ضربه دشمن ثمره جهالت و عدم بصیرت است
حجت لاسلام والمسلمین عالی، استاد حوزه علمیه، یکشنبه شب در هیات میثاق با شهدا بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: امام صادق(ع) فرمودند: بنیامیه اجازه میدادند تا مردم اصول و فروع دین را آموزش ببینند اما هرگز اجازه نمیدادند که آنها ابعاد و معیارهای مختلف شرک را آموزش ببینند؛ زیرا اگر مردم نسبت به شرک شناخت پیدا میکردند سیرت بنیامیه رسوا میشد.
این شناخت مانع نفوذ کفر و شرک به دین و ایمان انسان میشود، انسان مومن نه تنها دوست بلکه دشمن را نیز باید به صورت کامل بشناسد، برای دینداری تنها شناخت جبهه خودی و غافل شدن از جبهه دشمن کافی نیست.
انسان مومن به سبب شناختی که از شرک دارد میتواند نسبت به آن دافعه داشته باشد و ایمان خود را از خطرات احتمالی شرک حفظ کند، انسان به هر اندازه شناختش به شرک و کفر قویتر باشد ایمانش نسبت به دین خالصتر میشود.
اگر انسان نسبت به نقاط ضعف و قوت دشمن جاهل باشد امکان زمین خوردن و آسیب دیدنش فراوان است.
شیطان برای گمراه ساختن انسان قسم یاد کرده است، انسان به هر اندازه شرک و دشمنان اهل بیت(ع) را کوچک ببیند شان ایمان و مقام اهل بیت(ع) را تنزل داده است.
شیطان در راس همه دشمنان انسان قرار دارد و تکبر از مهمترین صفات او به شمار میرود، امام علی(ع) فرمودند: شیطان پیشوای اهل لجاجت و جلودار مستکبران است او با کبریای الهی در افتاد و لباس استکبار و تکبر را پوشید و لباس فروتنی و تواضع را از خود خارج کرد.
مقام شیطان هم ردیف ملائکه بود اما با تکبر ورزی ا همه عبادات و مقامش حبط شد زیرا او همه کمالات به دست آمده را از آن خود میدید، تواضع و فروتنی محوریترین و کلیدیترین صفت اولیای الهی است زیرا همه امور را از آن خدا میبینند و میدانند.
عجب سبب رانده شدن انسان از درگاه الهی و شاکر بودن اسباب قرب و رضایت الهی را فراهم میکند.
سخنان حجت الاسلام عالی ، یک شنبه ۲۱ آذر ۹۵ ، شنیده شده توسط فاطمه علی آبادی طلبه پایه سوم
وحدت اسلامی
ما برای این که وحدت امت اسلام را تامین کنیم ، برای این که وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولت های دست نشانده آن ها خارج و آزاد کنیم ، راهی نداریم جز این که تشکیل حکومت بدهیم .
چون به منظور تحقق وحدت و آزادی ملتهای مسلمان بایستی حکومت های ظالم و دست نشانده را سرنگون کنیم ؛ و پس از آن حکومت عادلانه اسلامی را که در خدمت مردم است به وجود آوریم ، تشکیل حکومت برای حفظ نظام و وحدت مسلمین است .
چنانچه حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه خود می فرمایند که امامت برای حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است .« و طاعَتنا نِظاماً للمله و امامَتٔنا لمّّا لِلفرقه »
وحدت سران مسلمین
اکر حکومت کنندگان کشور اسلامی نماینده مردم با ایمان و مجری احکام اسلامی می بودند ، اختلافات جزئی را کنار می گذاشتند ، دست از خرابکاری و تفرقه اندازی بر می داشتند و متحد می شدند و ید واحد می بودند ، در آن صورت مشتی یهودی بدبخت ، که عمال آمریکا ، انگلیس و اجانبند ، نمی توانستند این کارها را بکنند ، هر چند آمریکا و انگلیس پشتیبان آن ها باشند . این از بی عرضگی کسانی است که بر مردم مسلمان حکومت می کنند .
