نقش دوست در سرنوشت انسان
سوره مباركه يوسف، دوستان حقيقى و دشمنان واقعى را به انسان شناسانده است. اگر زلف زندگى انسان، به دوستان واقعى او گره بخورد، رابطهاى ميان او و منابع خير كامل ايجاد مى شود كه باعث انتقال خير و نيكى و احسان خاص ايشان به انسان مى گردد. در سايه اين انتقال است كه انسان خاكنشين، به انسان عرشى و ملكوتى تبديل مىشود ؛ اما اگر زلف حيات انسان، به دشمنان او گره بخورد، ميان او و منابع شر، گره خورده است و باعث اخلال در حالات روان انسان مى شود، انسان را به منبع شر تبديل مىكند و او را به بى نهايت زير صفر مى كشاند :
«ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ »
آن گاه او را [ به سبب گناهكارى ] به [ مرحله ] پستترين پست ها بازگردانيم .
خداوند درباره پاداش اعمال مى فرمايد :
«بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ »
پاداششان را بر پايه بهترين عملى كه همواره انجام مى داده اند ، مى دهيم .
نماز هشتاد سال نماز را به اندازه بهترين نماز او مى دهيم. ملاك، بهترين عمل است.
بدترين گناه جبران نكردن گناه است
يكى از موارد أفعل تفضيل، همين جا است كه اگر گناهكاران جبران نكنند، بدىهاى آنان را برمى گردانيم و ايشان را به پستترين درجه بازمى گردانيم كه ديگر جايى براى پستى بيشتر ندارد. اگر بتوان با چشم دل، معناى عينى أسفل السافلين را ديد، همان لحظه، قلب انسان از ترس مى ايستد.
خود انسان، به دشمن راه مىدهد كه اين قدر او را به هم بريزد تا از پستها هم پستتر شود. نمونه اين شيطان را خداوند در سوره مبارك فرقان، ضمن يك داستان بيان كرده است كه متأسفانه اين نوع شيطان در كشور ما نيز در همه شؤون هست.
داستان اين است كه يكى از نامهاى كتاب خدا «ذكر است» :
«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» ؛ يعنى اين كتاب، حقايق شهودى را به شما يادآور مى شود، ياد خدا، قيامت، صراط و پرونده اعمال گذشته و آينده.
انسانى كه از قرآن بريده شود، فراموشكار و غافل مىشود و يك ذرهاى در اين فضا نمىتواند به سوى خدا برود.
شخص جسور و اهانت به پيامبر اكرم
يك نفر پول دارى مى خواست سفره اى بيندازد. پيش خود فكر كرد كه سران قوم و خويشان خود را هم دعوت كنم. يكى از اين سران، پيامبر صلي الله عليه و آله بود. گفت: دلم مى خواهد براى ناهار تشريف بياوريد. رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: اين خانه بتپرست است. من از غذاى او نمى خورم ، ولى چون دعوت كردى، مى آيم. او گفت: ميهمان به خانه من بيايد، ولى چيزى نخورد؟ اين براى من كشنده است. سپس گفت: من چه كار كنم تا شما بياييد و از اين سفره، غذا بخوريد؟ حضرت گفت: مسلمان شو و شهادت به توحيد و رسالت من بده و بگو كه از همه معبودهاى باطل و فرهنگهاى منفى بريدم. حضرت آمدند، غذا خوردند و رفتند.
فردا عاص بن وائل به اين شخص گفت: شنيده ام كه ميهمانى داشتيد و اين آقا را هم دعوت كردهاى و مسلمان هم شده اى. گفت: بله. عاص گفت: من و دوستانم قصد داريم رابطه خود را با تو قطع كنيم. «الَّذِى يُوَسْوِسُ فِى صُدُورِ النَّاسِ » آنكه همواره در سينه هاى مردم وسوسه مىكند . اى بىچاره! همه را رها كردى و رفتى؟
در همين جا است كه خداوند مىفرمايد: سختى و تنهايى را تحمل كن! چند روز ديگر، اسلام جهانگير مى شود به اين چند موج ظاهرى فريب نخور. اين، نقطه خطرناكى است كه انسان در اين نقطه تصميم بگيرد. همه اين جهنمى ها از همين نقطه جهنمى مى شوند.
