مفلس کیست 

 

 

امام راحل در یک جمله زیبایی به حاج احمد آقا فرمودند : احمد بعد از مرگ آن جایی که حساب ما با خداست یک حق اللهی را حساب کردیم ، خدا ارحم الراحمین است .اما آن جایی که کارمان به مردم می افتد ، حقی از مردم را ضایع کردیم ، مردم که ارحم الراحمین نیستند .آن وقت روز قیامت چون همه کار خوب کم دارند به سادگی رهایت نمی کنند .

این جا با دو کلمه حرف که آقا منو ببخش ، حلالم کن ، تمام می شود ، و می رود اما آن جا چون همه کم دارند به سادگی رهایت نمی کنند .


پیغمبر صلی الله و علیه و آله و سلم در جمعی نشسته بود ، فرمودند می دانید مفلس کیست ؟


اصحاب گفتند مفلس کسی است که کلی هزینه زندگی روی دوشش داشته باشد و جیب خالی هم داشته باشد .


پیغمبر فرمودند ، نه ، این ورشکسته است . مفلس کسی است که در صحنه ای از قیامت با کو له باری از اعمال صالح ( خیرات ) می آورندش و در موقفی به نام مرصاد که آن جا حق الناس را حساب می کنند ، آن جا باید حلالیت بطلبد تا بتواند ردشود و الا گیر است و نگهش می دارند .


آن جا کسانی را که حقشان را ضایع کرده می آورند و باید حلالیت بطلبد و حالا چطور حلالیت بطلبین ، از کیسه خیرات بر می دارند و به او می دهند تا او راضی شود و حلال کند . این کیسه که تمام شد، از اعمال شر او بر می دارند و توی کیسه ما می گذارند .


پیامبر فرمود : مفلس اوست ، که با کوله باری از خیرات آمده در صحنه قیامت و با کوله باری از گناهان باید برود . ..

آن هایی که اهل باورند برای همین می ترسیدند و رعایت می کردند . اهل باور می دانستند که جهنم را از جای دیگر برای ما نمی آورند بهشت و جهنم را با خود می بریم و این اعمال ماست که مصالح بهشت رامی سازد یا عذاب های جهنم را .


سخنان حجالاسلام عالی ، برگزیده سخنرانی ، شنیده شده .

   چهارشنبه 26 خرداد 13953 نظر »

مراتب خلوص 

 

 

مراتب خلوص را اهل بیت علیهم السلام داشتند . خلوص درنیت ، خلوص در عمل و خلوص در شهادت .

جمیع مراتب و مرتبه خلوص؛ دوستان و شیعیان سزاوار است که در اعمال و رفتار و کردار خالص باشند . این را فقط تذکر بدهم که این خلوص که می گوییم نه این که فقط در نماز و روزه و زکات و حج باشد . نه ، خلوص در همه جا ، خلوص در همه کار و خلوص در همه حال .

از خانه بیرون بیا برای خدا بیایید بیرون ، درمغازه می روید برای خدا بیایید بیرون .

وظیفه دارند ، نفقه خور دارند ، زن و بچه نفقه ازانسان می خواهد واجب است برود کسب کنند ، پس برای خدا برود در مغازه . ( بگوید ) برای خدا بروم در مغازه .

عبادت ۱۰ جزء دارد ، ۹ جزء آن در کسب حلال است مشروطا که این کسب طبق موازین شرع باشد . طبق وظایف شرعیه باشد …

مشتری راه می اندازی برای خدا ، فرض بفرمائید یک کبریت می فروشی ، پولش را هم می گیری ، حاجت او را هم روا کردی ، پس برای خدا انجام بده ثواب است .الکاسب حبیب الله مال همین است . کاسب دوست خداست به شرط این که طبق موازین شرع عمل کند …

منظور ؛ همه کارها را می توانیم رنگ خدایی دهیم ،یک مقداری توجه می خواهد ، همه انشاءالله قصدمان همین است .

 

سخنان آیت الله ناصری ، گزیده سخنرانی ،شنیده شده .

