ارزش زمان
ما چقدر وقتمان را پای تلویزیون نشسته ایم و نگاه می کنیم به فوتبال مردم ، آقا خسته شده ای ؟ خودت پاشو بازی کن ، نشسته ای او بازی می کند !
مثل آدم هایی که چهارپایه بگذارند و پول های بانک را ببینند . چه می بینی ؟ پولهای بانک ، به تو هم می دهند ؟ نه !
وقتی به تو نمی دهند برای چی نکاه می کنی ؟
پاشو خودت پول پیدا کن . پاشو ورزش کن .
حالا اگر می خواهی ببینی فلان کشور با فلان کشور چند به چند شدند آخر شب توی اخبار خلاصه اش را بشنو . خیلی ها خلاصه اخبار را گوش می کنند و باقی عمرش را مطالعه می کند .
آرایشگاه آمد ریش های حضرت علی علیه السلام را درست کند دید لب های حضرت تکان می خورد گفت یاعلی ! لبت را نگه دار موی لبت را درست کنم .
حضرت فرمود نگه می دارم ولی یک سبحان الله عقب می افتم .
یعنی چی !؟
یعنی از ثانیه ها باید استفاده کرد .
چقدرمی توانستیم از زمان ، علم ، آبرو ، عزت ، مدرک ، چقدر می توانستیم بهره ببریم و نبردیم ……
سخنان حجت الاسلام قرائتی ، شنیده شده .
( حدثَنا محمد بن علی ماجِیلوَیه علیه السلام .قال : حدثَنی عن أحمد بن أَبی عبدالله البرقی ، عن السیاری عن الحارث بن الدلهات ، عن ابیه ، عن اَبی الحسن الرضا …….
حار بن دلهات از پدرش از حضرت رضا علیه السلام روایت کرده است که آن جناب فرمود :
« حق تعالی به سه چیز امر فرموده است مشروط بر این که به سه چیز مقرون باشد :
۱_ امر به نماز فرمود و آن را مقرون فرمودبه زکات. پس کسی که نماز بخواند و زکات ندهد هرگز نماز او مقبول نخواهد شد .
۲_ امر به شکر کردن از برای خود نمود و آن را به شکر پدر و مادر مقرون فرمود . پس کسی که والدین را شکر نکند ، خدا را شکر نکرده است .
۳_ امر به تقوی فرمود و آن را به صله رحم مقرون نمود . پس کسی که صله رحم نکند ، تقوی ندارد و خدا را پرهیزکار نیست .
دیده شده در عیون اخبار الرضا ، ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین القمی . شیخ صدوق ، ترجمه آقا نجفی اصفهانی ، نشر پیام علمدار، ج ۱ ، ص۲۳۴.
هزینه پاک ماندن
مشکل هم نیست که آدم دنیایش را پاک نگه دارد، آدم باید برای پاک نگاه داشتن دنیایش یک مقدار«نه» در دهانش باشد، «نه» جدی؛ یعنی انسان وقتی در مقابل دعوت ضد خدا قرار گرفت بگوید«نه».
اگر به شخص کاسبی بگویند: اگر این کار را انجام دهی، ده برابر سود میبری، کاسب هم می داند که آن ده برابر سود حرام است بگوید«نه!»، یا اینکه در این جنس تقلب کند. او بگوید«نه!»، چرا که پیغمبراسلام(ص) فرمود:«لَیسَ مِنّا مَن غَشَّ مُسلِماً»کسی که در جنس مردم مسلمان تقلب میکند از ما نیست و خائن است.
وقتی به انسان میگویند: که صد كيلو برنج صد در صد ایرانی ده هزار تومان سود دارد؛ اما اگر هفتاد کیلو خارجی با آن مخلوط کنی، هفتاد هزار تومان در صد کیلو میتوانی سود ببری! بگوید «نه!».
پاک نگه داشتن زندگی فقط به «نه» گفتن در برابر دعوت های شیطان است.
