برترين عمل در ماه مبارک رمضان
ماه ميهماني خداوند داراي اعمال و افعالي است كه زينتبخش اين ضيافت آسماني است از جمله تلاوت قرآن, صله رحم, اطعام ، افطاري دادن به ديگران و… اما آنچه در فرمايش راهنمايان ديني ميتواند پاسخگوي بهترين اين اعمال باشد به “ورع عن محارم الله” تعبير شده است. حضرت علامه جوادي آملي در كتاب حكمت عبادات خود با اشاره به این مطلب در ضمن حدیثی نورانی از مولای متقیان(سلام الله علیه) مرقوم داشتند:
«قال أميرالمؤمنين (عليهالسلام) فَقُمت وقُلتُ: يا رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم): ما أفضل الأعمال فى هذا الشهر؟ حضرت على (عليهالسلام) كه همه اين معارف را از زبان رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شنيدند فرمودند: من از بين مردم برخاسته، از پيامبر سؤال كردم بهترين اعمال در اين ماه چيست؟
فقال: يا أبا الحسن أفضل الأعمال فى هذا الشهر الورعُ عن محارم الله عزّ وجلّ» بهترين عمل در اين ماه پارسايى و اجتناب از محرّمات خداست. آنچه را كه خدا تحريم فرموده، از آنها اجتناب كند و وارسته باشد.
آیات قرآن در رابطه با روزه و ماه رمضان
در قرآن کریم آیاتی درباره روزه و ماه مبارک رمضان و احکام آن نازل شده است. در ذیل این آیات با ترجمه آنها نقل می شود:
۱_ سوره بقره , آیه: ۱۸۳و ۱۸۴
یاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ، أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ
اى کسانى که ایمان آوردهاید روزه بر شما مقرر شده است همان گونه که بر کسانى که پیش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد که پرهیزگارى کنید [روزه در] روزهاى معدودى [بر شما مقرر شده است] [ولى] هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد [به همان شماره] تعدادى از روزهاى دیگر [را روزه بدارد] و بر کسانى که [روزه] طاقتفرساست کفارهاى است که خوراک دادن به بینوایى است و هر کس به میل خود بیشتر نیکى کند پس آن براى او بهتر است و اگر بدانید روزه گرفتن براى شما بهتر است.
۲_ سوره بقره، آیه ۱۸۵
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.
(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهى که قرآن، براى راهنمایى مردم، و نشانه هاى هدایت، و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهاى دیگرى را به جاى آن، روزه بگیرد! خداوند، راحتى شما را مىخواهد، نه زحمت شما را! هدف این است که این روزها را تکمیل کنید؛ و خدا را بر اینکه شما را هدایت کرده، بزرگ بشمرید؛ باشد که شکرگزارى کنید!
۳_ سوره بقره , آیه: ۱۸۷
أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَآئِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ وَکُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیَامَ إِلَى الَّلیْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ.
در شبهاى روزه هم خوابگى با زنانتان بر شما حلال گردیده است آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید خدا مى دانست که شما با خودتان ناراستى مى کردید پس توبه شما را پذیرفت و از شما درگذشت پس اکنون [در شبهاى ماه رمضان مىتوانید] با آنان هم خوابگى کنید و آنچه را خدا براى شما مقرر داشته طلب کنید و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید بامداد از رشته سیاه [شب] بر شما نمودار شود سپس روزه را تا [فرا رسیدن] شب به اتمام رسانید و در حالى که در مساجد معتکف هستید [با زنان] درنیامیزید این است حدود احکام الهى پس [زنهار به قصد گناه] بدان نزدیک نشوید این گونه خداوند آیات خود را براى مردم بیان مى کند باشد که پروا پیشه کنند.
۴_ سوره: ۹ , آیه: ۱۱۲
التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّـهِ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ.
