جنبه های روانشناختی ماه رمضان 


روزه ماه به یاد ماندنی است . هستند كسانی كه به هزار یك دلیل و بهانه از زیر بار روزه گرفتن طفره می روند و به همین جهت و به دلیل خاطرات تلخی كه از این ماه دارند روزه برایشان عذاب آور است . اما این تنها یك طرف قضیه است بسیاری هم هستند كه ماه روزه برایشان یاد آور خاطرات بسیار خوش و شیرین است خاطراتی كه از كودكی دارند و هر گاه تداعی می شود آنها را به دنیا های دیگری می برد .


تنوع در شیوه زندگی می تواند بوجود آورنده خاطرات خوش یاشد بویژه كه این نوع تغییر شیوه وروش با مذاق شخص هم سازگار باشد .

همه ما از كودكی ایام روزه را بیاد می آوریم كه در كنار پدر و مادر شبهای خاطره انگیزی را داشتیم اگر این وقایع با شادی و سرور هم همراه باشند همواره در ذهن شخص اثری خوشایند بجا خواهند گذاشت لزومی ندارد ماه روزه را كه ماه میهمانی خدا است با عزاداری و غم توام كنیم رسم خوبی كه كشورهای عربی دارند این است كه سراسر این ماه را با شادی و خوشی طی می كنند حتی بسیاری از سریالهای كمدی و خنده دار را در این ماه پخش می كنند باید روزه را جذاب كرد بخصوص برای كودكان تا در بزرگسالی با رغبت و میل درونی به سوی آن بروند و نه از روی اجبار و ادای وظیفه .


یكنواختی و تكرار انسان را خسته می كند . شما آب وهوا را نگاه كنید هر روز به یك شكل است آمدن و رفتن فصل ها خودش حكایت از همین ایجاد تنوع دارد . غذا هم بدینگونه است بهترین غذاها بعد از مدتی برای ما عادی می شود . فقط آنهائیكه روزه گرفته اند و طعم گرسنگی را حس كرده اند لذت غذا را می دانند . تا در یك روز گرم تابستان روزه نگیرید و از تشنگی له له نزنید لذت نوشیدن آب را نمی فهمید .


روزه فراسوی تمام مزایا و محاسنی كه دارد یك مزیت اش هم همین است كه با ایجاد تغییر در نوشیدن و خوردن ؛ باعث می شود ذائقه ما پرورش یابد و قوی تر شود احساسات ما از این كرخی و سستی كه د ر اثر خوردن و آشامیدن های مكرر و فراوان به آن دچار شده اند رها می شوند و فرصت پیدا می كنند تا كمی استراحت كنند .


برای روزه گرفتن هم مثل بقیه كارها باید عشق و علاقه باشد علاقه ای كه اگر چه پشتوانه آن ایمان و اعتقاد قلبی است ولی این علاقه بتدریج و با روشهایی كه گفته شد بوجود آمده است وگرنه مصداق همان روزه گرفتن دوست ما می شود كه می گوید : من همیشه روزه می گیرم ولی فقط شبها !!

 

پایگاه اطلاع‌رسانی طعام اسرار

   یکشنبه 15 تیر 1393نظر دهید »

 دعای قبل از افطار 

«امام صادق فرمودند: رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) به امیرالمؤ منین (علیه السلام ) فرمود: اباالحسن ! ماه رمضان نزدیک شده است ؛ قبل از افطار دعا کن ؛ جبرئیل پیش من آمد و گفت : یا محمد! کسى که در ماه رمضان ، با این دعا، قبل از افطار، دعا کند، خداوند دعاى او را مستجاب ، نماز و روزه او را قبول و ده دعاى او را مستجاب مى کند؛ گناه او را بخشیده ، غم و غصه او را از بین برده ، گرفتاریهایش را بر طرف کرده ، حاجات او را برآورده نموده ، او را به مقصودش رسانیده ، عمل او را با عمل پیامبران و صدیقین بالا برده و در روز قیامت چهره او درخشانتر از ماه شب چهارده خواهد بود.