آسيه نمونه اي از انسان هاي پاک
در تاریخ هم بودند کسانی که در مقابل دعوت هوای نفس خودشان و دعوت هوای نفس دیگران گفتند «نه» ! و به كمالات و مقام هاي والائي رسيدند؛ البته ممکن است سختي هائي هم كشيده باشند، ولي ما آن سختي ها را هم نداريم!
«آسیه» که (در برابر خواسته های فرعون) گفت «نه»، او را به چهار میخ کشیدند و بعد هم یک سنگ هشتاد، نود کیلویی را رها کردند روی بدنش که کل سر و استخوان های بدنش را خورد کرد.
يوسف اسوه پاك
حضرت يوسف(ع) در برابر دعوتهاي زن بيشخصيتي گفت : «نه!» ، و ۹ سال او را به زندان انداختند! ولي در مورد ما اينگونه نيست، اگر ما در برابر دعوتهاي شيطان بگوئيم نه به زندان نميرويم و ما را به چهار ميخ نميكشند!
جوانی که نامحرمی راه او را سد کرده باشد و تقاضای حرام کند این جوان بگوید «نه»، یقیناً نه افسر شهرباني با او کار دارد و نه دادگستری، مردم هم که بفهمند این جوان خوش قیافه به چند نفر نامحرم گفته نه، همه از طریق فطرت میگویند: آفرین! در این دوره پر از لجن گناه، عجب گوهرهایی در دریای خدا پیدا میشود! تازه تعریفش را هم میکنند، التماس دعا هم به او میگویند.
بله! یک روزگاری «نه» گفتن زندان و يا به چهار میخ کشیده شدن داشت و با شکنجه همراه بود؛ اما در این روزگار چنین نیست.
هزینه بهشتی شدن
به خدا قسم بهشت رفتن هیچ خرجی ندارد، جهنم رفتن خرجش خیلی سنگین است. فقط با نه گفتن آدم جهنم نمیرود، اما با بله گفتن، چقدر ترس و لرز دارد، من با نامحرمی راه می روم پدرم نبیند، بستگانم نبینند؛ حالا برنج را مخلوط می کنم کسی نفهمد، نیروی انتظامی نفهمد، پرده جلوی مغازهام نزنند که این مکان به علت تخلّف یک ماه تعطیل است!….
جهنم رفتن ترس و لرز دارد، وحشت دارد؛ اما بهشت رفتن نه ترس و نه لرز و نه مشکلی دارد .
سخنرانی شیخ حسین انصاریان .
یا موسی أذکُرنی عَلی کُل حالٍ
حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام از پدر بزرگوارش از پدران بزرگوارش خود از علی علیه السلام روایت کرده اند که فرمود : « رسول خدا صلی الله و علیه و آله فرموده که چون موسی بن عمران با پروردگار مناجات می کرد ، عرض کرد : پروردگارا ! آیا تو دوری از من تا فریاد کنم ، یا نزدیکی به من تا با تو راز گویم ؟»
حق تعالی به سوی او وحی فرمود : « أنا جلیسُ مَن ذکرنی ؛ من همنشینم با کسی که مرا یاد کند »
موسی عرض کرد : « پروردگارا ! بسا هست که من در حالتی هستم که شأن تو را اجل از این می دانم که تو را در آن حالت یاد کنم .»
فرمود : « یا موسی أذکُرنی عَلی کُل حالٍ : ای موسی یاد کن مرا بر هر حالتی که هستی .»
دیده شده در عیون اخبار الرضا ، ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین القمی . شیخ صدوق ، ترجمه آقا نجفی اصفهانی ، نشر پیام علمدار، ج ۱ ، ص ۱۰۳.
تثبیت حضور فعال زنان در جامعه
حضور زن در جامعه و تلاش و مجاهدت وی در عرصه های مختلف اجتماعی مختلف اجتماعی از موضوعات و مسائل مهمی است که همواره از مباحث بنیادین بوده است .
