تقدیم به سید آزادگان     آزادمردی که دلم افتاده در بندش گشتم ولی دیگر ندیدم مثل و مانندش   هر چند هر سلول او فریاد می‌زد:زخم! ما را پذیرا بود با اندوه لبخندش   سنگ صبور از دست صبر او ترک برداشت ایوب اغراق است، اما هست پابندش   هرچند هم پایین بیاید، باز… بیشتر »

موضوعات: شهدا, اشعار
   یکشنبه 12 خرداد 1398نظر دهید »
جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 390
  • دیروز: 661
  • 7 روز قبل: 16646
  • 1 ماه قبل: 74175
  • کل بازدیدها: 1343785
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 15
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 17
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 29
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1