   پنجشنبه 20 خرداد 13954 نظر »

مطالبه حق 

 

امام صادق علیه السلام به یکی از شیعیانش فرمود : چرا برادرت از تو شکایت دارد ؟

عرض کرد : چون تمام حقم را از اومطالبه کرده ام .

حضرت خشمگین نشست و فرمود : «کأَنک أِذااستقصیت علیه حقکَ لم تُسیْ أَرَاَیتک ما حکی الله عن قومٍٍ یخافون سوء الحساب ..» مثل این که اگر تمام حقت را از او بستانی بد نکرده ای ؟ بگو بدانم خدا که درباره جمعی می فرماید : « از بدی»  حساب بیمناکند این ها می ترسند خدا بر آن ها ستم  کند ؟ نه .

می ترسد همه حقش رامطالبه کند و خدا نام این را بدی حساب نهاده .

پس هر که تمام حقش را مطالبه کند  ( و هیچ گذشت در موارد لازم نداشته باشد ) بد کرده .


 

دیده شده در تحف العقول ، ابن شعبه حرانی ، ترجمه احمد جنتی ، روایات امام صادق جعفر بن محمد علیه السلام ، ص ۸۲۳.

   سه شنبه 18 خرداد 13951 نظر »

فرهنگ از اقتصاد خیلی مهم تر است   ۱۶/ ۳ / ۹۵ 

 

البتّه فرهنگ، در بلندمدّت، از اقتصاد خیلی مهم‌تر است؛ اقتصاد مسئله‌ی فوری و اولویّت کنونی ما است، [امّا] مسئله‌ی فرهنگ یک مسئله‌ی مستمرّی است و بسیار مهم است؛ حتّی در قضیّه‌ی اقتصاد هم مهم است.

برادران عزیز، خواهران عزیز! در مسئله‌ی فرهنگ، بنده احساس یک ولنگاری میکنم.


در دستگاه‌های فرهنگی -اعم از دستگاه‌های دولتی و غیر دولتی- یک نوع ولنگاری و بی‌اهتمامی در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در تولیدِ کالایِ فرهنگیِ مفید که کوتاهی می کنیم، چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر که کوتاهی می کنیم.

اهمّیّت کالای فرهنگی از کالای مصرفی جسمانی کمتر نیست، بیشتر است. فرض کنید مرتّب تکرار بکنند که مثلاً فلان‌جور پفک مضر است، نخورید؛ حالا مگر ضررش چقدر است، چه‌جور ضرری است، چه میزان ضرر دارد، برای چند درصد از مردم ضرر دارد؟ این را دائماً می گویند، امّا ضرر فلان‌جور فیلم یا فلان‌جور کتاب یا فلان‌جور بازی رایانه‌ای یا امثال اینها را کسی جرئت نمیکند بگوید که نبادا متّهم بشوند به اینکه جلوی آزادی اطّلاعات و جریان آزاد اطّلاعات را گرفته‌اند.


آنهایی که اساس این حرفها هستند، خودشان بیشتر از ما در این مسائل سخت‌گیری میکنند؛ این را باور کنید.


حالا آزادترین مناطق دنیا از لحاظ اطّلاعات، مثلاً فرض کنید دولتهای غربی‌اند، ازجمله آمریکا؛ از خبرهای دقیق و روشنی که از آمریکا می رسد در کنترل اطّلاعات افراد و انگشت گذاشتن روی آن چیزهایی که دستگاه روی آنها حسّاس است، انسان واقعاً تعجّب میکند؛ ما یک‌دهم آنها کنترل اطّلاعاتی نداریم و نمی کنیم.

به مجرّد اینکه [در اینجا] یک فیلمی را ممنوع کردند یا فرض کنید که یک جریان رایانه‌ای را مثلاً محدود کردند یا ممنوع کردند، فوراً آنها سروصدا بلند می کنند، ما هم باورمان می‌آید؛ ما هم باور می کنیم که واقعاً کار خطایی کرده‌ایم. نه آقا، باید مراقبت کرد! وظیفه‌ی ما تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از کالای فرهنگیِ مضر است. بنده در این زمینه احساس یک ولنگاری‌ای می کنم؛ باید این را شماها در نظر داشته باشید و اهمّیّت بدهید.