از دیدگاه تعالیم مقدس اسلام ، زنان از کلیه حقوق اجتماعی بهرمند می باشند و هیچ مانع و حصاری نمی تواند راه های حضور فعال آنان را سد نماید و این انسان خلاق را از بهره رسانی به اجتماع محروم گرداند .
با این که تعالیم روشن و صریح اسلام زمینه ساز و محرک حضور گسترده زنان در عرصه های مختلف فعالیت های اجتماعی بوده است و هیچ شبهه و ابهامی در این آرمان مقدس نیست . متاسفانه در گذشته اقشاری از مردم جامعه به دلیل عدم آگاهی و بصیرت های لازم دینی ، با این واقعیت کار مخالفت می کردند ؛ شاید بخشی از این مخالفت ها را بتوان معلول شرایط نامناسبی دانست که رژیم هایی نظیر رژیم پهلوی برای انحراف و سقوط زنان در گناه و فساد فراهم می آوردند ، ولی مسلما سهم و بخش دیگر آن را باید ناشی نداشتن درک و بینش کافی از جلوه نورانی فرهنگ و معارف ناب محمدی دانست .
حضرت امام خمینی ( ره ) با اندیشه های ژرف و کلام گهربار خویش سیمای زن مسلمان را آن گونه که شایسته و منطبق بر حقایق است ، ترسیم نمود ایشان از سویی تبلیغات مغرضانه و خلاف واقعیت رسانه های گروهی جهان استکبار را خنثی کرد و آنان را از خدشه دار نمودن چهره اسلام بازداشت . و از طرفی دیگر بینش های غلط گروهی از مردم جامعه را ، که زن را فقط برای خدمت ، اطاعت ، بچه داری و نظافت می خواستند و حقی جز اطاعت محض و بی قید و شرط برایش قائل نبودند ، اصلاح نمود و همه را به زلال تعالیم اسلام بازگرداند و دل ها را در مقابل حق و حقیقت خاضع و تسلیم ساخت .
حضرت امام همواره یادآور می شدند که جامعه صحیح و سالم و با سعادت را باید نتیجه و حاصل تلاش زنان عفیف در پرورش انسان های صالح بدانیم ؛ زیرا آنان که نقش مربی را عهده دار می باشند و کشور را به سوی سعادت و صلاح رهنمون می شوند .
آن پیشوای بزرگ می فرمایند : « زن ، مربی جامعه است ، از دامن زن انسان ها پیدا می شود ، ….. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می کند و با تربیت صحیح خودش کشو را آباد می کند »
و بدین سان آن رهبر الهی ، زنان مسلمان جهان را به هویت الهی و انسانی شان برگرداند و شخصیت ملکوتی آنان را که در طول تاریخ در اثر دسیسه ها و تبلیغات زهرآگین قدرت های زر و زور در هاله ای از ابهام فرو رفته بود ، احیا نمود و همه راه ها را برای رشد و کمال مادی و معنویشان صاف و هموار کرد .
دیدشده در کتاب تاملی بر جایگاه زن ، مجموعه مقالات فارسی ، کنگره بین المللی جایگاه و نقش زن از دیدگاه حضرت امام خمینی ،( ره ) ،نشر تبلیغات و انتشار ستاد ، ص ۱۴۷.
باران
بلی من نیستم باران
ولیکن با صدای ناز و آرامش
و با میلاد گلها در حریر نرم دامانش
و بوی خاک نم خورده
و با آواز خیس نوبهارانش
همیشه تا ابد من نیز هم نامم
بلی من نیستم باران
وبا آن دانه های کوچک و زیبا
که در حوض میان خانه می افتند، همچون موج دریاها
صدای درهمو پر شور گنجشکان
وجوی کوچک آبی، به راه افتاده بر روی موزائک ها
همیشه تا ابد من نیز هم نامم
بلی من نیستم باران
طنین غرش و فریاد رعد آسا
و ترس گرم و مطبوعی از این غرش زیبا
که مژده از طراوت های بیش و بیشتر دارد
وبا عطر لطیف یاس و شب بو و اقاقیها
همیشه تا ابد من نیز هم نامم
بلی من نیستم باران…..