[آن مؤمنان] همان توبه کنندگان پرستندگان سپاسگزاران روزه داران رکوع کنندگان سجده کنندگان وادارندگان به کارهاى پسندیده بازدارندگان از کارهاى ناپسند و پاسداران مقررات خدایند و مؤمنان را بشارت ده.
۵_ مجادله، آیات ۳و۴
وَ الَّذِینَ یُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائهِِمْ ثمَُّ یَعُودُونَ لِمَا قَالُواْ فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مِّن قَبْلِ أَن یَتَمَاسَّا ذَالِکمُْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ، فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّینَ مِسْکِینًا ذَلِکَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ.
کسانى که همسران خود را «ظِهار» مىکنند، سپس از گفته خود بازمىگردند، باید پیش از آمیزش جنسى با هم، بردهاى را آزاد کنند؛ این دستورى است که به آن اندرز داده مىشوید؛ و خداوند به آنچه انجام مىدهید آگاه است! و آن کس که [بر آزادکردن بنده] دسترسى ندارد باید پیش از تماس [با زن خود] دو ماه پیاپى روزه بدارد و هر که نتواند باید شصت بینوا را خوراک بدهد این [حکم] براى آن است که به خدا و فرستاده او ایمان بیاورید و این است حدود خدا و کافران را عذابى پردرد خواهد بود
۶_ سوره: ۵ , آیه: ۸۹
لاَ یُؤَاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمَانِکُمْ وَلَکِن یُؤَاخِذُکُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَیْمَانَ فَکَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَهِ مَسَاکِینَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِیکُمْ أَوْ کِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِیرُ رَقَبَهٍ فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلاَثَهِ أَیَّامٍ ذَلِکَ کَفَّارَهُ أَیْمَانِکُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَیْمَانَکُمْ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ.
خدا شما را به سوگندهاى بیهوده تان مؤاخذه نمى کند ولى به سوگندهایى که [از روى اراده] مى خورید [و مى شکنید] شما را مؤاخذه مى کند و کفاره اش خوراک دادن به ده بینواست از غذاهاى متوسطى که به کسان خود مى خورانید یا پوشانیدن آنان یا آزاد کردن بندهاى و کسى که [هیچ یک از اینها را] نیابد [باید] سه روز روزه بدارد این است کفاره سوگندهاى شما وقتى که سوگند خوردید و سوگندهاى خود را پاس دارید این گونه خداوند آیات خود را براى شما بیان مى کند باشد که سپاسگزارى کنید
۷_ سوره: ۴ , آیه: ۹۲
وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ أَن یَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلاَّ خَطَئًا وَمَن قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَئًا فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُّؤْمِنَهٍ وَدِیَهٌ مُّسَلَّمَهٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن یَصَّدَّقُواْ فَإِن کَانَ مِن قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّکُمْ وَهُوَ مْؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُّؤْمِنَهٍ وَإِن کَانَ مِن قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَبَیْنَهُمْ مِّیثَاقٌ فَدِیَهٌ مُّسَلَّمَهٌ إِلَى أَهْلِهِ وَتَحْرِیرُ رَقَبَهٍ مُّؤْمِنَهً فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ تَوْبَهً مِّنَ اللّهِ وَکَانَ اللّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا.
و هیچ مؤمنى را نسزد که مؤمنى را جز به اشتباه بکشد و هر کس مؤمنى را به اشتباه کشت باید بنده مؤمنى را آزاد و به خانواده او خون بها پرداخت کند مگر اینکه آنان گذشت کنند و اگر [مقتول] از گروهى است که دشمنان شمایند و [خود] وى مؤمن است [قاتل] باید بنده مؤمنى را آزاد کند [و پرداخت خون بها لازم نیست] و اگر [مقتول] از گروهى است که میان شما و میان آنان پیمانى است باید به خانواده وى خونبها پرداخت نماید و بنده مؤمنى را آزاد کند و هر کس [بنده] نیافت باید دو ماه پیاپى به عنوان توبه اى از جانب خدا روزه بدارد و خدا همواره داناى سنجیده کار است.
