« حکم زکات فطره جنین | به نام زن و به کام سیاست » |
تقدیم به سید آزادگان
آزادمردی که دلم افتاده در بندش
گشتم ولی دیگر ندیدم مثل و مانندش
هر چند هر سلول او فریاد میزد:زخم!
ما را پذیرا بود با اندوه لبخندش
سنگ صبور از دست صبر او ترک برداشت
ایوب اغراق است، اما هست پابندش
هرچند هم پایین بیاید، باز ممکن نیست
دست ملائک هست کوتاه از دماوندش
شلاق اگرچه بند بدنش را جدا میکرد
با یاد زهرا (س) حفظ میشد باز پیوندش
آزاد شد از بند، اما شهر زندان بود
پرواز سمت بیکران میکرد خرسندش
ما باختیم افسوس آری آسمانیها
هنگام بازیهای ما، ناگاه بُردندش!
سیدمحمدحسین ابوترابی
۱۲ خرداد / سالروز درگذشت سیدعلیاکبرابوترابیفرد
فرم در حال بارگذاری ...