دیده شده در کتاب وحدت از دیدگاه امام خمینی (س) ، تبیان ، آثار موضوعی ، دفتر پانزدهم ، ص ۱۷۷
همه با هم دوست باشیم
ما تا به حال بعض از راه را رفته ایم و بسیار مشکلات باقی مانده است . شما خودتان را پیروز حساب نکنید ، که کسانی که خود را پیروز حساب می کنند سستی می کنند . ما نیمه راه هستیم و دشمن در کمین ماست ، باید وحدت خودمان را حفظ کنیم ، باید با هم همینطور که تا اینجا آمده ایم تا آخر برویم .
این نهضت را نگذارید سرد بشود ، نگذارد سست بشود ، سستی و سردی در امروز احتمال این را دارد که مارا به شکست ببرد و اگر خدای ناخواسته شکستی برای ملت حاصل شود به نابودی اسلام تمام می شود . همه با هم باشید ، همه با هم دوست باشید ، همه مان با هم جمهوری اسلامی را می خواهیم .۴/ ۱/ ۵۸
دیده شده در دغدغه و نگرانی های امام خمینی ( ره) تدوین فرامرز شجاع حسینی ، ۱۵۳.
تاثیرپذیری معنویّت و ایمان، از آرامش و امنیت
امروز متأسّفانه دنیاى اسلام از وحدت محروم است، دچار مشکلات و دچار درگیرى است. وقتى آشفتگى به میان آمد، وقتى درگیرى میان مسلمانها به وجود آمد، معنویّت هم کم میشود.
معنویّت و ایمان، طبق منطق قرآن تا حدود زیادى به آرامش احتیاج دارد؛ هُوَ الَّذى اَنزَلَ السَّکینَةَ فى قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیَزدادوا ایمانًا مَعَ ایمانِهم؛(هُوَ الَّذي أَنزَلَ السَّكينَةَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ لِيَزدادوا إيمانًا مَعَ إيمانِهِم ۗ وَلِلَّهِ جُنودُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۚ وَكانَ اللَّهُ عَليمًا حَكيمًا :او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند؛ لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست، و خداوند دانا و حکیم است. سوره فتح ، آیه ۴) .
وقتى سکینه بود، وقتى آرامش بود، وقتى امنیّت بود، نوبت میرسد به اینکه انسانها بر ایمان خود بیفزایند؛ با عمل صالح، با توجّه، با ذکر. وقتى در یک کشور اسلامى و در یک مجموعهى اسلامى، مردم بر جان خود، بر مال خود، بر امنیّت خود بیم دارند و مأمون نیستند، امنیّت ندارند، آنجا سکینه هم وجود ندارد؛ سکینه که نبود، این ازدیاد ایمان هم وجود ندارد؛ امروز مسلمانها دچار این وضعیّتند.
دیده شده در http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=3766#60661 .بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی ۱۶ / ۴/ ۹۵
دین بدون امام زمان(ع) دین بیخطر است
دینداری بعضیها منهای امام زمان(ع) است. دین بدون امام زمان(ع) دین بیخطر است. برخی مثل قوم بنیاسرائیل میخواهند به خودشان دردسر ندهند که وقتی حضرت موسی(ع) فرمود: برویم جنگ، گفتند: تو و خدایت به جنگ بروید، ما اینجا عبادت میکنیم(مائده/۲۴)
مسجد، هیأت، عالم دینی و مؤمنی که مستمراً به مهدویت، نپردازد، یک یک دین بنیاسرائیلی را ترویج میکند. نپرداختن به موضوع مهدویت امروزه یک رسم منحوس در میان برخی از مؤمنین است. دین بدون امام، دین بدون انتظار امام، دین بدون مقدمهسازی برای امام، دین نیست، عین بیدینی است و بلکه تحریف دین است.
دین بدون مهدویت، مانند معنویت بدون نبوت است، مانند همان قرآن بدون علی(ع) است که خوارج داشتند. مانند همان مسجد و محراب و منبری است که در آن علی(ع) را نفرین میکردند. در جامعۀ ما این رسم دینداری، اخلاقمداری و معنویتگرایی بدون مهدویت باید فرو بریزد!