۸_ سوره بقره، آیه ۱۹۶
وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَهَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْیَهٌ مِنْ صِیامٍ أَوْ صَدَقَهٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَهِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَهِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ وَ سَبْعَهٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَهٌ کامِلَهٌ ذلِکَ لِمَنْ لَمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقاب.
و حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعى مانند ترس از دشمن یا بیمارى، اجازه نداد که پس از احرام بستن، وارد مکه شوید،) آنچه از قربانى فراهم شود (ذبح کنید، و از احرام خارج شوید)! و سرهاى خود را نتراشید، تا قربانى به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود)! و اگر کسى از شما بیمار بود، و یا ناراحتى در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و کفّارهاى از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندى بدهد! و هنگامى که (از بیمارى و دشمن) در امان بودید، هر کس با ختم عمره، حج را آغاز کند، آنچه از قربانى براى او میسّر است (ذبح کند)! و هر که نیافت، سه روز در ایام حج، و هفت روز هنگامى که باز مى گردید، روزه بدارد! این، ده روز کامل است. (البته) این براى کسى است که خانواده او، نزد مسجد الحرام نباشد [اهل مکّه و اطرافِ آن نباشد]. و از خدا بپرهیزید! و بدانید که او، سختکیفر است!
۹_ سوره مائده، آیه ۹۵
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّیْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یَحْکُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ هَدْیاً بالِغَ الْکَعْبَهِ أَوْ کَفَّارَهٌ طَعامُ مَساکینَ أَوْ عَدْلُ ذلِکَ صِیاماً لِیَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عادَ فَیَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزیزٌ ذُو انْتِقامٍ.
اى کسانى که ایمان آوردهاید! در حال احرام، شکار نکنید، و هر کس از شما عمداً آن را به قتل برساند، باید کفارهاى معادل آن از چهارپایان بدهد؛ کفارهاى که دو نفر عادل از شما، معادل بودن آن را تصدیق کنند؛ و به صورت قربانى به (حریم) کعبه برسد؛ یا (به جاى قربانى،) اطعام مستمندان کند؛ یا معادل آن، روزه بگیرد، تا کیفر کار خود را بچشد. خداوند گذشته را عفو کرده، ولى هر کس تکرار کند، خدا از او انتقام مىگیرد؛ و خداوند، توانا و صاحب انتقام است.
نور خدایی
تا تو نیایی حال و روز ما همین است
هر آن ز هر سو فتنه ما را در کمین است
این است اوضاع زمان، بی برکت و سرد
تلخ و تأسف بار تر وضع زمین است
غم، خستگی، گیجی،پریشانی و وحشت
این دوره ی بد، روزگاری بس لعین است
ما را تو میبینی، همیشه در همه حال
قلب صبور تو ز دست ما حزین است
دلهای مردم یخ زده در سوز این شب
دنیای بی نور خدایی،اینچنین است
آقا خودت کاری بکن، الغوث الغوث
دست شما بهر دعا دستی امین است
گوید الا یا اهل العالم زود، خیلی زود
تنها تمام آرزوی ما همین است
محدثه شفاعت 99/01/20
دجال در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی از شرق ظهور میکند
دجال كيست و زمان ظهور دجال چه موقع است؟
دجال در لغت به معنی فردی که بسیار دروغگو ،فریب دهنده است و دجال شخصی که می گویند پیش از حضور مهدی موعود پیدا می شود و بسیاری از مردم فریبش را می خورند.
دجال کیست؟
واژه المسیح الدجال ( در عربی به معنی مسیح دروغین ) ۴۰۰ سال پیش از اسلام برای ترجمه ( Mšīḥā Daggālā ) از سریانی به عربی استفاده شدهاست؛ که معادل یونانی دجال(antichristos) و معادل فارسی دجال ضدمسیح است.
