توی بسیجی چقدر اسگلی؟!

 

 

پدرم! اگر روزی آمد که در همین مجلس شورای اسلامی، شهدای «الی بیت‌المقدس» را هم تروریست خواندند، هیچ تعجب نکن!

ما هم قول می‌دهیم تعجب نکنیم!

آری! ما باید عادت بکنیم به یک جمهوری اسلامی باب دل آمریکا که به‌رغم افه‌های گاه‌گاهش، نظامی کاملا مطیع استکبار جهانی است!

 

اینکه ما هسته‌ای داشته باشیم یا نه، اینکه ما در منطقه حضور داشته باشیم یا نه و حتی اینکه ما شهید داشته باشیم یا نه، جملگی بسته به نظر سران کاخ سفید است!

شگفتا حضرت ابوی! برای همین چیزها، شاه را از کشور بیرون کردید! دلم می‌خواهد با کلمات، بازی کنم؛ «اراده‌های انقلاب اسلامی» و‌ «اداره‌های جمهوری اسلامی»! «روزگار جنگ» و «جنگ روزگار»! و حالا نوبت بوسه بر دستان علی لاریجانی است!

 

نظامی که خودش به حال خودش و شهدای خودش دل نسوزاند، قطعا لایق همین رئیس مجلس است!

یعنی من عاشقتم نظام مقدس جمهوری اسلامی! باز هم از ما ایستادگی بخواه! شورای نگهبانت صلاحیت فتنه‌گران را تأیید کند، لیکن تو باز هم از ما بخواه که فتنه را خط قرمز بدانیم!

 

نظرت چیست کمی با هم درددل کنیم؟!

خدایی اگر بعضی از همین چیزها در رژیم پهلوی تصویب می‌شد، خشتک شاه را پرچم نمی‌کرد خمینی؟! که هَمه چیز ما را بردند! استقلال ما را بردند!

 

خخخخخ! توی بسیجی چقدر اسگلی که رفتی جلوی اهرام ثلاثه‌ی بهارستان و شعار دادی «عزا، عزاست امروز»! ول کن بابا! کاسه‌ی داغ‌تر از آش نشو برای نظام!

 

پس‌فردا همین شعار تو می‌شود عامل عدم لغو تحریم! جوانی تو خب! برو دختربازی کن! برو دوست‌پسر داشته باش! برو بشو مثل نوادگان روح‌الله! برو حالت را بکن! آن‌وقت همین نظام، چنان منتت را می‌کشد که! دعوتت می‌کند به شرکت در انتخابات! نه مثل حالا که هم مرغ عزایی، هم اکبرجوجه‌ی عروسی! شعبه‌ی گلوگاه!

بله خب! تا مجلس شورای اسلامی تصویب نکرده، خودم اعتراف کنم که تیر دشمن خورد به گلوی تروریست‌پرور پدرم! و قریب ۴۰ سال است من فرزند یک تروریستم!

تا همینجا هم جمهوری اسلامی به ما لطف کرده که گفته «فرزند شهید»!

 

عاقبت اسم عملیات‌شان خیلی مشکوک بود «الی بیت‌المقدس»!

راست کار تروریسم!

کاش شورای نگهبان، همان شورای نگهبان ۹۲ و ۹۶ باشد و موافقت کند با شاه‌کار مجلس!

کاش جنتی و اصحابش این همه بازی نکنند با ما!

به خدا ما گناه داریم!

آقای علی لاریجانی! آقای حسن روحانی! آقای اسحاق جهانگیری! خوش به حال بچه‌های شما!

آقای ناطق نوری! آقای آخوندی! خوش به حال زنان شما!

 

مادر من خیلی وقت است پیر شده! سهمیه‌ی زخم، سوی چشمانش را گرفته؛ نمی‌تواند ویلاهای‌تان را خوب ببیند…

 

 

حسین قدیانے

   چهارشنبه 18 مهر 1397نظر دهید »

تشت رسوایی

 

باز هم درود به غیرت و شرف نمایندگان ورزشی ! ورزشکارانی که در مرحله اوج تا رسیدند به نام آن لکه ننگین غاصب ، پشت کردند به هر چه نام، به هر چه امتیاز ، به هر چه شهرت. یعنی اگر در خانه ملت چهار تا نماینده ی ورزشی داشتیم این طور گل به خودی نمی زدیم.

اف به شرف و غیرت آنانکه از همین دیروز…نه…، چه می گویم از هماااان دیروز هسته ای نامشان نوشته شد در تاریخ ؛کنار نام همانان که “لابد” روزی وقتی در کتب تاریخ دبستان و دبیرستانشان قصه ترکمانچایشان را می خواندند ،رگ گردنی می شدند.

 

البته “شاید". اینکه می گویم “لابد” ، “شاید ” گزاف نیست برادر. شما نگاه کن اصلا به نظر می آید آن مردک، رشد دبستانی داشته باشد که حالا کتب تاریخی مدرسه اش را خوانده باشد؟

 

راستش دختر پنج ساله ی من هم دیگر نه آتاری بازی می کند نه حتی وقت و عمر خود را صرف بازی کامپیوتری.روی آورده به خواندن کتاب و شنیدن داستانهای حماسی.دیگر کم کم افتاده ام به صرافت اینکه برایش صحیفه امام را بخوانم.

 

رسمیت دادن به نظارت رژیم غاصب….؟؟؟؟حتی نام نجسش نجس می کند متنم را ، با احتیاط می نویسم .بعد جماعتی برداشته اند نظارت همین رژیم نجس را بر ریزترین امور ملت به رسمیت شناخته اند!

باز هم دم مردم خطه ی پانزده خرداد گرم و دم سیدشان گرمتر. یکی نبود به آقای سید حسین نقوی حسینی بگوید : عجب به توپ بستی مجلس را!

کاری کلنل لیاخوفی کردی ! هر چند این کجا و آن کجا؟

یکی نبود بگوید: مرد مومن !گلویت خشک شد ،نفس بگیر .

این جماعت اگر گوشی داشتند برای شنیدن و غیرتی داشتند برای آزاد مردی که جلوی فریادهای حسین بن علی(ع) هوچی گری در نمی آوردند و دلخوش به گندم…نه جو عه ملک ری نمی شدند.

راستی جناب! این جماعت متن ای تی اف !اف تی ای ف!ای تی اف تی! ولش کن ،شما اصلا نامش را بگذار موزه ی لوبر،را خوانده بودند؟

راستش را بگوئید!خوانده بودند؟!!

خدا کند نخوانده باشند.اینطوری باز امیدی به شرفشان می ماند و اگر روزی برگشتند و گفتند جو زده شده بودیم و دنبال آب و نان و جو قبولشان می کنیم.

جو؟!! چرا هر چه می نویسم خطا از آب در می آید؟ جو را که به قول مرحوم مدرس باید داد به الاغان طویله. این را دیگر خدائیش من نگفتم .

فردا قپونی نیایید سروقت من ، بروید سراغ مرحوم بزرگوار مدرس شهید .