 

دیده شده در http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=33282

   دوشنبه 17 خرداد 13951 نظر »

انواع روزه در کلام آیت‌الله مجتهدی 

 

 

سه جور روزه داریم . یک روزهٔ عام داریم ، یک روزه خاص داریم یکی هم خاص الخاص .

روزه عام همین روزه ایست که مردم می گیرند . نمی خورند ، نمی آشامند اما گناه هم میکنند ، به نامحرم هم نگاه می کنند ، حجابشان را هم مراعات نمی کنند .

این روزه عام است که از چیزهایی که روزه را باطل می کند خودداری می کنند ،روزه اش هم درست است .

اما روزه خاص : 

آنهایی که اعضا و جوارحش هم روزه است ، چشمش را هم می بندد .

سحر که بلند می شود نیت می کند می گوید :خداوندا من تمام اعضا و جوارحم هم روزه است . گوشم غیبت نمی شنود ، آواز حرام نمی شنود ، زبانم غیبت نمی کند .

این روزه خاص است که خیلی عالی است . 

حالا یک حدیث بگویم : یک حدیث دارد که می فرماید : 

إِذَا صُمْتَ فَلْيَصُمْ سَمْعُكَ وَ بَصَرُكَ وَ شَعْرُكَ وَ جِلْدُكَ وَ عَدَّدَ أَشْيَاءً غَيْرَ هَذَا وَ قَالَ لَا يَكُونُ يَوْمُ صَوْمِكَ كَيَوْمِ فِطْرِكَ
«هرگاه روزه گرفتى، گوش و چشم و موى و پوست تو- و چيزهاى ديگر به جز اين‌ها را ذكر كرد-روزه بگيرد.»


روزه خاص الخاص بالاتر است . این است که در دلم غیر از خدا چیزی نباشد .

اگر در ماه رمضان غیر از خدا در دلم نباشد ، کسی همه اش خدا ، نماز شب خدا ، نماز جماعت خدا ، پای منبر خدا ، به هیچ کس توجه ندارم . این یعنی روزه من ، روزهٔٔ خاص الخاص است .

انسان در ماه رمضان غیر از خدا را از دلش بیرون کند خوب است . شب احیاملائکه می آیند ، اما دلهای ما هر گوشه اش یک چیزی است و ملائکه نمی توانند فرود بیایند .

ماه رمضان یک کاری بکنیم که دلمان خالی باشد ، که شب احیا ملائکه که می آیند دلمان خالی باشد .

اینها موعظه های خوبی است ها ، شما جوانها بهتر می گیرید و در شما بهتر از پیرمردها اثر می کند  . چون شماها پاک هستید کمتر گناه کردید . ما که سن مان زیاد است این حرفها در ما کمتر اثر می کند .

 

سخنان آیت‌الله مجتهدی تهرانی ، شنیده شده توسط عبدی متین .


موضوعات: بدون موضوع
   یکشنبه 16 خرداد 13951 نظر »

 

آقابیا به خاطر باران ظهور کن

محض دل شکسته ی یاران ظهور کن

پر ظلم گشته است جهان ای مسیح ما

ای ناجی همه دل مردگان ظهور کن

 

 

 

محدثه شفاعت ، (طلبه فارغ التحصیل) 

   پنجشنبه 13 خرداد 13951 نظر »

گناهان بسیار بزرگ

 

رسول خدا می فرماید : کسی که با زن نامحرمی یا با دختر نامحرمی زنا کند .. یا با پسری جمع شود . قیامت وقتی خدا او را وارد محشر می کند تمام اولین و آخرین ناراحت می شوند .

بعد پیغمبر می فرماید : اگر یکی رگهای بدنشان را که دارای عذاب است اگر درآورد و به ۴۰۰ امت بزنند تمام امتها می میرند .