در روایات اسلامی دجال در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی از شرق و احتمالاً از خراسان ظهور میکند. و او با انجام کارهای شگفتانگیز و معجزاتی جمع زیادی از مردم را میفریبد. دجال در اورشلیم ادعای خدایی میکند و سرانجام پس از حکمرانی به مدت چهل روز یا چهل سال به دست عیسی مسیح یا مهدی یا هر دوی آنها به هلاکت میرسد.
خداوند هیچ پیامبری را به رسالت برنگزید مگر آن که قومش را از دجال ترسانید و خداوند آن را تا به امروز بر شما تاخیر انداخته و اگر امر بر شما مشتبه شد بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و دجال بر الاغی که فاصله دو گوشش یک میل است خروج میکند و به مراهش بهشت و دوزخ و کوهی از نان و نهری از آب است و بیشتر پیروانش یهود و زنان و اعرابند و به همه کرانههای زمین بجز مکه و مدینه و حومه این دو شهر، گذر میکند.
پيشينه دجال:
تاريخچه دجال به قبل از اسلام برميگردد در كتاب انجيل نام دجال نيز به ميان آمده است از آيات انجيل استفاده ميشود كه دجال به معناي دروغگو و گمراه كننده است و چنين استفاده ميشود كه داستان خروج دجال و زنده بودنش در آن زمان هم در بين نصاري شايع بوده و در انتظار خروج دجال بودهاند.
در اسلام نيز سخن از دجال به ميان آمده است و رواياتي در اين موضوع از فريقين (سني وشيعه) وارد شده است، كه روايات اهل سنت در اين باب به مراتب بيشتر از رواياتي است كه در منابع شيعه موجود ميباشد و اكثر روايات شيعه نيز در اين موضوع برگرفته شده از منابع حديثي اهل سنت ميباشد.
يکي از علائم ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف) که در برخي روايات از علائم حتمي شمرده شده، خروج شخصي به نام «دجال» است. او يک طاغوت بسيار حيله گر است و عده بسياري را با خود همراه مي کند.
دجال در مسیحیت
دجال یا ضد مسیح شخصی است که در آخرالزمان قیام کرده و مسیح او را از پای در می آورد
صلیب پطرس (صلیب وارونه) اغلب به عنوان نماد دجال شناخته میشود. عبارت دجال در عهد جدید چندین بار تنها در رساله یوحنا آمدهاست. و مقصود کسی است که با مسیح مقاومت یا ضدیت میکند. و مدعی آن باشد که خود در جای مسیح است.
در نامه اول یوحنا آمدهاست: دروغگو کیست جز آنکه مسیح بودن عیسی را انکار کند آن دجال است که پدر و پسر را انکار مینماید. باز در همان رساله آمدهاست: «شنیدهاید که دجال میآید الحال هم دجالان بسیار ظاهر شدهاند و از این میدانم که ساعت آخر است.»
در جای دیگر در همان رساله میگوید: «و هر روحی که عیسی مجسم شده را انکار کند از خدا نیست و اینست روح دجال که شنیدهاید که او میآید و الان هم در جهان است.»برخی از علمای مسیحی از جمله صاحب قاموس کتاب مقدس دجال را اسم عام میداند و به تصور وی مراد از دجال و دجالان کسانی هستند که مسیح را تکذیب کنند و این معنا از عبارات انجیل نیز استفاده میشود. همچنین گفته شده دجال یا ضد مسیح شخصی است که در آخرالزمان قیام کرده و مسیح، رجعت کرده او را از پای در خواهد آورد.
ویژگی های دجال در اسلام
در روایات اسلامی و روایاتی منتسب به محمد، پیامبر مسلمانان، یکی از نشانههای دوران ظهور و آخر الزمان خروج دجال است. ظهور دجال از نشانههای برپایی قیامت دانسته شدهاست. دجال فردی با یک چشم و صورتی کریه و موهایی تابداراست که بر پشانیش کلمه کفر حک شده است.