 

هعی! باز جای شکرش باقی است نظام، شورای نگهبان “۹۲ و۹۶ ” دارد و مجمع تشخیص.آن دو عدد را دیگر به والله قسم ،به والله قسم به گزاف نوشتم.دو بار قسم خوردم ."آیا این کافی نیست؟”

الغرض ! سیاهی معاهده های ننگین تاریخ و خیانت های این چنینی که همیشه به زغال مانده و با اینکه دودش در چشم مردم رفته ولی بیدارشان کرده است.

FATFو CFT هم یکی از آنها.

مردم هم بروند خدا را شکر کنند که درب سوله های مواد احتکار شده باز شد و حباب دولت خواسته ی گرانی شکست.

بگذار برخی تشت رسوایی اشان اینگونه بیفتد .بگذار برخی بعد از افتادن تشت بیدار شوند. تشتِ رسواییِ دزدانِ امارت افتاد تو نگهدار خدایا مه تابان مرا

 

نوشته شده به قلم م.رمضانی.طلبه.

   سه شنبه 17 مهر 13971 نظر »

طلبه و خودسازی

 

تقویت اراده

 

طاهره شاکری مدیر مدرسه علمیه کوثر، امروز در جلسه درس اخلاق که در همین حوزه علمیه برگزار شد، گفت: مهمترین هدف طلاب از تحصیل علوم حوزوی ابتدا خودسازی و سپس تبلیغ دین اسلام است.

 

وی افزود: طلبه حین تحصیل علوم دینی علاوه بر تهذیب نفس باید وضعیت و شرایط موجود جامعه را شناسایی و با ترسیم وضع مطلوب با برنامه ریزی دقیق به تبلیغ معارف الهیه اقدام کند.

 

شاکری با تاکید براینکه طلبه باید محاسبه نفس داشته باشد، اظهار داشت: برخی خود معلم اخلاق خودشان هستند این افراد اراده خود را در برابر وسوسه‌های شیطانی تقویت کرده و با اجتناب از گناه دامن خود را به معصیت آلوده نمی‌کنند؛ گناه بیانگر ضعف اراده است.

 

مدیر مدرسه علمیه کوثر با بیان اینکه انسان می‌تواند با اقامه نماز اول وقت اراده خود را تقویت کند، اظهار داشت: سستی و کاهل نمازی اراده انسان را ضعیف می‌کند همچنین روزه گرفتن، کنترل چشم، اجتناب از غیبت، پرهیز از حسادت و در نهایت مخالفت با هوای نفس اراده انسان را قوی می‌کند.

 

وی داشتن الگو و اسوه را برای رسیدن به کمال بسیار ضروری دانست و گفت: طلبه برای آن که بتواند به کمال و سعادت حقیقی دست یابد باید اهل بیت عصمت و طهارت(ع) را الگوی خود قرار دهد چرا که آنان در اوج بصیرت و آگاهی قرار دارند؛ متاسفانه امروز برخی به جای آن که اهل بیت(ع) را الگوی خود قرار دهند سلبریتی‌ها را اسوه خود قرار داده‌اند.

 

شاکری مهمترین برنامه قرآنی را تقوای الهی بیان کرد و افزود: خداوند در قرآن کریم انسان را به انجام واجبات و ترک محرمات توصیه می‌کند تا از این طریق به کمال برسد. علما اهل محاسبه نفس بودند، محاسبه نفس انسان را از گناه باز می‌دارد و به سوی انجام واجبات سوق می‌دهد.

 

مدیر مدرسه علمیه کوثر با بیان اینکه انسان باید هر لحظه منتظر مرگ باشد، گفت: انسان باید بداند از کجا آمده است در کجاست و به کجا خواهد رفت؛ بنابراین طلاب باید در این عرصه مراقب باشند که با خودسازی به اصلاح جامعه نیز اقدام کنند.

   دوشنبه 16 مهر 1397نظر دهید »

رای مثبت نمایندگان به مهمترین لایحه FATF/ مجلس CFT را تصویب کرد

 

 نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی امروز(یکشنبه، 15 مهر) پارلمان، لایحه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم (CFT) را تصویب کردند.

بیشتر بخوانید:

هر آنچه باید از FATF بدانیم؛ از خودتحریمی تا انسداد راه‌های دور‌زدن تحریم‌ها

علی لاریجانی اعلام کرد رأی‌گیری برای این طرح به صورت مخفی انجام می‌شود؛ از میان 271 نماینده حاضر در جلسه علنی مجلس 143 نماینده رای موافق، 120 نماینده رای مخالف و 5 نماینده رای ممتنع دادند.

طبق آئین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی، مصوبه مجلس درباره لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریزم(CFT) باید در شورای نگهبان مورد بررسی و تائید قرار بگیرد.

 

 

تسنیم 


موضوعات: خواندنی ها, سیاسی
   یکشنبه 15 مهر 13971 نظر »

اسب های عربی فقط نمی تازند گاهی به چرخ آسیاب بسته می شوند.

 

می دوی و می دوی و می دوی .

از خوابت ،از خوراکت ، از همه مهمتر از زندگی و همسر و فرزندانت می گذری. دیگر دکتر مطب سرکوچه اتان می داند وقتی می روی سر وقتش دردی نداری جز افت فشار زیر بار دویدن های مدام و …. همان سرم همیشگی .

 

می دوی و می دوی و می دوی.

چهره ی تک تک رفقایت را مقابل دیده می آوری و تا می آیی جان بگیری از پشت گرمی اشان پشتت را خالی می کنند.

همانان که وقتی شعارهای حماسی ات را برایشان می خوانی و از آرمان های انقلابی ات برایشان می گویی، مشتاقانه تحسینت می کنند تا پای عمل به میان می آید تنشان می لرزد و کنار می کشند.

این راه هم که الی ماشاءالله سنگ دارد برای زدن پای تک تکشان.

از تمسخرهای بالا دستی ها و حتی آنها که هیچ کاره اند و خود را بالا دستی می دانند بگیر تا اعضای خانواده اشان. _مسخره اید شما هم .

یک مشت آدم بی کار .

_بچه جان بنشین سر درس و مشقت چرا افتادی دنبال فلانی ؟!

_ حالا برای شما چقدر دارد؟

_ بابا با دست خالی که نمی شود.

دوستان که هیچ خود مصممت ، خود راسخت هم با شنیدن این حرف ها گاه پا پس میکشی.می شکنی، می بری.

اما خوب که نگاه کنی همه هم پر بیراه نمی گویند.

خوب نمی شود مدام دور باطل زد و انتظار داشت انبوه جمعیت هم پشتت بیایند.

نمی شود با جیب خالی کار فرهنگی کرد.

پیامبرش هم نتوانست. اگر حضرت آقا فرمودند مسئله ی فرهنگ مهمتر از اقتصاد است، درست فرمودند و باید پی اش را گرفت اما نه با جیب خالی.ثروت خدیجه (س) می خواهد و چاه ها و نخلستان های علی(ع).