گفتم : چه دعایى است ؟ جبرئیل ! گفت:

اللَّهمَّ ربَّ النُّورِ العَظیم، ورَبَّ الکُرسیِّ الرَّفیع، ورَبَّ البَحرِ المَسجور، ورَبَّ الشَّفعِ الکَبیر، والنُّور العَزیز، ورَبَّ التَّوراهِ والإنجیلِ والزَّبورِ، والفُرقانِ العَظیمِ. أنت إلهٌ مَن فی السَّمواتِ وإلهُ مَن فی الأرضِ لا إلهَ فِیهِما غَیرُکَ، وأنتَ جَبّارُ مِن فی السِّموات وجَبّار مَن فی الإرضِ لا جَبّار فیهِما غَیرُکَ، أنت مَلِکُ مَن فی السَّموات، ومَلِکُ مَن فی الأرضِ، لا مَلِکَ فیهما غَیرُکَ، أسألُکَ بِاسمِکَ الکَبیرِ، و نُور وَجهِکَ المُنیرِ، وبمُلکِکَ القَدیمِ. یا حَیُّ یا قَیِّومُ، یا حَیُّ یا قَیُّوم یا حَیُّ یا قَیّوم، أسألُکَ بِاسمِکَ الّذی أشرَقَ بِهِ کُلِّ شَیءٍ، وبِاسمِکَ الّذی أشرَقَت بِهِ السّمواتُ والأرضُ، وبِاسمِکَ الّذی صَلُحَ بِهِ الأوَّلونَ، وبِهِ یَصلُحُ الاخِرونَ.

یا حَیّاً قَبلَ کُلِّ حَیّ، ویا حَیّاً بَعدَ کُلِّ حَیّ، ویا حَیُّ لا إلهَ إلا أنت صَلِّ علی مُحَمّدٍ وآلِ مُحَمَّد، واغفِر لی ذُنُوبی، واجعَل لی مِن أمرِی یُسراً وفَرَجاً قَریباً، وثَبِّتنی علی دینِ مُحَمَّدً وآل محمد و وعلی هُدی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد، وعلی سُنَّهِ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّد، علیه وعلیهِمژُ السَّلام.

واجعَل عَملِی فی المَرفوعِ المُتَقَبِّلِ، وهَب لی کما وَهَبتَ لأولیائِکِ وأهلِ طاعَتِکَ، فانّی مُؤمِنٌ بِکَ، ومُتَوَکِّلٌ عَلیک، مُنیبٌ الیکَ، مَعَ مَصیری إلیکَ، وَتَجمَع لی ولأهلِی وَلوِلَدَی الخَیرَ کُلَّهُ، وتَصرِف عَنّی وَعَن وَلَدی وأهلِی الشَّرَّ کُلَّهُ. أنتَ الحَنّانُ المَنّانُ بَدیعُ السّمواتِ والأرضِ، تُعطِی الخَیرَ مَن تَشاءُ، وتَصرِفُهُ عَمَّن تَشاءُ، فَامنُن علی بِرَحمَتِکَ یا أرحَمَ الرّاحِمِینَ.

 

 

   سه شنبه 10 تیر 1393نظر دهید »

 

عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند می طلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.

اميرالمؤمنين على(عليه السلام) در يكى از اعياد فطر خطبه‏ اى خوانده ‏اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم داده‏اند.

خطب اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام يوم الفطر فقال:

ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم فى مصلاكم و وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم، رجوعكم الى منازلكم فى الجنه.

عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك فى آخر يوم من شهر رمضان، ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون (1)

اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مى‏گيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نا اميد مى‏گردند و اين شباهتى زياد به روز قيامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جايگاه نماز عيد شدن به ياد آوريد خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ايستادن در جايگاه نماز به ياد آوريد ايستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت‏به سوى منازل خود، متذكر شويد بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت‏برين، اى بندگان خدا، كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزه‏دار داده مى‏شود اين است كه فرشته‏اى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا میدهد و میگوید:

«هان!بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشته‏تان آمرزيده شد، پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد»