دجال در آخرالزمان و پیش از قیام مهدی از شرق و احتمالاً از خراسان خروج میکند. او انجام کارهای شگفتانگیز و معجزاتی جمع زیادی از مردم را میفریبد. دجال در اورشلیم ادعای خدایی می کند.
او سرانجام پس از حکمرانی به مدت چهل روز یا چهل سال به دست عیسی مسیح یا مهدی یا هر دوی آنها به هلاکت میرسد. تا زمان ظهور دجال او در جزیره ای در اقیانوس هند به سر می برد که از آن صدای موسیقی به گوش میرسد. روایات دیگری وجود دارد که در کوهی در جزیرهای در بند است و اهریمنان به او غذا میرسانند .
دجال در روایات اهل سنت
دجال شخصی است که حق را با باطل آمیخته است
قسمت عمده روایات در مورد دجال را «احمد حنبل» در کتاب «مسند»و «ترمذی»در «صحیح»خود و «ابن ماجه»در «سنن»و «مسلم»در «صحیح» و «ابن اثیر»در«نهایه»از عبدالله بن عمر و ابوسعیدخدری و جابر ابن عبدالله انصاری نقل کردهاند.
«صائد بن صید» که در زمان محمد میزیسته و محمد او را از مصادیق دجال معرفی کردهاست و چون بعداً از خروج دجال در آخرالزمان نیز خبر داده بعضیها گمان کردهاند دجال موعود همان «صائد بن صید» است و در نتیجه به زنده ماندن و طول عمر او قائل شدند.
بعضی از نویسندگان اسلامی نیز با توجه به ریشه لغت «دجال» آن را منحصر به یک فرد بخصوص نمیدانند بلکه آن را عنوانی میدانند کلی برای افراد پر تزویر حیله گر و حقه باز که برای فریب مردم از هر وسیلهای استفاده میکنند. دجال شخصی است که حق را با باطل آمیخته و از حق برای راهبرد اهداف شیطانی خود استفاده میکند.
دجال در روایتهای شیعه چگونه است؟
در روایتهای شیعه نیز گفتههای زیادی در مورد دجال به چشم میخورد و اینچنین گفته شده است که وی در زمانی که مردم گناهان زیادی را انجام دهند و نیکی را بد و بدی را نیک بدانند، ظهور خواهد کرد.۱
خصوصیّات فردی دجّال
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «او چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست و مانند ستارة صبح میدرخشد. چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است، وی در یک قحطی سخت میآید و بر الاغ سفیدی سوار است.»
بزرگترین مشخّصة دجّال که در روایت امیرالمؤمنین(ع) به آن اشاره شده است: داشتن یک چشم چپ است، با اوّلین نگاه به آرم رسمی سازمان فراماسونری میتوانید این چشم چپ را مشاهده نمایید، که در وسط رأس آرم قرار دارد (او چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست)، این چشم درون آرم، درخشان است (و مانند ستارة صبح میدرخشد) اگر به معنای لغت دجّال توجّه شود، به معنای کذّاب است که این بارزترین خصوصیّت این جامعة مخفی است، مخفیکاری این سازمان، نمونة بارز نفاق در ادبیات قرآنی ـ اسلامی است؛ همچنین آنها خود را انسانهایی بشر دوست و صلحطلب معرفی مینمایند؛ یعنی مرکب آنها به جای جنگ و خونریزی که نماد آن رنگ قرمز است، مرکبی سفید است (و بر الاغ سفیدی سوار است) و به وسیلة آن اهداف جنگطلبانة پشت پردة خود را که به رنگ سرخ است، پیش میبرند، امّا مهمترین ویژگی این سازمان مخوف و مخفی، ضدّ دین و ضدّیت با ادیان توحیدی اصیل میباشد که دقیقاً بر روایات اسلامی صدق میکنند.