 

اگر همچون علی (ع) تن کار کردن در گرمای نخلستان های عربستان را داری بیا جلو!

بیا و بگو :اسب عربی .

نمی شود بچه حزب اللهی مدام بدود و بدود و بدود اما آخرش به این نهاد و آن نهاد التماس کند برای تامین بودجه.

پس کی می خواهد خودش دست به کار شود؟

پس کی می خواهد روی پای خودش بایستد؟

این همه دویدن !

چرا نمی شود آنچه که باید بشود؟ چرا؟!!!!

معلوم است نگاه نیروی حزب اللهی فقط به اندیشه ی مردم است نه سفره اشان.

غافل از اینکه سفره ی پر، بی دغدغه گی می آورد برای شنیدن حرف های نو .

برای شنیدن اندیشه های نو .

سفره که خالی باشد نه تنها بچه حزب اللهی باید بدود که مخاطبش زودتر از او صبحش را با دویدن ، با سگ دو زدن شروع کرده.

او برای یک لقمه نان خود، بچه حزب اللهی برای یک لقمه فهم او .

حالا این دو در دویدن هایشان کی به یکدیگر برسند خدا می داند!

راستش انقلابی گری به دویدن و دور خود تار تنیدن نیست.

باید درد مردم را دید ،که دیده ایم.

دیده ایم چگونه از فقر می نالند.

دیده ایم که چگونه حاضرند امام زمانشان را با یک میلیون تاخت بزنند.

دیده ایم ….. دیده ایم و فقط دل خوش کرده ایم به پابرهنگان و گرسنگان همیشه در صحنه ی انقلاب، حاضر ؛ و غافلیم از ریزش مردم زخمی شهر. آهای اسب های عربی تا کی می خواهید بتازید؟

قدری هم تنتان را به چرخ های آسیاب بسپارید برای تامین آرد .

آردی که بشود فروخت و شکم مردم را با آن سیر کرد و بعد تازه نشست و یک دل سیر برایشان از اندیشه گفت.

 

 

نوشته شده به قلم معصومه رمضانی ، طلبه فارغ التحصیل

   شنبه 14 مهر 1397نظر دهید »

بیانات در همایش ده ها هزار نفری «خدمت بسیجیان » در ورزشگاه آزادی

 

شب شهادت سیّدالسّاجدین حضرت علیّ‌‌بن‌الحسین (علیه‌السّلام) است. ایّام بسیار مهمّ بعد از عاشورا است؛ در واقع ایّام حماسه‌ی زینبی است. در چنین روزهایی مسیر کربلا و کوفه و شام و بعد از آن مدینه، مسیر حرکت نورانیِ پُرشکوه حماسی زینب کبریٰ و حضرت امام سجّاد و بقیّه‌ی اسرای عاشورا است؛ اینها که توانستند با این حرکت خود، ماجرای عاشورا را ابدیّت ببخشند، آن را دائمی کنند، زوال‌ناپذیر کنند.

 

 

ما هم امروز در چنین روزهایی احساس ارتباط قلبی بیشتری با آن شهیدان عظیم‌الشّأن میکنیم. اربعین هم در پیش است. ملّت ما، ملّت عراق، مردمان زیادی از ملّتهای دیگر در تدارک حماسه‌ی بزرگ اربعینند.

حماسه‌ی اربعین یک پدیده‌ی فوق‌العاده‌ای است که به لطف و فضل الهی در هنگامی که دنیای اسلام نهایت نیاز را به این‌چنین حماسه‌ای دارد، به وجود آمده است. یاد سرور شهیدان را در دلهای خودمان، در ذهن خودمان مغتنم میشمریم. سلام ارادتمندانه و مخلصانه‌ی خودمان را به آن بزرگوار و آن بزرگواران و به خاک پاک شهیدان اهدا میکنیم و عرض میکنیم: ای صبا ای پیک دور افتادگان اشک ما بر خاک پاکشان رسان این اجتماع عظیم امروز، این جمعیّت جوان و پُر‌شور و بسیجی که یادآور اجتماع در همین عرصه و ورزشگاه در دهه‌ی ۶٠ است که آنجا جوانها رفتند و به پیروزی رسیدند و ان‌شا‌ءالله شما هم در عرصه‌هایی که در پیش رو دارید، به پیروزی کامل خواهد رسید.

 این جلسه‌ی بزرگ در موقعیّت بسیار حسّاسی تشکیل شده است؛ موقعیّت کشور، موقعیّت منطقه، موقعیّت جهان، موقعیّتهای حسّاسی است، بخصوص برای ما ملّت ایران. حسّاسیّت از این جهت که از یک طرف عربده‌کشی‌های سران استکبار و سیاستمداران آمریکای جهان‌خوار، از یک طرف قدرت‌نمایی جوانان مؤمن و پیروزی‌های پیاپی در میدانهای مختلف، از یک طرف مشکلات اقتصادی کشور و تنگیِ معیشتِ بخش بزرگی از مردم ضعیف کشور و از طرفی حسّاس شدن و به تکاپو افتادن نخبگان کشور که این وضعیّت آنها را حسّاس کرده و به تکاپو و تلاش فکری و عملی وادار کرده است.

 

کشور به‌خاطر وجود مشکل، از خمودگی و بی‌عملی درآمده است؛ خیلی‌ها که فقط تماشاگر بودند، امروز احساس وظیفه‌ میکنند و سرگرم تلاش میشوند؛ اینها جهات مختلفی است، اوضاع ویژه‌ای است برای کشور و این جلسه در چنین شرایطی تشکیل شده است. جان کلام من در صحبت امروز عبارت است از، اوّل عظمت ایران، دوّم اقتدار جمهوری اسلامی و سوّم شکست‌ناپذیری ملّت ایران.

 

اینها رجز‌‌خوانی نیست، شعار محض نیست، سخن توخالی مثل بعضی از شعارها و حرفهایی که بعضی دیگر میزنند نیست؛ اینها واقعیّاتی است که دشمنان ملّت ایران آرزو میکنند که ما اینها را ندانیم یا از آنها غفلت کنیم و گمان دیگری در مورد خودمان و کشورمان و ملّتمان ببریم؛ ولی این حقایق واضح‌تر از این است که کسی بتواند آنها را انکار کند.

 

گفتیم عظمت ایران، نه‌فقط در زمان حال. عظمت ایران یک امر تاریخی است. در طول زمان، کشور عزیز ما توانسته است در عرصه‌ی علم، در عرصه‌ی فلسفه، در عرصه‌ی سیاست، در عرصه‌ی هنر، در عرصه‌ی پرچم‌داری علوم اسلامی در میان ملّتهای مسلمان، و در برهه‌ای از زمان در میان همه‌ی ملّتهای جهان، سرافراز بِایستد و خود را نشان بدهد. عظمت ایران یک امر واضحی است که هر منصفی ناچار است آن را تصدیق بکند.