عارف وارسته ملكى تبريزى درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها بر گزيده است و ويژه هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرت او گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند، نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند ونيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، بر آوره و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بنده‏نوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمى‏برند.» (2)

روز اول ماه شوال را بدين سبب عيد فطر خوانده‏اند كه در اين روز، امر امساك و صوم از خوردن و آشاميدن برداشته شده و رخصت داده شد كه مؤمنان در روز افطار كنند و روزه خود را بشكنند فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشاميدن، ابتداى خوردن و آشاميدن است و نيز گفته شده است كه به معناى آغاز خوردن و آشاميدن است پس از مدتى از نخوردن و نياشاميدن. ابتداى خوردن و آشاميدن را افطار مى‏نامند و از اين رو است كه پس از اتمام روز و هنگامى كه مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، شروع مى‏شود انسان افطار مى‏كند يعنى اجازه خوردن پس از امساك از خوردن به او داده مى‏شود.

پی ‏نوشت‏ها:

1- محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، 7/131 - 132

2- ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، المراقبات فى اعمال السنه، تبريز، 1281 ق ص 167، مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10

صفحات: 1· 2

   پنجشنبه 17 مرداد 13922 نظر »


امشب، زمینیان در ماتمند و آسمانیان چشم انتظار، غم و اندوه سراسر کوفه را در بر گرفته، گریه بر چشم ها سنگینی می کند و هُرم سینه، لب ها را می سوزاند. بغض در پشت در و در فرصت گریستن صف کشیده است، دیگر دل به دنبال واژه ها نمی گردد. اشک، بی بهانه سرازیر می شود. آه ای خدا امشب، شب ناله در فراق پدری مهربان است، که جز چاه و نخل و ماه، کسی گریه اش را ندیده بود. پدری دل سوز که با آه یتیمان کوفه، شریک بود و غصه های همه را بر جان خود هموار می کرد. یتیمان گرد خانه اش جمع می گردند و بر یتیمیِ خویش می گریند که: ای پدر خوبی ها! چگونه ما را در این دنیای ظلمانی رها کردی؟ بعد از تو، بر در کدامین خانه بکوبیم و یاری طلبیم .
بیست و یکم رمضان، سالروز شهادت بزرگ مردى است که پیشینیان به حقیقت او نرسیده اند و آیندگان نیز مانند او را نخواهند دید. آری! علی، مفهوم بی انتهایی است که در محدوده واژه و قلم نمی گنجد. علی، اوج قدرت خداوندی است که فروغ جاودانگی اش دنیا را در برگرفته است .
در قرآن آیاتی در شأن آن امام همام و شیعیان او نازل شده است. از آن جمله: روزی پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «ای علی، آیا این سخن پروردگار را شنیده ای: کسانی که ایمان آورده اند و کار شایسته کرده اند، آن ها بهترین مردمان اند. مقصود از این آیه، تو و شیعیان توست و وعده گاه من با شما، حوض کوثر است. آن گاه که امت ها برای حسابرسی آورده شوند، شما در حالی فراخوانده می شوید که پیشانی سپیدانِ حجله نشین هستید» .
صدای عدالت در مسجد کوفه طنین انداز میشود و خون عدل بر محراب مسجد میپاشد .
این صدا صدای مردی است که نه عادل بلکه خود عدل بود و میخواست به جهانیان بگوید که تا ظهور منجی آخر الزمان عدل شهید شد و عدالت به خاطره ها سپرده شد .
صدا صدای هیهات بود از دنیا و دنی های روزگار، صدای رهایی بود از شر مردم دغل و هزار رنگ کوفه، مردمی که هنوز هم هستند، نه در کوفه در جایجای این زمین پهناور .
و در لیته القدر مولود کعبه و قرآن ناطق ضربت از پست ترین مردمان عالم خورد. مردمانی که در اوج ضلالت و پستی خود را بهترین مسلمانها میدانستند و پیشانیهاشان از پیشانی ساییدن بر زمین برای خدایی که نه خدای محمد بلکه خدای ذهن ناپاکشان بود پینه بسته بود. کورانی که از اسلام آنچه را که خود میخواستند می پذیرفتند و از اتقوا الله فقط ذکر و سجده اش را میدانستند.
و ما امید واریم و از خدا میخواهیم که ظهور عدل را دوباره ببینیم و سرهای خوارج را بر سر دار ها (خوارجی که در پشت نام مسلمانی جنایت میکنند و انسانهای بی گناه را برای عقاید احمقانه خود با بمب و ترور میکشند و خوارجی که اسلام را ملعبه دستان خویش ساخته اند تا به نوایی و ثروتی برسند) مشاهده کنیم.
پس در لیله القدر دستها را به آسمان میبریم و از او میخواهیم: اللهم عجل لولیک الفرج و از خداوند ظهور منجی اش را خواستاریم.