همین گناه آسان است ؟ ساده است ؟ راحت است ؟

علی علیه السلام می فرماید : اگر باور کنند مردم که اکثرشان باور ندارند و جرأت ندارند بگویند علی دروغ می گوید ، فقط باورم کنند .و هو اشدِِ الناس عذاباًً ؛ کسی که با دختری جمع شود یا پسری ، قیامت از نظر عذاب شدیدترین عذاب الهی را دارد .

این ها چه می کنند ؟

هنگامی که خداوند دستور دهد آن ها را به قعر جهنم بیندازند ؛ قعرها بعید

و خرها شدید : داغی آن شدید است .

و شرابها سدید : خوراکی جهنم از چرک و خون و زخم بدن مردان و زنان زنا کار است . مرتب بدن آن ها چرک و خون پس می دهد ، خدا به ملائکه می گوید : ظرف ظرف بگیرید و به خورد جهنمیان بدهید .

و عذابها جدید : مرتب عذاب نو می شود .

لا غیر عذابها : خدا اجازه نمی دهد عذاب کم شود .

و لا یموت ساکنها ؛ جهنمی ها نمی میرند .

دارٌ لیس فیها رحمه : جهنم جایی است که رحمت خدا در آنجا عبور نمی کند .

و لا تسمع الاهلها دعوتٌٌ : فریاد کسی را گوش نمی دهند ، هرچه جهنمی ها داد می زنند کسی گوش نمی دهد .


سخنرانی تکان دهنده شیخ حسین انصاریان ، شنیده شده توسط عبدی متین  .

   چهارشنبه 12 خرداد 1395نظر دهید »

 

 (آيه۸۶)- چه كسى قادر بر شفاعت است؟ در اينجا همچنان سخن در باره ابطال عقيده شرك و سر انجام تلخ مشركان است، و با دلائل ديگرى بطلان اعتقاد آنها را آشكار مى‏ سازد، نخست مى‏ فرمايد: اگر آنها به گمان شفاعت به سراغ اين معبودان مى‏ روند بايد بدانند كه «معبودانى كه آنها غير از خدا مى ‏خوانند مالك و قادر بر هيچ گونه شفاعتى نيستند» (وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ).

ولى از آنجا كه در ميان معبودان آنها فرشتگان و مانند آنان وجود داشتند در ذيل آيه آنها را استثنا كرده، مى‏ فرمايد: «مگر كسانى كه شهادت به حق داده‏اند» (إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ). ولى چنان نيست كه آنها براى هركس، هر چند بت ‏پرست و مشرك و منحرف از آيين توحيد باشد شفاعت كنند، بلكه «آنها به خوبى مى ‏دانند» براى چه كسى اجازه شفاعت دارند (وَ هُمْ يَعْلَمُونَ).

 (آيه ۸۷)- سپس از معتقدات خود مشركان گرفته، به آنها پاسخ دندان شكن داده، مى ‏گويد: «و اگر از آنها سؤال كنى چه كسى آنها را آفريده است؟ بطور مسلم مى‏گويند: اللّه»! (وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ). لذا در پايان آيه به عنوان ملامت و سرزنش مى‏گويد: «اكنون (كه چنين است) چگونه از عبادت خدا به سوى غير او باز گردانده و منحرف مى ‏شوند»؟! (فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ).

 (آیه۸۸)- اين آيه از شكايت پيامبر در پيشگاه خدا از اين قوم لجوج و بى ‏منطق سخن گفته، مى‏فرمايد: «آنها چگونه از شكايت پيامبر (در پيشگاه خداوند) كه مى ‏گويد: پروردگارا! اينها قومى هستند كه ايمان نمى ‏آورند» غافل مى‏شوند؟ (وَ قِيلِهِ يا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ). او مى ‏گويد: من شب و روز با آنها سخن گفتم، از طريق بشارت و انذار وارد شدم، سرگذشت دردناك اقوام پيشين را براى آنها بر شمردم، و آنچه گفتنى بود، گفتم اما با اين همه سخنان گرم من در قلب سرد آنها اثر نگذاشت و ايمان نياوردند، تو مى‏ دانى و آنها. 