 

البـتّه این مربوط به زمان ما و همچنین دوران تاریخی است؛ استثنا شده است از این وضعیّت، دویست سالِ قبل از پیروزی انقلاب ؛ در دوران اواسط قاجاریّه به بعد و دوران منحوس پهلوی -در این دویست سال- عظمت ایران متأسّفانه پایمال شد که فعلاً بحث ما ربطی به آن قضیّه ندارد. در مورد اقتدار جمهوری اسلامی همین بس که جمهوری اسلامی، کشور ایران را از زیر سلطه‌ی انگلیس و آمریکا بیرون کشید. این سلطه تقریباً از اوّلِ قرنِ نوزدهم میلادی شروع شده بود؛ بر همه‌ی امور این کشور، بیگانگانِ بی‌رحم و متکبّر مسلّط بودند؛ اقتدار جمهوری اسلامی همین بس که توانست کشور را و ملّت را از زیر این سلطه‌ی ظالمانه نجات بدهد.

 

همچنین یکی از مظاهر اقتدار جمهوری اسلامی، نجات کشور از شرّ حکومت استبدادی سلطنتی و پادشاهی موروث بود. و همچنین جمهوری اسلامی در طول این چهل سال عمر خود، در مقابل دست‌اندازی‌های دشمنان سینه سپر کرده است و برای اوّلین بار در این قرنهای اخیر، در یک جنگی جمهوری اسلامی توانسته است مانع از تجزیه‌ی کشور بشود. قبل از دوران جمهوری اسلامی، در دوران پهلوی و قاجار هر جنگی اتّفاق افتاد، یا دشمنان بخشی از خاک کشور را تجزیه کردند و یا خودشان حضور نظامی در کشور پیدا کردند و ملّت را تحقیر کردند.

 

برای اوّلین‌ بار، ملّت ایران در جنگ تحمیلیِ هشت‌ساله توانست جبهه‌ی وسیع دشمن را بکلّی ناکام کند، آنها را از کشور بیرون براند، تمامیّت ارضی کشور را حفظ کند؛ معنای اقتدار این است. اقتدار به این است که جمهوری اسلامی توانسته است اعتبار و احترام این کشور را در منطقه و در کلّ جهان بالا ببرد و یک‌تنه در مقابلِ جبهه‌ی وسیع استکبار بِایستد.

 

گفتیم شکست‌ناپذیری ملّت ایران، که البتّه این به برکت اسلام است. دلیل این شکست‌ناپذیری و نشانه‌ی این شکست‌ناپذیری را میشود در پیروزی ملّت ایران در انقلاب بزرگ اسلامی، پیروزی ملّت ایران در دفاع مقدّس، ایستادگی ملّت ایران در طول چهل سال در مقابل توطئه‌های دشمنان مشاهده کرد.ملّت ما عقب‌نشینی نکرد، از پای در نیامد، در مقابل دشمن احساس ضعف و شکستگی نکرد؛ این پیروزی ملّت ایران است. این وضع کشور است. البتّه توضیح بیشتری در این زمینه‌ها ان‌شاءالله خواهم داد. این وضعیّت امروز ما است.

 

ولی برادران عزیز، خواهران عزیز، ملّت بزرگ ایران! در صحنه‌ی نبرد سیاسی و نبرد اقتصادی، عیناً مثل صحنه‌ی نبرد نظامی اگر جبهه‌ای که احساس پیروزی میکند، به خود مغرور بشود، راه پیروزی جلوی او بسته خواهد شد. مغرور شدن به پیروزی، نداشتن نقشه، نداشتن ابتکار برای تداوم پیروزی‌ها قطعاً موجب عقب ‌ماندن در مقابل دشمن و موجب پیشروی دشمن خواهد شد.

ادامه »

   پنجشنبه 12 مهر 13971 نظر »

هدف دولت روحانی از بالا و پایین بردن قیمت دلار چیست؟

 

کاهش دلار

 

دولت روحانی با افزایش مداوم و چند ماهه قیمت دلار و طلا و به طمع انداختن مشتریان خانگی، نقدینگی را از بازار جمع کرد و حالا دلارهای 18هزار تومان خریداری شده با کمتر از 8 هزار تومان خریده خواهد شد.. یعنی به ازای هر دلار دستکم 10 هزار تومان سود برای دولت:

هدف: 1. دولت با این پول، بدهی 700 هزار میلیاردی خود به شرکتها را تسویه میکند.

 

2. دولت 1300 میلیارد تومان سپرده مردم به علاوه سود آنها در بانک ها را تسویه میکند.

 

3. درآمد ریالی دولت بابت فروش دلارهای نفتی 6 برابر میشود و نه تنها حقوق کارکنان خود را میپردازد که باز هم چند میلیارد دلار اضافه می آید.

 

نتیجه: دولت با بالا و پایین کردن قیمت ارز، جیب خود را با فشار بر جیب مردم (خصوصا خریداران خانگی دلار و طلا) و تعمیم تورم دلار به همه اجناس و کالاها پر کرد. با کاهش سود بانکی، تولید را به زمین زد و بیماری مزمن تورم برای اقتصاد ایران را تشدید کرد.

 

پیش بینی:

به نظر میرسد دولت به هدف خود از نوسان قیمت ارز رسیده و قیمت ارز و طلا در ماههای آینده به زیر 10 هزار تومان ثابت بماند.

محمد عبدالهی

   چهارشنبه 11 مهر 13971 نظر »

جلسه درس اخلاق آیت الله جوادی آملی (1397/07/05)

 

 

شعار رسمي ما شيعيان در عرض ارادت به خاندان همين دو جمله است: يکي جنبه عبادي و تقرّب «إلي الله» دارد که با خدا رابطه‌مان را در گراميداشت نهضت سالار شهيدان(سلام الله عليه) حفظ کنيم و ثواب ببريم. دوم تحکيم پيوند ما با جامعه بشري است که خونخواهي سالار شهيدان(سلام الله عليه) را تا قيامت حفظ بکنيم. «ثار»؛ يعني خونبها.

 

ما در جمله دوم به يکديگر عرض مي‌کنيم و از ذات اقدس الهي مسئلت مي‌کنيم که آن توفيق را خدا به ما بدهد که ما خونبهاي حسين بن علي را بگيريم. مستحضريد يک وقت کسي را مي‌کُشند، خونبهاي او را وليّ او را مي‌گيرد، برابر آيه: ﴿وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ سوره اسرا آیه ۳۳﴾مسئله قصاص است. اين مسئله قصاص حقّ شخصي است به اولياي دم مي‌رسد، آنها حق قصاص دارند؛ گاهي مي‌توانند قصاص کنند، گاهي مي‌توانند به مقدار تراضي طرفين تبديل ديه کنند؛ چون مستحضريد قتل عمد ديه ندارد، فقط قصاص است.