صفحات: 1· 2


موضوعات: مناسبتها
   شنبه 5 مرداد 1392نظر دهید »

 از این جهت که شب قدر با ایام شهادت علی (ع) ربط داشته باشد این چنین ربط وپیوندی وجود ندارد چرا که طبق آیات قرآن وروایات معتبر شب قدر درماه رمضان واقع شده وماه رمضان هم ماه روزه گرفتن است…

 

 چرا شب قدر با شهادت حضرت علی (ع) گره خورده؟

که این عبادت برای امتهای قبل هم واجب بوده لذا قبل از آنکه علی (ع) به دنیا بیاید شب قدر وجود داشته ولی از این جهت که ایام شهادت علی (ع) با لیلی قدر همراه شده به خاطر عظمت علی (ع) ومقام والای این شخصیت است که در بهترین ساعات سال از دنیا رفته است وبه تعبیری در بهترین وبا فضیلت ترین ساعات ولحظات ومبارکترین اوقات به لقاء پروردگار رسیده است همانطور که ولادت او در بهترین ساعات وبهترین مکان صورت گرفته عروج اوهم می بایست در بهترین ساعات واوقات باشد که هکه به عظمت علی(ع) پی ببرند وغافل نشوند که شبهای قدر هم به یاد علی باشند وبا توسل به او به درک واقعی این شب نایل شوند.«خداوند اورا در این لیالی مبارک پیش خودش برد تا ما به مقام والای علی پی ببریم ودربهترن اوقات سال ومبارکترین زمانها با یاد بهترین وارزشمنترین انسان به خدا نزدیک شویم » الحق مع علی وعلی مع الحق حیث دار

   شنبه 5 مرداد 1392نظر دهید »

مقامات را تکذیب نکنیم 

 

یک وقت امام (ره) در یک سخنرانی که به عنوان موعظه در نجف داشتند سفارش می کردند : شما این زیارت رجبیه را بخوانید چون در زیارت رجبیه مقاماتی را برای ائمه خدا ذکر کرده است که :« لافرق بینک و بینهما الا انهم عبادک »که می فرماید:هیچ فرقی بین تو و بین اینها نیست ،غیر از اینکه اینها بندگان توأند . امام روی این مسأله تأکید داشتند و می فرمودند که: فقط همین عبد بودن اینهاست که فارق بین اینها و خداست والاّ تمام آن نیروهای الهی در دست ائمه است . بعد ایشان می فرمودند: این زیارت را بخوانید تا اگر یک چیزی از مقامات اولیای خدا برایتان نقل کردند احتمالش را اقلاً بدهید و تکذیب نکنید.


اولیای خدا چه چیزی برداشت کردند که وقتی به این ماه می رسیدند مثال بارز اشتیاق الی قربک فی المشتاقین بودند .

بی شک به خدا اطمینان داشتند و در هر حال رضا بودند . آدم ها برایشان فرقی نمی کرد و همه را به دید الهی می دیدند . مریضی و بی پولی و مرگ و غم و غصه و حتی شادیها برای آنها نشانه است از سلطان السلاطین .