یک مشکل دیگر ما «مهدویتگرایی بدون سیاست» است. بعضیها مهدویت بدون سیاست، بدون جنگ، و بدون استکبارستیزی دارند، انگار امام زمان(ع) میخواهند تشریف بیاورند و برای ما کلاس اخلاق بگذارند،ماز بخوانند و به زیارتشان مشرّف شویم و دیگر هیچ! حضرت که برای این چیزها نمیآیند، برای آزاد کردن جهان از قید ستم میآیند، که اینکار طبیعتاً با جنگ همراه است.
اگر کسی به مهدویت معتقد باشد ولی اهل سیاست نباشد، یا جاهل است یا لافزن و دروغپرداز و تحریفکنندۀ دین! چون امام زمان(ع) برای ریاست جهان میآید و ما ایشان را برای ریاست جهان میخواهیم.
چگونه میشود به امام زمان(ع) مقرّب شد؟
اما چگونه میشود به امام زمان(ع) مقرّب شد، به ایشان خدمت کرد و برای ظهورشان مقدمهسازی کرد؟ آیا نماز شب بخوانیم؛ قرآن حفظ کنیم و هر روز در کنج عزلت دعای توسل بخوانیم؟ نه، امام زمان(ع) چیزی از جنس سیاست، حکومت و ولایت بر جهان است؛ هر کسی میخواهد به امام زمان(ع) مقرب شود، باید کار سیاسی کند، ولایت را تبیین کند و علیه دشمنان ولایت-که استکبار جهانی هستند- قیام کند.
البته نماز شب، قرآن، روضه و توسل هم در این زمینه کمک میکند، ولی اینها کار اصلی نیستند. باید ببینیم کار اصلی امام زمان(ع) چیست؟ اگر همان کار را انجام دهیم، به امام زمان(ع) مقرب شدهایم.
هر کسی به این نظام مقدس کمک کند، به امام زمان(ع) مقرب شده است و الا دروغ میگوید؛ او مهدوی نیست! به این ترتیب است که عرصۀ سیاست از سیاستبازان حرفهای و قدرتطلبان بیدین و بیمعنویت پاک خواهد شد.
ما انتظار مردم را تا اینحدّ بالا میبریم که میگوییم: استانداران امام زمان(ع) کسانیاند که مردم خاک قدمهایشان را به تبرّک برمیدارند. سیاستمداران، نمایندگان مجلس، قضات، ائمۀ جمعه، وزرا و … اگر به سمت اخلاص و پاکی و مقدس بودن-مانند اصحاب ولیّ عصر(ع)-نروند نمی گوییم مانند آنها باشند ، لیاقت و شرافت سیاستمداری و تصدیِ مدیریتهای خُرد و کلان در جامعۀ مهدوی را ندارند.
خیال پردازی نبایدکرد ، ما تجمعمان یک تجمع تشریفاتی نیست .
برای اینکه به امام زمان(ع) مقرب شویم، باید ببینیم که امام زمان(ع) وقتی بیاید چه میکند؟ ایشان حکومت خواهد کرد، پس ما باید در حکومت دخالت کنیم وعرصۀ حکومت خود را از افراد ناشایست پاک کنیم، آنگاه ما یار امام زمان(ع) خواهیم بود.
دعای ندبه مال افرادی نیست که حال مناجات دارند، مال کسانی است که حال مبارزه دارند! بسیج اگر در برگزاری دعای ندبه پیشتاز نباشد، از هویت خود فاصله گرفته؛ کما اینکه مراسمهای دعای ندبه را بعد از جنگ، هیات رزمندگان راهاندازی کرد.رزمنده باید دعای ندبه بخواند نه بزمنده .
برای این که به امام زمان مقرب شویم چه کنیم ؟ امام زمان چه می کند ؟ حکومت می کند . حکومت کنید ، در حکومت دخالت کنید ، برای حکومت اسلامی مرز در جهان نشناسید مظلومان جهان را نجات دهید تا به امام زمان مقرب شوید .