 

با تراضي طرفين مي‌توانند به مقدار ديه که بيشتر از ديه معمول است يا کمتر از ديه متعارف است يا معادل ديه. اصلاً ديه در قتل عمد نيست، اين به تراضي طرفين است. گاهي اسقاط است، گاهي عفو است، گاهي تخفيف است، گاهي تبديل به ديه؛ نه ديه مصطلح. ديه‌اي که به تراضي طرفين تأمين مي‌شود، اين حقّ شخصي است.

ماجرای کربلا آنها را که کشتند در جريان قيام مختار و امثال مختار و به هلاکت رسيدند و کسي از آنها نمانده است. ما به چه مناسبت در جمله دوم دعا مي‌گوييم، خدا آن توفيق را به ما بدهد که ما خونبهاي حسين بن علي را بگيريم؟

سالار شهيدان از آن جهت که به عنوان حسين بن علي بن ابيطالب(عليهم الصلاة و عليهم السلام) يک شخصيت حقيقي داشت، خونبهاي او مربوط به فرزندان اوست؛ اما از آن جهت که امام است، امام پدر روحاني امت است. اينکه وجود مبارک رسول گرامي(عليه و علي آله آلاف التّحية و الثّناء) فرمود: «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»؛ يعني اگر شما امت ما هستيد، بايد شناسنامه بگيريد. آن نام و نام فاميلي و آن خصوصياتي که پدر و مادر شما گرفت، مربوط به شخصيت حقيقي شماست.

 

وقتي مکلّف و بالغ شديد، بايد شناسنامه بگيريد. ما حاضريم شما را به عنوان فرزندي قبول بکنيم، «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»؛ بياييد فرزندان ما بشويد. آنکه وارد حوزه تشيّع نشد، شناسنامه نگرفت.

 

آنکه شيعه راستين شد شناسنامه گرفت؛ پدر واقعي او پيغمبر است، مادر واقعي او فاطمه زهرا(سلام الله عليهما) است. ما فرزندان اين خاندان هستيم. براساس آن شناسنامه‌اي که زمان بلوغ به بعد گرفتيم.

 

ما مي‌توانيم بگوييم از آن جهت که امت يک امام هستيم پدر ما را کشتند. ما موظف هستيم حق اين قصاص را «إلي يوم القيامة» بگيريم. اگر ما فرزندان پيغمبر و اهل بيت(عليهم الصلاة و عليهم السلام) هستيم؛ يعني فرزندان حق هستيم. بعضي «ابوالفضل» هستند، بعضي «ابن‌الفضل»‌اند، بعضي «اخ‌الفضل»‌اند، بعضي «ابوالحق‌«اند، بعضي «ابن‌الحق»‌اند، بعضي «اخ‌الحق»‌اند.

 

ما «ابن‌الحق» هستيم، «ابن‌العدل» هستيم، «ابن‌العقل» هستيم؛ آنها با حق و عدل و عقل مبارزه کردند. ما از آن جهت که فرزندان حق هستيم، فرزندان عدل هستيم، فرزندان عقل هستيم، حق داريم خونبهاي حق و عقل و عدل را بگيريم؛ «وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ». اين شعار «إلي يوم القيامة» هست.

 

پس هر کس قيام مي‌کند حقي را احيا کند، باطلي را اماته کند، اين دارد خونبهاي حسين بن علي(سلام الله عليه) را مي‌گيرد، چه بداند و چه نداند.

اگر بداند که اجر مضاعف دارد، اين وظيفه ماست «إلي يوم القيامة». اگر زينب کبري(صلوات الله و سلامه عليها و علي أمها و أبيها) در شام آن سخنراني را کرد، سوگند ياد کرد فرمود: «فَكِدْ كَيْدَكَ وَ اسْعَ‏ سَعْيَكَ‏ وَ نَاصِبْ جُهْدَكَ فَوَ اللَّهِ لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِيتُ وَحْيَنَا»همين است.

 

قسم به خدا نام ما زنده است. قسم به خدا تو قدرت نداري نام ما را محو کنی؛ تو يعني کسي که طرفدار باطل است. اين سخن نوراني زينب کبري(سلام الله عليها) اليوم هم جاري است؛ يعني هيچ استکباري، هيچ صهيونيستي قدرت ندارد، حق را از بين ببرد؛ چون ما حق مسلّم و حق ممثّل هستيم. گاهي از اينها تعبير مي‌کردند به قرآن ناطق، گاهي تعبير مي‌کردند به حق ناطق، گاهي به عدل مسلّم؛ اينها ناظر به مسئله امامت است، ناظر به مسئله ولايت است، ناظر به مسئله نبوت و رسالت و امثال اينهاست.

 

اينها «حقّ لايموت»؛ اينها مردني نيستند. اينکه فرمود: قسم به خدا تو نمي‌تواني نام ما را محو کني، حقّ ما را از بين ببري، نه يعني دودمان اموي و مرواني، بلکه عباسي هم که پنج قرن توانستند ائمه(عليهم السلام) را يا مقتول يا مسموم بکنند، آنها هم نتوانستند؛ لذا شما الآن هيچ قبري از ساساني، ساماني، سلجوقي، اموي، مرواني، پانصد سال حکومت عباسي اينها را نمي‌بينيد.

 

آنچه که الآن جهان را دارد اداره مي‌کند، نام مبارک اهل بيت است، حسين بن علي است. جهان با حق خلق شده است. باطل يک عاريت است. اصطلاحي اهل معرفت دارند مي‌گويند: «حق مخلوق به»! يک حق مطلق هست که ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾[۱] اين حق مطلق مقابل ندارد. نه اينکه باطل در مقابل حق است.

 

اين حق، يعني هستي محض، در قبال هستي محض، عدم است. آن حقّي که مقابل دارد فيض خدا و فعل خداست، فعل خدا حق است؛ برخلاف فعل خدا رفتار کردن باطل است.

 

خداي سبحان فرمود: ما کلّ اين عالم را با يک مصالح خاص خلق کرديم. از اين حق به عنوان «حق مخلوق به» ياد مي‌کنند. مي‌گويند: ﴿خَلَقَ السَّماوَاتِ وَ الأرْضَ بِالْحَقِّ﴾؛[۲] يعني اگر يک مهندس، يک معمار بگويد من اين بِنا را، اين ديوار را با چه مصالحي ساختم؟ مي‌گويد اين را با سيمان ساختم يا با آهن ساختم يا با سنگ ساختم. خدا مي‌فرمايد کلّ اين نظام مصالح ساختماني آن حق است: ﴿خَلَقَ السَّماوَاتِ وَ الأرْضَ بِالْحَقِّ﴾. اين اصطلاح «حق مخلوق به» از قرآن گرفته شده و تعبيرات قرآن در اين زمينه کم نيست. اگر مصالح ساختماني حق بود، باطل برنمي‌دارد. هيچ ممکن نيست بطلان در نظام عالم جا داشته باشد.