چرا ما به خدا اعتماد و اتکا نمی کنیم در صورتی که می دانیم کسی ما را به اندازه او دوست ندارد و به فکر ما نیست و توکل بر غیر او خسران دنیا و عقباست ؟!
“خاب الوافدون علی غیرک و خسر المتعرضون الا لک”

 

برگرفته از سخنرانی یکی از مبلغین

   یکشنبه 22 اردیبهشت 1392نظر دهید »

 نیایش

 

أین الرجبیون

 

محبوب من ! به سویت می شتابم تا مرا در آغوش رضوانت بکشی.

 

میخواهم برای حال خودم زار بگریم تا دیدگانم شسته شود تا شاید تو را ببینم

 

میخواهم آن قدر سر بر سجاه ام بسایم که باور کنم از خاکم و در خاکم و بر خاک میروم

 

میخواهم آنچنان بر اقامه عشقت بر پا بایستم که بفهمم برای هیچ چیز نباید ایستاد جز برای تو

 

میخواهم دستانم را در قنوت برگیرم تا باورم شود همه ی خواستنی ها را فقط باید از تو طلب کنم

 

میخواهم در رکوع عشقت بمانم تا این عقل ظاهربین بفهمد هیچ چیز در دنیا ارزش حسرت خوردن را ندارد

 

میخواهم به باور این حیقت برسم که فقط تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می طلبیم.

 

   یکشنبه 22 اردیبهشت 1392نظر دهید »

 ماه رجب 

 

1- ماه رجب در بين ماههاي قمري سال، ماهي برجسته و ويژه است، زيرا يكي از ماههاي حرام معرفي شده “ان عده الشهور عندالله اثناعشر شهرا في كتاب‌الله يوم خلق السموات والارض، منها اربعه حرم، توبه آيه 36″ است و درباره حرمت ماه حرام در قرآن مجيد آمده “يسئلونك عن الشهرالحرام قتال فيه، قل قتال فيه كبير و صد عن سبيل الله، مائده 2″ است كه هرگونه قتال در آن ممنوع و گناهي بزرگ بوده و باعث بسته شدن راه خداوند مي‌باشد و بايد حرمتها در همه حال بويژه در ماههاي حرام، پاسداري “الشهرالحرام بالشهرالحرام و الحرمات قصاص، بقره 194” شود، و صدالبته اين نهي و منع درباره جنگ و قتل در ماههاي 4 گانه سال “رجب، ذي قعده و ذي حجه و محرم” حالت بازدارندگي دارد كه جان انسانها ارزش‌دار شود و مقدمه‌اي براي عدم تعرض به جان ديگران گردد.


2- ماه رجب با خود خاطرات دل پذيري چون ولادت امام باقر عليه السلام و امام نهم و امام اول حضرت علي عليه‌السلام و عزيمت به مكه معظمه “امام حسين در هنگامه بيعت نكردن با يزيد بن معاويه” و مبعث گران سنگ براي رسول اعظم در 27 ماه را داريم و رويداد وفات و شهادت حضرت زينب عليها سلام و امام هفتم حضرت موسي بن جعفر عليه السلام و امام هادي، را در اين ماه داريم. اين خاطرات با خود يك دنيا سخن و گفتار دارد كه هر يك دل پذير و شنيدني مي‌باشند.


3- در سلسله مباحثي كه تقديم شده، به ولادت امام علي عليه السلام پرداخته و نخستين نيمه ماه رجب را درباره حضرت مي‌نويسم، و نيمه ديگر ماه رجب را به “مبعث پيامبر اكرم” مي‌پردازم تا گوشه‌اي از حقوق اين ماه پرداخت شده باشد.


4- علي عليه السلام مولود كعبه است و در ماه رجب ولادت دارد، و ولادت در “كعبه معظمه” نخستين حادثه اين خانه است كه براي احدي تكرار نشده و ميهماني سه روزه با خداوند براي مادري بنام “فاطمه بنت اسد و پدري بنام “ابوطالب و حيدر” امتيازي عزيز و ثمين خواهد بود. نويسنده لبناني مشهور و نامدار چون محمد جواد مغنيه، كتابي بنام “فضائل الامام” دارد كه به توصيف علم و دانش، جود و سخاوت، شجاعت وصلابت، بلاغت و جنگ در مدينه و مكه و عراق مي‌پردازد و مدرك مطالب اين نوشته مي‌باشد.