گردانندههای این جریان، جریاناتی مشابه را نیز اداره میکنند که عنوان دجّال و خصوصیاتش بر همة آنها صدق میکند، این گردانندهها، شبکهها و جریانات متّصل به آنها در اختیار صهیونیزم و استکبار جهانی میباشند که مقام معظّم رهبری از آنها با عنوان شبکة زورگویان صهیونیست جهانی یاد نموده است، که تمامی یا اکثر فساد، تباهی و جنایات سراسر جهان، زاییدة اعمال آنهاست.۲
۱_کتاب الکترونیک نشانه های آخرالزمان
??جمهوری گل محمدی اثر زیبای سلمان هراتی ??
شگفت انگیز تر از کهکشان
مساحت مبهم پیشانی توست
که در آفرینش خورشید
بینظیر است
عجبا!
به آتش میکشاند مرا
ناسپاسیشان
اینان ـ حنجره دیگران
با تو نبودند
تو را نشنیدند
تو را نخواندند
از بدو بامداد
که شروع لبخند بودی و آفتاب
با تو چگونه توانند بود
این زمان
که سراسر صبوری میطلبی و التهاب
ای باغ
ای چراغ
انسان حیوان ناطقی است
که شراب میخورد
و دانس میرقصد
امروز
این تازهترین تعریف انسان است
زمین
در کویرستانی خفته است
و تو تنها چشمه سار روشن این غربت رو به زوالی
تو همان بلالی
که از مأذنه این شوره زار
بانگ محمدی میافشانی
اینجا که من ایستادهام
بامی از روشنایی است
و رو به روی من خیابانی
که با کارونهای به کربلا میرویم
ادامه مییابد
این جا بر این بام
دو چشم حسود
در دو طرف من
بر دو لبه بام
یکی از کمبود ولایت هزیان میگوید
و آن دیگری میگوید:
سواران را چه شد؟!!»
«بهار از تبار محمد است
و جهان
به تدریج در قلمرو این بهار
گام میزند
فردا
با یک زلزله صبح میشود
آنگاه پیامبران
با شاخهای از گلمحمدی
به دنیا میگویند:
صبح به خیر!
فردا ما آغاز میشویم
فردا جنگلی از پرنده
آسمانی از درخت
و دریایی از خورشید خواهیم داشت
فردا پایان بدی است
فردا جمهوری گلمحمدی است»
سبب ریزش گناهان
دو چیز است که سبب ریزش گناهان می شود :
اول بیماری، دوم سجده،
در روایت است که : اگر کسی به سجده برود و مدتی در سجده بماند و شکراً لِلِّه، شکراً لِلِّه،عفواً لِلِّه، عفواً لِلِّه بگوید، مخصوصاً بعد از خواندن نماز شب،اگر ده پانزده دقیقه در حال سجده باشید،گناهان می ریزد. حدیث دارد که : « سجده گناهان انسان را می ریزاند، همانطور که باد فصل پاییز، سبب ریزش برگ ها می شود.»
انسان وقتی به سجده می رود، سبک می شود.این حالت سبکی برای این است که گناهان انسان ریخته می شود؛ چون که گناه انسان را سنگین می کند.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در خطبۀ شعبانیه فرمودند: « گناهان پشت شما را سنگین کرده ،پس در ماه رمضان روزه بگیرید و عبادت کنید تا از سنگینی گناهان بیرون بیایید.»
بررسی گناهان کبیره در مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی، بوستان قرآن ،چاپ ششم ،1395 ، ص104
امام زمان علیه السلام
ما منتظر تو بوده ایم از سر سال
هستیم اگر چه بکشد آنوَر سال
اوضاع دلم وخیم … نه بدتر شد
دلگیر تر است جمعه ی آخر سال
حسین جعفری
✨✨✨
جمعه انتظار
با ناله و آه… ياری ات خواهم كرد.