گفت: نه، من با شما هستم. عاص گفت: پس كار ديروز خود را جبران كن و به مسجد الحرام برو و سجده پيامبر كه تمام شد، به صورت او آب دهان بينداز. شيطان يعنى كسى كه انسان را از خير و كرامت و ارزشداران قيچى مىكند ، اما كار دوست، وصل كردن است :
تو براى وصل كردن آمدى نى براى فصل كردن آمدى
هيچ پيامبرى براى فصل كردن نيامده است ، اما شيطان همه را از تو مىبُرد…
سخنان شیخ حسین انصاریان ، دیده شده در پرتال پژوهشکده باقرالعلوم.
راه تربیت فرزندان
یک وقت نفرمایید که ما همه رفتارهای خوب را جلوی بچه انجام دادیم ، بچه ما چرا خراب شد ؟!
رفتار خوب بچه را تربیت نمی کند !
چه چیزی بچه را تربیت می کند ؟ مبارزه با هوای نفس .یعنی ببیند بچه که شما یک چیزی را دوست داشته اید و چشم پوشی کرده اید ، صبر کرده اید ، خودداری کرده اید ،تحمل کرده اید ، لبخند زده اید . هر چه بیشتر این را در شما ببیند بچه شما بهتر خواهد شد .
بچه ها در مورد نماز خواندن شما میدانید چه قضاوتی می کنند ، می گوید: « مادرم دوست دارد نماز می خواند . دوست دارد ، قرآن می خواند ، دوست دارد هیت می رود . مادرم دوست دارد حجاب را ، پس حجاب دارد . بعد به خودش مراجعه می کند ، به خودش می گوید : تو چه دوست داری ؟ تو هم برو دنبال دوست داشتنی هایت .»
یعنی شما مادر خوب ، بچه شما از شما یاد می گیرد که خراب شود ، می گوید مادرم دوست داشته نماز بخواند ، منم دوست دارم نماز نمی خوانم . منم مثل مادرم هر دو تا ی ما رفته ایم دنبال دوست داشتنی هایمان ….
شما رفتارهای خوبتان باید ارزش داشته باشد تا روی بچه اثر بگذارد ، اگر بخواهید هم ارزش داشته باشد باید در مخالفت با دوست داشتن هایتان باشد . بچه میداند شما اینرا دوست دارید ، از شما گرفتند و گفتید عیب ندارد ..
بچه درس می گیرد …
بچه ای که از مادرش مبارزه با هوای نفس ندیده او هم مبارزه با هوای نفس نمی کند ، حالا مادرش مبارزه با هوای نفس نکرده اما آدم خوبی است ، وقتی که شما صبرت را ، مبارزه با هوای نفست را نشان دادی به بچه ها ، در دراز مدت بچه هایت ، بچه های خوبی می شود . اما اگر مبارزه با هوای نفست را نشان ندادی با این که شما آدم مذهبی هستی ، بچه هایت ، بچه های خوبی نمی شوند .
باید انسان مثل مادر حضرت موسی باشد که به خدا اطمینان کرد … اگر انسان از دوست داشتنی هایش بگذرد ده برابرش را تحویل می گیرد …
اکر بخواهی بچه ات را تبدیل کنی به بچه خوب باید پیش بینی داشته باشی ، بگویی من الان که دارم مبارزه با هوای نفس می کنم بچه در آینده از من الگو میگیرد .. دین یعنی دور اندیشی ،یک دفعه نمی شود که بچه علاقمند شده و به او بگوییم ، دست به گناه نزن ، میگوید من نمی توانم دست از دوست داشتنی هایم بردارم . یک عمر خودت جلوی ما اینطور رفتار کرده ای …
مادر نقش تربیتی دارد
سخنان استاد پناهیان .
اگر ذات اقدس اله جواد چرا بدون زحمت فیض را به وجود انسان نمی رساند ؟
جود خدا و سایر اسما حسنی تحت رهبری حکمت کار می کند ، حکمت الهی در تکامل انسان است که انسان عالم شود و از راه علم خودش را و دیگران را تامین کند
سعادت انسان در علم اوست . علم صالح و عمل اوست وگرنه رایگان کسی را بپرورانند این همچنان کودک می ماند برای همیشه .
بهترین جود آن است که انسان را مستغنی کند نه در حال فقر نکه دارد برای همیشه ، البته غنی کردن انسان محال است . چون بین این سه واژه فرق است ، ما یک فقر داریم ، یک استغنا ، یک غنا .
فقیر کسی است که ۱_ محتاج باشد . ۲_ و جیزی که حاجت او را رفع کند نداشته باشد . به مجموعه این دو امر فقیر گویند .