5- اين مؤلف و نويسنده معروف، اعلام مي‌دارد، سخن گفتن از خاندان پيامبر، سهل و آسان است و سخت و دشوار، آسان براي اينكه پي گيري دريافت عظمت و شخصيت آنان دشوار نيست و چون ماه و ستارگان مي‌درخشند و مدارك و منابع بسياري براي آنان وجود دارد و انجام كار كارشناسي تحليلي و دريافت گنجينه‌ها و اسرار زندگي آنان، دشوار مي‌باشد.

آنان فرازماني و فرامكاني و فرانژادي و فرازباني مي‌باشند و براي همه تاريخ و همه انسانها بوجود آمده‌اند و هرگز تاريخ مصرف ندارند. اين نويسنده گلايه و شكوه دارد كه درباره آنان فقط از محبت و دوستي، سخن گفته مي‌شود و از دانش و بينش و منش و سياست و درايت و مديريت و ولايت مداري آنان، سخن گفته نمي‌شود و يا اندك و كم رنگ. با اينكه قرآن مجيد از “علم الكتاب” در مورد امام علي عليه السلام سخن مي‌گويد و دانش كتاب تكوين و تشريع نزد وي مي‌باشد و خود فرمود، من به راههاي آسماني آشناتر از راههاي زميني مي‌باشم و فرموده بود “سلوني قبل ان تفقدوني، لايقولها الامفتركذاب” هرچه مي‌خواهيد بپرسيد، قبل از آنكه از جمع شما بروم و بدانيد اين سخن از عهده ديگران برنمي آيد، مگر اينكه با تهمت و افترا همراه و ناروا باشد.


6- گلايه ديگري اين نويسنده “محمدجواد مغنيه” دارد كه درباره “آل رسول” نبايد به مسائل ادبي و فرهنگي و ذوقي و قضائي و فقهي و حقوقي، اكتفا نمود، از مسائل فكري و سياسي و تاريخي و مديريتي درباره آنان غافل بود، كه آنان “امام” بودند “وجعلنا هم ائمه يهدون بامرنا و اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوه وايتاءالزكوه، انبياء 73” و صفت پيشوائي و زعامت در آنان حقيقي و حقوقي مي‌باشد و صفت “ولايت” دارند كه قرآن مجيد بر آن اهتمام “يوم ندعوا كل اناس بامامهم، اسراء 71” مي‌ورزد و فرداي قيامت گروه‌ها و ملت‌ها با امامان خود به حساب و كتاب فراخوانده مي‌شوند و بدين جهت درباره پيشوا بايد كمال دقت را مبذول داشت.

 

س.ر. اکرمی

 

   شنبه 21 اردیبهشت 1392نظر دهید »

از ابو بصیر، از امام جعفر صادق(ع) در حدیثی چنین آمده است: سبب وفات حضرت، همانا آن بود که قنفُذ بنده ی عمر به اشاره او با نوک تیز غلاف شمشیر به حضرت زد که محسنش را سقط نمود و بعد از این واقعه به بستر بیماری افتاد، آنهم مرضی شدید و جانکاه، و به فردی از آزار کنندگان رخصت دیدار نداد.
محدث قمی می گوید: سبب وفات حضرت، نواختن نعل شمشیر به وسیله ی قنفذ بنده ی عمر به پهلوی حضرت بود.
فاطمه(س) درب خانه را از پشت به دست گرفته مانع از دخول آنان شد، آنگاه عمر با پای خود بر درب ضربتی زد و آن را گشود که بر شکم حضرت خورد و جنینش را که محسن نام داشت سقط نمود.
زمانی که امیر المؤمنین را می کشیدند حضرت با زیر پیراهنی بودند که یک سمت ان را فاطمه زهرا(س) با وجود درد قلب به دست گرفته و می کشید و قوم، سمت دیگر پیراهن را گرفته به سمت خود می کشیدند… عمر شمشیر را از خالد بن ولید گرفت و با نیام شمشیر بر کتف حضرت علی(ع) زد که کتف را مجروح نمود.
سبب شهادت حضرت زهرا(س) این بود که عمر بن خطاب با سیصد نفر مرد بر خانه ی زهرا (س) هجوم برد.