تا آخر راه… ياری ات خواهم كرد
گر لطف تو شاملم شود بعد از این…
با ترك گناه … ياری ات خواهم کرد
سیدمجتبی شجاع
✨✨✨
جمعه ی آخر سال است کجایی آقا
مرغ دل بی پروبال است کجایی آقا
شیعه را راه نجاتی زِ بلا ممکن نیست
استرس با تو ، محال است کجایی آقا
حسن نبی جندقی
✨✨✨
افسوس نبودی و به آزار گذشت
انگار ز دیده هایمان خار گذشت
این حرف دل تمامی عاشق هاست
این جمعه آخری چه غم بار گذشت…
محمد حبیب زاده
تو که هستی …
تو که هستی خیالم راحت است ، دلم قرص است ، بدون این که حواسم باشد آرامش دارم .
تو که هستی می دانم پشتوانه ام محکم محکم است .
می دانم با وجود تو حتی تلاطم دریا هم تکانم نمی دهد .
می دانم همه خواسته هایت برای من است و این بریدن تو از منِ خودت ، مرا برای همیشه وامدار نگاهت کرده است .
این شنیدن صدای گرم و دیدن برق عشق در نی نی چشمان تو است که روح را در وجودم زنده نگه می دارد ،پدرم.
متین
اعمالی که در ماه رجب به سیر سالک در مسیر حق، سرعت می بخشند
۱_ عیادت مریض سر زدن به مَرضی (مریضها) و عيادت كردن از آنان و همچنین رسيدگى به امور بيماران به حال انسان سرعت مى بخشد.
۲_ زیارت اهل قبور هفته ای يكبار به قبرستان رفتن و طلب مغفرت براي آنها كردن، آن هم نه ظهر و شب، (بلکه) بين الطلوعين (از اذان صبح تا طلوع آفتاب، در روز) پنجشنبه انسان برود در قبرستان. الان که دیگر قبرستانها پارك شده و باغ شده؛ باغ لاله و گل و سنبل شده، اين قبرستانها نه تنها انسان را از كثرت بيرون نمی آورد بلكه انسان را متوجّه كثرات و متوجّه دنيا مي كند قبرستاني پيدا كنيد مثل همين قبرستان حاج شيخ شیخان در قم، اين قبرستان، قبرستان است قبرستان وادي السّلام (در نجف) بايد انسان در قبرستانی برود كه نگاه به اين قبرستان او را تكان بدهد، بلرزاند، او را متوجّه كند فردا نوبت توست، امروز براي اين و فردا می آيند سر جنازه تو را می گيرند، شوخی هم ندارد.
برويم بنشينيم يك نيم ساعتی يك ساعتی به سكوت بگذرانيم، اين سكوت از قرآن خواندن (در قبرستان) اثرش در نفس بيشتر است. حالا يك سورۀ تباركی ، يك سورۀ يس بخوانند اشكالی ندارد انسان برای اهداء ثواب برای آنها بخوانند. مهم اين است كه در خود انسان اين مسئله اثر مثبت داشته باشد.
۳_ صله رحم كردن انسان به رَحِمَش سر بزند، ببيند گرفتاری دارد، برطرف كند به زيارتش برود.
۴_ اصلاح ذات البين اگر كدورتی بين او و بين كس ديگر است، درصدد برطرف كردنش بر بيايد ، اگر مسئله ای هست خود او اقدام كند، اينها را می گويند تهيّؤ! اگر بين دو نفر نِقارى (کینه و کدورت) است انسان آن نِقار را برطرف كند اين اثر بسيار عجيبى دارد، بسيار اثر عجيبى دارد. ايشان (مرحوم علامه طهرانی) بارها مى فرمودند اگر شخصى اصلاح ذات البين را بكند، ممكن است بعضى از درهائى كه به روى او بسته شده به واسطۀ اين عمل باز بشود. اصلاح ذات البين خيلى اثر عجيبى دارد. اصلاح ذات البين يعنى انسان شيطان را از بين دو نفر بيرون كند و جايش خدا را بياورد، اين معنا معناى اصلاح ذات البين است. ايشان روى اين مسأله خيلى تأكيد داشتند.