محدثه شفاعت ،طلبه فارغ التحصیل .
حجت خدا بر خلق
از ابی صلت هروی مروری است که گفت : « حضرت امام رضا علیه السلام با مردم به لغت های ایشان گفتگو می کرد و به خدا سوگند که از نظر لغت و زبان ، فصیح ترین و دانا ترین مردم بود ، روزی به آن بزرگوار عرض کردم یا بن رسول الله : از شناسایی شما با این لغت ها با وجود اختلاف های آن ها در شگفت می آیم .
حضرت فرمود : « ای ابا صلت ! من حجت خدایم بر خلق او و حق تعالی فرا نگیرد ، حجتی را بر قومی در حالی که آن حجت به لغت های ایشان عارف نباشد . آیا قول امیرالمومنین علیه السلام به تو نرسیده است که فرمود فصل خطاب به ما داده شده است و آیا فصل خطاب غیر از شناسایی لغت هاست .
دیده شده در عیون اخبار الرضا ، ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین القمی . شیخ صدوق ، ترجمه آقا نجفی اصفهانی ، نشر پیام علمدار ، ج ۲، ص ۵۸۰.
رسم بندگی
یکی از چیزهایی که برکت می آورد و ظرفیت می دهد به آدم این است که ، برادر بزرگوارم خواهر بزرگوارم ، آن چیزهایی را که خدا به تو داده قدرش را بدان تا خدا بیشتر به تو بدهد . آن چیزهایی را که خدا داده هضم بکن تا خدا بیشتر دهد . شما نگاه کنید یک معده وقتی توی آن غذا هست تا وقتی هضم نکرده ای و مدام بخواهی غذا روی غذا ، غذا روی غذا بریزی توی معده سوء هاضمه می گیرید .
اگر ما آن داده های خدا را ندیدیم و شکر نکردیم اکر خدا باز هم نعمت دهد بیچاره می شویم . خدا می گوید همین نعمتی که به تو داد قدردانی بکن شکرش را بگذار من به تو بیشتر نعمت می دهم ، این که شکر نعمت ، نعمت را زیاد می کند به خاطر این است . چون شکر نعمت به معنای هضم آن چیزهایی است که خدا به تو داده است . آن وقت خدا به هو بیشتر می دهد طرفت را بزرگ می کند ، خدا کم که ندارد بی نهایت دارد ، اگر ظرفت بزرگ شد تقوایت بیشتر می شود ، معرفتت بیشتر می شود علمت بیشتر می شود ، رزقت بیشتر می شود .
ظرفیت آدم با این شکرگذار بیشتر می شود . متاسفانه زبان گِله ، حتی گله از خدا. زبان گله خیلی زیاد است . گله از اهل بیت ، گله از خدا . خدا می گوید : بابا صدها ، هزاران چیز بهت دادم نمی بینی ، یک چیز که بهت ندادم که اگر پشت پرده اش را خبر داشتی که برای چه به تو نداده ام می گویی خدایا ممنونتم . همان چیز را به من گیر می دهی و داری دعوا می کنی ، همان چیزهایی که به تو داده ام قدردانی بکن حالا .
شخصی آمد پیش امام رضا علیه السلام گفت : آقا من فقیرم به من کمک کنید . امام رضا علیه السلام یک سینی انگور جلویش بود و یک شاخه انگور برداشت به او تعارف کرد . گفت : آقا ! انگور به چه کار من می آید . شکم زن و بچه ام گرسنه است . این انگور را گذاشت در سینی .
یک چند لحظه ای گذشت و یک بنده خدایی وارد اتاق شد . حضرت یک دانه انگور به او داد . برق خوشحالی در چشم او جهید . گفت : آقا ممنونم ، ممنونم. من دلم تنگ شده بود آمده ام شما را ببینم . شما چه قدر کریم هستی .