برگرفته از کتاب:
فاطمه زهرا(س) سرور دل پیامبر،احمد رحمانی همدانی، ص697


موضوعات: مناسبتها
   شنبه 24 فروردین 1392نظر دهید »


فاطمه (س) تکیه گاه علی است.
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که حضرتش به علی (ع) فرمودند:
سلام بر تو ای پدر ریاحینم! آگاه باش! پس از اندک مدتی یکی از تکیه گاه های تو از دنیا رخت بر می بندد. به خدا قسم جانشینی و وصایت من از آن توست. چون رسول خدا(ص) به دیار باقی شتافتند علی (ع) فرمودند: این یکی از دو تکیه گاهی بود که از دست دادم. و چون همسرش فاطمه (س) را از دست دادند؛ فرمودند: و این هم دومین تکیه گاه.
روز جزا فاطمه(س) سواره بر محشر قدم می نهد
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که:
خداوند پیامبران را در روز محشر در حالی که سوار بر چارپایانند بر می انگیزد و صالح پیغامبر سوار بر شترش برانگیخته می شود، تا به یاران خود در صحرای قیامت ملحق گردد. فاطمه و حسن و حسین( علیهم السلام) وارد صحرا می شوند در حالی که بر دو شتر از شتران بهشت سوار هستند. علی بر شتر من و من بر براق سوار هستم. بلال هم برانگیخته می شود در حالی که بر شترش سوار است وصدایش را به اذان بلند کرده است.
حنوط و کافور حضرت از بهشت فرود آمد
به سند مرفوع از ابن سنان نقل شده است که: بنا بر سنت وزن کافور سیزده درهم و یک سوم است، که جبرئیل بر پیامبر خدا فرود آمد و چهل درهم کافور از بهشت برای حضرت آورد پس حضرت رسول آن را به سه قسمت تقسیم کرد، یک قسمت برای خودش، قسمت دوم برای علی و اخرین قسمت برای فاطمه (س).

فاطمه (س) در زیر عرش خداوندی است.
رسول خدا(ص) فرمودند: من و علی و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) در روز محشر به زیر عرش خداوندی جای داریم.
سلام و درود بر حضرت پاداشی مخصوص دارد.
از یزید بن عبدالملک نوفلی، از پدرش، از جدش روایت شده است:
بر فاطمه دختر رسول خدا(ص)وارد شدم و ابتدای به سلام نمودم؛ آنگاه فاطمه(س) فرمودند: پدرم - که در زمان بیان آن حضرت ختمی مرتبت در قید حیات بودند - گوید: هر کس بر من و بر تو سلام کند بهشت از آن اوست. راوی گوید به حضرت عرضه داشتم: در زمان حیات پیامبر و شما، یا پس از وفاتتان؟ حضرت فرمودند: چه در حیات، و چه در ممات ما.
ابن عباس می گوید: چون فاطمه گرامی دخت پیامبر پا به گیتی نهاد؛ پیامبر او را « منصوره» نام نهادند؛ آنگاه جبرائیل فرود آمده گفت: « ای محمد(ص)! خداوند بر تو و بر تازه مولودت سلام می رساند.»

1. محب الدین طبری، ذخائر العقبی، چاپ مصر، ص 56
2. کنزل العمال، ج 6، ص 193
3.بحارالانوار،مجلسی،ج 22،ص504
4. کنجی شافعی، کفایه الطالب، باب 85، ص 311.
5. مناقب، ابن مغازی شافعی، ص 363
6. ذهبی، میزان الاعتدال،ج 2،ص 400

   شنبه 24 فروردین 1392نظر دهید »

1 ... 46 47 48 49 50 51 ...52 ... 54 ...56 57

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 1132
  • دیروز: 4732
  • 7 روز قبل: 16830
  • 1 ماه قبل: 32448
  • کل بازدیدها: 1125020
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 18
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 28
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1
 
مداحی های محرم