۵_ مطالعۀ احوال بزرگان مطالعه احوال بزرگان، اشعار بزرگان و اولياء را گاهی زمزمه كردن و توجّه كردن به آن معانی هر روز انسان مثلاً چند خط از شعر خواجۀ شيراز، و مفاد او را در حدود وُسع و ظرفيّت خودش مطالعه كند. يا اشعار مولانا، يا اشعار اولياء ديگر، بزرگان ديگر خواندن اين اشعار انسان را از اين عالم كثرات خارج می كند و انسان اين مطلب را خودش می فهمد، يعني خودش متوجّه می شود كه چطور با وارد شدن در مطالعۀ احوال بزرگان و مطالعۀ اين اشعار اين حالت برای انسان پيدا می شود
شرح حدیث عنوان بصری ، آیة الله حاج سید محمد حسینی طهرانی
متن و ترجمه خطبه فدکیه
خطبه فدکیه خطبهای است که حضرت فاطمه (س) بعد از غصب فدک توسط خلیفه اول در مسجدالنبی ایراد کرد. در این خطبه حضرت فاطمه (س) تأکید میکند که فدک حق قانونی اوست و میراثی است که پیامبر (ص) برای او گذاشته است. محتوای این خطبه افزونبر توضیح دربارهٔ مسئلهٔ فدک، دربارهٔ توحید، نبوت، معاد، احکام، قرآن، وضعیت عربستان پیش از بعثت، فعالیتهای پیامبر و علی بن ابیطالب برای گسترش و تثبیت اسلام، فتنهها، غدیرخم، عهدشکنی مردم، ماجرای سقیفه و مخالفت با نص صریح قرآن است.
خطبه فدکیه سخنرانی فاطمه زهرا(س) در مسجد النبی پس از رحلت رسول خدا(ص)، جهت بازپس گرفتن فدک است.
ابوبکر چند روز پس از رسیدن به خلافت، اعلام کرد فدک، مِلک شخصی نیست و جزو بیت المال است و نباید در تملک دختر پیامبر بماند؛ به همین جهت عاملانِ فاطمه زهرا(س) را از فدک بیرون کرد.
پس از آنکه دادخواهی فاطمه زهرا(س) نزد ابوبکر بینتیجه ماند، دختر پیامبر به مسجد پیامبر رفت و این خطبه را جهت روشنکردن ماجرا و بازپسگرفتن فدک خواند. فاطمه(س) در این خطبه، بر مالکیتش بر فدک تصریح کرد و حق خود را در پیش روی عموم مردم، از ابوبکر طلب کرد.
متن این خطبه در منابع شیعه و اهل سنت آمده است. به این خطبه در برخی از منابع عربی و فارسی خطبة اللُمَّة یا خطبه لُمَّه نیز گفته میشود.
فدک کجاست؟
فدک در زمان حیات پیامبر (ص) دهکدهای آباد بود که در نزدیکی خیبر قرار داشت. پس از تصرف قلعههای خیبر مردم فدک با پیامبر (ص) صلح کردند و نیمی از دهکده را به او بخشیدند تا بتوانند در زمینهای خود باقی بمانند. به دلیل آنکه سایر مسلمانان در فتح این دهکده شرکت نداشتند فدک به حکم قرآن مختص پیامبر (ص) شد و پیامبر (ص) هم درآمد این زمینها را به مستمندان بنیهاشم میداد و سپس آن را به دستور قرآن (طبق نظر بعضی مفسران بر اساس آیه «وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ» «و حق خویشاوند را به او بده») به دخترش حضرت فاطمه (س) بخشید