اين مي‌شود زبدي که آب‌برد است. کسي اين زبد و کف آب را از بين نمي‌برد. اين با خروش آب خودش از بين مي‌رود. «جُفاء» يک کلمه مشتق نيست که فعل ماضي و مضارع داشته باشد. فرمود: ﴿فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً﴾.[۳] اين آب‌بُرد را مي‌گويند «جُفاء». فرمود اين ساختار با مصالح ساختماني حق خلق شده است، آن وقت باطل چه جايي دارد؟

اگر کسي ـ خداي ناکرده ـ در بطلان باطل ترديد دارد، براي اينکه ساختمان خلقت را نشناخت. آنکه اين عالم را آفريد تشريح کرد، فرمود من با مصالح ساختماني حق آسمان و زمين و انسان و فرس و بقر و دريا و صحرا را خلق کردم، با اين مصالح ساختم. اگر کسي خواست اين را از بين ببرد، بايد با حق بجنگد.

 

در بيانات نوراني ائمه(عليهم السلام) است که «مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَه»؛هر کس با حق در بيفتد، «مصارعه»؛ يعني کُشتي؛ هر کس با حق کشتي بگيرد، پشت او به خاک مي‌افتد. «مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صَرَعَه»‏؛ يعني حق او را به زمين مي‌زند. بنابراين وجود مبارک حسين بن علي مي‌شود قرآن ناطق، مي‌شود عترت ناطق، مي‌شود سنّت ناطق و به حق قيام کرده است، هيچ ترديدي در حقانيت او نبود و چون با حق و به حق قيام کرده است، مناسب با ساختار نظام خلقت است و مي‌ماند.

 

آن کس که خواست با اين حق به نبرد قيام بکند، همان بيانات زينب کبري(سلام الله عليها) است که فرمود: قسم به خدا نمي‌تواني نام ما را محو کني؛ چون ما با ساختار خلقت عالم قيام کرده‌ايم، ما به حق قيام کرده‌ايم. بنابراين اين جمله اوّل يک امر عبادي است براي ثواب بردن که «أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا [و اُجوركم] بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ(عليه السلام)». اما دوم تفسير عاشوراست، تحقيق عاشوراست، قيام عاشوراست، حفظ قيام عاشوراست، حسين بن علي پدر ماست، ما فرزندان حسين بن علي هستيم. تنها شيعه بودن به اين نيست که مثلاً نام مبارک حضرت را ببريم و او را دور از خود بداريم. نخير! ما واقعاً فرزندان حسين بن علي هستيم، ما قبول کرديم که «أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ» را، امامت آنها را و ولايت آنها را پذيرفتيم.

 

آنها پدران ما بودند، پدران ما هستند، پدر ما را شهيد کردند، ما حق داريم قصاص خون پدرانمان را از باطل‌گراياني که يزيديان عصرند، امويان عصرند، مروانيان عصرند بگيريم. اين توفيق را اميدواريم ذات اقدس الهي از ما نگيرد و بر ملّت بزرگوار ما که در اين زمينه انقلاب کرد و نظامي به بار آورد، شهدايي داد، دفاع مقدسي داد، دفاع از حرم داد، مدافعان حرم تربيت کرد، اين را «إلي يوم القيامة» حفظ بکند.

 

[۱] . سوره لقمان، آيه30.

[۲] . سوره تغابن، آيه3.

[۳]. سوره رعد، آيه17.

   سه شنبه 10 مهر 13972 نظر »

دومین جلسه درس اخلاق

 

 

حجت‌الاسلام موسوی استاد حوزه علمیه، در دومین جلسه درس اخلاق حوزه علمیه کوثر با موضوع «نقش حادثه عاشورا در ادامه راه انقلاب» به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: صفت انقلابی گری و سلحشوری انسان را احیا می‌کند.

 

وی افزود: مهم‌ترین ویژگی شخصیتی امام حسین(ع) سلحشوری و انقلابی گری است با همین صفت سلحشوری بود که حضرت برای حفظ اسلام بایزید بیعت نکردند و مرگ باعزت را به زندگی با ذلت ترجیح دادند.

 

انقلابی گری و سلحشوری انسان را به اوج کمال می‌رساند حجت‌الاسلام موسوی بابیان اینکه انقلابی گری و سلحشوری انسان را به اوج کمال می‌رساند، ابراز کرد: شهدای کربلا افرادی بودند که روحیه انقلابی داشتند برای همین شهادت را با همه وجود انتخاب کردند، آنان روحیه انقلابی گری را از وجود مقدس امام حسین(ع) دریافت کرده بودند.

 

استاد حوزه علمیه درباره قیام عاشورا، اظهار داشت: قیام عاشورا از دو بخش قیام به سیف و قیام به لسان تشکیل می‌شود قیام به سیف تا ظهر عاشورا و قیام به لسان بعد از شهادت شهدای کربلا توسط حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) صورت گرفت.

 

وی ادامه داد: خطبه‌های آتشین و شجاعانه حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) همه بیانگر وجود روحیه انقلابی گری آن بزرگان است و این نشان می‌دهد که این روحیه انقلابی از وجود مقدس امام حسین(ع) به تمام اطرافیان ایشان نیز انتقال داده شده است.

 

انقلاب اسلامی و روحیه انقلابی گری ریشه در نهضت عاشورا دارد حجت‌الاسلام موسوی با تأکید بر اینکه انقلاب اسلامی و روحیه انقلابی گری ریشه در نهضت عاشورا دارد، عنوان کرد: امام راحل فرمودند: این ظلم است که انقلاب را جدای از عاشورا بدانیم؛ انقلابی گری بیانگر جاری بودن روحیه عاشورایی در وجود انسان‌ها است.

 

استاد حوزه علمیه ادامه داد: در فتنه ۸۸ وزارت خارجه آمریکا اعتراف کرد که ما این فتنه را به‌گونه‌ای طراحی کرده بودیم که می‌توانست نظام را نابود کند؛ در این فتنه همه دشمنان داخلی و خارجی تحت لوای یک پرچم قرار گرفتند و علیه انقلاب متحد شدند تا با کمک هم انقلاب اسلامی را ساقط کنند این فتنه ادامه داشت تا اینکه در روز عاشورا مردم با شعار «لبیک یا حسین(ع)» این فتنه را خنثی کردند.

 

وی افزود: واقعه کربلا موتور محرک همه حرکت‌های انقلابی در برابر استکبار جهانی است؛ بنابراین ما باید روحیه انقلابی گری را در اشعار و هیئات حسینی تزریق و تقویت کنیم تا با تقویت این روحیه در برابر هجمه‌های دشمن مقاوم و غیر قابل نفوذ باشیم.

 

حجت‌الاسلام موسوی وجود روحیه انقلابی گری و تفکر انقلابی را یکی از مطالبات جدی رهبری بیان کرد و گفت: همه هراس و واهمه دشمنان با نظام جمهوری اسلامی ایران وجود همین روحیه انقلابی گری است.

 

امروز مدافعان حرم سنبل روحیه انقلابی گری و تفکر انقلابی است ازاین‌رو دشمنان مدام به تخریب شهدای مدافع حرم می‌پردازند.

