« غریب توس،خورشید ایران | محمود احمد،ای محمد(صلی الله علیه) » |
دامه خداوند بر روی زمین، خورشید لایزال مهر که خار چشمهای شبپرستان بود، پس از عمری صبر و بردباری، سرانجام به زخم افعی گرفتار شد. وقتی پارههای جگر مجتبی از حنجر همیشه صبورش فوران کرد و آتشفشان شد و در تشت فرو ریخت، خون دل آل محمد صلیاللهعلیهوآله ، در آن پاره پارههای معصوم، موج میزد و آغاز کربلا در آن خون مظلوم نطفه میبست.
آغاز همه فتنهها و ستمهای نامرسوم عاشورایی، آغاز لبهای عطشناک و خونهای همیشه جاری کربلا، از حنجره مجتبی، از لبهای به جام زهر سیراب شده او جاری شد.
زمانه چشم نداشت…
زمانه، چشم دیدن آن مهر آرام را نداشت که این چنین، به کشتن آن چراغ حقیقت کمر بست.
حسن بن علی علیهالسلام ، وارث تمام آن اقیانوس دانشی بود که در سینه امیرالمؤمنین، علی علیهالسلام ، موج میزد. به کریم اهل بیت شهرت داشت و همیشه سفره اکرام و اطعام او، به روی نیازمندان گسترده بود.
هیچ دست نیازی از درگاه او ناامید بازنمیگشت و هیچ جویندهای در طلب کرم و مهر او، بینصیب نمیماند.
هرکه دست در دامان محبت او زد، به کامروایی رسید.
فاطره ذبیحزاده
صفحات: 1· 2
یا اامام حسن مطلوم مددی موفق باشید
مطلب زیبایی بود. متاسفانه بعد از 1400 سال هنوز برخی از امامان ما مانند امام حسن(ع) در غربت به سر می روند وشیفتگانشان حتی از زیارت قبر ایشان گاها محروم هستند.
فرم در حال بارگذاری ...