایه مردم برای حمایت از حكومت اسلامی، حماسه 9 دی را خلق کردند.
-دشمنان کشور ما چه پیامی از حضور مردم در حماسه 9 دی دریافت کردند؟
دشمنان ما برای ایجاد استحاله در نظام جمهوری اسلامی ضمن داشتن برنامه وهدف و نقشه های متنوع و گوناگونی را آزمایش می كنند و از تمامی ظرفیت ها برای رسیدن به خواسته هایشان استفاده می كنند.
دشمنان این بار برای ضربه زدن به نظام ، از طریق انتخابات وارد عمل شدند که با پشتیبانی مردم از حكومت اسلامی مواجه شدند، این حمایت مردم این پیام را به دشمنان داد كه پشتیبان انقلابی كه 35 سال از عمر آن می گذرد، هستند و پای آن ایستاده اند.
-حضور مردم در حماسه 9 دی چقدر نشان دهنده این است که آنها پشتیبان رهبری و ولایت فقیه هستند؟
محور حكومت دینی ولایت فقیه است، حكومت دینی یعنی حكومتی که با نگاه به مكتب اهل بیت شكل گرفته است و بدون این هم قابل ترجمه نیست.
بنابراین حكومت كه می گوید در چارچوب ارزش های اسلامی و حاكمیت صالحان است، باید در عمل نیز در آن راستا حركت كند.مردم نیز در عمل و خلق حماسه 9 دی نشان دادند که پشتیبان رهبری و ولایت فقیه هستند.
دشمنان ما برای ایجاد استحاله در نظام جمهوری اسلامی ضمن داشتن برنامه وهدف، و نقشه های متنوع و گوناگونی را آزمایش می كنند و از تمامی ظرفیت ها برای رسیدن به خواسته هایشان استفاده می كنند
این مردم در گذشته یعنی در دوران صفویه، حكومت شاهان شیعه را تجربه كردند اما بعد از انقلاب اسلامی و روی كار آمدن ارزش های اسلامی، حکومت اسلامی با محوریت ولایت فقیه داشتند.حکومتی که برای حفظ آن همواره در صحنه بوده اند.
-به نظر شما برای گرامیداشت حماسه 9 دی و زنده نگه داشتن دستاورد های آن چه اقداماتی باید صورت گیرد؟
موضوع 9 دی باید از حیث بروز تهدید از درون و سرمایه گذاری دشمنان برای انحراف فكری مردم و برنامه ریزی برای تغییر حكومت اسلامی مورد بررسی قرار گیرد،تهدیدی كه همچنان وجود دارد. بر این اساس باید از این زاویه به 9 دی توجه كرد تا دیگر تكرار نشود و نظام از این خطر حفظ شود.
در واقع گرامیداشت 9 دی به معنای مرور كردن وقایع است، همان كاری كه بعد از 1400 سال از عاشورا انجام می دهیم یعنی اتفاقات و وقایع عاشورا مرور می كنیم تا گرفتار آن وقایع نشویم به همین خاطر است كه می گوییم عاشورا اسلام را زنده نگه د اشته است.
عاشورا به معنای توجه به ارزش های عاشورایی است ، پاسداشت 9 دی نیز به معنای بررسی عوامل فتنه و روش های مقابله با آن است تا دیگر تکرار نشود و حتی در صورت بروز شواهدی برای تكرار، با زمینه های آن مقابله كنیم و بدانیم كه با چه خطرهایی روبرو هستیم.
بخش سیاست تبیان
<< 1 ... 77 78 79 ...80 ...81 82 83 ...84 ...85 86 87 ... 253 >>