مستغنی کسی است که نیاز داشته باشد و چیزی که حاجت او را برطرف کند داشته باشد .
غنی آن است که اصلا محتاج نباشد . و تنها کسی که در عالم غنی است ذات اقدس اله است .ان الله غنی الحمید.
اگر دیگران طرفی از غنا بستند به عنایت اله بود ، یعنی نیازش را ذات اقدس اله با تامین چیز مورد نظر برطرف کرده است و شخص اگر دائما فقیر باشد کمال نیست .اما اگر مستغنی باشد ، کمال است . خدا از راه علم درست و عمل صالح مشکلات او را حل بکند و این بهترین جود اوست .
سخنان آیت الله جوادی آملی ، شنیده شده .
خوشبخت ترین انسان کیست ؟
از پیامبر اکرم صلی الله سوال کرد که یا رسول الله سعادت در این عالم چیست ؟ این که مردم می گویند سعادت ، خوشبختی ، این خوشبختی و سعادت چیست ؟
ببینید چقدر قوی جواب داده است پیامبر ، فرمودند : طول العمر فی طاعه الله ؛ بمانید ، خوب هم بمانید ، خیلی هم بمانید اما تمام ماندنت هزینه اطاعت از خدا باشد . یعنی یک فرماندهی به نام شیطان را انتخاب نکنی و از او امر گوش کنی.
یک فرماندهی مقل هوای نفس را انتخاب نکنی و از او حرف گوش کنی ، حرف یکی را گوش کنی . طول العمر فی طاعت الله.
یعنی پول سعادت نیست ، یعنی این صندلی که خیلی ها را برده است جهنم و دارد می برد سعادت نیست ، یعنی شهرت سعادت نیست ، یعنی علم تنها سعادت نیست ، یعنی ریاست سعادت نیست .
سعادت طول العمر فی طاعت الله و چه زندگی خوشی است این طول عمر ..
سخنان شیخ حسین انصاریان
صله رحم در ایام نوروز
یکی از زیباترین کارهایی که در نوروز انجام می شود همین دید و بازدید هاست ، رفت و آمد هاست .رفت و آمد علاوه بر این که صله رحم است ، ثواب دارد ،برکت دارد ، باعث طول عمر است ، بلاها را دفع می کند…
ولی باید خارهای این سنت زیبا را از بین ببریم ، یک خار این است که مانع می شود مردم از این گل استفاده کنند و آن تجملات است .در میهمانی غرض خوردن نیست ، مگر ما حیوان هستیم …
همه صفای این دید و بازدید ها این است که مومنین و مؤمنان به دیدار هم می روند .این دیدار است که گناه را پاک می کند .این دیدار است که برکت می آورد . این دیدار است که دفع بلا می کند ..
بیایید ساده برگزار کنید ، مخصوصا بزرگتر ها. اینگونه آمار مهمانی ها بالا می رود ، وقتی که آمار مهماتی بالا برود گناهان کمتر می شود .پس سادگی را بیاوریم و تجملات را کنار بگذاریم .
دومین کار این است که حدود خدا را رعایت کنیم . محرم و نامحرم رعایت شود ، پذیرایی کننده خانم ها خانم باشد و پذیرایی کننده آقایان ، آقا باشد ، سفره ها جدا باشد ..
صله رحمی که می خواهد گناه پاک کند ، خودش دارد گناه درست می کند ، صله رحمی که می خواهد دفع بلا کند خودش بلا درست می کند ..
این دو خار را جدا کنیم ؛ یکی تجملات که جایش را به سادگی دهد یکی رعایت محرم و نامحرم ..
سخنان استاد ماندگاری .
نشاط
یکی از مهمترین مشخصات آدم مؤمن «نشاط» است. اگر دیدید کسی نشاط کمی داشت یا در نشاط کمبودهایی داشت بدانید که او بهرۀ کافی از ایمان خودش نبرده است.
نشاط، نتیجۀ همۀ خوبیهاست؛ نتیجۀ ایمان به خدا و اتکاء به خدا برای آینده، و اطمینان به خدا برای گذشته است. چون ایمان دارد به اینکه خدا روزیِ او را میرساند، و به او علاقه دارد، لذا یک آرامشی پیدا میکند که حسادتها، حسرتها، حرصها از دلش کنده میشوند.
فرق نشاط در فرهنگ دینی ما با نشاط در فرهنگ غیردینی چیست؟ در فرهنگ غیردینی میگویند: «جوک بگویید و بخندید و سعی کنید مشکلات خود را فراموش کنید، اما فرهنگ دینی میگوید: مشکلاتت را حل و ریشهکن کن!