یک روایت است « دیدند نام قائم آل محمد صلی الله آمد امام رضا صلی الله بلند شد و دست روی سر گذاشت ، گفتند آقا چرا چنین می کنید ؟ فرمود : به یاد آن مهدی که پشت پرده غیبت می رود و منتظران او وقتی او را به نام قائم صدا می زنند او برمی گردد و با محبت نگاه می کند . »
سخنرانی استاد پناهیان ، مراسم بیعت با امام زمان عجل الله ،تجمع میدان امام حسین ، ۱۹ / ۹/ ۹۵ شنیده شده .
ویژه ایام نهم ربیع الاول
سوال : تبری به چه معناست؟ و نسبت بین تبرّی و لعن چیست؟
جواب : از حیث اعتقادی تولّی یعنی ما به ولایت اولیای الهی، پیامبران خدا و ائمهی اطهار علیهمالسلام معتقد باشیم و همچنین علاقه نسبت به آنها و پیروانشان داشته باشیم. تولّی یک جنبهی عملی نیز دارد که اطاعت از این اولیای الهی است.
تبرّی نقطهی مقابل تولّی است؛ یعنی دشمنی نسبت به دشمنان خدا و دشمنان اولیای خدا.
لزوماً اینگونه نیست که کسی که میخواهد تبرّی بجوید با لعن و ناسزا و بدگویی همراه باشد. بسیاری از مسلمانان از صدر اسلام تاکنون و حتی در عصر حاضر -نمونهاش حضرت امام رحمهالله و حضرت آیتالله خامنهای- اینها واقعاً اهل تولّی و تبرّی هستند، ولی اهل سب و لعن نیستند.
بنابراین انسان میتواند تبرّی داشته باشد، اما توهین و فحاشی و لعن به مقدسات دیگران نکند. حضرت آقا توهین به مقدسات دیگر را جایز ندانسته، بلکه حرام میدانند.
دیده شده درسایت رسمی امام خامنه ای مدظله العالی ،# استفتائات امام خامنه ای به نقل از حجتالاسلاموالمسلمین فلاح زاده
پیام رهبر معظم انقلاب به بیست و پنجمین اجلاس سراسری نماز:
متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی که صبح امروز(پنجشنبه) در اجلاس نماز قرائت شد به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
نماز، دری گشوده بر روی همهی آحاد امت است که از آن میتوان به هدایت و رحمت خداوند رسید و زندگی را در سمت و سوی درست و سرشار از خیر و برکت قرار داد.
سلامت معنوی هر فرد وابسته به نماز است و صراط مستقیم و حیات طیبهی هر جامعه نیز تنها با اقامهی نماز در آن تحقق مییابد. اینهمه تأکید بر اقامهی نماز در کتاب و سنت، هدفی جز این ندارد که این باب رحمت بر روی فرد و جامعه مسلمان گشوده بماند و فرصت بهرهمندی از آن دست دهد.
سالها است که این شعار در ایران اسلامی بر سر دست گرفته شده است که: الَّذینَ إِن مَکَّنّاهُم فِی الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاة… و این اجلاس سالیانه به همت و پشتکار عالم مجاهد و خستگی ناپذیر جناب حجةالاسلام قرائتی برپا میشود و توصیههای مؤکد دربارهی گسترش نماز و به کیفیت لازم رسیدن نمازهای ما، تکرار میگردد. با این حال باید اعتراف کنیم که حق این فریضهی الهی که درمان دردهای عمدهی فردی و اجتماعی ما است ادا نشده است. ما مسئولان، ما سخنوران و سخنگویان، ما سررشتهداران امور کشور، ما روحانیان و متولیان تبلیغ و تعلیم دین، و ما همهی آحاد و همهی قشرهای مردم، همه و همه در مسئولیت اقامه نماز شریکیم.