 (آيه۸۹)- و در آخرين آيه به او دستور مى ‏دهد: «اكنون (كه چنين است) از آنها روى برگردان» (فَاصْفَحْ عَنْهُمْ). در عين حال روى گردانى تو به معنى قهر و جدائى توأم با خشونت و پرخاشگرى نباشد بلكه «به آنها بگو: سلام بر شما» (وَ قُلْ سَلامٌ).

نه سلامى به عنوان دوستى و تحيت، بلكه به عنوان جدائى و بيگانگى. اين سلام در حقيقت شبيه سلامى است كه در آيه ۶۳ سوره فرقان آمده است: «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» هنگامى كه جاهلان آنها را (با سخنان زشت خود) مورد خطاب قرار دهند در پاسخ آنها مى‏ گويند: سلام» سلامى كه نشانه بى‏اعتنايى توأم با بزرگوارى است. با اين حال آنها را با جمله‏اى پرمعنى تهديد مى ‏كند، تا گمان نكنند اين جدائى و وداع دليل بر آن است كه خدا كارى با آنها ندارد، مى ‏فرمايد: «اما به زودى خواهند دانست» (فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ).

آرى! خواهند دانست چه آتش سوزان و عذاب دردناكى با لجاجتهاى خود براى خويشتن فراهم ساخته ‏اند؟!

 

 

«پايان سوره زخرف» دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه ,آیت‌الله مکارم شیرازی,ج۴ ،ص ۳۸۰

   دوشنبه 10 خرداد 13951 نظر »

(آيه۶۶)- در انتظار چه هستيد جز عذاب آخرت؟ در آيات پيشين سخن از بت پرستان لجوج، و همچنين منحرفان و مشركان امّت عيسى بود، و در اينجا پايان كار آنها را مجسم كرده، مى‏ فرمايد: «اينها چه چيزى را انتظار مى‏ كشند، جزاين كه ناگهان قيامت به سراغ آنها آيد در حالى كه متوجه نيستند»؟! (هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ).

اين سؤال در حقيقت بيان حال واقعى اين گونه افراد است، مثل اين كه در مقام مذمت فردى كه گوش به نصيحت هيچ ناصح مشفقى فرا نمى ‏دهد و عوامل نابودى خود را به دست خويش فراهم مى ‏سازد مى‏ گوييم: او تنها در انتظار مرگ خويش است!

 (آيه ۶۷)- سپس از حالت دوستانى كه در مسير گناه و فساد، و يا زرق و برق دنيا، دست مودت به هم مى ‏دهند پرده برداشته، مى ‏گويد: «دوستان در آن روز دشمن يكديگرند مگر پرهيزكاران»! (الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ).

تبديل شدن اين گونه دوستيها به عداوت در آن روز طبيعى است، چرا كه هركدام از آنها ديگرى را عامل بدبختى و بيچارگى خود مى ‏شمرد، تنها پرهيزكارانند كه پيوند دوستى آنها جاودانى است، چرا كه بر محور ارزشهاى جاودانى دور مى ‏زند، و نتايج پر بارش در قيامت آشكارتر مى ‏شود.

« اخّلا» جمع خلیل از ماده خلّه به معنی مودت و دوستی و ریشه اصلی آن خلل به معنی فاصله میان دو جسم است . از آن جا که محبت و دوستی گویی در لابه لای قلب انسان نفوذ می کند این واژه در مورد آن به کار رفته است .

 (آيه ۶۸)- اين آيه در حقيقت تفسيرى است براى اوصاف و حالات «متقين» و بيانى است از سرنوشت پرافتخار آنها. در آن روز خداوند به آنها مى‏ گويد: «اى بندگان من! امروز نه ترسى بر شماست، و نه اندوهگين مى ‏شويد» (يا عِبادِ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ).

