| « راهکارهای عملی برای شهید شدن | تاثیر صبر و استقامت در زندگی » |

خانم نصرتزادگان گفت در جلسه مهدویت در سالن اجتماعات حوزه علمیه کوثر ورامین گفت میخواهیم ارتباط بین فطرت با مهدویت را بررسی کنیم :
فطرت شامل دو قسمت بود یک شناخت فطری یعنی بدون اینکه نیاز به فکر داشته باشیم قایل را میدانیم مثلاً میدانیم ناپسند است و
دوم گرایش فطری که خود به دو دسته جسمی و روحی تقسیم میشود.
گرایشهای مربوط به جسم ما غرایز نام دارد .
و آنچه که مربوط به روح ما میشود مانند میل به پرستش و نیکی نیازهای روحی ما میباشد .
انسان فقط نیازمند به ازدواج ، تهیه مسکن و خوراک نیست بلکه انسان باید به تمام ابعاد جسمی و روحی خود بپردازد و گرایشهای درست را در پیش بگیرد.
و در حقیقت انسانیت ما گره خورده است با خداپرستی و کسانی که میگویند دین ما انسانیت است و نیاز نیست خدا را بشناسی در حقیقت انسان را نشناختند.
فطریات در همه دورهها و در همه انواع بشر یکسان است در طول تاریخ این فطریات کم و زیاد نیست نشده است و در افراد از بین نرفته است و نیاز به تعلیم و تعلم ندارد .
عدهای از افراد گرایشهای فطری جسمی را مورد توجه قرار دادهاند و بین آنها و کسانی که به گرایشهای روحی خود نیز بها داده و روح خود را نیز رشد دادهاند بسیار تفاوت وجود دارد و میتوان گفت فرق بین انسان فضیلت محور و انسانی که فقط به بعد جسمانی خود میپردازد در اخلاق مداری آنهاست.
تحقق جامعه آرمانی مهدوی با فطرتهای ما سازگاری دارد و این در صورتی است که ما مطابق فطرت و شناختهای خود و گرایشهای فطریه درونی خود حرکت کنیم و امروزه و بعد از جریان غزه ما انسانهایی را که از فطرت انسانی دور بودهاند و کاملاً یک زندگی جسمانی اشتهاند فطرتهایشان بیدار شده است.
فرم در حال بارگذاری ...