همه همّت گماریم که نماز را در جایگاه شایستهی خود که قرآن و حدیث بدان ناطق است، بشناسیم و بشناسانیم و عمل شخصی خود را نیز به تناسب آن تعالی بخشیم.
توفیقات روزافزون همهی شما و شخص جناب آقای قرائتی را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
والسلام علیکم و رحمةالله
سید علی خامنهای
۱۷ آذر ماه ۱۳۹۵
دیده شده درhttp://farsi.khamenei.ir
پندهای امام عسکری علیه السلام
_ عبادت به روزه و نماز زیاد نیست ، به فکر زیاد درباره خداوند است .
_ آن بنده ای که دو رو و دو زبان دارد بد بنده ای است ، روبرو از برادرش تعریف می کند و پشت سر گوشتش را به غیبت می خورد ، اگر نعمتی یابد بر او رشک برد و اگر گرفتار آید رهایش کند .
_ قلب احمق در دهان است ، و دهان حکیم در قلب .
_ اظهار مسرت در حضور غمگین از ادب دور است .
_ شما عمرهایی کاهش پذیر و دورانی محدود را می گذرانید و مرگ ناگهان فرا می رسد .هر که خیر کارد ، خوشی درود و هر که شر کارد ، پشیمانی درود .
_ به همه سلام کردن ، و در مجلس ، مادون مقام نشستن ، نشان تواضع است .
_ خنده بی جهت نشان نادانی است .
_ شما را توصیه می کنم به پروای خدا ، پارسایی در دین ، کوشش در راه خدا ، راستگویی ، ادای امانت به نیک و بد ، طول سجده ، خوش همسایگی که اینها برنامه پیغمبر است .
_ به خویشان خود محبت کنید جنازه هایشان را تشییع کنید ، از بیمارانشان عیادت کنید ، حقوقشان را بپردازید .
_ چون یکی از شما در دین پارسا ، در سخن راستگو و امانتدار و خوش اخلاق باشید ، گویند این شیعه مذهب است و من خرسند شوم .
دیده شده در تحف العقول ، ابن شعبه حرانی ، ترجمه احمد جنتی ، احادیث امام عسکری علیه السلام ، ص ۱۰۷۹.
تنگی معیشت :
دو تن از کسبه بازار برای من تعریف کردند که : از تنگی معیشت سخت در مضیقه بودیم و برای رفع این گرفتاری ، به خدمت مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی شرفیاب شدیم ،جماعتی در انتظار نوبت بودند و ما هم منتظر نشستیم .
اما ناگهان حضرت شیخ ما دو تن را از میان آن گروه ، به نزد خود طلبیدند و به یکی از ما فرمودند ؛ تو باید کاری بکنی ولی نمی کنی و به دیگری فرمودند : تو کاری که نباید بکنی انجام میدهی ؛ بروید و به وظیفه خود عمل نمایید تا وضع شما اصلاح شود .
اعتراف می کنم که یکی از ما نماز نمی گذاردیم و دیگری شراب می نوشید ، به توصیه شیخ وظایف خود را مراعات کردیم و در اثر آن معیشت ما از تنگی به وسعت درآمد .
دیده شده در کتاب نشان از بی نشان ها تالیف شیخ علی مقدادی (فرزند شیخ) حالات و کرامات شیخ حسنعلی اصفهانی ، ص ۶۳.
گناه چیست ؟
وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) در نهجالبلاغه بارها به عرض شما رسيد اين كلمات «وبي ، «إِنَّ الْحَقَّ ثَقِيلٌ مَرِيءٌ وَ إِنَّ الْبَاطِلَ خَفِيفٌ وَبِيء».۱ اوبي، «مَتَاعُ الدُّنيَا حُطَامٌ مُوبِیءٌ»۲. موبي، در نهجالبلاغه كم نيست، فرمود گناه ميدانيد چيست؟
جهنم كه سر جايش محفوظ است. گناه يك بيماري آبروبري است، اين كلمه «وبي، موبي، اوبي» چه ثلاثي مجرّد، چه ثلاثي مزيد آن، ريشه اصلياش وباست.
