« چشمه ی آبی که گرد قبر حضرت عباس می گردد.غلبه بر نفس »

بسم الله الرحمن الرحیم

با بچه های بسیج طلاب نشسته بودیم . قرار بر این  شد که برنامه ای بریزیم و بر خلاف گذشته علاوه بر دیدار خانواده های معظم شهداء به دیدار یک شهید زنده از یادگاران جنگ و دفاع مقدس برویم . دنبال سوژه مناسب می گشتیم تا بالاخره تصمیم بر آن شد که به  ملاقات یکی از همسران طلاب مدرسه خودمان که همسرش هم آزاده  و هم جانباز بود برویم . شب موعود فرا رسید و ما با شوق و ذوق خاصی برای شنیدن خاطرات رفتیم.بعد از سلام و احوالپرسی شروع کرد به تعریف نمودن خاطرات.
چهارده سالم بود؛ ه با اینکه خیلی از چیزها را نمی دانستم داوطلب رفتن به جبهه شدم.هنوز جثه ام توانایی حمل اسلحه را هم نداشت . به پدر و مادر م گفتم چون اقا دستور دادند حتی اگر اجازه هم ندهید من  به جنگ می روم و رفت. از دلاوری های همرزمانش می گفت، از پرپر شدن بچه هامی گفت.تا اینکه به اینجا رسید بمبی نزدیک تانکشان اصابت کرد،برخی در تانک سوختند  و شهید شدند ولی من  با چند نفر دیگر خود را به بیرون تانک انداختیم . شدت موج انفجار به حدی بود که احساس می کردم نیمی از بدنم جدا شده و الان در اثر همان  موج انفجار چهل درصد جانباز است . و بعد اسیر شدند در حالی که چهارده  سال بیشتر نداشت.می گفت که ما را به زندان تکریت بردند. و تحت انواع شکنجه ها قرار می گرفتند در حالی که صلیب سرخ از وجود انها خبر نداشت .می خواستند انها را گمنام نگه دارند.از سلول های انفرادی تا اتو کشیدن کف پاها و وارونه به پنکه ها اویزان کردن و …ولی با تمام سختی های اسارت، از اوج ایمان اسرا می گفت. از نماز خواندن به صورت جماعت. هر روز یک نفرمان امام جماعت می شد.چرا؟ چون بلافاصله بعد از نماز امام جماعت را می بردند برای شکنجه و بنابر این امام جماعت را چرخشی کرده بودیم . از حاج اقا ابوترابی می گفت که هم بند انها بود . از اهانت هایی که نسبت به سادات روا می داشتند و …..ولی به قول خودش یادش به خیر .
دل پر دردی داشت . می گفت باید بیشتر به جانبازانی که احتیاج به کمک برای مدوا دارند برسند. باید بیشتر به مردم برسند و گاهی اهی می کشید و می گفت باید از ولایت دفاع کرد و نباید پشت رهبری را خالی نمود و این که اگر رهبر الان اذن جهاد دهند باز هم حاضر است مطیع محض امر ولی فقیه باشد و خوف و ترسی ندارد.

خدا ما را قدر دان همه ی شهداء،جانبازان و آزادگان قرار دهد  کسانی که به عشق ولایت و  برای اعتلای پرچم ایران اسلامی جان خود را فدای این راه نمودند .



موضوعات: خواندنی ها
   یکشنبه 4 اسفند 1392


فرم در حال بارگذاری ...

جستجو
آمار وبلاگ ها
  • امروز: 1165
  • دیروز: 1314
  • 7 روز قبل: 20551
  • 1 ماه قبل: 45357
  • کل بازدیدها: 903699
رتبه وبلاگ
  • رتبه کشوری دیروز: 10
  • رتبه مدرسه دیروز: 1
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 24
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 1
  • رتبه 90 روز گذشته: 20
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 1