مثلاً اگر مشکل تو ناشی از این است که احساس میکنی رزقت کم شده، اصلاً رزقت کم نشده! اصلا چرا ناراحت باشی که بخواهی با جوک و لطیفه آنرا فراموش کنی؟
در دنیا خیلیها به مشروبات الکلی و هرزگیهای دیگر پناه میبرند برای اینکه بتوانند غمشان را فراموش کنند! ولی فرهنگ دینی میگوید که «اصلاً چرا تو غم داشته باشی؟»
قدم اول در نشاط این است که انسان با ایمان به خدا، و اطمینان به اینکه خدا دوستش دارد، و اینکه سختیهای دنیا همهاش جبران خواهد شد، از دل خودش رفع غم و اندوه بکند.
ذکر «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم» خیلی غم و اندوه را از دل انسان میبرد؛ خوب است بعد از نمازها هفت بار- و در طول روز هم هفتاد بار- این ذکر را بگوییم، خیلی آرامشبخش است. یعنی «هیچکسی جز خدا در عالم کارهای نیست!»
علی(ع) میفرماید: «مؤمن دائماً نشاط دارد»خب اگر اینطور است پس چرا مؤمنین گریه میکنند یا قلبشان محزون است؟
اشک ریختن آدم بانشاط با اشکریختن آدم افسرده خیلی فرق میکند؛ آدمهایی که نشاط معنوی ندارند معمولاً گریه هم نمیتوانند بکنند. کسی که دغدغۀ دنیا دارد مگر میتواند برای آخرت غصه بخورد؟! فقط کسی که از غم دنیا رها شده، میتواند برای آخرت اشک بریزد.
کسانی که نشاط معنوی دارند، هم راحتتر اشک میریزند و هم خود این اشک نشاطآور است. غم و اندوه معنوی مال کسی است که در امور نشاطآور زیادهخواهی میکند و این زیادهخواهی اشکش را جاری کرده و این زیادهخواهی بد نیست. گریه برای آخرت و دوری از خدا، شبیه گریۀ کودکی است که وقتی به مادرش میرسد دوست دارد خودش را برای او لوس کند! این بچه زجر نمیکشد از اینکه دارد در آغوش مادرش گریه میکند.
اگر مؤمنین اشک میریزند این اشکشان یا اشک شوق است، یا اشک محبت است یا اشک زیادهطلبی در امور معنوی است یا اشک برآمده از لذتهایی است که بردهاند!
عامل دوم نشاط مؤمن، محبت به خداست. پس نشاط مؤمن یکی ناشی از ایمان و اطمینان او به خداست-که این ایمان غمها را از دلش برمیدارد- و یکی هم ناشی از محبتی است که به خدا دارد و محبت به خدا شادیآور است.
چرا آدم باید نشاط داشته باشد؟ 1. چون عامل غم وجود ندارد 2. چون عامل شادی وجود دارد که همان محبت است.
علت غمگین شدن خیلیها، نرسیدن به دوستداشتنیها و فاصله گرفتن از آنهاست، اما کسی که خدا را دوست دارد هر لحظه دارد به دوستداشتنی خود نزدیکتر میشود، لذا هرچه پیرتر میشود بانشاطتر میشود.
آنهمه نشاط رزمنده دفاع مقدس در شرایط سخت جنگ برای چه بود؟ چون مطمئن بود کاری که دارد انجام میدهد درست است و به سمت عشقش حرکت میکرد.
خیلیها نشاطشان را از اینجا میگیرند که مرگ را فراموش کنند، اینها چقدر بیمزه هستند و چقدر غیرعاقلانه رفتار میکنند! اما مؤمن هرچه به مرگ نزدیکتر میشوند بانشاطتر و برافروختهتر میشود
از غمگین بودن و از عواملی که غم در دل آدم ایجاد میکند باید استغفار کرد. و از هر چیزی که ما را افسرده کند و نشاط ما را بگیرد باید به خدا پناه برد.
سخنان استاد پناهیان نوروز شلمچه، ۳۰ / ۱۲/ ۹۵
پندهای اخلاقی
آزاد سازی جان، عامل رشد و تعالی انسان
بیان آیت الله جوادی آملی مدظله العالی
یک بذر اگر بخواهد به ثمر برسد باید بالا بیاید ، حرف باغبان را باید گوش دهد .