بعضي از علفها وباخيز است، اين حيوان نميداند كه آن علف چنين مرضي را به همراه دارد، به طمع سرسبزياش حركت ميكند. انسان گاهي بيمار ميشود ميميرد ولو سختترين بيماري مثل غدّه سرطان؛ اما به هر حال آبروي او محفوظ است، ديگر نميگويند فلان كس سرطان گرفت و مُرده آبرويش رفته؛ اما وبا يك بيماري آبروبري است.
فرمود: اين گناه «وبي» است «موبي» است، «اوبي» است مواظب باشيد آبرو را ميبرد! آن وقت عمري آدم تلاش و كوشش بكند، نه بچههاي آنها در دانشگاهها آبرو داشته باشند نه همسران آنها در مجالس؛ آخر اين چه ميشود؟! اين كتاب بوسيدني نيست! «مرضٌ وبي»، يك بيماري آبروبري است. مگر ما چقدر نياز داريم حقّ مسلّم اين ملّت را آدم چرا بايد اين طور ببلعد.
اگر ما در جواني كه الآن دوران سازندگي است ـ إنشاءالله ـ خودمان را حفظ كنيم تا آخر محفوظيم ما با آبرو زندهايم. كسي كه مسلوبالحيثيه باشد چرا تقاضاي مرگ ميكند، چرا خودكشي ميكند؛ براي اينكه بيآبرو بودن و بیحيثيت بودن از مُردن بدتر است، امامِ ما اين را فرموده, فرمود: «موبي، اوبي»؛ نامه براي مسئولان امور ماليشان مينوشتند اين كلمات را میفرمودند. به هر حال شما بايد با آبرو زندگي كنيد، اين آبرو فصل مقوّم هويّت اجتماعي ماست، فرمود اين را مواظب باشيد.
پس از آن طرف وجود مبارك امام سجاد فرمود: جهنم رفتن تعجب دارد، ما اگر يك قدم به طرف دين حركت كنيم و مسابقه بدهيم نبايد خيال كنيم كه اين مسابقه مثل مسابقههاي المپياد است كه آن خطكشي آنجا جامد است ما بايد به آن برسيم، اين طور نيست. ما اگر خواستيم به طرف عدل, حقيقت, فضيلت, عفت, حجاب, عصمت, پاكي, طهارت و نزاهت و اينها حركت كنيم، ما يك قدم رفتيم، اينها فيوضات الهياند، مأموران الهياند، هرولهكنان، ده قدم به طرف ما ميآيند؛ پس ما زود يكديگر را ميبينيم و راحتيم.
بنابراين اين آياتي كه خدا فرمود: ﴿لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ﴾ با اين بياناتي كه ائمه(عليهم السلام) فرمودند به خوبي روشن ميشود كه قرآن يك كتاب آساني است؛ چون همه كارها به عهده ما نيست به ما گفتند يكي از طرف شما دهتا از آن طرف؛ از اين آسانتر؟! مشكلي كه ما داريم به ما دستي بجنبانيم و ديگري ده برابر ما كار كند، از اين آسانتر؟! فرمود: ﴿لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِر ٍ﴾.
۱_ نهج البلاغة(للصبحي صالح), حکمت۳۶۷؛ «إِنَّ الْحَقَّ ثَقِيلٌ مَرِيءٌ وَ إِنَّ الْبَاطِلَ خَفِيفٌ وَبِيء».
۲_ . نهج البلاغة(للصبحي صالح), حکمت ۳۶۷؛ «مَتَاعُ الدُّنيَا حُطَامٌ مُوبِیءٌ».
۳_ سوره قمر، آيات ۱۷ ، ۲۲ ، ۳۲ ، ۴۰
۴_ دیده شده درhttp://javadi.esra.ir/-/جلسه درس اخلاق ، ۱۱ / ۹/ ۹۵ ، آیت الله جوادی آملی
<< 1 ... 50 51 52 ...53 ...54 55 56 ...57 ...58 59 60 ... 96 >>