چه پيام جالبى! پيامى بدون واسطه از سوى خداوند، پيامى كه با بهترين توصيفها آغاز مى ‏شود، اى بندگان خدا! پيامى كه مهمترين نگرانى انسان را در آن روز پرنگرانى زائل مى ‏كند، پيامى كه هرگونه غم و اندوه از گذشته را از دل مى‏ زدايد، آرى اين پيام داراى چهار مزيت بالاست.


دیده شده در برگزیده تفسیر نمونه , آیت‌الله مکارم شیراز ,ج ۴ ،ص ۳۷۳ ,سوره زخرف,


موضوعات: بدون موضوع
   دوشنبه 3 خرداد 13952 نظر »

اعتقاد به مهدی موعود جهانی است .

پیروان سه دین بزرگ و بیشتر ملت های جهان امروز ، به ظهور منجی بزرگ در آخرالزمان ایمان دارند ؛آن کس که در حکومتش عدل و آسایش سراسر گیتی را فرا گرفته ، و هر گونه ظلم و ستم از بین می‌رود .یهودیان به این ظهور ایمان دارند . مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی باز می گردد .

زرتشتیان در انتظار رجعت بهرام شاه ؛ مسیحیان حبشه در انتظار بازگشت تئودور ؛ هندو معتقد به بازگشت فیشنو . مجوسیان معتقد به زندگی دوباره اوشیدر . بوداییها در انتظار بودا . اسپانیایی‌ها منتظر پادشاه رودزیک . مغولها در انتظار بازگشت چنگیز خان مغول می باشند .مصریان و چینی های پیشین نیز بر این باور بوده اند .۱

از سوی دیگر فلاسفه و دانشمندان بزرگ غربی نیز آشکارا اعلان کرده اند که جهان در انتظار مصلحی بزرگ است که زمام امور جهان را به دست گرفته و همه انسان‌ها را زیر یک پرچم و یک شعار ، گرد می آورد . به عنوان نمونه می توان این اشخاص را نام برد :

۱- برتراند راسل :فیلسوف مشهور انگلیسی می گوید :« جهان در انتظار مصلحی است که آن را در زیر یک پرچم و یک شعار در می آورد» .

۲-انشتین می گوید : روزی که سراسر جهان را ظلم و ستم فرا گیرد و مردم با یکدیگر دوست و برادر باشند ، دور نیست .

۳- برنارد شاو فیلسوف معروف انگلیسی در کتاب خود « انسان و سوپر من » بشارت به آمدن مصلح جهانی می دهد .

اما پیروان تمام فرقه ها و مذهب های اسلامی ، بر اساس بشارت های پیامبر بزرگ اسلام به ظهورحضرت مهدی علیه السلام در آخرالزمان معتقدند ، و در این امر هیچ گونه اختلافی نیست . ابن خلدون ، عقیده تمام مسلمان ها در مورد ظهورحضرت مهدی علیه السلام چنین بیان می کند : « بدان که میان مسلمان در طول دوران ها چنین مشهور است که ناگزیر در آخر الزمان ، مردی از اهل بیت ظهور می کند که دین را تایید ، عدالت را آشکار و مسلمانان از او پیروی می کنند . او بر کشور های مسلمان چیره می گردد و مهدی نام دارد» .۲ این عقیده ابن خلدون با وجود خصومت فراوان او با اندیشه مهدویت است .


۱- دیده شده در کتاب مهدی منتظر در اندیشه اسلامی ، سید ثامر هاشم العمیدی ، ترجمه محمد باقر محبوب القلوب ، نشر مسجد مقدس جمکران ، ص ۱۶ ، به نقل از کتاب المهدی فی الاسلام ، سعد محمد حسن ، ص ۴۳ .

۲- همان ،ص ۱۸ ، به نقل از تاریخ ابن خلدون ، ج ۱ ، فصل ۵۲ ، ص ۵۵۵.

   چهارشنبه 29 اردیبهشت 13951 نظر »

1 ... 85 86 87 88 89 ...90 ... 92 ...94 ...95 96

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 2266
  • دیروز: 2669
  • 7 روز قبل: 10195
  • 1 ماه قبل: 46671
  • کل بازدیدها: 888117
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 23
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 23
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 19
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1