باغبان به ما می گوید بالا بیا با لفظ که نمی گوید ، طناب فرستاده . کوثر فرستاده «انا اعطیناک الکوثر » …
استاد پناهیان ؛ خلاقیت بزرگترین آدم است .
چقدر خوب است که ما در این فضای بهاری ، در این هوای تازه شکفته شویم . خلاقیت بزرگترین آرزوی آدم است . آدم ها خوب است در بهار آغاز شکفتن جدید از فضایل ، آغاز شکوفایی فطرت و زیبایی های پنهان شود که در بهار آدم تازه ای شوند ، خیلی بهتر از قبل .
یکی از جنود عقل
بعضی از انسان ها خیانت کارند ، گناهی را که کرده از مردم مخفی می کنند که کسی نفهمد ، اما از خدا خجالت نمی کشند .
انسان باید با حیا باشد ، همانطور که از خلق خدا حیا می کند ، از خدا هم حیا بکند که این یکی از جنود عقل است . کسانی که حیا ندارند ، دین هم ندارند . و همین طور گناه می کنند .
انسان از یک بچه ده ساله حیا می کند ، بدون شلوار جلوی او نمی نشیند ، خدا که ناظر ماست . در روایت آمده « ای انسان ! آن طور عبادت کن خدا را و آن طور بترس ، که خدا تو را می بیند » آن طور که از خلق خدا می ترسی _ و در حضور او گناه نمی کنی _ از خدا هم بترس . اگر فکر می کنی که خدا تو را نمی بیند که کافر هستی .ولی اگر می دانی که خدا تو را می بیند و گناه می کنی ، تو خدا را پست ترین ناظر قرار داده ای ، خدا را از یک بچه ده ساله کمتر دیدی .
دیده شده در کتاب طریق دوست ، مجموعه رهنمودهای آیت الله احمد مجتهدی ، علی اکبر مزدآبادی، ص ۱۰۱.
حضور و سخنرانی رهبر انقلاب در اجتماع زائران و مجاوران حرم رضوی
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (سهشنبه) در اولین روز سال نو، در اجتماع عظیم و پرشور زائران و مجاوران حرم رضوی (علیهالسلام) با تجلیل از وحدت و پایبندی ملت به ارزشهای انقلاب و دلبستگی مردم به مبانی و عرصههای دینی، «مسائل معیشتی و اقتصادی» و «انتخابات» اردیبهشت ماه را دو موضوع مهم سال جدید خواندند و با تأکید بر ضرورت حل همهی مشکلات کشور در سایهی «مدیریتهای متدین، انقلابی، کارآمد و پرانگیزه»، افزودند: تمرکز مسئولان بر تولید داخلی، و مطالبهگری ملت در این زمینه موجب حل مشکلات فراوان بهویژه «بیکاری جوانان» خواهد شد و ملت عزیز ایران در سال جدید در تحقق خواست اصلی و مهم اینجانب یعنی حضور پرشور همهی واجدان شرایط در انتخابات، بر عزت و اقتدار و آبروی ایران خواهد افزود و با درخشش واقعی در انتخابات، شکوه خود را به رخ دشمنان خواهد کشید.
حضرت آیتالله خامنهای سال ۹۶ را سالی مهم برای کشور از لحاظ نیاز به تحرک اقتصادی و همچنین در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا دانستند و قبل از ورود به این دو مقولهی مهم، در یک ارزیابی کلی از وضعیت کشور در سال ۹۵ گفتند: در این سال اگرچه کشور دچار مشکلات اقتصادی بود اما ملت ایران خوش درخشید.
ایشان، «پایبندی و دلبستگی مردم به ارزشهای انقلاب اسلامی» و «پایبندی به مسائل ایمانی و دینی» را دو شاخص مهم در ارزیابی حرکت ملت خواندند و افزودند: همت بلند مردم در حضور پرشور در راهپیمایی ۲۲ بهمن و مراسمهای دینی در سال ۹۵ بیش از همیشه و فارغ از سلایق گوناگون سیاسی بود و سمتوسوی انقلابی و دینی حرکت ملت ایران را به رخ دوست و دشمن کشید.
ایشان، «وحدت ملی» در سال ۹۵ را نشاندهندهی همبستگی در مسائل اساسی با وجود اختلافنظرها در مسائل سیاسی و فرعی دانستند و گفتند: مردم ایران در مسیر انقلاب و نظام اسلامی همسو و همجهت هستند.