 

fatf بزرگ‌ترین ضربه به ملت و روحیه انقلابی گری ایران است استاد حوزه علمیه با تأکید بر اینکه طلاب باید مبلغ روحیه انقلابی گری و سلحشوری باشند، گفت: fatf بزرگ‌ترین ضربه به ملت و روحیه انقلابی گری ایران است، ملتی که با دست خودمحور مقاومت خودش را به دشمن بدهد چیزی برایش باقی نخواهد ماند.

 

امروز با تقویت روحیه ولایتمداری می‌توان روحیه انقلابی گری را حفظ و تقویت کرد.

 

وی افزود: امروز برخی مسؤولان برای اینکه بتوانند با آمریکا مذاکره کنند همه مشکلات کشور را به رهبر معظم انقلاب ربط می‌دهند و می‌گویند رهبری اجازه مذاکره نمی‌دهند تا ما بتوانیم این مشکلات را برطرف کنیم زمانی هم که در مذاکرات شرکت می‌کنند با وقاحت تمام با این ادبیات که همه مذاکرات با اجازه رهبری صورت گرفته با مردم سخن می‌گویند درحالی‌که اگر با اجازه رهبری بوده چرا بندهایی که معظم له فرمودند در برجام ذکر نشده بود.

 

متأسفانه دستانی پس پرده هستند تا نظام را مقصر ناکارآمدی دولت بیان کنند.

 

حجت‌الاسلام موسوی بابیان اینکه مشکلات اقتصادی کشور ربطی به برجام ندارد، عنوان کرد: همه مشکلات اقتصادی کشور داخلی و باهدف تضعیف نظام صورت می‌پذیرد.

 

 

قسمتی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید یاسر موسوی  در مدرسه علمیه کوثر ورامین منتشر در خبرگزاری رسا 

   دوشنبه 9 مهر 1397نظر دهید »

شاخصه های اعتقادی جوان انقلابی از دیدگاه مقام معظم رهبری(مد ظله العالی):

به اعتقاد مقام معظم رهبری( مد ظله العالی) مسئله شاخصه های انقلابی گری هم خیلی مهم است؛ یعنی واقعا بدانیم شاخصه ها چیست، شاخصه ها را درست پیدا کنیم، در ذهن خودمان مشخص بکنیم، از کسانی که مطلع تر از ما هستند، بپرسیم. اگر این کارها انجام بگیرد، این ماندگاری انقلاب، بدون تردید خواهد بود.[1]

در مجموع می توان گفت که انقلابی بودن مستلزم حضور در صحنه شکل گیری انقلاب و براندازی نظام گذشته به عنوان نسل اول نیست؛ بلکه شامل داشتن روحیه انقلابی و همفکری و همراهی با جریان انقلاب و انقلابیون و در نتیجه تسری به نسلهای بعد نیز می شود. بر این اساس، با تحقیق در خصوص شاخصه های انقلابی بودن و بررسی بیانات مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) در ده سال اخیر، برخی از این شاخصه ها را به دست آوردیم که در یک تقسیم بندی کلی می توان آنها را در دو حوزه اعتقادی و رفتاری دسته بندی نمود که در ادامه به تبیین آنها می‌پردازیم.

 شاخصه های اعتقادی جوان انقلابی از دیدگاه مقام معظم رهبری(مد ظله العالی):

 

1-   ایمان و اخلاص

ایمان

کلید واژه ایمان یکی از شاخصه‌های مهم تشکیل دهنده منویات رهبر معظم انقلاب است و به دفعات در سخنرانی‌ها، نامه‌ها و دیدارهای خصوصی و عمومی ایشان به آن اشارات فراوانی شده است. از نگاه مقام معظم رهبری یکی از ویژگی‌های جوان انقلابی، ایمان قوی است، جوان در سایه ایمان به خداوند متعال و همچنین عزم راسخ در رسیدن به اهداف می‌تواند آینده این مرز و بوم را در رسیدن به آرمان‌های انقلاب اسلامی تضمین کند.

ممکن است عده‌ای استقامت داشته باشند، ولی دین قوی نداشته باشند. ضرر استقامت و ثبات قدم این افراد، از کافران سست‌ عنصر بسیار بیشتر است. شاید بتوان یاران معاویه را نمونه ای از افرادی دانست که در باطل خود ثبات قدم داشتند و در برابرآنان برخی از یاران حضرت علی (علیه السلام) بودند که در عین اینکه ایمان داشتند، ولی سست عنصر بودند و ثبات قدم نداشتند. هر دو گروه اشکال داشتند. حضرت علی(علیه السلام) ثبات قدم یاران معاویه و سستی یاران خودشان را این گونه تصویر می‌کنند: « به خدا می بینم که این مردم به زودی بر شما چیره می شوند که آنان برباطل خود فراهم‌اند و شما در حق خود پراکنده و پریشان. شما امام خود را در حق نافرمانی می کنید و آنان در باطل پیرو امام خویش. آنان با حاکم خود کار به امانت می‌کنند و شما کار به خیانت. آنان در شهرهای خود درستکارند و شما فاسد و بدکردار.»[2]

ثبات قدم و استقامت و پایداری هنگامی می تواند سودمند باشد که با قوت ایمان همراه باشد. امام صادق (عليه السلام) با اشاره به ثبات قدم فرد با ایمان در راه خدا می فرمایند: «مؤمن از آهن هم سخت تر است، زیرا آهن هنگامی که در آتش گذاشته شود نرم می گردد، ولی مؤمن اگر کشته شود و بار دیگر زنده شود و بازگردد، دلش تغییر نمی کند.»[3]

مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) در بررسی ویژگی ایمان این شاخصه را به عنوان علاج کار کشور می‌دانند و می فرمایند: «علاج کار کشور عبارت است از بیداری مردم، حفظ انگیزه های ایمانی مردم، به کار گرفتن جوانان پرانگیزه و مؤمن و تقویت درونی کشور. این تنها راه است. ملّت ایران باید از درون قوی بشود؛ اقتصادش قوی بشود. علمش قوی بشود، دستگاه های مدیریتیش قوی بشوند و بالاتر از همه، ایمانش روز به روز قوی‌تر شود.این راه علاج است. این همان راهی است که تا امروز ملت ایران رفته است.»[4]

ایمان راستین به خداوند، یکی از ارکان مهم انقلابی بودن است. از آنجا که هر حرکت انقلابی در راه خداوند، مقابله با دشمن به حساب می آید، این مقابله به نصرت و یاری خداوند نیاز دارد که می فرماید: (إن الله يدافع عن الذين آمنوا)[5] همانا خداوند از کسانی که ایمان آورده اند، دفاع می کند.»؛ البته نصرت (دفاع) خود را شامل اهل ایمانی می‌گرداند که با تمام قوا در میدان باشند و انقلابی بودن را پیشه خود سازند. همچنین، اگر جامعه اسلامی، روحية انقلابی را با ایمان به خدا همراه سازند، بی تردید کمک و نصرت الهی در انتظار آنان خواهد بود.[6]

مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) در دیدار با خانواده های شهدای مدافع حرم و هفت تیر، با ذکر این نکته، فرمودند: «ایمان به خدا، اعتقاد به جهاد و انگیزه قوی جوانان مؤمن و انقلابی، منابع قدرت نظام اسلامی در جنگ نامتقارن با جبهه استکبار است.»[7]

در جای دیگر می‌فرمایند: «انسان انقلابی باید در کنار ایمان به خدا، متدیّن و مؤمن به اسلام و انقلاب باشد. رهبر معظم انقلاب که در این خصوص معتقدند: «جوانی که تربیت می شود در کار فرهنگی، باید به معنای واقعی کلمه اعتقاد داشته باشد به استقلال کشورش؛ مؤمن به مبانی انقلاب و نظام، مؤمن به فرهنگ اسلامی، خوش بین، خوش روحیه. کار فرهنگی این است.»[8]

با نگاهی واقع بینانه به وضعیت جوان امروزی که در تیررس هزاران فتنه دینی و فرهنگی قرار گرفته است، حفظ ایمان و تقویت معنویت یکی از نشانه های مبارزه آشکار جوانان مؤمن و انقلابی با دسیسه ها و فتنه گری های دشمنان این انقلاب است. رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای مجلسن خبرگان رهبری می فرمایند: «واقعیت دیگری که ازآن نباید غفلت کرد، انگیزه های دینی در نسل امروز انقلاب است. یک وقت هست که ما پیرمردهایی که از دوره انقلاب باقی مانده ایم، ما انقلابی باقی مانده ایم، اما جوان های ما از دست رفته اند. می بینیم اینجوری نیست. ما امروز در سرتاسر کشور، از همه قشرها و در دانشگاه ها جوانان انقلابی بسیار داریم. جوانی که هم متدین است وهم انقلابی به اعتقاد من شأن این جوان از جوان انقلابی اول انقلاب بالاتر است. چرا؟ چون آن روز اولا آن انقلاب با آن عظمت و پرهیجان اتفاق افتاده بود؛ ثانیا اینترنت وماهواره نبود و این همه تبلیغات گوناگون نبود. جوان در معرض این همه آسیب نبود. جوان امروزه در معرض این همه آسیب هاست. اینترنت جلوی اوست، این همه تلاش دارد می شود برای اینکه این جوان را منحرف کنند، [اما] این جوان متدین باقی می ماند؛ نمازخوان است، به نماز اهمیت می دهد، نماز شب می خواند، نافله می خواند، در مراسم مهم دینی شرکت می کند، پای انقلاب می ایستد، شعارهای از دل برآمده میدهد. اینها چیزهای مهمی هستند. نسل امروز انقلاب به نظرما یکی از افتخارات بزرگ است. این یک واقعیتی است، باید این را دید.»[9]

در نهایت می فرمایند: «معنویت هم بحمدالله در کشور ما رو به رشد است. جوانان ما اهل ذکر، دعا، اهل قرآن ، و اعتکاف اند. ما آن تعداد از جوان هائی را که در این کشور اهل توجه به معنویت اند، به نسبت در جای دیگری سراغ نداریم و نشنیده ایم. آن طوری که از قرائن داریم مشاهده میکنیم، وجود ندارد این تعداد جوان مؤمن، علاقه مند، با این همه عوامل تخریب و اغوائی که برای جوان ها در سرتاسر دنیای امروز با وسایل مدرن دارند فراهم میکنند.»[10]

 اخلاص

اخلاص یکی دیگر از شاخصه های جوان مؤمن انقلابی که رهبر معظم انقلاب بارها بر آن تأکید کرده اند اخلاص است خداوند در آیات قرآن شرایطی را برای پذیرش اعمال صالح بیان کرده است؛ زیرا بدون قبولی عمل صالح نمی توان امیدی نسبت به آثار و برکات آن داشت. اصولا انسان هرکارنیکی را که انجام می‌دهد به هدف دستیابی به آثار مادی و معنوی آن است. این آثار زمانی تحقق می یابند که شرایط تأثیرگذاری عمل فراهم باشد. از مهم ترین شرایطی که قرآن برای هر عملی بیان کرده اخلاص است، اخلاص مصدر باب افعال از ریشه خلوص و خلاص به معنای پاك شدن از آمیختگی است.[11]

خالص یعنی کالایی که با چیزی ممزوج و مخلوط نباشد و حقیقت اخلاص، انجام دادن عمل برای خدا و به انگیزه تقرب به اوست.[12] از نظر قرآن ارزش هر فردی بستگی به اعمال عبادی دارد که با اخلاص به جا می آورد.[13] خداوند می فرماید کسب اخلاص در اعتقاد و عمل، مایه ارزشمندی انسان در نزد او خواهد شد؛ [14] پس اگر عملی فاقد عنصراخلاص باشد و عمل صالح با اموری دیگر چون شرک و ریا آمیخته شود، آن عمل فاقد ارزش خواهد بود و خداوند آن را نمی پذیرد .[15] در قرآن به صورگوناگونی به حقیقت اخلاص پرداخته شده است. تعبیر برخی آیات، به جا آوردن عبادات واعمال و قراردادن همه شئون زندگی و مرگ فقط برای خدا (لله) است [16] و تعبیر آیاتی دیگر، انجام دادن عمل برای طلب وجه خداست.[17]

باتوجه به اهمیت فوق العاده اخلاص در اسلام، رهبر معظم انقلاب نیز یکی از مهم ترین عناصر و شاخصه های جوان مؤمن انقلابی را اخلاص می دانند. ایشان می فرمایند: «عنصر دیگری که برای همه بسیجیان و جوان ها در هر نقطه ای از این عرصه عظیم که مشغول کار هستند، باید به عنوان شاخص مطرح باشد اخلاص است. فرمود اگر کسی در میدان جهاد فی سبیل الله دنبال یک خواسته شخصی برود، دنبال غنیمت برود و کشته شود، شهید فی سبیل الله نیست. شرط شهادت وشرط مجاهد فی سبیل الله بودن این است که حرکت او فی سبیل الله باشد، الله باشد؛ یعنی اخلاص داشته باشد. انگیزه های شخصی، گروهی و فامیلی، رودربایستیهای رفاقتی اگر در حرکت ما تأثیر گذاشت، این اخلاص را مشوب ومشکل درست می کند. بی اخلاصی در یک جایی خودش را نشان خواهد داد.»[18]

مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) درباره‌ی اخلاص چنین می فرماید:

ادامه »

   یکشنبه 8 مهر 1397نظر دهید »

1 ... 57 58 59 ...60 ... 62 ...64 ...65 66 67 ... 254

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 1001
  • دیروز:
  • 7 روز قبل: 16755
  • 1 ماه قبل: 42605
  • کل بازدیدها: 1291515
رتبه وبلاگ