حضرت یک شاخه انگور به تو داد . گفت : آقا همان دانه بس است ، می روم در یک ظرف آب می چکانم همه فامیل و اطرافیانم از تو بخوردند و متبرک شوند ، شما چه قدر بزرگوارید .
حضرت سینی انگور را به او داد ؛ گفت : آقا ! من زبان تشکر ندارم ، زبانم لال است . من فقط آمده ام شما را ببینم ، شما این طور کرامت دارید .
حضرت فرمود : یک چیزی بیاورید می خواهم بنویسم . فرمود : باغ انگورم را به تو دادم .
گفت : آقا ! من زبانم لال است ، نمی توانم شکرگذار کنم و حضرت فرمود : زمین های اطرافش را هم به تو دادم .
آن بنده خدایی که اول آمده بود یک مرتبه برآشفت که آقا این چه وضعی است ؟ من فقیر بودم . او فقط دلش تنگ شده بود ، آمده بود شما را ببیند شما هی به او دادید .
حضرت زیر آن نوشته ای که به آن مرد داد نوشت : «لَئِنْ شَکرْتُمْ لَاَزیدَنَّکمْ »
من آن اول یک شاخه انگور به تودادم قدر دانی نکردی ، به این یک دانه دادم قدر دانی کرد . رسم خدا این است که اگر کسی قدر دانش باشد بیشتر بکند نعمت او را ، من خواستم به سنت خدا عمل بکنم و هی بیشترش کردم .
خداوند متعال این جور است اگر قدر دان باشیم ، اگر شاکر باشی چیزی کم نمی گذارد برایت .
سخنان حجت الاسلام عالی ، شنیده شده .
غیبت
کسی هم که غیبت بشنود انگار که غیبت کرده است ..
اما اگر غیبت شنید گفت : آقاجان غیبت را نکن ، جلوی غیبت کننده را گرفتی حدیث داریم خداوند هزار شر را در دنیا و آخرت از تو دور می کند . تو چون شری را ازمومن دور کردی . آقا دارد بد می گوید؛ ساکت ! عیب دارد به خودش بگو .
اصولا کسی که دارد غیبت می کند از کجا معلوم دروغ نگوید ، چون غیبت و دروغ هر دو گناه است . آن کسی که غیبت می کند ممکن است غیبتش دروغ باشد ، او که می گوید فلانی چه کرد و چه کرد آن کسی که غیبت می کند از کجا معلوم راست بگوید ، زبانی که گناه کند چه این گناه چه آن گناه .از کجا راست بگوید که ما باور کنیم
یک جایی نشسته اید ، غیبت می کنند پاشید بروید ، یا جلویش را بگیر که اگر جلویش را بگیری هزار شر را خداوند در دنیا و آخرت از شما دور می کند .
درباره مردگان می گویند فلانی مُرد :بگویید «قولو فیهم خیرا» بگویید مردگان را کاری نداشته باشید نبش قبر نکنید …
سخنان حجت الاسلام قرائتی ، شنیده شده .
هشدار
ای دخت و زن مسلمه و بد پوشش
بر شیوه کفر از چه داری کوشش
آن کفر که در جهاد حق و باطل
گشته به هزاران گل لاله قاتل
کفری که به تارو پود مردان خدا
بس ریخته سم و زهر شیمی ز هوا
کفری که پلید و پست و همجنس گراست
خائن به خود و خدا و حق زنهاست
آن کفر که خصم قاضی وجدان است
کودک کش و ویرانگر و وحشی سان است
تحقیر قداست زنهایند
فرعون زمان و دشمن تقوایند
موسی و مسیحند از آنان شاکی
غرقند به فسق و فتنه و هتاکی
والله که مشرکان محضند کنون
تثلیث کند قهر خدا را افزون
آنان ز ندای حق گریزان باشند
خصمانه حق و مکتب قرآن باشند
شعر مرحوم حاج حبیب الله نصرت زادگان ، پدر استاد الهام نصرت زادگان .
<< 1 ... 61 62 63 ...64 ...65 66 67 ...68 ...69 70 71 ... 90 >>