حضرت آیتالله خامنهای، جانباختن آتشنشانان عزیز و فداکار را ازجمله حوادث تلخ در سال قبل برشمردند و خاطرنشان کردند: حوادث تلخ همیشه وجود دارد اما مهم، وجود ارادهی مژدهبخش و رو به پیشرفت در مردم است و نیاز به این اراده و اتحاد ملی، در سال جدید نیز همچنان وجود دارد.
رهبر انقلاب اسلامی سپس به مسئلهی اساسی و اولویت اول کشور یعنی اقتصاد اشاره کردند و با تأکید بر اینکه هدف دشمن، فشار اقتصادی بر مردم ایران با هدف دلسرد و دلزده کردن آنان از نظام اسلامی است، افزودند: البته دشمن نادان و بیایمان، در طول سالهای طولانی بهدنبال جدا کردن ملت از نظام اسلامی بوده است اما تاکنون موفق نشده و پس از این نیز موفق نخواهد شد.
ایشان، وظیفهی همه بهویژه مسئولان در قبال این طراحی را بسیار مهم دانستند و در تبیین نقشهی تبلیغاتی دشمن، گفتند: دشمن در تبلیغات وسیع خود بهدنبال نسبت دادن کمبودهای معیشتی و اقتصادی به نظام جمهوری اسلامی است تا اینگونه وانمود کند که نظام اسلامی قادر به حل مشکلات و گرهگشایی از زندگی مردم نیست.
حضرت آیتالله خامنهای، مقایسهی خدمات برجسته و چشمگیر زیرساختی جمهوری اسلامی به مردم در مقایسه با دوران طاغوت را نشاندهندهی خلاف واقع بودن تبلیغات کینهتوزانه خواندند و افزودند: نظام اسلامی توانسته است با وجود فشار همهجانبهی اقتصادی و تحریم دشمنان، خدمات بزرگ و ارزشمندی را تقدیم مردم کند.
ایشان در بیان بخشی از فهرست طولانی و پرافتخار خدمات جمهوری اسلامی، به توسعهی چشمگیر زیرساختهای کشور در مقایسه با قبل از انقلاب اسلامی اشاره کردند و گفتند: «افزایش شش برابری راههای کشور»، «۲۰ برابر شدن ظرفیت بنادر»، «۳۰ برابر شدن سدهای مخزنی»، «افزایش تولید برق به ۱۴ برابر میزان قبل از انقلاب»، «افزایش ۳۰ برابری تولید محصولات پتروشیمی و ۱۵ برابری محصولات فولادی»، تنها بخشی از پیشرفتهای زیرساختی لازم برای تحرک و پیشرفت اقتصادی کشور است.
حضرت آیتالله خامنهای، «۲۵ برابر شدن تعداد دانشجویان در مقایسه با ابتدای انقلاب اسلامی»، «افزایش ۱۶ برابری تولید مقالات علمی»، «آمارهای درخشان در خدماترسانی و آبادی روستاها» و «پیشرفتهای خیرهکنندهی دفاعی را که موجب خشم و نگرانی دشمنان است»، بخش دیگری از فهرست خدمات چشمگیر به مردم خواندند و افزودند: همهی اینها هنر نظام اسلامی است، البته پیشرفتها متوقف نخواهد شد و کارهای مورد انتظار باید مطابق سیاستهای کلی نظام انجام شوند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به وجود برخی ضعفها در کنار خدمات درخشان انجامشده، خاطرنشان کردند: این ضعفها مربوط به مدیریتها و کمبودها و ناتوانیهای برخی مدیران است نه حرکت عمومی نظام اسلامی.
ایشان به یک اصل و تجربهی اساسی اشاره کردند و افزودند: در طول انقلاب اسلامی، هرگاه مدیریت انقلابی، فعال و پرتحرک داشتیم، کارها پیش رفته است و هرجا مدیریتهای ضعیف، بیحال، ناامید، غیرانقلابی و بیتحرک داشتیم، کارها متوقف یا منحرف شده است، بنابراین باید مدیران، افرادی باانگیزهتر و کارآمدتر باشند و تلاش بیشتری انجام دهند و بحولوقوهی الهی اینگونه نیز خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: مشکل غیرقابلحلی در کشور وجود ندارد و اگر مدیریت در بخشهای مختلف «متدین، انقلابی و کارآمد» باشد، همهی مشکلات حل خواهد شد.
<< 1 ... 24 25 26 ...27 ...28 29 30 ...31 ...32 33 34 ... 71 >>